مقدمه
آیه 15 سوره نساء اشاره‌ ‌به‌ مجازات‌ زنان‌ شوهرداری‌ ‌است‌ ‌که‌ آلوده  به «فحشاء» می‌شوند،می‌فرماید: «و کسانی‌ ‌از‌ زنان‌ (همسران‌) ‌شما‌ ‌که‌ مرتکب‌ زنا شوند چهار نفر ‌از‌ مسلمانان‌ ‌را‌ ‌به‌ عنوان‌ شاهد ‌بر‌ ‌آنها‌ بطلبید».

سپس‌ می‌فرماید: «‌اگر‌ ‌این‌ چهار نفر ‌به‌ موضوع‌ (زنا) گواهی‌ دادند، ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ خانه‌های‌ (‌خود‌) محبوس‌ سازید، ‌تا‌ مرگ‌ ‌آنها‌ فرا رسد» بنابراین‌، مجازات‌ عمل‌ منافی‌ عفت‌ ‌برای‌ زنان‌ شوهردار ‌در‌ ‌این‌ ‌آیه‌ «حبس‌ ابد» تعیین‌ ‌شده‌ ‌است‌.

آیه 15 سوره نساء
وَاللَّاتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ ۖ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّىٰ یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا
 
ترجمه آیه 15 سوره نساء   
زنانی از (جامعه) شما که عمل ناشایسته کنند چهار شاهد مسلمان بر آنها بخواهید، چنانچه شهادت دادند آن زنان را در خانه نگه دارید تا عمرشان به پایان رسد یا خدا برای آنها راهی پدیدار گرداند.
 
معانی کلمات آیه 15 سوره نساء
فاحشة: فحشاء و فاحشه: کار بسیار زشت. آن در قرآن به زنا، لواط، تزویج نامادرى و غیره گفته شده. مراد از آن در اینجا زنا یا مساحقه است.
امسکوهن: نگاه دارید آنها را. مسک و امساک: گرفتن و نگاه داشتن.[۱]
 
تفسیر آیه 15 سوره نساء از تفسیر نور
واز زنان شما کسانى که مرتکب زنا شوند، پس چهار نفر از میان شما (مردان مسلمان) را بر آنان شاهد بگیرید، پس اگر شهادت دادند، آن زنان را در خانه‌ها (ى خودشان) نگاه دارید، تا مرگشان فرا رسد، یا آنکه خداوند، راهى براى آنان قرار دهد (و قانون جدیدى بیاورد).

امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از راه دیگر که خداوند قرار مى‌دهد، حدود الهى و سنگسار و شلّاق است. [3]
 
بعضى آیه را شامل مساحقه و همجنس‌بازى زنان نیز دانسته و از مجمع‌البیان روایتى را از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل کرده‌اند که مؤیّد آن است. [4]
 
در روایتى مى‌خوانیم که مسئله‌ى حبس در خانه نسبت به زن زناکار، در جاهلیّت نیز بوده و اسلام در آغاز آن را پذیرفته است، ولى بعد از تقویت اسلام مسئله از حبس به اجراى حدّ تبدیل شده است. [5]
  
تفسیر آیه 15 سوره نساء از تفسیر چهارده معصوم(تفسیر روایی)
 و کسانى از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از شما مسلمانان را به‌عنوان شاهد بر آن‌ها بطلبید؛ اگر گواهى دادند، آن زنان را در خانه‌ها [ى خود] نگاه دارید تا مرگشان فرارسد؛ یا اینکه خداوند، براى آن‌ها راه نجاتى قرار دهد.
الصّادق (علیه السلام)- أَنَّ الْفَاحِشَهًَْ الْمَذْکُورَهًَْ فِی الْآیَهًِْ هِیَ الزِّنَا. [6]
امام صادق (علیه السلام)- منظور از الْفاحِشَةَ در این آیه، زنا است.
 
تفسیر آیه 15 سوره نساء از منظر امام باقر(ع)
امام باقر (علیه السلام)- جابر نقل می‌کند: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدند: «چرا اثبات زنا چهار شاهد می‌خواهد ولی در قتل دو شاهد کافی است»؟ فرمود: «خداوند متعال متعه را بر شما حلال فرمود و می‌دانست به‌زودی دیگران [حلال بودن] آن را انکار می‌کنند.

