طرح مسأله و ضروت بحث

سبک رفتاری خانواده و نحوه ی ارتباط پدر و مادر با فرزندان، عامل مؤثری در وضعیت روانی و نگرشهای آنان به زندگی و مناسبات اجتماعی، و از جمله، چگونگی نگرش به روابط انسانی در مدرسه است، این تحقیق، که روی یک نمونه ی 1522 نفری از دانش آموزان دوره ی راهنمایی و متوسطه ی عمومی و پیش دانشگاهی استان تهران انجام شده، با مطالعه ی پنج سبک رفتاری خانواده (یعنی خانواده ی منسجم و صمیمی، خانواده ی پاسخگو، خانواده ی بی تفاوت، خانواده ی مستبد، و خانواده ی آشفته)

در پی پاسخگویی به این سؤال بوده است که هر یک از انواع خانواده های مذکور چه تأثیری بر وضعیت روانی و بر نگرش نوجوانان و جوانان مدارس راهنمایی و دبیرستانی نسبت به نوع رفتار اولیای مدارس با دانش آموزان دارند.

برای سنجش عامل روانی، وضعیت متعادل فرد از لحاظ فاقد بودن پنج ویژگی اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، نگرشهای ضد اجتماعی، و روحیه ی خلافکاری، معیار قضاوت قرار گرفته است.

همچنین، پنج متغیر سن، جنس، سطح تحصیلی، وضعیت اقتصادی، وضعیت فرهنگی دانش آموزان نیز به عنوان متغیرهای زمینه ای بررسی شده است. روشهای آماری به کار رفته در این تحقیق، جدا از آمارهای توصیفی، شامل مقایسه ی میانگینها و تحلیل رگرسیون چند متغیره برای پیش بینی عوامل مؤثر بر وضعیت روانی دانش آموزان و نگرش آنان در مورد روابط انسانی در مدرسه بوده است.

نتایج تحقیق حاکی از تأثیر مثبت سبک رفتاری خانواده های منسجم و صمیمی و خانواده های پاسخگو، و تأثیر منفی سبک رفتاری خانواده های بی تفاوت و مستبد و آشفته بر سلامت روانی دانش آموزان و نگرش آنان به روابط انسانی در مدرسه است.
 

مفاهیم مورد مطالعه و پیشینه های پژوهشی

مردم و واقعه های محیط زندگی هر فرد تأثیر مهمی بر رشد شخصیت و نگرش اجتماعی وی به جای می گذارند. سلامت روانی و نگرش دانش آموزان به مناسبات انسانی در مدرسه نیز متأثر از عوامل گوناگون زندگی خانوادگی و اجتماعی و آموزشی است.

تحقیقات نشان می دهد که مهمترین عامل مؤثر بر سلامت روانی و نگرش اجتماعی کودکان و نوجوانان، سایر مردم بخصوص والدین آنان هستند (هس و مک دویت (1)، 1989). پدر و مادر در برخورد با فرزندان خود به برخی از رفتارهای آنان پاداش می دهند و در مقابل برخی دیگر از رفتارها مقاومت می کنند. آنان همچنین الگوی فکری و روانی و رفتاری و اطلاعاتی فرزندان هستند.


بدون تردید بخشی از رفتارهای دانش آموزان ناشی از ویژگیهای وراثتی و طبیعی آنان نیز هست. تحقیقات نیز مؤید این واقعیت است (کاگان (2) و همکاران، 1992؛ بوچارد (3) و همکاران، 1990؛ پلومین (4)، 1989؛ و کلارک- استیوارت (5)، 1988).

این محققان نشان داده اند که تفاوتهای رفتاری کودکان و نوجوانان از همان آغاز تولد آنان مشهود است. در عین حال، عوامل محیطی نیز در این رفتارها نقش غیرقابل انکاری دارد. هارتاپ (6) (1989) و جاکوبسون و وایل (7) (1986) نشان داده اند که چگونکی تعلق (8) مادر و فرزند و تأثیر والدین بر فرزندان در هفته ها و ماههای اول زندگی نیز بسیار شدید و پردوام است.

الگوهای پرورش فرزند، یا نحوه ی فرزندپروری (9)، نیز نقش مهمی در چگونگی رشد شخصیت و سلامت روانی فرزندان دارد. برخی از محققان (از جمله باوم رایند (10) 1967، 1971، و 1989، و مک کوبی و مارتین (11)، 1983) چهار سبک فرزندپروری را تفکیک کرده و رابطه ی هر یک از آنها با شخصیت و سلامت روانی و رفتار اجتماعی فرزندان را مورد مطالعه قرار داده اند.

این چهار سبک فرزندپروری عبارتند از

ابهت و پاسخگویی (12)، روش استبدادی (13)، آسان گیری (14)، و بی تفاوتی (15). روش رفتار هر دسته از والدین در این انواع چهارگانه ی فرزندپروری متفاوت از دیگری است. جدا از پیشینه های پژوهشی جهانی، بررسیهای ما حاکی از آن است که در ایران نیز پژوهشهایی در مورد چگونگی فرزندپروری و رابطه ی آن با برخی از ویژگیهای روان شناختی نوجوانان دانش آموز صورت گرفته است.

در عین حال، ما به پژوهشی که تأثیر سبکهای رفتاری خانواده بر چگونگی نگرش دانش آموزان به روابط انسانی در مدرسه را مورد بررسی قرار دهد دست نیافتیم.

دوازده پژوهش زیر تنها مواردی است که در ارتباط با فرزندپروری و برخی ویژگیهای روان شناختی نوجوانان صورت گرفته است:

 
1- "بررسی رابطه ی هوش، انگیزه ی پیشرفت، شیوه های فرزندپروری، و مدت عضویت با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه دوم و سوم راهنمایی عضو کتابخانه های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهر اهواز" که یک پایان نامه ی کارشناسی ارشد است و توسط آقای اصغر تاجوند (1377) در دانشگاه اهواز انجام شده است.
 
2- "بررسی تأثیر شیوه های فرزندپروری بر انگیزش پیشرفت دانش آموزان پایه ی سوم راهنمایی شهرستان شیراز". این پژوهش نیز یک پایان نامه کارشناسی ارشد است که در دانشگاه علامه ی طباطبایی توسط آقای اصغر پوردرویش (1376) انجام شده است.
 
