تغییرات نسلی سبک زندگی در جامعه روستایی
در این مقاله، بررسی نسلی تغییرات سبک زندگی با استفاده از روش های کمی و کیفی مورد کندوکاو و بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق با به کارگیری تکنیک های مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه محقق ساخته، اطلاعات گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت.
طرح مسأله و ضروت بحث
قرن بیست و یکم به دلیل وقوع تحولات جهان سوم، گسترش وسایل ارتباط جمعی و پیشرفت های تکنولوژیک از نظر تحلیل گران مسائل اجتماعی، عصر توجه به عوامل و شرایط دگرگونی های اجتماعی محسوب می شود.تمام جوامع، چه به صورت ناگهانی و چه به صورت آرام و نامحسوس، هر روز تغییراتی را که کم و بیش به گذشته اش هماهنگی داشته و طرح و مسیر کم و بیش مشخصی را تعقیب می کنند به خود می بیند (روشه: 1375: 4). به همین دلیل بررسی زمان حال [برای یک جامعه ی در حال گذار] می تواند وسیله ای برای نظاره ی آینده باشد.
هر جامعه ای در حالتی از تلاطم یا دگرگونی به سر می برد و آنچه را که در آینده پدید خواهد آمد باید پیوندهایی با زمان حال داشته باشد. این دگرگونی ها و تغییرات در یک فرایند تاریخی رخ می دهند و به معنای جریان مداوم یک سری از حوادث، پدیده ها و کنش هایی هستند که در مجموع به تغییر اجتماعی می انجامند. حال این که این عوامل و حوادث چه هستند؟
چگونه شکل می گیرند؟ چطور باعث ایجاد تغییر در جامعه می شوند؟ و چه تغییراتی را ایجاد می کنند؟ و ... مجموعه سئوالاتی است که ذهن جامعه شناسان را به خود مشغول کرده است.
روستاهای ایران به دلیل برخورداری از دستاوردهای تکنولوژیک دنیای مدرن و به سبب برخورداری از تسهیلات ارتباطی، دوره ی گذار از سبک زندگی سنتی به سمت سبک زندگی نوین را تجربه می کنند. این مطالعه بررسی این گذار از منظر نسلی در جامعه ی روستایی است.
روش:
در این مقاله، بررسی نسلی تغییرات سبک زندگی با استفاده از روش های کمی و کیفی مورد کندوکاو و بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق با به کارگیری تکنیک های مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه محقق ساخته، اطلاعات گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:
اطلاعات به دست آمده نشان می دهند، مؤلفه های سبک زندگی در میان نسل سوم متفاوت از نسل های اول و دوم ساکن در روستاست. اما این تفاوت برخلاف جامعه ی شهری به معنای شکاف نسلی در روستا نیست؛ بلکه نسل های اول و دوم به نوعی با نسل سوم در به کارگیری سبک زندگی نوین همراه شده اند. و در مواردی خود نیز متأثر از آن شده اند. در مجموع می توان گفت متغیر نسل نقش مهمی در تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی روستایی دارد.
نتایج:
مسیر تغییرات به سمت افزایش تقاضا برای خرید کالاهای مصرفی است. بطوری که «ضرورت تزئینی» وسایل زندگی بیش تر از «ضرورت کارکردی» آن هاست. در برنامه ریزی های توسعه ی روستایی می بایست تغییرات و پیامدهای آن مورد توجه قرار گیرد.
مقدمه
حرکت از سبک زندگی سنتی به سبک زندگی نوین در زندگی روستایی
مانند همه ی جوامع در حال دگرگونی در دهه های اخیر، جامعه ی ایران نیز دچار دگرگونی در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... شده است. بررسی های متعددی در خصوص این تحولات در سال های اخیر صورت گرفته است: بررسی تغییر ارزش های دینی جوانان، تحولات خانواده، شکاف نسلی و ... در اغلب این پژوهش ها جامعه ی هدف، جامعه ی شهری بوده است.در حالی که جامعه ی روستایی کشور نیز به عنوان جامعه ی در حال گذار دستخوش این تغییرات و دگرگونی بوده است ولی در تحلیل های جامعه شناختی مورد توجه قرار نگرفته اند.
مشاهدات مکرر محقق از روستا در سال های اخیر، مبین تغییراتی است که در زندگی روستاییان به وجود آمده است. تغییراتی که علاوه بر الگوی مصرف در ساختارهایی چون آداب و رسوم، عقاید و ارزش ها و ایده آل ها، هنجارپذیری و هنجارسازی و به طور کل سبک زندگی آمده است.
الگوی مصرف، وسایل خانگی، تزئینات منزل، خوراک، پوشاک و ... که می توان از آن ها به عنوان سبک زندگی نام برد، در این سال ها به شدت تغییر کرده است. این تغییرات در جامعه ی روستایی نسبت به جامعه ی شهری از شتاب بیشتری برخوردار بوده است. به طوری که می توان از آن به عنوان پدیده ی «شهری شدن روستا» نام برد.
بسیاری از روستاها از ظواهر مدرنیته و کاربرد تکنولوژی هایی چون برق و وسایل ارتباطی مانند تلویزیون، ماهواره و ... و یا از میان برداشته شدن کد مخابراتی بین شهر و روستا، اینترنت، اتومبیل، استفاده از لوازم برقی در منزل و بسیاری از مواهب جدید دیگر بهره مند شده اند.
این بهره مندی در واقع به معنای تغییر و دگرگونی در مصرف و الگوی مصرفی روستاهاست. به عبارتی دیگر الگوی مصرفی روستاها یا «سبک زندگی» اجتماعات روستایی، فاقد ویژگی های یک جامعه ی روستایی به معنای گذشته است.
بنابراین، روستاهای ایران به دلیل برخورداری از دستاوردهای تکنولوژیک دنیای مدرن و به سبب برخورداری از تسهیلات ارتباطی، در دوره ای از تاریخ تحول فرهنگی-اجتماعی خود قرار گرفته اند که حرکتی نسبتاً گسترده را از سبک زندگی سنتی خود به سمت زندگی نوین تجربه می کنند.
این حرکت و تغییر را می توان حاصل عوامل عدیده ای دانست که از مهم ترین آن ها ورود امکانات مدرن، بالارفتن سطح تحصیلات روستاییان، جایگزینی نسلی، اجرای طرح های خدمات رسانی و عمرانی در روستاها و در رأس آن ها برخورداری از زیرساخت های ارتباطی هستند (رضوان زاده، 1383: 5).
