قدرت فکر و دعا

نويسنده:مسعود نور علیزاده میانجی




مقدمه

این نوشتار بر آن است که در مورد نیروها و آثار خارق العاده ی تفکر و احساسات بشری، الفاظ و اذکار، دعا درمانی، تجربه ها و آزمایشات فراوان شناختی (پاراسایکولوژی) به بحث بنشیند.
هر چند بشر با وجود پیشرفت های تکنولوژی و فن آوری، روز به روز از متافیزیک و نیروهای معنوی و الهی فاصله گرفته و به سوی امور مادی و دنیوی گام بر می دارد و از خدا و تعالیم الهی و از آموزه های دینی دور می شود، امّا آزمایشاتی که در زمینه ی دعا درمانی، اندیشه خوانی (تله پاتی)، نیروها و انرژی های بشری و ... انجام می گیرد، پرده از واقعیات غیر مادی و ظاهری برداشته و آن ها را به شگفتی و اعتراف بر تعالیم الهی و آموزه های اسلامی، و نیروهای معنوی وادارد.
تحقیقات و کشفیات جدید دانشمند ژاپنی، به نام دکتر ماسارواموتو، به وسیله ی فیزیک کوآنتومی دست آوردهای خارق العاده ای درباره ی نیروی فکر و اندیشه، الفاظ و کلمات، احساسات، دعا، و انواع صداها پیش روی آن ها گذاشته، که شعور ذاتی و هوشیاری اشیای پیرامون را ثابت می کند.
همه ی اشیا و موجودات، حتی اعضای بدن ما دارای نوعی درک و شعور می باشد و همواره تحت تأثیر افکار، الفاظ و احساسات ما قرار می گیرد؛ بنابراین شیوه ی فکر، نگرش، گفتار و احساس، انرژی مثبت را در شخص و محیط پیرامون او ایجاد می کند.
در این میان، انسان ها مؤمن و رشد یافته با اتصال به منبع هستی بخش و اتکا به نیروی معنوی و الهی، از قدرت روحی فوق العاده ای برخوردارند؛ این گونه افراد با عمل کردن به وظایف شرعی و به فعلیت در آوردن روش های اخلاقی و رفتاری آموزه های دینی؛ همچون: مثبت اندیشی، امیدواری، خیرخواهی، یاد خدا و ... در سیستم شخصیتی خود، نه تنها به معارف و حقایق بلند و عالی در جوار حضرت حق دست می یابند، بلکه زندگی سالم، شیرین و سعادت بخش را برای خود و اطرافیان فراهم می آورند.

