2 آبان 1389 / 16 ذیقعده 1431 / 24 اکتبر 2010
2 آبان 1389 / 16 ذیقعده 1431 / 24 اکتبر 2010
2 آبان 1389 / 16 ذیقعده 1431 / 24 اکتبر 2010 |
با گسترش نهضت اسلامي عليه رژيم شاه، شهرهاي گرگان، تهران، قم، تبريز، كرمانشاه و همدان به عرصه تظاهرات گسترده و اعتصابات مردمي و دولتي تبديل شدند. در تهران، مدارس تعطيل شد و گروه زيادي از دانشآموزان كه در دانشگاه تهران اجتماع كرده بودند به دست نظاميان رژيم شاه، مجروح و دستگير شدند. در شهر گرگان، عظيمترين تظاهرات مردمي از آغاز نهضت اسلامي تا آن روز برگزار شد و مردم به اداره ساواك شهر حمله بردند. كارگران پالايشگاه تبريز، كاركنان شركت برق كرمانشاه و كاركنان تلويزيون ايران اعتصاب نموده و استادان و طلاب حوزه علميه قم، جلسات درس خود را تعطيل كردند. اين تعطيلي فرصتي را فراهم ساخت تا استادان و طلاب انقلابي با حضور بيشتر در بين مردم، به روشنگري و هدايت حركت اسلامي به سمت پيروزي نهايي انقلاب بپردازند. |
آيتاللَّه سيداحمدميرخاني در سال 1296 ش (1335ق) در تهران به دنيا آمد. پس از طي تحصيلات مقدماتي، به شوق فراگيري علوم ديني راهي حوزه علميه قم شد و از محضر حضرات آيات مرعشي نجفي، سيدمحمد حجت كوهكمرهاي و سيد محمد تقي خوانساري بهرههاي وافر برد. وي پس از ورود آيتاللَّه بروجردي به قم، در جلسه درس ايشان حاضر شد و تا پايان عمر آن عالم بزرگ از بحثهاي فقهي و اصولي ايشان استفاده كرد. وي پس از آن به تهران بازگشت و به اقامه جماعت، اعزام مبلغ به اطراف تهران، تاليف و نشر كتب ديني، تاسيس مسجد و حوزه علميه و ارشاد جوانان اشتغال ورزيد. از آثار قلمي ايشان، آيات الاحكام در 2 جلد و سير حديث در اسلام را ميتوان نام برد. سرانجام اين فقيه فرزانه پس از 76سال زندگي پربار در 2 آبان 1372 برابر با 9 جمادي الاول 1414 ق چشم از جهان فروبست و به اجداد طاهرينش پيوست. |
آيتاللَّه محمد جيلاني معروف به شيخ محمد واصف لاهيجي اسطوره تقوا و معرفت و از مدافعين حقيقي اسلام و مذهب شيعه جعفري بود كه در خطيرترين ايام هجوم دشمنان اسلام، با قلم وبيان از اسلام ناب دفاع مينمود. او در اكثر علوم اسلامي از قبيل فقه، اصول، فلسفه، منطق، كلام، درايه، رياضي و فيزيك استاد بود و اكثر اين علوم را به نظم كشيد. علامه لاهيجي در سرودن اشعار علمي به زبان عربي بينظير بود و در نظم كشيدن مباحث علمي به زبان عربي، مهارت فوق العادهاي داشت. ديوان اشعار، بيت الاحزان عاشقان، رسالةُ الانسان، طبُّ النبي و تاريخ الائمه از جمله هفتصد اثر اين عالم پر تلاش و نويسنده تواناست كه از اين ميان، بالغ بر 200 اثر از آنها به چاپ رسيدهاند. سرانجام اين عالم عامل و سالك الي اللَّه، پس از عمري خدمت و تلاش در راه اعلاي كلمه حق، در دوم آبان 1375 به لقاء اللَّه رسيد و به دوست پيوست. |
رشيدالدين محمد بن عبدالجليل عُمَري كاتب بلخي معروف به وطواط از دانشمندان، نويسندگان و شاعران ذواللِّسانَين معروف قرن ششم هجري است كه در سال 480 ق در بلخ ولادت يافت. ذواللسانين به كساني ميگويند كه هم در زبان فارسي و هم در عربي متبحر بوده و تاليفاتي داشته باشند. وي بعد از اتمام تحصيلات خود از خراسان به خوارزم رفت و در خدمت اتسِز خوارزمشاه درآمد و بعد از او در خدمت فرزندش مُعَزَّر بود. مُنشَأت به عربي و فارسي، حَدايقُ السّحر و ديوان اشعار از تاليفات اوست. وطواط از اديبان نامدار و فصيحان مشهور در نظم و نثر پارسي و داراي شعري استادانه و استوار است. وي در برگزيدن كلمات و قوت تركيب، از شاعران كم نظير و در بيان صنايع، بيآن كه به زيبايي شعر لطمه زند، بسيار ماهر است. شعرِ پارسي وطواط، مجموعهاي از صنايع شعري است كه با كمال استادي در عين تكلُّف اِعمال شده و سلاسَت بيان و سلامَت الفاظ را از دست نداده است. وفات رشيدالدين وطواط را در سال 573 ق در 93 سالگي گفتهاند. |
