20 تیر 1389 / 28 رجب 1431 / 11 جولای 2010

حبيب سماعي موسيقي دان ايراني و نوازنده بر جسته سنتور بر اثر ابتلا به ذات الريه بدرود حيات گفت. پدر او سماع حضور از موسيقيدانان برجسته عهد ناصري بود، از اين رو فرزندش را از چهارسالگي با موسيقي آشنا كرد. بطوري كه حبيب در 12 سالگي سنتور را بسيار استادانه مي نواخت. حبيب سماعي مدتي در مدرسه موزيك به سرپرستي سالارمعزز به تحصيل پرداخت و بعد از چندي به اتفاق خانواده عازم مشهد شد. او در پايان تحصيلات موسيقي به خدمت ارتش در آمد. سماعي در مراجعت به تهران بنا به توصيه استادان ابو الحسن صبا كلاس تدريس سنتور دايرنمود و به گفته خودش شاگردان واقعي او مهندس قبادظفر؛ مرتضي عبد الرسولي؛ و استاد نورعلي برومند بودند. سنتور نوازي استاد حبيب سماعي را مي توان مجموعه اي از استعداد، ذوق هنري ، مهارت ، تبحر و زيبايي بر شمرد.
با مرگ مظفرالدين شاه و روي كار آمدن فرزندش، محمدعلي شاه، وي علي رغم امضاي فرمان مشروطه، از همان ابتداي امر با آن مخالفت مي‏ورزيد و به بهانه‏هاي مختلف درصدد از بين بردن آن بود. سرانجام وي به بهانه ترور ناموفق خود، مجلس شوراي ملي را در دوم تيرماه 1287 ش به توپ بست و مجاهدان و مشروطه خواهان را سركوب نمود. اين عمل شورش‏هاي متعددي را در شهرهاي گوناگون كشور برانگيخت و سرانجام مجاهدان تصميم به فتح تهران و خلع محمد علي شاه از قدرت گرفتند. نخستين جنبشي كه براي فتح تهران و بركناري محمدعلي شاه قاجار به عمل آمد از ناحيه محمد ولي خان تنكابني سپهدار اعظم و ياران او بود. سردار اسعد بختياري و معروف به صمصام السلطنه نيز پس از چندي به او ملحق شده و پس از مقداري درگيري با قواي دولتي، وارد تهران شدند. در تهران نيز مقداري زد و خورد روي داد و محمدعلي شاه كه خود را در برابر آزادي خواهان و مشروطه‏طلبان ناتوان مي‏ديد به سفارت روس پناهنده شد. در همان روز با حضور فاتحان و نمايندگان مجلس جلسه‏اي فوق العاده در بهارستان منعقد شد و پس از خلع محمدعلي شاه از سلطنت، احمد ميرزاي وليعهد را در 12 سالگي به شاهي برگزيدند.
حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ احمد كافي يزدي در سال 1307ش برابر با سال 1347 ق در مشهد مقدس به دنيا آمد. وي پس از پايان دروس مقدمات و ادبيات عرب، به دليل شوق و علاقه شديد به منبر، به وعظ و ارشاد مردم پرداخت. شيخ احمد كافي در حالي كه بيش از پانزده سال از عمرش نمي‏گذشت، در شب‏هاي جمعه براي صدها نفر از زائران امام رضا(علیه السلام) با شور و حال خاصي دعاي كميل مي‏خواند و فضايي معنوي ايجاد مي‏كرد. وي در شانزده سالگي براي تكميل تحصيلات علوم اسلامي به نجف اشرف عزيمت كرد و از محضر آيت اللَّه خويي و آيت اللَّه سيد اسداللَّه مدني و... استفاده برد. از آن پس براي تبليغ به اكثر نقاط ايران مسافرت كرد و در همه جا مورد استقبال مردم قرار گرفت. حجت الاسلام كافي سرانجام در تهران رحل اقامت افكند و به خدمات ديني و انجام وظايف مذهبي همت گماشت. وي، واعظي متدين و خطيبي غيور و در امور ديني، جدّي و بسيار مبارز و مجاهد و در مقابل انحرافات و منكرات و برخورد با تبليغات مسموم دشمنان دين، مقاوم و محكم بود. اين خطيب بزرگ، از به ميدان آمدن و مبارزه كردن با بي‏دينان هراسي نداشت و تقيه نمي‏كرد. وي در سفرهاي متعددي كه به مكه و مدينه داشت، بارها، سخنان مهمي ايراد كرده و از حريم ولايت آل محمد، به ويژه امام علي(علیه السلام) ، در مقابل خفّاشان حقيقت گريز وهابي، دفاع نموده است. در حالي كه بردن نام حضرت امام خميني(رحمة الله علیه)، در دوران حكومت رژيم پهلوي جرم محسوب مي‏شد، حجت الاسلام كافي در مجامع عمومي از حضرت امام به بزرگي و عظمت ياد مي‏كرد. سرانجام اين محبِّ اهل بيت (ع) چند ماه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در بيستم تيرماه 1357 در 50 سالگي در سانحه‏اي مشكوك دار فاني را وداع گفت و به ديدار معبود شتافت.
