11 تیر 1389 / 19 رجب 1431 / 2 جولای 2010
11 تیر 1389 / 19 رجب 1431 / 2 جولای 2010
11 تیر 1389 / 19 رجب 1431 / 2 جولای 2010 |
|
|
|
غزوهي تبوك از آخرين غزوات پيامبر اسلام(ص) به شمار ميرود. سبب وقوع غزوهي تبوك آن بود كه كاروان تجاري شام به پيامبر اسلام خبر داد كه سلطان روم لشگري مجهز كرده و عازم مدينه است. از اينرو رسول خدا فرمان داد مسلمانان از دور و نزديك آمادهي جنگ شوند. عليرغم دوري راه، فصل گرما، دورهي برداشت محصول و سختي مسير، اكثر مسلمانان، خود را جهت جنگ آماده كردند. در اين ميان گروهي از منافقين مدينه به بهانههايى در اين غزوه شركت نكردند و ديگران را نيز از رفتن منع مينمودند. لذا چون پيامبر از نيّت سوء آنان آگاه شد، علي(ع) را به جاي خويش در مدينه گماشت و رهسپار تبوك گشت. سرانجام لشگر سي هزار نفري اسلام به محل جنگ رسيدند ولي از سپاه روم اثري نيافتند. در اين غزوه هرچند جنگي رخ نداد ولي شوكت اسلام، فداكاري مسلمين و آمادگي آنها در برابر كفر به نمايش درآمد. همچنين به اين جنگ، غزوي "فاضِحِه" (به معني رسوا كننده) نيز گفته ميشود زيرا جمعي منافقِ مسلمان نما در اين سفر رسوا شدند. |
ابوالوليد سليمان بن خلف مالكي حافظ و مفسر قرآن، اديب و شاعري چيره دست بود و از دانشمندان برجستهي آندلس به شمار ميرفت. وي در ابتدا در آندلسِ اسپانيا و سپس در مكه و بغداد به تدريس فقه و نشر احاديث پيامبر اكرم پرداخت. تفسير القرآن، الناسخ و المنسوخ و الاشاره از جمله آثار ابوالوليد است. |
شاه اسماعيل صفوي در رجب سال 930 ق هنگامي كه عازم قفقاز بود بيمار شد و در نوزدهم اين ماه در نزديكي سراب جان سپرد. در آن زمان او 38 ساله بود و 24 سال از پادشاهي وي ميگذشت. جسد اسماعيل اوّل را به اردبيل آورده و در آرامگاه شيخ صفي الدين اردبيلي به خاك سپردند. او محبوب مردم ايران بود. شاه اسماعيل به محض آنكه بر تخت سلطنت نشست، مذهب تشيع را در كشور، كيشِ رسمي قرار داد و دولتي نيرومند به وجود آورد. پس از مرگ شاه اسماعيل، پسرش طهماسب اول كه يازده سال داشت بر اريكهي قدرت تكيه زد. |
سيد دلدار علي بن سيدمحمد معين نقوي هندي نصيرآبادي در سال 1166 ق در خانوادهاي عالم در نصيرآباد هند به دنيا آمد. نَسَب شريفش با 22 واسطه به امام دهم، حضرت علي النقي(ع) ميرسد. وي از علماي بزرگ هند و نخستين شخصيتي است كه توانست شريعت جعفري را در كشور هندوستان استوار سازد. سيد دلدار علي نقوي از شاگردان برجستهي آيات عظام: سيدمهدي بحرالعلوم، بهبهاني و ميرزا مهدي شهرستاني بوده و آثار گرانقدري از او بر جاي مانده است. اِحياء السُّنَّه و امانَةُ البدعَة، اساسُ الاصول و عمادُ الاسلام از جمله تاليفات اين عالم رباني به شمار ميروند. سيد دلدار رياست مذهبي هندوستان را برعهده داشت و در تعريف و شناساييِ مقامات علمي او همين بس كه شيخ محمدحسن نجفي صاحب جواهر و مرجع بزرگ تقليد، او را با عناوين علامهي فائق و خاتَمُ المُجتَهد ميستايد. اين عالم بزرگوار سرانجام در 69 سالگي در لكهنو در هندوستان رحلت كرد. |
آيت اللَّه محمد خالصي معروف به خالصي زاده در سال 1308 ق در كاظمين به دنيا آمد و پس از پايان تحصيلات به اجتهاد دست يافت. ايشان در قيام سال 1920 ميلادي مردم عراق عليه استعمار انگلستان، دوشادوش پدرش به صفوف مجاهدان پيوست تا اين كه او را به ايران تبعيد كردند. پس از درگذشت پدر، در مشهد مقدس بر كرسي تدريس نشست و همزمان بر ضد مفاسد و ستمگريهاي رژيم طاغوت، مبارزه ميكرد. رژيم نيز ايشان را به شهرهاي مختلف از جمله قزوين تبعيد نمود. سرانجام به زادگاه خود بازگشت و به تدريس و تاليف پرداخت. احياء الشريعه، مظالم انگليس در بين النهرين و هُدي و شفا از جمله آثار اوست. آيت اللَّه خالصيزاده سرانجام در سال 1383 در 75 سالگي درگذشت و به ديدار معبود شتافت. |