فرهنگ دهقانان و روستا زدگی شهرها
خسروی در کتاب جامعه شناسی روستایی ایران، از اصطلاح «روستازدگی شهرها» برای بیان دگرگونی های به وجود آمده در میان روستاییان بهره می گیرد. وی معتقد است که، از سال 1335 تا 1355 شمسی، روستاییان مهاجر در حومه ی شهرها و حاشیه شهرک ها ساکن شده و به تدریج بر اثر مشاهده ی ساختمان، اتومبیل، سینما، پوشاک، خوراک و بالاخره شیوه ی زندگی شهری، خودآگاهی در آنان پدید می آید.در نتیجه، می توان گفت از اثرات مهم مهاجرت های گروهی روستاییان به شهرها، روستازدگی شهرها یا به بیان دیگر، اثرگذاری فرهنگ روستایی در شهرهاست.
روستازدگی فرایند متأثر شدن جامعه ی شهری از فرهنگ دهقانان است (خسروی، 1380: 88). به نظر محقق، در آن دوره ی زمانی، به دلیل مهاجرت های روستاییان به شهرها و مشاهده ی زندگی شهری در خلقیات روستاییان تغییر ایجاد می شد، اما در زمان حاضر دیگر نیازی نیست روستایی به شهر برود تا ظواهر زندگی شهری را ببیند و خلقیات و نفسانیاتش در معرض دگرگونی قرار گیرد.
بلکه امروزه روستایی در منزل خود با دیدن مظاهر زندگی شهری و جهانی در رسانه های داخلی و جهانی (ماهواره)، به تعبیر خسروی خلقیات و نفسانیاتش در معرض دگرگونی قرار می گیرد. ما اکنون شاهد شکل گیری پدیده ی «شهری شدن روستاها» هستیم بعد از آن که «روستازدگی شهرها» را سپری کرده ایم.
تغییرات بسیاری در ابعاد مختلف زندگی روستا به وجود آمده است و این تغییرات را می توان در اغلب روستاهای ایران مشاهده کرد. نمی توان نگاهی توسعه ای به روستا داشت و در عین حال چشم بر روی تحولات در حال وقوع در جامعه ی روستایی بست.
بدون شک این تغییرات پیامدهایی اجتماعی-فرهنگی-اقتصادی در جامعه ی روستایی دارند، که بر روند توسعه ی آن تأثیر می گذارند.
جوانانی که دیگر روستایی نیستند!!
عدم تمایل جوانان به انجام فعالیت های کشاورزی و در نتیجه ی آن کاهش فعالیت های کشاورزی دختران و پسران نسل سوم که موجب شده است تا انجام فعالیت های کشاورزی توسط میانسالان و سالخوردگان صورت بگیرد،حرکت از جامعه ای تولیدی به سمت جامعه ای مصرفی، حرکت جوانان روستایی به سمت فردگرایی که می توان در نحوه ی گذران اوقات فراغت آن ها مشاهده کرد، بالارفتن سن ازدواج و ... پیامدهای این تغییرات هستند.
تحولات ایجاد شده، گرچه ممکن است آن گونه نباشند که از نظر آماری بر شاخص های سنتی بچربند اما هر یک نشانه ای هستند که از تغییراتی که در آینده با سرعت و شدت بیشتری به وقوع خواهد پیوست. در مقاله ی حاضر به بررسی نسلی این تغییرات می پردازیم.
ادبیات نظری موضوع
سبک زندگی:
وقتی دنیای اجتماعی متحول می شود، به مفاهیمی نو برای درک کردن آن نیازمندیم. کاربرد مفهوم سبک زندگی مطابق با تحولات فرهنگی و اجتماعی تغییر کرده است. تا پیش از جنگ جهانی دوم مفهوم سبک زندگی چندان اهمیتی نداشت و اصولاً با این نام از آن یاد نمی شد.پس از جنگ جهانی دوم با گسترش پایه های اجتماعی دولت رفاه و به وجود آوردن امکان عملی تولید و مصرف انبوه کالاها، به ویژه کالاهای فرهنگی سبب گردید که شیوه های زندگی تنوع بسیار بالایی بیابند.
همچنین رشد اقتصادی، ماشینی شدن کار، افزایش دستمزدها و گسترش وسایل تفریح و فراغت جامعه ای را در غرب صنعتی پدید آورد که تمایزات سنتی در آن تا اندازه ای محو شدند، بدین معنا که هر فرد و گروه اجتماعی تنها می توانست از طریق تنوعی که در انتخاب شغل، محل زندگی، آرایش و پوشاک خود، سلیقه های هنری و زیباشناختی اش، انتخاب سرگرمی ها و نحوه ی گذران اوقات فراغتش و حتی شیوه های عملی و اخلاقی و دینی خویش در جامعه پیش می گرفت، خود را از دیگران متمایز کند.
جایگاه من در این سبک زندگی این نیست
پیام روشن است
کلان شهرها باعث گمنامی آدم ها در شهر بودند و از همین رو شناخت افراد بر مبنای شاخص های منزلتی گذشته ناممکن شد و شواهدی در دست بود که نشان می داد دیگر افراد بر مبنای جایگاه خود در نظام تولید نمی اندیشد و رفتار نمی کنند (فاضلی، 1382: 62)از این زمان بود که مفهوم سبک زندگی در معنی جدید آن مطرح شد. کسانی که در جوامع مدرن زندگی می کنند برای توصیف کنش های خود و دیگران از مفهوم سبک زندگی استفاده می کنند.
سبک های زندگی الگوهایی برای کنش هستند که مردم را از هم متمایز می کنند، بنابراین سبک های زندگی کمک می کنند تا آن چه را مردم انجام می دهند و چرایی آن را و معنایی را که برای آن ها و دیگران دارند درک کنیم (چنی، 1382: 11).
تحلیل گران نه تنها باید زمینه های تغییر رژیم غذایی، عادات اوقات فراغت یا چشم داشت های مربوط به نقش های وابسته به جنس را بدانند، بلکه نیازمند دانستن معنای فرهنگی انواع گوناگون تغییر نیز هستند. سبک های زندگی هم صورت هایی از هویت جمعی هستند که در طول زمان تحول می یابند (همان: 55).
استفاده از الفاظ برای تمایز میان طبقات اجتماعی
مارکس و مفهوم طبقه اجتماعی
در تئوری های جامعه شناسی کلاسیک، از این مفهوم عمدتاً برای ایجاد تمایز میان طبقات اجتماعی یا گروه های اجتماعی استفاده شده است.دنیای اواسط قرن نوزدهم که مارکس بر تحلیل آن همت گمارده بود آن چنان درگیر فرایند تولید، و چنان بر حول ارزش ها و فرآیندهای مرتبط با آن سامان گرفته بود، که مفهوم «طبقه ی اجتماعی»-به عنوان مفهومی که تحلیل جایگاه آدمیان در نظام سرمایه داری را ممکن می ساخت-در تحلیل مارکسیستی جامعه ی نوظهور موقعیتی مسلط یافت.
