احزاب سياسى رژيم صهيونيستى (2)


 

نویسنده : احمد خليفه
ترجمه : عبدالكريم جادرى




 

اردوگاه چپ گرايان
 

اردوگاه چپ گرايان هم اكنون به معنى متعارف كلمه شامل احزاب زير مى شود: حزب كارگر با گرايش هاى گوناگون اعضاء و هوادارانش از ميانه روى گرفته تا چپ گرايى .
گروه ميرتس مركب از سه حزب شينوى (ليبرال )، مبام (چپى ) و راتس ‍ (ميانه رو) كه در آخرين انتخابات كنست (سال 1992) با ليست واحدى شركت كرد. احزاب متشكله ى اين گروه در كنست كنونى به صورت هماهنگ و از طريق كميته هايى مشترك فعاليت مى كنند.

حزب كارگر
 

حزب كارگر (يا مفليغت هعفودا هيسرئيليت ) يك حزب سوسيال دموكرات صهيونيستى است كه در سال 1968 با اتحاد سه حزب كارگرى مباى ، احدوت هعفودا- بوعالى تسيون و رافى تشكيل شد. در حال حاضر شيمون پرز رهبر اين حزب است . پرز به دنبال ترور اسحاق رابين رهبر قبلى حزب كارگر ( و نخست وزير) در اواخر سال 1995، جايگزين وى در رهبرى حزب و نخست وزير اسرائيل شد.(1)
حزب كارگر از بدو تشكيل در سال 1968 تا سال 1992 با نام معراخ (تجمع كارگرى ) در انتخابات كنست شركت كرد. معراخ در سال 1969 با اتحاد دو حزب كارگر و مبام بوجود آمد و در سال 1984 منحل شد. حزب كارگر را مى توان ادامه ى حزب سابقه دار و معروف مباى دانست . زيرا بدنه ى اصلى حزب احدوت هعفودا- بوعالى تسيون (يكى از احزاب مؤ سس حزب كارگر) را گروهى تشكيل مى داد كه در سال 1944 از حزب مباى منشعب شد. همچنين حزب رافى (ديگر حزب مؤ سس حزب كارگر) در اصل عبارت از گروهى بود كه در سال 1965 به رهبرى ديويد بن گوريون از حزب مباى جدا شد. شاخص ترين بنيانگذاران حزب كارگر عبارتند از: ليوى اسكول ، گولدا مئير و بنحاس سابير (از حزب مباى )، اسرائيل گليلى ، يگال الون و اسحاق بن هارون (از احدوت هعفودا) و موشه دايان و شيمون پرز (از حزب رافى ) و اسحاق رابين كه در سال 1968 و پس از پايان يافتن دوره ى خدمت در ارتش به حزب كارگر پيوست .
حزب كارگر (با نام معراخ) در انتخابات كنست هفتم و هشتم (در سال هاى 1969 و 1973) موفق شد موقعيت برتر حزب مباى را در ميان همه ى احزاب حفظ كند. حزب مباى با برترى كه داشت همواره در راءس ‍ حكومتهاى ائتلافى كه با نظر خود او تشكيل مى شدند، قرار داشت و پست هاى اصلى در كابينه ، دولت ، كنست و آژانس يهود در تصرف او بود. ولى در انتخابات كنست نهم (در سال 1977) حزب كارگر با تحمل شكستى سنگين ، ناگزير به ترك قدرت و پيوستن به احزاب معارض شد و دست راستى ها به رهبرى حزب ليكود براى نخستين بار در تاريخ اسرائيل زمام امور را به دست گرفتند.
در انتخابات كنست در سال هاى 1984 و 1988، موقعيت حزب به نسبت بهتر شد و در وضعيتى تقريبا همسان با حزب ليكود از حيث امكان تشكيل كابينه قرار گرفت و به همين دليل دو حزب ناگزير به تشكيل كابينه ى وحدت ملى پس از اين انتخابات شدند. در سال 1990 و با خروج حزب كارگر از كابينه ى ائتلافى ، ديگر چيزى به اسم كابينه ى وحدت ملى نمايد ولى حزب ليكود با ائتلاف با احزاب مذهبى و احزاب افراطى دست راستى در راءس كابينه به كار خود ادامه داد.
هر چند حزب كارگر در انتخابات سال 1992 بيش ترين تعداد كرسى هاى كنست را از آن خود كرد و توانست در راءس كابينه قرار گيرد( و به تبع آن انتقال حزب ليكود به جبهه ى مخالفين )، ولى اكثريت شكننده اى كه اين حزب در كنست فعلى دارد، نمى تواند زياد مايه ى اطمينان خاطر او باشد.