3- "بررسی رابطه ی شیوه ها و نگرش های فرزندپروری و خلاقیت" که آن نیز یک پایان نامه ی کارشناسی ارشد است که در سال 1376 در دانشگاه علامه ی طباطبایی توسط خانم شیرین جمشیدی عینی انجام شده است.
 
4- "بررسی ارتباط شیوه ها و نگرشهای فرزندپروری با خلاقیت و رابطه ی متغیر اخیر باهوش، پیشرفت تحصیلی، و رفتارهای پیشرفتگرای دانش آموزان سال اول دبیرستانهای اهواز". این پژوهش، توسط آقایان محمد کفایت و حسین شکرکن در سال 1375 انجام شده است.

در این پژوهش تعداد 439 نفر دانش آموز پسر سال اول مقطع متوسط شهرستان اهواز شامل 221 نفر دانش آموز پسر و 218 نفر دانش آموز دختر از سه سطح اجتماعی- اقتصادی (مرفه، نیمه مرفه و نامرفه) شرکت داشته اند.

نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان شیوه های سه گانه ی استقلال آموزی، تسلط آموزی، و مراقبت آموزی در فرزندپروری با خلاقیت، همبستگی منفی و معنی دار وجود دارد.
 
5- "رابطه ی شیوه های فرزندپرروی با انگیزه پیشرفت در دانش آموزان پسر دوره راهنمایی اهواز". این پژوهش توسط آقایان حسین شکرکن و مسعود باقری در سال 1373 در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شده است.

نتایج این پژوهش نشان می دهد که میان سن آغاز به کارگیری شیوه های فرزندپروری (استقلال آموزی، تسلط آموزی، و مراقبت آموزی) مادران در مورد پسران دانش آموز راهنمایی اهواز و انگیزه ی پیشرفت این دانش آموزان رابطه وجود دارد. این رابطه، رابطه ای منفی است، بدین معنا که هرچه سن آغاز به کارگیری این شیوه ها پایین تر باشد، میزان انگیزه ی پیشرفت بیشتر است.
 
6- "بررسی رابطه ی بین شیوه ی فرزندپروری و عزت نفس دانش آموزان پسر متوسط در شهرستان قائم شهر". این پژوهش، که پایان نامه ی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی در دانشگاه علامه طباطبایی است، توسط آقای سیدمحمد حسینیان آقاملکی در سال 1376 انجام شده است.

به منظور بررسی رابطه ی بین رفتار والدین و عزت نفس دانش آموزان، رفتار والدین به سه حالت دموکرات، دیکتاتور و سهل گیر تقسیم شده و این نتیجه حاصل شده است که بین رفتار دمکراتیک والدین و تمامی ابعاد عزت نفس دانش آموزان رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد و میانگین عزت نفس دانش آموزانی که والدین آنان رفتار دموکراتیک دارند بیش از میانگین عزت نفس دانش آموزانی است که والدین سهل گیری دارند.

همچنین، بین رفتار مستبدانه و عزت نفس دانش آموزان رابطه ی منفی و معنی دار وجود دارد و میانگین عزت نفس دانش آموزانی که والدین آنان رفتار مستبدانه دارند کمتر از میانگین عزت نفس دانش آموزانی است که والدین سهل گیری دارند. علاوه بر این، میانگین عزت نفس دانش آموزانی که والدین آنان رفتار مستبدانه ای دارند تفاوت معناداری ندارد.
 
7- "بررسی و مقایسه ی ویژگیهای شخصیتی و شیوه های فرزندپروری مادران دانش آموزان عادی و مبتلا به اختلال سلوکی در مدارس ابتدایی شهر تهران در سال 1375".

این پژوهش، که پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی در دانشگاه علامه طباطبایی است توسط خانم لیدا لیل آبادی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مادران کودکان مبتلا به اختلال سلوکی نسبت به مادران کودکان عادی، از نظر شخصیتی به طور معنی داری گسیخته تر، از نظر هیجانی ناپایدارتر، سلطه گرتر، دارای وجدانی ضعیفتر، بدگمانتر، غیرمقرراتی تر، و دارای تنش عصبی بیشتری هستند. همچنین، شیوه ی فرزندپروری مادران کودکان عادی به طور معنادار اطمینان بخش تر از مادران کودکان بیمار است.
 
8 و 9- دو پژوهش دیگر، که کمابیش با موضوع پژوهش ما ارتباط دارد، یکی با عنوان "بررسی اثر آموزش درس مهارتهای زندگی در تعامل با شیوه های فرزندپروری بر عزّت نفس دانش آموزان استان اردبیل" توسط آقای محمد اسماعیلی (1380)؛

و دیگری
با عنوان "بررسی خصوصیات شخصیتی نوجوانان پرخاشگر و ساخت خانوارهای آن ها در میان دانش آموزان مدارس" توسط آقای علی رضا مرادی (1365) به انجام رسیده است. در این پژوهشها نیز رابطه ی چگونگی رفتار والدین با برخی ویژگیهای روانی دانش آموزان مورد توجه واقع شده است.
 
10 و 11 و 12- سه پژوهش دیگر در مورد وضعیت سلامت/ ناسلامتی روانی دانش آموزان راهنمایی و دبیرستانی انجام شده است
که اولی با عنوان "بررسی خصوصیات شخصیت نوجوانان پرخاشگر و ساخت خانوادگی آنها در استان لرستان" توسط آقای رحیم سبحانی (1375)؛

دومی با عنوان "بررسی شیوع اختلالهای سلوک و نافرمانی در دانش آموزان راهنمایی استان کردستان" توسط آقای فایق یوسفی و همکاران (1379)؛

و سومی با عنوان "تعیین شیوع افسردگی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان کرج" توسط آقایان محمدمهدی قاسمی و احمدعلی نوربالا (1380) به اجرا درآمده است. این پژوهشها صرفاً به بررسی وضعیت برخی از ویژگیهای روانی دانش آموزان پرداخته است.
 
