مقد مه:
اختلاف شیعه و سنی در وضو گرفتن چیست؟ چرا شیعیان مسح پا می کشند و اهل سنت پاهایشان را می شویند؟
 
وضو یکی از واجبات مهم اسلامی است که انجام فریضه‌ نماز، بدون آن، صحیح نبوده و مورد قبول خداوند متعال نیست. یکی از موارد اختلاف میان شیعیان و اهل‌سنت کیفیت وضو گرفتن است
 
مسلمانان به پیروی از قرآن کریم اتفاق نظر دارند که نماز، بدون طهارت، صحیح نیست و طهارت مطلوب برای نماز، وضو، غسل و تیمّم است. بنابراین وضو در اسلام از اهمیت بالایی برخوردار است.
 
اختلاف شیعه و اهل سنت در این مسائل به اختلاف در مبانی استنباط احکام دینی بر می گردد.
 
هر یک از مذاهب فقهی اسلامی برای استنباط احکام دین، از یکسری اصول و مبانی بهره می گیرند. طبیعی است که اگر در اصول، مبانی و منابع استنباط با هم اختلاف داشته باشند، نتیجه و ره آورد استنباط ها متفاوت خواهد شد.
 
چراوضو گرفتن شیعیان با اهل سنت  فرق دارد؟
اجتهاد سلیقه ای ریشه اختلاف
با رحلت رسول اسلام، دوران دسترسی به کسی که مبین حکم الهی بود به سر رسید. با گذشت زمان و دور شدن از عصر نبی اکرم و پیدایش مسائل و سؤالات جدیدی در زمینه های مختلف (از جمله در زمینه مسائل مربوط به نماز و وضو) اهل سنت - که راه دسترسی به بیانگر حکم الهی را بسته می دیدند - برای یافتن پاسخ سؤالات خود، با اجتهاد و سلیقه خود به پاسخ آنها پرداختند
 
غرض های سیاسی ریشه اختلاف
 کتب تاریخی و روایی ذکر شده که عثمان در اواسط دوران خلافت خود نسبت به چگونگى وضوى پیامبر گرفتار تردید شد.
 
 او سپس وضوى پیامبر را به شکلى که اکنون در میان اهل سنت مرسوم است اعلام نمود. این قضیه مورد مخالفت بسیارى از صحابه پیامبر واقع شد، لکن حکومت اموى بنا به اغراض سیاسى در نقاط مختلف اسلامى شیوه عثمان را تبلیغ کردند.
 
 و جوى به وجود آوردند که برخى از صحابه جرأت مخالفت با روش دستگاه حاکم را نداشت و در نتیجه این گونه وضو گرفتن رواج یافت. (1)
 
 متاسفانه اهل سنت نیز به جای پیروی از پیامبر اکرم و قرآن کریم از وضوی عثمان تبعیت کرده اند.
 
جلوگیری از نشر احادیث ریشهی اختلاف
در زمان خلفا به ویژه خلیفة دوم (عمر) سیاست جلوگیری از نشر حدیث رواج داشت و خلفای بعدی تا زمان عمر بن عبدالعزیز ، همین سیاست را در پیش گرفتند.
 
 که سرانجام بسیاری از روایت های پیامبر و حوادث صدر اسلام به فراموشی سپرده شد و نسل های بعدی نسبت به آن بیگانه شدند.
 
 از این پس شیعیان با مراجعه به امامان معصوم توانستند سنت فراموش شده پیامبر را دریابند و آن را سرمشق زندگی خویش قرار دهند؛ به عنوان مثال در مورد وضو:
 
 امام باقر(ع) در این راستا ظرف آبی برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پیامبر چنین وضو می ساخت. (2)
 
 
اختلاف شیعه و اهل سنت در استباط احکام
بسیاری از اختلافات فقهی شیعه و سنی،‌ریشه در تفاوت دیدگاه ها در اصول و مبانی استنباط دارد، مثلا‌ً اهل سنت افزون بر قرآن و سنت پیامبر(ص) به سنت صحابه و گاهی به سنت تابعین ارزش می دهند.
 
 ولی شیعه افزون بر قرآن و سنت پیامبر، به سنت اهل بیت بها می دهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پیامبر نباشد، به عنوان منبع شرعی نمی پذیرند.
 