حزب كارگر مانند ساير احزاب ، از بدو تاءسيس با مشكلات حادى روبرو بوده و اختلافات داخلى بر سر مسايل سياسى ، اجتماعى يا سازمانى و يا رقابت بر سر رهبرى ، اين حزب را بارها به لرزه در آورد. بر اثر اين لرزه ها تعدادى از رهبران شاخص حزب از جمله موشه دايان ، لوفا الياف ، شولاميت الونى و يوسى سريد در فواصل زمانى مختلفى ، حزب را ترك كردند. اين عده پس از خروج از حزب كارگر همچنان به عنوان رهبران سياسى بارزى محسوب مى شدند و بيش تر آنان اقدام به تشكيل احزاب تازه اى نمودند كه به جز حزب راتس كه شولاميت الونى آن را بنيانگذارى كرده است ، بقيه منحل شدند. آخرين بارى كه حزب كارگر با مشكل حادى روبرو شد، در اوريل سال 1994 بود. در آن زمان عده اى از اعضا و فعالان حزب (از جمله 3 عضو كنست ) به رهبرى حييم رامون بر اثر اختلاف در مورد امورى مربوط به هستدروت ، از رهبرى حزب سرپيچى كردند و در انتخابات مه سال 1994 هستدروت ، ضمن ارايه ليست انتخاباتى جداگانه اى با رهبرى رامون ، به رقابت با حزب كارگر پرداختند. در اين انتخابات ، رامون و طرفدارانش به پيروزى رسيدند و بدين ترتيب توانستند به سلطه ى مداوم تقريبا 70 ساله ى حزب كارگر بر هستدروت پايان دهند. به دنبال ارايه ليست مستقل رامون ، رهبرى حزب كارگر مبادرت به اخراج گروه ناراضيان از حزب كرد ولى سه عضو ناراضى كنست را همچنان جزو گروه پارلمانى حزب ابقاء نمود اما چند ماه بعد تصميم به اخراج آن گروه را پس گرفت . پس از ترور اسحاق رابين (نخست وزير در سال 1995) رامون (همراه با ساير افراد گروه ناراضى ) به حزب بازگشت و وزارتخانه ى كشور را در كابينه اى كه پرز پس از ترور رابين تشكيل داد، عهده دار شد.(2)
از لحاظ ديدگاه سياسى كلى ، حزب كارگر خواهان صلح با فلسطينيان و كشورهاى عربى است . صلح مورد نظر حزب كارگر مبتنى بر يافتن يك راه حل وسط منطقه اى (هم براى سرزمين هاى اشغالى فلسطين (3) و هم براى بلندى هاى جولان ) با استناد به قطعنامه هاى 242 و 338 شوراى امنيت سازمان ملل (آن طور كه اين حزب تفسير مى كند) است همچنين اين حزب با الحاق كامل يا عقب نشينى كامل از مناطق اشغالى مخالف است . در آخرين انتخابات پارلمانى ، برجسته ترين نكات برنامه ى انتخاباتى حزب كارگر در زمينه ى مسايل سياسى عبارت بود از:
در خصوص فلسطينيان : آمادگى براى مذاكره با “شخصيت ها و تشكيلاتى از فلسطينيان كه اسرائيل را به رسميت مى شناسند، با تروريسم مخالفند و قطعنامه هاى 242 و 338 شوراى امنيت را قبول دارند”؛ حل گام به گام مشكلات موجود؛ شركت دادن اردن در مذاكرات حل نهايى با هدف دستيابى به توافقى درباره ى “نوعى حاكميت سياسى مشترك ميان اردن و فلسطين (و نه كشور مستقل فلسطينى در كرانه ى غربى رود اردن ) كه براى همكارى گسترده با اسرائيل آمادگى داشته باشد”؛ باقى ماندن شهر بيت المقدس به طور كامل تحت حاكميت اسرائيل ؛ تاءكيد بر اينكه : “دره ى اردن و شمال غرب بحرالميت (تحت حاكميت اسرائيل ) مرزهاى امنيتى دولت اسرائيل را تشكيل مى دهند.”؛ باقى ماندن بعضى مناطق حياتى در دست اسرائيل مانند حومه ى شهر بيت المقدس و غوش عتسيون ، كه اكثريت جمعيت آنها غير عربند؛ توقف عمليات شهرك سازى به جز در نواحى بيت المقدس و دره ى رود اردن و تضمين عدم تعرض به شهرك هاى واقع در مناطقى كه اسرائيل از آن عقب نشينى خواهد كرد و همچنين تضمين سلامت و امنيت ساكنان آنها؛ حل مشكل آوارگان فلسطينى در خارج از مرزهاى اسرائيل .