حال که به نظر می رسد «... مهم ترین تحول پدیدآمده در قرن اخیر گسترش تاریخی مصرف بوده است»(باکاک، 1381: 120)، بنابراین به مفاهیمی جدید برای تحلیل جامعه نیازمندیم.
مفهوم یا مفاهیمی که بتوانند تحول پدیدآمده را در خود بروز داده و برنامه ی پژوهشی جدیدی را نیز پیش روی علوم اجتماعی قرار دهند. ظاهراً مفهوم «سبک زندگی» چنین خصایصی را داراست.
تعریفی ساده و کامل از سبک زندگی
در تعریفی ساده و کلی می توان سبک زندگی را «شیوه ی زندگی» یا به نحو دقیقتر الگوها و شیوه های «زندگی روزمره» تعریف کرد که نه تنها شامل الگوهای فردی مطلوب از زندگی بلکه شامل تمام عادات و روش هایی که فرد یا اعضای یک گروه به آن ها خو کرده، یا عملاً با آن ها سروکار دارد می شود.بنابراین سبک زندگی به خانه و اثاثیه محدود نمی شود و تمام چیزها مانند الگوهای روابط اجتماعی، سرگرمی، مصرف و لباس را در بر می گیرد و نگرش ها، ارزش ها و جهان بینی فرد و گروهی که عضو آن است را منعکس می کند (Thyre C.Uth 3:996).
سبک زندگی بخشی از زندگی است که عملاً در حال تحقق یافتن است و دربردارنده ی طیف کامل فعالیت هایی است که افراد در زندگی روزمره انجام می دهند و همچنین خصایصی نظیر داشتن سبک (تمایزبخش، شکل خاص، کیفیت برجسته، مکان یا شخص خاص) درباره ی آن ها صدق می کند.
طیف فعالیت های افراد در هر عرصه، می تواند سازنده ی سبک زندگی آن ها در آن عرصه باشد. به همین دلیل می توانیم از سبک زندگی در زمینه ی مصرف مادی، رفتار بهداشتی، مصرف فرهنگی یا رفتار درون منزل سخن بگوییم (رضوان زاده، 1383: 28).
تغییرات سبک زندگی در جامعه روستایی با نگاهی به نسل جدید
در این مقاله «سبک زندگی به مجموعه ی رفتارهایی اطلاق می شود که در ظرف زمانی-مکانی موسوم به روزمرگی قرار می گیرد: شیوه ی پوشاکی و آرایشی، شیوه های غذایی، شیوه ی بهداشتی، لهجه، نحوه ی گذران اوقات فراغت. این مجموعه ها را می توان سازوکار اصلی تولید و بازتولید نظام های اجتماعی تلقی کرد»(Thyre C.Uth 5:1966).این مقاله، در پی «بررسی نسلی تغییرات سبک زندگی در جامعه ی روستایی» با توجه به تعریف فوق از سبک زندگی می باشد. در این تحقیق از مفاهیم تئوری بوردیو و اینگلهارت برای بررسی سبک زندگی استفاده شده است.
بوردیو:
روش بوردیو، توجه کردن به زندگی روزمره است اما نه به شیوه ای اتنومتدولوژیست ها و پدیدارشناسان انجام می دهند، بلکه توجه کردن به شرایط مادی و اجتماعی برساخته شدن ادراکات و تجربه های فردی.
و در این میان «اصل ناآگاهی» راهنمای پژوهش وی است. بر اساس این اصل «... پدیده ی اجتماعی را باید نه در آگاهی و هوشیاری افراد، بلکه در نظام روابط عینی ای که در آن قرار گرفته اند. جستجو کرد» (فاضلی، 1382: 36).
استفاده از مفاهیم اصلی در تعریف بوردیو
نظریه بوردیو از لحاظ ابداع انواع مفاهیم اصلی را به کار می برد. این مفاهیم شامل سرمایه (3)، زمینه (4)، ذوق(5) و عملکرد (6) می باشد.بوردیو معتقد است تمایز دوران مدرنیته منجر به شکل گیری میدان های گوناگونی شده و عمل کنشگر در هر میدان، بنا به جایگاه فرد در میدان، سرمایه، تجربیات شخصی در جریان جامعه پذیری، دوره ی زمانی و قدرت میدان در آن دوره شکل می گیرد.
اگرچه در اکثر مواقع برای توضیح کنشگر ویژگی های میدان تعیین کننده هستند اما در صورتی که ویژگی های میدان تغییر نکرده باشد باید برای درک دگرگونی فرد به ذوق وی رجوع کرد (دگرگونی نه ناشی از تغییر ساختار مسلط بلکه ناشی از تغییر ذوق فرد است).
میدان های اجتماعی و کنش گران آن ها کاملاً معطوف به خود عمل می کنند یعنی بر اساس تلاش برای بهتر کردن جایگاه خود در آن میدان (سپهوند، 1383). بوردیو کنش به عنوان مسئله ی اجتماعی را با توجه به دیالکتیک ذوق و میدان شرح می دهد.
کنش افراد به عنوان دیالکتیک میان ذوق و میدان بر اساس تلاش برای رسیدن به مرکز میدان (بالاترین موقعیت اجتماعی تعریف شده) انجام می شود. درک این مسئله مستلزم شناخت جغرافیای میدان است.
نظریه ی منسجم بوردیو درباره شکل گیری سبک زندگی
از نظر بوردیو، این عملکرد است که ذوق و زمینه را به هم پیوند می دهد از یک سو، از طریق عملکرد، ذوق ساخته می شود و از سوی دیگر، در نتیجه ی عملکرد است که زمینه آفریده می شود. در حالی که عملکرد گرایش به شکل بخشیدن ذوق دارد، ذوق نیز در جهت این عمل می کند که عملکرد را ایجاد کرده و آن را وحدت بخشد (ریتزر، 1374: 722).بوردیو نظریه ای منسجم درباره شکل گیری سبک های زندگی ارائه کرده است. مطابق مدلی که وی ارائه می کند شرایط عینی زندگی و موقعیت فرد در ساختار اجتماعی، به تولید ذوق خاص منجر می شود.
ذوق مولد دو دسته ی نظام است. نظامی برای طبقه بندی اعمال و نظامی برای ادراکات و شناخت ها (قریحه ها). نتیجه ی نهایی تعامل دو نظام، سبک زندگی است. سبک زندگی همان اعمال و کارهایی است که به شیوه ای خاص طبقه بندی شده و حاصل ادراکات خاصی هستند. سبک زندگی حاصل ترجیحات افراد است که به صورت عمل درآمده و قابل مشاهده هستند (فاضلی، 1382: 45).
تئوری های نسلی:
ارائه چهار گفتار از نسل در تعریف ترول
جامعه شناسان بیش از آنکه خود را با تعریف نسل مشغول نمایند، به مقوله بندی نسلی در واقعیت تجربی و نظری علاقمندند. ترول (7) در سال 1975 پنج مفهوم متفاوت از نسل ارائه داد که بعدها به چهار مقوله ی زیر تقلیل داده (یوسفی، 1383 و ارمکی و غفاری 1383).1- نسل همچون نسبت خویشاوندی که به روابط والدین و فرزندان ارج می دهد و بیشتر از سوی انسان شناسان اجتماعی به کار رفته است.