آيت‏اللَّه سيد مرتضي حسيني فيروز آبادي در سال 1289ش (1329ق) در نجف اشرف و در خانواده‏اي اهل علم و فضيلت به دنيا آمد. آيت‏اللَّه فيروز آبادي پس از طي دروس مقدمات و سطوح، از محضر استادان بزرگي همچون سيدابوالحسن اصفهاني و غروي اصفهاني بهره وافر يافت و شخصيت عرفاني او در خدمت حاج سيدعلي قاضي شكل گرفت. ايشان ضمن تحصيل به تأليف و تدريس نيز اشتغال داشت و رنج‏هاي بسياري در تهيه مدارك كتاب ارزشمند خود "فضائل الخمسه" بر خود هموار نمود. علاوه بر آن، از اين عالم رباني آثار ارزشمندي بر جاي مانده است كه السَّبَعةُ مِنَ السَّلَف، عِنايةُالاصول و الفُروعِ المُهِمَّة في احكام الاُمَّة... از آن جمله‏اند. آيت‏اللَّه فيروز آبادي پس از كسالتي ممتد و شدائد فراواني كه بعثيان بر وي وارد نموده بودند، سرانجام در بيستم تيرماه 1369 ش برابر با 18 ذي‏حجه 1410 ق در 81 سالگي دار فاني را وداع كرد و به سراي باقي شتافت.
پس از مرگ معاويةبن ابوسفيان اولين خليفه و مؤسس سلسله‏ي ستم پيشه‏ي بني‏اُميّه در 15 رجب سال 60 قمري، يزيد بن معاويه به حكومت رسيد و بلافاصله به والي مدينه نامه نوشت تا از امام حسين(علیه السلام) و چند نفر ديگر از بزرگان مدينه براي او بيعت بگيرد. ولي امام حسين(علیه السلام) از بيعت با يزيد امتناع كرد و در جواب درخواست كنندگان گفت: فردي مثل من با مثل يزيدِ فاسقِ فاجر بيعت نمي‏كند. ولي والي مدينه در اين امر، اصرار و تأكيد نمود. امام حسين(ع) به ناچار از مدينه به سوي مكه حركت كرد تا اين كه با قيام خويش، حكومت فاسد يزيد بن معاويه را رسوا سازد. نهايت اين سفر، وقوع حادثه‏ي خونبار و جاودانه‏ي عاشورا در كربلا بود.
بر اساس قرارداد تنباكو بين ايران و انگليس، شركت رژيِ انگليسي، صاحب حق انحصاري تجارت تنباكوي ايران و حتي نظارت در زراعتِ آن به مدت 55 سال شناخته شد. اين قرارداد بعدها با قيام مردمي به رهبري روحانيت و صدور فتواي مشهور تحريم تنباكو توسط ميرزاي شيرازي، لغو گرديد و دولت ايران مجبور شد، غرامتِ شركت مزبور را بپردازد.
