12 مهر 1389 / 25 شوال 1431 / 4 اكتبر 2010


 

 
سيد حسين حسيني ازمبارزان مسلمان افغاني درراه مبارزه و جهاد با اشغالگران به شهادت رسيد. سيد حسين حسيني ازآغازگران حركتهاي رهائي بخش و جهاد اسلامي افغانستان بشمارمي رفت و پس ازهجوم ارتش شوروي به كشورش مبارزات او و همرزمانش تشكّل بيشتري يافت. سيد حسيني دراين زمان سازمان نصررا تشكيل داد. هدف شهيد حسيني تشكيل حكومت اسلامي درافغانستان بود و براي دستيابي به اين هدف علاوه برمبارزه با حاكمان دست نشانده بيگانه درراه ايجاد وحدت ميان اهل سنت و تشيع بي امان تلاش مي كرد.
 
حجة الاسلام سيد علي نجفي يزدي ازعلماي متعهد و مبارز معاصر درگذشت. وي ازاهالي نجف بود و نَسَبَش به امام حسن مجتبي(عليه السلام) مي رسيد. حجة الاسلام نجفي يزدي دركنار تحصيل علوم اسلامي، مراتب تهذيب نفس و كسب اخلاق اسلامي را درمحضراستادان بزرگوار خود طي كرد. حجة الاسلام نجفي يزدي درتفسيرقرآن و فلسفه اسلامي دانش و مهارتي تحسين برانگيز داشت و مدتي در چند دانشگاه كشور به تدريس مشغول بود. گفتني است كه حجة الاسلام نجفي درطول جنگ تحميلي براي ديدار با رزمندگان عاشق بارها به جبهه ها سفركرده بود.
 
پس از تبعيد امام خميني(ره) به نجف، ايشان باز هم فريادهاي حق‏طلبانه و ظلم‏ستيز خود را عليه رژيم، از طريق سخنراني، ارسال پيام‏هاي كتبي و شفاهي به گوش ملت ايران مي‏رساندند و بدين وسيله ماهيت بيدادگري و فساد و وابستگي رژيم را افشا و آشكار مي‏ساختند. امام در حوزه علميه نجف به تدريس فلسفه سياسي حكومت اسلامي، تحت عنوان ولايت فقيه، همراه با دروس فقه و اصول پرداختند و شاگرداني برجسته و هم‏فكر تربيت كردند. ثمره مجموعه اين فعاليت‏ها، باعث آگاهي و رشد سياسي روزافزون همه اقشار، اعم از تحصيل‏كرده‏ها، روحانيان، بازاري‏ها، شهري‏ها، روستايي‏ها و... گرديد. از اين رو، رژيم طاغوتي ايران، با اعزام هيئتي به بغداد و مذاكره با مقامات عراقي، خواهان ايجاد محدوديت براي امام بود. تا آنجا كه منزل ايشان در نجف، در دوم مهر 1357 ش توسط نيروهاي امنيتي عراق محاصره شد و رفت و آمدها، محدود و كنترل گرديد. پس از اين كه دولت بعثي عراق، رهبر كبير انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني را از فعاليت‏هاي سياسي و مذهبي بر ضد رژيم شاه در كشور عراق منع كرد، ايشان نجف را به قصد اقامت در كشور كويت ترك نمود. اما دولت كويت براي حفظ روابط خود با رژيم شاه از ورود امام به اين كشور جلوگيري كرد. بنابراين امام پس از توقفي كوتاه در مرز بصره، به بغداد رفته و روز ديگر عازم پاريس شدند.
 
عمليات ظفر 2، در تاريخ دوازدهم مهر 1366ش، با رمز مبارك لبيك يا حسين(ع)، در منطقه عملياتي شهر كِفري در استان كركوك عراق، به منظور پاسخگويي به شرارت‏هاي رژيم بعث عراق در بمباران شيميايي و ويران ساختن روستاهاي كردنشين استان‏هاي شمالي عراق و نيز با هدف انهدام تأسيسات نظامي و اقتصادي عراق آغاز گرديد. رزمندگان تحت امر قرارگاه رمضان، متشكل از نيروي زميني سپاه و لشكر 9 بدر مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق در نخستين ساعات عمليات، ارتفاعات مهم منطقه را به تصرف خود درآوردند و نيروهاي دشمن را متلاشي نمودند. رزمندگان لشكر 9 بدر با يك مانور پرتحرك، پس از وارد آوردن تلفات و خسارات سنگين، قرارگاه‏هاي دشمن را تصرف كرده و جاده‏هاي مهم منطقه را به كنترل خود درآوردند. همچنين در اين عمليات ضمن كشته و زخمي كردن بيش از پانصد تن از قواي بعث، ده‏ها دستگاه تانك و نفربر و سلاح‏هاي نيمه سنگين منهدم گرديد.
 
