مقدمه:
یکی از عناصر و اجزاء مسجد مناره است که از بیرون مسجد قابل  مشاهده است  که طی ادوار مختلف تاریخی، در مساجد با ظواهر و کالبدی متفاوت، نمایان و به کار گرفته شده است.
 
 و به نظر می رسد با گذشت زمان به عنصر جدایی ناپذیر مسجد تبدیل گردیده است. درباره اهمیت بناى مسجد احادیث فراوانى از طرق اهل بیت و اهل سنت رسیده است که اهمیت فوق العاده این کار را نشان مى دهد.
 
چرا گلدسته های مساجد سنی ها یکی است ولی مساجد شیعه دو تا و چرا بالای گلدسته مساجد سنی ها هلال ماه و ستاره است و نشانه چه چیزی است و فلسفه آن چیست؟
 
چگونه  مناره های بلند و گل دسته های بلند در صدر اسلام به صورت بدعت درآمد و در روایات جکم به تخریب انها شده است .
 
در این مقاله به تعریف مناره و قد مت مناره و چکونگی معماری اسلامی و به این سوال که چرا مساجد شیعیان دو مناره دارد اشاره خاهیم کرد.
 
 چیزی به نام مناره یا گلدسته در زمان پیامبر اکرم (ص) وجود نداشته است و آن حضرت برای امور مهمی همچون اذان به بلال دستور داد بالای خانه کعبه رفته و اذان بگوید.
 
مناره  چیست؟
 مناره ستون بلندی در مساجد برای روشن کردن چراغ. ساخته می شودوامروزه  در اکثر مناره ها داری تزئنات و روشنی خاصی برخوردار است که در شیها هم مساجد قابل روئیت می باشد.

مناره  مکان و جای اذان گفتن. نلذت مسحد می باشد. البته امروزه بلند گوه های مساجد را غالبا روی مناره ها نصب می کنند که صدای اذان بهتر به محله یا شهر برسد.

در خصوص مناره مسجد است. و مناره بنا بر آنچه که در صحاح اللغه آمده است به محلی که در آن اذان گفته میشود و نیز به محل گذاشتن چراغ جهت استفاده از نور آن، معنی شده است(1) در روایات شیعه که فقهاء به آنها اعتماد کردهاند،
  
مناره در چه تاریخی ساخته شده است؟
هنوز قرن اول هجری به پایان نرسیده بود که برای مسجد النبی مناره و مأذنه ساختند، بدین ترتیب بعضی از اشکال معابد مانند مأذنه و گنبد، وارد معماری مساجد شد و به تدریج، گنبد و مناره سمبل و نشانه مسجد گشت.
 
 البته این چنین نبود که مسلمانان با اقتباس گنبد و مناره از دیگر ادیان، مانند مسیحیان، زرتشتیان و یهودیان، مقهور معماری آنها گردند.
 
 بلکه آنها به گونه ای به ترویج اسلام راستین پرداختند که ادیان دیگر آتشکده ها و معابد خود را به مسجد تبدیل می کردند و معماران خوش ذوق مسلمان، مخصوصاً ایرانیان، سبکی نوین، متفاوت و ماندگار به وجود آوردند.
 
 ایرانیان برخلاف کشورهای عربی که متأثر از معماری یونانی بودند، راه خود را کاملاً متمایز کردند. کشورهای عربی، برای پوشاندن درگاه ها و نیم گنبدها، از قوس های نیم دایره و هلالی که به قوس رومی معروف بود، استفاده کردند و ایرانیان قوس های ایرانی را که اکثراً تیزه دار و یا به عبارتی جناغی هستند، به کار بردند.
 
از این رو در تمام بناهای معروف ایران، قوس های رایج نعل اسبی و یا قوس های گنگره دار و دالبری، مشاهده نمی شود. با توجه به وسعت و گسترش ایران بزرگ در آن زمان و ارتباطات و مشاهدات مختلف،.
 
 باید بخشی از این تأثیر گذاری را امروز در معماری ایران شاهد باشیم؛ ولی هنرمندان و معماران با سلیقه ی ایرانی به هیچ وجه حاضر نشدند حتی برای نمونه، از قوس های رایج عربی استفاده کنند.
  
خطاب قرآن در عمران مسجد به ساخت مناره نیست
 در تشریح و تفسیر ایه 18 سوره توبه (قرآن) به شرایط آباد کنندگان مساجد و کانونهاى پرستش و عبادت را ذکر مى کند، و براى آنها پنج شرط مهم بیان مى دارد و مى گوید:
 
(تنها کسانى مساجد خدا را آباد مى سازند که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند) (انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر)
 
این اشاره به شرط اول و دوم است ، که جنبه اعتقادى و زیر بنائى دارد و تا آن نباشد هیچ عمل پاک و شایسته و خالصى از انسان سر نمى زند، بلکه اگر ظاهرا هم شایسته باشد، در باطن آلوده به انواع غرض هاى ناپاک خواهد بود.
 
بعد به شرطهاى سوم و چهارم اشاره کرده ، و مى گوید: (و نماز را بر پا دارد و زکات را بدهد) (و اقام الصلوة و آتى الزکوة ).

