گذري کوتاه بر زندگي و حالات آيت الله حاج ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي (رحمت الله عليه)
گذري کوتاه بر زندگي و حالات آيت الله حاج ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي (رحمت الله عليه)
گذري کوتاه بر زندگي و حالات آيت الله حاج ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي (رحمت الله عليه)
اشاره:
سير وسلوک الي الله
حاج ميرزا جواد آقا بعد از دو سال خدمت آقا عرض مي کند: من در سير خود به جايي نرسيدم. آقا در جواب از اسم و رسمش سؤال مي کند و او تعجب کرده و مي گويد: مرا نمي شناسيد؟ من جواد ملکي تبريزي هستم! ايشان مي گويند. شما با فلان ملکي ها بستگي داري؟ آقا ميرزا جواد آقا چون آنها را خوب و شايسته نمي دانست، از آنها انتقاد مي کند. مرحوم آخوند ملاحسينقلي در جواب مي فرمايند: هر وقت توانستي کفش آنها را که بد مي داني جلوي پايشان جفت کني، من خود به سراغ تو خواهم آمد. آقا ميرزا جواد فردا که به درس مي رود خود را در محلي حاضر مي کند که پايين تر از بقيه شاگردان بنشيند تا رفته رفته طلبه هايي که از آن فاميل در نجف بود و ايشان آنها را خوب نمي دانسته مورد مبحث خود قرار دهد تا جايي که کفششان را پيش پايشان جفت مي کند. چون اين خبر به آن طايفه که در تبريز ساکن بودند مي رسد رفع کدورت مي شود.
حالات روحي ميرزا جواد آقا
رحلت
پي نوشت :
1. شيخ مناجاتيان، ص 31. [آينه دانشوران، ص 141 ، 142].
2. جامع الدرر، ج 2، ص 822 ، [شيخ مناجاتيان، ص 63].
3 آل عمران، پنج آيه آخر.
4. آثار الحجه، ج 1، ص 26؛ در آسمان معرفت، ص 122؛ شيخ مناجاتيان، ص 123.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}