2- نسل همچون همدوره ای ها که به معنای توالی مردم از طریق حرکت لایه های سنی و یا دوره ای تاریخی-اجتماعی خاص مربوط شده و جمعیت شناسان به این مقوله علاقه ی ویژه ای دارند.
3- نسل همچون مرحله ی زندگی که به بررسی و تأثیر تحولات اجتماعی-فرهنگی بر نسل ها مربوط می شود.
4- نسل همچون دوره ی زندگی که به یک حوزه ی تاریخی خاص مربوط می شود.
تعریفی جامعه شناسانه از نسل
جامعه شناسان نسل را همچون دوره ی زندگی تعریف می کنند که بیانگر جایگاه آنها در تاریخ آنهاست. هر نسلی با توجه به موقعیت اجتماعی خویش ممکن است در برابر نسل های مقابل خود واکنش نشان دهد و تقابل هایی شکل می گیرد که جامعه شناسان از آن ها تحت عناوین مختلف دگرگونی نسلی، تعارض نسلی، شکاف نسلی، گسست نسلی و ... نام می برد.با توجه به این موارد هر نسلی دارای تجارب، اخلاقیات و تاریخ خود می باشد چیزی که بالس آن را ذهنیت نسلی می نامد (بالس، 1380 و آزاد ارمکی و غفاری، 1383).
در این مقاله منظور از نسل، یعنی افراد هم دوره ای که در مرحله ی سنی خاصی از زندگی خود قرار دارند.
یکی از متفکران که در زمان حاضر تحقیقات مفصلی را در این حوزه انجام داده است رونالد اینگلهارت است. او به دنبال این مطلب است که ماهیت دگرگونی های فرهنگی و علت ها و پیامدهای آن ها چه می باشد؟اینگلهارت به عنوان یک جامعه شناس برای تبیین تحولات فرهنگی دغدغه های جامعه شناسانه داشته است و آن این که دگرگونی های اجتماعی را بر اساس کدام یک از رویکردهای معاصر و موجود می توان تبیین کرد؟
اینگلهارت و چالش های تعریفی تا اثباتی
اینگلهارت کار خودش را با نقد نظریه ی نوسازی آغاز می کند: «دگرگونی های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هماهنگ با یکدیگر بر اساس الگوهای منسجم پیش می روند و جهان را به شیوه های قابل پیش بینی دگرگون می سازند. این است دعوی اصلی نظریه ی نوسازی، از کارل مارکس گرفته تا ماکس وبر، تا دانیل بل» (اینگلهارت، 1382: 1)وقتی نسیم دگرگونی در جامعه ای وزیدن می گیرد، می توان پیش بینی کرد که در درازمدت احتمالاً چه تغییراتی در سیمای جامعه روی خواهد داد. او معتقد است که هرچند نمی توانیم با توجه به شرایط زمانی و مکانی نوع دگرگونی را به دقت پیش بینی کنیم. ولی می توان یک طرح کلی از بعضی روندهای عمده به دست داد» (همان: 2).
اینگلهارت دو فرضیه درباره ی عوامل مؤثر بر شکاف نسلی در دهه ی 60 جامعه اروپایی دگرگونی ارزش ها و جایگزینی ارزش های فرامادی به جای مادی را در میان نسل جوان مطرح می کند.
وی فرضیه کمیابی را مسلم فرض می کند که بنابرآن «اولویت فرد بازتاب محیط اقتصادی-اجتماعی اوست» و فرضیه ی اجتماعی شدن که اصل را بر این قرار می دهد که «ارزش های اساسی فرد به شکل گسترده، منعکس کننده ی شرایطی است که طی سال های قبل از بلوغش فراهم شده است.
پدیده های قابل اعتنای جامعه و ارزش ها
این دو فرضیه با هم مجموعه ی به هم پیوسته ای از پیش بینی های مربوط به دگرگونی ارزش ها را پدید می آورند. اول، در حالی که فرضیه کم یابی دلالت بر این دارد که رونق و شکوفایی اقتصادی به گسترش ارزش های فرامادی می انجامد، فرضیه ی اجتماعی شدن مبین این است که نه ارزش های فردی و نه ارزش های یک جامعه، به طور کلی یک شبه تغییر نمی کند.برعکس دگرگونی ارزش ها به تدریج و به طرزی نامرئی رخ می دهد. این دگرگونی در مقیاس وسیع زمانی پدید می آید که نسل جوانتر جایگزین نسل مسن تر در جمعیت بزرگسال یک جامعه می شود. دوم، پس از یک دوره افزایش سریع امنیت جانی و اقتصادی شخص انتظار دارد بین اولویت های ارزشی گروه های بزرگ تر و جوان تر تفاوت های محسوسی بیابد (اینگلهارت، 1382: 77-76).
جا بجایی بلند مدت ارزش ها
نظریه ی اینگلهارت در خصوص دگرگونی ارزشی پیش بینی می کند که جایگزینی جمعیت نسل جدید به تدریج به جابه جایی بلندمدت از ارزش های مادی به ارزش های فرامادی منجر خواهد شد. این نظریه نه تنها امکان پیش بینی جهت دگرگونی در آینده، بلکه دامنه ی این دگرگونی را که از جایگزینی نسلی انتظار می رود، فراهم می کند. با التفات به این امر که جایگزینی نسلی تنها درگیر نیست، بلکه مؤلفه های مهم در دگرگونی ارزشی به شمار می رود (همان: 62).اینگلهارت معتقد است که «... جهان بینی مردم تنها به آن چه بزرگترانشان به آن ها می آموزند بستگی ندارد، بلکه جهان بینی آن ها با تجارب کلی زندگی خودشان شکل می گیرد و گاهی تجارب سازنده ی یک نسل جوان عمیقاً از تجارب نسل های گذشته متفاوت است (اینگلهارت، 1382: 2).
