ریشه های اعتقادی سه نظام دموکراسی، دیکتاتوری و ولایت فقیه


 

منبع : راسخون




 



نویسنده : وحیدقربانی



چکیده
 

در این مقاله به بررسی ریشه های اعتقادی نظام های دموکراسی ٬ دیکتاتوری و ولایت فقیه ٬ از منظر کلام اسلامی و در فرایند تصمیم گیری، پرداخته ایم.
تفاوت هر یک با دیگری و ضرر و زیان هایی که بعضی از این نظام ها دارند را بیان کرده ایم .
هر یک از ما انسان ها٬ شاید تا به حال به این فکر کرده باشیم ٬ اراده ما تا چه اندازه، در جامعه ای که در آن زندگی می کنیم ، تاثیر دارد ؟
آیا نظام ما ، به اراده مردم هم با دید مثبت نگاه می کند ؟
آیا اعتقاد ما در حرکت دهی به جامعه ای که در آن زندگی می کنیم ، تاثیر گذار است ، اگر تاثیر گذار است ، میزان تاثیر گذاری آن چقدر است؟
آیا خداوند در هدایت و کج روی انسان ها و اراده آنها ، تاثیر می گذارد ؟
و ده ها سوال دیگر که ذهن خواننده محترم را به خود مشغول کرده است ٬ که امیدوارم در این مقا له به آن جواب داده شود .
در این مقاله سعی شده به منابع اصلی ودست اول ٬ رجوع شود ٬ تا تحقیق متقن تر وبهتری ارائه گردد وخواننده محترم با ااطمینان بیشتری به مطالعه مقاله٬ بپردازد . طبق تحقیقاتی که صورت گرفت٬ به این نتیجه رسیدیم که نظام ولایت فقیه٬ برترین نظام هاست؛ چراکه حکومت، بایستی به گونه ای باشدکه هم مظهردین، وهم مظهر عواطف، خواست واراده مردم قرارگیرد . وقتی ولایت فقیه، درجامعه ای وجود داشت این دومعنا، تامین شده است . ازطرفی یک نظام باید با هدایت الهی واراده مردمی اداره شود وپیش رود . اشکال کار نظام های دنیا این است که یاهدایت الهی درآن نیست، مثل به اصطلاح دموکراسی های غرب که اراده مردمی، علی الظاهرهست، اماهدایت الهی راندارند یا اگرهدایت الهی رادارند، اراده مردمی درآن نیست ویا هیچکدام ازاین دو، یعنی نه هدایت الهی ونه اراده مردمی راندارند، به عبارتی نه مردم درشئودن کشوردخالت و رای و اراده ای دارند و نه هدایت الهی وجود دارد .
اما با لطف و عنایت خداوند، نظام ولایت فقیه، هم هدایت الهی و هم اراده مردمی در آن گنجانده شده است .

الف. شرح واژه های کلیدی
 

١.اعتقاد : یک سلسله بینش های کلی هماهنگ درباره پروردگاروانسان و تاثیراراده هر یک بردیگری .
٢.حکومت: آنچه که برپایه ضعف افراد،بناشده وافرادبرای حفظ خویشتن از خطرافراد دیگر ٬ محتاج به کمک دولت اند . (١)
٣.نظام دموکراسی: حکومت مردم به دست مردم و برای مردم.(٢)
۴.نظام دیکتاتوری: نظامی که درآن یک فردیا یک گروه کوچک یا یک حزب درباره زندگی،آزادی وتعیین سرنوشت مردم کشوری معین ، ازاختیاراتی تام برخوردار است . (3)
۵.نظام ولایت فقیه : نظامی که شخص عالم به سیاست های دینی و برقرار کننده عدالت اجتماعی ، در میان مردم بوده، طبق اخبار، جانشین پیامبر خدا(صل الله علیه واله) می باشد و مجاری امور و احکام و دستورات ، به دست او صورت می پذیرد.(4)

ب. اهمیت و ضرورت پژوهش
 

عقاید و اندیشه های بنیادی ، پایه واساس هر نظام ارزشی و هر ایدئولوژی منسجم را تشکیل می دهد و آگاهانه یا نیمه آگاهانه ٬ در شکل گیری رفتا ر انسان ها ٬ اثر می گذارد.
از این روی٬برای برقراری وتحکیم نظام ارزشی و رفتاری اسلام باید مبانی عقیدتی آن٬ که ریشه های این درخت تنومند و پر برکت بشمار می رود در دلها پا برجا گردد تا همواره میوه های شیرین وگوارایش را ببار آورد و سعادت و خوشبختی دو جهان را تامین کند. به همین جهت ،دانشمندان اسلامی از نخستین قرن ظهور اسلام به تبیین عقاید اسلامی در شکل های گوناگون و با شیوه های مختلف پرداخته اند و از جمله ،علماء کلام ،کتاب های کلامی را در سطح های متفاوت تدوین کردند. در عصر جدید هم ،با توجه به شبها ت نو ظهور کتاب های عقیدتی مختلفی نوشته و در دسترس همگان قرار داده شده است .
در این نوشتار هم ،یکی از عقاید بشری مطرح،مورد بررسی ،نقد و پژوهش قرار گرفته است . مطالعه این مقاله به خواننده کمک می کند تا مبنای عقیدتی خود نسبت به خدا و جهان هستی را بر چه پایه ای٬ بنا گذارد.
هم چنین شخص می فهمد که چه مقدار در جامعه خویش، نقش دارد تا طبق آن رفتار خود را تنظیم نماید و یا به عبارتی، اراده انسان تاچه مقدار تاثیر درجامعه ای که در آن زندگی می کند، دارد ؟

