خود ارضایی (1) علت ها


 

منبع : راسخون




 



نویسنده : حسن مانیان




چکیده
 

در این اجتماع کنونی، نسبت به گذشته های نه چندان دور آسیب های دینی– روانی، روز به روز گسترش پیدا کرده و متأسفانه نوجوانان ما را در معرض خطرات گوناگون قرار می دهد.
چنانچه ما به عنوان یک مبلغ شیعی، در هیئات مذهبی دانش آموزی به دنبال تبلیغ دین و شریعت بودیم و نیز به مدت قابل توجهی اشتعال به تدریس در سطوح راهنمائی و دبیرستان داشتیم، پس از چندی متوجه شدیم که اکثر سؤالات و مجهولات و به قولی آنچه ذهن یک نوجوان را مشغول کرده، امور جنسی است. از جمله عمل شنیع «خودارضائی» !
ما هر چند تا حدودی جواب گوی پرسش های آنها بودیم و چند تنی از آنها نیز به حول و قوه الهی به دستورات، درست عمل کردند، توانستند به خوبی این عمل مبغوض الهی را ترک نمایند و اولاً موجبات رضای الهی را فراهم نموده و ثانیاً موجبات خوشحالی خود و ما را فراهم نمایند.
اما پس از چندی به خود آمده ، متوجه شدیم، مشکل اصلی، عدم اطلاع رسانی به جا و به موقع به نوجوان و عدم توجه خانواده به این موضوع حساس بوده.
به این خاطر، مصمم شدیم بر اطلاع رسانی خوب و به موقع؛ که در حال حاضر هیچ راهی را برای اطلاع رسانی به موقع، بهتر از نوشتن جزوه و کتابی که جواب گوی مشکلات نوجوانان و حتی دادن خط مشی درست به آنان باشد، ندانستیم و بر آن شدیم، دست به قلم برده، خدمتی به جامعه بشریت بنمائیم.
اِن شاء الله که مرضی خداوند متعال و ائمه معصومین (ع) قرار گیرد.
واژگان کلیدی : استمناء ، خودارضائی ، کام جوئی ، بلوغ ، انحراف ، رابطه جنسی ، شهوت.

علل انحرافات جنسی
 

چرا نوجوان به انحرافات جنسی به ویژه « خودارضائی» مبتلا می شود؟
در این مبحث برآنیم به جستجو و طرح علل این انحرافات بپردازیم و ان شاء الله بتوانیم در مباحث آینده راه های پیشگیری و درمانی درخور این انحرافات، قید نمائیم و باری از دوش نوجوانان در بند این نوع بی بندوباری برداشته و از عهده رسالت خویش در این زمینه برآییم.

1- کنجکاوی هدایت نشده
 

یکی از علل مؤثر در ابتلای نوجوانان به «خودارضائی» در کنجکاوی های هدایت نشده آنان در دوران کودکی نهفته است. اگر به این مسئله، عدم مراقبت خانواده ها را در زمینه برخورد مناسب بیفزاییم، به رابطه علل و معلول بین این دو نیز، پی خواهیم برد. کودکان بر اساس غریزه کنجکاوی خویش، به همه ی چیزهایی که موضوعیت دارد و پیرامون آنهاست، علاقه مند می شوند که تقریباً یا از آنها اطلاعاتی ندارند و یا دانش آنها در آن زمینه، اندک است. کنجکاوی کودکان اگر به طریق صحیح هدایت شود، پایه های اولیه ساختمان معرفت و دانش را بنا می کند و چنانچه این غریزه پر قدرت با بی قیدی و بی مسئولیتی والدین و اطرافیان مواجه گردد به مسیرهای نامطلوبی منجر خواهد گردید، چون غالباً کودک بر اساس تشخیص خود عمل می کند که نتیجه آن همیشه مقرون به صحت و سلامت نخواهد بود. اما به تدریج که کودک متوجه محیط و طبیعت می شود به نوعی شناخت دست می یابد و پس از آن به طور طبیعی متوجه بدن خود می شود و آن را هدف کنجکاوی خود قرار می دهد و به وارسی اندام خود می پردازد.
اندام جنسی، نیز یکی از دستگاه های بدن است که مورد بررسی و مطالعه ی کودک قرار می گیرد، به ویژه از این جهت که تماس با آن موجب نوعی لذت و ارضای خاطر می¬گردد. کودک به مرور، مشغول دستکاری آن می شود و لذت حاصله از آن، او را به ادامه¬ی کار تشویق می نماید؛ به گونه ای که در برخی موارد، والدین، او را در حین بازی با آلت تناسلی مشاهده می نمایند.
بازداشتن کودک از این عمل با ملایمت و برخورد مؤثر تربیتی اولین اقدام قاطعی است که باید به عمل آورد. معطوف نمودن او به بازی های پرنشاط و فعال نمودن دست و اندیشه کودک با کارهای دستی و هنری، و بالاخره کودک را از نظرها¬ دور نداشتن، برای اعمال مراقبت، گام های دیگری است که در این زمینه باید برداشته شود.
لازم به یادآوری است چنان چه این عمل دور از چشمان والدین انجام گیرد و یا با اطلاع آن ها ولی همراه با بی تفاوتی باشد زمینه ساز ابتلای نوجوان به خودارضائی در دوران قبل از بلوغ و هنگام بلوغ خواهد بود.

2- ناآگاهی و بی خبری
 

نوجوانان به لحاظ محدودیت تجربه و اطلاع از مسایل، در موقعیتی قرار دارند که به طور طبیعی امکان خطاها ولغزش¬هایشان بیش از بزرگترهاست و این مهم بر عهده ی اطرافیان، والدین و محیط اجتماعی است که به مرور زمان نوجوانان را با مسائل ویژه هر مرحله سنی و مقتضیات آن، آشنا سازند؛ از جمله، آنها چندان اطلاعی از ماهیت و چگونگی عملکرد غریزه جنسی ندارند و به مجرد اولین نعوظ و نخستین انزال به یک تجربه ابتدایی از لذت جنسی دست می یابند و خاطره ی مطبوعی را در این زمینه به دست می آورند و برای تجدید آن خاطره، ابتکار عمل را به دست می گیرند و با تحریک خود به آن لذت نائل می شوند.
بی خبری و غفلت نوجوان، منجر به این می شود که او بر اساس عامل « لذت آنی» به ادامه این عمل مبادرت نماید.
تنها انگیزه تداوم «خودارضائی» در این مرحله «کسب لذت» به سهل ترین و فوری ترین شیوه است. عنصر آگاهی و اطلاع از نتایج و تبعات مسئله نیز مفقود است و والدین غافل تر از نوجوانان، سرگرم اشتغالات خود هستند. چه بسا والدینی که نسبت به کوچک ترین تظاهرات بیماری فرزندان خود از قبیل سرما خوردگی و یا بی اشتهایی او حساس می شوند در فکر چاره هستند، لکن نسبت به تظاهرات «خودارضائی» و علائم کام جویی از خود در فرزندانشان، دچار «بی حسی» و اختلال در توجه و دقت هستند. در نمونه درد دل های ذکر شده، بزرگترین عاملی که به عنوان عامل توسعه خودارضائی ذکر شده، جهل و غفلت والدین در این زمینه است. والدینی که حاضر نشده بودند در این امر حیاتی با فرزندان خود به گفتگو بنشینند و در صورت مشاهده ی برخی از علائم آن ها را نسبت به پیامدهای خودارضائی آگاه کنند و ایشان را بر حذر دارند. لذا بی خبری نوجوان به ناآگاهی و غفلت والدین پیوند می خورد و دور باطلی را به وجود می آورد که حاصل آن تباه شدن جسم و جان نوجوان است. برخی از آسیب هائی که در اثر ناآگاهی، نوجوان و جوان را تهدید می کند عبارتند از:
1- استفاده از کانال های اطلاعاتی آلوده، غیرمطمئن و بعضاً مضر در امور جنسی؛ که بر اثر ارضاء نشدن حس کنجکاوی جنسی صورت می گیرد؛
2- احساس گناه و خجلت از مشاهده عوارض طبیعی بلوغ؛ که مآلاً به انزوا، درونگرائی و خودارضائی می انجامد؛
3- عدم اطلاع از تکلیف شرعی؛ وظایفی که نوجوان از نظر شرعی در قبال عوارض جنسی این دوره دارد که در نتیجه، بنیان اخلاقی و اعتقادی وی در آغاز تکلیف سست می شود؛
4- بی اطلاعی نوجوان از مسائل قریب الوقوع؛ باعث عدم انجام تکالیف شرعی شده و نقطه شرع نامناسبی برای حیات دینی و معنوی فرد، محسوب می گردد؛
2- ناآگاهی نوجوان از علائم جنسی و روانی؛ بلوغ جنسی، وی را غافلگیر و مضطرب می کند و باب کانال های اطلاعاتی جنس دیگر را که غالباً منحرفند و بدآموزی دارند می گشاید؛(1)
3- شکل گیری عادات و رفتارهای نابهنجار جنسی، مبتنی بر اطلاعات غلط جنسی که در زندگی به آن ها دست یافته است؛ مثلاً کسی که داشتن روابط جنسی را گناه قلمداد می کند، چنین روابطی را شامل رابطه زناشوئی نیز می داند؛ در نتیجه، آن گاه که خود در نقش یک زن یا شوهر ظاهر می شود، این طرز فکر بر رفتارهای جنسی او اثر می گذارد و موجب بروز رفتارهای نامتعادل در زمینه جنسی شده و رابطه جنسی به سردی می گراید و به اصطلاح در زمینه جنسی سرد مزاج می شود.(2)