یعنى ایمانش به خدا و روز رستاخیز تنها در مرحله ادعا نباشد، بلکه با اعمال پاکش آن را تایید کند، هم پیوندش با خدا محکم باشد و نماز را به درستى انجام دهد، و هم پیوندش با خلق خدا، و زکوة را بپردازد.

سرانجام به آخرین شرط اشاره کرده ، و مى گوید و جز از خدا نترسد. (و لم یخش الا الله ).
 
قلبش مملو از عشق به خدا است و تنها احساس مسئولیت در برابر فرمان او مى کند، بندگان ضعیف را کوچکتر از آن مى شمرد که بتوانند در سرنوشت او و جامعه او و آینده او و پیروزى و پیشرفت او و بالاخره در آبادى کانون عبادت او، تاءثیرى داشته باشند.
 
و در پایان اضافه مى کند این گروه که داراى چنین صفاتى هستند ممکن است هدایت شوند و به هدف خود برسند و در عمران و آبادى مساجد خدا بکوشند و از نتایج بزرگ آن بهره مند شوند (فعسى اولئک ان یکونوا من المهتدین ).(2)
  
فقاهت و معمار ی منارها
اصولاً اکثر معماران مسلمان، خود فقیه بوده و حتی به آنان مولانا خطاب می‌نمودند. نمونه بارز آن شیخ بهایی و مولانا قوام الدین شیرازی است و این دانش فقاهت به آنان اجازه می‌داد.
 
 که مناسب‌ترین آیات قرآنی و یا فرازهایی از این ادعیه را انتخاب کنند. قبل از اسلام، متولیان دین زردشت با آتش روشن کردن در مناره‌ها (مناره محل نار بوده) .
 
همچنین مسیحیان با نواختن زنگ، مؤمنین را به عبادت دعوت می‌کردند؛ ولی مسلمانان با ساختن گلدسته و مأذنه و اقامه اذان در آن‌ها همان کار را نموده‌اند.

یعنی با کلمات، مسلمانان را دعوت به نماز کردند، نه با آتش و زنگ. گلدسته برای بیان ذکر خدا در بلندترین نقطه بنا شد و در عین حال استفاده‌هایی چون نیارش نیز از آن‌ها کرده‌اند.(3)
 
اولین منارها و گلدسته ها
البته ساخت مناره ریشه در قبل از اسلام دارد و ایرانیان و مسیحیان بسیار قبل از اسلام برای عبادتگاههای خود و دیگر امور از مناره استفاده می کردند.

.در تاریخ اسلام در مورد اینکه اولین مناره و گلدسته چه زمانی و به دست چه کسی ساخته شده اختلاف نظر وجود دارد برخی قائلنداولین مناره در سال 45 هجری توسط «زیادبن ابیه» حاکم عراق ساخته شد.
 
این مناره یک برج سنگی بود که متناسب با وضع مسجد بصره بدان اضافه شد. کمی بعد در سال 53 به حکم حاکم مصر، مسجد عمرو در فسطاط صاحب چهار مناره شد و همین جریان به مساجد دیگر مصر نیز گسترش یافت.
  
نام های دیگر مناره ها
مناره، سازه‌ای برج ‌مانند است که کارکرد نخستین‌اش اذان گفتن بر فراز آن هنگام نمازهای پنجگانه بوده است. مأذنه، مئذنه، منار، صومعه و گل‌دسته، نامهای دیگری هستند که برای این سازه به کار می‌روند.
  
چگونگی ساخت مناره
در چگونگی ساخت مناره گفته شده که ساختن مناره وسط مسجد کراهت دارد و سزاوار است که هم سطح با دیوار مسجد باشد و نیز بلندتر بودن آن از دیوار مسجد مکروه میباشد.(4)
 
] در روایتی نقل شده که امام علی(ع) هنگامیکه در مسیر خود منارهای بلند را دید دستور فرمودند تا آن را خراب کنند و فرمود منارهها را از دیوار مسجد بلندتر نسازید.(5)
 
در نزد اهل سنت نیز بلند بودن منارههای مسجد مخالف سنت و روش سلف شمرده شده و میگویند نباید منارهها آن قدر بلند باشد که بر خانههای مردم اشراف داشته باشد(6)
 
اما تعداد مناره که یکی باشد یا دو تا و یا بیشتر در روایات و کتابهای فقهی شیعه و سنی اشارهای به آن نشده است.
 
در زمان پیامبر(ص)مساجد مناره نداشتند. با توسعه دولت اسلامی و بزرگ‌تر شدن شهرها، لازم شد تا در کنار هر مسجدی مناره‌ای برای اذان گفتن و باخبر کردن مردم از وقت نماز بسازند.
 
امروزه که مسلمانان از وسایل دیگری برای آگاهی از وقت نماز و شنیدن اذان بهره می‌برند، کارکرد مناره‌ها فقط تزئینی و تشخیص مساجد از دیگر بناهای شهر است.(7)
 
 تعداد مناره‌های مساجد در مناطق مختلف یکسان نیست. در ایران، غالبا مناره‌های دوگانه‌ای برای مساجد ساخته‌اند. جامع دمشق چهار مناره داشته که هر یک در گوشه‌های بنا واقع بوده‌اند و امروزه فقط دو مناره از آن باقی است. (8).
 