ج. پیشینه پژوهش
 

١.حضرت امام خمینی (رحمه الله) در مورد ولایت فقیه ،این چنین ابرازمی دارند که :
( موضوع ولایت فقیه ،فرصتی است که راجع به بعضی امور ومسائل مربوط به آن صحبت شود.ولایت فقیه ازمو ضوعاتی است که تصور آن ٬موجب تصدیق می شود و چندان به برهان احتیاج ندارد.ائمه وفقها ی عادل موظفند که از نظام و تشکیلات حکومتی برای احکام الهی و برقراری نظام عادلانه اسلام و خدمت به مردم استفاده کنند. صرف حکومت برای آنان جز رنج و زحمت چیزی ندارد ٬منتها چه بکنند ٬ مامورند انجام وظیفه کنند. موضوع ولایت فقیه ٬ ماموریت و انجام وظیفه است. )(5)
٢.آیت الله سبحانی ٬در مورد ولایت فقیه ٬این چنین ابراز می دارند که :
( وجود این عنصر در رسمی بودن انتخاب ها و گزینش ها به معنی نادیده گرفتن آراعمومی ،یا قاصر شمردن توده مردم نیست ،بلکه لازمه (مکتبی بودن)حکومت است و هیچ حکومت مکتبی ٬ حتی حکومت های مادی ٬ مانند(مارکسیسم)بدون سرپرستی یک شخص مکتبی که از رموز و زوایای مکتب ، آگاه است ، صورت نمی پذیرد ، تا چه رسد به حکومت الهی و اسلامی ، که باید در چهار چوبه مکتب به وجود آید و شکل بگیرد و جریان پیدا کند و طی تمام این مراحل ، بدون سرپرستی فقیه جامع الشرایطی که از خصوصیات مکتبی بودن حکومت ٬ آگاه است ٬ انجام نمی پذیرد.(6)
٣.در کتاب (حکومت دینی) در مورد رژیم استبدادی ٬ این چنین بیان شده است که:
(خود خواهی ٬ خود کامگی ٬ شخص مداری ٬ شخص پرستی ٬ زور مداری ، قانون گریزی ، مسئولیت گریزی و بی اعتنایی به خواست و مشارکت ستیزی٬ که خصلت های اساسی رژیم های استبدادی است با سرشت و ماهیت حکومت دینی ٬ سازگاری ندارد ٬بلکه اساسا یکی از فلسفه های مهم حکومت دینی ، مبارزه با ظلم و استبداد است.)(7)
۴.در کتاب (ولایت فقیه ٬ سایه حقیقت عظمی ) در مورد آزادی و اطاعت ، بیان شده است که :
( انسان ، تنها در برابر ذات اقدس حق ، باید تسلیم باشد ، و بنابراین ، هیچ انسانی هم حق ندارد انسان های دیگر را به تسلیم در برابر خود مجبور کند و ما از این اصل اعتقادی ، اصل آزادی بشر را می آموزیم که هیچ فردی حق ندارد ، انسانی و یا جامعه وملتی را از آزادی محروم کند ، برای او قانون وضع کند ، رفتار و روابط او را بنابر خواسته ها و امیال خود ، تنظیم کند . )(8)
در کتاب (شریعت و حکومت ) بیان شده است که :
وجود قدرت حاکمه اعم از اسلامی و غیر آن ٬نباید مورد تردید قرارکیرد٬ زیرا وجود آن یک واقعیت عینی و ثابت در تمام حکومت های جهان امروز و گذشته است .
از طرفی مقتضی تشریع حکومت اسلامی در اصل ٬ ثابت ٬ و مانع آن یعنی ٬ سلب اختیار ٬ مفقود است و تشکیل حکومت اسلامی ترکیبی از تشریع الهی و پذیرش مردمی است ؛ بدین معنا که شارع مقدس ٬ مقام ولایت امر را همچون مقام نبوت ٬ به نبی اکرم ( صل الله و علیه و آله ) و سپس مقام امامت رابه امامان معصوم ( علیهم السلام ) عنایت فرموده است و مردم مکلفند که آن را بپذیرند و به اجرا در آورند .(9)

د. سوالات پژوهش :
 

١.آیا اعتقاد به تفویض ٬ در شکل گیری نظام سیاسی دموکراسی مو ثر است ؟
٢.آیا اعتقاد به جبر ٬ در شکل گیری نظام سیاسی دیکتاتوری موثر است ؟
٣.آیا اعتقاد به امر بین الامرین ٬ در شکل گیری نظام سیاسی ولایت فقیه موثر است ؟
۴.رابطه بین اراده ما با خدا از کدام نوع جبر ٬ تفویض و امر بین الامرین می باشد ؟
۵.در تعیین سر نوشت جمعی انسان ها ٬ چقدر خداوندو خود شخص ٬ نقش دارند ؟

ه. روش تحقیق :
 

روش ما ٬ کتابخانه ای است ٬ که از طریق بررسی و مطالعه آثار ومتون موجود پیرامون موضوع ٬ صورت گرفته است . لذا به صورت یا دداشت برداری و جمع آوری مطالب ٬ بررسی و تنظیم آنها ٬ تدوین این نوشتار ٬ انجام شده است.

مقدمه :
 

جبر و اختیار به عنوان آمو زه ای مهم از نخستین مباحث عقاید اسلامی و از اولین موضوعات و نوشته ها ی به جا مانده از متکلمان مسلمان سهم زیادی از بحث های کلامی را از آغاز پیدایش این شاخه از دانش دینی به خود اختصاص داده است . حکیمان مسلمان و عارفان حوزه اسلام نیز در موضوعاتی از قبیل علم و فعل خدا به این مسئله توجه شایسته داشته اند .اما متکلمان با برداشت خویش از تعدادی از آیات قرآن کریم ، به دو دیدگاه متقابل رسیدند که عموما از آنها به جبر و تفویض نام می برند .
در این میان اندیشمندان شیعه با مدد از روایات پیشوایان معصوم (علیهم السلام) خویش نگاه سومی را به مساله داشته اند که با نام کلی (( امر بین الامرین )) از آن یاد می شود .
تعریف دقیق جبر و اختیار ٬ رابطه آن با سرنوشت آدمی ٬ ارتباط آن با قضا و قدر ٬ تاثیر عظیم این آموزه ها در ایجاد مرز فکری میان سه گرایش کلامی مهم ( معتزله ، اشاعره و شیعه ) بررسی تطبیقی براهینی که در این دید گاه ها اقامه شده است و .... موضوعاتی است که در صدها کتاب و رساله کلامی ٬ در طول تاریخ علم کلام ٬ بدان ها پرداخته است .
ولایت فقیه هم ، یکی از عناوین مهم در متون دینی و سیاسی است ، اما به همراه دموکراسی و دیکتاتوری ، از منظر کلام اسلامی و رابطه این سه، با جبر ، تفویض و امربین الامرین ، در مورد آن بحث می شود .
اگر ما توانستیم ٬ رابطه بین یک انسان با خدا را پیدا کنیم ٬ در مورد اجتماع مردم هم ٬ می توانیم این رابطه را پیاده کنیم .
می خواهیم ببینیم در تعیین سرنوشت یک انسان ٬ خود او ٬ به تنهایی موثر است یا خدا به تنهایی ٬ تصمیم می گیرد و یا خدا و خود او ٬ هر دو نقش دارند ؟
این مقاله ٬ شامل سه فصل ٬ فصل اول ٬ دموکراسی ( تفویض )، فصل دوم ، دیکتاتوری (جبر)، فصل سوم ، ولایت فقیه ( امر بین الامرین ) می باشد ، که هر کدام از فصول را به تنهایی در موردش بحث می کنیم :