3- انزوا
 

برخی از روان شناسان «خودارضائی» را «مرض تنهایی» نام نهاده اند.(3)
تنهایی به چند جهت می تواند زمینه ساز خود ارضائی باشد:
از سوئی، تنهائی به مفهوم درهم شکستن پیوندهای ارتباطی با دیگران، جامعه و اطرافیان است. پیوندهایی که بخشی از اوقات ما را پر می کند و تجربیات اجتماعی منا سبی را برای ما فراهم می نمایند و روح را غنی و سرشار می سازند. کسانی که در تنهایی مداوم به سر می برند، از تجربیات مورد نظر محرومند و در برخوردهای اجتماعی با کفایت عمل نمی کنند و این مسئله، نوجوانان را از ظاهر شدن در صحنه های اجتماعی بر حذر می دارد و به نوبه ی خود، تنهایی و انزوا را عمیق تر و ریشه دارتر می نماید.
از دیگر سو، تنهایی روح نوجوان را ضعیف و حساس می کند و نیروی اراده را تحلیل می برد. لذا با جمع بندی آنچه ذکر شد می توان نتیجه گرفت که تنهایی:
الف – اراده و نیروی فعال نوجوان را تضعیف می کند.
ب – فرصت های اجتماعی را که بخش قابل توجه نوجوان را تأمین و اشغال می کند از او می گیرد.
ج – بر اثر محرومیت های اجتماعی (ناشی از تنهائی)، نوجوان به زندگی درونی و ارتباط مداوم با خود روی می آورد.
د – بر اثر گسیختن علایق و ذوقیات مطلوب، نوجوان ناچار به کسب لذت از خود روی می آورد.
ه – نیروی ارادی که می توانست مانع گرایش های جنسی را ارضاء کننده گردد ناتوان شده و لذا نوجوان، مقاومتی در خود برای غلبه بر این گرایش ها احساس نمی کند.
و – و بالاخره «تنهایی» به منزله حصاری است که نوجوان به دور خود می کشد. در این صورت علایم هشدار دهنده ای که اطرافیان بتوانند از طریق آن ها به مشکل فرد نوجوان پی ببرند کمتر به داخل حصار محکم نفوذ می کند و لذا به توسعه و گسترش مسئله دامن می زند.

4 - خانواده آسیب زا
 

نقش خانواده در سلامت «حیات جنسی» فرزندان از سایر عوامل چشم گیرتر و حساس تر است. رعایت موازین اخلاقی و تربیتی در روابط فیمابین والدین به ویژه در رابطه زناشویی به عنوان عامل زیر بنائی قابل توجه است و در مرحله ی بعدی کیفیت روابط والدین با فرزندان خود، حائز اهمیت ویژه ای است. والدین به لحاظ عشق و علاقه، اظهار محبت و نوازش و به ویژه روابط زناشویی وظایف حساس و تعیین کننده ای دارند.
اولین گام، در زمینه چگونگی رابطه جنسی بین پدر ومادر است. در برخی از احادیث آمده است که باید والدین حتی از انجام آمیزش با یکدیگر در حالی که کودک خردسال در آن مکان به خواب رفته است، پرهیز نمایند.(4) چراکه فرزند متوجه والدین در این حالت می شود و مستعد گرایش به مسائل انحراف آمیز می گردد و یا در قرآن کریم در زمینه اجازه ورود گرفتن اطفال از والدین برای ورود به اتاق آنها در سه نوبت تأکید شده:
« ای کسانی که ایمان آورده اید، کسانی که مالک آن ها هستید و فرزندانی که به حد تمیز رسیده اند و هنوز بالغ نشده اند، باید هنگام وارد شدن بر والدین در سه زمان اجازه بگیرند؛ بعد وارد بشوند: یکی قبل از نماز صبح (وقتی که معمولاً زن و شوهر با لباس خواب هستند) و دیگری بعد از ظهر هنگامی که لباس های کاملتان را کنار می گذارید و آخر، بعد از نماز عشاء.» (5)
و می توان گفت تلویحاً جدا نمودن محل خواب والدین از خواب فرزندان مورد تأکید قرار گرفته است که این موضوع به جهت حفظ سلامت جنسی فرزندان، بسیار ضروری است. در غیر این صورت چه بسا فرزندان، شاهد آمیزش والدین خواهند بود و این امر تأثیر و پیامدهای خطرناک و جبران ناپذیری بر اخلاق و سلامت روانی آنان خواهد داشت. خانواده آسیب زا،از سوئی با عدم محافظت اخلاقی از روابط زناشوئی بین خود به احساسات ملتهب و پُر قدرت بلوغ دامن می زنند و آن ها را بر حسب تحریک غریزه جنسی به «خود ارضائی» و سایر انحرافات، سوق می دهند و از سوی دیگر با عدم رعایت وظایف اخلاقی و الهی خود، در قبال فرزندان، به رابطه معیوب و نامطلوبی سوق خواهند داد.
کم نیستند والدینی که فرزندان نواجوان خود را در آغوش می فشارند و یا با بوسیدن به شکل نامناسب آنها را تحریک می کنند و یا مادران جوانی که پسران نسبتاً نوبالغ خود را با خود به حمام می برند و یا سایر والدینی که بستر خواب فرزندان نوجوان و بالغ خود را هنوز از یکدیگر جدا نکرده اند.
در منابع دینی ما مسلمانان، بسیار تأکید شده که روابط زناشویی والدین باید دور از دیدگاه هر بیننده ای انجام گیرد و به زن و شوهر به صورت مؤکد سفارش شده که در روابط زناشویی خود، بی قید و بند نباشند و در آنجا که ممکن است کسی آنها را ببیند از دست زدن به عمل زناشوئی بپرهیزند. این که انسانی فکر کند که کودک، چون خود به مرحله بلوغ نرسیده نمی تواند معنای این روابط را بفهمد، بسیار به خطا رفته است؛ بلکه قطعاً می توان گفت که یکی از علت های منع عمل زناشوئی در مقابل دیدگان کودک، همین نکته است که نباید ذهن جستجوگر و فعال کودک را که به دنبال افزایش معلومات خود می باشد به مسائل جنسی، آلوده کرد؛ تا مبادا هنگام نزدیک شدن به بلوغ جنسی و فهم و درک بیشتر امور جنسی لغزش های جنسی گرفتار شود.
در این زمینه به چند حدیث از معصومین (ع) و اندیشمندان بزرگ اشاره می کنیم که در بعضی حتی بوسیدن کودکان در چنین سنینی منع به عمل آمده است:
در خصوص بوسیدن، پیامبر اکرم (ص) می فرماید: دختربچه، شش ساله را، پسر بچه نبوسد. همچنین زن ها از بوسیدن پسر بچه ای که سنش از هفت سال تجاوز کرده است، خودداری کنند.(6)
امیرالمؤمنین (ع) نیز می فرماید: وقتی دختر بچه، شش ساله شد مرد نامحرم حق ندارد او را ببوسد. همچنین نمی تواند او را در آغوش بگیرد.(7)
امام صادق (علیه السلام) نیز متذکر می شوند که: وقتی دختر بچه به سن شش سالگی رسید برای تو شایسته نیست او را ببوسی. (8)
در خصوص لمس کردن، نیز حضرت علی (ع) می فرماید: دستمالی کردن مادر به آلت دختر بچه شش ساله خود، یک قسم زنا محسوب می شود.(9)
امام صادق (ع) می فرماید: اگر مادری بدنش را به بدن دختر شش ساله ای بمالد، مرتکب نوعی زنا شده است. (10)
در زمینه جدا کردن بستر خواب کودکان، پیامبر (ص) می فرمایند: بستر خواب پسر بچه با پسر بچه، و پسر بچه با دختر بچه، و دختر بچه با دختر بچه، در سن ده سالگی، باید از هم جدا شود. (11)
موقعی که فرزندان شما هفت ساله شدند، بستر خوابشان را از هم جدا کنید. به خدا قسم اگر مردی با همسر خود بیامیزد و در اتاق کودک بیداری آن دو را در حال آمیزش ببیند، سخنان آنها و همچنین صدای تنفسشان را بشنود، آن طفل هرگز رستگار نخواهد شد. اگر دختر باشد یا پسر، سرانجام به زناکاری آلوده می شود. (12)
امام باقر (ع) نیز در این خصوص می فرماید:
بایستی بستر خواب پسر بچه ی ده ساله را از زنها جدا کنید.(13)
پس چون زِدَه در گذشتش سنین
ز نا محرمان گو فراتر نشین
بَرِ پنبه آتش نشاید فروخت
که تا چشم بر هم زنی خانه سوخت (14)
باز امام باقر (ع) می فرماید: بپرهیز از «روابط ویژه» در جائی که کودک ممیزی تو را می بیند و رفتارت را آن چنان درک می کند که قادر است به خوبی برای دیگران توصیف و تشریح نماید.(15)
از جابر نقل شده که امام باقر (ع) فرمودند: از جماع کردن در جائی که بچه ای است و می تواند حال تو را به خوبی توصیف کند، برحذر باش. سؤال کردم ای فرزند پیامبر (ص) آیا به سبب زشت و شنیع بودن این کار است؟ فرمود: خیر، بلکه به این دلیل که اگر از این عمل، فرزندی روزی تو شود، در فسق و فجور شهره و شاخص می گردد. (16)
امام صادق (ع) می فرماید: موقعی که در اتاق، کودکی حضور دارد، مردان با زنان یا کنیزان خود نیامیزند. زیرا این عمل، طفل را به راه بی عفتی و زناکاری سوق می دهد. (17)
درباره زندگی امام سجاد (ع) در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده: روش علی بن الحسین (ع) چنین بود که وقتی می خواست با همسرش رابطه داشته باشد درها را می بست، پرده ها را می کشید و خدمتکاران را بیرون می کرد. (18)
از آنجا که مشاهده ی چنین وضعیتی تأثیر زیادی روی بیننده می گذارد، باید از هر چه که احتمال دیده شدن را زیاد می کند، دوری جست.
پیامبر (ص) می فرماید: آگاه باشید که هرکدام از شما مسئولید و هر کدام از شما مسئول زیردستان خود می باشید و مرد مسئول اهل بیت خود بوده و در مورد آنها مورد سؤال قرار می گیرد؛ پس زن مسئول اهل بیت همسر و فرزندانش می باشد و در مورد آنها از او سؤال می شود. (19)
آیت الله ابراهیم امینی درباره نقش خانواده در تربیت جنسی فرزندان می گوید:
پدر و مادر عاقل و با تدبیر، خود می توانند تشخیص دهند که چه کارهائی (برای کودکان) سودمند است و چه کارهائی مضر؛ ولی به عنوان تذکر یادآور می شویم که دستمالی و نوازش و بوسیدن آلت جنسی بچه ها، دست به کفل و ران بچه ها مالیدن، نوازش های بیش از حد، نگاه کردن عکس های زیبا و برهنه، شنیدن ترانه ها وداستان های محرک و عشقی، نگاه کردن و دست مالیدن به عورت دیگران، تعریف از خوشکلی و زیبایی دیگران، نگاه کردن به بدن برهنه و رانهای لخت دیگران، شوخی ها و معاشقه پدر و مادر یا دیگران، دیدن یا شنیدن مناظر شهوترانی و امورجنسی، هریک از این امور و مانند اینها می تواند غریزه ی جنسی کودک را نا بهنگام تحریک و بیدار و به فکر لذت جوئی وادار کند. (20)
محمدرضا شرفی نیز در این باره می¬گوید: سلامت فضای خانوادگی از لحاظ اخلاقی، عامل مصونیت نسل جوان در قبال تحریک های غریزی و جنسی می باشد. والدینی که فضای خانواده را از نفوذ عوامل مخرب به دور نگاه می دارند، فرزندانی را در دامان خویش پروش می دهند که آسیب پذیری اخلاقی نداشته، بلکه آسیب زا نیز هستند.(21)

