23 شهريور 1389 / 5 شوال 1431 / 14 سپتامبر 2010


 

 
ميراحمد فخرايي نژاد مشهور به شيون فومني شاعرو ترانه سراي گيلاني درگذشت. او به فارسي و گيلكي درقالبهاي نيمايي شعرمي سرود. شيون فومني ازاعضاي شوراي شعرو ادب اداره كل ارشاد استان تهران بود و با سازمان صداو سيما همكاري نزديك داشت. «يك آسمان پرواز و پيش پاي برگ» ازآثارچاپ شده شيون فومني است.
 
بنا به دعوت علماي كشوربه منظور بزرگداشت ياد شهداي 17 شهريور راهپيمايي عظيمي آغازشد و خيل جمعيت به طرف بهشت زهرا حركت كرد. مردخم درآنجا برسرمزارشهيدان، گردآمدند. مأموران رژيم شاه قصد داشتند كه ازورود مردم به بهشت زهرا جلوگيري كنند اما مسلمانان مبارز با شعارايران كشورماست خميني رهبرماست به بهشت زهرا وارد شدند. پس ازاجتماع آنان برسرمزار شهدا اعلاميه حضرت امام خميني(ره) قرائت شد. امام ازنظاميان خواسته بودند كه دركنار روحانيان و مردم برضدّ رژيم شاه تظاهرات كنند. همچنين درهمين روز 80 دانشجوي ايراني دررم اعتصاب غذا كردند. آنان خواهان برچيده شدن حكومت نظامي درايران بودند.
 
با اكتشاف نفت، عمليات كشف، استخراج، توزيع و فروش اين ماده مهم، در دست كمپاني‏هاي بزرگ غربي قرار گرفت و آنان بهاي نفت را به ميل خود تعيين كرده، منافع و مصالح توليدكنندگان را ناديده مي‏گرفتند. تا اين كه در اواسط تابستان 1339 ش، خريداران نفت، قيمت اين ماده را كاهش دادند. يك ماه پس از اين كاهش يك جانبه، نمايندگان پنج كشور صادركننده نفت شامل: ايران، عراق، عربستان، كويت و ونزوئلا در بغداد گرد هم آمدند و براي حفظ منافع خود در برابر اقدامات خودسرانه شركت‏هاي نفتي، سازماني به نام "سازمان كشورهاي صادركننده نفت" موسوم به اوپك، به وجود آوردند. هماهنگي و يكنواخت ساختن سياست كشورهاي عضو و تعيين بهترين روش به منظور حفظ منافع كشورهاي مزبور، تثبيت قيمت نفت خام در بازارهاي جهاني با ايجاد راه‏ها و وسايل لازم و جلوگيري از تغييرات غيرمعقول و زيان‏آور قيمت‏ها و اداره سازمان بر اساس تساوي كشورهاي عضو و... از جمله اهداف تأسيس اوپك عنوان گرديد. اين سازمان در ابتدا در برابر شركت‏هاي جهاني نفتي كاري از پيش نمي‏بُرد ولي با پيوستن تدريجي كشورهاي صادركننده ديگر نفت از قبيل الجزاير، ليبي، نيجريه، قطر، امارات متحده عربي، اندونزي، اكوادور و گابن به اوپك، اين سازمان به تدريج قدرت بيشتري يافت و ابتكار عمل را در دهه 1350 ش از دست كمپاني‏هاي غربي گرفت.
 
آيت اللَّه شيخ عبدالكريم زنجاني، در حدود سال 1264 ش (1303 ق) در يكي از روستاهاي اطراف زنجان، به دنيا آمد. وي فقه، اصول، علوم رياضي، فلسفه و الهيات را در زنجان آموخت و پس از آن در تهران به تكميل تحصيلات فلسفي پرداخت. آيت اللَّه زنجاني در 23 سالگي راهي نجف اشرف شد و در آن جا به تحصيلات عالي خود ادامه داد و سپس به تدريس و تأليف مشغول گرديد. اين عالم ديني در فلسفه، فقه، اصول، تفسير، كلام و ساير علوم اسلامي، متجاوز از هفتاد اثر تأليفي دارد كه تعدادي از آن‏ها عبارتند از: ذخيرةُ الصّالحين، وسيلَةُ النجاة و الوحي و الالهام. آيت اللَّه زنجاني در اثر مسافرت‏هاي فراوان به ممالك اسلامي و ملاقات و گفتگو با علما داراي مقامي عالي و شامخ بود. اين عالم رباني سرانجام در 23 شهريور 1347 ش برابر با 20 جمادي‏الثاني 1388 ق، در 80 سالگي بدورد حيات گفت و به لقاء اللَّه رسيد.
 