به نقل برخی منابع، نخستین مناره به آن گونه که امروزه مرسوم است در سال ۴۴ یا ۴۵ قمری در مسجد کوفه ساخته شد(9)
  
معماری اسلامی چگونه است؟
آداب و رسوم و ضوابط معماری چگونه تعیین می‌شود؟ شارع مقدس اگر قالب معماری می‌داد، جلوی تکامل را می‌گرفت. محتوای آثار معماری کشور های اسلامی با معماری اسلامی یا آنچه که قبلاً در مورد معماری قدیم آمده است، فرق دارد.
 
 اگر معماری اثری را ارائه دهد که در آن ایده های غیر اسلامی خود یا دیگران را به کار گرفته باشد؛ دیگر آن اثر معماری، معماری اسلامی نیست؛ بلکه معماری‌ای است با ایده های متفاوت یا حتی معماری من درآوردی.
 
 پس چگونه می‌توان اثری را با معماری اسلامی به وجود آورد یا چگونه می‌توان آن را که کمتر اسلامی است، بیشتر اسلامی نمود؟

فراموش نشود وقتی که صحبت از کلمه اسلامی به میان می‌آید، در مقابل آن، کلمه غیر اسلامی هم وجود دارد. لذا این سؤال مطرح می‌شود: معماری اسلامی چیست؟ چه چیزی باعث اسلامی شدن یک اثر معماری می‌شود؟
 
معماری اسلامی تا معماری مکروه
از احادیث نبوی (ص) چنین بر می‌آید که او نزدیکان خود را به زندگی در ساختمان‌ها تشویق نمی‌نمود و حتی این ممنوعیت ها در قرآن نیز پیداست. آثار معماری را می‌توان به لحاظ اسلامی بودن در سه گروه دسته‌بندی نمود:
 
 معماری اسلامی، معماری مکروه (یا قابل سرزنش) و معماری غیر اسلامی. معماری غیر اسلامی ‌آن است که با آنچه در شریعت بدان اشاره شده مغایرت داشته باشد که نمونه های بسیاری را می‌توان در ساختمان‌های موجود مشاهده نمود؛
 
 به عنوان مثال، ساختمان‌هایی که مشرف بر منازل مسلمین است. معماری سزاوار سرزنش، همان‌طوری‌که توسط پیغمبر اکرم (ص) سفارش شده، من جمله پرهیز از زینت مساجد و زیاده‌روی در اتلاف ثروت مسلمین است،  (10)
 
معماری اسلامی، اثری است که ارتباط قلبی انسان را در پرستش خدای قادر تبارک و تعالی برقرار می‌سازد. حقیقت آن است که اسلام در آغاز طلوع خود، جز اصول اخلاقی، چیز دیگری همراه نداشته و در مراحل اولیه‌اش به لحاظ ایجاد و یا الهام یک هنر جدید، از مسیحیت هم ضعیف‌تر بوده است.
 
 از طرفی می‌دانیم هنر هرگز از هیچ برنمی‌خیزد و اصالت آن، داشتن ریشه در آثار گذشته است؛ به قول معروف تا ریشه در آب است، امید ثمری هست. (11)
 
 ( آندره گدار معمار فرانسوی و مؤلف سه جلد کتاب آثار ایران می‌نویسد: تفاوت در ساختمان‌های قبل از اسلام با ساختمان‌های بعد از اسلام، نه در ساختمان و نه در شکل آن و نه حتی در طرح نقشه آن‌ها است.
 
 بلکه در منظر و لباسی است که اسلام بر اندام ساختمان‌های دوره ساسانی پوشانده و خواسته است مفهومی به آن‌ها بدهد که معماری ایرانی با معماری مردمی که تحت رژیم اسلامی زندگی می‌کنند به وضوح متمایز باشد.(12)
  
بدعت های معماری در مسجد و مساجد
با مراجعه ای به تاریخ صدر اسلام در می یابیم که مساجد اولیه دارای بنایی بسیار ساده به شکل یک چهار دیواری با ارتفاعی متوسط و بعضا حتی فاقد سایه بان بودند و در بنای آنها خبری از مناره و مقصوره و کنگره و محراب نبوده است.
 
لکن در طول قرون متمادی به تدریج بنای مساجد اسلامی متحول گردید و برخی از سازه های معماری به بنای مساجد اضافه گردید که بعضا فاقد تأیید ائمه و حتی مشمول نهی ایشان گردیده اند .
 
ولی به جهت اینکه این بدعت های معماری به دستور جبّاران و حاکمان وقت وحمایت آنها ساخته می شدند مخالفتی نسبت به بدعت های ایشان اظهار نمی گردید و یا در صورت اظهار مخالفت نیز ترتیب اثری داده نمی شد.
 