5-دوستی های آلوده و مشکوک
 

نفوذپذیری نوجوانان از دوستان و همسالان بیش از سایر گروه ها است، یعنی نوجوانان از هم سن و سالان خویش بیشتر تأثیر می پذیرند و به رنگ آنها در می آیند تا دیگران. و همچنین خلق و خوی دوستان خویش را برای خود، الگو قرار می دهند. در سنین بلوغ، نجواها و صحبت های آهسته و درگوشی بین نوجوانان بیشتر می شود و محور این گفتگوها، غالباً مسائل جنسی است که به صورت مخفیانه و دور از چشم والدین و با ولع خاصی مطرح می شود.
یکی از مواردی که نوجوان به ناچار اطلاعات مربوط به بلوغ و مسائل جنسی خود را از کانال های نا مطمئن و مشکوک کسب می نماید، این است که والدین گفتگوی های غیرضروری مربوط به بلوغ را با فرزندانشان انجام نمی دهند و هاله ای از ابهام و اسرار مخفی بر این منطقه از دانستنی های نوجوان، پیوسته سایه افکنده است.
چنانچه خانواده ها و مربیان از جنبه ی مسائل ضروری بلوغ، نوجوانان را مطلع سازند و اطلاعات لازم را به گونه ای صحیح و مناسب در اختیارشان قرار دهند، دیگر نیازی به سوق یافتن نوجوان به دوستان و همسالان، برای کسب این گونه اطلاعات، حساب نمی شود. آمار مؤید این معناست که در پاره ای از موارد، علت اصلی خودارضائی نوجوان، حضور دوستان ناباب از یک سو و بی خبری نوجوان از مسائل ضروری و صحیح از سوی دیگر می باشد.
نوجوانان بیش از حد به دوستانشان اعتماد دارند و با نوعی ساده اندیشی و اطمینان کامل با رفقا و معاشران خود مرتبط می-شوند و این سرآغاز و زنگ خطری برای به انحراف کشیده شدن آنها محسوب می شود.
علاوه بر آگاهی بخشیدن نسبت به ضروریات بلوغ، باید خانواده ها و مربیان در زمینه دوستی ها، معیارهای انتخاب دوست خوب و خطرات ناشی از معاشرت های آلوده و ناباب، با نوجوان به گفتگو بنشینند و ذهن آنها را به شیوه ای مناسب جهت و آگاهی بخشند.
تحقیقات نشان داده در مورد دوستی های آلوده، عوامل زیر در انحراف نوجوان مؤثر است:
الف – دوستی ناباب و مشکوک با فردی دیگر، بخصوص با شخصی بزرگ تر از خود.
ب – بیش از حد صمیمی شدن و روابط نزدیک برقرار کردن با دوست و همسایه.
در سنین بلوغ باید دوستی های افراطی را با احتیاط و دقت زیادی کنترل نمود. زیرا منشا انحراف، عمیق تر می گردد.
ج – فقدان نظارت و مراقبت والدین و اولیای مدرسه در موررد عوارض خود ارضائی نوجوان، شکست های تحصیلی وی و انزوال بیش از حد شخص، مشکل را پیچیده تر و عمیق تر نموده است.

6- بیماری های طولانی
 

برخی از کودکان یا نوجوانان به دلیل ضعف بنیه جسمی و ساختمان بدنی خاصی که دارند، بیش از دیگران و همسالان خود، در معرض ابتلا به بیماری قرار می گیرند. و ناچار به ماندن طولانی در بستر بیماری می شوند و یا برخی دیگر به دلیل عارضه ناگهانی، از قبیل شکستگی های استخوان های پا و لگن و هر ضایعه دیگری، مدت های مدید ناچاراً در بستر بیماری بمانند و دوران معالجه و نقاهت بعد از آن را پشت سر بگذارند. اینگونه اقامت های طولانی در بستر کودک و نوجوان را خسته و ملول می سازد، به نحوی که ناگزیر خود را به چیزی مشغول می کند. در این موارد، تماس با بدن، به ویژه اندام جنسی منجر به کسب لذت می شود و در اثر مداومت براین کار، به صورت عادت در می آید. لذا چنان چه کودک و نواجوان ناگزیر، به استراحت طولانی است، باید ضمن مراقبت های بهداشتی لازم، زمینه های سرگرمی های مناسب و سالم و سازنده ای را برای او در همان بستر فراهم نمود؛ از قبیل مطالعه کتب مفید و آموزنده ی داستانی، علمی، تخیلی، بازی های فکری، استفاده از برنامه های مناسب تلویزیون و سایر موارد می تواند در جهت حل این مشکل مؤثر واقع شود.

7- احساس کُهتری
 

علی رغم آن که همه ی ما دوست داریم مورد تکریم و تحسین دیگران واقع شویم، لکن این نیاز در برخی از انسان ها، به ویژه جوانان تأمین نمی شود و غالباً به دنبال آن، احساس سرخوردگی و یأس، جانشین احساس مورد احترام بودن و ارزش داشتن نزد دیگران می گردد.
همان اندازه که احساس حقارت، دلسرد کننده و قهقرائی است، انسانی که در معرض این تأثیر نامطلوب واقع گردد، احساس فرومایگی و بد بودن می کند و به تدریج از قله های رفیع منزلت و شأن انسانی فاصله می گیرد و سقوط می کند. در واقع باید گفت بین احساس عزت و کرامت فرد از یک سود و ابتلاء به انحرافات از سوی دیگر رابطه معکوس وجود دارد؛ به میزانی که خود را صاحب منزلت و احترام بدانیم از گناهان و لغزش ها فاصله می گیریم و به نسبتی که خود را دون مایه و تهی بیابیم، در وادی انحرافات در می غلتیم و خود را از دست می دهیم.
معادله ی رفتاری نوجوان نیز بر همین اصل مبتنی است که «خود ارضائی» با عظمت روحی نوجوان، سرسازگاری ندارد و آنکه خود، عظمتی و کرامتی نمی یابد، تفاوتی ندارد که خود، سوء استفاده کند یا به رابطه نامشروع دیگری بپیوندد.
از این رو نوجوانان را باید تکریم کرد تا احساس منزلت و جلالت شأن در آنها پرورش یابد و خود را والاتر و منزه تر از آن بدانند که در وادی گناهان فرو افتند. این اصل، در کلامی شیوا از امام علی (ع) به خوبی و روشنی بیان شده است که فرمودند: « من کرمت علیه نفسه، هانت علیه شهواته» (22)
یعنی: کسی که در خود احساس کرامت می کند، شهوات و لغزش ها نزد او بی مقدار می شوند.
خانواده و مربیانی که شخصیت نوجوان را به مسخره می گیرند او را جریحه دار می کنند، آگاه باشند که در هم شکستن بنیان شخصیتی نوجوان، نه تنها او را از رسیدن به اهداف متعالی باز می دارد، بلکه علاوه بر آن، راه را برای نفوذ ضد ارزش ها، بیماری های اخلاقی و انحرافات رفتاری از جمله خود ارضائی فراهم و هموار می کند.
این معنا نیز در کلام دیگری از امام علی (ع) آمده است که فرمودند: « من هانت نفسه، فلا ترجوا خیره»(23) یعنی کسی که شخصیتش خوار و بی مقدار باشد، امیدی به خیر او نداشته باشید.
نوجوانی که احساس کُهتری و حقارت نمود، دفاع روانی و اخلاقی اش در برابر تمایلات زودگذر و شهوات به شدت کاهش می یابد و آسیب پذیر می گردد؛ از یک سو به لحاظ احساس فرومایگی، از جامعه و همسالان فاصله می گیرد؛ زیرا شرم و خجالت افراطی چنین نوجوانی، او را در برخورد با گروه و جامعه، خلع سلاح می کند و از سوی دیگر در خلوت ناشی از احساس کُهتری به دنبال تشفی احساسات جریحه دار شده به خود ارضائی دست می یازد.
برخی از روان شناسان به رابطه ی بین عقده ی حقارت و استمناء اشاره کرده اند.
« هاد فیلد» به عنوان یک صاحب نظر در مسائل بلوغ می نویسد:
عقده ی حقارت نیز موجب تشویق به استمناء می گردد. زیرا آن لذت ناچیز مقطعی که استمناء به وجود آورد، تا اندازه ای آزردگی درونی را جبران می کند ولی غالباً پس از این عمل، کودک یأس و تأسف شدیدی احساس می کند که بیش از پیش بر احساس حقارت وی می افزاید.(24) بدیهی است در این موارد، ملامت کردن کودک یا تحریک وی به احساس گناه و تقصیر، به حالش زیان بخش خواهد بود زیرا این عقیده را بیش از پیش در وی تقویت خواهد کرد که مورد علاقه دیگران نیست و یا آن که هیچ گونه ارزشی ندارد.(25)
«کام جوئی از خود» گرچه نوجوان را موقتاً تشفی می بخشد و قدری آرامش و رخوت به همراه می آورد، لکن این آرامش کاذب است و به اصطلاح، آرامش قبل از طوفان نامیده می شود. طوفانی که بعدها سر بر می آورد و خرمن هستی نوجوان را در حریقی دامن گستر می سوزاند.
آرامش واقعی را زمانی می توان به دست آورد که غریزه ی جنسی در مجرای صحیح و در چهارچوب قانون و شرع ارضاء شود. لکن هر روش دیگری جز این، وقتی انجام شد نه تنها فرد را به آرامش و تعادل روانی نائل نمی گرداند، بلکه به مرور، مخلّ امنیت و آرامش روانی می گردد و هسته ی اصلی عصبیت را در وجود او ایجاد می کند. از این رو نباید شخصیت نوجوان را متزلزل نمود و او را به ناامیدی و یأس از خود و از آینده ی روشن سوق داد بلکه باید او به او شخصیت داد و در پرتو آن، احساسات با عظمت و متعالی را در او تقویت نمود تا بر اساس ایجاد یک شخصیت مکفی و معتمد به نفس، بتوان نیروی مقاومت اخلاقی را در او افزایش داد، تا بتواند همچون سدی پولادین در مقابل هجوم تمایلات شهوانی و کام جوئی بدلی ایستادگی کند.
خانواده ها و مربیان با تأکید بر نقاط مثبت شخصیت نوجوان و پرورش آن جنبه ها می توانند با مؤثرترین شیوه به او در برابر تمایلات نفسانی مصونیت بخشد تا سلامت فرد و جامعه از برآیند آن دو حاصل گردد.