جدا از مواردی که در بالا اشاره شد، و به صورت محدودی با موضوع مورد مطالعه ی ما ارتباط داشت، در یکی از پژوهش به صورت گسترده تری به بررسی سبکهای رفتاری خانواده پرداخته شده است. در این پژوهش که توسط لطف آبادی (1381) در مورد چگونگی فرزندپروری در ایران صورت گرفته، تقسیم بندی نسبتاً جدیدی از سبکهای فرزندپروری، که با ویژگیهای ملی ایرانی همخوانی بیشتری دارد، به عمل آمده است.

در این مطالعات، که با عنوان "وضعیت و نگرش و مسائل نوجوانان و جوانان سراسر ایران" روی یک نمونه ی بسیار وسیع 75 هزار نفری صورت گرفته و موضوعات مختلفی را شامل می شود، پنج نوع خانواده به شرح زیر از یکدیگر تفکیک شده اند: خانواده ی منسجم و صمیمی، خانواده ی پاسخگو، خانواده ی بی تفاوت، خانواده ی مستبد، و خانواده ی آشفته. هر گروه از این خانواده ها ویژگیهای خاص خود را دارند و فرزندان نوجوان و جوان آنان نیز، بر حسب آنکه متعلق به کدام دسته از این خانواده ها باشند، نگرش ویژه ای نسبت به والدین خود ابراز داشته اند.

ما نیز در تحقیق خود همین الگو را مورد استفاده قرار داده ایم.

مشخصه های اصلی هر گروه از پنج نوع خانواده های مورد بحث را (با استفاده از گزارش پژوهشی مذکور، همان، صفحه ی 114 تا 123) به شرح زیر خلاصه می کنیم:

الف) خانواده ی منسجم و صمیمی:

وجود ارتباط نزدیک و صمیمانه بین اعضاء، فراهم آوردن محیط گرم و صمیمی در خانه، وجود انتظار از یکدیگر از نظر دریافت صمیمیت و محبت و رفتارهای مورد قبول، وجود اعتماد بین اعضای خانواده، و حل مشکلات خانواده از طریق گفتگوهای آرام و صمیمانه.
 

ب) خانواده ی پاسخگو:

وجود قدرت و ابهت احترام برانگیز در پدر و مادر، احساس مسؤولیت پدر و مادر در قبال فرزندان و ارائه ی کمکهای لازم به آنان، توجه پدر و مادر به کارهای فرزندان، شرکت دادن فرزندان در تصمیم گیریها و واگذاری فرصتهای تصمیم گیری شخصی به فرزندان، و درک وضعیت فرزندان و پاسخگویی به نیازهای آنان.
 

ج) خانواده ی بی تفاوت:

بی توجهی اعضای خانواده به یکدیگر و حمایت نکردن از فرزندان، عملکرد دلبخواه هر یک از اعضای خانواده، رهاشدگی هر یک از اعضای خانواده به حال خود، عدم دخالت پدر و مادر در کارها و رفتار فرزندان، فقدان انتشار از فرزندان علاقه ی اندک پدر و مادر به مسائل زندگی فرزندان، و دلمشغولی هر یک از اعضای خانواده به مسائل خود.
 

د) خانواده ی مستبد:

زورگویی بزرگترها به کوچکترها در خانواده، انتقال محبت اندک و فشار فراوان به فرزندان، انتشارات بیش از حد فرزندان، تعیین مقررات رفتاری دشوار برای فرزندان بدون توجه به نیازهای آنان، انتظار اطاعت بی چون و چرا از فرزندان، محدود کردن آزادیهای طبیعی فرزندان، و فقدان اجازه ی بده- بستان و گفتگوی متقابل بین والدین با فرزندان.
 

ه) خانواده ی آشفته:

ناآرامی در فضای خانواده و بین پدر و مادر، وجود اختلاف و درگیری بین والدین و فرزندان، وجود تنبیه بدنی و کتک کاری در خانواده، وجود تنبیه کلامی و اهانت به فرزندان در خانواده، و فقدان احترام متقابل و روابط دوستانه در خانواده.

دقت در سبک‌های رفتاری خانواده های فوق و نیز تحقیقات ملی (لطف آبادی، 1381) نشان می دهد که خانواده ی منسجم و صمیمی و خانواده ی با ابهت و پاسخگو بهترین نوع خانواده برای فرزندان (و دیگر اعضای خانواده) است و سه نوع دیگر خانواده، یعنی خانواده ی بی تفاوت و خانواده ی مستبد و خانواده ی آشفته، ناموفقترین خانواده در تربیت فرزندان است.

تحقیقات جهانی نیز (از جمله، استاین برگ (16)، 1993، و استاین- برگ و همکاران، 1989) حاکی از آن است که خانواده ی پاسخگو بهترین نوع خانواده، و خانواده ی بی تفاوت و خانواده ی مستبد بدترین نوع خانواده برای فرزندان است به بیان دیگر، یک خانواده ی منسجم و متعادل و صمیمی که هم دارای ابهت و پاسخگویی کافی در قبال نیازهای فرزندان است و هم هنجارها و مقررات معقول و انتظارات کافی از فرزندان دارد و مراقب و کنترل کننده ی آنان است شرایط بهتری برای فرزندان فراهم می آورد.

در مورد مفهوم سلامت روانی، نگرش عموم روان شناسان آن است که سلامت روانی یکی از جنبه های سلامت عمومی (یعنی برخورداری از رفاه کامل جسمی و روانی و اجتماعی و معنوی) است.

سلامت روانی، که در مفهوم دقیق کلمه، به معنای احساس رضایت و شادابی و نشاط و تعادل روانی، درک درست از واقعیتها و ارائه ی پاسخ سازگارانه و مؤثر در برخورد با آنها، تعامل سالم دنیای درونی فرد با دنیای پیرامون، توانایی کنترل کردن و نظم بخشیدن به کششها و تمایلات درونی، برخورداری از خصوصیات روانی و سبک زندگی غیرمتعارض با هنجارهای سالم زندگی اجتماعی- فرهنگی، و دارا بودن عملکردهای سازنده و مولد در زندگی شخصی و اجتماعی است، حائز اهمیت درجه اول در زندگی جوانان (و سایر افراد) است.

ما در پژوهش خود کمبودهای سلامت روانی نوجوانان و جوانان دانش آموز را از طریق مطالعه ی میزان اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، نگرش ضد اجتماعی، و روحیه ی خلافکاری مورد مطالعه قرار داده ایم.

