تفسیر سوره ماعون
در این مطلب راسخون به تفسیر سوره ماعون از تفاسیر المیزان و تفسیر نور می پردازیم. با راسخون همراه باشید.
این مقاله به تفسیر سوره ماعون از تفاسیر نور و نکاتی هم از تفسیر المیزان اشاره دارد.یکی از شان نزول های این آیه در مورد رفتار ابوجهل وارد شده است که ابو جهل تکذیب قیامت کرده و قیامت را باور نداشته است.
لذا هرگاه یتیمى را می دید در وقت اطعام از مال و اموالش چیزی به او نمی داد. و به هیچ کس انفاقی نمی کرد لذا این سوره را خداوند نازل فرمود .تا ما حال انسان دروغگو را بهتر بشناسیم.
اشاره ای به حال افراد دروغگو و افراد بی نماز وو سبک شمردگان نماز و ریا کاران و قرض دادن وسائل زندگی به همسایگان و مباخث روایی در موضوعات ذکر شده. با راسخون همراه باشید.
آیات 1 تا 7 سوره ماعون
أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ «1» فَذلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ «2» وَ لا یَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْکِینِ «3» فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ «4» الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ «5» الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ «6» وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ «7»
ترجمه آیات 1 تا 7 سوره ماعون
آیا کسى که قیامت را انکار مىکند دیدهاى؟ «1» او همان کسى است که یتیم را با خشونت مىراند. «2» و دیگران را بر اطعام مسکین تشویق نمىکند. «3» پس واى به حال نمازگزاران. «4» آنان که از نمازشان غافلند. «5» آنان که پیوسته ریا مىکنند «6»» و از دادن زکات (و وسایل ضرورى زندگى) باز مىدارند. «7»
شأن نزول آیات 1 تا 3 سوره ماعون
این آیات درباره عاص بن وائل السهمى نازل شده و نیز گویند: درباره ولید بن مغیرة نازل گردیده است.
ابن جریج گوید: درباره ابوسفیان بن حرب آمده که هر هفته دو شتر نحر مى کرد و یتیمى از او گوشت خواست با عصاى خود او را از خود راند[1] و نیز گویند: آیه 1 درباره ابوجهل و کفار قریش نازل شده است. [2]
شأن نزول آیات 4 تا 7: سوره ماعون
طریف بن ابى طلحه از ابن عباس روایت کند که این آیات درباره منافقین نازل شده که وقتى که با مؤمنین بودند، نماز میخواندند که آنها ببینند و وقتى که با آنها نبودند، نماز نمى خواندند و نیز از دادن اشیاء عاریة خوددارى نموده و دیگران را از دادن عاریة منع مى کردند.[3]
تفسیر آیات 1 تا 7 سوره ماعون (تفسیر نور- محسن قرائتی)
این سوره سیماى افراد منفى را معرفى مىکند:کسانى که نسبت به دین، دیدگاه منفى دارند. نسبت به یتیم و مسکین منفى هستند و آنان را طرد مىکنند. در عبادت و نماز منفى هستند و اخلاص ندارند. در خدمت به مردم منفى هستند.
مراد از دین در این آیات چیست؟
دین: جزاء. شریعت. در قرآن مجید به هر دو معنى آمده است.[4] مراد از «دین» در اینجا روز قیامت است،
مراد از تکذیب دین و معاد در این سوره، تکذیب قلبى است، نه قولى؛ زیرا مخاطب سوره، کسانى هستند که نماز مىخوانند ولى نمازشان همراه با ریا و خودنمایى و سهو و غفلت است.
ماعون به چه معتاست؟
ماعون از «معن» به معناى ابزار و وسایلى است که معمولًا همسایگان به یکدیگر عاریه مىدهند تا آنکه نیازشان برطرف شود. مثل ظروف غذاخورى در مهمانىها.
