پیش از پاسخ به این سؤال تذکر دو نکته ضروری است:

اول: بیان مشکلات زنان به معنای بی‌توجهی به نقاط مثبت و دستاوردهای جامعه در زمینه‌ی مسائل زنان نیست. زنان و دختران مسلمان ایران، امروزه با شاخصه‌های ایمانی، اخلاقی و علمی خویش الگوی مناسبی برای دیگر زنان مسلمان در عصر حاضر هستند و جامعه‌ی اسلام ما نیز می‌کوشد تا هرچه بیشتر زمینه را برای رشد و شکوفایی آنان فراهم آورد.

دوم: مشکلاتی که در اینجا بیان می‌شوند، فراگیر نیستند با این حال در سطح جامعه قابل مشاهده هستند.
 

مشکلات و معضلات اساسی خانم‌ها در جامعه‌ی امروز کشورمان را می‌توان در این موارد خلاصه کرد:

 

سردرگمی در هدف:

یکی از مشکلات شایع در میان دختران و زنان، نداشتن اهداف روشن و بلند در زندگی است. داشتن هدف مشخص در زندگی، نیروی انسان را از پراکندگی رها می‌سازد و او را بر هدف متمرکز می‌کند. نشناختن هدف و نامشخص بودن برنامه اساسی زندگی، زنان و دختران را بی‌اراده و بی‌انگیزه می‌سازد و زمینه‌ساز گرایش آنان به بطالت، مُدپرستی و دیگر انحرافات می‌شود.

کسی که نداند برای چه هدفی زنده است؟ چرا در درس می‌خواند؟ چرا کار می‌کند؟ چرا ازدواج می‌کند؟ و پرسش‌های دیگر زندگی را پاسخ ندهد، نمی‌تواند تشخیص دهد برنامه‌ی کلان زندگی‌اش در جهت رسیدن به چه اهدافی است.

متأسفانه مسئله‌ی بحران هویت و هدف در بخشی از زنان جامعه به ویژه دختران جوان، زمینه‌ساز مشکلات فراوان فکری و اخلاقی شده است.

مهم‌ترین هدفی که باید در رأس اهداف همه‌ی اثر انسان‌ها قرار گیرد، ساختن حیاتِ دنیا برای دست‌یابی به زندگی جاودان در جهان واپسین است. کسانی که دنیا را با همه‌ی ابعادش، مزرعه‌ی آخرت می‌بینند و این اندیشه در عمق جان و ایمان آنان رسوخ می‌کند، تمامی نیروی خویش را متمرکز ساخته، در راه خودسازی و بندگی خداوند و خدمت به انسان‌ها و گسترش خوبی‌ها و مقابله با پلیدی‌ها، پیوسته تلاش می‌کنند.
 

تجمل‌گرایی، مُدگرایی و مصرف‌زدگی:

متأسفانه گرایش به لذت‌های مادی و تلاش برای رفاه بیشتر، زمینه‌ساز تجمّل‌گرایی و مصرف‌زدگی شده است. هر چند گرایش به تجمل، زینت و آرایش به طور غریزی در زنان بیشتر است . اما اگر این غریزه رها شود و طغیان کند، تبدیل به مشکلی بزرگ در مسیر رشد زنان می‌شود.

گرایش بیش از حد به لوازم تجمّلی غیرضروری در منزل همراه با تغییرات مداوم در وسایل زندگی، انواع تزیینات و لوازمی که امروزه به طور متناوب تغییر مدل و شکل می‌دهند تا هم حسّ تنوع طلبی را دامن زنند و هم زمینه‌ی رشد سرمایه‌ی سرمایه‌داران را فراهم آورند، همگی هزینه‌های سرسام آوری را بر خانواده‌های امروزی تحمیل کرده است.

گرایش افراطی به تجمّل علاوه بر ایجاد مانع بر سر راه ازدواجِ آسان و به تأخیر افتادن ازدواج جوانان، اداره‌ی زندگی خانوادگی را سخت و پرمشقّت ساخته است. بسیاری از خانواده‌ها آرامش و آسایش خود را بر هم می‌زنند تا هر چند از طریق وام و قرض، زندگی و لوازم آن را با مُد روز هماهنگ سازند.

تجمل‌گرایی و مُدپرستی، به طور طبیعی افزایش شدید مصرف را نیز در پی خواهد داشت. امروزه الگوی مصرف دخترانی که در زمانی نه چندان دور، با هزینه‌ای اندک، به تحصیل علم می‌پرداختند و با امکاناتی اندک و زندگی ساده آماده‌ی ازدواج و زندگی مشترک می‌شدند، به شدت تغییر کرده و هر روز خواهان نوگرایی در پوشش، لوازم شخصی و خانوادگی و مصرف بیش از حد شده‌اند.