برخی از اختلافات فقهی ریشه در همین نکته دارد. اختلاف در وضو هم از همین نوع است. شیعیان با تمسک به حدیث ثقلین ، به اهل بیت و امامان معصوم(ع) مراجعه می کنند و احکام شرعی خویش را فرا می گیرند، امّا اهل سنّت این چنین عمل نمی کنند.
 
آیه وضو در قرآن
خداوند در قرآن به هنگام بیان وجوب وضو و کیفیت آن می‌فرماید:
«یَا أیهَا الّذین آمنوا إِذا قمتم إلی الصلاة فَاغسِلوا وجوهَکم و أَیدیَکُم إِلی المرافق و امسحوا بروءوسکم و أرجلکم إلی الکعبین و إن کنتم جُنُباً فَاطّهّروا وإن کنتم مرضی أو علی سفر أو جاء أحد منکم من الغائط أو لامستم النساء فلم تجدوا ماءً فتیمّموا صعیداً طیّباً فامسحوا بوجوهکم و أیدیکُم منه ما یرید اللّهُ لیجعل علیکم من حرجٍ و لکن یرید لیطهّرکم و لیتمّ نعمته علیکم لعلّکم تشکرون»
 
«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که به نماز می‌ایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید و سر و پاها را تا برآمدگی جلو پا مسح کنید.
 
 و اگر جنب باشید، غسل کنید و اگر بیمار یا مسافر باشید،یا یکی از شما قضای حاجت کرده، یا با زنان تماس گرفته (آمیزش جنسی کرده‌اید) و آب نیابید، با خاک پاکی تیمّم کنید و از آن، بر صورت و دستها بکشید.
 
خداوند نمی‌خواهد مشکلی برای شما ایجاد کند، بلکه می‌خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام کند، شاید شکر او را به جای آورید.» (3)
 
در این آیه حدود صورت، که باید در وضو شسته شود توضیح داده نشده اما در روایات ائمه اهل بیت (علیهم السلام) وضوی پیامبر (ص) را مشروحا بیان کرده‏اند.
 
حدود وضو کجاست
حد صورت از طرف طول از رستانگاه مو تا چانه و از طرف عرض آنچه در میان انگشت وسط و ابهام (انگشت شست) قرار می‏گیرد، ذکر شده و این در حقیقت توضیح همان معنایی است که از کلمه" وجه" در عرف فهمیده می‏شود، زیرا وجه همان قسمتی است که انسان به هنگام برخورد بر دیگری با آن" مواجه" می‏شود.
 
حد دست که باید در وضو شسته شود،" تا آرنج" ذکر شده، زیرا مرافق جمع" مرفق" به معنی" آرنج" است، و چون هنگامی که گفته می شود دست را بشوئید ممکن است به ذهن چنین برسد که دستها را تا مچ بشوئید.
 
 زیرا غالبا این مقدار شسته می شود، برای رفع این توهم می‏فرماید: تا آرنج بشوئید (إِلَی الْمَرافِقِ). و با این توضیح روشن می‏شود، کلمه" الی" در آیه فوق تنها برای بیان حد شستن است نه کیفیت شستن.
 
 که بعضی گمان کرده‏اند و چنین پنداشته‏اند که آیه می‏گوید: باید دستها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشوئید (آن چنان که در میان جمعی از اهل تسنن رائج است)
 
بنا بر این فقط مقداری از دست که باید شسته شود در آیه ذکر شده، و اما کیفیت آن در سنت پیامبر (ص) و به وسیله اهل بیت به ما رسیده و آن شستن آرنج به طرف سر انگشتان است.
 
مفهوم " ب" در" بِرُؤُسِکُمْ
کلمه" ب" که در" بِرُؤُسِکُمْ" می‏باشد طبق صریح بعضی از روایات و تصریح بعضی از اهل لغت به معنی" تبعیض" می‏باشد، یعنی" قسمتی" از سر را مسح کنید که در روایات ما محل آن به یک چهارم پیش سر، محدود شده و باید قسمتی از این یک چهارم هر چند کم باشد با دست مسح کرد- بنا بر این آنچه در میان بعضی از طوائف اهل تسنن معمول است که تمام سر و حتی گوشها را مسح می‏کنند، با مفهوم آیه سازگار نمی‏باشد.
 