ماعون: هر چه در آن منفعتى است «کل ما فیه منفعة» در اقرب الموارد آمده: «الماعون: المعروف ... و کل ما انتفعت به» کلمه «معن» در اصل به معنى جارى شدن است «معن الماء معنا: سأل».[5]
دین یک مجموعه به هم پیوسته است. نمازش از اطعام مسکین و رسیدگى به محرومین جدا نیست.در روایات، «ساهُونَ» به معناى سستى، ترک و ضایع کردن نماز آمده است. [6]
حساب حضور در نماز جماعت، به خاطر حفظ شعائر الهى، از حساب ریا و خودنمائى به خاطر اهداف نفسانى جداست.
عاریه دادن وسائل زندگی
در حدیث مىخوانیم: کسى که از دادن لوازم منزل خود به همسایگان دریغ ورزد، خدا روز قیامت لطف خود را نسبت به او دریغ خواهد کرد. [7]
البته در حدیث دیگرى مىخوانیم که پرسیدند: ما همسایگانى داریم که هرگاه وسائلى به آنان عاریه مىدهیم، مىشکنند یا خراب مىکنند، آیا گناه است که به آنان ندهیم؟ حضرت فرمود: در این صورت مانعى ندارد. [8]
در حدیث مىخوانیم: هر کس به اوقات نماز بىاعتنائى کند و نماز را در اول وقت نخواند، ویل دارد. [9]
امام صادق علیه السلام فرمودند: ماعون، شامل قرض الحسنه و هر کار نیک درباره دیگران و در اختیار قراردادن وسائل خانه و از جمله زکات است. [10]
ثمره سنگدلی:
سنگدلى انسان به جائى مىرسد که: نسبت به سختترین نوع فقر که مسکین است.نسبت به ضرورىترین نیاز که خوراک است.آن هم به مقدار مصرف نه ذخیره.نه خود اقدامى مىکند و نه دیگران را تشویق مىکند.
دو نشانه ی نفاق
ریا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند که افراد مؤمن را تهدید مىکند. ریا آن است که انسان کارى را براى دیدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است که کارى را بجا آورد و هدفش آن باشد که کارش به گوش مردم برسد. این دو کار از نشانههاى نفاق است.
چنانکه قرآن درباره منافقان مىفرماید: «إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى یُراؤُنَ النَّاسَ» [11] چون به نماز مىایستند، نمازشان با کسالت و ریاکارى است، همان گونه که به دیگران کمک نمىکنند مگر در حال کراهت و نارضایتى. «وَ لا یُنْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ کارِهُونَ» [12]
بر اساس روایات، ریاکار ظاهرى زیبا و باطنى مریض دارد؛ در ظاهر اهل خشوع و تواضع است، ولى در باطن دست از گناه بر نمىدارد. او در ظاهر گوسفند و در باطن گرگ است. به جاى آنکه از دنیا آخرت را بدست آورد، از آخرت به سراغ دنیا مىرود و از پرده پوشى خداوند سوء استفاده کرده و گناه مىکند.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: سختترین عذابها براى کسى است که مردم در او خیر ببینند در حالى که در او خیرى نیست. فرشتگان اعمال برخى انسانها را بالا مىبرند، ولى خطاب مىرسد: هدفش خدا نبوده است، آن را برگردانید.
در فرهنگ اسلامى، ریا، نوعى شرک است و امام صادق علیه السلام درباره کسى که عمل نیکى انجام دهد، اما نه براى خدا، بلکه براى اینکه مردم بشنوند و او را ستایش کنند، فرمود: او مشرک است، سپس آیه «لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» [13] را تلاوت فرمود. [14]
علامت ریاکار آن است که اگر ستایش شود کار نیکش را توسعه مىدهد و اگر ستایش نشود از کار خود مىکاهد. ناگفته نماند که این همه توبیخ و انتقاد براى کسانى است که از ابتدا، کار را براى غیر خداوند انجام مىدهند، ولى اگر انسان از آغاز هدفى جز خداوند نداشت، و مردم از کار او آگاه شدند، مانعى ندارد.
