پرسش:
با این همه زشتی چهره‌ی طلاق در اسلام، جای پرسشی جدی است که چرا اسلام طلاق را ممنوع نساخته است مگر این گونه نیست که اسلام هر عملی را که زشت و منفور می‌داند هم چون شراب خواری، قمار و کشتن فرد بی گناه، حرام کرده و ممنوع ساخته است؟ با وجود این چرا طلاق را ممنوع نساخته است و آن را مبغوض‌ ترین حلال الهی نامیده است؟
 
پاسخ:
در پاسخ باید گفت که ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، پیوندی طبیعی و از درون جان است. ازدواج، یک قرارداد اجتماعی هم چون قراردادهای خرید و فروش، اجاره، مشارکت و مانند آن‌ها نیست.

این قراردادها فقط قراردادهایی اجتماعی هستند که طبیعت و فطرت انسان در آن‌ها نقشی ندارد در حالی که ازدواج بر اساس یک تمایل و خواست و کشش طبیعی و درونی شکل می‌گیرد.

در قراردادهای اجتماعی می‌توان متعهد شد که اگر فردی چیزی را به دیگری فروخت یا از او خرید، هرگز نتواند طرف مقابل را وادار به فسخ و برهم زدن قرارداد کند چنان که در قراردادهایی همچون خرید و فروش، اجاره و بسیاری از معاملات، چنین است؛ امّا اساس پیوند و عقد ازدواج، تمایل و محبت و کشش‌های عاطفی میان دو طرف ازدواج است.

از همین رو تا زمانی که این تمایل و محبت و خواست باقی باشد، پیمان ازدواج قابل تداوم است. در پیمان ازدواج که اساس آن بر محبت و مِهر است، نمی‌توان با زور و اجبار قانون، زن و شوهر را وادار کرد که یک‌دیگر را دوست بدارند، به هم محبت ورزند، برای یکدیگر فداکاری کنند و سعادت دیگری را سعادت خود بدانند.

اگر زن و شوهر در روابط عاطفی و محبت به نقطه‌ی صفر برسند و شعله‌ی تمایلات آنان خاموش گردد، چگونه می‌توان با اجبار قانون، این محبت و عاطفه را بازگرداند؟ در چنین شرایطی است که راهی جز جدایی و انفصال باقی نمی‌ماند.

بنابراین با وجود همه‌ی بدی‌ها و زشتی‌های طلاق، چاره‌ای جز مُجاز بودن آن در شرایط بن‌بست عاطفی همسران وجود ندارد. البته اسلام با توصیه‌ها و سفارش‌های فراوان و ذکر پاداش‌های اخروی بسیار، زن و شوهر را به سازش و همراهی در خانواده فراخوانده است و کوشیده تا آن جا که ممکن است، پیمان مِهر و عاطفه خانوادگی گسسته نشود؛

امّا زمانی که هیچ راهی برای ادامه‌ی این پیمان عاطفی نیست و هیچ کشش و تمایلی به ادامه‌ی زندگی نیست و امکان بازگرداندن همدلی و همراهی نیز وجود ندارد، پایان حیات خانواده یعنی طلاق را به ناچار امضا می‌کند.
 
منبع:
زن در خانواده، سیدجعفر حق شناس، با همکاری پژوهشکده باقرالعلوم (علیه ‌السلام)، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول، پاییز 1390