شروع زندگی مشترک با هزینه‌های سرسام‌آور جشن‌های ازدواج و دیگر هزینه‌ها همراه شده است. خلاصه این که، تجمل‌گرایی و مُدگرایی و مصرف‌زدگی یکی از نمادها و نشانه‌های نداشتن اهداف متعالی در زندگی است.
 

گرایش به الگوهای مردانه:

از جمله پیامدهای گسترش فرهنگ غرب در دهه‌های اخیر، گرایش به خصوصیات مردانه در جامعه‌ی زنان است. بسیاری از زنان، اثبات توانمندی خویش را در رقابت با مردان و کسب توانایی‌های مردان می‌دانند.

شعار تساوی و تشابه زن و مرد که از سوی جریان‌های به اصطلاح طرفدار زنان (فمینیسم) دنبال می‌شود، سبب شده است که برخی از زنان حتی در انجام فعالیت‌های سخت و سنگینی هم‌چون کارهای ساختمانی، رانندگی کامیون در جاده‌ها و... به رقابت با مردان برخیزند در حالی که هر کدام از زن و مرد تنها با حرکت در مسیر استعداد و توانایی خود به موفقیت خواهند رسید.

گرایش به صفات و کارهای مردانه، در حقیقت اعتراف به این مطلب است که مردان، موجود ایده‌آل و انسان ایده‌آل هستند، پس زنان هم باید همانند آنان شوند در حالی که این تفکر صحیح نیست. صفات مردانه و زنانه هیچ‌یک به خودی خود، ارزش ندارند بلکه صفات مردانه برای مردان و صفات زنانه برای زنان ارزشمند است.
 

نگاه ابزاری به زنان در رسانه‌ها:

یکی از مشکلات اساسی در مسیر رشد و تعالی زنان جامعه، برخورد وسیله‌وار و ابزار‌گونه با زنان در گروهی از رسانه‌هاست. رسانه‌های غربی و در رأس آن‌ها شبکه‌های ماهواره‌ای و اینترنت، همواره از جذابیت‌ها و زیبایی‌های زنان به عنوان عامل جذب مخاطب و تبلیغ کالاها و محصولات خویش بهره برده‌اند.

آنان براساس تفکر سرمایه‌محوری و تنوع طلبی و دنیاگرایی، رونق بازار خویش را در نمایش هرچه بیشتر جذابیت‌های زنان یافته‌اند. متأسفانه این نگاه و روش در رسانه‌های تصویری داخلی نیز پدید آمده و بخش‌های قابل توجهی از سینما، تلویزیون و مطبوعات کشور را فرا گرفته است.

تأکید بر استفاده از چهره‌های هرچه زیباتر، آرایش و زیباسازی چهره‌های زنان در رسانه‌ها و نمایش زیبایی‌های آنان به جای ارزش‌های معنوی و توانمندی‌های زنان، همگی از نشانه‌های نگاه ابزاری به زنان است.

نگاه ابزاری به زنان تا آنجا پیش رفته است که امروز در دفاتر برخی شرکت‌ها، در فروشگاه‌ها و دیگر مراکز مشابه، داشتن زیبایی و جذابیت از شرایط اصلی به کارگیری زنان به شمار می‌آید.
 

نگاه تحقیرآمیز:

با آن که انقلاب اسلامی ایران، با الگوگیری از آموزه‌های اسلام تحولی اساسی در نگاه جامعه‌ی ایران و حتی جهان اسلام نسبت به شأن و جایگاه زن مسلمان پدید آورد و نشان داد که زنان می‌توانند با احساس مسئولیت و تعهد، در تحولات اجتماعی سرنوشت‌ساز و تأثیرگذار باشند اما هنوز نگاه تحقیرآمیز به زن، در گروهی از زنان و مردان جامعه به چشم می‌خورد.

این نگاه، زنان را به بی‌تفاوتی اجتماعی، خوش‌گذرانی و غفلت دچار می‌سازد و آنان را به موجوداتی ضعیف، بی‌تأثیر و حاشیه‌نشین مبدّل می‌سازد. زنانی که به نقش شگرف و ارزشمند خود در سامان‌دهی و بالندگی خانواده و تربیت انسان‌های شایسته و مفید برای سازندگی جامعه‌ی اسلامی در مسیر عدالت جهانی باور ندارند، نخواهند توانست آن چنان که باید این نقش را ایفا کنند.

زنانی که به توانایی‌های خود در دفاع از حق و عدالت و گسترش خوبی‌ها باور داشته باشند، خواهند توانست فاطمه‌وار و زینب‌گونه سرنوشت‌ساز جامعه‌ی خویش شوند.
 
منبع: زن در اجتماع، سیدجعفر حق شناس، با همکاری پژوهشکده باقرالعلوم (علیه ‌السلام)، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول، پاییز 1390.