8- تقلید و بدآموزی
 

کودکان و نوجوانان استعداد شگفتی برای آگاهی تقلید و اقتباس از الگوهای رفتاری از خود نشان می دهند. این گونه تقلیدها در بیشتر موارد با درایت و آگاهی تؤام نیست، بلکه صرفاً بر اساس مشاهده ی رفتار و پذیرش آن صورت می گیرد. از این رو زمانی تقلید جنبه ی بدآموزی به خود می گیرد که رفتارهای مورد اقتباس منفی و ضد ارزشی باشد.
«خودارضائی» به سهولت می تواند مورد تقلید نوجوانان قرار گیرد. چنان چه نوجوانان فرصت های زیادی را با هم و دور از نظارت والدین و مربیان بگذرانند امکان انتقال این گونه تجربیات منفی به راحتی وجود خواهد داشت.
این امر به ویژه شدت می یابد که نوجوانان برای مدت قابل توجهی در مسافرت ها، اردوها و مراکز آموزشی و نظامی شبانه روزی با یکدیگر باشند و علاوه بر آن اگر حضور بزرگترها و نظارت آنها به حداقل برسد امکان بدآموزی و تقلید «خود ارضائی» سریع تر فراهم می شود و یا این که در برخی از مدارس، دستشوئی ها در محلی دور از نظارت مسئولین این قبیل مدارس است و فرصتی برای تعدادی از دانش آموزان مسئله دار فراهم می شود تا به نیات خود جامه ی عمل بپوشانند. لذا ضروری است مرتباً به این محل ها سرکشی شود تا امکان بدآموزی و انحراف جنسی به حداقل برسد.
در موارد دیگر تعداد دستشوئی های مدارس خیلی محدود است و تناسبی با تعداد دانش آموزان ندارد. لذا برخی از آنان فرصت نمی یابند که به تخلیه مثانه بپردازند که این امر خود در تحریک زائی آنان سهمی مؤثر دارد. در مورد مراکز شبانه روزی، اردوها و مسافرت های دسته جمعی که دانش آموزان به اتفاق مربیان شرکت می کنند بهتر است، مربیان و مسئولین، ترتیبی اتخاذ نمایند که در خوابگاه ها نیز، حضور آن ها احساس شود تا دانش آموزان با مشاهده ی آنان فرصت و زمینه ی مناسبی برای انجام برخی از اعمال، نظیر بدآموزی و انتقال منفی، پیدا نکنند.

9- بلوغ زودرس
 

بلوغ طبیعی و بهنجار، نوجوان را در موقعیت ایفای نقش جنسی و توانایی تولید مثل قرار می دهد، ولی همان طور که قبلاً در این زمینه اشاره نمودیم به دلیل فاصله ای که بین بلوغ جنسی (بهنجار) و بلوغ روانی و اقتصادی وجود دارد به ناچار باید ارضای این غریزه را به تعویق افکند و به زمانی موکول کرد که شرایط دیگری از قبیل توانائی روحی برای تشکیل خانواده و همچنین توانائی و قابلیت تأمین درآمد نیز بوجود آمده باشد.
نظر به مشکلات یاد شده، اگر مسئله بلوغ زود هنگام را به آنها بیفزاییم، نوجوان را در وضعیت بغرنج و دشواری مشاهده می-کنیم. زیرا اختلاف زمانی بلوغ جنسی با بلوغ روانی و اقتصادی، باز هم بیشتر می شود.
البته دختران و پسران نسبت به بلوغ زودرس واکنش های یکسان نشان نمی دهند. زیرا دختران به طور معمول یکی دو سال زودتر از پسران بالغ می شوند و زمانی که دختر نوجوانی دچار بلوغ زودرس شود، به این مفهوم است که زودتر از همه ی همسالانش به رشد بدنی و افزایش طول قامت و حجم فیزیکی بیشتری دست یافته است که او را در بین همسالان از همه متمایز می کند.
تجربیات دست اندرکاران تربیتی، مؤید آن است که معمولاً دختران نوجوان از بلوغ زودرس رنج می برند و احساس ناراحتی می کنند و سعی دارند حتی المقدور این موضوع را از دیگران مخفی نگه دارند. در حالی که پسران نوجوان برعکس دختران از بلوغ زودرس استقبال نموده و با نوعی غرور و شعف با دیگران از آن گفتگو می کنند.
بدیهی است نوجوانان پسر و دختری که زودتر از موعد به بلوغ می رسند دچار تحریکات بیشتر و تنش های فراوانتر می¬گردند و برای ارضای خویش به نحو مطلوب فاصله ی زمانی طولانی تری را باید طی کنند و چون همه آنها در وضعیت اخلاقی و ارادی آنچنانی نیستند که با پرهیزگاری این مدت را به سر آورند، لذا امکان ابتلای آنان به خود ارضائی بیشتر از سایر نوجوانان خواهد بود.

10 – عوامل محرک فرهنگی
 

شرایط فرهنگی و اجتماعی به گونه ای است که نوجوانان مانند سایر گروه های سنی در معرض بمباران بی وقفه ی پیام های اطلاعات و علوم مختلف قرار دارند. رسانه ها، زبان ارتباطی این پیام ها با مردم است و نقش گسترده و فراگیر آن ها برای هیچ کس قابل انکار نیست. تبادلات فرهنگی کشورهای مختلف از طریق کتب، مجلات، فیلم ها و نوارهای گوناگون و غیره انجام می پذیرد، به گونه ای که امروز هیچ کشوری نمی تواند فضای فکری بسته و محدودی به وجود آورد. باید اذغان نمود که بیشتر تبادلات فرهنگی، دربرگیرنده ی عناصر منفی و جنبه های بد آموز می شود. واضحیت امر آن است که در بیشتر نقاط کشور آثار سوء و نامطلوب فرهنگ مبتذل غرب را می توان مشاهد نمود.
فرستنده های رادیویی و تلویزیونی، فیلم های سینمایی وارداتی، سریال های خارجی مغایر با فرهنگ اسلامی، کتب و مجلات خارجی، نوارهای ویدئو و کاست و سی دی هائی که آخرین فیلم های روی پرده را در دنیای غرب به سهولت به داخل کشور سرازیر می کند، عکس ها و آلبوم های مبتذل و سایر ابزار تبلیغ که در دست دشمنان این جامعه، به طور مؤثری علیه ما به کار گرفته ات مجموعاً ایجاد کننده ی محیط محرک جنسی برای نوجوانان این مرز و بوم است. مع الأسف خطر ویرانگر این هجوم تبلیغاتی و فرهنگی کاملاً احساس نشده و لذا مقابله با آن هم کاملاً جدی گرفته نشده است. گرچه مبادله این ابزارهای تبلیغاتی به شیوه ی نسبتاً مخفیانه انجام می گیرد ولی مدارس و مراکز حضور نوجوانان، همچون میادین ورزشی و پارک ها و غیره، زمینه مناسب این تبادلات را فراهم می نماید.
کتاب هایی که به شرح و تفسیر روابط زناشویی همراه با تصاویر و جزئیات پرداخته اند، کم نیستند و به راحتی قابل خریداری و استفاده نوجوان می باشند. عکس های مبتذل و تحریک آمیز جنسی به گونه ای روان شناسانه، اخلاق و فرهنگ نوجوانان را در معرض هجومی سخت ویرانگر قرار داده اند.
«سیلوانس استال» مؤلف کتاب ارزشمند «آنچه که یک نوجوان باید بداند؟» در این زمینه می نویسد: « گویند پس از آن که سروانتس نویسنده ی مشهور اسپانیولی در کتاب «دون کیشوت» از شوالیه ی اسپانیا به سخریه و استهزاء سخن راند در خوانندگان چنان مؤثر افتاد که مردم، دیگر پیرامون پهلوانی و روحیه ی پهلوانی نگشتند و دیگر از آن سرزمین قهرمانی برنخاست. پس اگر کتابی تنها، بتواند خوی سلحشوری ملتی را بدین سان دگرگون کند، یک مفسد زبردست خواهد توانست به آسانی جوانی را بفریبد و گمراه کند و او را با خواندن کتابی به ریشخند ساختن آئین پرهیزگاری و پسندیده دانستن زشتی برانگیزد، ادبیات هزل آمیزی که از دایره ی شرم و آزرم بیرون است، منافی اصول اخلاقی و خطرناک می باشد.»(26)