استاد مرتضي خلج اسعدي در سال 1331 ش در تهران به دنيا آمد و پس از اخذ مدرك كارشناسي ارشد رشته مطالعات بين‏المللي از دانشگاه تهران، به كار تحقيق و ترجمه پرداخت. او همراه با كميته تأليف و ترجمه ستاد انقلاب فرهنگي، به تأليف و تدوين دايرةالمعارفي در معرفي كشورهاي مسلمان پرداخت. استاد خَلج اسعدي علاوه بر فعاليت در تدوين دايرةالمعارف جهان اسلام، در بسياري از زمينه‏هاي ديگر همچون مقاله نويسي و ويرايش فعاليت مي‏كرد. مرتضي خلج اسعدي پس از پايان دوره دكتراي تاريخ و تمدن ملل مسلمان، به تدريس در دانشگاه تهران پرداخت. انجمن آثار و مفاخر فرهنگي در مرداد 1375ش در مراسمي از فعاليت‏هاي فرهنگي استاد خلج اسعدي قدرداني كرد. نگارش بيش از يكصد مقاله براي دايرةالمعارف تشيع و دانشنامه جهان اسلام و مجلات نشردانش، معارف حكمت، كيهان فرهنگي و آينه پژوهش، از ديگر خدمات علمي اين محقق و مترجم معاصر مي‏باشد. همچنين كتب بيت‏المقدس، جنگ‏هاي صليبي، ايران، اسلام و تجدد و... از جمله آثار اوست. مرتضي خلج اسعدي در 44 سالگي درگذشت.
 
حضرت امام جعفر صادق(عليه السلام) پيشواي ششم مسلمانان، در اين روز به دست خليفه‏ي عباسي، منصور دوانيقي مسموم و در مدينه به شهادت رسيد. امام صادق(عليه السلام) به شيخ الائمه نيز معروف است زيرا عمر ايشان از تمامي ائمه اطهار(ع) طولاني تر است. حضرت را در قبرستان بقيع در كنار پدر، جدّ و امام حسن مجتبي(عليه السلام) دفن كردند. آن امام به هنگام شهادت شصت و پنج سال داشته و مدت سي و چهار سال از امامت حضرتش مي‏گذشت. در ميان امامان معصوم(ع)، براي هيچ كدام همانند امام صادق(عليه السلام) فرصت و شرايط مساعدي پيش نيامد تا بتوانند در سطح وسيع به انقلاب فرهنگي بپردازند و با تشريح فرهنگ غني و پُرمايه‏ي اسلام، بر گسترش اين دين آسماني بيفزايند. ولي براي امام صادق(عليه السلام) اين فرصت، در گير و دار كشمكش‏ها و رودرويى بني‏اميه و بني‏عباس و جنگ قدرت به دست آمد. آن بزرگمرد علم و عمل از اين فرصت استفاده‏ي كامل كرد و اسلام و فقهِ آن را از ديدگاه ائمه‏ي اهل‏بيت(عليهم السلام) معرفي نمود و با تربيت شاگردان بسيار و برجسته، حيات تازه‏اي به اسلام و مسلمين بخشيد و فرهنگ ناب تشيّع را كه از متن اسلام محمدي و علوي نشأت گرفته بود به جهانيان عرصه كرد. امام صادق(عليه السلام) به عنوان رييس مذهب جعفري حوزه‏ي علميه‏ي اسلامي در سطح عميق و وسيع تشكيل داده و علوم اسلامي را تدريس مي‏نمود. در اين حوزه، چهار هزار نفر به فراگيري علوم آل محمد(صلي الله عليه واله) مي‏پرداخته و حضرت در اين زمان، اسلام اصيل را از زير حجاب تيره و تار اسلام بني‏اميه و بني‏عباس آشكار ساخت.
 