شيخ زين العابدين ابن مسلم مازندراني، عالمي رباني، فقيه و از بزرگان علماي اماميه در قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجري است. وي پس از پايان تحصيلات مقدماتي، براي تكميل معلومات ديني به حوزهي علميهي نجف رفت و از محضراساتيد بزرگ آن حوزه از قبيل شيخ مرتضي انصاري، شيخ محمدحسن نجفي صاحب جواهر و سيدالعلماي مازندراني بهره برد و به درجات عالي علمي و معنوي دست يافت. شيخ زين العابدين مازندراني همواره در انديشهي نيازمندان و فقراي جامعه بود و در حل مشكلات و رفع گرفتاريهاي آنها ميكوشيد. وي به جهت فروتني و تواضع فراوان خود، مورد احترام علماء و مردم بوده و نزد دانش پژوهانِ علوم ديني، مقامي والا داشت. |
تيكو براهه ستاره شناس دانماركي در پراگ درگذشت. او15ساله بود كه براي تحصيل دررشته حقوق به لايپزيك فرستاده شد اما به سبب علاقه به نجوم و برخلاف ميل والدين خود در اين رشته ادامه تحصيل داد. تيكو براهه درباره ستارگان دنباله دار ودرخشان تحقيقاتي به عمل آورده و نتايج آنها را در كتابي گردآوري كرده است. |
معاهده وستفالي ميان آلمان، اتريش، سوئد و فرانسه به امضاء رسيد و به اين ترتيب جنگهاي دامنه دار پروتستانها و كاتوليكها پايان يافت. دو كشورسوئد و فرانسه به طرفداري و حمايت از پروتستانهاي آلمان جنگ با دولت آلمان را آغاز كردند. اما پس ازامضاي معاهده سوئد سلطه آلمان را بر رعاياي پروتستان مذهب خود پذيرفت و فرانسه نيز با دريافت غرامت جنگي صلح نمود. |
طرح تقسيم لهستان به مرحله اجراء درآمد. براساس اين طرح لهستان ميان امپراطوريهاي روسيه، پروس و اتريش تقسيم گرديد. در سال 1815ميلادي كنگره پروس به تقسيم لهستان رسميت بخشيد. اما مبارزات آزادي خواهانه مردم اين كشور ازيك سو و آشفتگي اوضاع سياسي از سوي ديگر موفقيت مناسبي براي لهستان بوجود آورد و بدين ترتيب در سال 1921ميلادي جمهوري لهستان به طور رسمي اعلام موجوديت كرد. |
كشور زامبيا به استقلال رسيد و جزو كشورهاي مشتركُ المنافع شد. زامبيا تا قبل از استقلال رودزياي شمالي خواند مي شد. زامبيا كشوري افريقايي است و درجنوب مركزي اين قارّه قراردارد. زامبيا درقرنهاي 18و19ميلادي بازار برده فروشي پرتغالي ها و عربها بود و براي آنها سورسرشاري هم دربرداشت. اما پس زا سفر ليوينگستون به زامبيا و كشف آبشار ويكتوريا اين سرزمين تحت الحمايه انگلستان شد و برده فروشاه عرب و پرتغالي ها جاي خود را به انگليسي ها دادند. سرانجام زامبيا درچنين روزي به استقلال رسيد. |