11- حساسیت های پوستی
 

برخی از بیماری های جلدی در سنین کودکی و یا نوجوانی سبب تحریک موضعی می شود و ایجاد خارش می نماید.
زمینه پیدایش این گونه حساسیت ها ممکن است در عدم رعایت بهداشت، ایجاد عفونت های پوستی، حساسیت داشتن نسبت به مواد شیمیایی و یا چیزهای دیگر وجود داشته باشد و به هر صورت در چنین موقعیتی نوجوان آماده ی تحریک می شود و به نوعی برای رفع تحریک و تنش، اقدام می نماید.
«موریس دبس» صاحب نظر مسائل بلوغ معتقد است: «گاهی اوضاع و احوال محلی (موضعی) نیز عمل استمناء ( خودارضائی ) را تحریک می کند؛ مثلاً هر چیزی که موجب پیدایش خارش دستگاه تناسلی بدن شود، در نتیجه دستمالی و تماس را موجب می گردد.»(27)
در برخی از موارد، سوء تغذیه نیز منجر به ایجاد عوارض پوستی می شود و زمینه خارش را فراهم می کند؛ مثلاً غذاها و خوراکی های که طبیعت آن ها اصطلاحاً گرم است. اگر بیش از حد مورد نیاز مورد استفاده قرار گیرد باعث می¬شود که جوش هایی در نقاط مختلف بدن ظاهر شود و ایجاد حساسیت و تحریک نماید.
لذا توجه به تغذیه صحیح و مناسب نوجوانان، به طور منظم حمام رفتن و رعایت اصول کامل بهداشت و در صورت مشاهده حساسیت های جلدی به یک متخصص امراض پوست مراجعه نمودن می¬تواند از دستکاری بیش از حد بدن و به خصوص دستگاه تناسلی جلوگیری نماید.

12- اضطراب و نگرانی
 

دوره ی نوجوانی را غالباًً می توان با اضطراب همراه دانست. اضطراب از آینده ازدواج، شکست تحصیلی، فقدان اعضای خانواده و بالأخره نگرانی از سلامت جسمی و روانی، همه، موضوع هایی است که نوجوان را شدیداً تحت تأثیر قرار می دهند.
در پاره ای از موارد، علل اضطراب برای نوجوان روشن و معلوم است و در مواردی دیگر نامعلوم. ولی آن چه در همه ی اضطراب ها مشترک است، رنج و اندوه نوجوان از حملات اضطرابی است که به او هجوم می آورند.
نگرانی چیست؟
نگرانی از دیدگاه روان شناسان مختلف، مورد بحث و بررسی واقع شده است که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود (28)
1- احساس ناگواری که به نظر می رسد یک غریزه یا میل از رسیدن به غایت و هدف خود باز خواهد ماند.
2- احساس و هیجانی انگیخته از بیم در برابر شرّ یا خطری احتمالی و نزدیک.
3- بیم خفیف مُزمِن و مستمر.
4- احساس تهدید و تلافی مبهم با خطر، بدون این که حتی شخص قادر باشد بگوید از چه چیز مشخصی هراسان است.
5- کشش و بی قراری و هیجان انتظار موجود، میان بیم وامید.
خانم «کارن هورنای» - یکی از صاحب نظران و روان کاوان معروف – می گوید: برای روبرو شدن با مسئله نگرانی، ما باید سه نکته را به خوبی کاوش کنیم:(29)
1- چه چیز مورد تهدید قرار گرفته است؟
2- چه چیز منشأ و موجب احساس خطر شده است؟
3- چه چیز موجب احساس زبونی در برابر خطر شده است؟
و بالاخره روان کاو و صاحب نظر برجسته ای همچون «اریک فروم» علل اساسی نگرانی را در سه نوع تلخیص می کند: (30)
1- نگرانی وجودی یا فلسفی؛
2- نگرانی اقتصادی؛
3- نگرانی تکاپوئی.
نگرانی وجودی یا فلسفی برای انسان های بهنجار نیز مطرح است و بیشتر، این مسئله طرح می شود که انسان چرا باید زندگی کند؟ و چرا باید بمیرد؟
نگرانی اقتصادی به میزان احساس امنیت فرد در برابر تهدیدهای شغلی و اقتصادی بستگی دارد.
نگرانی تکاپوئی به نقل و انتقال زندگی، مهاجرت ها و مسائل دیگری از این قبیل بر می گردد.
نگرانی در سنین مختلف، انسان را تحت تأثیر قرار می دهد و حالت پیشرفته اش که به نام «دپرسیون» (افسردگی) موسوم است در نوجوانی، تظاهرات مختلفی را به وجود می آورد.
برخی از روان پزشکان معتقدند که :
در بسیاری از نوجوانان «دپرسیون» سبب می شود که آن ها دست به یک رشته ارتباط جنسی با دیگران (یا خود) بزنند. شاید می خواهد خود را با یک عمل جنسی، از افسردگی رهائی بخشد ولی بالعکس، هر رابطه جنسی احساس گناه و تقصیر او را بیشتر می سازد و در نتیجه مانند یک سیکل معیوبی این اعمال جنسی را تکرار می کند(31)
اضطراب و نگرانی، فرد را تحت فشار روانی خاصی قرار می دهد به گونه ای که او درصدد بر می آید به عاملی پناه ببرد و در پناه آن، خود را از فشار مذکور برهاند. زمانی که نوجوانی معیوب و آسیب دیده ای با اطرافیان و والدین خود باشد ترجیح می-دهد که به عوض پناه بردن به دیگری، به وجود خویش پناه ببرد و خود را تشفی بخشد. لذا گرایش های مقدماتی نوجوان به خودارضائی این گونه آغاز می شود و با تکرار این عمل بر اضطراب او افزوده می شود.
گفتگوهای روشنگرانه و دوستانه با نوجوانان، پیرامون ماهیت اضطراب ها، چگونگی عملکرد آن ها به ویژه شیوه های برخورد با نگرانی ها می تواند در کاهش پرسیون آنان و در نتیجه در تخفیف «خود ارضائی» آنان بسیار مؤثر واقع شود.

13- مشکلات دوران پرستاری
 

در تقسیم بندی مراحل رشد، معمولاً دوره ای را که از تولد شروع می شود و به سه سالگی ختم می گردد «دوره ی پرستاری» می گویند. این دوره بر حسب شرایط خاص کودک، حائز اهمیت زیادی است. کیفیت شیرخوارگی، تغذیه، تنظیم خواب کودک و نوع بازی های او می تواند در حیات جنسی کودک تأثیرهای زیادی بر جای گذارد.
نحوه ی خواباندن طفل از جمله ی مهم ترین مسائل است که باید مادران به آن توجه خاصی داشته باشند. برخی از مادران، طفل را به حالت «دمرو» روی پاهای خود می خوابانند و او را تکان می دهند. این کیفیت، موجب تماس عضو جنسی کودک با مادر شده و او راتحریک می کند. یا خواباندن کودک، دمرو در تخت یا رختخواب وی اگر به صورت عادت در آید، آثار سوئی در بر خواهد داشت. لذا در این سنین که کودکان بعضاً بی¬قرارند و بد می¬خوابند و نیاز به مساعدت مادر دارند، از هرگونه دمرو خوابانیدن کودک و نیز هر حرکتی که منجر به مالش و تماس دستگاه تناسلی کودک با بدن مادر، رختخواب و یا زمین شود باید خودداری شود و کودکان را از ابتدا به گونه ای عادت داد که به اصطلاح «طاقباز» بخوابند.
در تعلیم نظافت و طهارت کودک نیز باید دقیقاً توجه نمود که هنگام تطهیر کودک توسط یکی از والدین، بیش از اندازه دست آن ها با عضو جنسی کودک تماس حاصل ننماید و گرنه موجب احساس لذت در کودک شده و احتمالاً پایه گذار عادات نامطلوبی از قبیل دستکاری کودک و تماس با بدن و بالاخره استمناء خواهد شد. متأسفانه برخی از والدین برای سرگرم کردن کودک با آلت جنسی او بازی می کنند. این کار گر چه موقتاً طفل را مشغول می کند ولی آثار بسیار وخیمی در آینده در حیات جنسی کودک بر جای می گذارد، به گونه ای که جبران آن بعضاً دشوار خواهد بود. به این گونه والدین باید آموزش کافی داده شوند تا در این زمینه دچار لغزش و روش های غلط نگردند.
مورد دیگری که لازم است به آن اشاره کنیم، شیوه ی نامطلوب بعضی از والدین است که برای خندانیدن کودک، او را قلقلک می دهند. در واقع این عمل نوعی تحریک جنسی کودک محسوب می شود که نواحی حساس و تحریک زای بدن او از قبیل پهلوها، زیربغل ها و نواحی دیگر را هدف قرار می دهد و از نظر تربیتی بسیار زیان بخش و مضر است، زیرا این عمل کودک را تحریک می کند و او را مستعد تحریکات بدنی دیگری که شخصاً ممکن است عامل آن باشد می نماید و در حقیقت والدین ناآگاه با این عمل، احساسات خفته ی او را بیدار می کنند و در معرض تحریکات زودرس قرار می دهند.