شستن یا مسح  پا
قرار گرفتن" ارجلکم" در کنار" رؤوسکم" گواه بر این است که پاها نیز باید مسح شود نه اینکه آن را بشویند (و اگر ملاحظه می‏کنیم" ارجلکم" بفتح لام قرائت شده بخاطر آن است که عطف بر محل" بِرُؤُسِکُمْ" است نه عطف بر" وجوهکم).
 
ساق پا با استخوان کف
کعب در لغت بمعنی برآمدگی پشت پاها و هم بمعنی مفصل یعنی نقطه‏ای که استخوان ساق پا با استخوان کف پا مربوط می شود آمده است. البته مذاهب اهل سنت نیز "الی" در آیه شریفه را برای تعیین مقدار لازم برای شستن معنا می کنند.
 
تفاوت وضوی شیعه و اهل سنت در شستن دست ها
شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که در آیه شریفه راجع به جهت شستن که از انگشتان به سوی آرنج باشد و یا بالعکس، صحبتی نشده است و آیه فقط مقدار لازم را بیان کرده است.
 
 یعنی دست تا مچ کافی نیست و تا کتف لازم نیست، بلکه باید تا آرنج شسته شود. اما شیعه از طریق روایات اهل بیت(ع) (4) که وضوی رسول الله (ص) را توضیح داده اند،
 
متوجه شده است که شستن باید از بالا به پایین و از آرنج به سوی انگشتان باشد و بالعکس صحیح نیست. ولی در روایات اهل سنت توضیحی راجع به این نرسیده است.
 
لذا مذهب اهل سنت هر جور شستن را چه از بالا به پایین و چه از پایین به بالا صحیح می دانداگر چه می گویند: ابتدا از انگشتان افضل است. (5)
 
علت تفاوت وضوی شیعه و اهل سنت در مسح یا شستن پاها
آغاز اختلاف در زمینه مسح یا شستن پاها در دوره خلافت خلیفه سوم بوده است. از برخی روایات استفاده می‌شود که شستن پاها به هنگام وضو به جای مسح، سنّت بوده و پیامبر (ص) در بخشی از عمرشان به آن دستور داده‌اند.
 
اما وقتی سوره مائده نازل شد که در آن آیه وضو و دستور مسح پاها به جای شستن آنها وجود دارد، سنّت قبلی نسخ شده و وظیفه این می‌شود که در وضو پس از شستن دستها، سر و پاها مسح شود.
 
 پس از گذشت زمانی، برخی که ناسخ و منسوخ را نمی‌شناخته‌اند، به سنّتی که نسخ شده عمل می‌کنند و همین موجب اختلاف بین مسلمانان می‌شود.
 
 غافل از اینکه پس از نزول قرآن، که حاوی سوره مائده، یعنی آخرین سوره‌ای که بر پیامبر(ص) نازل شد، وظیفه مسلمانان عمل به قرآن ناسخ است.
 
ابن جریر از انس روایت می‌کند: «قرآن به مسح پاها به هنگام وضو حکم کرد، در حالی که سنّت، شستن پاها بود» و ابن عباس می‌گوید: «مردم در وضو پای خود را می‌شویند در حالی که در قرآن چیزی را جز مسح پاها نمی‌یابم».(6)
 
بین روایاتی که حاکی از عمل پیامبر (ص) در شستن پاها و ظهور آیه در لزوم مسح است، می توان گفت که شستن پاها قبل از نزول آیه وضو بوده است.
 
 نظیر این مطلب را در باره مسح بر کفشها (به هنگام سفر) هم مشاهده می‌کنیم؛ زیرا حاتم بن اسماعیل از جعفر بن محمد و وی از پدرش و او از علی (ع)روایت کرده است: «قرآن حکم مسح روی کفشها را نسخ کرده است».(7)
 
عکرمه از ابن عباس روایت کرده است: آیه وضو پس از مسئله مسح روی کفش نازل شده و معنای کلام این است که اگر چه از پیامبر (ص) در دوره‌ای دستور مسح روی کفش صادر شده بود.
 
