6 شهريور 1389 / 17 رمضان 1431 / 28 آگوست 2010


 

 
«آيت الله سيد عبدالمجيد ايرواني» از روحانيان مبارز معاصر درگذشت. آيت الله ايرواني دوران تحصيل را در قم سپري كرد وسرانجام به مقام اجتهاد رسيد وتدريس را آغاز كرد.”آيت الله ايرواني در سال 1350شمسي به دستور حضرت امام خميني(ره) به تهران آمد و فعاليت خود را در يكي از مساجد بزرگ تهران با اقامه نماز جماعت آغاز كرد.ايشان از ابتداي نهضت اسلامي در راه مبارزه با رژيم طا غوت فعاليت مستمر و جدي داشت و چند ين بار بدست عوامل رژيم پهلوي دستگير و زنداني شد. در پي پيروزي انقلاب اسلامي آيت الله ايرواني خدمت خود را در بنياد جانبازان و مستضعفان آغاز كرد. سرانجام پس از عمري خدمت خالصانه جهان فاني را بدرود گفت و به ديار حق شتافت.
 
«ناصر كاظمي» از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به هنگام اجراي عمليات پاكسازي محور پيرانشهر ـ سردشت به شهادت رسيد. شهيد كاظمي در زمان تحصيل در دانشگا ه با ظلم رژيم طاغوت آشنا شد و ازآن پس به مبارزه با رژيم پرداخت. شهيد كاظمي در يكي از عمليا ت هاي ضد رژيم دستگير و زنداني شد وتا زمان پيروزي انقلاب اسلامي در زندان بسر برد. شهيد ناصر كاظمي ابتدا فرمانده سپاه پاوه بود وسرانجام هم در منطقه كردستان جام شهادت را نوشيد.
 
آيت‏اللَّه ميرزا محمدتقي گلشن حائري شيرازي در حدود سال 1232 ش (1270 ق) در شيراز و در خانداني صالح به دنيا آمد. او پس از طي دوران كودكي، به همراه پدر راهي كربلا شد و پس از اتمام مقدمات و سطوح، در درس ميرزاي بزرگ شيرازي در سامرا، شركت كرد. آيت‏اللَّه شيرازي پس از چندي در شمار فاضل‏ترين شاگردان ميرزاي بزرگ قرار گرفت و خود نيز به تدريس پرداخت. پس از رحلت ميرزاي شيرازي، جمع زيادي از شاگردان وي، جذب حوزه درسي آيت‏اللَّه محمدتقي شيرازي گرديدند و در همين ايام بود كه به ميرزاي دوم شهرت يافت. در اين ميان شاگردان فاضلي پرورش يافتند كه حضرات آيات شيخ عبدالكريم حائري يزدي، شيخ آقابزرگ تهراني، سيدجمال الدين گلپايگاني، سيد شهاب‏الدين مرعشي نجفي، محمدعلي شاه آبادي و محمدجواد بلاغي نجفي از آن جمله‏اند. اواخر عمر ميرزاي دوم، با اشغال عراق توسط استعمارگران انگليسي مواجه گرديد. ايشان يكي از مشهورترين چهره‏هاي‏شناخته شده در علم و تقوي و غيرت و شهامت ديني، پرچمدار و رهبر انقلاب مسلمانان عليه اشغالگران انگليس بود. همزمان با تجاوز انگليسي‏ها به جنوب عراق، ميرزاي شيرازي با فتواي معروف خود، همگان را به قيام عليه نيروهاي انگليسي دعوت كرد و انقلاب معروف به 1920 در عراق شكل گرفت. پس از مدتي، انگليس مي‏خواست فردي مسيحي را بر عراق حاكم سازد كه اين امر با مخالفت ميرزاي شيرازي دوم و علماي ديگر قرار گرفت. ميرزا، به خوبي احساس مي‏كرد كه هدف دولت انگليس از درخواست پذيرش نماينده دولت بريتانيا به عنوان رييس حكومت عراق تسلط بر كشورهاي اسلامي است. صدور فتواي ميرزا بار ديگر لرزه بر اركان حكومت استعمار پير افكند و دولت انگليس را به عقب‏نشيني از مواضع خود وادار نمود. حضور اين عالم مجاهد و فقيه آگاه براي انگليس بسيار خطرناك بود. از اين رو، تصميم گرفتند كه او را به هر نحو ممكن از ميان بردارند. گويند كه وي با دسيسه يكي از عمّال انگليسي‏ها مسموم شد و در ششم شهريور 1299 ش برابر با سيزدهم ذي‏حجه 1338 ق در 68 سالگي به لقاءاللَّه پيوست. پيكر اين عالم رباني پس از تشييعي با شكوه در صحن مطهر امام حسين(ع) به خاك سپرده شد.
 