به دعوت جامعه روحانيت مبارز تهران، مراسم شب هفت شهداي هفدهم شهريور، در بهشت زهرا و با حضور ده‏ها هزار نفر از مردم انقلابي برپا شد. رژيم كه سعي داشت از حضور مردم در بهشت‏زهرا جلوگيري نمايد، موفق نشد و مردم، علي‏رغم برقراري حكومت نظامي در تهران و تلاش گسترده ماموران حكومتي، وارد بهشت‏زهرا شدند. مردم در اين مراسم چنين شعار مي‏دادند: ايران ميهن ماست، خميني رهبر ماست.
 
استاد مرتضي راوندي در سال 1292 ش در تهران چشم به جهان گشود و پس از پايان تحصيلات، در رشته قضايي دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد. وي پس از عهده دار شدن كارهاي گوناگون به دليل داشتن حسِّ ميهن دوستي و دلبستگي به تاريخ اين مرز و بوم و مشتاقي‏اش به سنت‏ها و آداب زندگي مردمان اين ديار، به پژوهش درباره تاريخ ايران و نقش سياسي و اجتماعي مردم پرداخت. از اين رو عمري طولاني بر سر پژوهش و تحقيق نهاد و آثار قلمي فراواني از خود به يادگار گذاشت كه تاريخ اجتماعي ايران در 10 جلد، تفسير قانون اساسي، اقتصاد بشري و سير قانون و دادگستري در ايران از آن جمله‏اند. استاد راوندي اعتقاد راسخ به مذهب و آيين تشيع داشت و با معاني و مفاهيم قرآني انس و الفت زيادي از خود نشان مي‏داد و در مجلدات مختلف تاريخ اجتماعي ايران، برخي از اين مفاهيم را منعكس كرده است. سرانجام اين استاد توانا و پژوهشگر معاصر در 23 شهريور 1378 ش در 86 سالگي چشم از جهان فروبست و در قطعه فرهيختگان بهشت زهرا به خاك سپرده شد.
 
مسلم بن عقيل، نماينده و پسر عموي امام حسين(عليه السلام) به منظور دعوت ازمردم كوفه و آگاهي از ميزان وفاداري آنان به امام، وارد اين شهر شد. مردم كوفه، قبلاً با ارسال نامه‏هاي فراوان، خواستار عزيمت امام به اين شهر و رهبري آنان براي مبارزه با حكومت ستمكار اموي شده بودند. در بدو ورود مسلم به كوفه، وي نامه‏ي امام را كه حاكي از دعوت مردم كوفه به قيام بود، براي آنان قرائت كرد و دراندك زماني، حدود 18 هزار نفر با وي بيعت كردند. پس از آن، مسلم، بيعت گسترده‏ي اهالي كوفه را به اطلاع امام رساند. اما اندكي بعد، مردم كوفه تحت تأثير تبليغات و تهديد و تطميع ابن زياد، حاكم جديدِ كوفه، بيعت خود را با امام حسين(عليه السلام) ناديده گرفتند. آن‏ها حتي پا را فراتر گذاردند و گروهي از آن‏ها عازم جنگ با امام شدند. مسلم بن عقيل هم كه در كوفه تنها مانده بود، به دست ماموران اموي اسير شد و به شهادت رسيد.
 
ابوالعطاء كمال‏الدين محمود بن علي بن محمود، معروف به خواجوي كرماني در سال 679 ق در شهر كرمان به دنيا آمد. او در جواني در كرمان و فارس تحصيل كرد و از آن پس به مسافرت پرداخت. خواجو در اثناي مسافرت، با عده‏اي از مشايخ، سلاطين و وزرا ملاقات كرد و در پايان عمر، چندي نيز با حافظ شيرازي، شاعر بزرگِ غزل سراي قرن هشتم معاشرت داشت. ديوان قصيده‏ها، غزل‏ها و رباعي‏ها، مثنوي‏هاي هماي و همايون، گل و نوروز، كمال نامه، گوهر نامه و... از آثار خواجوي كرماني است. در غالبِ اين مثنوي‏ها، خواجو از نظامي پيروي كرده است. خواجو در غزل‏هاي خود، شيوه‏ي سعدي را اساس قرار داده و آن را با افكار عرفاني در آميخته است. روش ايجاد شده توسط خواجوي كرماني به همت حافظ شيرازي كامل شده است. اين اديب نامدار ايراني سرانجام در 753 ق در 74 سالگي درگذشت.
 