قدرت فکر و دعا

یکی از روان شناسان انگلیسی در تحقیق و بررسی وضع روانی بیماران تحت عمل جراحی ملاحظه نمود، کسانی که به وسیله ی یکی از جرّاحان معروف عمل شدند، با آن که نتیجه ی کار بسیار مطلوب، عالی و بدون عارضه بود، اما همه ی آن ها از آن جرّاح رنجیده خاطر بودند. این روان شناس پس از تحقیق و بررسی پی برد که جراح نامبرده شخص بدگویی است و زمان بیهوشی بیماران، به آن ها ناسزا می گوید. او نتیجه گرفت که هنگام بیهوشی، احساس وضعی مخصوص از بیمار، در برابر تلقین، سرزنش و تعریف بیدار است و قدرت تشخیص و درک دارد. (1)
در حال حاضر آزمایشات فراروان شناختی از اثرات و نتایج خارق العاده ی انتقال فکر، اندیشه خوانی (تله پاتی)، جنبش (حرکت) روانی، دعا درمانی، انرژی درمانی و .... پرده برداشته است. در تحقیقی که اخیرا در نشریه ی طب تناسلی جهت بررسی اثر دعای میانجی – دعا کردن برای دیگران- بر بارداری آزمایشگاهی درج گردیده ، عکس های بدون مشخصات هویتی زن های تحت مراقبت بارداری آزمایشگاهی ایالات متحده را هزاران کیلومتر دورتر و در قاره های دیگر بردند، و ازافراد خواستند که برای افزایش باروری صاحبان عکس دعا کنند.
در این پژوهش برای 100 نفر (گروه آزمایش) دعا شد، و برای 99 نفر (گروه کنترل) دعا نشد. 47 درصد از گروهی که برایشان دعا شده بود، آبستن شدند- در مقیاس بارداری آزمایشگاهی، چشمگیر است؛ در حالی که نرخ بارداری در گروهی که برایشان دعا نشده بود، 22/2 درصد گردید. این نتایج حاکی است که حتی دعای افراد ناآشنا و غیر هم دین نیز از فاصله ی هزاران کیلومتر تا چه میزان تأثیر دارد.
دکتر پتریک بی مسی مدیر پزشکی شبکه بیمارستانی برادران الکسین که به تازگی پژوهش هایی در مور اثرات دعا درمانی برای بیماران بستری شده در بخش قلب داشته است، می گوید: «ما اکنون در مورد چگونگی کار ذهن بسیار کم می دانیم، و حقیقت آن را کم تر درک می کنیم... من معقتدم که به زودی زود لازم است، سلامت، بیماری و مراقبت پزشکی را از نو تعریف کنیم. این یک فرایند طبیعی است، همه چیز در اثر کشفیات جدید تغییر می کند و ما رشد می یابیم». این همان تأیید حرف های کارل یونگ روان شناس مشهور است، که پس از بحث و بیان روح انسان و قوای خارق العاده اش، اعلام می دارد: «روان شناسان هنوز همه ی ابعاد و جنبه های روح و روان را نشناخته اند و امید است که در آینده این کار صورت بگیرد؛ تا حال هر چه انجام گرفته در مورد جنبه ی بیولوژیکی روان بوده است. روان شناسی جدید باید پرده های ابهام را از روی روان انسان بردارد».
تحقیقات ذکر شده تنها نمونه ای از پژوهش های نهضت فراروان شناختی است، که امروز نیز به دستاوردهای جدیدتری به وسیله فیزیک کوانتومی دست یافته اند؛ و آن ها که متافیزیک را غیر علمی می دانستند، از موضع خود عقب نشینی کرده و دعا درمانی را توصیه می کنند. با این وجود دین روح بخش اسلام با تعالیم و آموزه های غنی خود، چهارده قرن پیش دستورها و توصیه های زیادی در مورد دعا کردن، به زبان آوردن نام خدا در هر کار به خصوص هنگام ذبح حیوانات (2)، خواندن اذان در گوش نوزاد، تلقین محتضر و میّت، مقابله با چشم زخم، حسن ظن داشتن و مثبت اندیشی درباره ی دیگران و...- آن هم با الفاظ، اذکار و مضامین عالی و معنوی – دارد، که هنوز خیلی از حکمت ها و اثرهای متعالی آن برای ما روشن نشده است.