● پیشینه جبر و اختیار :
 

نگاه انسان به آزادی و اختیار ، به روزهای اولیه انسانهای نخستین ، یعنی حضرت آدم و حوا در بهشت بر می گردد .(10)
آدم و حوا مطابق گزارش های کتاب های آسمانی ( تورات ، انجیل و قرآن ) با فرمان الهی در بهشت و باغ مخصوصی ٬ از آزادی مطلق در استفاده از نعمت های آن بهره مند بودند و فقط از میوه یک درخت خاص ٬ منع شده بودند . آن دو با وسوسه های شیطان از میوه درخت ممنوعه خوردند و بدین سان ٬ نخستین نافرمانی از دستور الهی ٬ صورت گرفت .
آیا می توان این قطعه تاریخی را دلیل بر اختیار و آزادی انسان تلقی کرد یا این که اعمال آدم و حوا در بهشت ٬ عمل جبری بوده و مطابق تقدیر و قضای الهی ٬ انجام گرفته ; چنان که در بعض روایات ، وارد شده است ؟(11)
یادآوری این نکته ٬ لازم به نظر می رسد که نظریات مطرح در بحث آزادی به دو نظریه معروف (( اختیار )) و (( جبر )) منحصر نمی شود و نظریه سومی به نام (( امر بین الامرین )) وجود دارد.
هرچند ، طرح آن به صورت رسمی و مشخص در کتاب های آسمانی ، یافت نمی شود و نخستین بار در کلام امام علی ( علیه السلام ) نمود یافت ;(12) اما می توان لب و محتوای آن را از کلام آسمانی ، استخراج کرد .
لذا در مساله آزادی انسان و رابطه آن با خداوند ، سه فرض قابل تصور است :

● فصل اول ; مفوضه :
 

آنها بر این باورند که ٬ خداوند بعد از آفرینش انسان ٬ قدرت مستقل و کافی برای انجام فعل به انسان اعطا کرده است و انسان در انجام افعال خویش با اختیار خود و مستقلا عمل میکند و به قدرت الهی ٬ نیازی ندارد و خداوند نیز در صدور افعال از انسان ٬ نقشی ندارد .(13)
معتزله بر اساس اصل عدل ٬ انسان را دارای قدرت ٬ اراده ٬ خواست و توانایی می داند ٬ که پروردگارش برای وی آفریده است و او بر این اساس وظایف خود را به صورت آزاد و مستقل انجام می دهد .
از همین رو ٬ به اعتقاد آنان ٬ انسان از روی حقیقت و نه مجاز ٬ خالق افعال خویشتن است
و این افعال ٬ واقعا از وی، سر می زند و به همین علت نیز انسان ، متناسب با اعمال خود مستوجب ثواب و عقاب می تواند باشد و هرگونه ٬ شبهه ستمگری از ساحت خداوند متعال مرتفع خواهد بود.(14)
از نظر معتزله ٬ مبحث جبر و اختیار ٬ ذیل اصل عدل ٬ قرار می گیرد . آنان در این مبحث ٬ رابطه و پیوند انسان را با ذات الهی بررسی کردند و حد فاصل موجود میان فعل انسان و فعل خدا و نیز موضوع ثواب و عقاب را تعیین و تبیین می کنند . آنان بر این عقیده اند که اعتقاد به جبر و ناگزیری انسان در انجام اعمال خود ٬ مستلزم نفی عدالت از ذات خدا و انتساب ستم به حق تعالی خواهد بود ; زیرا رسیدگی به اعمال انسان و کیفر و پاداش دادن به وی در قبال اعمالی که از سوی خدا ناگزیر به انجام آن است ٬ جز ستم نمی تواند باشد ; چون در این صورت انسان ٬ مکلف به انجام عملی شده که نه توانایی انجام آن را داشته و نه می توانسته از انجام آن سر باز زند .
حال آن که ٬ خداوند با نفی هر گونه ستم از خود ٬ به ستایش خویش می پردازد و می گوید : (( و ما ربک بظلام للعبید )) .(15)
این استنباط معتزله از عدالت خدا ٬ تاثیر بسیاری بر اعمال انسان ها می گذارد و بر اساس آن ٬ انسان نمی تواند با ادعای مجبور بودن ٬ به ستمگری و یا گناه ٬ اقدام کند و عمل خود را به خدا نسبت دهد . (16)

● بررسی نظریه معتزله :
 

بر اساس این نظریه ٬ در نظام سیاسی آن ٬ مردم ٬ حکومت را بدست گرفته اند ٬ پایه و اساس نظام آن ٬ ( حکومت تمام مردم ) است ٬ اما چون همه مردم ٬ نمی توانند جداگا نه و شخصی اعمال نظر کنند ٬ باید دولت و افرادی باشند که خواسته های مردم را هدفمند و تصویب کنند . بر اساس نظام دموکراسی ٬ اگر مردم ٬ نظری خلاف خداوند متعال هم بدهند نظر مردم مقدم است . مثلا اگر مردم ٬ رای به همجنس بازی دادند ٬ دولت ٬ آن را بررسی و تایید می کند .
لذا اعتقاد به تفویض ٬ در شکل گیری نظام سیاسی دموکراسی ٬ بسیا ر٬ موثر است .

● فصل دوم ; اشاعره و جبریون :
 

آنها معتقدند ٬ انسان در اعمال خویش ٬ هیچ گونه نقش و تاثیری ندارد و اعمال انسان ٬ مخلوق خداست و به وسیله وی ٬ ولی بواسطه انسان ٬ انجام و صادر می شود.
آنان ٬ توحید را به معنای اختصاص هر گونه تاثیر و علیت ٬ به خدای متعال پنداشته و بر خلاف صریح بسیاری از آیات محکمه قرآن ٬ هرگونه تاثیر و علیتی را از اسباب و وسایط ٬ نفی نموده اند و چنین وانمود کرده اند که مثلا عادت الهی بر این جاری شده که هنگام وجود آتش ٬ حرارت را ایجاد کند یا هنگام خوردن غذا و نوشیدن آب ٬ سیری و سیرابی را به وجود آورد ٬ و گرنه ٬ آتش ٬ غذا و آب تاثیری در حرارت و سیری و سیرابی ندارد ؟

●عامل رواج این نظریه :
 

مهمترین عاملی که موجب رواج و گسترش این گرایش خطرناک شد ٬ اغراض سیاسی حکومت های ستمگری بود که می توانستند به وسیله این افکار ٬ رفتارها و کردارهای نا شایست خودشان را توجیه کنند و توده های نا آگاه را به پذیرفتن سلطه و سیادتشان وادار نمایند و ایشان را از مقا ومت ٬ حرکت و قیام باز دارند و به راستی باید جبر گرایی را مهمترین عامل تخدیر کننده ملت ها به حساب آورد .

