11 مرداد 1389 / 21 شعبان 1431 / 2 آگوست 2010
11 مرداد 1389 / 21 شعبان 1431 / 2 آگوست 2010
11 مرداد 1389 / 21 شعبان 1431 / 2 آگوست 2010 |
|
|
نيروهاي نظامي عراق با ورود به خاك كويت اين كشور را به اشغال كامل خود درآوردند. صدام حسين رئيس جمهورعراق درتوجيه اين يورش نظامي، اشغال كويت را پايان يافتن تقسيمات استعماري درجهان دانست. درهمان زمان دولت موقت كويت دربيانيه اي نظام كشور كويت را جمهوري اعلام كرد. همچنين صدام درپيامي به مقامات امريكايي گفت: « فتح كويت پايان يافته و بازگشت ناپذيراست». اما پس ازچندي كويت از اشغال عراق خارج شد و مجدداً استقلال خود را بازيافت. |
|
|
در يازدهم مرداد ماه 1369 ش برابر با دوم اوت 1990 م، عراق در يك يورش وسيع و ظرف چند ساعت، كشور كويت را به اشغال خود درآورد و پس از چندي اعلام كرد كه كويت استان نوزدهم عراق است. به اين ترتيب، نطفه يكي از مهمترين رخدادهاي تعيين كننده و تاثيرگذار در منطقه خاورميانه در چند دهه اخير بسته شد. پس از مدتي، با استمداد كويت از دولتها و مجامع جهاني، گروه متحد غرب به رهبري آمريكا، عمليات وسيعي را در 26 دي ماه سال 1369 عليه رژيم عراق انجام داده و پس از خارج ساختن كويت از دست عراق، اين كشور را آماج حملات خود قرار داده و خسارات فراواني به ويژه به مردم محروم عراق وارد آوردند. از آن پس تحريمهاي همه جانبه از طرف مجامع جهاني و قدرتهاي بزرگ عليه عراق آغاز شد و برعقبماندگي و فقر اين كشور افزود. اين تحريمها تا سقوط رژيم صدام در سال 1382 ادامه يافت. |
آيتاللَّه حاج سيدعبدالرضا حسيني شهرستاني در سال 1299 ش (1339 ق) در شهر مقدس كربلا به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي و سطوح حوزه، درس خارج خود را در محضر آيات عظام: سيد محمد هادي ميلاني، ميرزا مهدي شيرازي، سيدعبدالحسين حجت و شيخ مرتضي آشتياني سپري كرد و مدارج ترقي علمي را پيمود. آيتاللَّه شهرستاني علاوه بر تحصيل و تدريس، به اقامه جماعت در صحن حسيني(علیه السلام) و پاسخگويي به مسائل ديني ميپرداخت و راهنمايي و ارشاد مردم را سرلوحه فعاليتهاي خويش قرار ميداد. وي در برابر نفوذ و تبليغات فكري و سياسي و ايجاد شبهات ديني از سوي حزب كمونيست و چپگرايان عراق، ايستادگي ميكرد و به منظور استحكام بنيانهاي فكري جوانان، با همكاري جمعي از انديشمندان شيعه مجله پاسخ به مسائل ديني را منتشر نمود. او در آن مجله با كمك ديگر انديشمندان، به صدها پرسش فكري و اعتقادي جامعه پاسخ ميداد و حوزه خوانندگان خود را به فراسوي مرزهاي عراق گسترانيد. دامنه نفوذ اين مجله، رژيم بعث را به واكنش واداشت. از اين رو پس از آزار فراوان و حبس فرزندش، او را از عراق بيرون كردند. از آنپس در سال 1350 ش به مشهد هجرت كرد و به امور ديني و مذهبي پرداخت. ايشان مؤسسات خيريه و عامالمنفعه متعددي را تأسيس كرد و كتب گوناگوني را به رشته تحرير درآورد كه المهدي الموعود، حاشيه بر قوانين، حاشيه بر معالم، نوروز در اسلام و... از آن جمله است. سرانجام آن عالم بزرگوار و خادم دين در 11 مرداد 1376 ش برابر با 27 ربيع الاول 1418 ق 77 سالگي در مشهد رحلت كرد و در صحن آزادي حرم امام رضا(علیه السلام) به خاك سپرده شد. |