حسن مستوفي فرزند ميرزا يوسف در حدود سال 1250 ش (1291 ق) در تهران به دنيا آمد. پدرش صدر اعظم ناصرالدين شاه قاجار بود و چون درگذشت، به فرمان شاه، تمام مشاغل و امتيازات او به حسنِ دوازده ساله داده شد و مستوفي الممالك لقب گرفت. كارهاي وي را در اين دوران، نايبي انجام مي‏داد كه از طرف شاه تعيين گرديده بود. مستوفي در 30 سالگي راهي اروپا شد و پس از چند سال به دعوت اتابك اعظم، نخست وزير محمد علي شاه به ايران بازگشت و در كارهاي دولت ترقي كرد. وي يكي از چهره‏هاي جالب و مهم عصر مشروطيت است كه شش بار به نخست وزيري رسيد و يازده كابينه تشكيل داد. پنج مرتبه وزير جنگ، چهار نوبت وزير كشور، يك دفعه وزير امور خارجه و يك بار وزير مشاور شد. وي همچنين در ادوار اول، سوم، چهارم و پنجم نماينده مجلس شوراي ملي بود، ولي به علت احراز مشاغل اجرايي، كمتر در مجلس كار كرد. اشغال ايران توسط متفقين در طي جنگ جهاني اول، خلع محمدعلي شاه قاجار و تخليه نيروهاي متّفق پس از جنگ و... از جمله مهم‏ترين حوادث دوران زمامداري مستوفي الممالك مي‏باشند. وي مردي به تمام معني اعيان و اشرافي بود و علي رغم داشتن فرزند زياد از همسران متعدد، هيچ كدام از فرزندانش رشد سياسي و علمي پيدا نكردند. ميرزا حسن خان مستوفي‏الممالك سرانجام در ششم شهريور 1311 ش برابر با 25 ربيع الثاني 1351 ق به دليل سكته قلبي در 61 سالگي جان سپرد.
 
در پي ارسال نامه‏اي از طرف جمعي از مبارزان فلسطيني به محضر حضرت امام خميني(ره) در نجف درباره جايز بودن استفاده از صدقات از قبيل زكات و غيره در جهت مسلح نمودن مسلمانان و تجهيز آنان عليه رژيم غاصب اسراييل، حضرت امام آن را جايز اعلام كردند. ايشان در پاسخ فرمودند: "چون احتمال خطر متوجهِ اساس اسلام است، بر دولت‏هاي اسلامي و ساير مسلمانان لازم است كه اين منبع فساد را به هر نحو كه امكان دارد دفع نمايند و از كمك به مدافعين كوتاهي نكنند." ايشان در ادامه آورده‏اند: "جايز است از محل زكات و ساير صدقات در اين مهم حياتي صرف نمايند". با توجه به جوّ حوزه نجف و سابقه تاريخي آن، اين نخستين فتواي مهم يك عالم شيعي بود كه پرداخت زكات و ديگر صدقات را به مسلمانِ غيرشيعه تجويز مي‏نمود.
 
کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس ایرانی بود. او از سینماگران مطرح ایران در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه شمسی بود و بسیاری فیلم کَندو ساختهٔ مطرح او را آغازگر نوعی تازه از سینمای اجتماعی ایران می‌دانند.
 