در اینجا به مناسبت موضوع بحث تنها به یک نمونه از این بدعت های معماری در بنای مساجد اشاره می کنیم که احتمالا پس از ظهور حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ تخریب خواهند شد:
 

 آنچه مسلم است مساجد اولیه اسلامی فاقد مناره بوده اند. امروزه مناره مساجد برای پخش اذان یا اذان گفتن توسط مؤذن استفاده می شود ولی در صدر اسلام اذان را بر بام محمد می گفتند.
 
 این در حالی است که برخی قائل اند که اصل بنای مناره از بناهای مرتفع آتش پرستان اقتباس گردیده که در آن آتش می افروختند تا مردم آتش را از دور ببیند و پرستش کنند.
 
 پس از اینکه مسلمانان سرزمین های آتش پرستان را تصرف کردند از بناهای مرتفع محل آتش برای اذان استفاده نمودند و بعدها این بنا را به بنای مسجد اضافه کردند. (13)
 
گذشته از این ساختن مناره های بلند به موجب این که باعث اشراف داشتن مؤذن بر خانه های اطراف مسجد می شود، امنیت و آسایش و حریم همسایگان مسجد را سلب می کند بنابراین در فقادی فقها سخن از کراهت بالا بودن مناره از سطح مساجد است.
 
در روایتی نیز از امام باقر ـ علیه السلام ـ در مورد مناره های بلند مساجد می خوانیم: «ان علیا علیه السلام مرعلی منارة طویلة فامر بهدمها ثم قال: لا ترفع المنارة الامع.
 
سطح المساجد: امام علی ـ علیه السلام ـ بر مناره بلندی عبور کرد پس امر کرد که آن را تخریب کنند سپس فرمود: مناره بالاتر از سطح مسجد نباشد».(14)
 
در حاشیه کتاب شریف من شریف من لا یحضره الفقیه در مورد علت این فرمان حضرت علی ـ علیه السلام ـ آمده است که حرمت بنای مناره های بلند به جهت حرمت اشراف بر خانه های مسلمانان است(15)
  
این‌که می‌گوییم معماری رنگ و بوی اسلامی پیدا کند، یعنی چه؟
چون اسلام جهان شمول است و برای همه ملل ظهور نموده، چنین به نظر می‌رسد که در مرحله نخست، معماران باید ساختمانی بسازند که در آن سه نکته اساسی در نظر باشد؛
 
 اول، توجه به عملکرد صحیح بنا؛ چرا که ساخت و ساز بنا برای تفنن نیست.آنچه لازم است باید ساخته شود و این ملازمت توجه دقیق به عملکرد درست بنا است؛ دوم، باید بدانند در کجا و در چه مکانی می‌سازند.(16)
 
 توجه به پارامتر زمانی و مکانی، لازمه انجام کار درست است؛ سوم، اینکه در اجرای این اثر، یک پیام فرهنگی هم داشته باشد؛ چرا که هدف اسلام ایجاد محیطی برای تکامل انسان است که بتواند به سوی کمال صعود کند.
 
یک معمار مسلمان می‌داند خداوند متعال صاحب جلال و اکرام بوده و در عین حال جمیل است و جمال را دوست دارد. همچنین اعتقاد دارد هدف از زندگی دنیوی، رجعت به سوی خداوند و رسیدن به کمال است. پس اثر معماری خود را بر سه پایه جمال، جلال و کمال بنا و استوار می‌کند. (17)
 
نقوش و تزئین بنای اسلامی
آنچه در نقوش و تزئین بنای اسلامی جلوه‌گر است، جمال خوانده می‌شود و به آنچه به ابعاد و کشش سطوح و به کمپوزیسیون احجام توجه دارد، جلال اطلاق می‌شود.

 همچنین اگر این شیوه از معماری در جهت محتوای معنوی و تلفیق با مبانی اسلامی و در قالب کبریایی باشد، به آن کمال گویند.بدیهی است با وجود جمال و جلال، کمال هم به وجود می‌آید. به قول غزالی، ساختمان زیبا جمال باطن سازنده آن را هویدا می‌سازد و نماینده معنوی و معرفت حق است.
 
 ابن مرزوق نیز معتقد است که ابنیه و مساجد ایرانی، جلالت اسلام را آشکار می‌کند، چنانچه در مرمت و تعمیر آن‌ها قصوری روی دهد، در روز قیامت عندالله مسئول خواهند بود.(18)
 
سیدحسین نصر می‌نویسد: معماری مسجد از روی قرآن سرچشمه می‌گیرد. هر چند در برخی متون دیده می‌شود معماری را مسلمین از منابع ساسانی و نظیر آن اقتباس کرده‌اند،
 
 ولی شکل بیرونی مسجد به صورت رمزی تجلی اسماء و صفات خداوند است؛ به این نحو که گنبد جلوه‌گر جمال الهی است و مناره‌ها نشانه جلال و در مجموع، کبریایی او، یعنی کمال را نشان می‌دهند.» (19)
 
«اریک اشرودر» مستشرق انگلیسی که سال‌ها در معماری اسلامی کار نموده و در این زمینه کتاب هم دارد، می‌نویسد: یکی از رموز پایداری اصول دین اسلام در ایران، ساخت مساجد آن‌ها است.
 