در خصوص سوريه : ايجاد يك راه حل وسط منطقه اى ؛ ادامه ى حضور نظامى و غير نظامى (شهرك هاى يهودى نشين ) اسرائيل در بلندى هاى جولان (اسرائيل سال هاست اين منطقه را ضميمه كرده و آن را مطابق قوانين خود اداره مى كند)؛ تقويت شهرك هاى موجود در بلندى هاى جولان و احداث شهرك هاى جديد (در صورت تصويب دفتر سياسى و نمايندگان اين حزب در كنست )؛ تضمين امنيت اسرائيل از طريق اقدامات گوناگون مانند: خلع سلاح بسيارى از مناطق (مناطق وسيع )، ايجاد حايل ميان نيروهاى طرفين و كاهش حجم نيروها.
در خصوص لبنان : امضاى معاهده ى صلح با لبنانى مستقل و داراى حق حاكميت ، آزاد از سلطه ى نظامى سوريه و خالى از هرگونه نيروى نظامى بيگانه و تروريستى ؛ اقدامات امنيتى شامل توقف كليه ى عمليات تروريستى و جلوگيرى از شروع مجدد آن (تا امضاى معاهده ى صلح )؛ ادامه ى دفاع از مرزهاى شمالى اسرائيل از طريق ادامه ى حضور نيروهاى اسرائيل در منطقه ى اشغالى جنوب لبنان و چند اقدام امنيتى اساسى ديگر.
در زمينه ى مسايل اقتصادى و اجتماعى ، حزب كارگر در برنامه ى انتخاباتى اش خواهان “اقتصادى مختلط رقابتى ، مركب از سه بخش خصوصى ، دولتى و عمومى هستدروتى كه بر اساس اصول اقتصاد و تجارت و به دور از هرگونه تبعيض اداره شود و همگان به طور يكسان از آن بهره گيرند” شد. حزب كارگر در برنامه اش تعهد كرد در صورت پيروزى در انتخابات ، كابينه اى كه تشكيل مى دهد، كم ترين دخالت را در فعاليت هاى عادى و مستقيم اقتصادى داشته باشد و براى خصوصى سازى طرح هاى اقتصادى تلاش كند. در اين برنامه همچنين بر لزوم تداوم خدمات اجتماعى و درمانى دولت و بخش عمومى به شهروندان تاءكيد شد.
حزب كارگر از بدو تاءسيس در درون خود همواره با منازعه ى دو جناح كبوترها و بازها در مورد خط مشى حزب در خصوص سرزمين هاى اشغالى و صلح با فلسطينيان و كشورهاى عربى روبرو بوده است . در كنگره ى حزب در سال 1991 و به منظور آمادگى براى انتخابات كنست در سال بعد (1992)، برنامه ى سياسى بازها مورد تاييد قرار گرفت . اين امر نشان مى دهد كه در آن زمان ، موازنه ى قوا به ويژه در ارتباط با موضوع بلندى هاى جولان بيش تر به نفع بازها بود. ولى بعدها اين وضع تغيير كرده و در انتخابات داخلى حزب كه با هدف برگزيدن نامزدهاى حزب براى انتخابات كنست صورت گرفت ، رهبران جناح كبوترها از حيث تعداد نامزدهاى انتخاب شده و شمار آراء به دست آمده ، از رهبران جناح بازها پيشى گرفتند. اين پيش گرفتن پس از پيروزى حزب كارگر در انتخابات پارلمانى سال 1992 در تركيب كابينه و موضع آن در قبال مذاكرات صلح با فلسطينيان و كشورهاى عربى كه بعضا با برنامه ى انتخاباتى حزب مخالف بود، انعكاس يافت . در نيمه ى سال 1994 منازعات دو جناح (كبوترها و بازها) از سر گرفته شد. در آن زمان سران جناح بازها و در راءس آنان افيغدور كهلانى ، اقدام به تشكيل گروهى بنام “راه سوم “ با هدف جلوگيرى از عقب نشينى اسرائيل از مناطقى كه در برنامه ى انتخاباتى ؛ آشكارا از آن نام برده شد؛ اعم از بلندى هاى جولان يا كرانه غربى ، نمودند. در مقابل ؛ سران جناح كبوترها با تشكيل گروهى مخالف ، خواهان اصلاح مندرجات برنامه در خصوص عقب نشينى از جولان و بعضى نقاط كرانه ى غربى و پايان دادن به مخالف حزب با تشكيل دولت مستقل فلسطين در آينده شدند.