 و [هرکس که متعه را حلال کند آن را مانند زنا می‌انگارند و قصد اجرای حکم زنا می‌کنند] لذا برای مراقبت از شما، چهار گواه را برای اثبات آن قرار داد، که اگر این نبود شما گرفتار می‌شدید [و هر بار شما را به زنا متّهم کرده، و می‌زدند] زیرا به سختی اتّفاق می‌افتد که چهار شاهد به یک امر شهادت دهند».. [7]
  
تفسیر آیه 15 سوره نساء از منظر اماتم باقر(ع)
امام باقر (علیه السلام)- وَ اللاَّتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِکُمْ؛ این آیه منسوخ شده است و منظور از سَبیلاً در آن، حدود احکام الهی است. [8]
 
تفسیر آیه 15 سوره نساء از منظر امام صادق (علیه السلام)-
 امام صادق (علیه السلام)- ابوبصیر گوید: از امام (علیه السلام) در مورد آیه: ؤال کردم، فرمود: «این آیه [به‌واسطه‌ی نزول آیه‌ای دیگر] منسوخ شده است». گفتم: «[در زمان عمل به این آیه و قبل از نسخ‌شدن آن] کیفیّت آن چگونه بود»؟
 
فرمود: «وقتی زنی به این گناه آلوده می‌شد و چهار نفر به این مطلب گواهی می‌دادند، او را در خانه‌ای می‌انداختند و با او حرف نمی‌زدند و معاشرت و همنشینی نداشتند، به او آب و غذا می‌دادند [و بر همین منوال می‌گذشت] تا بمیرد».
 
 گفتم: «در کلام خداوند که فرموده: أَوْ یَجْعَلَ اللهُ لَهُنَّ سَبِیلًا منظور چیست»؟ فرمود: «راه [فرار از این مجازات] یا شلّاق‌زدن بود یا سنگسارکردن یا نگهداری‌کردن و زندانی‌کردن در خانه‌ها».[9]
  
علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- نزول آیه: هریک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید. (نور/۲)، موجب نسخ‌شدن آیه: وَ اللاَّتی یَأْتینَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّی یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللهُ لَهُنَّ سَبیلاً شد [و دیگر عمل به آیه‌ی منسوخ لازم نیست]». [10]
 
  تفسیر آیه 15 سوره نساء از منظر امام  باقر(ع)
امام باقر (علیه السلام)- تمام آیات سوره‌ی نور پس از سوره‌ی نساء نازل شد و مؤید این مطلب، این آیه‌ی شریفه سوره‌ی نساء می‌باشد: وَ اللاَّتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِکُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ علَیْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنکُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّیَ یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعلَ اللهُ لَهُنَّ سَبِیلاً.

و راهی که خداوند به‌عنوان راه نجات برای آنان قرار داده در این آیه [از سوره‌ی نور] آمده است: [این] سوره‌ای است که آن را فرو فرستادیم، و [عمل به آن را] واجب نمودیم، و در آن آیات روشنی نازل کردیم، شاید شما متذکّر شوید!

هریک از زن و مرد زناکار را صدتازیانه بزنید و نباید رأفت [و محبّت کاذب] نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!. (نور/۲۱)».[11]
 
تفسیر آیه 15 سوره نساء از منظر امام  باقر(ع)
امام باقر (علیه السلام)- در آیه: کسانی که زنان پاکدامن و بی‌خبر [از هرگونه آلودگی] و مؤمن را متّهم می‌سازند، در دنیا و آخرت از رحمت الهی بدورند و عذاب بزرگی برای آن‌هاست.
 
 در آن روز زبان‌ها و دست‌ها و پاهایشان برضدّ آن‌ها به اعمالی که مرتکب می‌شدند گواهی می‌دهد!. (نور/۲۴۲۳)، اعضاء و جوارح [در قیامت] برعلیه فرد مؤمن شهادت نمی‌دهند بلکه شهادت آنان بر علیه کسی است که مستحق عذاب الهی شده است. و نامه‌ی اعمال بنده‌ی مؤمن را به دست راستش می‌دهند.
 