سيدمحمد بن سيد صفدر معروف به سيدجمال، انديشمند انقلابي، سخنور و از رهبران ضداستعماري ملل اسلامي است كه بنا به گفته‏ي بسياري از تاريخ‏نگاران، وي شيعه و ايراني و در سال 1254 قمري در اسدآباد همدان چشم به جهان گشود. پدرش او را به كابل برد و به تحصيل علوم متنوع از جمله: تاريخ، فقه، ادبيات، منطق، حكمت و رياضيات پرداخت. در 18 سالگي در بسياري از علوم متداوله به مقام عالي رسيد. سيدجمال‏الدين از آن پس، به هندوستان و حجاز و مكه مسافرت كرد. سپس به مصر رفت و در دانشگاه الازهر به تدريس منطق و فلسفه پرداخت و شيخ محمد عبده از محضر او استفاده نمود. از آن جا كه سيد، خود بنيانگذار اتحاد ملل اسلامي و وحدت شيعه و سني بود، تعمّداً مليت خود را مخفي نگه مي‏داشت. سيد با مسافرت به اكثر كشورهاي عربي و اسلامي و با ايراد خطابه‏هاي پرشور، از مسلمانان مي‏خواست با اتحاد و همبستگي در برابر مفاسد و حاكميت دست نشانده و استعماري اروپاييان ايستادگي كنند. در نتيجه، دولت‏هاي دست نشانده، تحمل چنين انديشه‏اي را در جامعه‏ي خويش نداشتند و چندين بار او را به هند، پاريس و لندن تبعيد كردند. سيدجمال‏الدين با همياري محمد عبده، 18 شماره از روزنامه‏ي عروةالوثقي را در پاريس منتشر كرد، ولي با كارشكني مقامات انگليسي، اين نشريه تعطيل شد. وي هم‏چنين به ايران و عثماني سفر كرد و ملاقات‏هايى با سران كشورهاي اسلامي از جمله ناصرالدين شاه قاجار داشت، تا بلكه حركت و رشد مسلمانانِ سرزمين‏هاي اسلامي را فراهم نمايد. اما دول استعماري سخت با او مخالفت كردند. پس از آن راهي استامبول شد و چون ناصرالدين شاه قاجار، توسط يكي از ياران سيد در شهر ري به قتل رسيد، امپراتور عثماني او را تحت نظر گرفت. سرانجام سيدجمال‏الدين اسدآبادي در پنجم شوال 1314 قمري مصادف با 18 اسفند 1275 در 60 سالگي ديده از جهان فرو بست و در گورستان شيخلَر تركيه به خاك سپرده شد.
 
يكي از آتش سوزيهاي بسيارمهيب جهان در شهر مسكو روي داد. اين حريق پس ازتصرف مسكو به دست سپاهيان ناپلئون اول و بدستورحاكم مسكو صورت گرفت. پس ازورود سربازان فرانسوي شهرمسكو بلافاصله به آتش كشيده شد تا نيروي دشمن نتواند ازامكانات و مواد غذايي موجود درمسكو استفاده كند. دراين حريق سه چهارم كل شهرمسكو ويران شد.
 
نخستين واحدهاي ارتش آلمان نازي به شهراستالينگراد وارد شدند. درجنگ جهاني دوم آلمانيها براي تصرف استالينگراد ماهها تلاش كردند و سرانجام درجنگي خانه به خانه نيمي ازاين شهر را تصرف كردند. مردم استالينگراد با وجود مقاومت سرسختانه خود سرانجام درمحاصره كامل آلماني ها قرارگرفتند و ناچار تسليم آنان شدند.
 
قرارداد متاركه جنگ ميان روسيه و بلغارستان درجنگ جهاني دوم امضاد شد. با تسليم كامل روماني، بلغارستان كه ازمتحدان آلمان نازي درجنگ بود ازصحنه عمليات جنگي خارج شد و اين كشور همانند روماني به تصرف فرمانده ارتش سرخ شوروي درآمد.
 