مکانیسم دعا

بی شک همه ی امور در دست قدرت لایتناهی خداوند و مشیت اوست. انسان با دعا و نیایش و تضرّع به درگاه الهی، می تواند الطاف و رحمت خدا را به سوی خود جلب کند و امنیت و آسایش بطلبد؛ چرا که قرآن می فرماید: (...ادعونی استجب لکم...)(3)؛ «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم».
ارتباط معنوی با خدا، تأثیر گرفتن و خود را در مسیر فیض و رحمت واسعه ی الهی نهادن، و اتصال به منبع هستی بخش و سرچشمه ی امنیت و عظمت است.
ایمان به خدا و یاد او آرامش بخش دل ها است: (.. ألا بذکر الله تطمئن القلوب) (4)؛ زیرا انسان مؤمن به قدرت و عظمت الهی متکی است و انوار الهی درون او رسوخ می کند.مؤمن حقیقی از هیچ چیز در دنیا نمی هراسد؛ چرا که یقین دارد که اگر خدا نخواهد، هیچ شر و آزاری به او نمی رسد. ویلیام جیمز فیلسوف و روان شناس آمریکایی می گوید: «میان ما و خداوند رابطه ای ناگسستنی وجود دارد، اگر ما خود را تحت اشراف او در آوریم و تسلیمش شویم، تمام آمال و آرزوهایمان محقق خواهد شد». (5)
رابطه میان انسان و خدا چنان نیروی معنوی به انسان می بخشد که مایه ی تجدید امید، تقویت اراده و آزاد شدن توانایی های عظیم وی می گردد. دعا و نیایش تأثیر بسزایی در نفس انسان دارد و اعتماد به نفس و قدرت او را افزایش می دهد و با دفع اضطراب و نگرانی از دل او، احساس امنیت و آرامش را بر وی حاکم می سازد. مؤمن هنگام ذکر خدا احساس می کند که به خدا پناه گاه مطمئن و با قدرتی متکی است و همین احساس، اعتماد به نفس، امنیت، آرامش، نشاط و توانمندی را درون او مستقر می سازد.
(الذین ءامنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الأمن و هم مهتدون)(6)؛ «کسانی که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالوده اند، آنان راست ایمنی و ایشان راه یافتگانند».
الکسیس کارل فیزیولوژیست مشهور در این باره می گوید: «دعا و نماز قوی ترین نیرویی است که انسان ها می توانند ایجاد کنند؛ نیرویی که چون قوه ی جاذبه ی زمین، وجود حقیقی دارد. بشر از راه دعا می کوشد نیروی محدود خود را با متوسّل شدن به منبع نامحدودی چون خدا افزایش دهد. هنگام دعا، خود را به قوّه ی محرکه ی پایان ناپذیری که تمام کاینات را به هم پیوسته است، متصل می کنیم و از او قدرت می گیریم. آثار دعا و نیایش در فعالیت های مغزی انسان یک نوع شگفتی و انبساط باطنی و گاه قهرمانی و دلاوری را تحریک می کند». (7)
دیل کارنگی روان شناس می نویسد: «هنگامی که کارهای سنگین قوای ما را از بین می برد و اندوه، هر نوع اراده ای را از ما سلب می کند، و بیشتر اوقات که درهای امید به روی ما بسته می شود، به سوی خدا روی می آوریم، ولی اصلا چرا بگذاریم روح یأس و ناامیدی بر ما چیره شود؟! چرا همه روزه به وسیله ی خواندن نماز و دعا و به جای آوردن حمد و ثنای خداوند، قوای خود را تجدید نکنیم؟». (8)
در واقع احساس امنیت و اعتماد به نفس، نیروی خارق العاده ای را در اختیار انسان می گذارد تا بتواند بر هر چیز غلبه کند و در امنیت جسمانی نیز به سر برد، توجه و تمرکز قوای دماغی و نیروهای روانی، با ارتباط و اتصال به منبع هستی بخش الهی و قوی ترین نیروی حقیقی، قدرت فوق العاده می گیرد و در روح و جسم آدمی اثر می گذارد . ویلیام جیمز می گوید: «دعا و نماز؛ و به عبارت دیگر، اتصال با روح عالم خلقت، یا جان جانان، کاری است با اثر و نتیجه؛ نتیجه ی آن عبارت است از: ایجاد یک جریان قدرت و نیرویی که به شکل محسوس، دارای آثار مادی و معنوی می باشد».(9)
امروز این امر ثابت است که جسم و روح انسان در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگرند؛ به گونه ای که با تقویت نیروهای درونی و روانی، قدرت نیروهای جسمانی نیز افزایش می یابد، و حتی با نیروهای معنوی و روانی می توان در تک تک اعضا و بافت های بدن تغییراتی ایجاد کرد و انرژی آن ها را آزاد ساخت. کارل می گوید: «بعضی فعالیت های معنوی می تواند با تغییرات تشریحی و عملی بافت ها و اعضا توأم گردد. این کیفیات عضوی در موارد مختلفی دیده می شود که ما بین آن ها باید حالت "نیایش" را نام برد». (10)

مکانیسم اثر افکار و اذکار

سال 1867م «بارون باخ» ادعا کرد: از بدن انسان امواجی خارج می شود که می توان آن را مشاهده کرد. پس از او «کارل دوپول» ثابت نمود که امواجی از بدن حیوان، گیاه و جماد خارج می شود و از کار خود عکس برداری هم نمود.
گسترش پژوهش در حوزه ی فیزیک کوآنتومی نتایج و کشفیات شگفت انگیزی را آشکار می سازد. فیزیک کوآنتومی قوانین انرژی در سطح ذرات بسیار ریز(هسته) را تشریح می کند. تمامی اشیا و پدیده ها میدان مغناطیسی خاص خود را دارند. در فیزیک کوانتومی هر فکری شکل و اثر خاص خود را دارد.به نظر می رسد افکار ما حتی بر روی کسانی که هیچ گاه آن ها را ملاقات نکرده ایم، اثر مثبت می گذارد.
دکتر ماسورا اموتو با کشفیات بزرگ خود در مورد تأثیر میدان ها و امواج انواع صداهای موسیقی، کلمات، اذکار، افکار و دعاها بر روی آب، تحول عظیمی در دانش بشری ایجاد کرد. (11) وی مطالعات خود را صرف انرژی حیاتی اشیاء و پدیده ها در فیزیک کوانتومی (12) و میدان رزونانس امواج (Hado)(13) -پیرامون اشیای مختلف – کرد و مشاهده نمود که تمامی اشیاء و پدیده ها، میدان مغناطیسی خاص خود را دارند. او با تکنیک عکس برداری خاص خود، توانست تأثیر میدان ها و امواج را بر روی آب نمایش دهد.
اموتو با انجام آزمایش های متعدد و تصویر برداری از ساختمان مولکولی آن، مشاهده نمود، که هر گاه آب در معرض صوت دلنشین؛ همچون دعا و نیایش و نیز ادای کلمات زیبا و مثبت قرار گیرد، کریستالی با دانه بندی مولکولی زاویه دار، زیبا و منظم مانند شکل یک گل تشکیل می شود؛ در حالی که با صدای ناهنجار موسیقی تند و کلمات زشت و منفی حالت درهم ریخته و بسیار آشفته پیدا می کند. نتایج تحقیقات بیانگر آن است که آب به صورت هشیار و زنده به هر گونه احساس، عاطفه و فکر ما عکس العمل نشان می دهد. دعا و نفرین نیز بدون در نظر گرفتن بعد مسافت می تواند تأثیر گذار باشد.
شاید بتوان یکی از دلایل حرمت غنا را تأثیر ناخوشایند بر روی انسان دانست؛ زیرا ساختمان مولکولی آب و سایر عناصر موجود در بدن- به خصوص نورون های اعصاب- را به هم می ریزد. صدای آرام و دلنشین صوت قرآن و زمزمه های روح بخش دعا تأثیر مثبت و عمیق در انسان ایجاد می کند و ساختمان مولکولی عناصرموجود در ساخت بدن (به خصوص مایعات بدن) و اعصاب به هم ریخته و فرسوده، جان دوباره گرفته و به حال اعتدال بر می گردند، و انسان احساس آرامش، آسودگی خاطر، سرور و شادی می کند.