|
لويى ژاك مونْدْ داگِر، نقاش و مخترع فرانسوي در 18 نوامبر 1789م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از فراگيري نقاشي و فيزيك، براي سِنهاي تئاتر، پردههايى جالب درست ميكرد. با توجه به تاثيرات نور،داگر به اين فكر افتاد تا تصويري كه حاصل ميشود به صورت عكسي ثابت و دائمي درآوَرَد. از اين رو با همكاري يكي از دوستان، درباره عكاسي شروع به كار كرد و روش اوليه آن را كه بعداً به داگرئوتيپ معروف شد، ابداع نمود. گرچه در اين روش، عليرغم سختي، تنها گرفتن يك عكس، آن هم به صورت تار، امكان داشت، اما صِرف اين واقعيت كه ميتوان به كمك نور آفتاب هم تصويري از اشخاص و اجسام به دست آورد كه از نقص و خطاي دست بشري مصون باشد، خود، مسئلهاي فوقالعاده جالب و ارزنده بود. گرچه معمولاً داگر را مخترع فن عكاسي ميدانند، ولي حقيقت امر اين است كه مقدمات پيدايش اين اختراع از مدتها قبل آماده شده بود و افراد بسياري در اين راه كوشش كرده بودند. با اين حال در سالهاي پس از آن، اين فن به سرعت پيشرفت كرد و روشهاي عكاسي آسان و سريع، ايجاد شد. لويي ژاك داگر سرانجام در دوم ژوئيه 1851م در شصت ودو سالگي درگذشت. |
|
پس از خروج نيروهاي استعمارگر فرانسوي از ويتنام و تقسيم ويتنام به دو قسمت شمالي و جنوبي، طي سلسله حوادثي جنگ خونين بين ويتنام جنوبي همراه با حمايت همه جانبه امريكا با ويتنام شمالي تحت حمايت كمونيستها درگرفت كه بيش از يك دهه قتل و غارت و كشتار صدها هزار نفر از مردم غيرنظامي ويتنام را به دنبال آورد. همچنين ورود مستقيم نيروهاي نظامي امريكا به ويتنام باعث شد تا ماهيت تجاوزكارانه سياست امريكا آشكار شود و افكار عمومي جهان را عليه دولت امريكا بسيج نمايد. امريكا كه طي زمان دريافته بود در ويتنام كاري از دستش ساخته نيست، سعي ميكرد به هر طريق ممكن از منطقه خارج شود. در نهايت، نيروهاي اشغالگر امريكايى تحت فشار شديد افكار عمومي و بدون اخذ نتيجهاي از جنگ ويتنام و با تحمل تلفات فراوان، در سال 1973م از ويتنام خارج شدند و دولت سايگون، پايتخت ويتنام جنوبي، در 30 آوريل 1975م، سرنگون شد. بدين ترتيب ملت ويتنام پس از چند صد سال مبارزه با چينيها، فرانسويها، ژاپنيها و امريكايىها سرانجام از يوغ استعمار آزاد شد و مردم ويتنام در اول قدم، خواستار اتحاد دو قسمت شدند. در ابتدا تصميم گرفته شد به جاي متحد كردن دو ويتنام، دولت انقلابي موقت كه از سال 1968م اعلام موجوديت كرده بود به اداره قسمت جنوبي كشور به طور مستقل ادامه دهد. اما اين امر تحقق نيافت و درگيريهايى بين طرفداران كمونيستها در شمال با حكومت سرمايهداري در جنوب روي داد و حركتهاي وسيعي نيز براي مصادره سرمايههاي خارجي انجام گرفت. طي اين مدت كه به دوره انتقالي معروف گرديد، برنامه بازسازي ارتش و نظام اداري نيز در اولويت واقع شد. در نهايت در جريان كنفرانس اتحاد دو ويتنام در نوامبر 1975م تصميم گرفته شد تا ويتنام جنوبي و شمالي در هم ادغام شوند. سرانجام در دوم ژوئيه 1976م ويتنام شمالي و جنوبي پس از بيش از بيست سال جدايي، اتحاد خود را عنوان كرده و استقرار رژيم جمهوري سوسياليستي ويتنام به پايتختي هانويْ اعلام گرديد. |
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}