● آثار اعتقاد به جبر :
 

آثار شوم این انحراف فکری ، هنگامی آشکار می گردد که پیامد های آن را در مورد افعال اختیاری انسان و مسئولیت وی مورد بررسی قرار دهیم ; یعنی نتیجه چنین طرز فکری اینست که افعال انسانی هم ، مستقیما مستند به خدای متعال گردد و فاعلیت انسان نسبت به آنها ، بکلی سلب شود و در این صورت ، هیچ کسی ، مسئول کار خودش نخواهد بود؛ به دیگرسخن; یکی از نتایج تباه کننده این کژ اندیشی ، جبر گرایی و سلب مسئولیت از انسان است که به معنای نفی مهمترین ویژگی انسان و پوچی و بیهودگی هر نظام تربیتی و اخلاقی و حقوقی و از جمله نظام تشریعی اسلام است ، زیرا در صورتی که انسان ، اختیاری در کا رهایش نداشته باشد ، دیگر جایی برای وظیفه ، تکلیف امر و نهی ، پاداش و کیفر ، نخواهد ما ند ، بلکه مستلزم پوچی و بی هدف بودن نظام تکوین نیز می باشد ، زیرا چنانکه از آیات کریمه (17) و روایات شریفه و براهین عقلی بدست می آید، هدف از آفرینش جهان طبیعت ، فراهم شدن زمینه آفرینش انسان است ، تا با فعا لیت اختیا ری عبادت و بندگی خدای متعال ، به والاترین کمالات امکانی و مقام قرب الهی ، نائل گردد و شایسته دریافت رحمت های ویژه پروردگارشود و در صورتی که انسان ، اختیار و مسئولیتی ، نداشته باشد شایسته دریافت پاداش و نعمت های جاودانی و رضوان الهی ، نخواهد شد و هدف آفرینش ، نقض ، خواهد گردید و دستگاه آفرینش به صورت یک صحنه وسیع خیمه شب بازی در خواهد آمد که انسان ها ، عروسک های آن را تشکیل می دهند و بی اختیار ، حرکاتی در آنان پدید می آید و سپس بعضی مورد نکوهش و کیفر، و برخی مورد ستایش و پاداش ، قرار می گیرند ! (18)

● شبهات جبر گرایان و جواب آنها :
 

شبهه ١ :
اراده انسان در اثر برانگیخته شدن میل های درونی ، شکل می گیرد ٬ نه وجود این میل ها در اختیار انسان است و نه بر انگیخته شدن آنها به وسیله عوامل بیرونی . پس جایی برای اختیار و انتخاب ٬ باقی نمی ماند ؟
پاسخ :
برانگیخته شدن میل ها ٬ زمینه را برای اراده و تصمیم گیری ٬ فراهم می کند ٬ نه این که ، تصمیم بر انجام کاری ٬ نتیجه جبری بر انگیخته شدن ٬ میل ها باشد ٬ به طوری که قدرت مقاومت را سلب کند و شاهدش این است که در بسیاری از موارد ٬ حالت تردید و دودلی برای انسان ٬ دست می دهد و تصمیم گیری ٬ احتیاج به تامل و سنجش سود و زیان کار دارد و گاهی به دشواری ٬ انجام می گیرد .
شبهه ۲ :
خدای متعال به همه پدیده های جهان و از جمله افعال انسان٬ قبل از وقوع آنها آگاه است و علم الهی خطا بردار نیست ، پس ناچار همه حوادث بر طبق علم ازلی الهی ، واقع خواهد شد و تخلف از آن ، ممکن نیست ، بنابراین جایی برای اختیار و انتخاب انسان وجود نخواهد داشت ؟
پاسخ :
علم الهی بر هر حادثه ای آن چنان که واقع می شود تعلق گرفته است و افعال اختیاری انسان هم ، به وصف اختیاریت ، برای خدای متعال ، معلوم است ، پس اگر به وصف جبریت ، تحقق یابد بر خلاف علم الهی ، واقع می شود .
مثلا خدای متعال می داند که فلان شخص در فلان شرایطی ، تصمیم بر انجام کاری خواهد گرفت و آن را انجام خواهد داد ، نه این علم الهی فقط به وقوع فعل ٬ صرف نظر از ارتباط آن با اراده و اختیار فاعل ، تعلق گرفته باشد ، پس علم ازلی الهی ، منا فاتی با اختیار و اراده آزاد انسان ندارد.
شبهه ۳ :
بر حسب آنچه در علوم مختلف ، ثابت شده ، عوامل گوناگونی از قبیل وراثت ، ترشح غدد ( که تحت تاثیر مواد غذایی و دارویی خاصی می باشد ) و نیز عوامل محیطی و اجتماعی در شکل گرفتن اراده انسان ، موثر است و اختلاف رفتار انسان ها تابع اختلاف این عوامل می باشد ، چنانکه در متون دینی نیز این مطلب کما بیش مورد تایید ، واقع شده است . بنابراین نمی توان افعال انسان را برخاسته از اراده آزاد وی دانست ؟
پاسخ :
پذیرفتن اختیار و اراده آزاد ، به معنای نفی تاثیر این عوامل نیست ، بلکه بدین معناست که با وجود همه این عوامل ، انسان می تواند ، مقاومت کند و هنگام تزاحم انگیزه های مختلف ، یکی را برگزیند .
البته قوت برخی از این عوامل ، گاهی مقاومت و گزینش کاری در جهت خلاف آنهاست را دشوار می سازد ولی در عوض ، چنین مقاومت و گزینشی تاثیر بیشتری در کمال داشته ، استحقاق پاداش را افزایش می دهد ، چنانکه هیجا نات فوق العاده و دیگر شرایط دشوار ، موجب کاهش کیفر و تخفیف جرم می گردد.(19)

● بررسی نظریه جبر :
 

براساس این نظریه ، در نظام سیاسی آن ، حاکم و پادشاه ، حکومت را بدست گرفته است . رژیم دیکتاتوری به آزادی های افراد مملکت ، تجاوز می کند و بر امتیازات و اختیارات دستگاه حکومت می افزاید و عملا اداره قوای مملکت را در یک سازمان دولتی متمرکز می کند . در این نظام ، حاکم ، ( ظل الله ) است و مردم هیچ کاره اند ، اراده و اختیاری از خود ندارند . لذا اعتقاد به جبر در شکل گیری چنین نظامی ، بسیار موثر است .

