13 شهريور 1389 / 24 رمضان 1431 / 4 سپتامبر 2010
13 شهريور 1389 / 24 رمضان 1431 / 4 سپتامبر 2010
13 شهريور 1389 / 24 رمضان 1431 / 4 سپتامبر 2010 |
عليرغم اختناق ايجاد شده توسط رژيم پهلوي، پيگيري نهضت از طرف امام خميني(ره) و روحانيت معظمٌ، در روز عيد فطر سال 1357ش تجلي نمود و مردم در شهرهاي تهران، قم، خمين، كرج و ايلام و ديگر شهرها پس از برگزاري نماز عيد به حركت در آمده و شعارهاي كوبنده بر ضد رژيم سردادند. در تهران، دهها هزار نفر براي شركت در نماز عيد فطر در منطقه قيطريه گرد آمدند و نماز عيد را به امامت آيتاللَّه مفتح به جاي آوردند. آنگاه حجتالاسلام باهنر سخنراني مبسوطي پيرامون اوضاع كشور ايراد نمود. از آن پس، راهپيمايي با شكوه مردم آغاز شد. راهپيمايان در تهران با ابراز محبت به سربازان ارتشي، خواستار پيوستن ارتش به ملت شدند. تظاهرات روز عيد فطر با حضور ميليوني مردم، اين نكته را عيان ساخت كه رهبري نهضتي كه آغاز شده و هر روز شعلههاي آن، زبانه بيشتري ميكشَد، در دست روحانيان و به زعامت امام خميني(ره) است. نكته قابل توجه در تظاهرات تهران و شهرستانها، شركت فعال و گسترده بانوان بود كه پا به پاي مردان در اين راهپيمايي حضور داشتند. اين راهيپمايي عظيم و تظاهرات روزهاي بعد، زمينه را براي وقوع حادثه خونين هفدهم شهريور فراهم ساخت و دست رژيم را بار ديگر به خون مردم، رنگين نمود. |
حجت الاسلام شيخ علي اوسطي در سال 1310 ش در تهران به دنيا آمد. وي پس از مرگ پدرش در كودكي، صبحها در معادن سنگ و آهك كار ميكرد و شبها به تحصيل ميپرداخت. اوسطي بعدها راهي حوزه علميه قم شد و به ادامه تحصيل در علوم اسلامي پرداخت. او پس از شروع مبارزه مجدد و جدي مردم با رژيم سلطنتي در سال 1356 ش، همراه ديگران به مبارزات خياباني پرداخت و با سنگ و فلاخن با كماندوهاي شاه ميجنگيد، از اين رو به "شيخ فلاخن انداز" معروف شده بود. وي در سال 1356، در مقابله با رژيم شاه به همراه مردم دست به راهپيمايي زد و همچنين مراسم چهلم شهداي 19 دي قم را به همراه ديگران اجرا كرد. در سال 57، بارها با سربازان شاه جنگيد و رشادتها نشان داد تا اين كه در 13 شهريور 1357 ش برابر با عيد سعيد فطر، بر اثر اصابت گلوله كماندوها، در قم به شهادت رسيد. |
ابوالثّناء محمود بن مسعود بن مُصلح فارسي كازروني اشعري شافعي معروف به قطب الدين شيرازي يكي از دانشمندان بزرگ قرن هشتم هجري و از شاگردان خواجه نصيرالدين طوسي، صدرالدين قونوي و كاتبي قزويني بود. قطب الدين شيرازي، پزشك، رياضيدان، فيزيكدان، منجّم و فيلسوف بزرگ ايراني، اولين كسي بود كه دربارهي رنگين كمان و چگونگي تشكيل آن تحقيق كرد و به تفسيري علمي دربارهي آن دست زد. وي همچنين علومي چون منطق، عرفان و هندسه رانزد دانشمندان مشهور آن زمان آموخت. او در فراگيري طب نيز بسيار كوشا بود و سالها در بيمارستان شيراز به طبابت و مداواي بيماران مشغول بود. قطب الدين، كتب متعددي در طب، حكمت، رياضي و نجوم نگاشته كه از آن جمله ميتوان به شرح كليات قانون ابن سينا در طب، اختياراتُ المُظَفّري در هئيت، شرحُ الاَشراف، شرح حكمةُالاشراق، ترجمهي تحرير اُقليدس اثر خواجه نصيرالدين طوسي و نهايةُ الادراك في درايةِ الافلاك در علم نجوم و ستارهشناسي، اشاره كرد. وفات قطبالدين شيرازي در 24 رمضان سال 710 يا 716 ق در 82 76 يا 86 سالگي در تبريز اتفاق افتاد و در همان شهر به خاك سپرده شد. |
با پيروزي انقلاب فرانسه و به دست گرفتن قدرت توسط كميته نجات ملي، محاكمات و اعدامهاي فراواني صورت گرفت كه اين امر باعث نارضايتي مردم شد. از اين رو، كميته نجات ملي از سال 1795م با تركيب تازهاي به حيات خود ادامه داد اما پس از چندي، اين كميته نيز منحل شد. با انحلال كميته نجات ملي، مجلس فرانسه قانون اساسي جديدي را كه تركيبي از قانون اساسي سال 1791 فرانسه و قانون اساسي امريكا بود، به تصويب رساند و براي اداره امور كشور، يك هيأت مديره پنج نفري انتخاب كرد. در دوران حكومت هيأت مديره كه چهار سال به طول انجاميد، فرانسه دائماً دچار اختلال و اغتشاش بود و درگيريهاي فراواني بين جمهوريخواهان و سلطنتطلبان صورت ميگرفت. هنگامي كه زمان انتخاب