سيره بزرگان در ماه مبارک رمضان

نويسنده: ميرزا محمد جعفر انصاري




به انتخاب: ام البنين هاتفي
ميرزا محمد جعفر انصاري، از مراجع نامدار خوزستان و از بستگان مرحوم شيخ مرتضي انصاري است. در باره وي نوشته اند:
او با آن همه مشاغل درسي، عبادات موظفه خود را که از سن بلوغ مشغول به آنها بود، ترک ننمود. او گذشته از نوافل شبانه، روزي قرائت يک جزء کلام الله و نماز حضرت جعفر طيار، زيارت جامعه و عاشورا را در يک جلسه، ايستاده به جا مي آورد و هنگام عبادت توجه خاصي داشت. حافظه اش بسيار عجيب بود؛ قرآن مجيد و تعقيبات نمازها و دعاهاي هر ماه و هر روز و شب ماه مبارک رمضان و.. را از حفظ داشت.(1)

علامه طباطبايي

علامه، مراتبي از عرفان و سير و سلوک معنوي را پيموده بود. او اهل ذکر و دعا و مناجات بود. در بين راه که او را مي ديدم ، غالباً ذکر خدا را بر لب داشت. در جلساتي که در محضرشان بوديم، وقتي جلسه به سکوت مي کشيد، ديده مي شد که لب هاي استاد، به ذکر خدا حرکت مي کرد. به نوافل مقيد بود و حتي گاهي ديده مي شد که در بين راه مشغول خواندن نمازهاي نافله است. شب هاي ماه رمضان تا صبح بيدا بود، مقداري مطالعه مي کرد و بقيه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذکار مشغول بود.(2)

امام خميني(ره)

يکي از همراهان امام در نجف اشرف، نقل کرده است: ايشان در ماه مبارک رمضان هر روز ده جزء قرآن در ماه مبارک رمضان مي خواندند؛ يعني در هر سه روز يک دوره قرآن مي خواندند. برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن را خوانده اند، ولي بعداً مي فهميدند که امام ده يا يازده بار قرآن را ختم کرده است.
يکي از فرزندان امام مي گفت: شبي در ماه رمضان، من در پشت بام خوابيده بودم. خانه ايشان يک خانه کوچک 45 متري بود. بلند شدم ديدم که صدا مي آيد. و بعد متوجه شدم که آقاست، که در تاريکي در حال نماز خواندن است. دست هايش را طرف آسمان دراز کرده و گريه مي کند. برنامه عبادي ايشان اين بود که در ماه رمضان، شب تا صبح نماز و دعا مي خواندند و بعد از نماز صبح و مقداري استراحت، صبح زود براي کارهايشان آماده بودند.(3)
ماه رمضان براي ايشان، ارزش خاصي داشت، بدين جهت در اين ماه، ملاقاتهاي خود را تعطيل مي کرد تا بهره بيشتري از برکات آن ببرد. ايشان مي فرمود: « خود ماه رمضان، کاري است. » لذا کارهاي ديگر را کم مي کرد. و بيشتر به تلاوت دعا و قرآن مي پرداخت. در اين ماه، شعر نمي خواند و نمي سرود و به شعر گوش هم نمي داد و دگرگوني خاصي متناسب به اين ماه، در زندگي خود ايجاد مي کرد؛ به گونه اي که سراسر اين ماه را به تلاوت قرآن مجيد، دعا و به جا آوردن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپري مي کرد. غذا بسيار کم مي خورد. حتي در روزهاي بلند و طولاني ، روزه مي گرفت، اما وقت افطار و سحر، آن قدر کم مي خورد که خادمش فکر مي کرد آقا چيزي از غذا نخورده است.(4)

ادراک شب قدر

آورده اند که حاج محمد ابراهيم کلباسي، از شاگردان بحرالعلوم، شب قدر را با عبادت درک کرد؛ زيرا مدت يک سال، شب تا صبح عبادت کرد و معلوم است که شب قدر از شب هاي سال، بيرون نيست.(5)

حاج ميرزا حسين خليلي (از رهبران جنبش مشروطه)

وي مردي با متانت و وقار، و در عين حال متواضع بود و در به جا آوردن وظايف عبادي خود کوتاهي نمي ورزيد. ايشان در همه سال ها، دهه آخر ماه رمضان را در مسجد کوفه، معتکف بود و در بين الطلوعين زيارت عاشورا، از او ترک نمي شد.(6)

آيت الله گلپايگاني

سيد محمد باقر گلپايگاني، فرزند آيت الله گلپايگاني، از مراجع تقليد مي فرمود:
قرآن هايي که به پدر هديه مي شد، [پدر] مقيد بودند آنها را بخوانند. پس از يک دور تلاوت، قرآن ها را به دارالقرآن هديه مي کردند و مي فرمودند: زکات قرآن به اين است که خوانده شود؛ زيرا در قيامت، قرآن از ما باز خواست مي کند. ايشان در ماه رمضان هفت الي هشت دور، قرآن را ختم مي کردند.(7)

سيد صدر الدين عاملي اصفهاني

مرحوم شيخ عباس قمي در شرح حال آقا سيد صدرالدين عاملي اصفهاني مي نويسد:
و اين سيد جليل، کثير البکاء و کثير المناجات بود. نقل شده که شبي از شب هاي ماه رمضان، داخل حرم اميرالمؤمنين شد. بعد از زيارت، نشست کنار ضريح و شروع کرد به خواندن دعاي ابوحمزه، همين که شروع کرد و به جمله «الهي لا تودبني بعقوبتک» رسيد گريه او را گرفت و پيوسته اين جمله را تکرار کرد و گريه کرد تا بيهوش شد و او را از حرم مطهر بيرون آوردند.(8)

پي نوشتها:

1. مرتضي انصاري، زندگاني و شخصيت شيخ انصاري، ص 382.
2. مقالات وپيام ها ورساله هايي از علي احمدي ميانجي وديگران يادنامه علامه طباطبايي، ص 131 (با تلخيص)
3. فرازهايي از ابعاد روحي، اخلاقي وعرفاني امام خميني(ره) تهيه وتدوين ،با مقدمه انصاري کرماني، ص70.
4. سايت حوزه، کانون قاصدک دانشگاه علامه طباطبايي.
5. ميرزا محمد خان تنکابني، قصص العلما، ص 73.
6. رضا مختاري، سيماي فرزانگان ، ص162.
7. محمد رحمتي شهرضا، گنجينه معارف، ج1، ص480.
8. همان، ص 481.
منبع:کتاب گلبرگ شماره 122