 و سوره‌ی نور پس از سوره‌ی نساء نازل شده است؛ تأیید این مطلب آیاتی است که خداوند در سوره‌ی نساء نازل کرده که فرمود:

وَ اللَّاتِی یَأْتِینَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّی یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللهُِ لَهُنَّ سَبِیلًا و راهی که خداوند فرمود، این آیات است: [این] سوره‌ای است که آن را فرو فرستادیم، و [عمل به آن را] واجب نمودیم،
 
و در آن آیات روشنی نازل کردیم، شاید شما متذکّر شوید! هریک از زن و مرد زناکار را صدتازیانه بزنید و نباید رأفت [و محبّت کاذب] نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!. [12] (نور/۲۱)».

تفسیر آیه 15 سوره نساء از منظر امام علی(ع)
امام علی (علیه السلام)- خداوند تبارک‌وتعالی رسولش را با رأفت و رحمت]که در وجودش نهاده بود[مبعوث گردانید، از [مصادیق] رأفت و رحمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) این بود که قومش را در آغاز نبوّتش از چیزی که به آن عادت داشتند مجبور به انتقال به احکام جدید] احکام اسلام[نکرد.

تا اینکه اسلام در دل‌های آن‌ها مستحکم شد و شریعت و احکام آن در قلوب آن‌ها شیرین و گوارا شد.نمونه‌ای از احکام آن‌ها در زمان جاهلیّت این بود که زمانی‌که زنی زنا می‌کرد در خانه‌ی خودش محبوس می‌شد و معاش او برآورده می‌شد تا اینکه مرگ سراغ او بیاید.

و اگر مردی زنا می‌کرد او را از مجالس خودشان طرد می‌کردند و دشنام می‌دادند و اذیت می‌کردند و سرزنشش می‌کردند.

و کاری جز این بلد نبودند؛ بنابراین خداوند در ابتدای دین اسلام چنین حکم کرد: اللَّاتِی یَأْتِینَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّی یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللهُ لَهُنَّ سَبِیلًا و الَّذانِ یَأْتِیانِها مِنْکُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللهَ کانَ تَوَّاباً رَحِیماً؛

 پس در زمانی‌که تعداد مسلمانان زیاده شد و اسلام قوی گشت و مردم از امور و احکام و عادات جاهلیّت متنفر شده و وحشت داشتند، خداوند این آیه را نازل نمود: هریک از زن و مرد زناکار را صدتازیانه بزنید. (نور/۲). در آن هنگام آیه‌ی قبل یعنی آیه‌ی حبس و اذیت، نسخ شد. [13]

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- أَوْ یَجْعَلَ اللهُ لَهُنَّ سَبِیلًا ... مَعْنَی السَّبِیلِ أَنَّهُ الْجَلْدُ لِلْبِکْرِ مِائَهًٌْ وَ لِلثَّیِّبِ الْمُحْصَنِ الرَّجْمُ. ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- أَوْ یَجْعَلَ اللهُ لَهُنَّ سَبِیلًا؛ منظور از سبیلاً این است که: مجازات زنا با دختر باکره که شوهر نکرده، شلّاق است و با زن شوهردار، سنگسار است. [14]

تفسیر آیه 15 سوره نساء از تفسیر نمونه
شهادت بر فحشاء
این آیه، به طورى که غالب مفسران از آن فهمیده اند، اشاره به مجازات زنان شوهردارى است که آلوده «فحشاء» مى شوند، نخست مى فرماید: «آن کسان از زنان شما که آلوده به زنا شدند، چهار نفر از مسلمانان را به عنوان شهود بر این کار دعوت کنید» (وَ اللاّتی یَأْتینَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ).

واژه «فاحشة» چنان که قبلاً هم اشاره کرده ایم، در اصل، به معنى کار و یا گفتار بسیار زشت است، و اگر در مورد «زنا» و عمل منافى عفت، به کار مى رود، نیز به همین مناسبت است.

و این کلمه در 13 مورد در قرآن مجید آمده است، که گاهى در مورد «زنا»، گاهى در مورد «لواط» و گاهى در اعمال زشت ننگین به طور کلى استعمال شده است.

آن گاه مى فرماید: «اگر این چهار نفر، به موضوع (زنا) گواهى دادند، آنها را در خانه ها (خود) محبوس سازید، تا مرگ آنها فرا رسد» (فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتّى یَتَوَفّاهُنَّ الْمَوْتُ).
دلیل بر این که آیه فوق، اشاره به «زناى محصنه» مى کند.