صربستان از سده‏هاي ششم و هفتم ميلادي با ورود صرب‏ها از اسپانيا، شكل گرفت و پس از سال‏ها جنگ داخلي، در سال 1217م كشور مستقل صربستان به وجود آمد. با اين حال، با آغاز ضعف صربستان در يك قرن بعد، اين كشور جولانگاهي براي حملات پراكنده نيروهاي عثماني گرديد. در اين ميان، نبردهايى بين صربستان و امپراتوري عثماني روي داد كه پس از پيروزي عثماني در چهاردهم سپتامبر 1389م صربستانْ خراج گذار دولت عثماني شد. در سال 1459م اين منطقه رسماً توسط حكومت عثماني ضميمه قلمرو آن‏ها گرديد. دوران حاكميت 400 ساله عثماني بر صربستان تا نيمه قرن نوزدهم به طول كشيد و پس از آغاز ضعف و شكل‏گيري روند انحطاط در دولت عثماني، ابتدا اين منطقه داراي خودمختاري گرديد و بعد از جنگ جهاني اول و فروپاشي خلافت عثماني، منطقه صربستان نيز به استقلال دست يافت.
 
حمله ناپلئون بُناپارت امپراتور فرانسه به روسيه در 24 ژوئن سال 1812م، آغازي بر پايان اقتدار ناپلئون به شمار مي‏آيد. سرعت پيشروي نيروهاي فرانسوي در آغاز اين حمله، حتي با وسايل و تجهيزات امروزي هم عجيب و باورنكردني است. او فاصله مرزهاي آن روز روسيه با لهستان را در كمتر از سه ماه پيمود و روز چهاردهم سپتامبر 1812م وارد مسكو شد. ناپلئون گمان مي‏كرد كه با فتح مسكو، تزار روسيه را به زانو در خواهد آورد و سرزمين پهناور روسيه را به قلمرو امپراتوري خود خواهد افزود، ولي فرداي ورود سربازان او به مسكو، شهر آتش گرفت و سربازان روسي كه ضمن عقب نشيني، شهر را به آتش كشيده بودند، سپاه ناپلئون را در اين شهر بدون آذوقه گذاشتند. شدت آتش سوزي به حدي بود كه سه چهارم شهر مسكو به كلي طعمه حريق شد و نابود گشت. با فرا رسيدن زمستان سخت روسيه و كمبود تداركات و مواد غذايى، ناپلئون تصميم گرفت از روسيه عقب‏نشيني كند ولي در بين راه، سرما و گرسنگي از يك طرف و حملات پي‏درپي نيروهاي روسيه از طرف ديگر، صدها هزار نفر از سربازان فرانسوي را از پاي درآورد، به طوري كه از ارتش 530 هزار نفري ناپلئون، تنها 30 هزار نفر به مبداء حركت خود بازگشتند. اين شكست پايان اقتدار ناپلئون بُناپارت را رقم زد و از آن پس در برابر اتحاد كشورهاي مخالف خود، ناكام ماند.
 
ويليام مَكْ كينْلي، بيست و پنجمين رئيس جمهور امريكا در 29 ژانويه 1843م در ايالت اوهايو امريكا به دنيا آمد. وي در ابتدا كارمند پستخانه بود ولي بعدها وكيل شد و سپس به فرمانداري ايالت اوهايو دست يافت. مك كينلي پس از چندي در انتخابات رياست جمهوري سال 1896م شركت جست و با پيروزي در اين انتخابات، از اول ژانويه سال 1897م وارد كاخ سفيد شد. مك كينلي در دوران پر مخاطره‏اي برامريكا حكومت كرد. رابطه امريكا و اسپانيا از سال‏ها قبل به خاطر حضور نظامي استعمار اسپانيا در كوبا و خودداري آنان از ترك منطقه تيره بود.تمايل داشت كه بر كشورها و جزاير امريكاي لاتين تسلط داشته باشد و در صورت امكان آن‏ها رابه خاك خود ضميمه نمايد. يكي از اين كشورها، كوبا بود كه در آن سال‏ها، امريكا 70 الي 90 درصد از شكر مورد نياز خود را از آن تأمين مي‏كرد و حضور نظامي اسپانيا مانع از استيلاي ايالات متحده بر كوبا بود. از اين رو مك كينلي به دنبال بهانه‏اي بود تا به نيروهاي اسپانيا در كوبا حمله كند و حضور خود را در منطقه تحميل نمايد. اين بهانه با حمله اسپانيا به يك كشتي جنگي امريكايى در فوريه 1898م كه قصد ارعاب اسپانيا را داشت، تأمين شد و امريكا تهاجم سنگيني را عليه اسپانيا آغاز كرد. اين جنگ كه به شكست اسپانيا منجر گرديد، باعث خروج نيروهاي استعمارگر كهن اسپانيا و ورود استعمارگران نوين امريكايى شد. اسپانيا هم‏چنين تحت فشار امريكا، كشور فيليپين را به قيمت 20 ميليون دلار به امريكا فروخت. جنگ‏هاي اسپانيا و امريكا، نقطه آغاز علني شدن سياست‏هاي استعمارگرانه و استيلا طلبانه كاخ سفيد در محدوده امريكاي مركزي محسوب مي‏شود. ويليام مك كينلي در انتخابات رياست جمهوري سال 1901م براي يك دوره ديگر انتخاب شد ولي در روز 14 سپتامبر 1901م هنگامي كه در شهر بوفالو حضور داشت به ضرب گلوله يكي از مخالفان مضروب شد و هشتاد روز بعد در هفتم دسامبر 1901م در 58 سالگي درگذشت.
 