پیام های شگفت انگیز آب

از آن جا که شاید پرسش «بررسی تأثیر صداها و کنش های محیط اطراف بر آب چه ویژگی دارد؟»، برای خواننده ی این نوشتار نیز مطرح باشد، بدان می پردازیم:
آشکار است که آب بیش از هفتاد درصد وزن بدن انسان بالغ را در بر می گیرد و نیز مایه ی حیات تمام موجودات کره ی زمین است؛ از این رو کیفیت و تمامیت آن در شکل گیری و تداوم همه ی موجودات بسیار مهم است. بدن انسان شبیه اسفنجی است که ازتریلیون ها حفره ی سلولی تشکیل شده و قابلیت نگه داری مایع را در خود دارد. کیفیت زندگی ما نیز به چگونگی آب موجود در آن بستگی دارد.
آب ماده ی نرم و قابل انعطافی است که شکل طبیعی آن به راحتی قابل تغییر است، البته نه تنها نمود فیزیکی آن، بلکه شکل مولکولی اش نیز دگرگون می شود. انرژی و ارتعاشات محیط، شکل مولکولی آب را تغییر می دهد. این احساس و شعور آب نه تنها توانایی انعکاس مسایل محیط اطراف را دارد، بلکه از نظر مولکولی نیز محیط را منعکس می کند.
امتو دلیل و سند دیداری این تغییرات مولکولی در آب را به واسطه ی تکنیک عکس برداری خود آورده است. او قطره های آب را به مدت سه ساعت در منفی 25 درجه منجمد نمود و سپس آن ها را در یک میدان تاریک میکروسکوپی (از نوع Olympus) قابل عکس برداری آزمود.عملکرد او تنوع ساختمان مولکولی آب و تأثیر محیط بر ساختار آب را به وضوح نشان داد.
اموتو تفاوت های بسیار خیره کننده ی ساختمان کریستال آب از چشمه های گوناگون کره ی زمین را نیز کشف کرد. آب جاری از کوه و چشمه سار طرح های هندسی زیبایی در الگوهای بلورین ازخود نشان دادند. آب آلوده و سمی منطقه های صنعتی و مسکونی و آب راکد لوله ها و ذخیره شده در سدها، ساختارهای بلورین از شکل افتاده ی طبیعی و نامنظم را به نمایش گزارند.
وی می گوید:دور و نزدیکی و چگونگی و کیفیت آن دعا نیز تأثیر گذار است؛ همچنان که دعاهای جمعی و هماهنگ نسبت به دعای فردی تأثیر گذارتر است. دعای با خلوص نیت اثر افزون دارد.
وی معتقداست، که پیش از آدم و حوا، آب شعور و هوشیاری خود را از خدا دریافت کرد؛ از این رو، خداوند در محیط کشت و خلقت انسان؛ همچون؛ آفرینش زمین و طبیعت، آب را قرار داد. آب هوشیار است و بر کلمات واکنش نشان می دهد.
آزمایشات مشابهی نیز از سوی نخبه ی ایرانی به نام حمیده بیطرف انجام شد. (14) وی که طرح پژوهشی خود را «شهادت آب» نامید، تأثیر انواع صوت های مذهبی، صوت قرآن، دعاهای اسلامی و انواع کلمات و نوشته های معنوی بر بلورهای آب، قلع و نبات را بررسی نمود و به نتایج قبلی دست یافت.
وی نیز مطرح می نماید که انرژی و احساس شخصی فرد هنگام نوشتن مطالب بر روی مواد تأثیر دارد و این مسأله در تعالیم دین اسلام نیز توجه شده است. شهادت موجودات عالم به اذن خدا در روز محشر حکایت از شعور ذاتی آن ها دارد که اگر چنین نبود به گواهی طلبیدن معنا نداشت؛ همچنان که آیات متعددی از قرآن کریم آن را تأیید می فرماید: (الیوم نختم علی أفواههم و تکلمنا أیدیهم و تشهد أرجلهم بماکانوا یکسبون)؛ «امروز بر دهان های آنان مهر می نهیم، و دست هایشان با ما سخن می گویند و پاهایشان بدانچه فراهم می ساختند، گواهی می دهند». (15)