● فصل سوم ؛ امر بین الامرین :
 

قبل از بررسی این نظریه به توضیح اختیار ٬ که به این نظریه مربوط می شود ٬ پرداخته می شود :

● توضیح اختیار :
 

قدرت تصمیم گیری و انتخاب ٬ یکی از یقینی ترین اموری است که مورد شناسایی انسان ٬ واقع می شود زیرا هرکسی آن را در درون خویش با علم حضوری خطا ناپذیر می یابد چنانکه از سایر حالات روانی خودش با چنین علمی آگاه می شود و حتی هنگامی که درباره چیزی شک دارد وجود خود (( شک )) را با علم حضوری درک می کند و نمی تواند درباره آن تردیدی به خود ، راه دهد .
همچنین هرکسی با اندک توجهی به درون خویش می یابد که می تواند سخنی را بگوید یا نگوید ، یا دستش را حرکت دهد یا ندهد ، یا غذایی را تناول کند یا نکند و ....
تصمیم گرفتن بر انجام کاری ، گاهی در جهت اشباع تمایلات غریزی و حیوانی است مانند گرسنه ای که اراده خوردن غذا می کند یا تشنه ای که تصمیم بر نوشیدن آب می گیرد ؛ و گاهی در جهت ارضای خواسته های عقلانی و تحقق بخشیدن به آرمان های بلند انسانی است٬ ما نند مریضی که برای بازیافتن سلامتی داروی تلخی را می خورد و از خوردن غذای لذیذی خودداری می کند ، یا دانش پژوهی که در راه تحصیل علم و کشف حقایق، چشم از لذایذ مادی می پوشد و رنج های فراوانی را بر خود همواره می کند ، یا سرباز فداکاری که حتی حیات خودش را در راه رسیدن به آرمان های والایش فدا می کند .
در واقع ، ارزش انسانی هنگامی ظاهر می شود که بین خواستهای گوناگون ، تزاحمی پدید آید و شخص برای رسیدن به فضایل اخلاقی و کمالات روحی و ابدی و قرب و رضوان الهی ، از خواسته های پست و حیوانی خودش بگذرد .و هر کاری که با اختیار بیشتر و انتخاب آگاهانه تر انجام گیرد تاثیر بیشتری در تکامل یا تنزل روحی و معنوی خواهد داشت و استحقاق بیشتری را برای پاداش و کیفر ، پدید خواهد آورد .
البته قدرت مقاومت در برابر تمایلات نفسانی ، در همه افراد و نسبت به همه چیز یکسان نیست ولی هر انسانی کما بیش از این موهبت خدادادی ( اراده آزاد ) بهره ای دارد و هر قدر بیشتر تمرین کند می تواند آن را تقویت نماید .
بنابراین ، جای هیچ تردیدی در وجود اراده و اختیار نیست و نباید شبهات گوناگون ، موجب تشویش ذهن و شک درباره چنین امر وجدانی و بدیهی گردد. و چنانکه اشاره کردیم وجود اختیار به عنوان یک اصل بدیهی در همه نظام های تربیتی و اخلاقی و ادیان و شرایع آسمانی پذیرفته شده ٬ و بدون آن ٬ جایی برای وظیفه و تکلیف و نکوهش و ستایش و کیفر و پاداش ٬ وجود نخواهد داشت.(20)

● نظریه امر بین الامرین :
 

این فرض سوم از سوی اما مان ( علیهم السلام ) و برای نخستین بار به وسیله امام علی ( علیه السلام ) مطرح شده است که در آن ٬ هر دو فرض پیشین (( جبر )) و (( تفویض )) نفی شده و نظریه جدیدی به نام (( امر بین الامرین )) در عرصه الهیات و فلسفه دین ، ظهور کرده است که همه عالمان امامیه ، اعم از محدث ، مفسر ، متکلم ، فیلسوف و عارف آن راپذیرفته اند .

● قرائت های گوناگون (( بین الامرین )) :
 

اندیشه وران امامیه به بررسی و توضیح این نظریه پرداخته اند که ما به دو نمونه آن اشاره می کنیم ؛

١ . تاثیر خداوند در هدایت و کج روی انسان :
 

برخی از عالمان امامیه ، ضمن پذیرش اختیار انسان در افعال خویش ٬ به نقش خداوند در هدایت و توفیق بیش تر انسان در انتخاب مسیر حق و همچنین در گمراهی او معتقد ند.با این توضیح که هرچند انسان ٬ آزادی انتخاب و گزینش مسیر خود را با اتکا به قدرت الهی دارد ٬ خداوند بعد از اعطای این قدرت و آزادی ٬ انسان را به حال خویش واننهاده است ؛ بلکه لطف و رحمت الهی دائم شامل انسان جستجوگر حق می شود ؛ چنان که خداوندلطف ورحمت خویش را از انسان معاند دریغ می ورزد. نکته قابل توجه این است که شمول لطف و توفیق الهی بر بنده یا شمول خذلان و محرومیت از هدایت الهی به حدی نیست که انسان مجبور به انتخاب مسیر حق یا فرو افتادن در دام ضلالت وادار شود بلکه این توفیق یا عدم توفیق با آزادی انسان منافاتی ندارد که نظریه جبر از آن استنتاج شود و هم چنین به معنای تفویض انسان و نادیده انگاشتن نقش خداوند در حیات انسانی نیست .

● تحلیل و بررسی این قرائت :
 

این نظریه ٬ بر چگونگی نقش خداوند در افعال انسانی اشاره ای نداشت و فقط (( امر بین الامرین )) را به توفیق و هدایت الهی یا محرومیت و خذلان از آن تفسیر کرده است و ظاهر آن بر استقلال و خود مختاری انسان در افعال خویش دلالت می کند که تاحدودی به نظریه مفوضه ، شباهت دارد . (21)

۲ .اختیار انسان در افعال تکلیفی :
 

برخی مقصود از (( امربین الامرین)) را اختیارانسان درافعال تکلیفی وعدم اختیاردرغیرآن ٬ مانندصحت و مرض تفسیرکرده اند .