دنيس پاپن ازجمله مخترعان و مكتشفان فرانسوي در67سالگي درگذشت. پاپن نخستين بار درتاريخ صنايع ازقوّه بخاربراي ايجاد حركت درموتور ماشين استفاده كرد. ماشين بخارپاپن اولين وسيله بخاري محسوب مي شود كه براساس آن بعدها اتومبيل و كشتي بخاري ساخته شد. |
|
جنگ شش ماهه آلمان و فرانسه با حمله فرانسويان به مواضع آلمان آغازشد. دراين زمان ناپلئون سوم برفرانسه و ويلهلم اول برآلمان حكومت مي كردند. دراين جنگها برخلاف انتظار نيروهاي آلماني، قواي فرانسه را شكست دادند و پس ازتصرف شهرپاريس ناپلئون سوم را نيزبه اسارت گرفتند. جنگهاي شش ماهه كه دردو نوبت يك ماهه و پنج ماهه رخ داد با تحميل قرارداد 1871به فرانسه پايان يافت. |
درپي تسليم آلمان نازي درپايان جنگ جهاني دوم كنفرانس پوتسدام تشكيل شد. دراين كنفرانس نمايندگان سه كشور پيروز درجنگ جهاني اول يعني امريكا، انگليس و شوروي سابق شركت داشتند. براساس توافق حاصل شده دركنفرانس پوتسدام، آلمان از يك چهارم مساحت خود درسال1937ميلادي محروم شد و مرز شرقي آن با لهستان نيزمحدود شد. اين سرزمينهاي مصادره شده به لهستان و شوروي سابق ضميمه شد. |
|
فيلد مارشال پُل فُن هيندن بورْگْ، سردار جنگي آلمان و رئيس جمهور پيشين اين كشور در هفتم فوريه سال 1847م در پوزِنِ آلمان به دنيا آمد. وي از جواني وارد ارتش پروس شد و در جنگهاي پروس با اتريش و فرانسه در نيمه دوم قرن نوزدهم به عنوان افسر جزء خدمت كرد و پس از آن كه در سال 1896م به مقام مارشالي رسيد، در سال 1911م بازنشسته گرديد. با اين حال، هيندنبورگ در جريان جنگ جهاني اول به خدمت فراخوانده شد و فرماندهي ارتش هشتم آلمان را برعهده گرفت. وي با وجود شكست نهايى آلمان در اين جنگ، در جبهه روسيه موفقيتهاي شايان توجهي به دست آورد. به طوري كه فشار نظامي هيندنبورگ بر قواي روسيه تزاري از عوامل موثر در فروپاشي حكومت آخرين تزار روس و به قدرت رسيدن كمونيستها در اين كشور بود. هيندنبورگ پس از پايان جنگ، فرماندهي كل نيروهاي مسلح آلمان را برعهده گرفت و در سال 1925م با وجود كهولت سن در 78 سالگي به رياست جمهوري آلمان دست يافت. از اين زمان، وضع آلمان رشد سريعي يافت و اين كشور در شمار كشورهاي مقتدر اروپا قرار گرفت. وي گرچه نخست با روي كار آمدن نازيها مخالفت ميكرد ولي به سبب پيروي از سياست تعرضي و نظامي، رفته رفته به هيتلر علاقهمند شد و موجبات پيشرفت نازيها را فراهم آورد. در نتيجه در سال 1932م، حزب نازي در پارلمان آلمان داراي كرسيهاي زيادي شد و رهبر آن، هيتلر در نتيجه نفاق ميان مخالفانش قدرت فراواني يافت. هيندنبورگ در سال 1932م در 84 سالگي بر رقيب خود، آولف هيتلر پيروز گشت و براي بار دوم به رياست جمهوري آلمان برگزيده شد. در اين زمان بود كه هيندنبورگ در 30 ژانويه 1933م عليرغم ميل باطني خود، حكم صدراعظمي هيتلر را امضا كرد. اما عمرش كفاف پايان رساندن اين دوره را نداد و فيلد مارشال پل فُن هيندنبورگ سرانجام در دوم اوت 1934م در 86 سالگي درگذشت. با مرگ هيندنبورگ، هيتلر با ادغام پستهاي رياست جمهوري و صدراعظمي، به مقام پيشوايي آلمان رسيد و رايش سوم را بنيان نهاد. |