شعور ذاتی موجودات

بسیاری از آیات و روایات دلالت بر آن دارد که تمام موجودات دارای مراتبی از علم و شعور ذاتی است. یک دسته از آیات تمام موجودات آسمانی و زمینی را اهل تسبیح و ستایش خدا می داند و دسته ای دیگر خبر از شهادت اعضا و جوارح انسان در آخرت می دهد.
به اعتقاد برخی مفسّران و فیلسوفان بزرگ اسلامی همه ی ذرات عالم چه آن ها که عاقلند و چه آن ها که بی جان و نامعقولند؛ دارای نوعی درک و شعورند، و در عالم خود تسبیح و حمد خدا می گویند؛ گرچه ما قادر به درک آن نیستیم. (16)
ملاصدرای شیرازی قدس سره می گوید: «هر جا وجود هست، شعور هم وجود دارد». امام خمینی قدس سره نیز می فرماید: «هر یک از موجودات دارای علم و حیات و شعور است، بلکه تمام موجودات دارای معرفت به مقام مقدس حق جل و علا هستند؛ چنانچه وحی به اعضا و جوارح و به بقاع ارض به کتمان و اطاعت آن ها فرمان الهی را، و تسبیح تمام موجودات،که در قرآن شریف نصّ بدان شده و احادیث شریفه مشحون به ذکر آن است، (17) خود دلیل بر علم ادراک و حیات آن ها، بلکه دلیل بر ربط خاص بین خالق و مخلوق است که احدی از آن مطلع نیست جز ذات مقدس حق تعالی «و من ارتضی من عباده» (18) و این خود یکی معارف است که قرآن کریم و احادیث ائمه معصومین علیهم السلام گوشزد بنی الانسان فرمودند، و موافق با برهان حکمای اشراق و ذوق اصحاب عرفان و مشاهدات ارباب سلوک و ریاضت است». (19)
علامه طباطبایی در ذیل آیه ی:«تسبح له السماوات السبع و الأرض و من فیهن و ان من شیء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم انه کان حلیما غفورا» (20) «آسمان های هفتگانه و زمین هر کس که در آن هاست او را تسبیح می گویند؛ و هیچ چیز نیست مگر این که در حال ستایش، تسبیح او می گوید، ولی شما تسبیح آن ها را نمی یابید. به راستی که او همواره بردبار [و] آمرزنده است»؛ می فرماید: «از کلام خدای تعالی فهمیده می شود که مسأله ی علم نیز در تمامی موجودات هست، هر جا که خلقت راه یافته، علم نیز بدانجا رخنه کرده است، و هر یک از موجودات به مقدار حظی که از وجود دارد، بهره ای از علم دارد». (21)
و نیز آیه ی شریفه:«... فقال لها و للأرض ائتیا طوعا أو کرها قالتا اتینا طائعین» (22)؛ «... به آن [آسمان] و زمین فرمود "خواه یا ناخواه بیایید." آن دو گفتند: فرمان پذیر آمدیم."». و نظیر آن را می توان گواه بر این عقیده گرفت.

تسبیح و حمد عمومی موجودات جهان

آیات مختلف قرآن (23)، از تسبیح و حمد موجودات عالم هستی در برابر خداوند متعل سخن می گوید. صراحت آیه ی یاد شده در بی استثنایی همه ی موجودات عالم هستی، تسبیح و حمد را عمومی می داند. قرآن به زمزمه و غوغای عالم هستی اشاره می کند و هر موجود را به نوعی مشغول حمد و ثنای حق معرفی می کند. غلغله ای خاموش در پهنه ی عالم هستی طنین افکنده که بی خبران توانایی شنیدن آن را ندارند، اما اندیشمندانی که قلب و جانشان به نور ایمان زنده و روشن است، این صدا را ازهر سو به گوش جان می شنوند(24)؛ همچنان که مولانا می گوید:
گر تو را از غیب چشمی باز شد
با تو ذرات جهان همراز شد
طق آب و نطق خاک و نطق گل
هست محسوس حواس اهل دل
جمله ذرات در عالم نهان
با تو می گویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیر و باهشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم

شهادت اعضا و جوارح انسان

شاهدان عجیبی که عضوپیکر انسانند، شهادتشان به هیچ وجه قابل انکار نیست؛ چرا که در همه ی صحنه ها حاضر و ناظر هستند، و به فرمان الهی به سخن می آیند. آیا شهادت اعضا؛ از این رو است که خدا درک و شعور و قدرت سخن به آن ها عطا می فرماید؟، یا آثار نقش بسته ی گناهان بر اعضا در آن جا که «یوم البروز» و روز آشکار شدن اسرار نهانی است، برملا می گردد؛ همان گونه که درعرف تعبیر به نطق یا خبر می شود، و می گوییم: «رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون».
قرآن کریم می فرماید: «... شهد علیهم سمعهم و ابصارهم و جلودهم بما کانوا یعملون» (25)؛ «گوششان و دیدگانشان و پوستشان به آنچه می کرده اند، بر ضدّشان گواهی دهند».
این آیه روشن می سازد که اعضای بدن آدمی در دنیا، نوعی درک و شعور و علم دارد؛ چرا که در غیر این صورت شهامت در قیامت معنا نخواهد داشت. (26) بنابراین آیه مورد بحث همان را می فرماید که آیه شریفه: (... ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا) (27) در مقام بیان آن است. (28)
به هر حال آن روز، روز رسوایی بزرگ است؛ روزی است که نه تنها زمین (29) و زمان (30)، بلکه تمام وجود انسان به سخن می آید، و تمامی اسرار فاش می گردد و گنه کاران در وحشت عمیق فرو می روند؛ تا آن جا که با شگفتی خطاب به پوست تن خود فریاد می زنند: چرا ضد ما گواهی می دهید؟ (و قالوا لجلودهم لم شهدتم علینا قالوا أنطقنا الله الذی انطق کل شیء و هو خلقکم اول مره و الیه ترجعون) (31)؛ اعضا در پاسخ پرده از علت برمی دارند و می گویند: ما در دنیا دارای علم بودیم، علمی پنهان و ذخیره شده در باطن ما، این باعث شده که خدا ما را ربه زبان بیاورد، اگر ما علمی نمی داشتیم جهت و فایده ای نداشت که به زبان بیاییم، وقتی بدین جهت به زبان درآورد، ما چاره ای نداشتیم جز این که آنچه را می دانیم، بگوییم... (الذی أنطق کل شیء) با این جمله اعضای مجرمین خدا را می ستایند به این که او است که تمامی موجودات را به زبان می آورد. و نیز اشاره می کند به این که مسأله ی نطق اختصاص به اعضای بدن ندارد، تا تنها از آن ها بپرسند که چرا شهادت دادید، بلکه عمومی است و شامل تمام موجودات می شود و علت آن هم خدای سبحان است. (و هو خلقکم اول مره و الیه ترجعون) در این جمله احتجاج می کند بر این که خدای تعالی عالم به اعمال مردم است، و چگونه نباشد و حال آن که او اعضای بدن شما را به زبان می آورد تا آنچه می دانند بگویند».(32)