ميرزاعلي اكبر طاهرزاده متخلّص به صابر، از مشاهير شعراي قفقاز، در سال 1278 ق در شروان به دنيا آمد. صابر به مدحِ دروغِ بزرگان اهميتي نمي‏داد ولي در بيان مناقب راستين، فعال بود. او هم‏چنين نسبت به اوضاع بد زمانه و طرفداري از مردم ستمديده، به انتقادات ادبي روي آورد. اين شاعر تواناي قفقاز در مدح پيامبر اكرم(ص) و اهل بيت آن حضرت اشعاري سروده و در اشعار خود با طنزي شيرين مشكلات اجتماعي مردم عصر خويش را بيان كرده است.
علامه سيدمحمد كاظم يزدي در سال 1248 ق در يزد به دنيا آمد و پس از فراگيري علوم مقدماتي، راهي نجف گرديد. در نجف اشرف از محضر استاداني برجسته نظير ميرزاي شيرازي و شيخ مهدي آل كاشف الغطاء بهره برد و به اجتهاد دست يافت. آيت اللَّه يزدي كه بر مباحث فقهي. تسلط كامل داشت، مسايل مشكل و پيچيده‏ي فقه را با بياني روان و ساده و با استدلال قوي به طلاب عرضه مي‏كرد. ايشان هم‏چنين در مدتي كوتاه، علوم رياضي و نجوم را آموخت و در زمره‏ي استادان برجسته‏ي اين دانش‏ها درآمد. علامه يزدي پس از ارتحال ميرزاي بزرگ شيرازي و آخوند خراساني، زعيم عاليقدر جهان تشيع گرديد و در راه حفظ كيان اسلامي، به صحنه آمد. ايشان علاوه بر نشر احكام الهي و مبارزه براي عزت و آزادي مسلمانان، بناهاي خيريه، مراكز عام المنفعه و نيز مساجد و مدارسي را تاسيس كرد. از اين عالم الهي، آثار فراواني به جاي مانده است كه كتب حاشيه بر مكاسب، الصَّحيفةُ الكاظميه و... از آن جمله‏اند. كتاب شهير عُروَةُالوثقي اثر اين مرجع بزرگ ديني است كه در آن، ابواب فقه را به روشي بديع شرح داده است. در مكتب علامه يزدي فرزانگان بي‏شماري پرورش يافتند كه هر يك بعدها، استوانه‏هاي علمي سرزمين اسلامي بودند و به عنوان مرجع ديني، پاسخگوي مسايل گوناگون مردمي شدند. از جمله‏ي اين بزرگواران، حضرات آيات عظام: شيخ محمد حسين كاشف الغطا، شهيد سيدحسن مدرس، سيدمحمدتقي خوانساري، سيدمحمد فيروزآبادي، سيدعبدالحسين شرف الدين عاملي و ده‏ها عالم فاضل، خوشه‏چين دروس معرفت اين علامه‏ي بزرگ بوده‏اند. علامه محمدكاظم يزدي سرانجام در 89 سالگي به لقاي معبود شتافت و در حرم مطهر امام علي(علیه السلام) به خاك سپرده شد.
آيت‏اللَّه شيخ محمدرضا آل‏ياسين در سال 1297 ق در خانواده‏اي عالم‏پرور در كاظمين به دنيا آمد. پس از فراگيري دروس مقدماتي و سطح در زادگاه خود راهي كربلا گرديد و در بيست سالگي به اجتهاد دست يافت. از آن پس به تدريس همت گماشت و پس از ارتحال آيت‏اللَّه سيدابوالحسن اصفهاني، مرجعيت جمعي از شيعيان را به عهده گرفت. شرح بر عروةُالوثقي و حاشيه بر وسيلةُالنجاة از جمله آثار آيت‏اللَّه آل‏ياسين مي‏باشند. درگذشت اين فقيه جليل در 73 سالگي ايشان روي داد.