بنا به روايتي، پيامبر گرامي اسلام، در شب هفدهم ماه رمضان سال دوازدهم بعثت به امر خداوند از مكه به بيت المقدس سير كرد و به آسمان‏ها عروج نمود. در اولين آيه از سوره‏ي اسراء، اين معجزه‏ي بزرگ، توصيف شده است. با توجه به اين آيه و سخنان حضرت محمد(صلي الله عليه واله)، ايشان در معراج با بسياري از اسرار الهي، رموز جهان آفرينش و سرنوشت انسان‏ها در جهان ديگر آشنا شد. مركب پيامبر در اين سفر آسماني بُراق نام داشت و جبرييل، فرشته‏ي بزرگ خداوند، با آن حضرت همسفر بود و ديدني‏هاي عالم بالا و ملكوت و فرشتگان آسمان و بهشت و جهنم را به پيامبر نشان داد. اين حادثه از معجزات بزرگ پيامبر گرامي اسلام به شمار مي‏رود و حاكي از جايگاه رفيع ايشان است.
 
بدر، نام چاهي است كه در اطراف آن، نبرد ميان مسلمانان و مشركان شعله‏ور گرديد و پس از پايان نبرد، كشته‏هاي مشركين در آن افكنده شدند. دراين غزوه كه نخستين مقابله‏ي سپاه اسلام با كفر و نبرد اهل توحيد با اهل شرك بود، مشركان و كفار در آن، از جنبه‏ي ساز و برگ نظامي و اسلحه و مهمات بر مسلمانان برتري داشتند و نفرات آنان سه برابر سپاه اسلام بود. سرداراني چون اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) ، حمزة بن عبدالمطلب و عبيدة بن الحارث بن عبدالمطلب(عليه السلام) در اين جنگ حضور يافته و هفت نفر از سران لشكر كفر مانند: ابوجهل، وليد، شَيبَه و عُتَبه را به همراه ده‏ها تن ديگر از مشركان به هلاكت رساندند. مسلمانان همچنين، هفتاد نفر از كفار قريش را به اسارت درآوردند. اصحاب رسول خدا(صلي الله عليه واله)، 317 نفر به تعداد اصحاب طالوت بودند وليكن معروف است كه تعداد اصحاب آن حضرت، 313 نفر بوده است.
 
ميرزامحمدهاشم خوانساري، از بزرگان علماي اماميه‏ي اوايل قرن چهاردهم هجري مي‏باشد. وي از محضر والد خود ميرزا زين‏العابدين خوانساري و شيخ مرتضي انصاري استفاده كرد. اين عالم بزرگ همچنين از اساتيدِ آيات عظام سيدمحمدكاظم يزدي و شيخ الشريعه‏ي اصفهاني به شمار مي‏رود. الاستِصْحاب، اصول آل الرَّسول، اصول الدّين و الحَجّ از آثار اوست. ميرزا محمد هاشم خوانساري در نجف اشرف وفات يافت و در وادي السلامِ آن شهر مدفون شد.
 
لئوتولستوي اديب، فيلسوف و داستان نويس مشهورروس دريكي ازدهكده هاي شهرستان تولاي متولد شد. تولستوي درپايان تحصيلات به ارتش قفقاز پيوست و «كتاب كودكي» نخستين اثرخود را درهمين ايام نوشت. تولستوي پس ازمدتي ازارتش كناره گرفت و به سفررفت. تولستوي معتقد بود« محبت بايد درميان مردم حكومت كند». ازآثار«لئوتولستوي اديب و فيلسوف روسي، رستاخيز و جنگ و صلح ازشاهكارهاي ادبي جهان» را مي توان برشمرد.
 