وكلاي مجلس فرا رسيد، يكي از اعضاي هيأت مديره نيز از ميان سلطنتطلبان انتخاب شد. با اوجگيري اختلاف بين دو گروه، مخالفان سلطنت براي برچيدن دائمي بساط سلطنت طلبان، كودتايى را در چهارم سپتامبر 1797م ترتيب دادند. از اين رو، جمهوريخواهان به بهانه اينكه در پاريس توطئه جديدي كشف شده است، اكثر نمايندگان فرقه سلطنتطلب را توقيف كرده و برخي از آنان را تبعيد نمودند. همچنين آزادي مطبوعات به مدت يك سال ملغا شد و كشتار مخالفان تا پايان دوران حكومت هيأت مديره پنج نفره در سال 1799م ادامه يافت. با تبعيد و اعدام دستهجمعي طرفداران سلطنت، اميد برادر لويي شانزدهم براي پادشاهي بر فرانسه نيز مبدل به يأس گرديد. اين كودتا در تاريخ فرانسه، به نام كودتاي فروكتيدور معروف است. |
لوتر بوربنگ طبيعيدان امريكايى، در 18 فوريه 1849م به دنيا آمد. وي تحصيلات رسمي را تا 19 سالگي به اتمام رساند و از آن پس بر اثر مطالعه برخي آثار درباره جانوران و گياهان به تحقيق درباره گياهان پرداخت. بوربنگ پس از چندي راهي كاليفرنيا گرديد و پنجاه سال بقيه عمر را به آزمايش درباره گياهان گذراند. او قصد نفي يا اثبات مسائل علمي را نداشت، اما تجارب روزافزون او باعث گرديد كه از گياهان سودمند، انواع سودمندتري به دست آيد. بر اين اساس، بوربنگ به تكثير صدها نوع گياه پرداخت و در اين راه به شهرت فراواني رسيد. او در ميوهها نيز انواع نو ظهوري توليد كرد. بوربنگ چهل سال تمام درباره گوجه، زردآلو و تمشك مطالعه كرد و اقسام مختلفي از آنها به وجود آورد. به طور مثال با كاشت و تكثير يك نوع سيب زميني، 23 نوع مختلف از آن به دست آورد كه نوعي از آن هنوز به نام بوربنگ معروف است و به عنوان پدربزرگ همه سيبزمينيهاي مرغوب كنوني است. بوربنگ در سالهاي پاياني عمر خود درباره نظريه تكامل، سخنرانيهايى در برخي دانشگاهها ايراد كرد و كتابهايي به چاپ رساند كه شيوه كار و اكتشافات لوتر بوربنگ و چگونگي پرورش گياهان براي استفاده بيشتر از آن جملهاند. لوتر بوربنگ سرانجام پس از سالها تحقيق و تجربه و ردهبندي گياهان مختلف، در چهارم سپتامبر 1926م در هفتاد و هفت سالگي درگذشت. |
پس از حمله سراسري نيروهاي نظامي ارتش آلمان نازي به شوروي در 22 ژوئن 1941م، هيتلر در اوت سال بعد يكي از فرماندهان نظامي نازي را ژنرال پاولوس را مامور فتح استالينگراد كرد. نيروهاي پاولوس در اوايل سپتامبر به حومه استالينگراد رسيدند و از چهارم سپتامبر 1942م، اين شهر را به محاصره خود درآوردند. ولي با مقاومت شديد ارتش سرخ شوروي و وجود موانع دفاعي متعددي كه در اطراف شهر ساخته شده بود، ورود به داخل شهر تا ماه اكتبر به طول انجاميد. دراين ميان جنگ سختي در محدوده شهر به وقوع پيوست و در داخل شهر هم با مقاومت شديد كوچه به كوچه و خانه به خانه نيروهاي پاولوس تا اوايل نوامبر، فقط نيمي از شهر را به تصرف خود درآوردند. پس از چندي، چون خط محاصره نيروها در استالينگراد جدي به نظر ميرسيد، افسران ستاد هيتلر به وي پيشنهاد كردند دستور عقبنشيني از اين شهر صادر شود. هيتلر اين پيشنهاد را نپذيرفت و دستور اعزام نيروهاي كمكي را به استالينگراد صادر كرد. ولي نيروهاي ارتش سرخ، پيش از رسيدن قواي كمكي، نزديك به سيصد هزار نفر از نيروهاي ژنرال پاولوس را در استالينگراد محاصره كردند. علت اوجگيري خشونت در اين جنگ آن بود كه هيتلر دستور اكيد داده بود كه تحت هر شرايطي، شهر استالينگراد بايد فتح شود. محاصره نيروهاي آلمان در استالينگراد قريب دو ماه به طول انجاميد و در اين مدت، بيش از دويست هزار سرباز آلماني در جريان عمليات نظامي يا بر اثر سرما و گرسنگي تلف شدند و پنجاه هزار نفر هم به اسارت درآمدند. فشارهاي روز افزون ارتش سرخ در نهايت مقاومت نيروهاي آلمان را شكست و سرانجام در دوم فوريه 1943م، ژنرال پاولوس به همراه بيست هزار نفر سرباز باقيمانده خود، تسليم شدند و با شنيدن اين خبر، حالتي شبيه جنون به هيتلر دست داد. مورخين و كارشناسان نظامي معتقدند كه شكست استالينگراد، نقطه آغاز اضمحلال رايش سوم به رهبري هيتلر بود كه در كل نتيجه جنگ جهاني دوم نيز تاثير نهاد. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}