سومين و آخرين كنفرانس سران متفقين در زمان جنگ جهاني دوم از روز هفدهم ژوئيه تا دوم اوت 1945م در شهر پوتسدام در نزديكي برلين و با حضور استالين، ترومن و چرچيل، رهبران وقت شوروي، امريكا و انگلستان برگزار شد. هرچند در ميانه راه، چرچيل در نتيجه شكست در انتخابات پارلماني انگليس، جاي خود را به كِلِمنت اَتْلي داد. كنفرانس پوتسدام بيشتر به بحث درباره توافقهاي كنفرانس يالتا و نحوه اجراي آن و آينده آلمان اختصاص داشت. در اين كنفرانس، استالين در اجراي توافق محرمانهاي كه در كنفرانس يالتا در فوريه 1945م صورت گرفته بود قول داد كه پس از بازگشت به مسكو به ژاپن اعلان جنگ بدهد. اين امر هزينه چنداني براي شوروي نداشت چرا كه كمتر از يك ماه بعد، جنگ جهاني در آسيا نيز به كلي پايان يافت. همچنين ترومن، رئيس جمهور امريكا در جريان كنفرانس پوتسدام به استالين اطلاع داد كه امريكا به بمب هستهاي دست يافته و ممكن است آن را عليه ژاپن به كار ببرد. بنابراين شكست ژاپن در جنگ امري حتمي بود و استالين از شركت در جنگ برضد ژاپن ضرري نميكرد. اولين اقدام پس از پايان كنفرانس پوتسدام، دستور ترومن براي بمباران هستهاي ژاپن در ششم و نهم اوت همان سال بود كه به قتل عام صدها هزار نفر و شكست نهايي ژاپن انجاميد. (ر.ك: 17 ژوئيه) |
كمتر از دو سال پس از پايان جنگ ايران و عراق، از روز دوم اوت سال 1990م، با تهاجم نظامي عراق به كويت و اشغال خاك اين كشور از طرف نيروهاي عراقي، بحران عظيمي در خاورميانه و خليج فارس آغاز شد كه تا پايان سال 1990م، كليه حوادث و جريانات مهم ديگر بينالمللي را تحت الشعاع خود قرار داد. در پي اين تهاجم، كشورهاي جهان واكنش تند و يكپارچهاي نشان دادند و شوراي امنيت سازمان ملل متحد با صدور چندين قطعنامه درباره محكوميت تجاوز عراق و تاكيد بر لزوم تخليه بدون قيد و شرط كويت از نيروهاي متجاوز، سرانجام روز پانزدهم ژانويه 1991م را به عنوان آخرين مهلت تخليه كويت از طرف نيروهاي عراق تعيين نمود و بعد از اين تاريخ، توسل به زور براي بيرون راندن نيروهاي متجاوز را از كويت تجويز كرد. در اوايل سال 1991م، پيش از فرا رسيدن ضرب الاجل نيمه ژانويه 1991م، بيش از پانصد هزار سرباز امريكايى و دويست هزار سرباز از كشورهاي متحد امريكا، عليه عراق در منطقه خليج فارس متمركز شده بودند. تعداد هواپيماهاي جنگنده و بمبافكن متحدين در اين عمليات، بيش از 1200 فروند و تعداد تانكهاي آنها قريب 4000 دستگاه بود. علاوه بر آن، بيش از يكصد كشتي جنگي در آبهاي خليج فارس و اطراف آن گرد آمده بودند. با چنين تداركي در منطقه كه از پايان جنگ جهاني دوم به اين طرف سابقه نداشت، شروع عمليات جنگي عليه عراق در صورت خودداري آن كشور از تخليه كويت قطعي به نظر ميرسيد. با خودداري صدام حسين، ديكتاتور سفاك عراق از پذيرش اولتيماتوم شوراي امنيت، حملات امريكا و نيروهاي متحد، در كمتر از 48 ساعت پس از انقضاي مهلت، آغاز شد و در جريان