تحقق دو امر مهم


 






 
دو چيز بايستي در کنار هم ، روز به روز قويتر در کشور تحقق پيدا کند :
اول، حفظ آثار و شعاير و ظواهر و نماي اسلامي جامعه است. اين، خيلي مهم است. دشمنان سعي مي کنند که اين حرفها را بمباردمان تبليغاتي کنند ؛ ليکن گوش به حرف دشمن ندهيد. دشمن، دشمن است. ظواهر اسلامي جامعه بايد حفظ بشود. اين جامعه ، جامعه ي اسلامي نمونه است. زنان بايد مواظب باشند . مردان بايد مواظب باشند . کساني که مأموريت دارند، بيشتر بايد مواظب باشند . کساني که در لباس انقلابند - مثل روحانيون و ديگر کساني که لباسهاي وابسته به انقلاب را دارند - بيشتر از ديگران بايد مواظب باشند . همه ي آحاد جامعه بايد سعي کنند که صورت جامعه را يک صورت اسلامي قرار بدهند.
من همين جا، خلأ اذان در جامعه مان را يادآور بشوم . در اين تهران، صداي اذان به گوش انسان نمي رسد. چرا؟ اذان، يک شعار اسلامي است. ما با اين که پشت بلندگو، تا ديروقتي از شب، شعر يا قرآن يا نوحه بخوانند و مزاحم همسايه ها بشوند، مخالفيم . با چنين چيزي، مقابله هم مي کنيم؛ اما با اين که صداي اذان، اول ظهر و مغرب و صبح، بخصوص از حنجره ها خارج بشود، صددرصد موافقيم.
اذان، چيز خيلي خوبي است؛ «حي علي الصلواه»، «حي علي الفلاح»، «الله اکبر». چرا در جامعه اذان نيست؟ اذان با توجه، به دلها اميد مي دهد . بانگ اذان، دلهاي افسرده را روشن مي کند .البته در سحرها، براي اذان صبح، از بلندگو استفاده نکنند؛ با حنجره اشکالي ندارد. هر چند وقت بيداري است، اما بلندگو ممکن است اسباب زحمت بشود. همه ي ظواهر جامعه، اين طور باشد. مسجدها در وقت نماز، سرشار و مالامال از انسانهاي ذاکر و ساجد و راکع باشد.
چشمها، ظواهر را مي بينند و پشت چشمها، دلها قرار دارند . خيال نکنيد چشمها، شيشه يي هستند که در اين جا گذاشته اند. نخير، پشت چشم، دل و جان و ذهن انساني است. اين چشمها و نيز دلهايي که پشت آنهاست، بايد از نشانه هاي اسلام پر بشوند .


 

دوم، اين است که به موازات آن بايد محتواهاي اسلامي - يعني علم - جدي گرفته شود. شما که دانشجو هستيد و ديگر کساني که مشغول تحصيلند، به درس خواندن در محيط دانشگاه، کار عملي و تحقيقي و شکوفا کردن و رشد دادن استعدادها اهميت بدهيد . هر جا که کار و تلاش و اشتغال و بخصوص سازندگي هست - اعم از کارخانه، مزرعه، اداره، بازار و ساير جاهاي ديگر - پايه ها و بنيه ها محکم بشود. اين، از لحاظ حرکت مردم در جهت روشن کردن چراغ اسلام در اين ملک .
شما اگر بتوانيد اين چراغ را هر چه روشنتر و پرفروغتر بکنيد - البته بحمدالله روشن هست، نورش هم دنيا را گرفته، اما پرفروغترش بايد بکنيم - اين حرکت عظيم اسلامي در دنيا بيشتر خواهد شد. البته نارضايي شيطانها و طاغوتها هم از شما بيشتر خواهد شد؛ بهتر. هر چه از ما ناراضي تر باشند، خدا از ما راضي تر است. هر چه شيطانها از ما دورتر بشوند، فرشتگان به ما نزديکتر مي شوند . هر چه خدا با انسان بيشتر باشد و از انسان راضي تر باشد، موفقيت در کارش بيشتر خواهد شد.
شما خيال مي کنيد آن ساده لوحهاي کم عقل و پرمدعايي که اول انقلاب ، با نام اسلام، با نام اين که بياييم به وسيله ي امريکاييها خودمان را قوي کنيم، مي خواستند انقلاب ما را دودستي و با احترام، تحويل امريکا بدهند، اگر - العياذ بالله - موفق شده بودند و مستشار نظامي امريکايي را در پادگانهاي ما حفظ کرده بودند - که داشتند مي کردند و اگر ماها نرسيده بوديم، خيلي از اين کارها مي شد - اگر ارتباط با امريکا را برقرار کرده بودند و ايران را با کمال تواضع و فروتني، در خدمت امريکا قرار داده بودند، آيا ممکن بود که امروز کشور و انقلاب ما، اين همه موفقيت را کسب کند؟ حاشا و کلا.
والله، هر جايي که نشان پاي ابرقدرتها و قدرتها باشد، آن جا نشان سيه روزي و بدبختي آن ملت است . شرف ملي و پيشرفت ما و اين حرکت عظيم و اين نشاط مردمي و اين توفيقهاي بي شماري که ملت ايران و دولتهاي ما بحمدالله تا امروز داشته اند، بر اثر جدايي و بي اعتنايي و اعراض از قدرتهاي شيطاني، و نزديک شدن به خداست و همين، کليد حل مشکلات ماست.
منبع:حديث ولايت ، جلد چهارم، صص 207-205