در مورد نگرش دانش آموزان به روابط انسانی در مدرسه نیز، نظر دانش آموزان در مورد شخصیت و رفتار مدیر و ناظم و معلمان در مدرسه را در هشت مقوله ی مختلف مدیریتی و آموزشی و پرورشی مبنای بررسی قرار داده ایم.
 

روش پژوهش

بر اساس پایه های نظری که در بالا توضیح داده شد، ما در تحقیق خود در پی بررسی این فرضیه ی پژوهشی بوده ایم که دانش آموزان نوجوان و جوان متعلق به خانواده های منسجم و خانواده های پاسخگو و اولاً از سلامت روانی برتری، در مقایسه با خانواده های بی تفاوت و مستبد و آشفته، برخوردارند و ثانیاً دارای نگرش مثبت بیشتری نسبت به روابط انسانی در مدرسه هستند.

نمونه ی مورد مطالعه در تحقیق ما، که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده، شامل 1522 نفر نوجوانان و جوانان دانش آموز 12 تا 18 ساله ی مدارس راهنمایی و متوسطه ی عمومی و پیش دانشگاهی استان تهران بوده است. جدول زیر نشان می دهد که جمعیت و نمونه ی تحقیق چه وضعیتی داشته است.
 
 
 
 
 
جدول1: اندازه های جمعیت و نمونه ی تحقیق
دانش آموزان راهنمایی دانش آموزان
متوسطه ی عمومی
دانش آموزان پیش‌دانشگاهی جمع کل
شهر تهران 434351 473467 72696 1559705
شهرستانهای تهران 399808 321315 34299 1307074
جمعیت دانش آموزی استان تهران 834159 794782 106995 2866779
نمونه ی مورد مطالعه 569 797 156 1522
 

متغیر مستقل

متغیر مستقل در این تحقیق عبارت از سبک رفتاری خانواده، و متغیرهای تابع شامل مهمترین کمبودهای سلامت روانی دانش آموزان نوجوان و نگرش آنان به روابط انسانی در مدرسه بوده است.

برای سنجش کمبودهای سلامت روانی، بر اساس مؤلفه های روان شناسی بهنجاری و نابهنجاری روانی، وضعیت فرد از لحاظ پنج ویژگی اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، نگرشهای ضد اجتماعی، و روحیه ی خلافکاری، معیار قضاوت قرار گرفته است. همچنین، پنج متغیر سن، جنس، سطح تحصیلی، وضعیت اقتصادی، و وضعیت فرهنگی دانش آموزان نیز به عنوان متغیرهای زمینه ای بررسی شده است.

ابزار پژوهشی مورد استفاده در تحقیق، پرسشنامه ی سبکهای فرزندپروری و کمبودهای سلامت روانی نوجوانان و جوانان ایران است که روی یک نمونه ی 75 هزار نفری از نوجوانان و جوانان ایرانی هنجاریابی شده و روایی و پایایی آن نیز احراز شده است (لطف آبادی، 1381).
 

یافته های پژوهش

یافته های این تحقیق را در سه بخش (یافته های آماری مقدماتی توزیع فراوانی متغیرهای زمینه ای، مقایسه ی میانگین‌ها، و تحلیل رگرسیون برای پیش بینی تأثیر سبک‌های فرزندپروری بر وضعیت روانی و نگرش دانش آموزان به روابط انسانی در مدرسه) همراه با نتیجه گیری نهایی، به ترتیب، ارائه می کنیم.

 1- آمارهای مقدماتی توزیع فراوانی متغیرهای زمینه ای
آمارها و جداول زیر، توزیع فراوانی وضعیت دانش آموزان راهنمایی و دبیرستانی مورد مطالعه در استان تهران، از لحاظ متغیرهای زمینه ای، را نشان می دهد.

 
2- جدول فراوانی سن و جنس آزمودنی ها
سن فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی تراکمی
12 سال 111 7،3 7،3
13 سال 164 10،8 18،1
14 سال 212 13،9 32
15 سال 248 16،3 48،3
16 سال 278 18،3 66،6
17 سال 325 17،4 84
18 سال 244 16 100
کل 1522 100
پسر 704 46،2 46،2
دختر 818 53،8 100

 
 
1- نمودار فراوانی سن آزمودنی ها
 
 
 
 
3- جدول فراوانی وضعیت اقتصادی و فرهنگی آزمودنیها
وضعیت اقتصادی فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی تراکمی وضعیت فرهنگی فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی تراکمی
پایین 235 15،6 15،6 پایین 514 36،1 36،1
نسبتاً پایین 1146 75،9 91،5 نسبتاً پایین 609 42،7 78،8
بالا 129 8،5 100 بالا 304 21،3 100
کل 1510 100 کل 1427 100
بی پاسخ 12 0،8 بی پاسخ 95 6،2
 
وضعیت اقتصادی دانش آموزان را بر اساس متغیرهای درآمد ماهانه ی کل اعضای خانواده، وضعیت و امکانات زندگی، و وضعیت محل سکونت دانش آموزان اندازه گیری کرده ایم. یافته های ما نشان می دهد که یک اکثریت 91 درصدی از این نوجوانان و جوانان در وضعیت اقتصادی پایین و نسبتاً پایین به سر می برند و فقط 9 درصد آنان از وضعیت اقتصادی بالایی برخوردار هستند.

همچنین، سه چهارم نوجوانان و جوانان دانش آموز راهنمایی و دبیرستانی در استان تهران از لحاظ فرهنگی (که برگرفته از سطح تحصیلات پدر و مادر، نوع شغل پدر و مادر، و امکانات فرهنگی خانواده است) در سطح پایین و نسبتاً پایینی هستند و نزدیک به یک چهارم آنان از این بابت وضع مناسبی دارند.
 

2- مقایسه ی میانگین‌ها

در این بخش به مقایسه ی میانگین سبکهای مختلف رفتاری خانواده، کمبودهای سلامت روانی دانش آموزان، و نگرش آنان به روابط انسانی در مدرسه، به ترتیب، در چهار مقوله ی جنسیت، سطح تحصیلی، وضعیت اقتصادی و وضعیت فرهنگی پرداخته ایم.

