تصوير صحن خلوت و باران نگفتني است...
تصوير صحن خلوت و باران نگفتني است...
تصوير صحن خلوت و باران نگفتني است...
نويسنده:سيد حميدرضا برقعي
به مناسبت تولد حضرت فاطمه معصومه(ع)
لطفت هميشه زخم مرا التيام داد
وقتي انيس لحظه تنهايي ام تويي
تنها دليل اينکه من اينجايي ام ، تويي
هرشب دلم قدم به قدم مي کشد مرا
بي اختيار سمت حرم مي کشد مرا
با شور شهر فاصله دارم كنار تو
احساس وصل مي كند آدم كنار تو
حالي نگفتني به دلم دست مي دهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کنند هاجر و مريم کنار تو
تا آسمان خويش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
در اين حريم، سينه زدن چيز ديگري است
خونين تر است ماه محرم کنار تو
ما درکنار صحن شما تربيت شديم
داريم افتخار که همشهري ات شديم
ما با تو در پناه توآرام مي شويم
وقتي که با ملائکه هم گام مي شويم
بانو! تمام کشور ما خاک زير پات
مردان شهر نوکر و زن ها کنيزهات
زيباترين خاطره ها مان نگفتني است
تصوير صحن خلوت و باران نگفتني است
باران ميان مرمر آيينه ديدني است
اين صحنه در برابر آيينه ديدني است
مرغ خيال سمت حريمت پريده است
يعني به اوج عشق همين جا رسيده است
خوشبخت قوم طايفه، ما مردم قميم
جارو کشان خواهر خورشيد هشتميم
اعجاز اين ضريح که همواره بي حد است
چيزي شبيه پنجره فولاد مشهد است
من روي حرف هاي خود اصرار مي کنم
در مثنوي و در غزل اقرار مي کنم
ما درکنار دختر موسي نشسته ايم
عمري است محو او به تماشا نشسته ايم
اينجا کوير داغ و نمکزار شور نيست
ما رو به روي پهنه دريا نشسته ايم
قم سال هاست با نفسش زنده مانده است
باور کنيد پيش مسيحا نشسته ايم
بوي مدينه مي وزد از شهر ما، بيا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته ايم
از ما به جز بدي که نديدي ببخشمان
از دست ما چه ها که کشيدي ببخشمان
من هم دليل حسرت افلاک مي شوم
روزي که زير پاي شما خاک مي شوم
منبع:ماهنامه طوبي شماره 36
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}