جنگ‏هاي صليبي كه از اواخر قرن يازدهم ميلادي از جانب اروپاييان بر مسلمانان تحميل شد داراي چندين مرحله بود و اشغال سرزمين‏هاي شرق و به ويژه تسلط بر منطقه بيت‏المقدس و آزادي عمل مسيحيان در آن منطقه را دنبال مي‏كرد. ششمين مرحله از جنگ‏هاي صليبي را نمي‏توان از ديدگاه نظامي، جنگ ناميد چرا كه پس از هجوم امپراتور آلمان براي تصرف بيت‏المقدس، حاكم مصر و فلسطين دريافت كه توانايى مقاومت در برابر وي را ندارد. از سوي ديگر، امپراتور آلمان براي استردادِ بدون خون‏ريزي بيت‏المقدس حركت كرده بود. در نهايت، در پي مذاكرات صلح نمايندگان دو طرف قرار شد شهرهاي بيت‏المقدس و بيت اللحم و مناطق ديگر به قلمرو صليبيان بپيوندند ولي مسجدالاقصي و قبَّة الصَّخْره در اختيار مسلمانان باقي بماند. در اين زمان، فروپاشي خوارزمشاهيان در ايران و هرج و مرج‏هاي داخل سرزمين‏هاي اسلامي و نيز عدم وجود دولت قدرت‏مند اسلامي باعث شد تا فرصت‏طلبان صليبي به تسخير كامل بيت‏المقدس فكر كنند. در اين ميان، درگيري‏هاي پراكنده مسلمانان و مسيحيان در شهرهاي مختلف فلسطين، بيشتر با پيروزي مسلمانان همراه بود. هم‏چنين بروز ضعف مسيحيان و ظهور توانمندي مسلمانان باعث شد تا حاكم مصر با سپاهي گران به جانب بيت‏المقدس حركت نموده و در يازده ژوئيه 1244م به فتح آنجا دست يابد و بيت‏المقدس را براي هميشه از چنگ متجاوزان صليبي به درآورد.
سباستين كابوت، دريانورد ايتاليايى در 26 نوامبر 1476م در ونيز به دنيا آمد. وي از ابتدا به همراه پدرش كه او نيز از دريانوردان بزرگ به شمار مي‏رفت، مسافرت‏ها و سياحت‏هاي دريايى خويش را آغاز كرد و با فنون و رموز دريانوردي آشنا گرديد. در جريان همين سفرها، جزيره كاپ‏بِرْتَنْ را در شمال كانادا كشف كرد و از آن پس در خدمت دربار انگلستان قرار گرفت. كابوت در سال‏هاي بعد به خدمت دربار اسپانيا درآمد و در اين سال‏ها، خليج لاپْلارْتا در امريكاي جنوبي را كشف كرد. وي در سال 1544م نقشه عظيم و رنگي دنيا را كشيد و گام مهمي در شناسايي زمين برداشت. كابوت پس از چندي با تأسيس يك شركت بازرگاني، گروه‏هاي اكتشافي براي يافتن راهي در شمال شرقي براي رفتن به شرق را بسيج كرد و خدمات زيادي به جغرافياي اقتصادي زمان خود نمود. سباستين كابوت سرانجام در 11 ژوئيه 1557م در 81 سالگي درگذشت.
