عامل سلطه ي استکبار بر کشورهاي اسلامي






مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) می فرمایند:

در دوران سلطه ي استکبار، غفلت از توحيد ناب اسلامي و مفهوم زندگي شمول آن بود که صحنه را براي بتهاي استعمار باز گذارد و به خداوندان زر و زور، فرصت تاخت و تاز داد. دشمنان با نقشه هاي از پيش آماده شده، دين را در کشورهاي اسلامي از صحنه ي زندگي راندند و شعار جدايي دين از سياست را در اين کشورها تحقق بخشيدند. نتيجه اين شد که پيشرفت علمي غرب بتواند اين کشورهاي را يکباره به صورت تابعي از کشورهاي صنعتي درآورد و سرنوشت سياسي و اقتصادي آن را براي مدتهاي طولاني و جبران ناپذير، به دست غارتگران غربي بدهد.
امروزه غالب کشورهاي اسلامي، پس از ده سال که جيب کمپانيها و دولتهاي غربي از منابع آنها پر شده، هنوز در وادي عقب ماندگي سرگردانند و هنوز محتاج صنعت و علم و کالاي غربي و هنوز در عالم سياست، طفيلي و پيرو ناگزير آنان. اين، همان خسران عظيمي است که از روز اول بر اثر عدم توجه به اصل بنيادين اسلام - يعني توحيد اسلامي - پيش آمده و هر چه زمان پيشتر رفته و علم کاملترشده و دولتها و کشورهايي را مجهزتر کرده، کشورهاي اسلامي ناتوان تر، وابسته تر، کم جرأت تر و بي ابتکارتر شده اند .
راه علاج آن است که مسلمانان به اسلام ناب - که در آن، توحيد و نفي عبوديت غير خدا، از هر چيز برجسته تر و درخشنده تر است - برگردند و عزت و قدرت خود را در اسلام بجويند . و اين چيزي است که طراحان توطئه هاي ضداسلامي، هميشه از آن بيمناک بوده و در راه پيدايش آن، موانع جدي مي نهاده اند . هنگامي که انقلاب اسلامي در ايران پيروز شد، از آن جا که پيش بيني مي شد که جاذبه و محبوبيت انقلاب، ملتهاي مسلمان و حتي بعضي غيرمسلمانها را شيفته ي اسلام کند، همه ي دستهاي استعماري به کار افتاد، تا از نفوذ معنوي اسلام جلوگيري کند. تلاش وسيع و همه جانبه ي استکبار در برابر نفوذ اسلام، هيچ موجبي جز اين ندارد که گسترش اسلام و مفاهيم اسلامي در هر نقطه ي جهان، به معناي جمع شدن بساط استکبار و ايادي آن در آن نقطه است.
همان طور که همه مي دانند، بلافاصله پس از پيروزي انقلاب - که معناي درست توحيد و نفي عبوديت غير خدا و عزت در برابر هر کس و هر چيز غير خدا را در عمل و واقعيت به همه نشان داد - مسلمانان در نقاط بسياري از جهان، احساس شخصيت و عزت نموده، در مقابل قدرتمندان و زورگويان ايستادند و سرفصل جديدي در مبارزات ملل مسلمان به وجود آمد؛ از جمله حرکت عظيم مردم مسلمان در افغانستان و شروع مبارزات مردمي در سرزمين فلسطين و ايستادن مردم مسلمان و مبارز فلسطين در برابر احزاب معامله گر و شروع نهضتهاي اسلامي زيادي در کشورهاي مسلمان آفريقايي و آسيايي و حتي اروپا که همه براساس جاذبه ي اسلام و شوق به تحقق احکام الهي به وجود آمده و اسلام را رهايي بخش و عزتبخش خود مي داند.
تا پيش از پيدايش جمهوري اسلامي، به توده هاي عظيم مسلمان عالم تفهيم شده بود که اسلام قادر نيست براي آنان عزت و عظمت بيافريند و آنان در جستجوي سعادت بايد يا به دنبال الگوي غربي و فرهنگ اروپا و امريکا بروند و يا به سمت تئوريهاي خيالي و پوچ مارکسيسم گرايش يابند؛ اما پيروزي انقلاب اسلامي و تشکيل جمهوري اسلامي در ايران و عزت و عظمتي که تحقق اسلام به ملت ايران بخشيد، همه ي بافته هاي ديرينه ي استعمارگران غربي را باطل کرد و در عمل نشان داد که اسلام مي تواند ملتي را از ضعف و بي حالي و انظلام نجات بدهد و به اوج عزت و شجاعت و اعتماد به نفس برساند و هم مي تواند نظامي استوار و قادر بر زورآزمايي با قدرتهاي مادي جهان بر آنان ببخشد و دست قدرتهاي ظالمانه و تحقيرکننده ي اسلام، از پشتوانه ي مردمي نيرومندي در مقياس جهاني برخوردار گشت و اين به نوبه ي خود، بر توانايي و آسيب ناپذيري جمهوري اسلامي - که همه ي سلطه هاي بزرگ جهاني، با آن سر ناسازگاري دارند - افزوده است.
منبع:حديث ولايت، جلد چهارم، ص 244-243