روان‌شناسي تحقير






گفتگو با دکتر حسين‌ ابراهيمي‌مقدم، روان‌شناس

ما ايراني‌ها البته هزاران خصوصيت خوب و نيکو داريم اما در کنار اين خصوصيات خوب گاهي نيز به ويژگي‌هايي برمي‌خوريم که چندان خوشايند نيستند. واقعيت اين است که برخي از ما در خانه، محيط کار و يا مدرسه عادت مي‌کنيم که ديگران را تحقير کنيم، به‌طور مثال براي ديگران اسم بگذاريم يا با طعنه و کنايه به آنها نيش و زخم‌زبان بزنيم. اين موضوع را با دکتر ابراهيمي‌مقدم، روان‌شناس مطرح کردم و ايشان از زاويه‌‌اي ديگر به اين موضوع نگاه کردند. شما هم همراه ما باشيد.
يکي از شايع‌ترين انواع تحقير، اسم گذاشتن روي اين و آن است. شايد جالب نباشد بگويم اما خيلي اوقات مي‌بينيم که والدين براي تنبيه يا تربيت فرزندشان ازکلمات احمق، تنبل و امثال آن استفاده مي‌کنند. به نظر شما چنين رفتاري چه تبعاتي به همراه خواهد داشت؟
به نکته مهمي اشاره کرديد. اگر کودکان را با اسم گذاشتن تحقيرکنيم آنها باور مي‌کنند که داراي اين صفات و خصوصيات هستند. در نتيجه به علت آسيبي که به کار بردن اين نام‌هاي منفي به شخصيت بچه‌ها وارد مي‌کند عزت نفس آنها از دست مي‌رود و گاهي ممکن است از حضور در جمع و ارتباط با ديگران و معاشرت دوري کنند.

تحقير کردن در کودکي دردسرسازتر است يا بزرگسالي؟

تحقير کردن در هر سني مشکل‌ساز است اما در کودکان مي‌تواند تاثيرگذارتر باشد زيرا قدرت تاثير کلمات در زندگي کودکان بيشتر است. هر واژه و جمله‌اي که به کودکان گفته شود به همراه خود پيام مهمي درباره کودک و رابطه او با دنياي خويش دارد. اين پيام‌ها تبديل به يک باور مي‌شوند و در تجربيات آينده و بزرگسالي براي او دردسرساز مي‌شوند.متاسفانه کودکان به آن حد از توانايي نرسيده‌اند تا مطالبي را که به ذهن‌شان وارد مي‌شود، جداسازي کنند و مانع بعضي از آنها شوند. ديدگاه يک فرزند خردسال نسبت به پدر و مادر اين است که آنها عقل کل هستند و همه چيز را مي‌دانند و سخنانشان مثل يک قانون است. بهداشت رواني در کودک و بزرگسال بر چند اصل استوار است و نخستين اصل آن احترام به شخصيت خود و ديگران است. افرادي که خود يا ديگران را با الفاظ و کلمات و يا صفات ناخوشايند خطاب مي‌کنند به تدريج از سلامت روان فاصله مي‌گيرند. تکرار اين کار از سوي والدين موجب مخدوش شدن عزت‌نفس کودک مي‌شود.

که نتيجه‌اش چه مي‌شود؟

خب، اگر عزت‌نفس داشته باشيم براي برخورد با مشکلاتي که در زندگي خصوصي و در کار و شغل‌مان بروز مي‌کند آمادگي بيشتري داريم. به تعبيري مي‌توانيم در پي هر شکست و سقوط روي پايمان بايستيم و نيروي بيشتري براي از نو شروع کردن خواهيم داشت. در مقابل هر چه عزت‌نفس ما کمتر باشد ميل و اميد و آرزويمان دچار نقصان مي‌شود و احتمال موفقيت‌مان کاهش مي‌يابد.هر چه عزت‌نفس ما بيشتر باشد، با اشخاص روابط سالم‌تري برقرار مي‌کنيم. دليل آن هم اين مطلب است که همانند‌ها يکديگر را جذب مي‌کنند و سالم‌ها به هم مي‌رسند لذا اگر دوستي داريد که مدام درپي تحقير ديگران يا خود شماست. مي‌توانيد هم به عزت‌نفس خودتان شک کنيد و هم به انتخاب‌تان!

افراد با عزت‌نفس بالا و پايين چه‌طور دوستانشان را انتخاب مي‌کنند؟

ما اصولا مايل به برقراري ارتباط با کساني هستيم که عزت‌نفس بيشتري دارند و براي خود ارزش قايل هستند و به همين ترتيب اگر براي خودمان ارزش قايل شويم و اجازه ندهيم که ديگران ارزش و اعتبار ما را خدشه‌دار سازند بيشتر احتمال دارد که افراد باعزت نفس بالا را به دور خود جمع کنيم و برعکس اگر براي خودمان ارزشي قايل نباشيم و اجازه دهيم که به راحتي مورد تحقير و سرزنش ديگران قرار بگيريم و يا خداي ناکرده الفاظ و کلمات و صفات نازيبا در مورد ما به کار برده شود به تدريج شاهد خواهيم بود که اطرافيان و دوستان ما نيز از زمره کساني هستند که در تحقير خود و ديگران مهارت دارند!
و به‌عنوان حرف آخر، لطفا درباره عزت‌نفس و رابطه آن با احترام به ديگران هم بفرماييد.
هرچه عزت‌نفس ما سالم‌تر باشد به ديگران احترام بيشتري مي‌گذاريم و با آنها برخورد بهتر و منصفانه‌تري مي‌کنيم زيرا آنها را تهديدي عليه خود در نظر نمي‌گيريم. از اين گذشته احترام گذاشتن به خود مقدمه و شرط لازم احترام گذاشتن به ديگران است. در نظر داشته باشيد که با داشتن عزت‌نفس خوب و سالم بدخواه ديگران نمي‌شويم، از بي‌اعتنايي ديگران نمي‌ترسيم و نگران تحقير و خيانت نمي‌شويم. کوتاه سخن اينکه اشخاصي که به احساس خود ارزشمندي رسيده‌اند بامهرباني، سخاوت و تعاون اجتماعي بيشتري با ديگران برخورد مي‌کنند. البته داشتن احساس خوب از خويشتن شرط لازم براي رسيدن به حال خوب است اما شرط کافي نيست. عزت‌نفس جايگزين دانش و مهارتي که شخص براي عمل کردن در دنيا براي رسيدن به موفقيت به آن نياز دارد نيست اما احتمالا مي‌تواند به ياد گرفتن اين دانش و مهارت کمک کند.
منبع:www.salamat.com