ضايعات نان هدر دادن سرمايه هاي ملي


 






 
بنابراين، طبق آمار ارائه شده، اگر متوسط تعداد نفرات هر خانواده را حدود 5 نفر در نظربگيريم مي توان گفت که هر خانواده ايراني به طورمتوسط بيش از غذاي يک نفر ضايعات غذايي دارد.
سالانه 150 هزار تن نان به ارزش تقريبي 10 ميليارد تومان، تنها درتهران دور ريخته مي شود. با احتساب دور ريز در ساير شهرهاي کشور، سالانه بيش از 600 هزارتن نان خشک به ارزش تقريبي 40 ميليارد تومان دور ريخته مي شود.
علي رغم بار سنگيني که به عنوان يارانه نان بر بودجه دولت تحميل مي شود، نان به صورت مطلوب در اختيار مردم قرار نمي گيرد و حدود 30 درصد آن به صورت دور ريز و ضايعات در مي آيد که معادل 2/5 ميليون تن گندم يعني همان مقدار کسري ساليانه اي است که با پرداخت ارز ازخارج وارد مي شود.
موارد فوق الذکر نمونه هايي از اخبار اسفبار ضايعات و دور ريز نان است که مدام مي خوانيم و مي شنويم. اما به راستي راه چاره چيست و مقصر کيست؟ صنف نانوا يا خانواده ها و يا هر دو؟ در ايران ما، گندم هميشه از احترام و اهميت ويژه اي برخوردار بوده است. هنوز هم مردم کوچه و بازار وقتي تکه ناني بر سر راه ببينند بر آب روان مي ريزند و يا در گوشه اي قرارش مي دهند. اکثر مردم زير پا افتادن گندم و نان را جايز نمي دانند. گذشته از اين اعتقادات گندم مهمترين عامل تغذيه مردم است و هم اکنون بيش از 60 درصد زمينهاي زراعي کشور، زير کشت گندم مي رود.
آيا با اين تفاصيل لحظه اي، انديشيده ايم گندم با چه زحمتي توليد مي شود، براي ذخيره سازي آن چه مراحل و زحمات و هزينه هايي متحمل مي شويم؟ دست آخر زماني که گندم به آرد تبديل مي شود و در اختيار نانواييها قرار گرفت، در تبديل آرد به نان مقدار زيادي ضايعات داريم که به صورت نان سوخته يا خمير از چرخه مصرف خارج مي شود. ميزان اين ضايعات تا حدود 30 درصد تخمين زده مي شود. ضايعات نان آن قدر زياد است که در جنب پخت و مصرف نان حرفه ديگري سر به درآورده است؛ به نام جمع آوري و خريد نان خشک از در خانه ها و توسط نان خشکيها!
يکي از اهداف اساسي کشور، قطع و خشکانيدن ريشه هاي وابستگي اقتصادي به کشورهاي بيگانه بوده و در اين ميان گندم يکي از کالاهاي اساسي در اقتصاد است و در ميان ساير کالاها از اهميت و موقعيت استراتژيکي برخوردار است. در حال حاضر و علي رغم پيشرفتهاي کشور در زمينه کشاورزي و افزايش سطح زير کشت و بالا بردن ميزان بازده توليد محصولات کشاورزي متاسفانه هنوز از وارد کنندگان عمده گندم هستيم. عواملي چون رشد جمعيت، فرهنگ غلط مصرفي جامعه در مصرف نان و بي توجهي توليد کنندگان نان به مسائل فني پخت، از مهمترين دلايل اين امر هستند. رعايت نکردن اصول فني در پخت نان از سوي نانوايان موجب افزايش چشمگير ضايعات نان شده است و قسمتي از نان توليدي به علت خميري بودن، يا سوخته شدن و يا به هردليل ديگر، قابل استفاده نبوده و توسط مصرف کنندگان عملاً دور ريخته مي شود که نتيجه اين امر تنها بازار گرمي «ريزه ناني» و «نمکي ها» مي باشد و اين در حالي است که اگر ضايعات نان را 30%به حداقل 5% برسانيم، صرفه جويي حاصل نه تنها ما را به خودکفايي در زمينه گندم مي رساند، بلکه در سال بيش از يک ميليون تن گندم مازاد بر مصرف داخلي خواهيم داشت که مي توان آن را به عدم کشورهاي ديگر صادر کرد. از سوي ديگر عدم دور ريز نان خود نقش مهمي در اقتصاد خانواده ها و مخارج آنها بخصوص اقشار آسيب پذير خواهد داشت. در اين ارتباط تهيه و پخش برنامه هاي آموزشي و تبليغاتي براي آشنايي بيشتر مصرف کنندگان و اعضاي خانواده ها با مشکلات، زحمات و هزينه هاي آشکار و پنهان از مرحله کاشت گندم تا مرحله تبديل به نان و زياني که دولت به جهت پرداخت يارانه نان متحمل مي شود، بسيار مهم و ضروري بوده و مطمئناً در فرهنگ مصرف جامعه و کاهش ضايعات نان موثر خواهد بود.
منبع: نشريه خانه و خانواده شماره 170