 ولی قرآن خلاف آن را آورده و آن را نسخ کرده و فرموده است: «وامسحوا بروءوسکم و أرجلکم»؛ یعنی برپوست پا مسح کنید، نه بر کفش و جوراب.(8)
 
یکی از دلایلی که حاکمان اصرار داشته‌اند که پاها به جای مسح، شسته شود، به خاطر کثیف بودن کف پاها مردم را بر این کار مجبور می‌کرده‌اند. از آنجا که بسیاری از مردم، پا برهنه بوده‌اند، آن را می‌پذیرفته‌اند.
 
دلایل کیفیت وضوی اهل سنت
کیفیت وضوی اهل سنت به جهت تفسیری است که ایشان از آیه "فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق" (9)دارند.
 
ظاهر معنای آیه چنین است که صورت و دست‌ها را تا آرنج بشویید. اهل سنت از کلمه "الی" خیال می‌کنند که آیه می‌گوید دست‌ها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشویید.
 
 ولی با اندکی دقّت روشن می‌شود که کلمه "الی" تنها برای بیان حدّ شستن است، نه کیفیّت شستن.آیه درست به آن می‌ماند که انسان به کارگری سفارش می‌کند دیوار اتاق را از کف تا یک متر رنگ کند.
 
بدیهی است منظور این نیست که دیوار از پایین به بالا رنگ شود، بلکه منظور این است که این مقدار باید رنگ شود، نه بیش تر و نه کم تر.
 
 بنابراین فقط مقداری از دست که باید شسته شود، در آیه ذکر شده، اما کیفیت آن در سنت پیامبر (که به وسیله اهل بیت به ما رسیده) آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان. (10)
 
کیفیت وضوی پیامبر از منظر روایات
کیفیت وضوی حضرت علی(ع)
از ابی مطر نقل شده است:در مسجد با علی نشسته بودیم، مردی نزد علی آمد و گفت: نحوه وضوی رسول خدا (ص) را به من نشان بده. علی قنبر را خواند و از او خواست ظرفی آب بیاورد.
 
 وقتی آب را آورد، دستان و صورتش را سه بار شست. آن گاه انگشت خود را در دهانش کرد و سه بار استنشاق نمود و سه بار بازوهای خود را شست و سرش را یک بار و پاهایش را تا برآمدگی آن مسح کرد، در حالی که هنوز از محاسنش به سینه آب می‌چکید.
 
 آن گاه پس از وضو جرعه‌ای آب نوشید و گفت: کجاست آن که از وضوی رسول خدا (ص) پرسید؟ وضوی رسول خدا چنین بود. (11)
 
کیفیت وضوی عثمان
از بسر بن سعید نقل شده است: عثمان به محلی که مردم اجتماع می‌کردند آمد و خواست وضو بگیرد. او نخست مضمضه و استنشاق کرد؛ آن گاه صورتش را سه بار شست و دستانش را هر کدام سه بار شست و سر و پاها را هر کدام سه بار مسح کرد.
 
 سپس گفت: رسول خدا (ص) را دیدم که چنین وضو گرفت؛ ای کسانی که حضور دارید! آیا چنین است؟ گروهی از اصحاب رسول خدا (ص) که نزد او بودند، گفتند: آری(12)
 
کیفیت وضوی پیامبر (ص) از زبان اهل بیت (ع)
وضوی پیامبر از منظر امام امام صادق(ع)
 
داودبن فرقد نقل کرده است:قال: سمعت أبا عبداللّه (ع)یقول: إنّ أبی کان یقول: إنّ للوضوء حدّاً، من تعدّاه لم یوءجر، و کان أبی یقول: إنّما یتلدّد، فقال له رجل و ما حدّه؟ قال: تغسل وجهک و یدیک، و تمسح رأسک و رجلیک؛
 
از امام صادق(ع) شنیدم که می‌گفت: «پدرم می‌گفت: وضو حدی دارد که اگر کسی آن را رعایت نکند، اجر نمی‌برد. پدرم می‌گفت: ولی با این مسئله دشمنی می‌شود. مردی به او عرض کرد: حد آن چیست؟ فرمود: صورت و دستانت را بشوی و سر و پاهایت را مسح کن. (13)
 