احمد هروي محدث و نويسنده‏ي مسلمان ايراني از مدرسين برجسته‏ي مدرسه‏ي نظاميه بلخ به شمار مي‏رفت. معروف‏ترين شاگرد او كه در محضرش پرورش يافت، رشيد الدين وطواط، اديب، شاعر و سخن‏سراي شهير بلخ بود. هروي در سال 520 ق پس از مراسم حج به بغداد آمد و به درخواست گروهي از دانشمندان و نويسندگان اين شهر به تدريس حديث و ادبيات پرداخت.
 
همزمان با 25 شوال، سالروز شهادت امام جعفر صادق(عليه السلام) برابر با دوم فروردين سال 1342 ش، مجلس سوگواري از طرف حضرت آيت‏اللَّه گلپايگاني در مدرسه‏ي فيضيه‏ي قم برگزار شد. در اين مراسم عده‏ي زيادي از مزدوران رژيم پهلوي با لباس كشاورزان و چماقداران ضمن برهم زدن سخنراني، به ضرب و شتم طلاب پرداختند. در اين حمله‏ي وحشيانه، ضمن اهانت به ساحت مقدس قرآن كريم، بر اثر پرتاب طلبه‏ها از طبقات فوقاني و پشت‏بامِ مدرسه، تعداد زيادي كشته و مجروح شدند. اين واقعه، به شدت از جانب امام خميني(ره) محكوم شد و سخنراني شديدي عليه رژيم شاه ايراد فرمودند. رژيم با اين عمل مي‏خواست هم زَهره‏چشمي از روحانيت بگيرد و هم حوزه را در مقابل مردم قرار دهد. اما افشاگري‏هاي حضرت امام و وقايع پس از آن، رژيم پهلوي را رسوا ساخت.
 
طوفان سياه كارائيب روي داد و براثرآن همه بنادرو جزاير درياي كارائيب دراقيانوس اطلس مركزي دستخوش ويراني شدند. سرعت اين طوفان مهيب و ويران كننده درحدود 150كيلومتر درساعت بود و دراين حادثه بيش از6000تن جان خود را ازدست دادند.
 
ريچارد هايْزْ، نوزدهمين رئيس‏جمهور امريكا، در چهارم اكتبر 1822م به دنيا آمد و از جواني وارد نظام گرديد. وي مدارج ترقي را طي سال‏هاي متوالي به دست آورد و در جريان جنگ‏هاي داخلي امريكا، به عنوان يكي از ژنرال‏هاي ارتش امريكا، فرماندهي تعدادي از نيروهاي دولتي را بر عهده گرفت. هايزْ سپس به فرمانداري ايالت اوهايو دست يافت و با شركت در انتخابات رياست جمهوري سال 1876م، با اختلاف اندكي بر رقيب خود پيروز شد، از اول ژانويه 1877م به عنوان نوزدهمين رئيس جمهور امريكا در 55 سالگي وارد كاخ سفيد گرديد. امريكا در دوران حكومت هايْزْ، بيش از گذشته شاهد بازسازي‏هاي اقتصادي بود و سياست غالب در زمان او نيز سياست‏هاي اقتصادي بودند. در اين دوران با سرمايه‏گذاري‏هاي وسيع دولتي در بخش‏هاي صنعتيِ ايالات شمالي، اقتصاد راكد كشور به تدريج رشد كرد و اين رشد تدريجي، ساختار زندگي كشاورزي در ايالات جنوبي را كه ساليان دراز از طريق برده داري اداره مي‏شد، بيش از گذشته در معرض تهديد قرار داد. در سايه صنعت و تجارت داخلي و مبادلات بازرگاني و معاملات خارجي، ايالات شمالي ذخاير قابل ملاحظه‏اي اندوختند. سرمايه‏هاي اروپايى نيز به داخل كشور سرازير بود. نيروي انساني به حد وفور در اختيار بود و علي رغم ادامه يافتن بسياري از اعتصابات در بخش‏هاي كارگري، اين پيشرفت‏ها ادامه يافت. دوران نسبتاً آرام حكومت ژنرال ريچارد هايْزْ در امريكا، زمينه‏ساز پيدايش كارتل‏ها و تراست‏هاي اقتصادي در جامعه امريكا بود. اين كارتل‏ها كه با تلاش‏هاي دسته جمعي شركت‏هاي بزرگ شكل گرفتند توانستند انحصار سودهاي كلان را در دست خود بگيرند. همين‏ها بودند كه در سال‏ها و دهه‏هاي بعد با قدرت و نفوذ مالي خود در خط دادن به سياست‏مداران و حتي در انتخابات آنها اعمال نفوذ و ايفاي نقش مي‏كردند. از مهم‏ترين وقايع دوران رياست جمهوري هايز، تخليه ايالت‏هاي جنوبي از نيروهاي شمالي بود كه از زمان جنگ‏هاي انفصال در جنوب امريكا حضور داشتند. ريچارد هايز تنها يك دوره چهار ساله، در مسند امور امريكا حضور داشت و در پايان سال 1880م از كار كناره گرفت تا اينكه در هفدهم ژانويه 1893م در 71 سالگي درگذشت.
 