از سال 1555م پروس (آلمان) به دو اردوگاه مذهبي تقسيم شد و كاتوليكها و پروتستانها هر كدام اتحاديه جداگانهاي براي خود تشكيل داده بودند. در اين هنگام، به دنبال درگيري كه بين دو طرف در سال 1618م روي داد جنگهاي سي ساله مذهبي اروپا آغاز شد و پس از مدتي به صورت يك كشمكش بينالمللي درآمد و سپس ماهيت سياسي به خود گرفت. در طول اين سالها، جنگي به دنبال جنگ ديگر شروع ميشد به طوري كه قسمت اعظم اروپا را در انهدام و ويراني فرو برد. در نهايت در 24 اكتبر 1648م معاهده وِسْتْفالي در ناحيهاي به همين نام واقع در شمال غربي آلمان، بين كشورهاي اتريش، سوئد، پروس و فرانسه به امضا رسيد و به موجب آن، جنگهاي خونينِ پروتستانها و كاتوليكها پايان يافت. پس از امضاي معاهده وستفالي، سوئد حاكميت دولت پروس را بر مردم پروتستانْ مذهبِ اين كشور به رسميت شناخت و فرانسه با دريافت غرامت جنگي و تصاحب برخي از مناطق غربيِ كشور پروس، صلح را پذيرفت. |
دولتهاي اروپايى پس از آسودگي از جنگ جهاني اول، تدريجاً به بازسازي نظام اقتصادي كشور خود پرداختند و اين بازسازي و تلاش مجدد براي بازيابي بازارهاي گذشته، امريكا را با توليدات فراواني كه اكنون بدون بازار مانده بود روبرو ساخت. نتيجه آن، ركود بزرگ و سقوط بازار بورس امريكا موسوم به والْ استريت بود. وال استريت خياباني در نيويورك است كه به دليل قرار داشتن مؤسسات مالي و بانكهاي متعدد و بزرگ در آن، به عنوان مركز مهم اقتصادي امريكا به شمار ميرفت و اقتصاد منطقه را تحت الشعاع خود قرار ميداد. اين اقتصاد در جريان جنگ جهاني اول و پس از آن دستخوش ضايعات مالي فراواني گرديد و فاجعهاي پولي و كسادي بيسابقه چند سالهاي را به دنبال آورد. در روز 24 اكتبر 1929م اوج اين فاجعه بر سر بازار بورس اسناد و سهام امريكا در وال استريت فرود آمد و عمق اين كسادي را بيشتر كرد. سقوط بازار جهاني مزبور، بزرگترين و وخيمترين نمونه سقوط در تاريخ پولي جهان و سرآغاز دوراني است كه روزگار كسادي نام گرفته است. ادامه اين وضعيت به بيكاري بيش از سيزده ميليون كارگر امريكايى، قحطي شديد كشاورزان، بيخانمان شدن ميليونها تن ديگر و ورشكستگي كارخانهها و بانكها انجاميد. همچنين مردم امريكا كه در روزهاي شكوفايى نسبي اقتصادي، سهام زيادي جمع كرده بودند و از اين طريق ثروت زيادي بر روي كاغذ براي خود فراهم آورده بودند، از ترس از دست دادن دارايى خود شروع به فروش سهام خود كردند. اين امر سبب كاهش مجدد قيمت سهام شد، به طوري كه ظرف نوزده روز، قيمت سهام از 400 دلار به 30 دلار رسيد و در ظرف يك ماه، قيمت رسمي سهام امريكا، 40 ميليارد دلار تنزل پيدا كرد. با كم شدن قيمت سهام، قدرت خريد مردم پايين آمد و در نتيجه، تقاضا براي خريد كالا كم شد. فروش نرفتن محصولات كارخانهها، سبب بيكاري كارگران و ورشكستگي كارخانهها و مراكز توليد گرديد و تعداد بيكاران تا ده درصد جمعيت كشور بالا رفت. دولت امريكا براي مقابله با بحران، مالياتها را افزايش داد، در نتيجه، ماليات دهندگان توان خريد خود را هرچه بيشتر از دست دادند و دور باطل تورم و بيكاري از سر گرفته شد. در اين ميان، از آنجا كه از سوي سرمايهداران امريكايى، سرمايهگذاريهاي كلاني در اروپا صورت گرفته بود، دامنه بحران اقتصادي امريكا به سرعت به قاره اروپا نيز كشيده شد و بيكاري و ورشكستگي در اين قاره نيز رواج پيدا كرد. هيچ يك از ركودهاي اقتصادي تاريخ امريكا به اندازه اين بحران، موجب نارضايتي مردم از بيكفايتي مسؤولان و برنامهريزان اقتصادي امريكا نشده بود. اين بحران در آن زمان بزرگترين لطمه را بر وجهه نظام سرمايهداري نزد مردم و دولتهايي كه مستقيماً از اين بحران متضرر شده بودند وارد آورد. بحران اقتصادي وال استريت سرانجام با روي كار آمدن فرانكلين روزولت به رياست جمهوري امريكا در سال 1932م، پايان يافت. |