● تحلیل و بررسی این قرائت :
 

این که انسان درافعال ٬ مانند صحت و مرض ٬ اختیاری ندارد٬ مورد اتفاق مفوضه و امامیه است و به نفی آن درروایات به صورت تفویض نیازی نبوده است ؛ اماصرف اثبات اختیار درافعال تکلیفی ونفی جبر درآن ٬ همان نظریه مفوضه است ودراین نظر ٬ نظریه سوم ومیانه مطرح نشده است .(22)

● اماقرائت صحیح و توضیح نظریه (( امربین الامرین )) :
 

(( امربین الامرین )) عبارت است از ؛ به رسمیت شناختن فاعلیت انسان در اعمال خود به صورت علت فعل خویش ٬ امادرچارچوب اصول دیگر مانندتقوم اصل وجود علت به خداوند قدرت الهی بر جلوگیری از فعل انسان است ؛ پس اختیار انسان لازم می آید ؛ چراکه نقش انسان رادر فعل خود و در راس آن اراده ٬ به صورت فاعل وعلت اخیرپذیرفتیم . ازسوی دیگر ٬ تفویض نیزمنتفی است ؛ چرا که انسان دراصل وجودخویش به حق متعالی وابسته است واعمال اونیزدرچارچوب قضاوقدر الهی همراه با (( اقتدار)) و تمکین و توفیق یاقدرت سلب وخذلان الهی به وقوع می پیوندد.

● حقیقت (( بین الامرین )) در آیینه مثال :
 

خواننده فاضل چنان که مشاهده کرد،در شناخت و بیان حقیقت نظریه (( امربین الامرین )) اتفاق نظروجود ندارد و چه بسا درک هریک ازآنها نیزخود مشکل می باشد. برای تصور و تصدیق سهل آن می توان از قالب مثال و تشبیه یاری جست ؛ چنان که امامان بزرگوار و سایر اندیشه وران برای تقریب ذهن بدان متوسل شدند.
مرسوم است که پدران برای خردسالان خود هدایایی به صورت اسباب بازی خریده،به آنها می دهند وخردسالان نیز هرکدام باتفکیک هدیه خود از دیگران ادعای ملکیت برآن میکنند. در این مثال از یک جهت ادعای ملکیت خردسالان درمقابل فرزندان دیگر خانواده ادعای صحیح و حقیقی است ؛ اما این ادعا نمیتواند باعث سلب مالکیت پدر خانواده از هدیه و ملک پیشین شود ؛ چراکه این واگذاری به معنای خاص یعنی اجازه استفاده، سبب سلب مالکیت نیست. تملیک وقدرت بخشی خداوند بر انسان ها اینچنین است وبا این تملیک، اصل ملکیت و سلب قدرت ازسوی خداوند باقی می ماند.

● بررسی نظریه (( امربین الامرین )) ؛
 

در این قسمت،یکی یکی حکومت های دموکراسی صرف و دیکتاتوری را رد می کنیم و سپس به حکومت ولایت فقیه می پردازیم.
باتوجه به آنچه درفصل اول بررسی شد، به نظرعلمای علم الاجتماع و سیاسیون، بهترین نوع حکومت ها، حکومت دموکراسی است، به این معنی؛ بر روی هم که حساب شود، دموکراسی، بهترین نوع حکومتی است که به فکربشر رسیده وتجربیات تاریخی ادوار مختلف، آن را پذیرفته است، ولی متاسفانه تاکنون حکومت دموکراسی به طورکامل در هیچ جامعه ای به تحقق نرسیده است. اکثرحکومت های دنیای امروز به ویژه حکومت های غرب٬ ادعا دارند که حکومت آنها از نوع حکومت دموکراسی است؛ ولی اگر درکار این دولت ها دقت کنیم٬ می بینیم این مطلب٬ صرف ادعاست و این نوع دموکراسی که فعلا درغرب٬ رایج است٬ دموکراسی ظاهری است. مردم آنجا هم٬ آزادی ندارند٬ هرچند در ظاهرآزادند. برای مثال موقع انتخابات دراثرتبلیغات بسیار وسیع٬ آن چنان جوی به وجود می آورند که مجال فکرکردن را از مردم می گیرند ومردم ساده دل وخوش باور را به دنبال خود می کشانند. اساسا انسان دراین جوامع، برده و بنده سرمایه داران وکارتل ها است، سرمایه داران باتوسعه فوق العاده صنعت وایجاد ثروت های افسانه ای، دموکراسی را ازبین برده اند، نه تنها اختیار،آزادی واراده را از دست ملت، سلب می کنند، بلکه همیشه دولت ها را نیزدراختیار خود می گیرند.
اکنون که حکومت های تحمیلی، به خاطر تفوق وبرتری جویی از نظرقرآن مطرود می باشد تنها حکومتی می تواند ازتحت این گونه آفات بیرون باشدکه مورد تایید وپذیرش آنان باشد ودر قیافه حکومت مردم برمردم، ظاهر گردد. ولی باید توجه داشت، به مجرداین که حاکمان این نوع از حکومت ها تفوق طلب نمی باشند، کافی درحقانیت آن نیست، بلکه به حکم این که ازآن خدا است، باید موردتایید خدانیز قرارگیرد؛ مگرنه این است که حکومت ازنظر عقل وقرآن مخصوص خداست، حکومت فردیا گروه باید به تصویب اوصورت پذیرد،
اکنون باید دید سیستم حکومت اسلام چیست؟ در آینده ثابت خواهد شد که نظام حکومت اسلامی٬ دموکراسی مکتبی است. (23)
درمورد حکومت پادشاهی هم٬ یک نوع حکومت فردی است که فردی٬ مبدا و منشا قدرت وتصمیم گیری واجرا می گردد٬ نه تنها او واجد چنین مقام است٬ بلکه وارث اونیز حائز چنین مقامی می باشد؛ بدین طریق٬ اراده ملت و نیروی عمومی به دست یک فرد می افتد وهرچه هست همان یک فرد٬ انجام می دهد وهیچ قوه ای نمی تواند با او مخالفت کند. این نوع از زمامداران٬ همان متکبران تفوق طلب هستند٬ که ازنظر اسلام٬ مطرود و مردود می باشند٬ چنان که قرآن مجید می فرماید؛
(تلک الدار الاخرﺓ نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض و لافساداوالعاقبه للمتقین)
( اماسرای آخرت رابرای گروهی مقدر داشتیم که در روی زمین تفوق طلب نبوده وفساد نکنند٬ و عاقبت با پرهیزگاران است )(24)
فرعون، یکی از پادشاهان مصر، الگویی بسیار مناسب برای نظام استبدادی است؛ او خود را بر مردم٬ تحمیل کرده و برگردن مردم٬ سوارشده بود و در طمع و حرص٬ به پایه ای رسیده بود که خود را مالک سرزمین مصر وآن را با آنچه در آنجا بود٬ از آن خود می دانست. (25)
آیاعقل انسان اجازه می دهد، امورمردم را به دست این نوع افراد حریص و طمعکار بسپاریم، تاهرطوری که می خواهند درباره آنها تصمیم بگیرند ؟

