پنج ربنا و دعا در کلام اولوالاباب و خردمندان
اولوالالباب همیشه خدا را یاد میکنند، چه در حال قیام، چه قعود ، چه خوابیده و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند و دعا میکنند.
شرح دعا اولوالالباب
قرآن کریم در معرفی اولوالالباب و خردمندان میفرماید: آنها در همه حال خدا را یاد میکنند، چه در حال قیام و چه قعود و چه خوابیده و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند و به دنبال آن پنج دعا میکنند.در حالات رسول خدا (ص) نقل شده هنگامیکه برای نماز شب برمیخاستند ابتدا به آسمان نگاه میکردند سپس این آیات را میخواندند و بعد میفرمودند: «وَیْلٌ لِمَنْ لاَکَهَا بَیْنَ فَکَّیْهِ وَ لَمْ یَتَأَمَّلْ مَا فِیهَا؛ وای بر کسی که این آیات در دهانش بچرخد اما در آن تأمل نکند.» از معصومین (ع) هم نقل شده، موقع برخاستن برای نماز شب این آیات را میخواندند.
پنج ربنا و دعا در کلام خردمندان
1. دوری از عذاب جهنم برای حفظ از خواری
خردمندان و ذاکران میگویند خدایا این عالم را بیهوده نیافریدی پس ما را از عذاب حفظ کن. این نظام شگفتانگیز که همه چیز آن روی نظم است، عبث و بیهوده نیست. اکنون که همه چیز هدف دارد، انسان نیز در این منظومه بیهوده آفریده نشده و هدف، تکامل و رشد اوست. انسان برای این سرای فانی خلق نشده، سرای دیگری در پیش است که همه اعمال محاسبه میشود، پاداش و جزا در کار است. اگر کسی از هدف آفرینش دور شد مستحق عذاب و آتش است؛ از اینرو از خدا میخواهیم ما را از عذاب جهنم حفظ کند.آیات متعددی در قرآن کریم در این زمینه رسیده است:
«وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ * مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ* و آسمانها و زمین و آنچه را که در آنهاست به بازی و بیهدف نیافریدیم و آن دو را نیافریدیم جز بر اساس حق ولی بسیاری از آنان نمیدانند.»
در جای دیگر خداوند متعال، خلقت جهان را برای ایجاد زمینه رشد و تعالی و تکامل انسان میداند. عالم هستی را به منزله میدان بزرگی میداند که انسانها باید در آن مسابقه بدهند و تحت آزمایش و امتحان قرار گیرند.
«وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را امتحان کند که کدامیک از نظر عمل بهترین است.»
در بخش دیگر میفرماید: آفرینش برای این بود که هر کسی به جزای خود برسد.
«وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ؛ و آسمانها و زمین را بر اساس حق آفرید تا هر نفسی در مقابل آنچه به دست آورد جزا داده شود.»
اکنون که عالم هدف دارد و در برابر اعمال جزا داده میشود از خدا میخواهیم ما را از عذاب حفظ کند یعنی در مسیر صحیح گام برداریم که زمینه ورود به جهنم فراهم نشود.
«رَبَّنَا إِنَّکَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَ مَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ؛ ای پروردگار ما! بی تردید هر که را تو در آتش درآوری، خوار و رسوا ساختهای و برای افراد ستمگر، هیچ یاوری نیست.»
صاحبان خرد پس از اعتراف به هدفداری خلقت و حفظ از آتش جهنم، علت این درخواست را بیان میکنند؛ چرا از خدا میخواهیم ما را از آتش جهنم حفظ کند؟ زیرا هر کس مبتلا به جهنم شود خوار میشود و یاوری ندارد. سوختن عذاب جسمی است، یک عذاب روحی و روانی هم داریم که بدتر است و آن خواری و رسوایی است که این رسوایی بدتر از آتش است، همان که امیرالمؤمنین (ع) در دعای کمیل عرض کردند: «صَبَرْتُ عَلَی عَذَابِک فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَی فِرَاقِک؛ بر عذاب صبر کردم چگونه بر فراق و دوری تو صبر کنم؟»
خردمندان بیش از آنچه از آتش میترسند از رسوایی وحشت دارند. دردناکترین عذاب رستاخیز برای آنها رسوایی در پیشگاه خداست. در مناجات شعبانیه میخوانیم: «إِلَهِی لَا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ؛ خدایا! روز قیامت مرا در برابر شاهدان رسوا مگردان.»
2 و 3 و 4. آمرزش گناهان، پوشاندن بدیها و همراهی با نیکان
«رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَ تَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ؛ پروردگارا! بدون تردید ما صدای ندا دهندهای را شنیدیم که به ایمان دعوت میکرد که به پروردگار خود ایمان آورید و ما ایمان آوردیم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش و بدیهای ما را بپوشان و ما را با نیکان بمیران.»خردمندان در مرحله بعد از دعاهای خود متوجه میشوند پیمودن این راه پر فراز و نشیب و نجات از عذاب جز با پیشوایان و رهبران الهی ممکن نیست؛ به همین دلیل به خدا عرض میکنند ما ندای منادیان و انبیا را که مردم را به ایمان دعوت میکردند شنیدیم و اطاعت کردیم و ایمان آوردیم.