14 – لباس نامناسب
 

عامل دیگری که در خود ارضائی کودکان و نوجوانان مؤثر است، استفاده از لباس های مناسب است. این مسئله به دو صورت می تواند مشکل آفرین باشد:
1- پوشانیدن لباس های جنس مخالف به کودک؛
2- پوشانیدن لباس های تنگ، چسبان و تحریک آمیز به آن.
در حالت اول، معمولاً والدینی به این کار مبادرت می نمایند که علاقه مند به داشتن فرزند از جنس دیگری هستند؛ مثلاً پسر دارند ولی شدیداً خواهان دختر هستند و یا بالعکس دختر دارند ولی شیفته ی فرزند پسرند و چون آرزوی آن ها تحقق پیدا نکرده است، با پوشانیدن لباس دخترانه بر اندام پسران و حتی آرایش دخترانه، سعی در تشفی ناکامی خود و آرزوی برآورده نشده دارند و بالعکس در مورد دختران پوشانیدن لباس پسرانه و فرم و آرایش پسرانه مطرح است.
این عمل در ایفای نقش و هویت جنسی، اختلال ایجاد می نماید و منجر به گرایش کودک به جنس مخالف می شود. از این رو توصیه می شود که والدین، فرزندان خود را به همان وضعیت و جنسیتی که هستند بپذیرند و در همان هویت خاص تربیت کنند و بر اساس دختر و پسر بودن، تربیت زن کامل و یا مرد کامل را در مورد آن ها اِعمال نمایند.
در حالت دوم، استفاده از لباس های تنگ و چسبان منجر به تحریک جنسی فرزندان می شود، به خصوص استفاده از شلوارها و لباس های نامناسب باعث نوعی جلب توجه نوجوان به اعضای بدن به ویژه دستگاه تناسلی می گردد.
علاوه بر این که لباس تنگ از نظر پزشکی برای بدن زیان آور است از حیث پرورش صحیح و حیات جنسی نیز آفاتی را به دنبال دارد، به این لحاظ انتخاب لباس مناسب در سنین قبل از بلوغ و دوران بلوغ یکی از وظایف حتمی والدین است.

15- نیمکت های مسئله آفرین
 

شکل قرار گرفتن دانش آموزان در کلاس درس و نشستن روی نیمکت های کلاس، یکی از مسائلی است که متأسفانه علیرغم اهمیت آن، توجه جدی و لازم به آن معطوف نشده است.
تردیدی نیست که ما از دوره ای سخن می گوییم که نوجوانان بیشترین استعداد تحریک پذیری را دارند. این تحریک پذیری به گونه ای است که نوجوان حتی با کمترین تماس بدنی و جسمی کاملاً تحریک می شود. وجود نیمکت های یکسره که دانش آموزان به حالت فشرده ای در کنار هم می نشینند (بخصوص کلاس های پر جمعیت) بیشترین زمینه را برای تحریک جسمی و جنسی آنان فراهم می کند. بهترین حالت نشستن در دبستان ها بخصوص در مدارس راهنمایی، استفاده از میز و صندلی های یک نفره است که هیچ گونه تماس بدنی بین دانش آموزان برقرار نمی شود.
لازم به یاداوری است که اولیای مدارس، علاوه بر مقطع راهنمایی و دبیرستان در سایر موارد نیز باید ترتیبی اتخاذ نمایند که نوجوانان از هرگونه عمل محرک دور بمانند. به ویژه کنترل در ساعات تفریح، خارج شدن دانش آموزان به صورت فشرده و ناگهانی از کلاس، در صف ایستادن ها، استفاده از استخرهای دسته جمعی برای دانش آموزان و سایر موارد که نظارت و مراقبت مدارس را می طلبد، از جایگاه خاصی برخوردار است.

16- تنبیه بدنی
 

از عوامل دیگری که به طور مؤثر در گرایش به «خودارضائی» نوجوانان نقش دارند، تنبیهات بدنی است که در مورد کودکان و نوجوانان اعمال می شود. در این گونه موارد، یافتن رابطه بین تنبیه بدنی و خودارضائی نخستین گام محسوب می شود.
یکی از صاحب نظران در این زمینه می نویسد: « تنبیه بدنی ضررهای جسمی و روحی فراوان دارد، به سهولت ممکن است کودکان را مبتلا به «سادیسم» یعنی جنون آزار و خون آشامی یا «مازوشیسم» – عکس سادیسم– یعنی تمایل به برده صفتی و رنجبری گرداند. بسیاری از کسانی که در بزرگی، دچار ناشادکامی ها و انحراف های جنسی شده اند، تنها در اثر کتک هائی بوده است که در کودکی خورده اند. «ژان ژاک روسو» نویسنده انقلابی قرن هیجدهم، در کتاب «اعترافات» خویش ضایعه ی نامیمون جنسی خود را که در اثر کتک خوردن از مربی خود ایجاد شده و برای همیشه وی را رنج می داده است، به وضوح شرح می دهد.»(32)
اعمال و تکرار تنبیه بدنی به رابطه ی قهر آمیز، بین والدین و کودک یا نوجوان منجر می شود و این امر آن ها را از هم دور و دورتر می کند.گسستن این پیوندها، نوجوان را در انزوا قرار می دهد و همان طور که قبلاً توضیح دادیم، انزوا بستر مساعدی برای رشد زمینه های انحرافات اخلاقی ، از جمله « خود ارضائی » است.
استاد «دکتر مهدی کی نیا» یکی دیگر از صاحب نظران که از دیدگاه جرم شناسی به مسئله نگریسته است، در زمینه ارتباط تنبیه بدنی و انحرافات اخلاقی و اجتماعی نوجوان می نویسد:«تنبیه کودک یا نوجوان او را به تنبیه معتاد می سازد و این خود موجب ریشه گرفتن انحراف «مازوشیسم» (تمایل به خودآزاری)در او می شود. تنبیه موجب عقب افتادگی و عدم رشد روانی و یا اختلال روانی می شود.
تنبیه، درسی است عملی برای پرخاشگری در حالت عصبانیت! کودک یا نوجوان می آموزد که برای فرونشاندن خشم خود، دیگران را بیازارد و به این ترتیب نهال انحراف سادیسم (تمایل به دیگر آزاری) در او کاشته می شود، یا دیگران را می آزارد یا از آزردن حیوانات لذت می برد. از این رو تنبیه موجب بروز کینه و تقویت حس انتقام جوئی می گردد و کودک از آن درس سنگ دلی و بی رحمی و قساوت قلب و شقاوت می آموزد. تنبیه اگر شدید و بی جا باشد ممکن است واکنش های شدیدی درپی داشته باشد؛ کودک و نوجوان از مدرسه یا خانه فرار می کند و به ولگردی رو می آورد و در دام باند بزهکاران گرفتار می شود. فرار ناشی، از عدم انطباق کودک با الگوی رفتار والدین و رو برتافتن از آن است.»(33)

17- بیماری های انگلی
 

در پاره ای از موارد کودکان و نوجوانان بر اثر عواملی مبتلا به نوعی بیماری انگلی می شوند. برخی از این بیماری ها، با خارش زیاد در موضع خاصی از بدن همراه است. به ویژه زمانی که این موضع دستگاه تناسلی کودک یا نوجوان باشد، مسئله حادتر می شود. خارش، ایجاد حساسیت می کند و حساسیت ها نیز منجر به تحریک جنسی کودک یا نوجوان می گردد. اگر چه در ابتدا هدف از خاراندن لذت جنسی نیست بلکه رفع تنش بیشتر مورد نظر است، لکن به مرور در اثر تکرار کودک یا نوجوان، از این کار نوعی لذت جنسی کسب می کند و در مواردی همچنان باقی می ماند. در این نوع موارد علاوه بر معالجه ی فرد از حیث بهداشتی، باید او را مورد مراقبت خاص روانی و اخلاقی نیز قرار داد تا ریشه این عادت نامطلوب به تدریج از بین برود.