 که با گذشت قرن‌ها این مساجد با ساخت عناصری نظیر گلدسته‌ها و گنبد و سردرها و صحن آب‌نما و هشتی و شبستان که با رعایت جوهره اصلی‌شان به صورت‌های مختلف ولی تکرار اندر تکرار در ساخت و سازها حفظ کرده‌اند، می‌باشد.» (20)
 
نگاه کلی فقها به ساخت مناره
اما در مورد نگرش فقه شیعه دوازده امامی به جایگاه مناره در معماری مساجد سخنی به میان نیامده است و این موضوع کماکان با نقاط مبهمی روبه روست. در حالی که قرن های متمادی است که مناره در مساجد به کار گرفته می شود،
 
 برخی از محققان تک مناره بودن را نماد مساجد اهل سنت و دو مناره بودن را نماد مساجد مذهب شیعه می پندارند. این پژوهش بر آن است که به بررسی ضرورت مناره در معماری مساجد از دیدگاه فقه شیعه دوازده امامی بپردازد.
 
 احکام فقه شیعه دوازده امامی از طریق تحقیق در قرآن، سنت، اجماع و عقل به دست می آید. نتایج حاصل ازبعضی  پژوهشگران حاکی وجوه اشتراک و افتراق در نگرش قرآن و اجماع به ضرورت ایجاب مناره در مساجد است.
 
با توجه به تحلیل محتوای نگرش مراجع و فقهای معاصر و غیر معاصر(منظور؛ فقهایی است که هم دوره با فقهای معاصر نیستند) مذهب تشیع (اجماع)،
 
در مورد وجوب مناره در معماری مساجد، به طور کلی می توان گفت: از دیدگاه قرآن و فقهای غیر معاصر، مناره همخوانی لازم را با معماری مساجد ندارد.
 
 از دیدگاه فقهای معاصر، وجوب مناره در مساجد، مانعی ندارد؛ اما وجوب مناره و یا مناره های بلند و مرتفع در مساجد، مکروه دانسته شده است.(21)
 
فلسفه ی وجودی  مناره 
 چون فلسفه وجودی مناره برای اذان گفتن میباشد، طبیعتاً در هر مسجدی وجود یک مناره جوابگوی این نیاز میباشد.

اما اینکه مسلمانان اعم از شیعه و سنی برای مسجد یک مناره یا دو مناره میسازند، از احکام فقهی آنان نشأت نگرفته، بلکه همانگونه که در ساخت مسجد و شکل و شمایل آن سلیقههای هنری و معماری را به کار میبرند در منارههای آن نیز این سلیقه و ذوقهای هنری اعمال شده است.
 
دو مناره حفظ تقارن ساختمان مسجد
مساجدی که دارای دو مناره میباشد. فقط زیبایی و نمود هنری و حفظ تقارن ساختمان مسجد در آن ملاحظه شده و هیچ مبنای شرعی و فقهی ندارد. بلکه ممکن است برخی از مساجد شیعه یک مناره داشته باشد.
 
و بالعکس مسجد اهل سنت دارای بیش از یک مناره باشد چنانچه در برخی از مساجد هندوستان و سایر کشورها این امر کاملاً مشهود است. علاوه بر این خیلی از مساجد اصلاً منازه ندارد
 
دو مناره بودن ربطی به شیعه و سنی ندارد.
بودن گلدسته و یا دو تا بودن گلدسته، ارتباطى به شیعه بودن و یا سنى بودن ندارد. همین الان در میان اهل سنت مساجد فراوانى هست که مساجدشان دو گلدسته دارد و در میان مساجد شیعه هم مساجدى هست که یک گلدسته دارد.
 
در سال 53 هجرى قمرى به دستور معاویه در مصر مسجدى ساختند که داراى چهار گلدسته بود. (22)در هندوستان مساجد چند مناره اى فراوان است و هر یک از مساجد بزرگ ترکیه همین الان دو مناره دارند.(23)
 
و امروزه مسجد الحرام داراى 9 مناره مسجد النبى داراى 11 مناره است. در معمارى مساجد، احداث مناره منفرد تا آخر قرن پنجم مرسوم بود و از قرن ششم به بعد، مناره هاى زوج ساخته شد.(24)
 
  در عین حال، در همین قرون اولیه هم گلدسته هاى زوج ساخته مى شد. به این نکته هم توجه داشته باشید که شکل مناره ها و جفت بودن آنها از مختصات معمارى ایرانى است(25)
 
الان در ایران مناره ساختن، براى تزیین است و از نظر معمارى، دو تا بودن زیباتر است. (26) عده ای گنبد و گلدسته را شاخص هایی بلند برای دید، شکوه سازی و راهنمایی از دور دانسته اند.
 
قرینه بودن دو مناره زیباتر است
به نظر مى رسد که وجود هلال و ستاره در بالاى گلدسته به این معنا است که از این مناره ها براى به دست آوردن اوقات شرعى، تعیین قبله و رؤیت هلال ماه استفاده مى کردند نه اینکه مربوط به اختلاف سنى و شیعه باشد. پس مناره نشان مسجد است.
 