هنگامي كه هلند در اواخر قرن شانزدهم ميلادي مستقل شد، قسمت جنوبي خاك آن كه تقريباً بلژيك امروزي را تشكيل مي‏دهد، زير سلطه اسپانيايى‏ها و بعد اتريشي‏ها بود. طي جنگ‏هاي ناپلئون، اين منطقه به اشغال فرانسه درآمد و با شكست ناپلئون، با هلند به صورت يك قلمرو سلطنتي متحد شد ولي وحدت با هلند مورد توافق مردم بلژيك نبود. هرچند مردم دو منطقه، وجوه مشترك فراواني داشتند، ولي به علت تفاوت‏هاي مذهبي، فرهنگي، اجتماعي و زباني، مشكلات متعددي ميان آنها بروز كرد. مردم بلژيك احساس مي‏كردند كه به صورت اتباع درجه دوم با آنها رفتار مي‏شود. از اين‏رو در سال 1830م طغيان مردم بلژيك عليه حكومت هلندي‏ها آغاز شد و به سرعت به صورت يك انقلاب تمام عيار درآمد. به دنبال آن، مردم بلژيك استقلال خود را در چهارم اكتبر 1830م اعلام كرده و با اعلام حكومت پادشاهي، قانون اساسي خود را تدوين نمودند. كشور پادشاهي بلژيك با بيش از 30 هزار كيلومتر مربع وسعتْ در شمال غربي اروپا و در همسايگي هلند، آلمان، لوكزامبورگ و فرانسه واقع شده است. از جمعيت بيش از 10 ميليوني بلژيك، اكثريت مسيحي و عمدتاً كاتوليك هستند. پايتخت بلژيك، بروكسل و از شهرهاي مهم آن آنتْوِرپ و گنت است. زبان رسمي مردم بلژيك، فرانسوي، هلندي و آلماني است و مليت بيش از 90% آن‏ها بلژيكي از تيره‏هاي نژادي سفيد است. واحد پول بلژيك يورو مي‏باشد. كه جاي‏گزين فرانك شده است. 21 ژوئيه سال‏روز رسميت يافتن پادشاهي لئوپولد اول در سال 1831 روز ملي بلژيك نام گرفته است. نظام سياسي بلژيك مشروطه سلطنتي فدرال با دو مجلس قانون‏گزاري است.
 
به دنبال ضعف امپراتوري عثماني و ترس از اعمال نفوذ روسيه در آن كشور، در روز چهارم اكتبر 1853م جنگ‏هاي كريمه ميان قواي روسيه با نيروهاي دولت عثماني، فرانسه، بريتانيا و سارْدِني روي داد، علت اصلي اين جنگ، اختلاف روسيه با فرانسه بر سر نواحي مقدس تحت سلطه عثماني در فلسطين و نيز حفظ حقوق مسيحيان امپراتوري عثماني بود. در اين ميان پس از ورود قواي روس به ايالات دور از مركز دولت عثماني، سلطان عثماني در هشتم اكتبر 1853 به روسيه اعلان جنگ داد. شش ماه بعد انگليس و فرانسه هم به كمك عثماني آمدند و قواي آن‏ها در سپتامبر 1854م به شبه جزيره كريمه رسيد. در اين حال، جنگ سختي روي داد و تلفات بسياري به دو طرف وارد آمد. سرانجام اين جنگ در سال 1856م با شكست روسيه به پايان رسيد و طبق قرارداد صلح پاريس كه در 1856 منعقد شد، تماميت ارضي دولت عثماني ظاهراً تأمين شد. هر چند از آن پس راه مداخلات بعدي روسيه، فرانسه و انگلستان را در سرزمين عثماني باز نمود و اوضاعْ، با روزي كه جنگ شروع شده بود فرقي نكرد.
 
