يکپارچگي و نشاط مسلمانان
يکپارچگي و نشاط مسلمانان
يکپارچگي و نشاط مسلمانان
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) می فرمایند:
اين که شما مي بينيد در ايران مظلوم ما، سلاطين فاسد و نوکران حلقه به گوش انگليس و امريکا، از طرف قدرتها تأييد شدند و ساليان درازي بر اين مملکت حکومت کردند، علت همين است. چون کسي مثل رضاخان، راحت حاضر بود که به سهم خودش، همين هدف و برنامه را در ايران اجرا کند . اين که مي بينيد استعمار - يعني انگليس و فرانسه - بعد از جنگ بين الملل اول، به جان اين کشورهاي عربي افتادند و مرتب ذرع و پيمانه کردند و بريدند و تقسيم نمودند و گفتند: اين براي تو، اين براي او، و در هر جا هم مهره ي دست نشانده ي تسليمي را از طرف خودشان سرکار گذاشتند و اختيار ملتهاي اين کشورها را به دست آدمهاي فاسد و مفسد دادند، علت همين است. آنها دنبال اين هدف بودند.
وظيفه ي بزرگ امثال رضاخان در ايران، و ابن السعود در عربستان، و فاروق در عصر، و ديگران در جاهاي ديگر، اين بود که نگذارند مسلمانان با هم متحد بشوند و به صورت يک نيروي فعال دربيايند و روحيه پيدا کنند و به وسط ميدان سياست عالم بيايند. نقشه ي استعمار بر اين اساس بود. حالا شما فکر کنيد ببينيد، عظمت را از اين جا مي شود فهميد فکر کنيد که امپراتوري انگليس دهها سال، در کنار او دولتهاي استعماري ديگر، آخر همه امريکا، با پول و اسلحه ي فراوان و با ابزار علم و دانشي که در اختيار داشتند، همه با وجود اختلافاتي که با هم داشتند، با يکديگر همکاري کردند، تا اين مقصود عملي بشود! کدام مقصود؟ مانع شدن از حضور دسته جمعي مسلمين در صحنه سياست عالم و اين که مسلمانان احساس کنند آنها هم حق دارند، آنها هم قدرت دارند، آنها هم مي توانند حرف بزنند.
در جنگ بين الملل، اسم ايران را «چهار راه خاورميانه» گذاشته بودند؛ چون در برهه يي طولاني از زمان، تنها راه ارتباطي بين شرق آسيا و اروپا بود . مزيت ديگر اين کشور آن است که در کنار خليج فارس، لب درياي عمان و در حساسترين مناطق قرار دارد. در بحبوحه ي تلاشهاي استعمار - امريکا و غير امريکا - و در اوج پيروزي استکبار، ناگهان در يک نقطه ي بسيار حساس، يک انقلاب عظيم همراه با رهبري فوق العاده و بي نظير، در ميان احساسات و عواطف و آگاهيها و نيروهاي مخلصانه و صادقانه ي يک ملت قهرمان - که اسلام بکلي آنها را منقلب کرده و ترس را از وجودشان ريخته - سر مي کشد. تمام نقشه هايشان به هم ريخت . اول باور نکردند و نتوانستند بفهمند چه شد. ناگهان نظر لطف «آنان که خاک را به نظر کيميا کنند»، عنايت الهي، توجهات غيبي، فيوضات ولي امر و بقيه الله الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) ملت را منقلب کرد. انقلاب پشت سر آن رهبري که بزرگترين عطيه ي الهي براي مسلمين بود، با سرعت به حرکت درآمد و هر قدمي که اين ملت پيش رفت، به قدر ده قدم رشد کرد.
منبع:حديث ولايت، جلد چهارم، صص 288-286
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}