با سقوط سلسله هخامنشي و تأسيس سلسله سلوكيان، يكي از سركردگان قبايل پارتي در خراسان قديم به نام اَرَشك، بر فرمان‏رواي سلوكي شوريد و پس از شكست دادن وي، در 28 اوت 256 ق.م، پادشاهي اشكانيان را تأسيس كرد. با اين حال، جنگ بين دو طرف ادامه داشت تا اينكه ارشك در سال 247ق.م كشته شد و پس از وي، برادرش تيرداد اول به تخت سلطنت نشست، سلسله اشكانيان را به سه دوره تقسيم كرده‏اند كه مي‏توان آن را با عناوين دوره شكل‏گيري و تثبيت، دوره اعتلا و رقابت با روم و دوره انحطاط و فروپاشي ياد كرده پادشاهان اشكاني در حدود 30 نفر بودند كه نزديك به 470 سال بر ايران باستان حكومت كردند. برخي تاريخ‏نويسان، سلسله اشكانيان را از بهترين دودمان‏هاي حكومت‏گر دانسته‏اند كه توانست در مقابل دشمنان مقاومت نمايد و حتي در سال‏هاي آخر حكومت خود توانستند ضمن شكست سنگين رومي‏ها، در معاهده صلح، شرايط را به نفع ايران قرار دهند. همه پادشاهان اشكاني به عنوان احترام به اشك اول، مؤسس اين سلسله، لقب اشك را به ترتيب در عنوان خود قرار مي‏دادند. دوران حكومت اشكانيان نيز سرانجام در سال 224م به سر رسيد و با قيام اردشير بابكان و سرنگوني فرمان‏روايي اشك‏ها، دوره پادشاهي سلسله ساسانيان بر ايران آغاز شد.
 