جان كوئينزي آدامْزْ، ششمين رئيس‏جمهور امريكا، فرزند جان آدامز دومين رئيس‏جمهور اين كشور، در يازدهم ژوئيه 1767م در ايالت ماساچوست امريكا به دنيا آمد. وي به دليل موقعيت پدر، به زودي وارد فعاليت‏هاي سياسي شد و مدارج ترقي را طي كرد تا اينكه در انتخابات رياست جمهوري پائيز سال 1824م، شركت جست. در اين انتخابات هيچ‏يك از كانديداها نتوانستند اكثريت آراء را براي احراز اين مقام به دست آورند، در نتيجه بر اساس قانون اساسي امريكا، مجلس نمايندگان اين كشورْ خود رأساً در گزينش رئيس‏جمهور تصميم‏گيري كرد و جان كوئينزي آدامز، وزير امور خارجه دولت جانز مونروئه را با اكثريت آرا به رياست جمهوري امريكا برگزيد. وي نخستين رئيس‏جمهوري امريكاست كه بر اثر عدم توافق در مجمع انتخاباتي، از طرف مجلس نمايندگان به اين سمت انتخاب گرديد. اعتبار وي كه منجر به انتخابش از سوي نمايندگان مجلس امريكا شد بيشتر به خاطر نقشي بود كه وي در توجيه دكترين مونروئه در ميان كشورهاي امريكا مركزي و جنوبي و دولت‏هاي اروپايى ايفا كرد. بر اساس اين دكترين، ايالات متحده به كشورهاي غربي اجازه دخالت در منطقه مركزي و جنوبي امريكاي لاتين را نمي‏داد و قيموميت خود را بر اين مناطق تحميل مي‏كرد. اما آدامز به عنوان رئيس‏جمهور در حل و فصل مشكلات داخلي كشور خود موفق نبود. اقدام وي در افزايش بهاي تعرفه‏هاي گمركي بر كالاهاي وارداتي موجي از خشم و نفرت مردم ايالت‏هاي جنوبي امريكا را كه عموماً مزرعه دار و كشاورز بودند، برانگيخت. اين عكس العمل‏ها تا آنجا پيش رفت كه ايالات جنوبي ادامه روند افزايش بهاي تعرفه‏هاي گمركي و حمايت دولت از توليدات صنعتي ايالات شمالي را غيرقابل قبول دانسته و زمزمه‏هاي جدايى از حكومت متحده را ساز كردند. عواقب اين نارضايتي تنها در برخوردهاي اقتصادي خلاصه نمي‏شد، بلكه تصميمات آدامز دقيقاً واكنش‏هاي سياسي و حزبي را به همراه داشت. آدامز كه خود عضو حزب جمهوري خواهان دموكرات بود، حتي از سوي اكثريت اعضاي حزب خود نيز مورد حمله قرار گرفت كه مخالف سياست‏هاي او در افزايش حقوق گمركي بودند. از اين رو آدامز بدون توجه به حملات تبليغاتي، همراه با گروه قابل ملاحظه‏اي از همفكران خود، از حزب جدا شده و حزب جديدي با نام حزب جمهوري خواهان ملي به وجود آورد. اقدامات جان آدامز در سيستم اقتصادي كشور با كارشكني‏هاي فراواني از سوي مسؤولان مخالف وي توأم گرديد. هدف اين بود كه با اثبات عدم موفقيت طرح افزايش بهاي تعرفه‏هاي گمركي و تبليغات توأم با آن مانع پيروزي كوئينزي آدامز در دور جديد انتخابات رياست جمهوري امريكا گردند و همين نيز شد. جان آدامز كه تنها چهار سال درحكومت كرد درانتخابات پائيز سال 1828م از رقيب سرسخت خود، آندرو جكسون با اختلاف فاحشي شكست خورد. جان كوينسي آدامز پس از اين شكست از صحنه سياست امريكا كنار رفت و سرانجام بيست سال بعد در 23 فوريه 1848م در 81 سالگي درگذشت.