اين حملات، بيسابقهترين خرابيها و ويرانيها به بار آمد. در اين ميان شورش ميليوني مخالفان صدام در عراق شكل گرفت اما نيروهاي غربي كه ادامه حكومت صدام ذليل و شكست خورده را بر جانشينان احتمالي او كه به دنبال حكومت اسلامي بودند، ترجيح ميدادند، در حالي كه ساعاتي تا سقوط بغداد باقي نمانده بود، دست از حملات خود برداشتند و صدام با سركوب بيرحمانه اين شورش، نگرانيهاي امريكا از اين جهت را برطرف ساخت. در واقع حمله عراق به كويت كه با چراغ سبز امريكا همراه بود و به معناي موافقت ضمني و يا حداقل عدم مخالفت كاخ سفيد تلقي ميگرديد، بهانهاي بود براي حضور نظامي گسترده امريكا در منطقه حساس خاورميانه. به عبارت ديگر، امريكا علاوه بر برخورداري از نيروهاي واكنش سريع، توانست كل اين منطقه را در اختيار گرفته و با تحكيم پايههاي دول منطقه، به آنها در زمينه مواجهه با شكلگيري و رشد جنبشهاي اسلامي كمك نمايد. از سوي ديگر، رژيم صهيونيستي نيز با حضور نظامي امريكا در منطقه، ضمن احساس امنيت بيشتر، به جنايات خود ادامه داد. |
كشور مقدونيه در جنوب شبهجزيره بالكان و در جنوب شرقي اروپا قرار گرفته است. مساحت اين كشور 25/713 كيلومتر مربع و جمعيت آن 2 ميليون نفر ميباشد كه نيمي از جمعيت آن مقدوني و بقيه آلبانيايى، ترك و از اقوام ديگر يوگسلاوي سابق هستند. پايتخت مقدونيه، اسكوپيه نام دارد و واحد پول آن دنار ميباشد. بيش از 50 درصد مردم مقدونيه پيرو آيين ارتدوكس و حدود 30 درصد نيز از مسلمانان اهل سنت هستند. زبان رسمي سكنه اين كشورْ مقدوني، ولي زبانهاي تركي، صربي و آلبانيايى نيز عموميت دارد. پيشبيني ميشود كه جمعيت مقدونيه تا سال 2025م در حدود 2/3 ميليون نفر خواهد بود. بيتولا، پريلپ و كومانوو از شهرهاي مهم مقدونيه هستند. تاريخ قديم مقدونيه، مرتبط با دوره يونان باستان ميباشد. در سال 700 قبل از ميلاد، اقوامي كه مقدوني ناميده ميشدند، در اين محل سكني گزيدند و ظرف مدت 300 سال، تبديل به يك قدرت منطقهاي شدند به صورتي كه موفق به انقراض حكومت قدرتمند هخامنشيان در ايران گرديدند. اما پس از چندي، اين قدرت، مضمحل گرديد و مقدونيه جزئي از امپراتوري روم شد. در طي قرون متمادي، اين منطقه، بين روم، عثماني و بلغارستان دست به دست ميشد. تا اينكه در اواخر قرن نوزدهم در اختيار عثماني قرار گرفت. از همين زمان جنبشهاي استقلالطلبانه در اين منطقه شكل گرفت كه به انقلاب سال 1903 منجر شد. اين انقلاب كه در دوم اوت اين سال آغاز شد گرچه به نتيجه نرسيد اما همزمان با اوجگيري اختلافات ميان بلغارستان، صربستان و يونان بر سر مالكيت مقدونيه بود. اين وضعيت تا پايان جنگ جهاني دوم ادامه يافت و هر زمان بخشي از آن به تصرف يكي از همسايگان درميآمد. پس از پايان جنگ جهاني دوم و قدرتيابي حزب كمونيستِ يوگسلاوي، منطقه مقدونيه به يكي از جمهوريهاي ششگانه يوگسلاوي تبديل شد و سرانجام در روز هشتم سپتامبر 1991م استقلال خود را اعلام كرد. 2 اوت سالروز انقلاب سال 1903م به عنوان روز ملي مقدونيه نام گرفته است. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}