وضوی پیامبر از منظر امام باقر (ع)
زراره و بکیر از امام باقر (ع)در باره کیفیت وضوی رسول خدا پرسیدند، امام در پاسخ، ظرف آبی طلبید و کف دست راستش را در آن فرو برد و مشتی آب برداشت و بر صورت ریخت و آن را شست.
 آن گاه دست چپش را در آب فرو برد و مشتی آب برداشت و بر بازوی راست ریخت و آن را از آرنج تا کف دست بدون این که به آرنج برگردد، شست.
 
 سپس دست راستش را در آب فرو برد و مشتی آب برداشت و آن را بر بازوی چپ از ابتدای آرنج ریخت و آن را مانند دست راست شست. پس از آن با رطوبت کف دست، سر و پاها را بدون این که آب تازه با دست بردارد، مسح کرد.
 
 سپس فرمود: لازم نیست انگشتان را زیر شراک (بند نعلین) فرو برد. آن گاه فرمود: خداوند می‌فرماید: «یا أیهَا الذین آمنوا اذا قمتم إلی الصلاة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم»پس نباید از مرفق تا انگشتهای دست چیزی ناشسته بماند؛ زیرا خداوند می‌فرماید:
 
 «اغسلوا وجوهکم و ایدیکم إلی المرافق» سپس فرموده است: «وامسحوا بروءوسکم و أرجلکم إلی الکعبین». بنابراین اگر کسی مقداری از سر و پاها را از انگشتان تا برآمدگی مسح کند، کفایت می‌کند.پرسیدیم: برآمدگی پاها کجاست؟
 
امام (ع)فرمود: پایین‌تر از مفصل ساق. آن گاه پرسیدیم: آیا یک مشت آب برای شستن صورت و یک مشت برای شستن دست کافی است؟ امام (ع)فرمود: آری اگر کشیدن دستها خوب انجام شود، دو مشت آب، برای کلّ وضو کفایت می‌کند. (14)
 
وضو در مذاهب چهارگانه اهل سنت
پیروان مذاهب چهارگانه اهل سنت (حنفی، مالکی، شافعی، و حنبلی) معتقدند "شستن دست‌ها واجب است چه از بالا به پایین و چه از پایین به بالا، اگرچه شستن از پایین (از انگشتان) به بالا (به سوی آرنج‌ها) بهتر است(15)

فقهای اهل سنت، صرفا بر اساس ظهور ابتدایی آیه، می‌گویند: چون الی برای انتهای غایت است، بنابر این شستن دست‌ها از سر انگشتان به طرف آرنج صحیح است.

در مرحله مسح پا هم، چنانکه گفته شد، قائل به مسح نیستند، بلکه شستن تمام پا را لازم می‌دانند. تفصیل مسائل مربوط به این مسأله را باید رد کتاب‌های مفصل فقهی، خصوصا کتاب‌هایی که ناظر به نظرات همه فرقه‌های مسلمان نگاشته شده است، جستجو کنید(16)

کیفیت وضو در دیدگاه شیعه
امامیه(شیعه) گفته‌اند: از آرنج واجب است و عکس آن باطل است، هم چنان که مقدّم داشتن دست راست بر چپ واجب است. باقی مذاهب گفته‌اند: شستن آن‌ها به هر طریقی که باشد، واجب بوده و تقدیم دست راست و شروع از انگشتان تا آرنج افضل است؛ (17) یعنی ثواب بیش تری دارد.

 
اختلاف در شستن و مسح کردن پا در وضو
شستن پا به جای مسح که میان اهل سنت رواج دارد، تفسیر خاصی است که از ادامه همان آیه ارائه داده‌اند. به نظر آن ها کلمه "ارجلکم" (پاها) بر "وجوهکم" (صورت ها) عطف شده و باید مانند آن شسته شود،
 
 اما شیعه معتقد است این کلمه بعد از کلمه رؤوس (سرها) ذکر شده و عطف به آن است و باید پاها را مانند سر مسح کنید.
 