علاوه بر قرینه اى که در آیه بعد است، تعبیر به مِنْ نِسائِکُمْ: «از همسرانتان» مى باشد; زیرا این تعبیر در مورد همسران، در قرآن مکرر وارد شده است.

بنابراین، مجازات عمل منافى عفت براى زنان شوهردار در این آیه «حبس ابد» تعیین شده است.ولى بلافاصله مى فرماید: «و یا این که خداوند راهى براى آنها قرار بدهد» (أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبیلاً).

بنابراین، باید مجازات حبس درباره آنها ادامه یابد، تا مرگ آنها فرا رسد، و یا این که قانون جدیدى از طرف خداوند براى آنها معین شود.

از این تعبیر، استفاده مى شود این حکم، یک حکم موقت بوده، و از همان آغاز اعلام شده است که در آینده حکم جدیدى درباره آنها نازل خواهد شد، و در آن موقع زنانى که مشمول این قانون شده اند، و هنوز در قید حیات هستند، طبعاً از زندان آزاد خواهند شد، و مجازات دیگرى نیز در مورد آنها عملى نخواهد گردید.

آزادى آنها از زندان به خاطر الغاى حکم سابق است، و اما عدم اجراى مجازات جدید درباره آنها به خاطر آن است که قانون مجازات شامل مواردى که قبل از آمدن قانون انجام یافته، نمى گردد.

و به این ترتیب قانون آینده هر چه باشد، راهى براى نجات این زندانیان است، ولى البته این قانون جدید شامل حال تمام کسانى که در آینده مرتکب این عمل مى شوند خواهد بود (دقت کنید).

و اما این که بعضى احتمال داده اند منظور از جمله «أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبیلاً» این است که خداوند به وسیله دستور آینده درباره سنگسار کردن این گونه افراد، راهى براى آزادى آنها گشوده است، درست نیست; چرا که هیچ گاه با تعبیر لَهُنَّ سَبیلاً: «راهى به سود آنان» سازگار نمى باشد، چه این که اعدام راه نجات نمى باشد.

زیرا مى دانیم قانونى که بعداً در اسلام براى مرتکبین زناى محصنه، مقرر گردید، قانون «رَجْم» (سنگسار کردن) بود. (این قانون در احادیث پیامبر(صلى الله علیه وآله) به طور مسلّم وارد شده است، اگر چه در قرآن به آن اشاره اى نگردیده است).[15]

از آنچه در بالا گفتیم، روشن مى شود: آیه فوق هرگز نسخ نشده; زیرا نسخ در مورد احکامى است که از آغاز به صورت مطلق گفته شود، نه به صورت موقت و محدود، در حالى که آیه فوق «حبس ابد» را به عنوان یک حکم محدود و موقت ذکر کرده است.

و اگر مشاهده مى کنیم در پاره اى از روایات تصریح شده، که آیه فوق به وسیله احکامى که درباره مجازات عمل منافى عفت وارد شده، نسخ گردیده است، منظور از آن، نسخ اصطلاحى نیست; زیرا نسخ در زبان روایات به هر گونه تقیید و تخصیص حکم گفته مى شود (دقت کنید).

ضمناً باید توجه داشت: دستور محبوس ساختن این گونه زنان در خانه ها حکمى است که از یک سو به نفع آنهاست; چرا که از محبوس ساختن در زندان هاى عمومى به مراتب بهتر است.

و از سوى دیگر، تجربه نشان داده زندان هاى عمومى اثر عمیقى در آلوده شدن اجتماع دارد; زیرا این مراکز معمولاً به صورت آموزشگاه بزرگ مفاسد درمى آید که افراد مجرم در آنجا تجربیات خود را در معاشرت دائمى توأم با وقت وسیع، در اختیار یکدیگر مى گذارند.

