از کرايونيک چه ميدانيد؟
از کرايونيک چه ميدانيد؟
از کرايونيک چه ميدانيد؟
کرايونيک شاخهاي از علم فيزيک است که به مطالعه و تحليل واکنش ارگانيسمها، پروتئينها و اتمها وقتي در دماهاي بسيار پايين قرار دارند، ميپردازد. اما از سالهاي 1960، يکي از زير شاخههاي اين علم مورد توجه دانشمندان و رسانهها قرار گرفت که ادعا ميشود ميتواند کليد رهايي از مرگ و رفتن به سوي جاودانگي باشد.
بنجامين فرانکلين در سال 1773 گفته بود که ممکن است بتوان حيات انسان را با معلق نگهداشتن او در زمان حتي چند قرن ادامه داد. همين ايده، يکي دو قرن بعد دستمايه داستانها و فيلمهاي علمي تخيلي زيادي شد. يکي از همين داستانها، به نام ماهواره جيمسن در سال 1931 الهامبخش نوجواني به نام رابرت اتينگر شد تا در سال 1962 زماني که او يک دانشمند علم کرايونيک شده بود، ايده کرايونيک يا فريز کردن پروتئينها و سلولها به منظور حفظ درازمدت آنها را مطرح کند.
او در کتابي به نام «آينده جاودانگي»، اين ايده را مطرح کرد که با سرد کردن شديد بدن انسانها ميتوان آنها را پيش از مردن براي سالهاي طولاني حفظ کرد تا شايد در آيندهاي دور دوباره بتوان آنها را به حيات برگرداند. از آن زمان، دانشمندان زيادي روي اين ايده کار کردند و دو موسسه غيرانتفاعي در آمريکا به نام آلکور در آريزونا و کلينتون در ميشيگان اين کار را شروع کردند.ژانويه سال 1967، پروفسور جيمز بدفورد، استاد فيزيولوژي دانشگاه کاليفرنيا اولين کسي بود که حاضر شد در پروژه کرايونيک شرکت کند. مدارک پزشکي لازم تهيه شد، مقدار زيادي نيتروژن مايع آماده شد و پروفسور طي تشريفات خاصي شروع به يخ زدن کرد. بدفورد هنوز به صورت يخي در موسسه آلکور نگهداري ميشود. کرايونيک، علمي است که ايده انجام اين کار را توجيه ميکند. اينکه پروتئينها و سلولهاي بدن افراد در دماي منفي 196 درجه (دماي نيتروژن مايع) ساختارشان حفظ ميشود و فاسد نميشوند و تغيير عمدهاي پيدا نميکنند، تاکنون دانشمندان توانستهاند بعضي سلولهاي عصبي را در اين دما حفظ کنند.
لحظاتي بعد از مرگ آنها، زماني که هنوز سلولها هيچ تغييري نکردهاند، آنها را در دماي منفي 196 درجه قرار ميدهد. براي جلوگيري از يخ زدن، آب درون سلولها پيش از رسيدن به اين دما بايد مايعي به نام کرايوپروتکتانت به آنها تزريق شود. البته هنوز بهطور دقيق مشخص نيست که افراد اول يخ ميزنند و بعد کرايو ميشوند يا نه؟ آنها بايد چند سال در اين حالت بمانند، يخچالهاي مخصوصي که مرتب نيتروژن مايع آن تعويض ميشود، آنها را تا آينده دور در خود نگاه خواهد داشت. البته، دانشمندان روي اين مساله توافق دارند که هنوز علم آنقدر پيشرفت نکرده است که بتواند افراد کرايو شده را به زندگي برگرداند.
کرايونيک، مخالفهاي زيادي دارد. کساني که معتقدند با مرگ، روح از بين ميرود، کساني که فکر ميکنند سلولهاي بدن پيش از رسيدن به دماي مورد نظر به دليل يخزدگي از بين ميرود و کساني هم که فکر ميکنند که علم در آينده هم قادر به غلبه بر مرگ نخواهد بود و يا علم فعلي نميتواند امانتدارخوبي براي سالم رساندن بدن به آينده دور باشد. اين مساله آخري بهخصوص در سال 1970 که به علت کمبود بودجه و يا از بين رفتن بعضي دستگاهها، تعدادي از بدنها فاسد شدند، قوت بيشتري گرفت. هماکنون در موسسه آلکور، 77 داوطلب يخي و در مرکز کلينتون 85 فرد يخ زده منتظر آمدن آينده دور هستند که شايد چند صد سال آينده که علم به آسمان رسيده باشد، بتواند دوباره آنها را به حيات برگرداند.
در داستان 3001 (آخرين اوديسه که قسمت بعدي داستان 2001) اوديسه فضايي ساخته استنلي کوبريک محسوب ميشود، يکي از شخصيتهاي فيلم قبلي که پس از مرگ به فضا پرتاب شده بود، هزار سال بعد دوباره احيا ميشود و به زندگي برميگردد. در سري فيلمهاي بيگانه هم، سرنشينان فضاپيماها براي مسافرت در مسافتهاي طولاني به حالتي به نام «خواب کرايو» ميرفتند يعني مدتي فريز ميشدند و چند صد سال بعد بيدار ميشدند. در فيلم اسليپر (خوابرو) وودي آلن و آسمان وانيلي با بازي تامکروز و فيلم هميشه جوان با بازي ملگيبسون هم بهطور مستقيم به قضيه کرايونيک اشاره شده است اما بهترين استفاده از کرايونيک در سري فيلمهاي آستين پاورز انجام شد که آستين پاورز و دکترايول، شخصيتهاي مثبت و منفي فيلم در سال 1960 فريز ميشوند که حدود چهل سال بعد و در اواخر دهه 90 به زندگي برگردند.