در روایات آمده مقصود از این منادی، رسول خدا (ص) است. امام صادق (ع) میفرماید: «اَلْمُنَادِیَ رَسُولَ اللَّهِ»
در برخی روایات آمده پاسخ دهنده امیرالمؤمنین (ع) بود. امام صادق (ع) میفرماید: «هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ نُودِیَ مِنَ السَّمَاءِ أَنْ آمِنْ بِالرَّسُولِ فَآمَنَ بِهِ؛ کسی که پاسخ داد امیرالمؤمنین (ع) بود که از آسمان ندا داده شد به پیامبر ایمان بیاور و او ایمان آورد.»
روشن است که اینها بیان بالاترین مصداق است و آیه عام است.
در چهارمین قسمت خردمندان سه حاجت را مطرح میکنند: آمرزش گناهان، پوشاندن لغزشها و مرگ با نیکان.
در مسیر زندگی، گناهان و خطاهایی پیش میآید. خردمندان از خدا درخواست آمرزش دارند و از او میخواهند با پاکان و نیکان بمیرند. مرگ در میان افراد بد، مرگی ناگوار است؛ ابرار از گناه مصون هستند، مرگ با آنان و حشر با آنان موجب بهرهمندی از شفاعتشان هم میشود.
5. دستیابی به وعدههای الهی و حفظ از خواری و رسوایی
«رَبَّنَا وَ آتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِکَ وَ لَا تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ؛ پروردگارا! آنچه را به وسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودی به ما عطا کن و ما را در روز قیامت رسوا مگردان زیرا تو هیچگاه از وعده خود تخلف نمیکنی.»آخرین دعای خردمندان پس از توحید و ایمان به رستاخیز، رسیدن به وعدههای الهی و در امان ماندن از رسوایی قیامت است که خدایا آنچه را به وسیله انبیا وعده کردهای به ما هم بده و برای دومین بار میگویند ما را رسوا مکن. این دعا تکمیل چهار دعای قبلی است.
داستان
1. معاویة بن وهب 60 گوید به سفر مکه میرفتم، پیرمرد عابد و خداپرستی همراه ما بود اما مذهب ما را نداشت. برادرزادهاش که شیعه بود نیز همراه ما بود. پیرمرد در راه مریض شد، به پسر برادرش گفتم: خوب است او را متوجه ولایت کنیم. اطرافیان گفتند: او را رها کنید تا با همین عقیده بمیرد. پسر برادرش جلو رفت و گفت: «یَا عَمِّ إِنَّ النَّاسَ ارْتَدُّوا بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) إِلَّا نَفَراً یَسِیراً وَ کَانَ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) مِنَ الطَّاعَةِ مَا کَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ کَانَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ الْحَقُّ وَالطَّاعَةُ لَهُ؛ عموجان! مردم پس از پیامبر مرتد شدند مگر چند نفر. آنچه لازم بود از پیامبر اطاعت شود لازم است از علی (ع) نیز اطاعت شود و پیروی از علی (ع) مانند پیروی از پیامبر (ص) است.»
پیرمرد که این سخنان را شنید، آهی کشید و گفت: «أَنَا عَلَى هَذَا؛ من بر همین عقیدهام.» و از دنیا رفت. خدمت امام صادق (ع) رسیدیم و داستان پیرمرد را بازگو کردیم، امام فرمود: «هُوَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ... قَدْ دَخَلَ وَاللَّهِ الْجَنَّةَ؛ او اهل بهشت است، به خدا قسم به بهشت وارد شد.»
2. امام باقر (ع) فرمود: نوجوانی یهودی خدمت پیامبر (ص) آمد و با آن حضرت انس گرفت، رسول خدا (ص) هم او را پذیرفت و گاهی او را پی کاری میفرستاد. روزی حضرت رسول (ص) متوجه شد چند روزی است نوجوان دیده نمیشود؛ جویای حالش شد، گفتند مریض است و نزدیک است بمیرد؛ پیامبر اکرم (ص) با چند نفر از اصحاب به عیادت او آمدند. احوال او را پرسید و فرمود: بگو «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ» نوجوان نگاهی به چهره پدرش کرد و چیزی نگفت؛ گویا از پدر شرم داشت. رسول خدا (ص) برای بار دوم فرمود، باز نوجوان نگاهی به چهره پدر انداخت، مرتبه سوم هم تکرار شد؛ نوجوان این بار شهادتین گفت و از دنیا رفت. رسول خدا (ص) به اصحاب فرمود او را غسل دادند، کفن کردند، بر بدن او نماز خواند و خدا را ستایش کرد که امروز یک نفر به وسیله او از آتش جهنم نجات یافت.
منبع: سخن آرا 5 نیایش های قرآنی (ایام تبلیغی ماه مبارک رمضان در سخنرانی های حجت الاسلام دکتر رفیعی)
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}