هنري بِسمِر، صنعت‏گر انگليسي در 11 ژوئيه 1813م در اين كشور به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را در رشته مهندسي به پايان برد و بعدها براي توسعه توليدات آهن و فولاد و چُدن، كوره‏هاي بلند ذوب فلزات را اختراع نمود. بسمر توانست به وسيله كوره مخصوص كه با جريان هوا كار مي‏كرد و آهن ناخالص مذاب را بدون كربن مي‏نمود، فولاد عالي به دست آورد. از اين رو، اين كوره به اسم او، به نام كوره بسمر معروف است. وي با اين اختراع، اساس صنايع انگلستان و جهان را دگرگون ساخت و تحولات شگرفي در اين عرصه ايجاد كرد. بسمر در سال 1859، مراكز تهيه فولاد و آهنْ ايجاد نمود و به ساخت اسلحه و ريل راه آهن پرداخت كه اين كارخانه، هنوز نيز فعال است. هنري بسمر سرانجام در 28 فوريه 1898م در 85 درگذشت. (ر.ك: 24 ژوئن)
كشور مغولستان در ابتدا جزئي از خاك چين بود، كه در سال 1911م به دنبال سقوط دولت منچو در چين، اعلام استقلال نمود و نوع حكومت خود را سلطنتي اعلام كرد. ولي چند سال بعد با انعقاد موافقت‏نامه‏اي ميان چين و روسيه، مغولستان تحت‏الحمايه چين گرديد و روسيه، كنترل امور خارجه اين كشور را به عهده گرفت. به دنبال وقوع انقلاب كمونيستي در روسيه، چين درصدد ضميمه كردن خاك مغولستان به خود برآمد كه با مداخله نيروهاي شوروي، مواجه شد و چين مجبور به خروج از خاك اين كشور گرديد. در ادامه، در يازدهم ژوئيه 1921، حكومت پادشاهي در مغولستان بار ديگر اعلام استقلال كرد. در سال 1924 به دنبال مرگ پادشاه، به تحريك شوروي به حكومت سلطنتي در مغولستان خاتمه داده شد و اين كشور با برگزيدن حكومت جمهوري خلق، به عنوان دومين كشور داراي نظام كمونيستي پس از شوروي شناخته شد، هر چند پس از فروپاشي شوروي با اصلاح قانون اساسي، عنوان "خلق" از نظام سياسي اين كشور حذف شد. مغولستان بيش از 1/5 ميليون كيلومتر مربع مساحت دارد و در همسايگي دو كشور چين و روسيه واقع است. جمعيت مغولستان نزديك به 2/8 ميليون نفر بوده كه اكثريت آنها بودايى و درصد كمي نيز مسلمانند. پايتخت مغولستان اولان باتور و واحد پول آن توگريك مي‏باشد. اكثريت مردم مغولستان مليت مغولي داشته و از تيره‏هاي نژادي مختلف مغول و قزاق و غيره هستند. زبان رسمي سكنه مغولستان مغولي خلْخي و خط آنها سيريلي است. پيش‏بيني مي‏شود كه جمعيت اين كشور تا سال 2025م بيش از 3/7 ميليون نفر خواهد بود. دارخان، اردنه و اولگي از شهرهاي مهم آن هستند. نظام سياسي مغولستان جمهوري چند حزبي با يك مجلس قانون‏گزاري است. 11 ژوئيه، سال‏روز استقلال مغولستان از چين، به عنوان روز ملي اين كشور به حساب مي‏آيد.
شواهد تاريخي نشان مي‏دهد كه تا قبل از سال 1800م جمعيت جهان به سرعت افزايش مي‏يافت. جمعيت جهان در سال 1804م تنها يك ميليارد نفر بود. پس از 123 سال، اين جمعيت دو برابر شد و 60 سال بعد يعني در سال 1987م به پنج ميليارد نفر رسيد. اكنون پس از گذشت چند سال، جمعيت كره زمين از مرز شش ميليارد نفر گذشته است و چنانچه متوسط افزايش جمعيت جهان را سالانه فقط دو درصد فرض كنيم، در حدود يك قرن آينده يعني سال 2100م با جمعيت 48 ميليارد نفري روبرو خواهيم شد كه تصور آن هم، كره زمين را به لرزه در مي‏آورد. از اين رو در ژوئن 1989م، مجمع كنترل برنامه توسعه ملل، روز يازدهم ژوئيه (مطابق با 21 تيرماه) را به عنوان روز جهاني جمعيت اعلام كرد تا جمعيت بيش از شش ميلياردي جهان، اين روز را گرامي بدارند و افكار عمومي جهان را به خطر افزايش جمعيت و تدابير و برنامه‏هاي توسعه و نياز به حل مشكلات ناشي از افزايش جمعيت جهان، جلب كنند.