اختلافات بین نسلی
تفاوت های دیرپا در یادگیری های فرهنگی نیز نقش مهمی در نحوه ی رفتار و تفکر مردم ایفا می کند (اینگلهارت، 1382: 16). دگرگونی در درجه ی اول در بین گروه های جوان تر ظاهر می شود تا در بین گروه های مسن تر، که ضرورتاً به اختلافات بین نسلی می انجامد (همان: 17)«نسل های مختلف در یک جامعه ی معین دقیقاً در وضعیت مشابهی به سر می برند: تنها عاملی که به جز سن در آن ها متفاوت است، تأثیر اجتماعی شدن دوران اولیه ی زندگی آن هاست. بنابراین در صورتی که نسل های مختلف در یک جامعه واکنش های مختلف معنی داری نسبت به یک محرک داشته باشند، قویاً دلالت بر وجود تفاوت در یادگیری فرهنگی دارد (همان: 23)
چارچوب نظری
همان طور که گفته شد سبک زندگی را می توان به مجموعه رفتارهایی اطلاق کرد که در ظرف زمانی-مکانی موسوم به روزمرگی قرار می گیرد: شیوه ی پوشاکی، شیوه های تغذیه ای، لهجه، شیوه ی بهداشتی و اوقات فراغت.همچنین بیان شد که این رفتارهای فرهنگی، عملکردها و سبک های متنوع زندگی انسان ها تابعی است از ساختارهای زمینه ای که انسان ها در آن قرار گرفته اند و همچنین ساختمان ذهنی که بوردیو از آن به عادت واره (8) یاد می کند.
بوردیو بر رابطه ی دیالکتیکی میان زمینه و منش تأکید می کند و برای اجتناب از تعارض عینیت گرایانه و ذهنیت گرایانه، بر عملکرد تأکید می کند، که به نظر او، پیامد رابطه ی دیالکتیکی میان ساختار و عاملیت (ریتزر، 1374: 716)
به اعتقاد بوردیو از طریق عملکرد افراد در زمینه، منش با زمینه ارتباط پیدا می کند. عملکرد واسطه ی منش با زمینه است. منش از طریق عملکرد ساخته می شود و زمینه در نتیجه ی عملکرد آفریده می شود.
در حالیکه عملکرد به شکل بخشیدن منش گرایش دارد، منش نیز عملکرد را ایجاد کرده و آن را وحدت می بخشد (ریتزر، 1374: 722). منش اصولی را فراهم می سازد که آدم ها بر پایه ی آن ها گزینش می کنند. منش در بیشتر فعالیت های عملی مان، مانند شیوه ی خوردن، راه رفتن، صحبت کردن، خود را نشان می دهد (همان: 723)
بر اساس، مدل دیاگرام مطالعه ی حاضر را بدین صورت می توان ترسیم نمود:
به نظر بوردیو رابطه ی میان منش و زمینه به دو صورت عمده عمل می کند. از یک سو، زمینه، منش را مشروط می سازد؛ و از سوی دیگر منش، زمینه را به عنوان چیز معنی داری که منطق و ارزش دارد و به سرمایه گذاری انرژی می ارزد، می سازد (ریتزر، 1374: 726).
در این تحقیق ساختار زمینه، شامل سرمایه ی اقتصادی، سرمایه ی فرهنگی و نسل گرفته شده است که در این مقاله به بررسی جایگزینی نسلی و تأثیر آن بر منش و عملکرد روستاییان پرداخته می شود. فرض اصلی این مقاله این است که «سبک زندگی با جایگزینی نسلی روستاییان ارتباط دارد».
جایگزینی نسلی یکی از متغیرهایی است که منجر به تغییر زمینه شده است که خود با ذوق و عملکرد در ارتباط است. بدین صورت که تحت تأثیر زمینه های مختلف می توان مسیر زندگی افراد یک جامعه را ترسیم کرد.
مفاهیم زمینه، ذوق و عملکرد، از مفاهیم مهم در تئوری بودن بوردیو هستند. به نظر بوردیو با تغییر زمینه، ذوق در جهت هم گامی با آن حرکت می کند که همگامی بین ذوق و زمینه در عملکرد بازتاب می یابد.
در مقاله ی حاضر، فرض بر آن است که یکی از عوامل تغییر، جایگزینی نسلی است که منجر به تغییراتی در زمینه (روستای آهنگرمحله) شده است.با تغییر در زمینه، ذوق (ساختارهای ذهنی) روستاییان در هم نوایی با تغییرات در زمینه، حرکت کرده است.
در نتیجه
تغییراتی در ذوق (ساختارهای ذهنی) روستاییان به وجود آمده است که بازتاب آن را می توان در عملکرد روستاییان (تغییر در سبک زندگی: تغییر در شیوه ی پوشاکی، تغییر در شیوه بهداشتی، تغییر عادات غذایی، تغییر در شیوه ی گفتاری، تغییر در الگوی گذران اوقات فراغت) مشاهده کرد.
طبق تئوری بوردیو به خاطر تجارب متفاوتی که نسل های مختلف از موقعیت و جایگاه خود بر حسب سرمایه های فرهنگی و اقتصادی دارند، با این که همه متعلق به یک میدان می باشند، تفاوت بین آن ها پیدا می شود که نتیجه ی آن، تغییر میدان اجتماعی است (توکل، 1385: 119).
اتخاذ این عملکردها پیامدهایی چون، گسترش مصرف گرایی، دگرگونی در عادات و الگوی مصرف، عدم تمایل به انجام فعالیت های کشاورزی جوانان، پدیدآمدن مسائل اجتماعی چون: اعتیاد، بیکاری و ...، گسترش خانواده هسته ای) را برای جامعه ی روستایی در بردارد که خود ممکن است باعث تغییر مجدد زمینه، ذوق و عملکرد شود. بدین ترتیب تغییرات در جامعه تداوم می یابد. به همین دلیل مسیر این تغییرات نقش مهمی در بحث های توسعه دارد.
روش تحقیق
نوع مطالعه و روش اجرا
گردآوری اطلاعات مورد نیاز برای ادبیات نظری نسلی و سبک زندگی با استفاده از روش «اسنادی»، مطالعه ی تاریخچه ی روستا با استفاده از روش کیفی (ارزیابی مشارکتی روستایی) و برای بخش میدانی از روش «پیماشی» استفاده شد.جامعه ی آماری و شیوه ی نمونه گیری
جامعه ی آماری مورد نظر برای این تحقیق کلیه ساکنان روستای آهنگرمحله می باشند. که طبق آمار سرشماری سال، 1385، 1997 نفر می باشند.حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران با توجه به جمعیت روستا در سرشماری سال 1385، 180 نفر تعیین شد. این تعداد پرسشنامه بین سه نسل تقسیم و پاسخ گویان به طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.
ابزار مطالعه و روش تجزیه و تحلیل
محقق در این پژوهش از رهیافت کمی و کیفی برای دستیابی به اهداف اساسی تحقیق بهره برده است. در تحقیق راجع به «بررسی نسلی تغییرات سبک زندگی در جامعه ی روستایی» از برخی تکنیک ها و فنون مربوط به روش ارزیابی سریع روستایی و ارزیابی مشارکتی روستاییمانند مصاحبه ی نیمه سازمان یافته ی مشاهده-مشارکتی و غیرمشارکتی)، رسم نقشه ی مشارکتی، استفاده از برگه های یادداشت روزانه، ترسیم تقویم زمانی وقایع روستا، نیم رخ تاریخی، و در روش پیمایشی از تکنیک پرسشنامه استفاده شد.