لويى لومْيِر، كارگردان و تهيه كننده معروف فرانسوي در چهارم اكتبر سال 1864م، در بزانْسون فرانسه به دنيا آمد. وي از جواني وارد عرصه تئاتر شد و از آن پس با كمك برادرانش، دنباله تجارب مخترعاني هم‏چون اديسون، در زمينه ساخت تصاوير متحرك را گرفت و پس از مدت‏ها تلاش، اولين برنامه نمايش سينماتوگراف را در سال 1894م در پاريس ترتيب داد. لومير پس از آن، تلاش خود را بر روي ساخت دستگاه فيلم‏برداري متمركز كرد و در نهايت در سيزدهم فوريه 1895م اين دستگاه را اختراع كرد و به اين ترتيب هنر هفتم جهان به وجود آمد. وي سپس با اين دستگاه ساده چند صحنه از وقايع روزمره و نمايش‏هاي كوتاه كمدي را فيلم‏برداري كرد و در روز 28 دسامبر 1895م دريك سالن كوچك زيرزميني در پاريس به معرض نمايش گذاشت. اين نمايش با استقبال گسترده مردم مواجه شد و از اين زمان، زمينه ايجاد سينما در اروپا و امريكا فراهم گرديد. لومْيِر در سال‏هاي بعد ده‏ها فيلم كوتاه و بلند ساخت كه بشقاب‏هاي چرخنده، شترمرغ‏ها، ناهار گربه، درياي توفاني و غذاي كودك از آن جمله است. آثار عمده لومير، بيشتر مربوط به ضبط وقايع مستند و شوخي‏هاي ساده است. هم‏چنين اولين فيلم او، خروج كارگران از كارخانه‏هاي لومير نام دارد. لويي لومير سرانجام در سال 1948م در 84 سالگي درگذشت، در حالي كه در هنگام مرگ، صنعت سينما و فيلم‏برداري، نسبت به آغاز قرن بيستم پيشرفتي خيره كننده يافته بود.(ر.ك: 28 دسامبر)
 
دانشمندان روس پس از مدت‏ها تحقيق و آزمايش، سرانجام موفق به ساخت اولين قمر مصنوعي خود شده و توانستند در روز چهارم اكتبر 1957م آن را به فضا پرتاب كنند. بدين ترتيب عصر تسخير فضا با وارد شدن ماهواره اسپوتنيك يك به مدار زمين آغاز شد. اين ماهواره در طي نود و دو روز، يك هزار و چهارصد بار به دور كره زمين گردش كرد و براي نخستين بار، پيام‏هاي راديويي را از فضا به زمين مخابره نمود. اين قمر مصنوعي 83 كيلوگرم وزن و 85 سانتيمتر قطر داشت و مجهز به دو دستگاه فرستنده راديويي بود.
 
كشور پادشاهي لِسُوتو با 30/355 كيلومتر مربع مساحت در جنوب قاره افريقا، دور از درياي آزاد و در ميان كشور افريقاي جنوبي واقع شده است. جمعيت لسوتو بيش از 2 ميليون نفر بوده كه عمدتاً سياه‏پوست و مسيحي مي‏باشند. شهر ماسْرو، پايتخت و لوتي واحد پول اين كشور است. زبان رسمي مردم لسوتو انگليسي وسوتو است. پيش‏بيني مي‏شود كه جمعيت لسوتو تا سال 2025م در حدود 3/5 ميليون نفر خواهد بود. از شهرهاي مهم آن تياتياننگ و هلوتسه قابل ذكر مي‏باشد. سرزمين لسوتو قبل از استقلال، با سوتولند ناميده مي‏شد و محل سكونت اقوام گوناگوني بود، اما كشف معادن الماس و طلا در افريقاي جنوبي باعث هجوم اروپاييان گرديد و تسلط استعمارگران انگليسي و هنلدي بر اين مناطق آغاز شد. لسوتو از 1868م تحت استعمار انگلستان بود تا اين كه در 1965م داراي خودمختاري و در چهارم اكتبر 1966م پس از يك قرن، از استعمار انگلستان استقلال يافت. اين كشور، بعد از استقلال با كودتاهاي متعددي مواجه بود و از سوي ديگر با توجه به موقعيت جغرافيايي‏اش، هماره درگيري‏هاي با كشور افريقاي جنوبي داشته است. نظام سياسي حاكم بر لسوتو، مشروطه سلطنتي است.
 