حسن ظن به خدا

در آیه ی دیگر می فرماید: ( و ما کنتم تستترون أن یشهد علیکم سمعکم و لا أبصارکم و لا جلودکم و لکن ظننتم أن الله لا یعلم کثیرا مما تعلمون) (33)؛ «و [شما] از این که مبادا گوش و دیدگان و پوسستان بر ضدّ شما گواهی دهند [گناهتان را] پوشیده نمی داشتید، لکن گمان داشتید که خدا بسیاری از آنچه را که می کنید، نمی داند».
سپس می فرماید: «و همین بود گمانتان که درباره ی پروردگارتان بردید؛ و شما را هلاک کرد و از زیانکاران شدید». (34)
آیات فوق گواه بر خطر ساز بودن گمان بد درباره خداوند است که گاه موجب هلاکت و عذاب ابدی انسان می گردد؛ همچنان که حسن ظن درباره پروردگار موجب نجات در دنیا و آخرت است. (35) امام صادق علیه السلام می فرماید: «برای مؤمن سزاوار آن است که از خدا آن گونه بترسد که گویی در کنار دوزخ قرار گرفته و مشرف بر آتش است، و آنچنان به او امیدوار باشد که گویی اهل بهشت است؛ چنانکه قرآن می فرماید: " این گمانی است که شما به خدا پیدا کردید و سبب هلاکتان شد". (36) و درباره حسن ظن و امیدواری به رحمتش در حدیث قدسی می فرماید: " من بر اساس ظن بنده مؤمن خود رفتار می کنم، اگر حسن ظن داشته باشد، همان ظنّش را محقق می سازم، و اگر سوء ظن داشته باشد، مثل ظن او با وی رفتار می کنم». (37)
در تفسیر قمی به سند خود از امام صادق علیه السلام آمده است: «رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: "هیچ بنده ای نیست که به خدای عزوجل حسن ظن داشته باشد؛ مگر آن که خدا را مطابق ظن خود خواهد یافت، و این همان قول خدای عزّوجل است که می فرماید: (و ذلکم ظنکم الذی ظننتم بربکم...)». (38)
مثبت اندیشی و امیدواری از صفات شخصیتی و روانی انسان های کامل و رشد یافته است. آیات و روایات فوق نشانگر این است که انسان همواره باید حتی درباره ی خدای خویش مثبت اندیش و خوش گمان باشد، و همیشه امید به رحمت و شفقت او داشته باشد؛ در این صورت است که به خواسته ها و آرزوهایش دست پیدا می کند؛ از این رو، در مناجات پر رمز و راز شعبانیه می خوانیم: «الهی کیف انقلب من عندک بالخیبه محروما و قد کان حسن ظنی بجودک أن تقلبنی بالنجاه مرحوما؛ معبودا! چگونه از درگاهت دست خالی برگردم. با آن که حسن ظن به جود و بخشایش تو دارم، که برگردانی مرا پیروزمندانه و مهربانی!»؛ «الهی لم اسلط علی حسن ظنی قنوط الا یأس، و لا انقطع و رجائی من جمیل کرمک؛ خدایا بر حسن ظنّم به تو، یأس و ناامیدی را مسلط مساز و دست امیدم را از دامن کرم نیکویت جدا مگردان!»(39)
الف. گرچه مؤمنین با تأسی به حضرت ختمی مرتبت و خاندان مطهرش علیهم السلام بی نیاز از تأیید این گونه مطالب از سوی علوم جدید می باشند، اما روشن شدن گوشه هایی از حقایق باطنی، بخشی از کارکرد آموزه های دینی به شمار می آید؛ و بر همین اساس می توان گفت:
این گونه تحقیقات نشان از عمق و غنای تعالیم و آموزه های چهارده قرن گذشته مورد توجه دین دارد که امروز بخشی از دستاوردهای دانشمندانی است که عمل به آن ها را سفارش و تأکید می کنند؛ همچنان که در حوزه ی دعا درمانی برای درمان بسیاری از بیماری های روحی، روانی، جسمی و ارتقای معنوی بر استفاده از آب نیسان- که بر آب باران برخی سوره های قرآن و دعاهای مخصوص خوانده می شود- تأکید شده است؛ هرچند علم کنونی با تمام پیشرفت خود قادر به دست یابی خواص و تأیید نتایج همه ی تعالیم الهی نمی باشد.
و آزمایشات اموتو مرید اثرهای متفاوت زبان های مختلف است.باید توجه داشت که قرآن به زبان عربی نازل شده است و مسلمانان بایستی به همین زبان نماز بخوانند؛ همچنان که به کارگیری الفاظ و جملات دعا و مناجات نیز به عربی توصیه شده است؛ از این رو می توان برتری و اثر گذاری بیشتر این زبان را طرح نمود. برخی از آب های ویژه مانند: آب زمزم، آب رود فرات و ... هنوز مورد آزمایش قرار نگرفته است.
ب. بدبینی، بدگمانی، منفی نگری، و ناامیدی و یأس: خوره ی جان انسان ها است، که نه تنها موجب اختلالات روانی، چون افسردگی در فرد می شود، بلکه سبب ناامنی و اضطراب در دیگران شده و دوستی ها را به دشمنی تبدیل می کند. این گونه افراد چون دارای تفکری غلط و منفی هستند، در تعاملات اجتماعی و زناشویی نیز از کلمات و الفاظ منفی، نادرست و زشت استفاده نموده و به صورت ناصحیح و نابهنجار رفتار می کنند؛ در نتیجه اطرافیان را از خود رنجانیده و دور می سازند. فراخوانی اسلام، پیروانش را به مثبت اندیشی، خوش گمانی و حسن ظن درباره ی دیگران و توصیه به این که یکدیگر را با القاب و الفاظ خوب و مناسب مورد خطاب قرار دهند و هیچ گاه به دیگران دشنام ندهند؛ و آن ها را مسخره نکنند، درس بسیار نیکویی است. (40)
آزمایشات فوق شاید گوشه ای از حکمت حرمت تهمت و افترا، تجسّس، غیبت و ... را روشن سازد؛ و حال آن که خداوند درباره ی آن می فرماید: (یا أیها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان الظن اثم و لا تجسسوا و لا یغتب بعضکم بعضا أیحب أحدکم أن یأکل لحم أخیه میتا فکرهتموه و اتقوا الله ان الله تواب الرحیم) (41)؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید، از بسیاری از گمان ها بپرهیزید، که پاره ای از گمان ها گناه است، و جاسوسی مکنید، و بعضی از شما غیبت بعضی نکند؛ آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ از آن کراهت دارید. [پس] از خدا بترسید، که خدا توبه پذیر مهربان است».
آری لازمه ی زندگی خوب و سعادتمند، حفظ حرمت ها و حریم زندگی دیگران است.