در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامی ناشی از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آیات بوده و سنت پیامبر را هر دو گروه طبق عقیده خود می‌دانند،
 
 اما شیعه افتخار دارد که پیرو ائمه اطهار بوده و پیشوایان معصوم از آیات الهی و روش و سنت و گفتار رسول خدا آگاه‌تر بوده و درست ‌تفسیر می‌کنند. (18)
 
همان گونه که بیان شد در روایات ائمه بیان شده که روش وضوی پیامبر به روش شیعه بوده است.
 
ادله اهل سنت در شستن پا
ادله دیگری نیز اهل سنت برای توجیه روش عملکردی خود ارائه کرده اند که همه آن ها قابل نقد و رد است.
 
یکی از انواع ادله دیگری که آورده اند،روایاتی هست که در آن غسل رجلین(شستن پاها) آمده است مانند روایت عثمان خلیفه سوم که مردم را جمع کرد و جلوی آنان وضو گرفت:
 
دست راستش را داخل ظرف کرد و بر دست چپش ریخت و سه بار شست، سپس سه بار مضمضه کرد و سه بار استنشاق کرد.
 
 سپس سه بار صورتش را شست، سپس سه باردستش را تا مرفق شست، سپس سرش را مسح کرد، سپس پاهایش را خوب شست، سپس گفت دیدم رسول خدا این گونه وضو گرفت. (19)
 
نقد دیدگاه اهل سنت
اولا"، از بین صحابه به نقل خود اهل سنت، بسیاری از آنان قایل به مسح بوده اند مانند: ابن عباس که گفت:« الوضوء غسلتان و مسحتان» یعنی وضو دو شستن دارد و دو مسح کردن.
 
 انس مسح بر پای کرد و زمانی که حجاج گفت پاهای خود را در وضو بشویید، گفت:خدا راست گفت و حجاج دروغ گفت. آیه « و امسحوا برووسکم و ارجلکم الی الکعبین » را خواند.
 
عکرمه گفت: پاها را نباید شست بلکه باید مسح کرد. شعبی گفت: جبریل مسح را نازل کرد. نمی بینی که در تیمم آنچه در وضو شسته می شود،مسح می شود.
 
 آنچه را در وضو مسح می کنند، رها می شود. عامر گفت: جبرییل درباره پا مسح را نازل کرد.قتاده گفت:خدا دو شستن و دو مسح کردن را واجب کرد. ابن حزم می گوید:
 
« و قد قال بالمسح علی الرجلین جماعه من السلف، منهم علی بن ابیطالب و ابن عباس والحسن وعکرمه والشعبی و جماعه غیرهم». (20)
 
روایات اهل سنت در این زمینه متعارض است. هنگامی که روایات در یک مساله متعارض شد، وظیفه آن است که به قرآن کریم رجوع شود. روایتی که مطابق قرآن بود،اخذ شود. قرآن طبق اعتراف اهل سنت مسح را واجب کرده است.
 
فلسفه مسح سروپا از منظر امام رضا علیه السلام
امام رضا علیه السلام در روایتی سِرّ شستن دست و صورت و مسح سروپا را اینگونه بیان فرموده اند.

«أَنَّ عِلَّةَ الْوُضُوءِ الَّتِی مِنْ أَجْلِهَا صَارَ عَلَى الْعَبْدِ غَسْلُ الْوَجْهِ وَ الذِّرَاعَیْنِ وَ مَسْحُ الرَّأْسِ وَ الْقَدَمَیْنِ فَلِقِیَامِهِ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ تَعَالَى وَ اسْتِقْبَالِهِ إِیَّاهُ بِجَوَارِحِهِ الظَّاهِرَةِ وَ مُلَاقَاتِهِ بِهَا الْکِرَامَ الْکَاتِبِینَ فَیَغْسِلُ الْوَجْهَ لِلسُّجُودِ وَ الْخُضُوعِ وَ یَغْسِلُ الْیَدَیْنِ لِیُقَلِّبَهُمَا وَ یَرْغَبَ بِهِمَا وَ یَرْهَبَ وَ یَتَبَتَّلَ وَ یَمْسَحُ الرَّأْسَ وَ الْقَدَمَیْنِ لِأَنَّهُمَا ظَاهِرَانِ مَکْشُوفَانِ یَسْتَقْبِلُ بِهِمَا کُلَّ حَالاتِهِ وَ لَیْسَ فِیهِمَا مِنَ الْخُضُوعِ وَ التَّبَتُّلِ مَا فِی الْوَجْهِ وَ الذِّرَاعَیْن؛(21)
 
علت وضو که در آن صورت و دستان شسته و سر و دو پا مسح می شود آن است که انسان با این جوارح ظاهری نزد خداوند متعال حاضر می گردد.
 