يوهان ولفْگانْگْ گوته از مشاهيرِ نويسندگان و شعراي آلمان در 28 اوت 1749م در شهر فرانكفورت آلمان به دنيا آمد. پدرش حقوق‏دان بود و محيطي فرهنگي براي رشد و تعليم و تربيت گوته فراهم آورد. وي در اين محيط تحت آموزش منظم و كامل قرار گرفت. در 16 سالگي جهت تحصيل در رشته حقوق به لايپزيگ رفت. دوره دانشجويى وي با حضورش در محافل اشرافي هم‏زمان بود كه سه سال به طول انجاميد. گوته در سال 1768م به فرانكفورت بازگشت و پس از انتشار اثر خود به نام‏هاي شريان جرم و ديوان نغمه‏هاي لايپزيگ، براي ادامه تحصيل به استراسبورگ رفت. اقامت وي در اين شهر در تحول انديشه و هنر گوته تاثيري مهم بر جاي گذاشت. آشنايى با هنرمندان و شاعران و مطالعه آثار بزرگان، باعث خلق آثاري توسط گوته گرديد كه به عنوان شاه‏كار هنر آلمان به حساب مي‏آيند. وي در سال 1771م با دريافت مدرك در رشته حقوق به فرانكفورت بازگشت و علاوه بر اشتغال به وكالت، اقدام به ارائه آثار خود نمود كه سرآغازي بود بر عظمت و تجلي نبوغ او. گوته بزرگ‏ترين شخصيت ادبي قرن نوزدهم و يكي از برجسته‏ترين نوابغ تاريخ بشر است. گوته را مبلغ ادبيات آلمان مي‏دانند. روح بلند پرواز، قوه تخيّل بي‏نظير، قدرت بيان و قلم سحرآميز او در مردم آلمان سخت تأثير كرد و او را سرآمد شعرا و نويسندگان آن كشور گردانيد. وي علاوه بر رشته‏هاي ادبي، در علوم فيزيك، پزشكي و طبيعي نيز مطالعه و تحقيق كرده و تأليفاتي نيز دارد. او به اشعار حافظ علاقه‏اي خاص داشت و زبان‏هاي لاتيني، يوناني، ايتاليايى، انگليسي و عربي را مي‏دانست. گوته هم‏چنين علاقه زيادي به قرآن و اسلام داشت و اثر آن را نجات بخش و عميق معرفي كرده است. وي پس از آشنايى با دنياي شرق و نيز مطالعه قرآن مجيد، در انديشه نگارش نمايش‏نامه‏اي افتاد كه در آن مقولاتي چون عظمت پيامبر اسلام(ص)، ارتباط پيامبر با خدا و وضع تاريخي و روابط با مردم را مقايسه نمايد. كتاب نغمات محمد(ص)، پس از اين مطالعه، نوشته شد. گوته سپس با تقليد از حافظ، ديوان شرقي و غربي را منتشر نمود كه در عين تقليد، بُعد غربي و ساختار فكري گوته در آن حفظ شده است. با اين حال مضامين مشتركي چون آزادي فكر، وسعت روح، تجلي خدا در طبيعت و... در ديوان گوته و حافظ وجود دارد. از گوته حدود يك‏صد و چهل اثر اعم از شعر، رمان، خاطرات و آثار علمي برجاي مانده كه ديوانِ شرقي و نغمه‏هاي رومي از مشهورترين آثار اوست. هم‏چنين كتاب تحفه‏هاي گوته، شامل مجموعه اشعار اوست كه در دو سلسله و مجموعاً نه دفتر منتشر شد. در مجموعه نخست با لحن گزنده و هجوآميز و در مجموعه دوم به جبنه‏اي صرفاً پندآميز پرداخته است. وي در اين مجموعه، در واقع نسل آينده را مخاطب قرار داده و خواهان تعليم آنهاست، با اين حالْ لحن نصيحت گران فضل فروش را ندارد. گوته از آيندگان مي‏خواهد كه عاشق زندگي باشند. در بخشي ديگر از اين كتاب، انديشه‏هاي سيايس گوته مطرح مي‏شود. وي از دموكراسيِ متكي بر اكثريت بيزار است و خواهان حاكميت برگزيدگان فكري بر مردم است تا به ترقي و رشد جامعه بيانجامد. بر همين اساس، ضمن نفي انكار خدا، يگانه دين را دين طبيعت، دانش و هنر مي‏داند. گوته از نظر ادبي در آلمان داراي همان مقامي است كه دانته در ايتاليا و شكسپير در انگلستان داشته‏اند. وجود گوته مدت شصت سال بر همه جا سايه افكنده بود و كمتر شخصيتي چون گوته در ادبيات جهان چنين نفوذي داشته است. اهميت او در نتيجه نبوغ و وسعت انديشه‏اش بود. نابغه‏اي كه نه تنها نماينده كامل ادبيات وتمدن عصر خويش به شمار مي‏آمد، بلكه خود دايرة المعارفي بود كه يك دوره از تمدن و فرهنگ بشر را در برداشت و سال‏ها مرجع شكل‏هاي گوناگون انديشه و هنر بود. هم‏چنين ارزش تمدن مادي در آثار گوته موضوع تازه‏اي را در ادبيات جديد آلمان وارد كرد و از اين‏رو مي‏توان او را خالق انديشه‏هاي رئاليستي و واقع‏گرايانه دانست. ولفانگ گوته سرانجام در 22 مارس 1832م در 83 سالگي درگذشت.
 