این آمارها، که با استفاده از روش تحلیل واریانس به دست آمده است، به ما کمک می کند تا ببینیم تفاوت دانش آموزان مورد مطالعه از نظر سبکهای رفتاری خانواده، کمبودهای سلامت روانی، و چگونگی نگرش به روابط انسانی در مدرسه در سنین مختلف، برای پسران و دختران، برای دانش آموزان راهنمایی و متوسط و پیش دانشگاهی، سطح اقتصادی، و سطح فرهنگی زندگی آنان به چه صورتی است. در ابتدای هر مورد از مقایسه ی میانگین‌ها، جدول آماری تحلیل واریانس را ارائه کرده و سپس نمودارهای مربوط به تفاوتهای معنادار در هر یک از متغیرهای زمینه ای مذکور را ترسیم کرده ایم.
 
 
 
4) جدول مقایسه ی میانگین خرده مقیاسها در مقوله ی جنسیت و نتایج تحلیل واریانس
خرده مقیاس‌ها میانگین گروه‌ها سطح معناداری در تحلیل واریانس
پسر دختر
خانواده ی منسجم 5،01 4،84 0،000
خانواده ی پاسخگو 4،91 4،87 0،40
خانواده ی بی تفاوت 2 1،97 0،61
خانواده ی مستبد 2،53 2،65 0،06
خانواده ی آشفته 2،54 2،51 0،61
اضطراب 3،11 3،28 0،000
افسردگی 2،64 2،78 0،02
پرخاشگری 3،65 3،45 0،000
نگرش ضد اجتماعی 2،96 2،80 0.000
روحیه ی خلافکاری 2،30 2،21 0،11
روابط انسانی در مدرسه 3،54 3،42 0،02
 
جدول فوق نشان می دهد که در شش مورد بین پسران و دختران از بابت سبکهای رفتاری خانواده و مقوله های کمبود سلامت روانی و نگرش به روابط انسانی در مدرسه تفاوت معنی دار وجود دارد که این موارد در نمودارهای زیر رسم شده.

مثلاً نمودار شماره ی2 نشان می دهد که پسران دانش آموز، بیش از دختران، خانواده های خود را دارای انسجام و صمیمیت ارزیابی کرده اند. نمودار 3 و 4 حاکی از اضطراب و افسردگی بیشتر در بین دختران و نمودار 5 و 6 نشان دهنده ی پرخاشگری و نگرش ضد اجتماعی بیشتر در بین پسران است.

آخرین نمودار مربوط به جدول فوق (نمودار شماره ی7) حاکی از آن است که پسران، در مقایسه با دختران، نگرش خوش بینانه تری نسبت به روابط انسانی در مدرسه دارند.
 
 
 
2) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس خانواده ی منسجم در مقوله ی جنسیت
 

3) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس اضطراب در مقوله ی جنسیت

4) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس افسردگی در مقوله ی جنسیت
 
5) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس پرخاشگری در مقوله ی جنسیت

 

6) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس نگرش ضد اجتماعی در مقوله ی جنسیت
 

7) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس روابط انسانی در مدرسه در مقوله ی جنسیت

 


5) جدول مقایسه ی میانگین خرده مقیاسها در مقوله ی سطح تحصیلی و نتایج تحلیل واریانس
خرده مقیاسها میانگین گروهها سطح معناداری در تحلیل واریانس
راهنمایی دبیرستان پیش‌دانشگاهی
خانواده ی منسجم 5.06 4.85 4.72 0.000
خانواده ی پاسخگو 4.97 4.86 4.79 0.03
خانواده ی بی تفاوت 1.87 2.04 2.13 0.00
خانواده ی مستبد 2.51 2.65 2.62 0.08
خانواده ی آشفته 2.42 2.59 2.55 0.02
اضطراب 3.09 3.27 3.19 0.000
افسردگی 2.56 2.81 2.80 0.000
پرخاشگری 3.53 3.56 3.46 0.54
نگرش ضد اجتماعی 2.82 2.93 2.81 0.06
روحیه ی خلافکاری 2.18 2.30 2.22 0.15
روابط انسانی در مدرسه 3.58 3.44 3.28 0.000
 
از جدول شماره ی 5 و نمودارهای زیر (از شماره ی 8 تا 14) برمی آید که در هفت مورد، بین دانش آموزان سطوح راهنمایی و متوسطه و پیش دانشگاهی از بابت سبکهای رفتاری خانواده و مقوله های کمبود سلامت روانی و نگرش به روابط انسانی در مدرسه تفاوت معنی دار (از آلفای 0/05 تا 0/000) وجود دارد.

مثلاً نمودارهای شماره ی 8 و 9 و 14 نشان می دهد که، به ترتیب، دانش آموزان راهنمایی، دبیرستانی، و پیش دانشگاهی خانواده های خود را دارای انسجام و صمیمیت و پاسخگویی ارزیابی کرده و نگرش مثبت بیشتری به روابط انسانی در مدرسه ابراز داشته اند. نمودار 10 نشان می دهد که دانش آموزان پیش دانشگاهی بیش از سایر دانش آموزان از کم تفاوتی خانواده های خود سخن گفته اند و نمودار 11 بیانگر آن است که خانواده های دانش آموزان دبیرستانی آشفتگی بیشتری دارند از سوی دیگر، و نمودارهای 12 و 13 حاکی از اضطراب و افسردگی بیشتر در بین دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی است.