ژنرال احمد حسن البكر، رئيس‏جمهور بعث عراق، در سال 1914م در شهر تكريت عراق به دنيا آمد. او پس از پايان تحصيلات، در سال 1936 وارد ارتش شد و در 1953 فعاليت‏هاي سياسي خود را هم‏زمان با طي مدارج نظامي آغاز كرد. او در شمار نظاميان ارشد عراقي بود كه با كنترل پايگاه‏هاي هوايى عراق در كودتاي سال 1958، نقش مهمي در ساقط كردن حكومت پادشاهي ملك فيصل در اين كشور ايفا كرد. احمد حسن البكر در سال 1963م در كودتا عليه عبدالكريم قاسم زمام‏دار وقت عراق نيز فعاليت داشت و در زمان حكومت عبدالسلام عارف، مدتي به نخست وزيري عراق رسيد. احمدحسن البكر در زمان زمام‏داري عبدالرحمن عارف به معاونت رياست جمهوري دست يافت ولي در سال 1968م بار ديگر عليه رئيس جمهور دست به كودتا زد و خود زمام امور عراق را به دست گرفت. كودتاي نظامي احمد حسن البكر كه از طرف حزب بعث عراق سازمان داده شده بود، سرآغاز حكومت استبدادي و خونين حزب بعث بر عراق بود كه نزديك به 35 سال، تا سال 2003م جان و مال و ناموس مردم عراق را بازيچه جنگ قدرت و ديكتاتوري خود نمود و ميليون‏ها نفر را به كام مرگ كشاند. حسن البكر پس از اين كودتا و به دست گرفتن قدرت، اختناق شديدي در عراق به وجود آورد و هرگونه مخالفتي را با شدت سركوب مي‏كرد. در سال 1971م، روابط عراق و امريكا تيره شد و انعقاد پيمان دوستي 15 ساله عراق و شوروي سابق در سال 1972م، اين تيرگي را عميق‏تر ساخت. طي سال‏هاي نيمه اول دهه 1970م، كردهاي عراقي كه سرگرم نبرد عليه حكومت حسن البكر بودند، از سوي رژيم شاه در ايران مسلح مي‏شدند و اين امر نيز روابط دو كشور را تا سرحدّ جنگ، محدود و تيره ساخته بود. اين تيرگي روابط سرانجام با انعقاد قرارداد 1975 الجزاير تا حدّ زيادي خاتمه يافت. از آغاز زمام‏داري حسن البكر، معاون او صدام حسين مهار قدرت را در آن كشور در دست داشت و خود را براي به دست گرفتن قدرت مطلقه آماده مي‏كرد. حسن البكر تا سال 1979م در سمت رئيس جمهور عراق باقي ماند و در اين سال تحت فشار معاونش، صدام حسين از مقام خود استعفا داد. حسن البكر در 16 ژوئيه 1979م به دليل اختلاف با صدام از قدرت كناره گرفت و از صحنه سياست عراق خارج شد. او در ماه‏هاي آخر حكومت خود، كاملاً محصور بود و هرگونه رابطه‏اش با خارج از عراق قطع گرديد. در آن زمان، حسن البكر خواستار شناسايي انقلاب اسلامي ايران و هم‏زيستي با رهبران جديد ايران شد كه اين امر با مخالفت جناح صدام در كادر رهبري حزب بعث مواجه گرديد. احمد حسن‏البكر سرانجام در چهارم اكتبر 1982م در 68 سالگي در انزوا، درگذشت.