به منظور تهیه ی گویه ها و شاخص های مورد نیاز برای سنجش سبک زندگی در جامعه ی روستایی، به مصاحبه با نسل های مختلف ساکن در روستا پرداخته شد. با تحلیل مصاحبه ها و منابع اسنادی موجود متغیرهای لازم برای سنجش سبک زندگی به دست آمد.
پیش از آغاز کار پیمایش، پرسشنامه ی ابتدایی مورد پیش آزمون قرار گرفت، با استفاده از نتایج به دست آمده، نقایص پرسشنامه ی موجود برطرف و بدین ترتیب پرسشنامه ی نهایی تنظیم شد. با تکمیل پرسنامه و ورود داده ها در نرم افزار SPSS و تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج به صورت جداول آماری استخراج شد.
یافته های تحقیق
در این بخش با تکیه بر یافته های تحقیق به بررسی و تحلیل موضوع «تغییرات سبک زندگی» در جامعه ی روستایی از منظر نسلی پرداخته می شود.«به نظر می رسد بین سن و تغییرات سبک زندگی ارتباط وجود دارد.» این فرضیه بیان می دارد که بین نسل و متغیرهای سبک زندگی شامل، الگوی پوشاک، تغذیه، بهداشت، لهجه و اوقات فراغت ارتباط وجود دارد. برای آزمون این فرض، از آزمون کای اسکوئر و ضریب فی استفاده شده است.
جدول(1)، رابطه ی معناداری بین مؤلفه های سبک زندگی و نسل
متغیرهای سبک زندگی | نسل ها | آمارهای استنباطی | ||||||
نسل اول 56-64 |
نسل دوم 30-55 |
نسل سوم 15-29 |
Chi-Squar | Sig | Phi | sig | ||
پوشاک | سنتی | 09/84 | 27/77 | 91/32 | 45/58 | 000/0 | 57/0 | 000/0 |
مدرن | 9/15 | 72/22 | 08/76 | |||||
اوقات فراغت | سنتی | 45/70 | 36/61 | 78/34 | 15/18 | 000/0 | 318/0 | 000/0 |
مدرن | 54/29 | 63/38 | 21/65 | |||||
تغذیه | سنتی | 22/47 | 9/15 | 33/13 | 55/10 | 005/0 | 242/0 | 005/0 |
مدرن | 27/52 | 09/84 | 04/38 | |||||
بهداشت | سنتی | 09/59 | 81/56 | 17/27 | 51/17 | 000/0 | 312/0 | 000/0 |
مدرن | 9/40 | 18/43 | 82/72 | |||||
لهجه | سنتی | 45/95 | 54/54 | 56/19 | 32/70 | 000/0 | 625/0 | 000/0 |
مدرن | 54/4 | 54/54 | 43/80 |
تفاوت نسلی در شیوه ی پوشاکی
برای بررسی رابطه ی میان متغیر پوشاک به عنوان یکی از متغیرهای سبک زندگی با نسل از آزمون کای اسکوئر و فی استفاده شد. همان طور که در جدول (1)، مشاهده می شود کای اسکوئر به دست آمده سطح معناداری کم تر از 0/05 است. بنابراین فرض یا عدم رابطه بین متغیر پوشاک و نسل ابطال و فرض به معنای وجود رابطه ی معنادار تأیید می شود.تفاوت نسلی در شیوه ی گذران اوقات فراغت
برای بررسی رابطه ی میان متغیر الگوی اوقات فراغت به عنوان یکی از متغیرهای سبک زندگی با نسل از آزمون کای اسکوئر و فی استفاده شد. همان طور که در جدول (1) مشاهده می شود کای اسکوئر به دست آمده سطح معناداری کم تر از 0/05 است.بنابراین فرض به معنای عدم رابطه ی بین متغیر الگوی اوقات فراغت و نسل ابطال و فرض به معنای وجود رابطه ی معنادار تأیید می شود. به عبارت دیگر الگوهای گذران اوقات فراغت از الگوهای جمع گرایانه به سمت الگوهای فردگرایانه تغییر می کند. الگوی فراغتی رسانه ای عمده الگوی فراغتی در بین نسل سوم روستا است.
الگوها و ساختمان ذهنی در گذران اوقات فراغت
نسل های موجود در یک جامعه، طبق تئوری بوردیو، ساختمان ذهنی مشابهی ندارند و در نحوه ی گذران اوقات فراغت نیز تمایزات و تفاوت هایی وجود دارد. اکنون «دو فضا» در روستا وجود دارد.دو فضا شدن جامعه ی روستا بدان معنا است که هم الگوی فراغتی سنتی وجود دارد، مثل گردآمدن روستاییان در میدان ده، و هم الگوهای فراغتی مدرن که جوانان از آن برای گذران اوقات فراغت استفاده می کنند. تکنولوژی ارتباطات، دو فضای به هم پیوسته ی زندگی روزمره را تولید کرده اند که «گذران زندگی روزمره» و یا به عبارتی «شیوه های زندگی» و یا «راه زندگی» در این دو فضای متمایز و در عین حال به هم چسبیده شکل می گیرد (عاملی، 1383: 9).
زندگی روزانه بیشتر بر اساس بازی دیالکتیکی امر جهانی و محلی شکل می گیرد. مهم ترین تجلی این تغییر و رابطه ی دیالکتیکی، دو فضایی شدن روستا است الگوهای فراغت که شکل گرفته از ترکیبی از زمان و مکان فراغت است با توجه به گروه های سنی و اجتماعی مختلف در روستا همواره در حال بازسازی است و روندهای بیرونی بر آن تأثیر می گذارد.
تفاوت نسلی در عادات تغذیه ای
برای بررسی رابطه ی میان متغیر عادات تغذیه ای به عنوان یکی از متغیرهای سبک زندگی با نسل از آزمون کای اسکوئر و فی استفاده شد. همان طور که در جدول (1) مشاهده می شود کای اسکوئر به دست آمده سطح معناداری کمتر از 0/05 است.بنابراین فرض به معنای عدم رابطه ی بین متغیر الگوی تغذیه و نسل ابطال و فرض به معنای وجود رابطه ی معنادار تأیید می شود. به عبارت دیگر عادات تغذیه ای روستاییان به سمت استفاده از الگوهای تغذیه ی شهری (استفاده از غذاهای آماده، تهیه ی مواد اولیه ی غذا مثل سبزی و لبنیات از بازار و ...) پیش می رود.
تغییر در الگوهای تغذیه ای روستاییان به خصوص نسل سوم و عدم تحرک آن ها نسبت به والدین آن ها باعث ایجاد پدیده ای به نام چاقی مفرط بعضی از نوجوانان شده است. برخی از زنانی که به بیماری قلبی و عروقی دچارند با پیاده روی در روستا در پی جبران کم تحرکی خود هستند.