 
8) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس خانواده ی منسجم در مقوله ی سطح تحصیلی

 

9) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس خانواده ی پاسخگو در مقوله ی سطح تحصیلی

 


10) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس خانواده ی بی تفاوت در مقوله ی سطح تحصیلی

 


11) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس خانواده ی آشفته در مقوله ی سطح تحصیلی


 


12) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس اضطراب در مقوله ی سطح تحصیلی

 


13) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس افسردگی در مقوله ی سطح تحصیلی
 
 
 
14) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس روابط انسانی در مدرسه در مقوله ی سطح تحصیلی

 


6) جدول مقایسه ی میانگین خرده مقیاس‌ها در مقوله ی وضعیت اقتصادی و نتایج تحلیل واریانس
خرده مقیاس‌ها میانگین وضعیت اقتصادی گروه‌ها سطح معناداری در تحلیل واریانس
خیلی پایین پایین بالا
خانواده ی منسجم 4.96 4.92 4.83 0.47
خانواده ی پاسخگو 4.80 4.92 4.82 0.12
خانواده ی بی تفاوت 2.02 1.97 2.14 0.14
خانواده ی مستبد 2.73 2.56 2.69 0.10
خانواده ی آشفته 2.65 2.49 2.49 0.14
اضطراب 3.19 3.19 3.26 0.75
افسردگی 2.71 2.72 2.73 0.98
پرخاشگری 3.41 3.56 3.58 0.10
نگرش ضد اجتماعی 2.83 2.88 2.98 0.37
روحیه ی خلافکاری 2.20 2.25 2.29 0.75
روابط انسانی در مدرسه 3.66 3.46 3.29 0.000
 
جدول 6 و نمودار 15 به روشنی نشان می دهد که فقط در مورد روابط انسانی در مدرسه است که دانش آموزان متعلق به سطوح مختلف اقتصادی نگرش متفاوتی دارند؛ به این معنا که، به ترتیب، نگرش افراد متعلق به طبقات خیلی پایین، طبقات پایین، و طبقات بالا به روابط انسانی در مدرسه مثبت است.

یعنی هرچه از طبقات پایین اقتصادی به طبقات بالای اقتصادی جلو می رویم، نگرش مثبت آنان به روابط انسانی در مدرسه کاهش می یابد. مسلماً می توان تبین های متفاوتی از این مسأله ارائه کرد. به نظر می رسد که طبقات اقتصادی بالاتر، هم اطلاعات بیشتری از مسائل مربوط به چگونگی روابط انسانی در مدارس مجهز دارند و هم انتظارشان از مدرسه در رفتار با دانش آموزان بیشتر است و لذا از وضع موجود در مدارس رضایت کمتری دارند.
 
15) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس روابط انسانی در مدرسه در مقوله ی وضعیت اقتصادی

 


7) جدول مقایسه ی میانگین خرده مقیاسها در مقوله ی وضعیت فرهنگی و نتایج تحلیل واریانس
خرده مقیاس‌ها میانگین وضعیت اقتصادی گروه‌ها سطح معناداری در تحلیل واریانس
پایین نسبتا پایین نسبتا بالا بالا
خانواده ی منسجم 4.61 4.89 4.94 4.88 0.20
خانواده ی پاسخگو 4.40 4.86 4.91 4.91 0.01
خانواده ی بی تفاوت 2.26 1.97 2.03 1.96 0.24
خانواده ی مستبد 2.78 2.65 2.58 2.56 0.52
خانواده ی آشفته 2.75 2.65 2.50 2.40 0.01
اضطراب 3.58 3.30 3.16 3.05 0.000
افسردگی 3 2.81 2.73 2.55 0.01
پرخاشگری 3.67 3.54 3.53 3.54 0.84
نگرش ضد اجتماعی 2.98 2.92 2.86 2.81 0.32
روحیه ی خلافکاری 2.42 2.25 2.29 2.19 0.52
روابط انسانی در مدرسه 3.32 3.52 3.47 3.44 0.54
 
جدول فوق نشان می دهد که چهار مورد (از یازده مقوله ی مورد مطالعه) از بابت وضعیت فرهنگی متفاوت از یکدیگرند. اولاً هرچه سطح فرهنگی خانواده بالاتر است، پاسخگویی خانواده به نیازهای فرزندان بیشتر است؛ ثانیاً هرچه سطح فرهنگی خانواده پایین تر است، میزان آشفتگی خانواده بیشتر است؛ و ثالثاً اضطراب و افسردگی در میان دانش آموزانی بیشتر است که متعلق به خانواده های سطوح پایین فرهنگی هستند.
 
16) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس خانواده ی پاسخگو در مقوله ی وضعیت فرهنگی

 


17) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس خانواده ی آشفته در مقوله ی وضعیت فرهنگی

 


18) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس اضطراب در مقوله ی وضعیت فرهنگی

 


19) نمودار مقایسه ی میانگینهای خرده مقیاس افسردگی در مقوله ی وضعیت فرهنگی


 
 

 3- تحلیل رگرسیون

در این بخش، نتایج تحلیل رگرسیون برای قدرت پیش بینی وضعیت روانی دانش آموزان و نگرش آنان به روابط انسانی در مدرسه از طریق سبک رفتاری خانواده را ارائه کرده ایم. این تحلیلها نشان می دهد که نه تنها سبک رفتاری خانواده در میزان سلامت/ ناسلامتی دانش آموزان و در نگرش آنان به روابط انسانی در مدرسه مؤثر است بلکه میزان سلامت/ ناسلامتی روانی دانش آموزان نیز عامل مؤثری در چگونگی نگرش آنان به روابط انسانی در مدرسه است.

در زیر هفت نمودار تحلیل رگرسیون (شماره ی 20 تا 26) برای پیش بینی موارد زیر را، با نشان دادن مقادیر بتای استاندارد در هر مورد، ارائه کرده ایم:

1- پیش بینی میزان اضطراب دانش آموزان بر اساس سبک رفتاری خانواده؛

2- پیش بینی میزان افسردگی دانش آموزان بر اساس سبک رفتاری خانواده؛

3- پیش بینی میزان پرخاشگری دانش آموزان بر اساس سبک رفتاری خانواده؛

4- پیش بینی نگرش ضد اجتماعی دانش آموزان بر اساس سبک رفتاری خانواده؛

5- پیش بینی میزان روحیه ی خلافکاری دانش آموزان بر اساس سبک رفتاری خانواده؛

6- پیش بینی چگونگی نگرش دانش آموزان به روابط انسانی در مدرسه بر اساس سبک رفتاری خانواده؛

7- پیش بینی چگونگی نگرش دانش آموزان به روابط انسانی در مدرسه بر اساس وضعیت روانی آنان.
 

20) نمودار رگرسیون پیش بینی اضطراب دانش آموزان بر اساس سبکهای رفتاری خانواده

 

در نمودار بالا شاهد هستیم که آشفتگی، استبداد، و بی تفاوتی خانواده پیش بینی کننده ی اضطراب دانش آموزان است اما انسجام خانواده پیش بینی کننده ی سلامت روانی است.
 