پس از جنگ جهاني دوم سازمان ملل متحد به عنوان بزرگترين سازمان بينالمللي دنيا، جانشين جامعه ملل شد كه در فاصله بين دو جنگ جهاني، فعاليت ميكرد. نمايندگان دولتهاي متفقين در جنگ جهاني دوم شامل امريكا، شوروي، انگلستان و فرانسه، در مذاكراتي كه در زمان جنگ انجام داده بودند، مقدمات تشكيل سازمان ملل متحد را فراهم آوردند. بعدها در جلساتي كه در واشينگتن، يالتا و مسكو تشكيل شد، زمينه تشكيل اين سازمان فراهم گرديد. سرانجام در كنفرانس سانفرانسيسكو در امريكا، نمايندگان پنجاه كشور جهان، تأسيس سازمان ملل متحد و اساسنامه آن را تصويب كردند. منشور سازمان ملل كه در 26 ژوئن 1945م تنظيم شد اعلام داشت كه سازمان مزبورْ كانوني از كشورهايى خواهد بود كه هدفشان حفظ صلح و ثبات و همكاري بينالمللي است. و سرانجام در 24 اكتبر 1945 با تأييد منشور آن، توسط 29 كشور جهان، تحقق پيدا نمود. مقرّ سازمان ملل متحد در نيويورك و داراي شش ركن اصلي است كه عبارتند از: مجمع عمومي، شوراي امنيت، شوراي اقتصادي و اجتماعي، شوراي قيموميت، ديوان بينالمللي دادگستري و دبيرخانه. در حالي كه مجمع عمومي اين سازمان در برگيرنده تمام كشورهاي عضو است اختيارات چنداني ندارد، در همان حالْ شوراي امنيت با پنج عضو ثابت و ده عضو موقت، قدرت فراواني دارد و وجود حق وتو آن را ابزاري جهت اعمال زور و فشار اعضاي آن قرار داده است. 24 اكتبر برابر با دوم آبان هر سال، سالروز تأسيس سازمان مللمتحد، در سراسر جهان با نام روز ملل متحد ناميده شده است. |
به دنبال تأسيس پيمان آتلانتيك شمالي، ناتو در سال 1949م، ارتش آتلانتيك شمالي در 24 اكتبر 1950م به پيشنهاد فرانسه ايجاد گرديد. فرانسه پيشنهاد كرده بود دولتهايى كه در اتحاديه بزرگ آتلانتيك شمالي عضويت دارند، براي دفاع مشترك از يك حمله احتمالي دولتهاي بيگانه به خاك يك يا چند كشور عضو اتحاديه، ارتشي تشكيل دهند. با اين حال، پس از تشكيل اين نيروي نظامي، امريكا از همان ابتدا كوشيد از اين پيمان در جهت اهداف سلطه طلبانه خود استفاده كند. اين مسئله زمينه ساز ايجاد برخي اختلافات با ديگر كشورهاي اروپايى گرديد. از همين رو، ژنرال دوگل رئيس جمهور وقت فرانسه كه نسبت به مقاصد امريكا بدبين بود نيروهاي فرانسوي را از پيمان ناتو خارج كرد و مقرّ ناتو از آن پس به بروكسل در بلژيك انتقال يافت. طي وقايع و جرياناتي كه به تدريج رخ داد اين نكته به اثبات رسيد كه هر جا صداي مخالفتي عليه امريكا و انگليس يا كشورهاي متحد آنها مثل رژيم صهيونيستي بلند ميشود، ارتش آتلانتيك شمالي، گرداننده اصلي سركوب است و سلاحهاي ارسالي ناتو، نقش موثري را در سركوب تمامي انقلابهاي سراسر عالم بازي ميكند. همچنين كودتاها و سرنگوني رژيمهاي مختلف دنيا به نحوي با ناتو و مستشاران نظامي و سياسي آن ارتباط دارد. |