 در گذشته بالای آن اذان می گفتند. ایرانیهای هنرمند که دوست داشتند همه چیز قرینه باشد دو مناره را زیباتر دیدند. انصافا هم زیباتر و مانند بقیه معماری اسلامی قرینه تر است. برخی نیز مناره را تشبیه به دو دست بسوی آسمان تشبیه کرده اند که عوامانه است ولی خوب است.
  
مخالفت جدی از ائمه (ع) درباره گسترش کیفی مساجد دیده نمی شود؛ البته نسبت به طلاکاری و نقاشی تصویر دارای روح در دیوار مساجد، فقیهان فتوا به حرمت داده اند و در بعضی از روایات، نهی از بلندی مناره ها شده است و علما هم به کراهت بلندی مناره فتوا داده اند.
 
 با توجه به سیره ی ائمه (ع)، می توان فهمید که آن حضرات به طور کلی با این نوع مساجد مخالف نبودند و گاهی که در موارد جزئی انحرافی بوده، اشاره می کردند؛ چنان که حضت علی(ع) دستور داد که مناره مسجدی را در کوفه خراب کردند.
  
دو مناره و خطا موازی نماد قبله است.
بعضی دیگر، گنبد و گلدسته را برای قبله یابی می دانند در مکتب تشیع، خط عمود منصف بر خط واصل دو گلدسته را ، تأمین کننده جهت قبله می دانند.در مکتب معماری اهل تسنن، خط گذرا از گنبد و گلدسته (تک گلدسته)، جهت قبله را معلوم خواهد کرد.

خصوصاً در معماری مؤثر بوده است؛ مثل رعایت جهت قبله یعنی در یک شهر اسلامی، وحدت سمت و سو را به وجود می‌آورد.این مناره ها نشان از یکنا پرستی به سوی قبله را دارد که همه در یک سمت نماز می خوانند.
 
دو مناره یعنی حضرت محمد(ص) وعلی(ع)
بنا بر این عقیده , گنبد نشانی از هدف، یعنی خداست و گلدسته ها، نشانی از دو یار واقعی خدا، دو آفریده کامل حق، یعنی محمد و علی می باشند.
 
 در روایت داریم که پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: یا علی! کسی خدا را نشناخت؛ جز من و تو. کسی تو را نشناخت؛ جز خدا و من و کسی مرا نشناخت؛ جز خدا و تو. حال گنبد و گلدسته ، یعنی خدا و محمد و علی کنار هم قرار گرفته اند.
 
همان گونه که محمد(ص) و علی (ع) در کنار خدا معنا می یابند، گلدسته هم در کنار گنبد معنای گلدسته و دسته گل می گیرد. بدون گنبد، مناری بیش نیست؛ حتی اگر دو عدد باشد.
 
 در مذهب تسنن که حساسیت بر روی مولای متقیان علی (ع) دارند تک گلدسته می گذارند؛ یعنی فقط گنبد و یک گلدسته یعنی الله و محمد(ص)
 
دو مناره یعنی وحدت سنی و شیعه
مهم ین نیست که یک مناره یا دو مناره ساخته می شود مهم این است که پیوند مناره ندای یکتا پرسنی از وحدانیت خداوند می دهد. و این همان ندای توجید است.

همانطور که توحید یعنی یکی گفتن به زبان، یکی دانستن، یکی دیدن، یکی شدن وجود خدا؛ یعنی کمال هنر. اعتقاد به خدای واحد و مورد پرستش همه ملل، این یگانگی را به وجود آورده که در مجموعه شهرهای اسلامی دنیا و در همه جا این وحدت دیده می‌شود؛
 
در شهرهای اسلامی به لحاظ داشتن نشانه‌های اسلامی نظیر مساجد، اماکن مقدسه و مذهبی، بازارها، میادین و در بین مردم، به کارگیری زبان عربی به مثابه زبان اول و یا زبان دوم و کتابت آن در همه نقاط. این وحدت ناشی از یک فرهنگ و نشأت گرفته از یک کتاب آسمانی است .
 
این یگانگی را دور از عادات مختلف مردمانی اعم از سیاه و سفید، زرد و سرخ و حتی وجود شرایط علمی و افکار متفاوت، جدا از مکاتب مختلف معماری و شیوه‌های آن‌ها که در جهت و وحدت قدم برداشته‌اند، می‌بینیم.

 مساجد همه ملل، دارای صحن، غُرفات، حجره‌ها و شبستان رو به مرکز، یک میانسرا که در مرکز این میانسرا آب پاک و مطهر وجود دارد و قد برافراشته، گلدسته ها و مناره و گنبدها را در همه جا می‌بینیم که همه و همه در جهت وحدت هستند.
 
