پیشنهاد و درخواست ازدواج در فرهنگ اسلامی، به طور معمول از سوی مردان صورت می‌گیرد. روش مسلمانان در صدر اسلام و در دوران امامان معصوم (علیه ‌السلام) نیز بدین گونه بوده است.

از آیات قرآن نیز می‌توان این مسئله را برداشت کرد. در یکی از آیات قرآن خطاب به مردان چنین آمده است: (اشکالی بر شما نیست که از زنان در ایام عِدّه به طور کنایه و غیرمستقیم خواستگاری کنید.)(1)

چنان که از این آیه پیداست، فرض قرآن نیز بر این است که مردان، از زنان درخواست ازدواج می‌کنند نه برعکس.
 

در بسیاری از روایات نیز درخواست ازدواج توسط مرد دانسته شده است.

نگاهی به ازدواج حضرت علی (علیه ‌السلام) و حضرت فاطمه (علیها‌سلام) به خوبی نشان می‌دهد که درخواست ازدواج توسط علی (علیه ‌السلام) آن هم با واسطه‌ی پیامبر اسلام (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و‌ آله) صورت گرفته است و فاطمه‌ی زهرا (علیها‌سلام) با سکوت، رضایت خویشتن را به پدر بزرگوارش اعلام کرده است.

به هر حال، بررسی سخنان و روش و سنت پیامبر و ائمه و مسلمانانِ هم عصر آنان نشان می‌دهد که روش عمومی و غالب در میان آن‌ها بدین صورت بوده است که پیشنهاد ازدواج توسط مردان و خانواده‌ی آنان و در بیشتر موارد با واسطه‌ی خانواده‌ی دختر (نه به صورت مستقیم) مطرح می‌شده است.

با این حال، این روش و سنت رایج در میان مسلمانان به صورت دستوری قطعی و واجب مطرح نبوده است؛ بدین معنا که در قرآن کریم و نیز سخنان و سیره‌ی معصومین (علیه ‌السلام) با مواردی مواجه می‌شویم که پیشنهاد ازدواج توسط پدر دختر یا خود دختر به پسر داده شده است.
 

قرآن کریم در داستان موسی (علیه ‌السلام) و شعیب (علیه ‌السلام) سخن حضرت شعیب به حضرت موسی را چنین نقل می‌کند:

(ای موسی من تصمیم دارم یکی از دو دختر خود را به همسری تو درآورم.)(2)

این آیه به صراحت نشان می‌دهد که طرح پیشنهاد ازدواج توسط پدر دختر به داماد نه تنها اشکالی ندارد که گاه در موارد خاص، قابل توصیه و سفارش است.

هم چنین در برخی روایات از زنانی سخن به میان آمده است که در حضور مردان از پیامبر (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و‌ آله) خواسته‌اند که آنان را به ازدواج با کسی درآورند و مردی در همان زمان آمادگی خود را برای ازدواج با آن زن اعلام کرده است.(3) با وجود این، این موارد استثناست.

به هر حال، از نظر اسلام، هیچ حکم الزامی در زمینه‌ی درخواست ازدواج وجود ندارد اما می‌توان گفت که توصیه‌ی اسلام و فرهنگ اسلامی این است که پیشنهاد ازدواج توسط مرد باشد.

حقیقت این است که این روش و سنت، ریشه در ویژگی‌های روحی و روانی زن و مرد دارد. زن به طور طبیعی تمایل دارد که تقاضای ازدواج و اظهار محبت را از مرد ببیند و بشنود. مرد نیز مایل است برای ازدواج با زن مورد نظر خود هزینه و تلاش کند و نشان دهد که به زن علاقه‌مند است.

مهریه و دیگر هدایا که مرد به زن می‌دهد، همگی گویای این تفاوت روحی میان زن و مرد است. زن دوست دارد خواستنی باشد. مرد همواره طالب است و زن مطلوب. حتی پس از ازدواج و تشکیل خانواده نیز اظهار علاقه و نثار مال و هدایا، بیشتر توسط مرد صورت می‌گیرد. همه‌ی این‌ها گویای این است که روش درخواست ازدواج توسط مرد، ریشه در تفاوت‌های روانی زن و مرد دارد.(4)

توجه به این نکته لازم است که بررسی سخن وسیره‌ی معصومان نشان می‌دهد که در مسئله‌ی ازدواج، توجه به نظر پدر و مادر و استفاده از تجربه‌ی ایشان و رعایت احترام آنان بسیار مفید است و جوانان با این کار، پدران و مادران خود را در ازدواج خویش کاملاً حاضر و ناظر قرار می‌دهند

و علاوه بر جلب حمایت آنان در هنگام ازدواج و زندگی پس از ازدواج، زحمات و رنج‌های سالیان دراز پدر و مادر برای پرورش خود را سپاس می‌گویند و موجب رضایت و خشنودی آنان می‌شوند.

از آنجا که درروایات، جلب رضایت پدر و مادر در کنار و همسان با جلب رضایت خداوند شمرده شده است،(5) تردید نیست که در مسئله مهم و سرنوشت‌ساز ازدواج نیز سزاوار است فرزندان جلب و رضایت نظر پدران و مادران را وجهه‌ی همت خویش قرار دهند و در این مسئله تفاوتی میان دختران و پسران نیست.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- سوره بقره (2): آیه 235
2- سوره قصص (28)، آیه 27
3- محمد بن حسن عاملی، وسائل الشیعه، ج 21، ص 242
4- ر.ک: مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، صص 40-38
5- محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 80
 
منبع: زن در خانواده، سیدجعفر حق شناس، با همکاری پژوهشکده باقرالعلوم (علیه ‌السلام)، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول، پاییز 1390.