جوسيا رويْسْ، فيلسوف امريكايى در بيستم نوامبر 1855م در كاليفرنياي امريكا به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود در فلسفه، به تدريس مشغول شد و ضمن مطالعات و تحقيقات خود، به بيان افكار خويش پرداخت. او به خدا به عنوان يك ناظر بي‏طرف و تماشاگر دنياي صلح‏آميز يا سراسر جنگ و گناه، معتقد نبود بلكه به نظر او، خدايى واقعيت داشت كه راهنماي هر فرد در الگوي يكپارچه ولي پيچيده حيات است. رويس بر اين باور بود كه زندگي فردي، متعلق به قلمروي برتر و غني‏تر از اين دنياست، قلمروي كه خاص حقيقت است و به چشم انساني قابل رؤيت نيست. رويْسْ اظهار مي‏دارد كه همه ما در اعماق وجودمان احساس مي‏كنيم كه زندگي ما در هماهنگي زندگي ملكوتي، هر يك، جا و مقام بخصوصي دارند. اين هماهنگي در وضع فعليِ شعور وجدان ما وجود ندارد، بلكه در مرتبه‏اي از زندگي كه اكنون براي ما قابل رؤيت نيست، به وجود خواهد آمد. وي در ديدگاه فلسفي خود، ايمان به خوبي خدا را باور داشت و فلسفه خود را براساس يك نوع فلسفه افلاطوني - مذهبي مي‏دانست. رويْسْ انديشه بدبينانه اراده به زندگي در فلسفه آلماني را به انديشه خوش بينانه اراده به ايمان داشتن تبديل كرد. از رويس آثاري برجاي مانده كه جنبه مذهبيِ فلسفه، تصور خدا و جهان و فرد از آن جمله است. جوسيا رويس سرانجام در چهاردهم سپتامبر 1916م در 61 سالگي درگذشت.
 
جنگ كره كه از روز 25 ژوئن 1950م با حمله نيروهاي كره شمالي به كره جنوبي آغاز شد، نخستين برخورد نظامي بين شرق و غرب بعد از جنگ جهاني دوم به شمار مي‏رود. اين امر واكنش سازمان ملل متحد را برانگيخت و نيروهاي ملل متحد براي دفع تجاوز كره شمالي، متشكل از سربازان شانزده كشور، راهي شبه جزيره كره شدند. در اين ميان، بخش عمده اين نيروها را سربازان امريكايى تشكيل مي‏دادند و نيروهاي پانزده كشور ديگر، بيشتر نقش سمبوليك داشتند. نيروهاي امريكايى در روز چهاردهم سپتامبر 1950م، با پياده شدن در پشت خطوط نيروهاي كره شمالي در يكي از بنادر آن كشور، حمله متقابل عليه نيروهاي كره شمالي را آغاز كردند و هم‏زمان با اين عمليات، حمله نيروهاي سازمان ملل متحد در سراسر جبهه‏هاي جنوب آغاز شد. اين امر واكنش چين را برانگيخت، از اين رو با اعزام دويست هزار نيروي داوطلب، نيروهاي امريكا و متحدين آن‏ها را وادار به عقب‏نشيني نمود. اين امر اختلافات امريكا و چين را تشديد كرد به طوري كه قصد كشاندن جنگ به داخل خاك چين مطرح گرديد كه به دليل مخالفت سياست‏مداران امريكايي اين امر عملي نشد.
 