پي نوشتها:

1. سید رضا پاک نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 14، ص 230.
2. الأنعام(6): 121.
3. غافر(40): 6.
4 الرعد(13): 82.
5. ر.ک؛ قرآن و روان شناسی، ترجمه عباس عرب، ص 365.
6. الأنعام(6): 28.
7. ر.ک: دیل کارنگی، آیین زندگی، ص 246.
8. همان، ص 203.
9. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه ی مهدی قاینی، ص 177.
10. الکسیس کارل، انسان موجود ناشناخته ، ص 167.
11. اموتو دست آوردهای خود را در چندین کتاب از جمله کتاب «پیام های آب» (Messages Friom Water) منتشر کرد.
12. فیزیک کوانتومی، قوانین انرژی در سطح ذرات بسیار ریز را تشریح می کند.
13. در دنیای کوانتوم، Hado نواسانات منظم امواجی است که با گردش الکترون حول هسته ی اتم ایجاد می شود. همراه با Hado همیشه یک میدان تشدید مغناطیسی هم وجود دارد. بنابراینHado را می توان یک هاله مغناطیسی دور اشیا تفسیر کرد که گونه ای از امواج الکترومغناطیسی محسوب می شود.
14. این تحقیق در پنجمین جشنواره ی جوان خوارزمی سال 1383 برتر شناخته شد.
15. یس(36): 56.
16. تفسیر نمونه، ج 12، ص 137.
17. ر.ک؛ الاسراء (17): 44، در تفسیر برهان ذیل آیه هشت روایت در تسبیح موجودات آمده است.
18. اشاره است به آیه ی مبارکه ی الجن (72): 72.
19. امام خمینی قدس سره، شرح چهل حدیث، حدیث هفدهم، ص 283.
20. الاسراء (17): 44.
21. علامه طباطبایی قدس سره، تفسیر المیزان، ج 13، ص 151.
22. فصّلت (41): 11.
23. ر.ک؛ الحج(22):81 و الحشر (59): 1و...
24. تفسیر نمونه، ج 12، صص 133 و 134.
25. فصّلت (41): 02؛ و به همین مضمون النور(24): 42.
26. تفسیر المیزان، ج 17، ذیل آیه ی شریفه،ص 574.
27. الاسراء (17): 36.
28. تفسیر المیزان، ج 17، ص 378.
29. ر.ک؛ الزلزله (99): 4.
30. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «ما من یوم یمر علی ابن آدم الا قال له ذلک الیوم با ابن آدم! أنا یوم جدید، و أنا علیک شهید، فقل فی خیرا و اعمل فی خیرا، أشهد لک به یوم القیامه؛ هیچ روزی بر فرزند آدمی نمی گذرد، مگر این که به او می گوید: ای فرزند آدم! من روز تازه ای هستم و بر تو گواهم، در من سخن خوب بگو، و عمل نیک انجام ده، تا روز قیامت به نفع تو گواهی دهم»؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 398 و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 68، ص 181.
31. فصّلت (41): 12.
32. تفسیر المیزان، ج 17، ص 577.
33. فصّلت(41): 22.
34. فصّلت(41): 32.
35. تفسیر نمونه، ج 20، ص 251.
36. فصّلت(41): 32.
37. «ینبغی للمؤمن أن یخاف الله تبارک و تعالی خوفا کأنه مشرف علی النار و یرجوه رجاء کأنه من أهال الجنه، ان الله تعالی یقول: (و ذلکم ظنکم الذی ظننتم بربکم...) ثم قال ان الله عزوجل عند ظن عبده ان خیرا فخیرا، و ان شرا فشرا»؛ اصول کافی، ج 8، ص 302.
38. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج 2، ص 264و ر.ک؛ تفسیر المیزان، ج 17، ص 383.
39. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه.
40. الحجرات(49): 11.
41. الحجرات(49): 21.

منبع: ماهنامه ی نامه ی جامعه 42، نشریه ی فاطمه الزهرا(علیها السلام)، سال چهارم، اسفند1386، ص ص 50-55