تفاوت نسلی در شیوه ی بهداشتی
برای بررسی رابطه ی میان متغیر بهداشت به عنوان یکی از متغیرهای سبک زندگی با نسل از آزمون کای اسکوئر و فی استفاده شد. همان طور که در جدول (1)، مشاهده می شود کای اسکوئر به دست آمده سطح معناداری کم تر از 0/05 است. بنابراین فرض به معنای عدم رابطه ی بین متغیر بهداشت و نسل ابطال و فرض به معنای وجود رابطه ی معنادار تأیید می شود.به عبارت دیگر با بالارفتن سن الگوهای بهداشتی نیز تغییر می کند که این معناداری، تأییدی است بر مشاهدات و مصاحبه های صورت گرفته در مورد شیوه ی بهداشتی روستاییان. افزایش توجه به بهداشت فردی و جمعی توسط روستاییان نشان دهنده ی موفقیت برنامه های بهداشتی در روستاست.
تفاوت نسل در شیوه ی گفتاری
برای بررسی رابطه ی میان متغیر شیوه ی گفتاری به عنوان یکی از متغیرهای سبک زندگی با نسل از آزمون کای اسکوئر و ضریب فی استفاده شد. همان طور که در جدول (1)، مشاهده می شود کای اسکوئر به دست آمده سطح معناداری کمتر از 0/05 است.بنابراین فرض به معنای عدم رابطه ی بین متغیر لهجه و نسل ابطال و فرض به معنای وجود رابطه ی معنادار تأیید می شود. به عبارتی، گستره ی واژگانی روستاییان با توجه به سن متفاوت است. با نگاهی به واژه های مورد استفاده در روستا می توان به پیوستگی شیوه ی زندگی اجتماعی و نوع واژه هایی که افراد صحبت می کنند پی برد.
مثلاً واژه های «مطبخ» یعنی «آشپزخانه»، «کله (9)» یعنی «اجاق» و یا سرکو(10)» یعنی «هاون سنگی» و ... دیگر کارکردی در زندگی روزمره ی روستاییان ندارند.
چون در سبک زندگی فعلی روستا دیگر اجاق هیزمی وجود ندارد تا این واژه به کار بیاید و یا با قرار گرفتن آشپزخانه در داخل ساختمان دیگر ضرورتی برای کاربرد واژه ی مطبخ وجود ندارد. بنابراین شیوه ی معیشت و سبک زندگی افراد بر گستره ی واژگانی آن ها مؤثر است.
واژه هایی که در زبان ها وجود دارد، نشان دهنده ی کاربردی است که آن واژه ها در زندگی روزمره ی افراد آن جامعه دارند. حال اگر برخی واژه ها کاربرد خود را از دست می دهند و یا به ندرت به کار می روند به دلیل تغییری است که در شرایط اجتماعی (زمینه) آن به وجود می آید. فعالیت های روزمره ی افراد اقتضای واژه ها را مشخص می کند.
جدول (2)، رابطه ی بین نسل و سبک زندگی
نسل ← | نسل اول (56-64) |
نسل دوم (30-55) |
سل سوم (15-29) |
سبک زندگی↓ | |||
سنتی | 79/44 | 37/34 | 83/20 |
مدرن | 19/1 | 09/13 | 71/85 |
sig=0/000
Chi-Squar=80/03
Chi-Squar=80/03
همان طور که جدول (2) نشان می دهد در مجموع بین متغیر سبک زندگی و نسل ارتباطی با سطح معناداری کم تر از 0/05 وجود دارد فرض به معنای عدم رابطه ی بین سبک زندگی و نسل ابطال و فرض به معنای وجود رابطه ی معنادار تأیید می شود.
بر اساس تئوری اینگلهارت جایگزینی نسلی از مؤلفه های مهم در دگرگونی ارزشی به شمار می رود و دگرگونی فرهنگی بیشتر از طریق جایگزینی یک نسل به جای نسل دیگر صورت می گیرد. داده های به دست آمده از جامعه ی نمونه این نظریه را تصدیق می کند که نسل مؤلفه ی مهمی برای تبیین تغییرات در سبک زندگی روستایی است.
جمع بندی و نتیجه گیری
همان طور که پیش از این خاطرنشان شد، هدف این مقاله بررسی نسلی تغییرات سبک زندگی در جامعه ی روستایی و به عبارتی مطالعه ی تغییرات ایجاد شده ی سبک زندگی بین سه نسل ساکن در روستا بوده است.اطلاعات و تحلیل های ارائه شده پیرامون چند محور مهم قابل جمع بندی است:
نسل سوم، سبک زندگی متفاوتی نسبت به نسل اول و دوم انتخاب کرده است. شیوه پوشاکی و آرایشی، الگوی گذران اوقات فراغت، شیوه گفتاری، الگوی تغذیه و شیوه بهداشتی در نسل سوم متفاوت از دو نسل دیگر است.بررسی نشان داده است که جوانان روستا متمایل به سبک زندگی مصرفی هستند (خرید گوشی های همراه جدید با امکانات متفاوت، خرید وسایل رسانه ای جدید و ...). تغییر در عادات تغذیه ای، الگوی فراغتی، شیوه ی پوشاکی و ... بیانگر حرکت به سمت جامعه ی مصرفی است که از ویژگی های مهم مسیر تغییرات در جامعه ی روستایی است.
مصاحبه ها، مشاهدات و یادداشتهای میدانی محقق این مسئله را تأیید می کند که مسیر تغییرات به سمت افزایش تقاضا برای خرید کالاهای مصرفی است. اکنون وسایلی در زندگی روستایی جای گرفته اند که گاه بیش از آن که «ضرورت کارکردی» داشته باشد (ضرورت تزئینی) یافته اند.
والدین همراه و عدم شکاف بین نسلی
والدین اگرچه خود زندگی سنتی را در پیش گرفته اند اما به نوعی فرزندان را در انتخاب سبک زندگی جدید همراهی می کنند. بنابراین آن نوع شکاف نسلی که در جامعه ی شهری از آن صحبت می شود در روستا وجود ندارد؛ بلکه می توان از تفاوت نسلی در جامعه ی روستایی صحبت کرد که طبق تئوری اینگلهارت ناشی از تجربه ی جامعه پذیری متفاوت نسل هاست.بنابراین تفاوت نسلی در جامعه ی روستایی وجود دارد و آن را به سمت تغییرات اجتماعی در آینده سوق می دهد که در این تغییرات نسل سوم روستا پیشروتر از گروه های دیگر هستند.
تفاوت نسلی در روستا نه تنها پدیده ی منفی نیست؛ بلکه می تواند پیامدهای مثبتی را برای جامعه ی روستایی در پی داشته باشد چون به نوعی نشان دهنده ی پویایی جامعه ی روستایی است که می توان از این پتانسیل در جهت برنامه ریزی های توسعه ای استفاده کرد.