 و با این به ملاقات کرام الکاتبین می رود. صورت خود را برای سجود و خضوع در مقابل پروردگارش پاک می نماید و دستان و سر و پا را می شوید.و مسح می کند به خاطر اینکه به وسیله این دستان به استقبال او می رود و با این دستان خواهش و دعا می نماید.
 
از  توضیحات کلی که داده شد روشن می شود که شیعه هرگز مخالف قرآن و سنت عمل نکرده است. حتی اهل سنت هم نگفته اند که اگر کسى از مرفق بشوید وضوى او باطل است و شروع از پائین در مذهب اهل سنت مستحبّ است نه واجب که عکس آن مبطل باشد.(22)
 
حتی ابن حزم قائل شدن به وجوب شستن از پایین را فاسد دانسته است چراکه هیچ نصی به این مسأله اشاره نکرده است.(23)
 
در پایان لازم به ذکر است که اگر مخالفتی با قرآن در مسأله وضو صورت گرفته باشد از طرف اهل سنت بوده؛ چرا که آنها که بر خلاف آیه وضو، پاهای خود را می شویند بی آنکه دلیل شرعی صحیحی برای این کار وجود داشته باشد.
 
قرار گرفتن «أرجُلَکُم» در کنار «رُؤُسکُمْ» در آیه مورد بحث گواه بر این است که پاها نیز باید مسح شوند نه اینکه آن را بشویند .
 
و اگر ملاحظه مى کنیم «أرجُلَکُم» بفتح لام قرائت شده به خاطر آن است که عطف برر محل «بِرُؤُسِکُمْ» است نه عطف بر «وُجوهَکُم».(24)
 
شک نیست که در میان «وجوهکم» و «ارجلکم» فاصله نسبتا بسیار است و لذا عطف بر آن بعید به نظر مى رسد، به علاوه جمع کثیرى از قراء نیز «ارجلکم» را با کسره خوانده اند؛
 
نتیجه:
در پاسخگویی به سوال: چرا وضو گرفتن شیعیان با اهل سنت فرق دارد؟ به سراغ مفسران قرآن یعنی اهل بیت  علیهم السلام می رویم. نتیجه این می شود که:
 
علت این اختلاف به نوع نگاه دو گروه به کلام خداوند باز می گردد . شیعه معتقد است که روش وضویشان همانند وضوی پیامبر(ص) می باشد.
 
 زیرا منطق صحیح فهم قرآن اقتضا می کند تا در مساله وضو، بگوییم که آیه 6 سوره مائده در مقام بیان حد شسته شدن دست در وضو است، نه در مقام بیان جهت و کیفیت شستن آن.
 
اما اینکه چرا در این آیه شریفه از حرف "الی" که معمولا برای بیان جهات بکار می آید استفاده شده است، دلیلش این است که اطلاق کلمه ید، شامل سر انگشتان دست تا کتف می گردد.
 
 و چون آیه شریفه در مقام بیان مقدار لازم در شستن دست است، ذکر "الی" این مقدار را معلوم می کند که اگر این کلمه ذکر نمی شد این حد مبهم می ماند.
 
روایات صحیحی که از منابع اهل سنت نقل شد، ثابت می‌کنند که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در وضو پاهای مبارک‌شان را مسح می‌کرده‌اند.
 
اما روایاتی که خلاف این مطلب را گفته‌اند؛
اولا: اکثر آنها از نظر سند تضعیف شده‌اند.

ثانیا: بر فرض صحت سند، با قرآن و روایات صحیح دیگر در تعارض هستند و توان مقابله با آنها را ندارند.

ونکته مهم این‌که برخی از این روایات معارض، از یک نفر نقل شده است. همانند روایات حمران بن ابان که وضوی عثمان را حکایت می‌کنند.