امام باقر علیه السلام فرمود: هیچ کس نیست مگر آنکه دوست دارد خوبىهایش در مردم ظاهر شود، به شرط آنکه از ابتدا نیّت او مردم نباشد. «اذا لم یکن صنع ذلک لذلک» [15]
اخلاص چیست؟
در برابر ریا و سمعه، اخلاص است که در حدیث مىخوانیم: خداوند جز خالصان را نمىپذیرد «أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِصُ» [16] و هر کس چهل روز خود را خالص کند، چشمههاى حکمت از قلب او به زبانش جارى مىشود. «من اخلص لله اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه الى لسانه» [17]
و نشانه ایمان کامل آن است که حُب و بغض و بخشیدن و نبخشیدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهرا علیها السلام نقل شده که فرمود:
«من اصعد الى اللّه خالص عبادته اهبط اللّه عزّ و جلّ افضل مصلحته» [18] هر کس عبادت خالص به درگاه خداوند فرستاد، خداوند بهترین مصلحت او را برایش نازل مىکند.
نکات تفسیری سوره ماعون از (تفسیر المیزان- علامه طباطبایی)
حق مسکین در اموال دیگران
اگر تعبیر به طعام کرد، نه به اطعام ، براى این بود که اشاره کرده باشد به اینکه مسکین گویا مالک زکات و صدقه است و احتیاج ندارد به اینکه کسى به او اطعام کند،
وقتى طعام را که حق خود او است به او بدهند او خودش مى خورد، همچنان که در جاى دیگر فرموده : (و فى اموالهم حق للسائل و المحروم ).در تفسیر قمى در ذیل آیه شریفه (ارایت الذى یکذب بالدین ) آمده که این آیه در باره ابو جهل و کفار قریش نازل شد،
ساهون چه کسانی هستند؟
و در ذیل آیه شریفه (الذین هم عن صلاتهم ساهون ) آمده که منظور از این جمله کسانى هستند که به کلى نماز را ترک کنند، زیرا اگر صرف سهو آدمى را مستوجب ویل سازد.
باید همه مس توجب باشند، چون هر انسانى و مسلمانى در نمازش سهو مى کند، امام صادق (ع ) در ذیل این آیه فرموده : منظور تاءخیر نماز از اول وقت و بدون عذر است .
و در کتاب خصال از على (ع) آمده که در ضمن حدیث چهارصد بندى فرمود: هیچ عملى نزد خدا محبوبتر از نماز نیست ، پس مبادا هیچ کارى از کارهاى دنیا شما را از نماز در اول وقتش باز بدارد، براى اینکه خداى عزوجل اقوامى را به همین جرم مذمت نموده و فرموده :
(الذین هم عن صلاتهم ساهون ) یعنى کسانى که از در غفلت نسبت به امر نماز و اوقات آن سهل انگارى مى کنند.
و در کافى به سند خود از محمد بن فضیل روایت کرده که گفت : از عبد صالح (موسى بن جعفر (ع ) از مفاد کلام خداى عزوجل پرسیدم که مى فرماید: (الذین هم عن صلاتهم ساهون )، فرمود: کسى است که حق نماز را ضایع کند.
مؤ لف : و این مضامین در روایاتى دیگر نیز آمده .
و در الدر المنثور است که ابن جریر و ابن ابى حاتم و بیهقى در کتاب سنن خود، از على بن ابیطالب روایت کرده اند که در تفسیر (الذین هم یراون ) فرمود: یعنى با نماز خود ریا مى کنند.
و نیز در همان کتاب آمده که ابو نعیم و دیلمى و ابن عساکر از ابو هریره نقل کرده اند که گفت : رسول خدا (صل اللّه علیه و آله و سلم ) در تفسیر آیه و (یمنعون الماعون ) فرمود: ماعون همه آن چیزهایى است که مردم به عنوان کمک در بین خود عاریه مى دهند و مى گیرند، از تبر گرفته تا دیگ و دلو و نظایر آن .
ماعون در روایات
و در کافى به سند خود از ابو بصیر از امام صادق (ع ) روایت آورده که در ضمن حدیثى فرمود: منظور از ماعون در جمله (و یمنعون الماعون ) قرضى است که بدهى و احسانى است که بکنى ، و اثاث خانه اى است که به عاریه بدهى ، زکات هم یکى از مصادیق ماعون است .