 این وحدت را حتی در هنرهای مستظرفه، نظیر کارهای گره و رسمی بندی‌ها و مقرنس نیز احساس می‌کنیم که همه به یک جهت و یک مرکز ختم می‌شوند. (27)
 
دو مناره نشان از دو دست بسوی آسمان.
 زمانی که بافت و شاکله یک محدوده جغرافیایی اسلامی را مورد بررسی و بازشناسی نظری قرار دهیم ،خواهیم دید که مساجد چه به لحاظ ساختار درونی و چه از بُعد طول وعرض جغرافیایی در ارتباط با سایر عناصر محیط خود از ویژگی و مکانیسم دگرگونی برخوردار می باشد:

- نخستین بُعد ؛ بعد مذهبی و دین محوری و ایجاد فضای وحدت بخش و معنوی  است .

بُعد دوم؛ برجستگی و نمود ظاهری و فیزیکی مکان مسجد در فضای مادی می باشد.
 
 جالب اینجاست که حتی تحقق عینی و مادی مسجد نیز انگاره ها وتصوراتی معنوی در دل خود نهفته دارد به گونه ای که اولین چیزی که درذهن ما از منظر مادی تداعی می شود،
 
 حضور یک انسان متعبّد و در حال دعا و نیایش است. گنبد مسجد بسان سر انسان و دو مناره ، همانند دستان او است که در حال نیاز بسوی درگاه احدیت بلند شده است.
 
 این انسان عابد در فضای پر ازدحام زندگی و ساختمانهای برافراشته اطراف و هیاهوی مادی، بدون هیچ توجه به اطراف در کمال آرامش و طمأنینه در حال سیر در احوالات کمال گونه خویش است .
 
و آنچنان ارتباط محکم واستواری ، با خدای خویش برقرار نموده است که ناخودآگاه دیگران را نیز به تفکر و تدبر وا می دارد. (28)
 
ندا و ذکر توحید در مناره ها
در بناهای اسلامی سعی شده به طور مداوم ذکر خدا باشد یا اینکه به نحوی ذکر خدا را به مردم یادآوری نماید. لذا از کتابت اسما و صفات الهی سود جسته‌اند.
 
 این ذکرها بیشتر با انتخاب آگاهانه و از روی متون قرآنی و همچنین ادعیه و اوراد منقول صورت گرفته که بیشتر در بیان توحید و نبوت و در بناهای منتسب به شیعیان، بیشتر در مورد ولایت است. (29)
  
ذکر متون قرآنی و سماءالهی در وسط یا در بلندترین و بهترین نقطه منظر بنا شده و نوعاً در چکاد ایوان‌ها و طاق‌ها کلمه الله بالای گنبدها کتابت شده و آنچنان در این موارد پیش رفته اند که رسم الخط کوفی بنایی را که حروف آن بدون دور بوده.
 
 و با ابعاد آجر نیز همخوانی دارد برای این منظور ابداع کرده‌اند و با ترکیب و کتابت به اشکال مختلف، نقوش هندسی زیبایی را در سطوح بنا و حتی در مرکز مقرنس و شمسه‌ها کار نموده‌اند.(30)
 
مناره نماد فرهنگی مسلمانان
«در طول تاریخ تمدن اسلامی ، رابطه ای عمیق و معنی داری بین مساجد و سایر کاربری های شهری و شهروندان مسلمان برقرار بوده و همچنان برقرار می باشد.
 
 اگر نقشه پراکندگی مساجد را در کلیه شهرها تهیه کنیم، ملاحظه می شود که مساجد با داشتن نظمی طبیعی و ارگانیک (نظمی پیجده تر ، انعطاف پذیرتر و منطقی تر از نظم خشک و هندسی).
 
 در سر تا سر شهرها مستقر شده اند ، بگونه ای که پاسخگوی نیاز شهروندان می باشند.مسجد یک نشانه شهری قوی تلقی میشود ، نشانه ای فیزیکی و کالبدی ، نشانه ای ذهنی ، نشانه ایمان و معنویت ، نشانه پیوند و وحدت مسلمانان و نشانه ای که جهت آن ، رو به سوی قبله مسلمانان و توحید است.پس در آن رمزی و گنجی نهفته است.
 
یک ارزش والاست و مظهر رشد، سازندگی و تعالی شهروندان می باشد.سیمای کلی مساجد بگونه ای است که با مشاهده آنها از دور بخصوص مناره ها و گنبد و مشاهده تغییرات کاملاً محسوس آنها از نظر ارتفاع،فرم و حجم رنگ و جنس مصالح بکار رفته نسبت به سایر کاربری های اطراف آن ، دارای جاذبه بسیار قوی می باشند.
 
 و انسانها را به سمت خود جذب می کنند. فرم بکار رفته در سر در ورودی مساجد میل به دعوت و فراخوان عمومی به داخل آن را در اذهان مردم تداعی می کند.» (31)
 
حکم ساختن مناره  از منظر  علما معاصر 
از دیدگاه فقهای معاصر, وجوب مناره در مساجد, مانعی ندارد؛ اما وجوب مناره و یا مناره های بلند و مرتفع در مساجد, مکروه دانسته شده است.

با آنکه برخی روایات در مورد نکوهش ساخت مناره وجود دارد، اما بیشتر فقها با جمع‌بندی مجموع دلایل فقهی امروزه ساختن گنبد و مناره را برای اماکن مذهبی مجاز می‌دانند.