ثالثا: همانطوری که گذشت، تعدادی از صحابه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از جمله امیرمؤمنان، ابن‌عباس، و تابعین وفقهای بسیاری از اهل سنت قائل به مسح کشیدن بر پا بودند.

بنابراین، هر فرد مسلمان وظیفه دارد که طبق دستور قرآن، سنت پیامبر و اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) عمل نمایند.
  
پی نوشت ها:
1. ر.ک: بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دارالفکر، بی‌تا، بیروت، ج1، ص48؛ وضوءالنبى من خلال ملابسات التشریع، على‏الشهرستانى، نشر مشعر؛ متقی هندى، کنزالعمال، ح 26863؛ تفسیر نمونه،ج4،ص288 – 285؛)
2.شیخ حرّ عاملی، وسایل الشیعه، ج ۱، ص ۲۷۴،‌ج ۷
3-سوره مائده، آیه6.
4- مستدرک وسائل الشیعه جلد1، صفحه 302- 303، حدیث 683-وسائل‏الشیعة ج : 1 ص : 387 بَابُ کَیْفِیَّةِ الْوُضُوءِ وَ جُمْلَةٍ مِنْ أَحْکَامِهِ
5-به کتاب "الفقه علی المذاهب الاربعه" مراجعه فرمائید
6- الدر المنثور، ج‌3، ص‌1و4.
7- ابن ابی شیبه، المصنف، ج‌1، ص‌213، باب من کان لایری المسح، باب‌217.
8- همان.
9.مائده (۵) آیه ۶   
10.تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج ۴، ص ۲۸۶
11.کنز العمال، ج‌9، ص‌448، حدیث 26908.
12.مسند احمد، ج‌1، ص‌109، حدیث 489.
13.کلینی، الکافی، ج‌3، کتاب الطهارة، باب ((مقدار الماء الذی یجزی‌للوضوء و الغسل و من تعدی فی الوضوء)) حدیث‌3.
14.کلینی، کافی، ج‌3، کتاب طهارت، ((باب صفة الوضوء))، حدیث 5. تفسیر آیه وضو و برداشت اهل سنت را بیان کنید.
5.) برای مطالعه می توانید به کتب فقهی اهل تسنّن و یا کتابی مانند: الفقه علی المذاهب الخمسة: الجعفری، الحنفی، المالکی، الشافعی، الحنبلی، نوشته محمد جواد مغنیه (دارالعلم للملایین، بیروت، چاپ پنجم، 1977 م)ص 36 مراجعه نمایید.
16. در این زمینه می‌توان به کتاب‌هایی نظیر خلاف شیخ طوسی و الفقه علی المذاب الخمس، تألیف محمدجواد مغنیه مراجعه کرد.
17.محمد جواد مغنیه، فقه تطبیقی،ترجمه کاظم پورجوادی، ص ۴۰
18.وسائل الشیعه، ج ۴ باب ۱۵ از ابواب قواطع الصلاة
19.کنزالعمال، متقی هندی، ج ۹،ص ۴۴۱، ح ۲۶۸۸۸۳
20.طبری، تفسیر طبری، ج ۶، ص ۸۲؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۶، ص ۹۲؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۱۶۱؛ابن حزم،المحلی، ج ۲، ص ۵۹.
21. من لایحضره الفقیه، ج‏1، باب‏12، حدیث‏2.
22. الفقه علی المذاهب الخمسة، همان؛ قاموس قرآن، همان، ج‏ 3، ص 112.
23. الإحکام فی أصول الأحکام، علی بن أحمد بن حزم الأندلسی، دار الحدیث، القاهرة، 1404هـ ق، چاپ اول، ج 7، ص 405.
24.تفسیر نمونه، همان، ج ‏4، ص 287.
 
منابع:
https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/406300
https://www.hawzahnews.com/news/459038
https://www.porseman.com/article//177470
https://hawzah.net/fa/Question/View/6324
https://www.khabaronline.ir/news/271121
https://www.pasokhgoo.ir/node/575
https://2noor.com/7-1/
https://wikiporsesh.i
https://fa.wikifeqh.i