مصرف گرایی و ورود به بازار عرضه و تقاضا
ورود خدمات زیربنایی و عمرانی به روستا، ورود وسایل ارتباط جمعی جدید، ارتباط با شهرنشینان و ... منجر به حرکت جامعه روستایی از سبک زندگی روستایی به سمت سبک زندگی شهری شده است. تغییر در عادات و حرکت به سمت جامعه مصرفی از ویژگی های مهم مسیر تغییرات است مسیر تغییرات به سمت افزایش تقاضا برای خرید کالاهای مصرفی است.بنابراین هزینه ی زندگی نیز در سال های اخیر افزایش یافته است. بهره مندی از امکانات آب، برق، گاز، تلفن و وسایل برقی (تلویزیون و سی دی و ماهواره، کامپیوتر، اینترنت، تلفن همراه، دوربین های متنوع فیلمبرداری، فر، سشوار و ...) ماهیانه درصدی از درآمد روستاییان را به خود اختصاص می دهد.
در حالی که در گذشته این مبالغ توسط روستایی هزینه نمی شد، زیرا این امکانات، کارکردی در زندگی روستایی نداشتند. همان طور که در قسمت قبل آمد، اکنون وسایلی در زندگی روستایی جای گرفته اند که گاه بیش از آن که «ضرورت کارکردی» داشته باشند «ضرورت تزئینی» یافته اند.
هزینه های دیگر زندگی نیز مثل تحصیل بچه ها، هزینه پوشاکی، فراغتی، تغذیه ای و ... را باید به این هزینه ها افزود. این در حالی است که با تقسیم شدن متوالی زمین های گسترده ی زراعی بین وراث از میزان بازده آن نسبت به قبل کاسته شده است و جوانان تمایلی برای انجام کار کشاورزی ندارند
پیامدهای تغییر سبک زندگی در میان نسل جدید
به نظر می رسد که این موارد پیامدهای تغییر سبک زندگی در جامعه ی روستایی است. بنابراین توجه به پیامدهای این تغییرات که منجر به تغییر مجدد زمینه (جامعه روستایی) می شود از اهمیت زیادی برخوردار است که برنامه ریزان توسعه ی روستایی می بایست این تغییرات و پیامدهای آن را مورد توجه قرار دهند.از آنجایی که جوانان روستایی (با توجه به استفاده از رسانه ها و وسایل جدید زندگی) پیشگامان تغییر هستند و پتانسیل لازم برای پذیرش سبک زندگی جدید را دارند بیش از گروه های دیگر، پیامدهای تغییر سبک زندگی در زندگی آنان بازتاب خواهد داشت (گسترش خانواده ی هسته ای، عدم تمایل به کار کشاورزی، تشویق به ادامه ی تحصیل فرزندان و ...)
بنابراین برنامه ریزان توسعه ی روستایی می بایست بیشتر به تغییرات در حال وقوع و پیامدهای این تغییرات (تا بررسی علل مؤثر) در جامعه ی روستایی توجه کنند.
این بررسی در یکی از روستاهای شمالی ایران صورت گرفته است و نمی توان با قطعیت نتایج آن را به کل روستاهای ایران تعمیم داد. بنابراین ضروری به نظر می رسد با انجام بررسی های جامعه شناختی در مناطق روستایی مختلف کشور و با استفاده از رویکرد روش کیفی (11) تصویری از آن چه که در جامعه ی روستایی در حال اتفاق افتادن است به دست آورد.
با مطالعه ی سبک زندگی روستایی و تغییرات در حال وقوع در آن، می توان به شناختی از مسائل و نیازهای جامعه ی روستایی دست یافت. به همین دلیل بررسی زمان حال [برای یک جامعه ی در حال گذار] می تواند وسیله ای برای نظاره ی آینده باشد.
نویسندگان:
مصطفی ازکیا(1) و سکینه حسینی رودبارکی(2)
پینوشتها:
1. دکتر جامعه شناس، دانشگاه تهران.
2. کارشناس ارشد جامعه شناسی توسعه ی روستایی دانشگاه تهران.
3. capital.
4. field.
5. tast.
6. praxis.
7. Troll.
8. Habitus.
9. kale.
10. Serku.
11. مانند تکنیک های روش های ارزیابی سریع روستایی و ارزیابی مشارکتی روستایی.
منابع:
آزاد ارمکی، غلامرضا غفاری(1383)، جامعه شناسی نسلی در ایران، پژوهشکده علوم انسانی جهاد دانشگاهی، تهران.
اینگلهارت، رونالد(1382)، تحولات فرهنگی در جوامع صنعتی، ترجمه: مریم وتر، تهران: نشر کویر.
باکاک، رابرت(1381)، مصرف، ترجمه: خسرو صبری، تهران: انتشارات شیراز.
بالس، کریستوفر(1380)، «ذهنیت نسلی»، ترجمه: حسین پاینده، فصلنامه ارغنون، شماره 19، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد.
توکل، محمد(1385)، «شکاف نسلی در رویکردهای کلان جامعه شناختی: بررسی و نقد رهیافت های نسل تاریخی و تضاد با تأکید بر نظرات مانهایم و بوردیو»، نامه علوم اجتماعی، شماره 27.
چنی، دیوید (1382)، سبک زندگی، زیرچاپ.
خسروی، خسرو(1380)، جامعه شناسی روستای ایران، تهران: نشر فرس
رضوی زاده، نورالدین (1383)، «بررسی تأثیر ارتباطات در تمایل به تغییر سبک زندگی در جامعه روستایی»، پایان نامه دکتری علوم ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی.
ریتزر، جرج(1374)، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه: محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی.
روشه، گی(1375)، تغییرات اجتماعی، ترجمه: منصور وثوقی، تهران: نشر نی.
سپهوند، محمدحسین(1383)، گزارش تحقیق نظری، ارائه شده در کلاس نظریه های جدید انسان شناسی، کارشناسی ارشد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران. قابل دسترس در سایت www.fakohi.com.(بازدید: مرداد 1387).
عاملی، سعید رضا(1383)، «تکنولوژی همزمان ارتباطات و دو فضایی شدن فرهنگ»، فصلنامه جامعه شناختی دیدگاه، سال اول، شماره 1 و 2، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
علیخانی، علی اکبر(1383)، نگاهی به پدیده گسست نسلها، تهران: ناشر، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
فاضلی، محمد(1382)، مصرف و سبک زندگی، تهران: نشر قم: صبح صادق.
Thyra C.(1996),"Definition of Life Style and its Application to Travel Behavior",Department of Marketing at the Aarhus V,Denmark.
منبع: فصلنامه علمی - پژوهشی رفاه اجتماعی، سال دهم، شماره 37، تابستان 1389، صص 264-241.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}