منشور سازمان كشورهاي صادر كننده نفت موسوم به اوپك، در ابتدا در چهاردهم سپتامبر 1960م به امضاي پنج كشور ايران، عربستان، عراق، كويت و ونزوئلا رسيد. اين سازمان به منظور مقابله با كمپاني‏هاي بزرگ نفتي غرب به وجود آمد كه انحصار اكتشاف، استخراج و فروش نفت را در سطح جهان در اختيار داشتند و بهاي نفت را بر اساس منافع خود و به زيان توليد كنندگان اين ماده حياتي تعيين مي‏كردند. اگرچه اوپك در ابتدا قدرت چنداني نداشت، اما به تدريج و پس از پيوستن الجزاير، ليبي، نيجريه، قطر، امارات متحده عربي، گابُن، اندونزي و اكوادور به اين سازمان، قدرت بيشتري يافت. لذا در بحران نفتي سال 1973 كه بر اثر جنگ مصر و رژيم صهيونيستي و تحريم نفتي غرب توسط اعراب پديد آمد، قيمت نفتِ اوپك تا سه برابر افزايش يافت. نقش اوپك در بازار جهانيِ نفت و تعيين بهايِ اين ماده حياتي از دهه هفتاد به بعد، فراز و نشيب‏هاي بسياري داشته است. در سال‏هاي اخير، علي‏رغم خروج اكوادور و گابن از اوپك و كاهش سهم اين سازمان در توليد جهاني نفت، اوپك همچنان نقش تعيين كننده خود را در برقراري ثبات دربازار جهاني نفت حفظ كرده است.
 
بشير جُميِّل رئيس‏جمهور فالانژيست لبنان، در 10 نوامبر 1947م در خانواده‏اي اهل ورزش و سياست به دنيا آمد و تحصيلات خود را تا دريافت دو درجه دانشگاهي در رشته‏هاي حقوق و علوم سياسي ادامه داد. وي پس از تكميل تحصيلاتش در واشينگتن و تگزاس امريكا، به وكالت روي آورد و پس از بازگشت به لبنان به اين كار تداوم بخشيد. اما شروع جنگ داخلي در لبنان در سال 1975م باعث شد تا وي وارد عرصه سياست شود. وي كه فرزند پيِر جُميِّل بنيان‏گذار حزب كتائب بود، پس از چندي به عنوان فرمانده نظامي يك اردوگاه مسيحي مطرح گرديد و از اين زمان، در صحنه‏هاي مختلف جنگ داخلي لبنان، در راستاي اهداف حزب كتائب عمل نمود. عمده نظرات و عقايد سياسي بشير جُميِّل در مورد مسئله لبنان را به اين صورت مي‏توان مورد توجه قرار داد: مخالفت صريح با حضور فلسطينيان در لبنان؛ مخالفت با حضور سوريه در لبنان و اشغال‏گر قلمداد نمودن آن‏ها و همكاري با رژيم صهيونيستي. وي در ادامه، رياست شوراي امنيت حزب كتائب و فرماندهي كل نيروهاي لبناني را بر عهده گرفت: بشير جُميِّل در سال 1982م نيز در حالي كه اوضاع داخلي لبنان بسيار متشنج بود در جريان انتخابات رياست جمهوري، به اين مقام انتخاب شد. زمام‏داري بشير جُميِّل رئيس جمهوري لبنان تنها 21 روز يعني از 24 اوت 1982 تا 14 سپتامبر همان سال به طول انجاميد. وي كه در سايه تانك‏هاي اسرائيل‏ي وارد كاخ رياست جمهوري بَعبدا، مقر حكومت لبنان شده بود، پس از سه هفته حكومت، در طي يك انفجار مهيب در 35 سالگي به قتل رسيد و جاي خود را به برادرش امين داد. امين در روزهاي اوليه حكومت خود نيز با كمك و هدايت نيروهاي اشغال‏گر صهيونيستي، كشتار فجيعي عليه فلسطينيان مقيم لبنان در دو اردوگاه صبرا و شتيلا به خونخواهي مرگ برادرش انجام داد و هزاران نفر را به خاك و خون كشيد.