18– نگاه نامحرم
 

اگر بگوییم که چشمان انسان، دروازه ورود تصورات و اندیشه های انسان است، گزاف نگفته ایم. در بیشتر موارد ابتدا چیزی را می بینیم و پس از آن مدت ها در آن زمینه فکر می کنیم و تخیلات خود را بر اساس آن می پروریم .
نگاه حرام، مواد اولیه و مصالح لازم تصورات و تخیلات بعدی را فراهم می کند، آن گاه نوجوان با استفاده از مناظر تحریک آمیزی که مشاهده نموده است، سفر بی پایان و خطرناکی را آغاز می کند و به نتایج مطلوبی می رسد. مقدمه تمامی رنج های روحی و آلام روانی، نگاه کنترل نشده و شهوت آلودی است که نوجوان را به مصیبت های بیشتری مبتلا می سازد.
در این زمینه بابا طاهر عریان مطلبی را به صورت گویا بیان نموده است:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند ، دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
در این جا منظور از خنجر همان «اراده» است که باید تقویت نموده و چشمان خود را تحت کنترل در آوریم تا درگیر این مشکلات نشویم. نیز در جای دیگر شاعر پیرامون چشم چرانی چنین بیان می نماید:
هرکه باشد نظرش در پی ناموس کَسان
پی ناموس وِی اُفتد نظر بُلهَوَسان
کسانی که دیدگان خود را نیز تربیت می کنند و آنها را در زمینه های صحیح به کار می گیرند، هیچ گونه شکوه ای از پیامدهای نگاه های سالم ندارند. بدیهی است کسانی که چشمان آن ها «هرزه گرد» و فاقد کنترل باشد همیشه دستخوش رنج های روحی و آلام درونی بی شماری خواهند شد که دیدگانشان از آنها تصویر برمی دارد.
روان شناسان، چشم چرانی را یک نوع انحراف روانی قلمداد کرده اند. این انحراف هرگاه در کسی وجود آید وقفه نخواهد داشت و هر لحظه بر میزان آن افزوده می شود. یک چشم چران هرگز با چند ساعت نگاه قانع نمی شود و کم کم در او یک حالت وحشیانه خاصی به وجود می آورد و به یک بیماری روانی به نام «واژوریسم» مبتلا می شود و کم کم مقدمه سادیسم¬ می-گردد. اصولاً اکثر بیماری های روحی جوانان، از این رهگذر آغاز می شود؛ زیرا چشم می بیند و به مصداق شعر قبل دل برای به دست آوردن آن فعالیت می کند و چون به جائی نمی رسد عامل عقده روانی می گردد.
هر نگاهی می تواند یکی از دو صورت را داشته باشد:
یا غدد داخلی را به ترشح مواد زائد وا می دارد و در خون مواد سَمّی جمع می کند و اعصاب را ملتهب می سازد و گاهی آدمی را برای ارتکاب جرم و گناهی بزرگ آماده می کند و در ارگانیسم بدن اثر شوم می گذارد.
یا به عکس، یک نگاه ممکن است ایجاد انبساط فرح نموده شخص را برای انجام کار نیک یا کشف اسرار طبیعت یا اختراع مهمی مهیا می سازد. بدترین نگاه ها که در ارگانیسم بدن اثر شوم و طولانی می گذارد و گاهی به عاشق پیشگی و تغییر روش زندگی و عدم تعادل منجر می گردد، نگاه شهوت انگیز است.
دیدن مناظر شهوت انگیز به خصوص برای جوانان که در زمان غلیان غریزه قرار دارند، بزرگترین مصائب را به بارمی آورد و به مقتضی «النظر سهم من سهام الشیطان»(34) (نگاه نامحرم تیری از تیرهای شیطان است.) تیری است که در کانون دل جا می گیرد و آتشی است که در خانه دل افروخته می شود و پیش از هر کس خود بیننده را می سوزاند.
غریزه جنسی، در موقعی که مناظر شهوت انگیز از قبیل تصاویر ننگین و فیلم های سکسی یا بدن های برهنه نیمه عریان در معرض دید انسان قرار داشته باشد، به صورت انقلاب جنسی در می آید که اگر مرتباً ارضاء نشود از نظر وارد شدن شوک های مکرر به مغز و قلب، بیماری های غیر قابل علاج را به وجود می آورد.
روان پزشکان در کسانی که مدتی گرفتار تحریکات جنسی بدون ارضاء شده بوده اند، بیشتر ناراحتی های عصبی و روان- تنی را ناشی از آن دانسته اند: (35)
1- دشواری در تنفس؛
2- درد در اطراف قلب؛
3- بالا رفتن تپش قلب؛
4- ضعف و خستگی و کوفتگی عمومی؛
5- درد و مالش معده؛
6- سردرد؛
7- هراس و دلهره از خطرات غیر قابل توصیف؛
8- بی قراری و ناآرامی؛
9- بی خوابی؛
10- کم اشتهائی؛
11- خستگی فکری و دماغی.
این ها و نظایر این آثار شوم، از ره آوردهای این کار ناروا و شنیع است.
قرآن کریم که راهنمای سعادت انسان هاست و رازهای آفرینش را می داند، شدیداً از این عمل جلوگیری می نماید و در این باره می فرماید: «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ... »(36)
ای پیامبر به مردم با ایمان بگوکه چشمان خود را نگاه دارند و خود را از کارهای زشت حفظ کنند. این کار برای پاکی ایشان بهتر است و خداوند به آنچه انجام می دهند، آگاه است. و به زنان با ایمان بگو که دیدگان خود را حفظ کنند و اندامشان را از کارهای زشت و ناپسند بازدارند و زینت و آرایش خود را جز آنکه به طور ناگهانی ظاهر شود آشکار نسازند.
سخنان پیشوایان معصوم (ع) ما، در این باره نیز این چنین است:
پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
« ما من عضوا الاوله نصیب من الزنا فزنا العین النظر و زنا الفم القبله و زنا الیدین المس»(37)
هر عضوی گناه و زنایی مناسب و در خور خود دارد، زنای چشم، نگاه و زنای لب، بوسه و زنای دست ها، لمس کردن است.
امام علی (ع) می فرماید: بهترین عبادت، چشم پوشی از محرمات خداست.(38)
نیز می فرماید: آنان (متقین) از آن چه خدا برایشان حرام کرده چشم پوشیدند.(39)
سئل الامیرالمؤمنین (ع): بما یستعان علی غض البصر. فقال (ع): بالخمود تحت السلطان المطلع علی سترک.(40)
از امیرالمؤمنین (ع) پرسیدند: به چه چیز می شود چشم را از مناظر شهوت انگیز پوشانید؟ حضرت فرمود: با تسلیم شدن و تحت نفوذ در آوردن خود برای خدائی که پنهان وآشکار را می داند.
چنانچه امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز فرموده اند: اگر جوانی زنی را دید و دلباخته او شد و حس کرد که در این راه ناتوان شده است اگر همسری ندارد، دو رکعت نماز بخواند، از فضل خدای خود در خواست نماید تا خداوند نیاز او را بر طرف سازد. (41)
روزی حضرت علی (ع) در جمع اصحاب نشسته بودند که ناگهان زن زیبائی از کنار آنها گذشت و برخی از مردان به وی چشم دوختند. حضرت فرمودند: چشم های این مردان نظر باز است و همین موجب هیجان (شهوت) آن ها می شود، پس هر وقت زنی را دیدید که شما را به تعجب انداخت سراغ همسر خود بروید که این نیز مانند همسر شماست.(42)
امام صادق (ع) می فرمایند: « النظرۀ بعد النظر تزرع فی القلب الشهوۀ و کفی بها صاحبها فتنه.»(43)
نگاه بعد از نگاه، تخم شهوت را در دل می پاشد و برای هلاکت و بدبختی صاحبش همان بس است.
امام صادق (ع) می فرمایند: « النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرۀ اورثت حسرۀ طویله.»(44)
نگاه کردن به مناظر شهوت انگیز، تیر زهر آلودی از تیرهای شیطان است (که دل انسان را مسموم می کند)و چه بسا یک نگاه، اندوه و حسرت طولانی برای انسان پدید می آورد.
در روایت دیگر فرموده اند: « والنظر لک و الثانیه علیک و لالک و الثالثه فیها الهلک.»(45)
نگاهی که بدون توجه و اراده از تو سر می زند، برای توست و نگاه دوم، به سود تو نیست، بلکه علیه توست و نگاه سوم، هلاکت و بدبختی است.
بوصیری مصری در قصیده معروف خود که از شاه کار های ادبیات اسلامی است ضمن پند و اندرزهائی می گوید:
النفس کالطفل ان تهمله شب علی
حسب الرضاع وان تعظمه ینفطم
یعنی نفس و روح انسان، همچون طفلی است که به پستان علاقه مند است، اگر او را به حال خود گذاری با همین میل باقی می ماند و روز به روز ریشه دارتر می شود و اگر او را از شیر بگیری به ترک پستان خو می گیرد.
دیگر می گوید:
النفس راغبه اذا رغبتها
واذا ترد الی قلیل تقنع
یعنی هر چه موجبات نفس را فراهم کنی بر رغبتش می افزائی ولی اگر او را به کم عادت دهی قناعت پیشه می کند.

19- نقصان محبت
 

خلأ عاطفی و روانی، راه را برای نفوذ انحرافات و گرایش های نامطلوب هموار می نماید و کمبودهای فوق نوجوان را آسیب پذیر می کند.
«هاد فیلد» به عنوان یک روان شناس نوجوان می نویسد: «از جمله علل روانی می توان افراط تحریک حسی یا جنسی را نام برد که کودک نمی تواند از آن در گذرد، اما رایج ترین علت روانی استمناء، نقصان محبت است. کودک و نوجوان چون از دیگران مأیوس و دل سرد شد به خود می گراید، به طوری که تمام عشق وی، متمرکز بر لذت جسمانی گردیده و میل شدیدی برای احساس این لذت حاصل می کند!».(46)

20- تأخیر در ازدواج
 

خداوند در قرآن می فرماید: « و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودۀ و رحمۀ انّ فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون».(47)
یکی از آیات الهی آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در بر او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار نمود در این امر برای مردم با فکرت ادله علم و حکمت حق آشکار است.
حضرت پیامبر (ص) فرمودند: هر کس در آغاز جوانی ازدواج کند شیطان که مأمور اوست فریاد می زند: واویلا دو ثلث دینش را از دستبرد من حفظ کرد و بیش از این بر عهده اش نیست که در ثلث دیگر نیز تقوا را رعایت کند.(48)
نیز حضرت (ص) فرمودند: اگر کسی (به خواستگاری دختر شما) آمد که از اخلاق و دینش راضی هستید او را تزویج نمائید؛ اگر چنین نکنید در زمین، فتنه و فساد، بزرگ خواهد شدو(49)
حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: اگر نبود آنچه از عمر درباره ی ازدواج موقت گذشت (و از آن نهی کرد.) جز انسان بدبخت سراغ زنا (انحراف جنسی) نمی رفت. (50)
ویل دورانت می گوید: ما نمی دانیم که مقدار فساد اجتماعی، معمول تأخیر ازدواج است، ولی ظاهراً بیشتر این مفاسد از تأخیر امر با برکت ازدواج ناشی می شود و حتی فساد پس از ازدواج نیز بیشتر محصول عادات پیش از ازدواج است.

عوامل اصلی تأخیر ازدواج جوانان
 

1- طولانی شدن دوران تحصیل؛
2- امکان ارتباط های نا مشروع؛
3- عدم تأمین نیازمندی های زندگی به طور دلخواه و هزینه های سنگین ازدواج؛
4- فقدان اعتماد پسران و دختران جوان نسبت به یکدیگر.

