بي كسان را كس تويي






عطار نيشابوري

بي كسان را كس تويي
خواجگي هر دو عالم تا ابد
كرده وقف احمد مرسل احد
يا رسول الله بس درمانده ام
باد در كف، خاك بر سر مانده ام
بي كسان را كس تويي در هر نفس
من ندارم در دو عالم جز تو كس
يك نظر سوي من غمخواره كن
چاره ي كار من بيچاره كن
گرچه ضايع كرده‌ام عمر از گناه
توبه كردم عذر من از حق بخواه
روز و شب بنشسته در صد ماتمم
تا شفاعت خواه باشي يك دمم
از درت گر يك شفاعت در رسد
معصيت را مهر طاعت در رسد
اي شفاعت خواه مشتي تيره روز
لطف كن شمع شفاعت بر فروز
ديده ي جان را بقاي تو بس است
هر دو عالم را رضاي تو بس است
داروي درد دل من مهر توست
نور جانم آفتاب چهر توست
هر گهر كان از زبان افشانده ام
در رهت از قعر جان افشانده ام
زان شدم از بحر جان گوهر فشان
كز تو بحر جان من دارد نشان
حاجتم آن است اي عالي گهر
كز سرفضلي كني در من نظر
منبع:www.payambarazam.ir