تفسیر آیه 15 سوره نساء از تفسیرالمیزان
قتى مى خواهند بگویند فلانى فلان عمل را انجام داده هم مى گویند: (فلان اتاه ): و هم تعبیر مى کنند (فلان اتى به ) و کلمه (فاحشه ) از ماده (ف _ ح _ ش ) به معناى طریقه شنیعه است، ولى استعمالش در عمل شنیع زنا شایع شده است،

و در قرآن کریم در آیه زیر بر لواط و یا هم بر آن و هم بر عمل مساحقه _ همجنس بازى زنان _ اطلاق شده است. (انّکم لتاتون الفاحشة ما سبقکم بها من احد من العالمین ).

و ظاهرا و بطورى که بیشتر مفسرین گفته اند: مراد از فاحشه در آیه مورد بحث عمل زنا باشد، مفسرین روایتى هم نقل کرده اند، که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) وقتى آیه تازیانه در اول سوره نور نازل شد فرمود: این همان راه علاج و سبیلى است که خداى تعالى در آیه پانزده سوره نساء وعده اش را داده است.

شاهد این ظهور، ظهور دیگرى است در آیه و آن این است که از لحن آیه شریفه فهمیده مى شود که حکمش دائمى نیست و بزودى نسخ مى شود چون مى فرماید: (او یجعل اللّه لهن سبیلا) و یا خدا راه علاجى برایشان قرار دهد).

و هیچ دلیلى نقل نشده که گفته باشد این حد چند صباحى در مورد مساحقه جارى شد و سپس بحدى و حکمى دیگر نسخ شده است پس معلوم مى شود آیه شریفه همانطور که گفتیم درباره زنا نازل شده است و از جمله : (اربعة منکم...) برمى آید که عدد نامبرده باید از مردان باشد.

حکم حبس ابد براى زنان و نسخ آن با آیه تازیانه
(فان شهدوا فامسکوهنّ فى البیوت...) در این جمله مساله حبس کردن دائمى زن مورد بحث را مترتب کرده بر شهادت دادن شهود، نه بر اصل وقوع عمل زشت و خلاصه کلام اینکه تنها وقتى حکم حبس ابد از ناحیه حاکم صادر مى شود.

که چهار شاهد بر صدور عمل فاحشه از زن شهادت دهد و اگر شهود شهادت ندهند حکم صادر نمى شود هر چند حاکم یقین به صدور آن داشته باشد و این خود یکى از منتهاى خداى سبحان بر امت اسلام است، که نسبت به او عفو و اغماض اعمال فرموده است.

و حکم نامبرده حبس دائمى است، به قرینه اینکه نهایت مدت حبس را مرگ زن قرار داده و فرموده : (حتى یتوفیهن الموت ) (تا مرگ ایشان را دریابد)، چیزى که هست تعبیر حبس ابد آن هم در زندان نیاورد، بلکه فرمود آنها را در خانه ها نگه بدارید تا مرگشان فرا رسد این نیز دلیل روشنى است .

بر اینکه خواسته است کار را بر مسلمانان آسان بگیرد و از سخت گیرى اغماض کند و اینکه فرمود: (تا مرگشان برسد) (و یا خدا راه نجاتى برایشان مقرر بدارد) منظور نجات از حبس ابد است و در اینکه تردید کرد و فرمود:

(یا آن و یا این ) اشاره اى است به اینکه امید آن هست که حکم حبس ابد نسخ شود، همچنانکه همینطور هم شد، براى اینکه حکم تازیانه حکم حبس ابد را نسخ کرد.

و این از ضروریات است که حکم جارى درباره زناکاران در اواخر عمر رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) نازل شد و بعد از رحلت آن جناب در بین مسلمانان جارى گردید و مساله زندانى کردن بعد از رحلت آنجناب اصلا مورد عمل واقع نشد.

پس آیه شریفه بفرضى که دلالت کند بر حکم زنان زناکار، هیچ تردیدى نیست در این که به وسیله آیه تازیانه نسخ شده است (و اللذان یاتیانها منکم فاذوهما).

این دو آیه از نظر مضمون متناسب باهمند و ضمیر مؤ نث _ ها _ در جمله : (یاتیانها) بطور قطع به کلمه (فاحشه ) برمى گردد و این خود مؤ ید این معنا است که زمینه هر دو آیه بیان حکم زنا است .

و بنابراین آیه دوم متمم حکم در آیه اول است، چون آیه اول تنها حکم زنان زناکار را متعرض شده و آیه دوم حکم زن و مرد هر دو را بیان مى کند و آن عبارت است.