منبع:www.salamat.com
/ن
بنجامين فرانکلين در سال 1773 گفته بود که ممکن است بتوان حيات انسان را با معلق نگهداشتن او در زمان حتي چند قرن ادامه داد. همين ايده، يکي دو قرن بعد دستمايه داستانها و فيلمهاي علمي تخيلي زيادي شد. يکي از همين داستانها، به نام ماهواره جيمسن در سال 1931 الهامبخش نوجواني به نام رابرت اتينگر شد تا در سال 1962 زماني که او يک دانشمند علم کرايونيک شده بود، ايده کرايونيک يا فريز کردن پروتئينها و سلولها به منظور حفظ درازمدت آنها را مطرح کند.
او در کتابي به نام «آينده جاودانگي»، اين ايده را مطرح کرد که با سرد کردن شديد بدن انسانها ميتوان آنها را پيش از مردن براي سالهاي طولاني حفظ کرد تا شايد در آيندهاي دور دوباره بتوان آنها را به حيات برگرداند. از آن زمان، دانشمندان زيادي روي اين ايده کار کردند و دو موسسه غيرانتفاعي در آمريکا به نام آلکور در آريزونا و کلينتون در ميشيگان اين کار را شروع کردند.ژانويه سال 1967، پروفسور جيمز بدفورد، استاد فيزيولوژي دانشگاه کاليفرنيا اولين کسي بود که حاضر شد در پروژه کرايونيک شرکت کند. مدارک پزشکي لازم تهيه شد، مقدار زيادي نيتروژن مايع آماده شد و پروفسور طي تشريفات خاصي شروع به يخ زدن کرد. بدفورد هنوز به صورت يخي در موسسه آلکور نگهداري ميشود. کرايونيک، علمي است که ايده انجام اين کار را توجيه ميکند. اينکه پروتئينها و سلولهاي بدن افراد در دماي منفي 196 درجه (دماي نيتروژن مايع) ساختارشان حفظ ميشود و فاسد نميشوند و تغيير عمدهاي پيدا نميکنند، تاکنون دانشمندان توانستهاند بعضي سلولهاي عصبي را در اين دما حفظ کنند.
درمان با نانوتکنولوژي
لحظاتي بعد از مرگ آنها، زماني که هنوز سلولها هيچ تغييري نکردهاند، آنها را در دماي منفي 196 درجه قرار ميدهد. براي جلوگيري از يخ زدن، آب درون سلولها پيش از رسيدن به اين دما بايد مايعي به نام کرايوپروتکتانت به آنها تزريق شود. البته هنوز بهطور دقيق مشخص نيست که افراد اول يخ ميزنند و بعد کرايو ميشوند يا نه؟ آنها بايد چند سال در اين حالت بمانند، يخچالهاي مخصوصي که مرتب نيتروژن مايع آن تعويض ميشود، آنها را تا آينده دور در خود نگاه خواهد داشت. البته، دانشمندان روي اين مساله توافق دارند که هنوز علم آنقدر پيشرفت نکرده است که بتواند افراد کرايو شده را به زندگي برگرداند.
مشکلات زنده کردن مرد يخي
کرايونيک، مخالفهاي زيادي دارد. کساني که معتقدند با مرگ، روح از بين ميرود، کساني که فکر ميکنند سلولهاي بدن پيش از رسيدن به دماي مورد نظر به دليل يخزدگي از بين ميرود و کساني هم که فکر ميکنند که علم در آينده هم قادر به غلبه بر مرگ نخواهد بود و يا علم فعلي نميتواند امانتدارخوبي براي سالم رساندن بدن به آينده دور باشد. اين مساله آخري بهخصوص در سال 1970 که به علت کمبود بودجه و يا از بين رفتن بعضي دستگاهها، تعدادي از بدنها فاسد شدند، قوت بيشتري گرفت. هماکنون در موسسه آلکور، 77 داوطلب يخي و در مرکز کلينتون 85 فرد يخ زده منتظر آمدن آينده دور هستند که شايد چند صد سال آينده که علم به آسمان رسيده باشد، بتواند دوباره آنها را به حيات برگرداند.
فيلمهايي که فريز شدند
در داستان 3001 (آخرين اوديسه که قسمت بعدي داستان 2001) اوديسه فضايي ساخته استنلي کوبريک محسوب ميشود، يکي از شخصيتهاي فيلم قبلي که پس از مرگ به فضا پرتاب شده بود، هزار سال بعد دوباره احيا ميشود و به زندگي برميگردد. در سري فيلمهاي بيگانه هم، سرنشينان فضاپيماها براي مسافرت در مسافتهاي طولاني به حالتي به نام «خواب کرايو» ميرفتند يعني مدتي فريز ميشدند و چند صد سال بعد بيدار ميشدند. در فيلم اسليپر (خوابرو) وودي آلن و آسمان وانيلي با بازي تامکروز و فيلم هميشه جوان با بازي ملگيبسون هم بهطور مستقيم به قضيه کرايونيک اشاره شده است اما بهترين استفاده از کرايونيک در سري فيلمهاي آستين پاورز انجام شد که آستين پاورز و دکترايول، شخصيتهاي مثبت و منفي فيلم در سال 1960 فريز ميشوند که حدود چهل سال بعد و در اواخر دهه 90 به زندگي برگردند.
منبع:www.salamat.com
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}