و اما نظام ولایت فقیه :
 

اولا : حاکمیت، حق مخصوص خداوند سبحان است و جز او کسی حق حاکمیت ندارد، مگر به اذن و اجازه او؛ و به این مطلب قرآن مجید؛ در بسیاری از آیات به طور صریح یا اشاره، تاکید می کند .
( حکم وفرمان، تنها از آن خداست٬ حق را از باطل٬ جدامی کند و او جداکننده حق از باطل است )(26)
مسلم است٬ اگرکسی به این سمت از طرف خداوند منصوب شود٬ مردم حق ندارند او را کناربگذارند وبرای خود حاکم دیگری انتخاب نمایند٬ چنان که درقرآن به آن اشاره شده : (وما کان لمومن ولامومنه اذا قضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیره من امرهم ومن یعص الله ورسوله فقدضل ضلالا مبینا ) (27)
ثانیا : سیستم حکومتی اسلام درعصر غیبت آمیزه ای ازحکومت الهی ومردمی است، البته این نظام٬ غیر ازنظام دموکراسی است که در غرب رایج شده است٬ زیرا درحکومت های دموکراسی٬ که دراین دنیای امروز جریان دارد٬ کافی است همه مردم یا اکثریت آنها فردی رابه عنوان حاکم ورئیس جمهور برگزینند٬ حالا این حاکم ورئیس٬ لیاقت و شایستگی داشته باشد یا نه ؟
ولی باید توجه داشت که درشرعی بودن حکومت٬ تنها مردمی بودن کافی نیست٬ بلکه بایدحاکم طبق ضوابط الهی ومعیارهای اسلامی تعیین گردد. روی این اصل نمی توانیم٬ حکومت اسلامی را صد در صد حکومت مردم برمردم بنا میم٬ بلکه آمیزه ای از حکومت الهی٬ و حکومت مردمی و به یک معنی ((دموکراسی مکتبی )) است .

● عناصر پدید آورنده حکومت اسلامی :
 

از آنجا که حکومت اسلامی دراین مقطع٬ الهی و مردمی است٬ از این جهت بایدعناصر تشکیل دهنده حکومت اسلامی راشناخت. عناصرو ارکان واقعی این حکومت٬ دوچیز است:
١.پذیرش مردم
٢.ولایت فقیه
اگرحکومت، مورد پذیرش مردم نباشد، مساله استکبار و تفوق طلبی و هدم شخصیت ها به میان می آید وآن چیزی است که اسلام به شدت با آن مبارزه می کند. (28)
و در عین حال تنها به رضایت مردم به حکومت افراد اکتفا نمی کند٬ باید حکومت با تمام شاخه های خود٬ مورد تنفیذ و سرپرستی (( فقیه جامع الشرایط )) باشد تا نظام را از انحراف به چپ و راست باز دارد و بر مکتبی بودن آن٬ صحه گذارد .(29)
وجود عنصر ولایت فقیه در رسمی بودن انتخاب ها و گزینش ها به معنی نادیده گرفتن آرا عمومی٬ یاقاصر شمردن توده مردم نیست٬ بلکه لازمه (( مکتبی بودن )) حکومت است و هیچ حکومت مکتبی٬ حتی حکومت های مادی مانند (( مارکسیسم )) بدون سر پرستی یک شخصیت مکتبی که از رموز و زوایای مکتب آگاه است٬ صورت نمی پذیرد٬ تاچه رسد به حکومت الهی و اسلامی٬ که صد در صد یک حکومت مکتبی است که باید در چهارچوبه مکتب به وجود آید و شکل بگیرد و جریان پیدا کند.
درحکومت (( دموکراسی مکتبی )) قوای سه گانه مقننه٬ مجریه٬ و قضائیه به طور مستقیم ویا غیرمستقیم متکی به آرا مردم است ودر عین حال مستقیما یا با واسطه٬ تحت نظارت مکتب قرار دارد و این می رساند که در حکومت دموکراسی مکتبی، دوعنصر در آن واحد با هم کارمی کنند٬ عنصری به نام آرا مردم و عنصری به نام تخصص مکتبی و این همان چیزی است٬ که نامش را (( ولایت فقیه )) می گذاریم .(30)

نتیجه گیری :
 

براساس این نظریه، حکومت الهی، همان حکومت انبیا و اما مان معصوم ( علیهم السلام ) و صالحان است که براساس خدا محوری و مصالح مردم _نه خواسته های مطلق آنها_ برپا می شود . چنین حکومتی گاه با رای اکثریت قاطع مردم هماهنگ است ( چنان که درجمهوری اسلامی ایران چنین بوده وهست و به اصطلاح٬ دموکراسی با ولایت فقیه در یک نقطه مشترک به هم رسیده اند.) و ممکن است گاهی با اکثریت آرای مردم _ به خاطر صالح نبودن آنها _ هماهنگ نباشد٬ بنابراین انتخابات در این حکومت براساس حکومت صالحان و زیر نظر امام عادل صورت می گیرد و بر محور کیفیت دور می زند نه کمیت.
در این حکومت ٬ همان طور که قبلا اشاره شد٬ حاکمیت ازآن خداست و قوانین باید براین اساس تنظیم گردد و مردم به عنوان پشتوانه حکومت هستند و آنها به عنوان بیعت و مشاوره٬ بدنه حکومت را تشکیل می دهند و به عنوان حامیان و نگهبانان حکومت٬ مشارکت و حضور دارند که اگر آنها نبودند٬ اجرای حکومت ناممکن می شد .
در این حکومت آفاتی که بر حکومت دموکراسی سایه افکنده بود و ذکر هم شد٬ وجود ندارد٬ نه سرمایه دارها برنده هستند نه آفت استبدادی تقریبا نیمی از مردم نسبت به نیم دیگر٬ وجود داردو نه هماهنگی با خواسته های مطلق مردم .
بنابراین تنها حکومتی که ضامن سعادت دنیا و آخرت مردم است٬ و صلاح و مصالح حقیقی مردم را تامین می کند واز هرگونه آفت های گمراه کننده مصون می باشد، حکومت پیامبران و اما مان( علیه السلام ) است که بر اساس خدامداری برقرار شده است .
لذا رابطه اراده ما با خدا از نوع امر بین الامرین است و اعتقاد به آن، در نظام سیاسی ولایت فقیه، بسیار موثر می باشد .(31)