از لحاظ پايگاه حزبى و انتخاباتى ، حزب كارگر، نماينده ى منافع و (يا) آمال و آرزوهاى سياسى طيف وسيعى از جامعه ى اسرائيل از طبقات و قشرهاى گوناگون بوده و از پايگاه انتخاباتى بسيار گسترده اى برخوردار مى باشد.
هر چند اين حزب هنوز هم خود را يك حزب سوسياليستى چپ گرا مطرح مى كند، ولى در انتخابات طبقه ى متوسط بيش تر به اين حزب راى مى دهد و نه به حزب ليكود. همچنين اين حزب در ميان طبقه ى كارگر مزدبگير از مقبوليت كم ترى برخوردار است . علت اين امر اساسا به نحوه ى راى دادن در انتخابات سراسرى از سال 1977 (كه به سال “كودتاى سياسى “ به دليل به قدرت رسيدن حزب ليكود براى نخستين بار معروف است ) به بعد است . اغلب يهوديان غربى كه به طور كلى قشرهاى بالاى جامعه ى اسرائيل را تشكيل مى دهند، تمايل دارند به نفع حزب كارگر راى دهند در حالى كه اكثريت يهوديان شرقى كه اجمالا جزو قشرهاى پايين جامعه اند، به نفع ليكود و احزاب دست راستى راى مى دهند. همچنين حزب كارگر از حمايت و تاييد بيش تر اعضاى كيبوتس كه تحت سيطره ى اين حزب است ، برخوردار مى باشد.
ساختار سازمانى حزب تشكيل مى شود از: كنگره كه عالى ترين ارگان تصميم گيرى بوده و هر چند سال يكبار تشكيل جلسه مى دهد، كميته مركزى بالاترين ارگان تصميم گيرى كه در فاصله هر دو اجلاس كنگره ، اعضايش سالى چند مرتبه گرد هم مى آيند، دبيرخانه كه مسوول اجراى مصوبات كنگره ، كميته مركزى و اداره امور احزاب است و بنا به ضرورت جلسه تشكيل مى دهد و بالاخره دفتر سياسى كه بالاترين بازوى اجرايى حزب مى باشد.
در سال هاى اخير، حزب كارگر، نظام انتخابات مقدماتى را به منظور انتخاب رهبر و كانديداى حزب براى نخست وزيرى و نامزدهاى انتخابات پارلمانى و تعدادى از پست هاى مهم حزبى و دولتى پذيرفته است .
با اين كار حزب گام مهمى به سوى دموكراسى و پايان دادن به انحصار طلبى و تسلط عده اى خاص بر رهبرى حزب برداشته شد و جوانان شايسته و كارآمد و آن عده از اعضاى حزب كه سال ها بود حقشان تضييع مى شد، فرصت يافتند تا موقعيت خود را در حزب بهبود بخشند و به پست هاى حساس دست يابند.
نام اعضاى حزب كارگر حاضر در كابينه (در اواخر سال 1995)، شيمون پرز نخست وزير و وزير دفاع ، ايهود باراك ، ابراهام شومط، اسرائيل كيسار، ميخاحريش ، داويد ليبايى ، موش شاحل ، بنيامين بن اليعيزر، اورانمير، شيمون شيتريت ، عوزى بر عام ، يعقوب تسار، افرايم سينه ، جيم رامون و يوسى بيلين .
تعداد نمايندگان حزب كارگر در كنست هفتم (1969) 47 نفر ار مجموع 56 نفر از معراخ ، كنست نهم (1977) 28 نفر از مجموع 32 نفر از معراخ ، كنست دهم (1981) 40 نفر از مجموع 47 نفر از معراخ ، كنست يازدهم (1984) 38 نفر از مجموع 44 نفر از معراخ ، كنست دوازدهم (1988) 39 نفر و كنست سيزدهم (1992) 44 نفر.

پی نوشت ها :
 

1- پس از شكست حزب كارگر در انتخابات پارلمانى سال 1996 در برابر حزب ليكود، شيمون پرز از رهبرى اين حزب كنار گذاشته شد و ايهود باراك رييس سابق ستاد نيروهاى مسلح رژيم صهيونيستى به رهبرى اين حزب برگزيده شد. حزب كارگر در انتخابات زود هنگام سال 1999 از رقيبش ، حزب ليكود، پيشى گرفت و باراك به نخست وزيرى اسرائيل انتخاب شد...م .
2- رامون هم اكنون وزير مشاور در كابينه ى ايهود باراك مى باشد - م .
3- بايد توجه داشت كه به آن بخش از خاك فلسطين كه پس از جنگ سال 1967 (جنگ 6 روزه ) به اشغال رژيم صهيونيستى درآمده است ، سرزمين ها يا مناطق اشغالى گفته مى شود- م .