هفت خان ازدواج
 

1- توقعات نامحدود و رؤیائی: توقعات دختران از پسران، و پسران از دختران، و پدران و مادران از هر دو.
2- اشکال تراشی های بی مورد: بسیاری از پدران و مادران و اقوام و فامیل و اطرافیان، عامل این اشکال تراشی ها هستند.
3- مهریه های سنگین.
4- تشریفات زائد: مربوط به مراسم ازدواج و هزار گونه «مقدمات» و «مخلفات» و چشم و هم چشمی های کشنده.
5- ایرادگیری در هم طراز بودن و هم شأن بودن دو خانواده.
در این مورددر روایات آمده: «المؤمن کفو المؤمن».
هر فرد با ایمان واز خانواده و هر نژاد و طبقه ای که باشد، هم شأن فرد با ایمان دیگر است.
6- عشق های آتشین و غیر قابل کنترل و در عین حال حساب نشده.
7- وسواس خارج از حد و عدم اعتماد و ایمان، به عدم خیانت یکدیگر در آینده.
فوائد و آثار تربیتی فراوانی که مرتبط با مسائل جنسی است، بر ازدواج مترتب می شود که ذکر همه آن ها در اینجا امکان ندارد. ولی به برخی از آن ها اشاره می شود:
1-الگو شدن افراد متأهل برای افراد مجرد، در امر ازدواج؛
2- ترغیب و تشویق افراد مجرد، به تشکیل خانواده؛
3- رفع نیاز جنسی، در قالب صحیح قانونی و شرعی؛
4- کم شدن زمینه سوء استفاده جنسی، از کودکان و نوجوانان؛
5- رفع نیاز جنسی، بدون اضطراب و وحشت ناشی از ارضای غیر صحیح؛
6- مصون ماندن از بسیاری از امراض جنسی ناشی از روابط نابهنجار جنسی؛
7- برخوردار شدن از آرامش و سکون.

نتیجه گیری :
 

لازم به ذکر است که غیر از خود شخص، مسلماً اطرافیان، خصوصاً والدین، در انجام عمل خودارضائی از طرف فرزندشان نقش بسزائی دارند و همین طور که می توانند مضر باشند می بایست خود را در ترک فرزندشان از این عمل شنیع موظف بدانند.
البته متأسفانه امروزه معضل جدیدی پا به عرصه گذاشته که، دست کسی را که نمی گیرند هیچ، آن را هُل هم می دهند! یعنی به یک شخص بیمار که دچار خود ارضائی است نه تنها کمک نمی کنند بلکه گزارش شده که در دبیرستان ها ودانشگاه ها، هنگامی که شخص سالمی به مشاور آن مجموعه رجوع می کند و از تنش های روانی _شهوانی خود سخن می گوید و به قولی از مشاور کمک می خواهد، مشاور بدون هیچ احساس مسئولیتی شخص را ترغیب به خودارضائی می کند! و می گوید: با استمناء، این تنش را از خود دور نما!
مسلماً آن مشاور در دید این مُراجع فردی است تحصیل کرده. به همین دلیل، مُراجع در نزد خود، قبول کرده که آن شخص مشارو بیش از خودش می فهمد و در نتیجه در حد بندگی به حرفش گوش فرا خواهد داد و متأسفانه بدون هیچ شک و شبهه ای به سوی این عمل، گرایش پیدا خواهد کرد.
در اینجا مجال این کلام است که به صراحت گفته شود که، ما مسلمانیم ودین ما دین جامع و کاملی است. حال آیا میزان سنجش از نظر اسلام چیست؟
بله، درست است میزان سنجش در هر کاری کتاب خدا و احادیث و کلام معصومین (علیهم السلام) ماست.
ما نیز باید به کتاب خدا و احادیث معصومین (علیهم السلام) گوش فرا دهیم و پیرو امر و نهی آن ها باشیم.
بنده حقیر بدون هیچ خودرأئی چنین می گویم: مطمئناً دیدگاه دین، عکس این قضیه است و در قرآن و احادیث مذمت های زیادی نسبت به این عمل شده، که برای ما مفهومی جز حُرمت و نهی از این عمل ندارد.
در پایان، از دوستان عزیز خواهانیم که: خُدائی، بیائید خود را دُور نزنید! هر روز نگوئید: حالا، از فردا ترکش می کنم، بابا یک شب که هزار شب نمی شه!
بله، مطمئن باش با این اراده سُست، یک شب، هزار شب هم میشه!
منابع و مآخذ :
1- قرآن کریم.
2- امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، غررالحکم و دررالحکم، ترجمه محمد علی انصاری قمی، مهر آئین، 1378ه.ش.
3- امینی، ابراهیم، آئین تربیت، انتشارات اسلامی، تهران، 1368ه.ش.
4- استال، سیلوانس، آنچه که یک جوان باید بداند ؟، دکتر نصرت الله کاسمی، انتشارات تهران.
5- ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، موسسه اعلمی، 1425ه.ق.
6- برقی، احمد بن محمد، محاسن، دارالکتب الاسلامیه، 1370ه.ق .
7- دبس، موریس، بلوغ (چه می دانم؟)، حسن صفاری، انتشارات اعلمی.
8- دشتی، محمد، المعجم الفهرس لالفاظ نهج البلاغه، موسسه تحقیقاتی امیرالمومنین (ع)، 1376ه.ش.
9- سعدی، مصلح بن عبدالله، کلیات سعدی، انتشارات امیر کبیر، 1386ه.ش.
10- شرفی، محمدرضا، دنیای نوجوان، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1386ه.ش.
11- شرفی، محمدرضا، مراحل رشد و تحول انسان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1364ه.ش.
12- صاحب الزمانی، ناصر الدین، آن سوی چهره ها، عطائی، 1343ه.ش.
13- صاحب الزمانی، ناصر الدین، راز کرشمه ها، زریاب، 1378ه.ش.
14- صاحب الزمانی، ناصر الدین، جوانی پررنج، عطائی، 1344ه.ش.
15- طبرسی، رضی الدین ابی نصر الحسن بن الفضل، مکارم الاخلاق، دارالکتب الاسلامی، 1376ه.ق.
16 – طبرسی، حسین نوری، مستدرک الوسایل الشیعه، موسسه آل البیت لاحیاء الثرات، بیروت، 1987م.
17 – عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، مکتبه الاسلامیه، 1339ه.ق.
18- فلسفی، محمد تقی، گفتار فلسفی، دفتر نشر و معارف اسلامی، 1349ه.ش.
19 – فریده، مرتضی، الحدیث، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1366ه.ش.
20- کیهان نیا، اصغر، جوانان و ازدواج، نشر مادر، 1377ه.ش.
21- کرمانی، ابراهیم جعفر، نوجوانی، انتشارات چهر.
22- کی نیا، مهدی، مبانی جرم شناسی، مطبوعات دینی، 1373ه.ش.
23- محدث، جلال الدین، شرح غررو درر تمیمی آمدی، محمد علی انصاری، دانشگاه تهران، 1346ه.ش.
24- موسائی، میثم، چهل حدیث نگاه، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1369ه.ش.
25– هاد فیلد، روان شناسی کودک و بالغ، ترجمه مشفق همدانی، صفی علی شاه، 1366ه.ش.

پی نوشت ها :
 

1- مراحل رشد و تحول انسان، صص 193و194و221.
2- ر.ک: اصغر کیهان نیا، جوانان و ازدواج .
3 - بلوغ ( چه می دانم؟)، ص 62.
4 - ر.ک: کودک، ( گفتار فلسفی ) ، ج2، فصل 26 ، ص 351 تا 386.
5 - سوره نور، آیات 58و59و60.
6 - مکارم الاخلاق، ص 115.
7 - وسایل الشیعه، ج 5، ص 28.
8 - همان، ج 5، ص 28.
9 - مکارم الاخلاق، ص 115.
10 - همان، ص 115.
11 - وسایل الشیعه، ج5، 28.
12 - همان، ص 16 .
13 - مکارم الاخلاق، ص 115.
14 - کلیات سعدی .
15 - وسایل الشیعه، ج 5، ص 28.
16 - وسایل الشیعه، ج 20، ص 134.
17 - همان، ج 5، ص 28.
18 -همان، ج14، ص 94.
19 - الحدیث، ج 2، ص 348.
20 - آئین تربیت، ص 338.
21 - مراحل رشد و تحول انسان، صص 193 و 194.
22 - غرر الحکم و درر الکلم، فصل 77، ص 681.
23 - همان منبع .
24 - روانشناسی کودک و بالغ، ص 327.
25 - همان منبع، ص 328.
26 - آنچه که یک نوجوان باید بداند؟، ص 173.
27 - بلوغ ( چه می دانم )، ص 63.
28 -آن سوی چهره ها، ص 26.
29 - همان منبع، ص 27.
30 - همان منبع، صص 27و28.
31- نوجوانی، ص 67.
32 - راز کرشمه ها، صص 227و228.
33 - مبانی جرم شناسی، ج2، صص 1196و1197.
34 - وسایل الشیعه ( به نقل از گناهان کبیره، ج1، ص 237 ).
35 - جوانی پر رنج، ص 235.
36 - سوره نور، آیات 30و31.
37 - وسایل الشیعه، ابواب مقدمات نکاح و آدابه، باب 104، حدیث 2.
38 - شرح نهج البلاغه، ج 12، ص 117.
39 - معجم الالفاظ نهج البلاغه، خطبه 193/3.
40 - محاسن برقی،ص 86.
41 - چهل حدیث نگاه، ص 47.
42 - المعجم الفهرس الالفاظ نهج ابلاغه، حکمت420.
43 - وسایل الشیعه، ج 14، ص 139، حدیث 6.
44 - همان منبع .
45- وسایل الشیعه، باب 104، حدیث 7.
46 - روان شناسی کودک و بالغ، صص 226 و 327.
47 -سوره روم، آیه 21.
48 - مستدرک وسائل الشیعه، ج2، ص 530.
49 - وسائل الشیعه، ج 14، ص 51.
50 - شرح نهج البلاغه، ج 12، ص253.