امريكا و شوروي كه به عنوان نماد بلوكهاي شرق و غرب پس از جنگ جهاني دوم، درگير جنگ سرد بودند، از رويارويى نظامي با هم اجتناب ميكردند. با اين حالْ مهمترين و خطرناكترين بحران در روابط اين دو ابرقدرت كه جهان را در آستانه جنگي ديگر قرارداد، بر سر استقرار پايگاههاي موشكي شوروي در كوبا ايجاد شد. وقوع اين حادثه در 24 اكتبر 1962م عكسالعمل تند مقامات امريكايى را برانگيخت و به محاصره دريايى كوبا توسط نيروي دريايى امريكا انجاميد. همزمان با اين محاصره، چندين كشتي حامل موشكهاي روسي عازم كوبا بودند. اما خروشچف، رهبر شوروي سابق، بياعتنا به محاصره، فرمان ادامه حركت را صادر كرد. خروشچف سپس اعلام كرد در صورتي موشكهاي روسي از كوبا برچيده خواهند شد كه امريكا هم پايگاههاي موشكي خود در نزديكي مرز تركيه با شوروي را جمعآوري كند. با ردّ اين خواسته شوروي، هر آن احتمال برخورد بين شوروي و امريكا وجود داشت كه در نهايتْ خروشچف تن به مصالحه داد و جهان از خطر يك جنگ جهاني ديگر رهايي يافت. مصالحه امريكا و شوروي مبتني بر اين توافق بود كه شوروي، پايگاههاي موشكي خود را از كوبا برچيند و امريكا هم متقابلاً اطمينان دهد كه كوبا را به طور مستقيم يا غيرمستقيم، مورد حمله قرار نخواهد داد. |
جمهوري زامبيا با 752/614 كيلومتر مربع وسعت در جنوب افريقا و در همسايگي كشورهاي زئير، زيمبابوه و ناميبيا واقع شده است. جميعت زامبيا بيش از 9 ميليون نفر است كه اكثراً سياهپوست ميباشند. بيشتر مردم زامبيا پيرو آيين مسيحيت و عمدتاً پروتستان هستند. پايتخت زامبيا، شهر لوزاكا است و واحد پول آن، كواچا نام دارد. منطقه جنوبي افريقا، محل سكونت انسانهاي اوليه بوده و نشانه هايى از عصر حجر نشان دهنده اين مسئله است. در طي قرون بعدي به تدريج اقوام مختلف از مناطق ديگر وارد زامبيا شدند. در قرن هجدهم ميلادي بازرگانان پرتغالي به اين منطقه آمده و در نيمه قرن نوزدهم پاي انگلستان هم به اين كشور باز شد و تحت پوشش شركت افريقاي جنوبي انگلستان به تحكيم سلطه خود پرداختند كه تا نيمه دوم قرن بيستم ادامه يافت. اوجگيري نهضتهاي استقلالطلب، باعث شد انگلستان در 24 اكتبر 1964 استقلال زامبيا را به رسميت بشناسد. حكومت زامبيا، جمهوري چند حزبي با يك مجلس قانونگزاري است. |
در ششم اكتبر 1973م، محمد انور سادات رئيس جمهور وقت مصر، براي جبران شكست جنگ اعراب و اسرائيل در سال 1967م، حمله غافلگيرانهاي را به مواضع اسرائيل در طول كانال سوئز انجام داد. به فاصله كمي پس از آغاز حمله نيروهاي مصري، سربازان سوريه نيز در ارتفاعات جولان كه در جنگهاي سال 1967م به تصرف رژيم صهيونيستي درآمده بود، دست به حمله زدند و سربازان اسرائيلي را از تمام مناطق متصرفي خود در جنگ 1967 بيرون راندند. با اعلام وضع فوقالعاده و بسيج نيروها در اسرائيل و ارسال كمكهاي فوري امريكا به اين رژيم، اسرائيليها موفق شدند پيشروي نيروهاي مصر و سوريه را در روز سوم جنگ متوقف كنند و در پايان نخستين هفته جنگ، دست به حمله متقابل بزنند. در نهايت پس از گذشت سه هفته از آغاز جنگ، در حالي كه در مراحل اوليه نبرد، موفقيت با مصريها بود، ولي با سرازير شدن سيل كمكهاي امريكا، اين جنگ نيز در 24 اكتبر 1973م، با شكست و عقب نشيني اعراب خاتمه يافت. پس از اين شكست، سادات چارهاي جز تغيير كلي سياستهاي خارجي خود و نزديكي به غرب نديد و به دنبال بهبود رابطه با امريكا، در يك سفر خفتبار به سرزمينهاي اشغالي در نوزدهم نوامبر 1977م، باب مذاكرات مستقيم را با اسرائيل گشود. سرانجام علي رغم مخالفت شديد ساير كشورهاي عرب، انورسادات در مارس 1979م، به عقد قرارداد صلح كمپديويد و به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي تن در داد. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}