 
 
21) نمودار رگرسیون پیش بینی افسردگی دانش آموزان بر اساس سبکهای رفتاری خانواده

 


نمودار حاکی از تأثیر آشفتگی، بی تفاوتی، و استبداد خانواده در کمبود سلامت روانی دانش آموزان است اما پاسخگویی و انسجام خانواده پیش بینی کننده ی سلامت روانی است.
 
22) نمودار رگرسیون پیش بینی پرخاشگری بر اساس سبکهای رفتاری خانواده


 



آشفتگی خانواده، برعکس انسجام خانواده، پرخاشگری دانش آموزان را پیش بینی می کند.
 
 
23) نمودار رگرسیون پیش بینی نگرش ضد اجتماعی بر اساس سبکهای رفتاری خانواده

 


در حالی که پاسخگویی خانواده مغایر با نگرش ضد اجتماعی فرزندان است، بی تفاوتی و آشفتگی و استبداد در خانواده باعث نگرش ضد اجتماعی فرزندان می شود.
 
24) نمودار رگرسیون پیش بینی روحیه ی خلافکاری بر اساس سبکهای رفتاری خانواده


 



آن گونه که در نمودار بالا شاهد هستیم، وقتی که خانواده دچار بی تفاوتی و استبداد و آشفتگی است، باعث روحیه ی خلافکاری شدید در فرزندان می شود. در این میان بی تفاوتی خانواده نقش عظیمی دارد.
 
25) نمودار پیش بینی نگرش به روابط انسانی در مدرسه بر اساس سبکهای رفتاری خانواده


 


نمودار فوق به روشنی آشکار می سازد دانش آموزانی که در خانواده های منسجم و پاسخگو تربیت می شوند نگرشی مثبت به روابط انسانی در مدرسه دارند اما آنان که متعلق به خانواده های آشفته و بی تفاوت و مستبد هستند نگرشی منفی به روابط انسانی در مدرسه نشان می دهند.
 
26) نمودار پیش بینی نگرش به روابط انسانی در مدرسه بر اساس سلامت/ ناسلامتی روانی




 



در این نمودار نیز شاهد هستیم که کمبودهای سلامت روانی باعث نگرش منفی به روابط انسانی در مدرسه می شود. به بیان دیگر، دانش آموزانی که دچار اضطراب، افسردگی، نگرش ضد اجتماعی، پرخاشگری، و روحیه ی خلافکاری هستند به روابط انسانی در مدرسه نیز نگرش منفی دارند.
 

جمع بندی و نتیجه گیری

یافته های مذکور، که مؤید فرضیات ما در این تحقیق است، بیانگر نقش سبکهای رفتاری خانواده در ویژگیهای سلامتی/ ناسلامتی روان شناختی دانش آموزان و در نحوه ی نگرش آنان به مناسبات انسانی در مدرسه است. با توجه به مقادیر بتای استاندارد که در هر نمودار نشان داده شده است،
 

از این یافته ها برمی آید که:

1- وجود ویژگیهای اضطرابی در دانش آموزان متأثر از سبک رفتاری خانواده است؛ به این معنا که خانواده های آشفته، مستبد، غیرمنسجم، و بی تفاوت موجبات بروز روحیات اضطرابی را در فرزندان خود فراهم می کنند.

2- وجود خصوصیت افسردگی در میان دانش آموزان نیز متأثر از سبک رفتاری خانواده است و، به ترتیب، خانواده های آشفته، غیرپاسخگو، نامنسجم، بی تفاوت، و مستبد باعث افسردگی در فرزندان می شوند.

3- ویژگی پرخاشگری در میان دانش آموزان متأثر از دو سبک رفتاری فرزندپروری، یعنی آشفتگی و غیرمنسجم بودن خانواده، است.

4- نگرش ضد اجتماعی در میان دانش آموزان، به ترتیب ناشی از سبکهای رفتاری بی تفاوتی، آشفتگی، غیرپاسخگویی، و استبدادی در خانواده است.

5- روحیه ی خلافکاری در میان دانش آموزان بیش از همه در خانواده هایی بروز می کند که دچار بی تفاوتی نسبت به فرزندان هستند. خانواده های مستبد و آشفته نیز چنین روحیاتی را در فرزندان خود ایجاد می کنند.

6- نگرش مثبت دانش آموزان به روابط انسانی در مدرسه بیش از همه در افرادی دیده می شود که خانواده های منسجم و صمیمی و پاسخگو دارند. خانواده هایی که آشفته، بی تفاوت، و مستبد هستند فرزندانی دارند که منفی ترین نگرش را نسبت به روابط انسانی در مدرسه ابراز می دارند. و بالاخره،

7- آن دسته از دانش آموزان مدارس راهنمایی و متوسطه و پیش دانشگاهی که، به ترتیب، دچار اضطراب، افسردگی، نگرش ضد اجتماعی، پرخاشگری و روحیه ی خلافکاری هستند منفی ترین نگرش را نسبت به روابط انسانی در مدرسه از خود نشان می دهند.

یافته های این تحقیق به روشنی نشان می دهد که سبک رفتاری خانواده هم در وضعیت روانی دانش آموزان و هم در نگرش آنان به چگونگی روابط انسانی در مدرسه تأثیر می گذارد. بنابراین، نقش مدرسه در تربیت دانش آموزان را نمی توان جدا از مناسبات درونی خانواده های دانش آموزان و شیوه های فرزندپروری و سبک رفتاری آنان دانست.

روشن ترین پیشنهادی که می توان بر اساس یافته های فوق ارائه کرد این است که نهادهای مختلف اجتماعی و تربیتی و فرهنگی و دینی باید کوشش برنامه ریزی شده ای در بهبود مناسبات درون خانواده و سبکهای رفتاری و شیوه های فرزندپروری به عمل آورند.

از سوی دیگر، مدارس نیز باید با توجه بیشتر به اهمیت مسأله، در آگاهی بخشیدن به خانواده هایی که به نقش سلامت مناسبات خانوادگی و سبکهای رفتاری در خانواده توجه کافی ندارند سهم بیشتری ایفا نمایند.