از ایذاء یعنى شکنجه دادن، پس درنتیجه از مجموع دو آیه حکم مرد زناکار و زن زناکار باهم استفاده مى شود و آن این است که هر دو را کتک مى زنند و خصوص زن زناکار را در خانه حبس مى کنند.

لیکن این معنا با آیه بعد که مى فرماید: (اگر توبه کردند و به صلاح گرائیدند دست از آندو بردارید...) سازگار نیست، براى اینکه در آیه مورد بحث مى فرمود:

زن را تا ابد در خانه حبس کنید و این آیه مى فرماید: اگر توبه کردند رهاشان کنید، بناچار باید گفت : منظور از دست برداشتن از آندو دست بردارى از کتک و شکنجه آندو است، نه از حبس که حبس به حال خود باقى است.

نتیجه:
پیام ها و نکته ها و برداشت های استاد قرائتی
1- براى حفظ آبرو و شرف دیگران، اسلام براى اثبات زنا، چهار شاهد مقرّر کرده است، و حتّى اگر سه شاهد گواهى دهند، هر سه لّاق مى‌خورند، ولى براى اثبات قتل، دو شاهد کافى است. «أَرْبَعَةً مِنْکُمْ»

2- شاهد بر زنا، هم باید مرد باشد و هم مسلمان، تا در اثبات جرم، دقّت لازم صورت گیرد. «أَرْبَعَةً مِنْکُمْ»
3- گواهى بر زنا واجب نیست. «فَإِنْ شَهِدُوا»
4- در قضاوت به علم خود اکتفا نکنیم، گواهى لازم است. «فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ»

5- کیفر زن زناکار، حبس در «خانه» است، نه زندان‌هاى عمومى، که ممکن است‌ فساد بیشتر بیاموزد. «فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ»
6- حبس زن در خانه، براى آنست که افراد جامعه را فاسد نکند و از ازدواج محروم بماند و میدانى براى لذّت پیدا نکند. «فَأَمْسِکُوهُنَّ»

7- براى سالم سازى و پاکسازى جامعه، حبس مجرم لازم است. «فَأَمْسِکُوهُنَّ»
8- حبس ابد، کیفر زنان شوهردارى بوده است که مرتکب زنا شده‌اند. «حَتَّى یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ» البتّه این حکم موقّت بوده تا به تازیانه و سنگسار کیفر شود. «أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا»
 
پی نوشت:
1. تفسیربرهان، ج 1، ص 353.
2. تفسیر نور جلد 2 - صفحه 34
3.. تفسیر راهنما.
4.. وسائل، ج 28، ص 61.
5.تفسیر نور جلد 2 - صفحه 35
6.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۸۲ فقه القرآن، ج۲، ص۳۶۸
7. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۸۲ علل الشرایع، ج۲، ص۵۰۹/ بحرالعرفان، ج۴، ص۱۷۹
8.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۸۲ بحارالأنوار، ج۷۶، ص۵۱/ العیاشی، ج۱، ص۲۲۷/ البرهان
9..تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۸۲ بحارالأنوار، ج۷۶، ص۵۱/ العیاشی، ج۱، ص۲۲۷/ البرهان
10.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۸۴ بحارالأنوار، ج۷۶، ص۳۴
11.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۸۴ الکافی، ج۲، ص۳۲/ البرهان
12.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۸۴ الکافی، ج۲، ص۳۳/ بحارالأنوار، ج۶۶، ص۸۹
13.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۸۶ فقه القرآن، ج۲، ص۳۶۸
14.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۸۴ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۶/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۸، ص۶۷
15.«بحار الانوار»، جلد 9، صفحه 69 ـ «نهج البلاغه»، صفحه 184، خطبه 127 ـ «کافى»، جلد 7، صفحات 177 و 185، دار الکتب الاسلامیة ـ «وسائل الشیعه»، جلد 28، صفحات 62، 101، 102 و 107 و جلد 26، صفحه 40، چاپ آل البیت.

منابع:
تفسیر المیزان(https://quran.anhar.ir/tafsirfull-8043.htm)
تفسیر نمونه(http://www.makarem.ir/quran)
تفسیر نور(https://wiki.ahlolbait.com/)
تفسیر چهارده معصوم(http://alvahy.com/)