در این روایت ماعون به زکات هم تفسیر شده ، و این تفسیر از طرق اهل سنت نیز از على (ع ) روایت شده ، نظیر روایتى که در الدر المنثور به این عبارت آمده : (ماعون ) زکات واجب است که از آن مضایقه مى کنند، و به نماز خویش خودنمایى و ریا مى کنند، و مانع زکات خود مى شوند.
و در الدر المنثور است که ابن قانع از على بن ابى طالب روایت کرده که گفت : از رسول خدا (ص) شنیدم مى فرمود: مسلمان برادر مسلمان است .
وقتى با او بر خورد مى کند، سلامش مى گوید، و او سلام را به وجهى بهتر به وى بر مى گرداند، یعنى او باید سلام کند و این باید علیک بگوید و باید که ماعون را از او دریغ ندارد. پرسیدم یا رسول اللّه ماعون چیست ؟ فرمود: از سنگ گرفته تا آهن و از آب گرفته تا هر چیز دیگر.
مؤ لف: رسول خدا در روایتى دیگر آهن را به دیگ هاى مسین و تبر آهنین ، و سنگ را به دیگهاى سنگى تفسیر فرموده .
نتیجه و پیام های سوره ماعون
1- تکذیب عملى قیامت از سوى اهل ایمان، امرى شگفتآور و جاى سؤال است.
2- طرد یتیم انسان را از خدا دور مىکند.
3- نشانه ایمان، یتیم نوازى و توجه به گرسنگان و محرومان است و هرکس بىتوجه باشد بىدین است.
4- میان عقیده و عمل رابطه تنگاتنگ است. (مسائل جزئى مثل طرد یتیم را جزئى نگیرید که گاهى از مسائل مهمى مثل تکذیب دین خبر مىدهد).
5- نیازهاى عاطفى، مقدم بر نیازهاى جسمى است. (اول محبت به یتیم، سپس سیر کردن مسکین)
6- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست.
7- سهو اگر برخاسته از تقصیر و بىاعتنائى باشد، سرزنش دارد.
8- سهو در نماز قابل جبران و بخشش است ولى سهو از نماز، به معناى رها کردن آن، قابل بخشش نیست.
9- خطر آنجاست که کار زشت سیره دائمى انسان شود. بیانگر استمرار کار است
10- اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است.
11- اطعام فقرا مخصوص توانگران نیست، همه وظیفه دارند، گرچه از طریق تحریک و تشویق دیگران باشد. .
12- کسى که گاهى از نماز غافل مىشود، مشمول ویل است، پس وضع تارکان دائم نماز چیست!
13- بىتفاوتى نسبت به نیازهاى ضرورى مردم کیفر دارد.
14- خدمت به مردم در کنار نماز است.
15- غفلت از نماز، بستر غفلت از مردم است.
16- بى اعتنائى به گرسنگان، نشانه بىاعتقادى به قیامت است
17- سهو از اصل و حقیقت نماز مهم است، نه از تعداد رکعات که گاهى عارض مىشود و قابل جبران است.
18- افرادى که از خدا جدا شوند، به دنبال کسب جایگاهى در نزد دیگران با ریا کارى هستند.
19- بخل، ویژگى منکران معاد است، که حتى از عاریه دادن چیزهاى کوچک و ناچیز بخل مىورزند.
پی نوشت:
1.تفسیر کشف الاسرار.
2.تفسیر على بن ابراهیم.
3.تفسیر ابن المنذر.
4.تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص370
5. همان
6. تفسیر نورالثقلین.
7.تفسیر کنزالدقائق.
8.تفسیر نورالثقلین.
9.همان.
10.کافى، ج 3، ص 499.
11. نساء، 143.
12. توبه، 54.
13. کهف، 110.
14. مجموعه روآیات، از میزان الحکمة بحث ریا.
15. کافى، ج 2، ص 297.
16. زمر، 3.
17. جامع الاخبار، ص 94.
18. بحار، ج 67، ص 249.
منابع:
ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی، جلد : 20، صفحه 633 تا636
محسن قرائتی، تفسیر نور- جلد 10 – صفحه 603 تا 608
https://lib.eshia.ir/50081/20/636
https://wiki.ahlolbait.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}