از آنجا که تقریباً همه ی خانواده های ایرانی فرزندان خود را برای سالهای نسبتاً طولانی به مدرسه می سپارند، نظام آموزش و پرورش می تواند برنامه های مؤثری برای رشد آگاهی و رفتار خانواده های دانش آموزان و چگونگی رفتار آنان با فرزندانشان، طراحی و اجرا نماید.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. Hess & McDevitt
2. kagan
3. Bouchard
4. plomin
5. Clarke-Stewart
6. Hartuap
7. Jacobson & wille
8. attachment
9. parenting
10. Baumrinde
11. Maccoby & Martin
12. authoritative
13. authoriatarian
14. pemissive
15. uninvolved
16. steinberg
 
منابع تحقیق:
- اسماعیلی، محمد (1380)، بررسی اثر آموزش درس مهارتهای زندگی در تعامل با شیوه های فرزندپروری بر عزّت نفس دانش آموزان استان اردبیل، فصلنامه ی پیام مشاور، سال سوّم، شماره ی 6.
- پور درویش، اصغر (1376). بررسی تأثیر شیوه های فرزندپروری بر انگیزش پیشرفت دانش آموزان پایه ی سوم راهنمایی شهرستان شیراز. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
- تاجوند، اصغر (1377). بررسی رابطه ی هوش، انگیزه ی پیشرفت، شیوه های فرزندپروری، و مدت عضویت با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه دوم و سوم راهنمایی عضو کتابخانه های کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان در شهر اهواز. پایان نامه ی کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی. اهواز: دانشگاه شهید چمران.
- جمشیدی عینی. شیرین (1376). بررسی رابطه ی شیوه ها و نگرش های فرزندپروری و خلاقیت. پایان نامه ی کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی. تهران: دانشگاه علامه ی طباطبایی.
- حسینیان آقاملکی، سیدمحمد (1376). بررسی رابطه ی بین شیوه ی فرزندپروری و عزت نفس دانش آموزان پسر متوسطه در شهرستان قائم شهر. پایان نامه ی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
- سبحانی، رحیم (1375). بررسی خصوصیات شخصیتی نوجوانان پرخاشگر و ساخت خانوادگی آنها در استان لرستان. وزارت آموزش و پرورش استان لرستان.
- شکرکن، حسین؛ و باقری، مسعود (1373). رابطه ی شیوه های فرزندپروری با انگیزه ی پیشرفت در دانش آموزان پسر دوره راهنمایی. اهواز: دانشگاه شهید چمران.
- قاسمی، محمدمهدی؛ و نوربالا، احمدعلی (1380). تعیین شیوع افسردگی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان کرج. تهران: معاونت پژوهشی دانشگاه شاهد.
- کفایت، محمد؛ و شکرکن، حسین (1375). بررسی ارتباط شیوه ها و نگرشهای فرزندپروری با خلاقیت و رابطه متغیر اخیر با هوش، پیشرفت تحصیلی و رفتارهای پیشرفتگرای دانش آموزان سال اول دبیرستانهای اهواز. اهواز: دانشگاه شهید چمران.
- لطف آبادی، حسین (1381). وضعیت و نگرش و مسائل نوجوانان و جوانان سراسر ایران. تهران: انتشارات سازمان ملی جوانان.
- لیل آبادی، لیدا (1375). بررسی و مقایسه ی ویژگی های شخصیتی و شیوه های فرزندپروری مادران دانش آموزان عادی و مبتلا به اختلال سلوکی در مدارس ابتدایی شهر تهران. پایان نامه ی کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
- مرادی، علی رضا (1365). بررسی خصوصیات شخصیتی نوجوانان پرخاشگر و ساخت خانوارهای آن ها در میان دانش آموزان مدارس. تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
- یوسفی، فایق؛ عرفانی، نصرالله؛ خیرآبادی، غلام رضا؛ و قانعی، حسین (1379). بررسی شیوع اختلالهای سلوک و نافرمانی در دانش آموزان راهنمایی استان کردستان. فصلنامه اندیشه و رفتار، سال ششم، شماره 2 و 3، پاییز و زمستان 1379.


Baumrind, D. (1989). Rearing competent children. In W. Damon (Ed.), Child development today and tomorrow. San Francisco: Jossey-Bass.
Baumrind, D. (1971). Current patterns of parental authority. Developmental Psychology Monograph, 4 (No. 1, Part 2).
Baumrind, D. (1967). Child care practices anteceding three patterns of preschool behavior. Genetic Psychological Monographs, 75, 43-88.
Bouchard, T. J., Jr., Lykken, D. T„ McGue, M., Segal, N. L., & Tellegen, A. (1990). Sources of human psychological differences: The Minnesota study of twins reared apart. Science, 250, 223-228.
Clark-Stewart, K. A. (1988). Parents' effects on children's development: A decade of progress? Journal of Applied Developmental Psychology, 9, 41-84.
Hartup, W. W. (1989). Social relationships and their developmertal significance. American Psychologist, 44, 120-126.
Hess, R. D., & McDevit, T. M. (1989). Family. In E. Bamouw (Ed.), International Encyclopedia of Communications. New York: Oxford University Press.
Jacobson, J. L., & Wille, D. E. (1986). The influence of attachment pattern on developmental changes in peer interaction from the toddler to the preschool period. Child Development, 57,338-347.
Kagan, J., Snidman, N., & Arcus, D. M. (1992). Initial reactions to unfamiliarity. Current Directions in Psychological Science, 1, 171-174.
Maccoby, E. E., & Martin, J. A. (1983). Socialization in the context of the family: Parent-child interaction. In E. M. Hetherington (Ed.), Handbook of child psychology: Vol. 4. Socialization, personality, and social development (4‘>1 ed.). New York: Wiley.
Plomin, R. (1989). Environment and genes: Determinants of behavior. American Psychologist, 44, 105-111.
Steinberg, L. (1993). Adolescence (3rd ed.). New York: McGraw-Hill.
Steinberg, E. R. (1989). Cognition and leamer control: A literature review. 1977- 1988. Journal of Computer-Based Instruction, 16(4), 117-121.
 
منبع: فصلنامه نوآوری آموزشی شماره 6، سال دوم، زمستان 1382، صص 55-31.