● حرف آخر :
 

حکومت آینده حضرت مهدی ( ارواحنا فداه ) ، یک حکومت مردمی به تمام معناست . مردمی یعنی چه ؟ یعنی متکی به ایمان و اراده ها و بازوان مردم است . امام زمان ( علیه السلام ) ، تنها دنیا را پر از عدل و داد نمی کند؛ امام زمان ( علیه السلام ) از آحاد مردم و با تکیه به آنهاست که بنای عدل الهی را در سرتاسر عالم استقرار می بخشد و یک حکومت صد در صد مردمی تشکیل می دهد. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

پی نوشت ها :
 

(1)- رک . مهرین، مهرداد، دایره المعارف یا گنجینه اطلاعات عمومی
(٢)رک. علی بابایی ، غلامرضا ، دایرۃ المعارف فرهنگ سیاسی ، تهران، نشر آشیان١٣٨٢ص٢٨٤
(3)- رک..همان :ص 285
(4) رک : سعیدیان، غلامرضا ، دایرۃ المعارف نو ، تهران، انتشارات علم و زندگی
(5) رک : ولایت فقیه ٬ خمینی ٬ روح الله ٬ موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ٬ص ۵۵
(6) رک : آیت الله سبحانی، جعفر، حکومت اسلامی، قم، موسسه علمی و فرهنگی سید الشهدا ١٣۷۰، ص ١٣
(7) رک : شاکرین ، حمیدرضا ، حکومت دینی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها تهران ١٣٨٨ص ١۴٢
(8) رک : دفتر فرهنگی فخر الائمه ٬ ولایت فقیه ٬ سازمان اوقاف و امور خیریه ٬ ١٣٨٨ص ١٨٬
(9) رک : شریعت و حکومت ٬ خلخالی ٬ سیدمحمد مهدی ٬ مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ٬ ١٣٨٠ص٦٠
(١0) نخستین نگرش جبر گرانه ، متعلق به ابلیس است که انحراف خود را به خداوند ، نسبت داده است : رک : اعراف آیه ١۷
(11)- رک : صحیح بخاری ، ج۴ ، ص١۵٨ و نیز جعفر سبحانی ، ملل و نحل ، ج١ ، ص٢۴٩
(12) رک : بحار الانوار ٬ علامه مجلسی ٬ محمد تقی ٬ ج ۵ ٬ ص ۷۵
(13)- رک : نگاه سوم به جبر و اختیار ٬ قدر دان قرا ملکی ٬ محمد حسن ٬ سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و
اندیشه اسلامی ٬ تهران ٬ ١۳٨۷ ٬ ص ١۳١
(14) الامتاع و الموانسه ٬ ابو حیان علی بن محمد توحیدی ٬ قاهره ٬ ١٩۳٩ ٬ ج ١ ٬ ص ٨٩
(15)- رک : فصلت (۴١ ) ٬ آیه ۴۶
(16)- رک : اندیشه سیاسی معتزله ٬ صدری نیا ٬ باقر ٬ شرکت انتشارات علمی و فرهنگی٬ تهران ٬ ١۳٨۵ ٬ ص ۵١
(17) رک : سوره هود ٬ آیه ۷ ٬ سوره ملک ٬ آیه ٢ ٬ سوره کهف ٬ آیه ۷ ٬ سوره توبه ٬ آیه
(18) مصباح ، محمد تقی ، آموزش عقاید ، سازمان تبلیغات اسلامی ، تهران ، ١۳٨۰ ، ص ١۴۴
(19) رک : همان ، ص ١۴٨
(20) رک : همان، ص ١۴٥
(21) رک : نگاه سوم به جبر و اختیار ، قدردان قراملکی ، محمد حسن ، ص ١۶١
(22) رک : همان ، ص ١۶۵
(23) رک : مبانی حکومت اسلامی ، سبحانی ، جعفر ، ص ٩٥
(24) رک : قصص ، آیه ٨۳
(25)- رک : زحرف ، آیه ٥١
(26) رک : سوره انعام ، آیه ٥٧
(27) رک : سوره احزاب ، آیه ۳۶
(28) رک : سوره قصص ٬ آیه ٨۳
(29) رک : مبانی حکومت اسلامی ، سبحانی ، جعفر ، ص ١٧١
(30)- رک : همان: ص ١٩٤
(31) رک : ولایت فقیه ٬ محمدی اشتهاردی ٬ محمد ٬ تهران ٬ نشر مطهر ٬ ١۳٨٨ ، ص ١٢٠
● فهرست مآخذ پاورقی ها :
آموزش عقاید ،مصباح ٬محمدتقی ٬ سازمان تبلیغات اسلامی ، تهران ١۳٨٠
الامتاع و الموانسه ٬ ابو حیان علی بن محمد توحیدی ٬ قاهره ٬ ١۹۳۹
اندیشه سیاسی معتزله ٬ صدری نیا ٬ باقر ٬ شرکت انتشارات علمی و فرهنگی٬ تهران ۵ ١٣٨
بحار الانوار ٬ علامه مجلسی ٬ محمد تقی .
حکومت اسلامی،سبحانی ٬ جعفر ٬ قم، موسسه علمی و فرهنگی سید الشهدا ١٣۷۰
حکومت دینی، شاکرین ٬حمیدرضا ٬نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها تهران ١٣٨٨
دایرۃ المعارف نو ، سعیدیان ٬غلام رضا ٬تهران، انتشارات علم و زندگی .
دایرۃ المعارف یا گنجینه اطلاعات عمومی ٬ مهرین ٬ مهرداد .
دایرۃ المعارف فرهنگ سیاسی ، علی بابایی ٬ غلام رضا ٬ تهران، نشر آشیان ١۳٨٢
شریعت و حکومت ، خلخالی ، سید محمد مهدی ، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ، قم ١٣٨۰
ملل و نحل ٬ آیت الله سبحانی ٬ جعفر .
نگاه سوم به جبر و اختیار ٬ قدر دان قرا ملکی ٬ محمد حسن ٬سازمان انتشارات فرهنگ واندیشه اسلامی٬ ١۳٨٧
ولایت فقیه ، خمینی ٬ روح الله ٬ موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، تهران ٬ ١٣٨٨
ولایت فقیه ٬ دفتر فرهنگی فخرالائمه ٬ سازمان اوقاف و امور خیریه ٬ ١٣٨٨