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است(استفتا از دفاتر آیات عظام: سیستانی، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی و نوری همدانی )
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
اشکال ندارد.

حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):
ساختن گنبد و گلدسته برای اماکن مذهبی جایز است.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
مانعی ندارد.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
ساخت مناره ضرورى نیست؛ ولى اگر باعث شکوه مسجد شود کار خوبى است.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):
مادامی که اسراف محسوب نشود مانعی ندارد.

بالا بردن گلدسته ها(مناره ها)بیش از پشت بام مسجد مکروه است و ساختن کنگره و بالکون برای دیوار مسجد،مکروه است.(32)
 
نتیجه:
پس در پاسخ به این سوال چرا مساجد شیعه دو مناره دارد؟ می گوئیم که: تعداد مناره که یکی باشد یا دو تا و یا بیشتر در روایات و کتاب‎ های فقهی شیعه و سنی اشاره ‎ای به آن نشده است. لکن چون فلسفه وجودی مناره برای اذان گفتن می ‎باشد،

طبیعتاً در هر مسجدی وجود یک مناره جوابگوی این نیاز می‎باشد. اما اینکه مسلمانان اعم از شیعه و سنی برای مسجد یک مناره یا دو مناره می‎ سازند، از احکام فقهی آنان نشأت نگرفته،است.

بلکه همانگونه که در ساخت مسجد و شکل و شمایل آن سلیقه‎ های هنری و معماری را به کار می‎برند در مناره‎های آن نیز این سلیقه و ذوق‎های هنری اعمال شده است.

مساجدی که دارای دو مناره می‎باشد. فقط زیبایی و نمود هنری و حفظ تقارن ساختمان مسجد در آن ملاحظه شده و هیچ مبنای شرعی و فقهی ندارد

پی نوشت:
1.الخطاب الرعینی، مواهب الجلیل، ج 2، ص 95، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، 1416 ق.
2.مکارم شیرازی نفسیر نمونه ذیل ایات 17 و 18 سوره توبه
3.معماری مساجد اسلامی از مفهوم تا کالبد, 1392.
4.محقق حلی، شرایع الاسلام، ج 1، ص 97، تهران، استقلال و دروس ج 1، ص 156.
5.علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج 1، ص 90، تبریز، مکتبه الرضویه.
6.مواهب الجلیل، ج 2، ص 94.
7-فرهنگ مسجد، ص۲۳۱.
8.امپو، دایرة المعارف نوین اسلام، ج۴، ص۱۷۲، ذیل مدخل مسجد.
9.-فتوح البلدان، ص۳۴۳.
10..مجموعه مقالات مشترک در حکمت و هنر معماری اسلامی, 1392.
11.همان
12. همان.
13. محدثی، جواد، هنر در قلمرو مکتب.
14. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، موسسه نشر اسلامی، بی جا، بی تا، ج1، ص239.
15. همان.
16.شیخ طوسی، محمد، النهایه، ص 108، قم، قدسی، بیتا، و الشوکانی نیل الاوطار ج2، ص 161، بیروت، دارالجیل.
17.النهایه، ص 108، و شهید اول، دروس، ج 1، ص 156، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1412 ق.
18.النهایة، ص 108، و ابن الاشعث سجستانی، سنن ابی داود، ج 1، ص 110، بیروت، دارالفکر، اول 1410 ق.
19.محقق حلی، المعتبر، ج 2، ص 449، مؤسسه سیدالشهداء، بیتا.
20. مجموعه مقالات مشترک در حکمت و هنر معماری اسلامی, 1392.
21.امیر صادقی نژاد: مقاله :بازشناسی جایگاه مناره در معماری مساجد از نگاه فقه شیعه
22.مسجد در معمارى ایران، نوشته حسین زمرشیدى، چاپ اول، 1374، ص 156، چاپ رحلى.
 23.معمارى مساجد جهان نوشته امجد، بهومیل پروچاکاز، ترجمه حسین سلطان زاده، ص 59، چاپ اول 3731.
24.مسجد در معمارى ایران ص 271.
25.مسجد در معمارى ایران ص 761.
26.مسجد در معمارى ایران ص 571.
27درآمدی بر هویت اسلامی در معماری و شهرسازی, 1378.
28.مجموعه مقالات همایش معماری مسجد، گذشته، حال، آینده, 1376.
29.معماری مساجد اسلامی از مفهوم تا کالبد, 1392.
30معماری مساجد اسلامی از مفهوم تا کالبد, 1392.
31مجموعه مقالات همایش معماری مسجد، گذشته، حال، آینده, 1376.
 32.بررسی نقش مسجد محله در توسعه و کنترل نظام پایدار محله و شهر از دیدگاه اسلام, 1383.
 
منابع:
http://www.asemaneandisheh.blogfa.com/post/352
https://noandishaan.com/forums/topic/57165
https://pasokh.org/fa/Question/View/70838
https://pasokh.org/fa/Question/View/8211
https://quran.anhar.ir/tafsirfull-13599.htm
https://soldoz-sanat.blog.ir/1393/12/03
https://www.jaml.ir/article_241991.html
https://www.porseman.com/