شارْلْ پيِر بودْلِر، شاعر معروف فرانسوي در 28 اوت 1821م در پاريس به دنيا آمد. پدرش نقاش و هنردوست بود و ذوق هنري را از كودكي در پسر ايجاد كرد. شارل پيِر در كودكي پدر را از دست داد و با ازدواج مجدد مادر، طبعي ناسازگار و عاصي و هيجان زياده از حد كه گاه به مرز ديوانگي مي‏رسيد، در بودلر ايجاد شد. بودلر در جواني وارد دانشكده حقوق گرديد و پس از آشنايى با عالم شعر و ادب، ذوق و استعداد هنري خود را پرورش داد. وي در سال 1840م ديوان خود را منتشر كرد اما به اتهام ضد اخلاقي بودن اشعارش مورد تعقيب قرار گرفت. بودلر در سال‏هاي پاياني عمر، اسير طلبكاران شد و در نهايت پس از دوره بيماري و فلج، سرانجام در اول اوت 1867م در 46 سالگي درگذشت. سراسر زندگي بودلر با عصيان نسبت به قراردادهاي جامعه همراه بود. از اوان جواني تمايلات شديد و سركوفته‏اي داشت كه او را به قدرت جهاني شر معتقد ساخته بود. در نظر او، نيروي شر چون سرنوشتي تغييرناپذير بر بشر حكم‏فرمايى مي‏كند و در قلب آدمي دوزخي جاي مي‏دهد كه او را به راه بدي مي‏كشاند. اين تقدير غم‏انگيز بر سراسر زندگي و اشعار بودلر سايه‏اي اهريمني افكنده است. بودلر جنبشي تازه در عالم شعر پديد آورد و به آن زيبايى خاصي بخشيد در حالي كه به كلي با زيبايى‏هاي گذشته، تفاوت داشت. او ميان رنگ و بو و صدا ارتباطي پنهاني دريافته بود، پيوسته در جستجوي موسيقي كلام بود كه با قدرت ابداع و نيروي بيان توانست به آن دست يابد. بودلر در يك جمله و گاه در يك كلمه، دنيايى از شور و هيجان و آرزو و اشتياق به خواننده القا مي‏كند. بودلر از شاعراني است كه با گذشت زمان، افتخار و شهرتي بيش از آنچه در دوران زندگي داشته‏اند به دست آورده‏اند. به طوري كه مي‏توان گفت وي به قرن بيستم بيشتر از قرن نوزدهم تعلق دارد و حتي برخي بر اين عقيده‏اند كه مهم‏ترين شاعر قرن خود به شمار مي‏آيد. نهضت سمبوليسم و نمادگرايىْ از بودلر سرچشمه گرفت و هر روز نفوذش در فرانسه و خارج از آن گسترش يافت بي‏آنكه ذره‏اي از آن كاسته شود. حيات كوتاه بودلر سراسر با رنج و تلخي و بدبيني آميخته بود و او براي فرار از حقايق تلخ زندگي به دامان مواد مخدر پناه برد. از بودلر آثار متعددي برجاي مانده كه ديوان گل‏هاي رنج، عصيان مرگ، بهشت‏هاي مصنوعي و شعرهاي كوتاه منثور از جمله مهم‏ترين آنهاست.
 
بحران خاورميانه و مسئله فلسطيني‏ها و رژيم صهونيستي، در دهه آخر قرن بيستم، نشيب و فرازهاي بسياري داشت. در اين زمان، بيل كلينتون پس از انتخاب شدن به رياست جمهوري امريكا در سال 1992م، برقراري صلح در خاورميانه و آشتي بين اعراب و اسرائيل را به عنوان نخستين اولويت سياست خارجي خود اعلام نمود و اسحاق رابين نخست‏وزير رژيم صهيونيستي و ياسرعرفات، رئيس سازمان آزادي بخش فلسطين را براي انجام مذاكرات صلح به واشينگتن دعوت كرد. ياسر عرفات و اسحاق رابين به دنبال مذاكرات طولاني در واشينگتن كه در حضور رئيس جمهور امريكا انجام شد، سرانجام در روز 28 اوت سال 1993م قراردادي را امضا كردند كه به موجب آن، سازمان آزادي بخش فلسطين، موجوديت رژيم صهيونيستي را پس از گذشت 45 سال از تأسيس آن، به رسميت شناخت و اسرائيل نيز متقابلاً متعهد شد كه اداره امور بخشي از مناطق اشغالي فلسطين از جمله نوار غزه را به فلسطيني‏ها واگذار نمايد. قرارداد رابين و عرفات، هم در اسرائيل و هم در ميان فلسطيني‏ها با مخالفت‏هاي شديدي روبرو شد و اعتراضات بسياري را برانگيخت. سازمان‏هاي مبارز فلسطيني به رسميت شناختن موجوديت اسرائيل را در ازاء امتيازات ناچيزي كه به فلسطيني‏ها داده شده بود خيانت به آرمان فلسطين خواندند و صهيونيست‏هاي افراطي هم، رابين را به خاطر واگذاري بخشي از اراضي اشغالي به فلسطيني‏ها به خيانت متهم كردند. علي‏رغم اين توافق، اسرائيل به تعهدات خود عمل نكرد و در سال‏هاي بعد، همچنان تجاوزگري خود را ادامه داد.