2 آبان 1389 / 16 ذیقعده 1431 / 24 اکتبر 2010


 

 
آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني از مدرّسان برجسته حوزه علميه مشهد و معلم اخلاق بدرود حيات گفت. ايشان با ره‎ توشه‎اي از زهد، تقوي، عرفان و جهاد دارفاني را وداع گفت. اين عالم فرزانه پس از تحصيل در تهران و نجف اشرف به مشهد مقدّس عزيمت كرد و بيش از40 سال از عمر خويش را در حوزه علميه اين شهر سپري كرد. آيت الله تهراني به تفسير و تدريس اصول و اخلاق اسلامي پرداخت و جمع زيادي از فضلا از منبع علم و عرفان او استفاده كردند. «ميزانُ الْمَطالِب؛ عارف و صوفي چه مي‏گويند؛ فلسفه بشري و اسلامي و آئين زندگي در اخلاق اسلامي ازجمله آثار متعدد آيت الله تهراني مي‎باشند.
 
مشيرالدوله، صدراعظم ناصرالدين شاه، در روزهاي پاياني اولين سال صدارتش، لايحه‏اي به ناصرالدين شاه تسليم و در آن، اصول تشكيلات جديد دولت ايران را پيشنهاد نمود. در مقدمه اين لايحه، به منظور اينكه شاه گمان نكند كه قصد محدود ساختن اختياراتش در بين است، نام يكايك تشكيلات دولت ايران را دربار اعظم خواند و با اين مقدمه، تشكيلات دولت را كه داراي نه وزير و يك صدراعظم بود، با حدود اختيارات صدراعظم و هر يك از وزيران به تفصيل ذكر كرد. وزارت‏خانه‏هاي نه‏گانه عبارت بودند از: وزارت داخله، خارجه، جنگ، ماليه، عدليه، علوم، فوايد عامه، تجارت و زراعت و دربار. وي با تعيين يك وزير براي بررسي امور دربار سلطنت، امور دربار نيز را زيرنظر صدراعظم قرار داد. در اين هيئت دولت، صدراعظم، برجسته‏ترين فرد بود. نكته مهم ديگر مسئووليت وزيران در مقابل صدراعظم و قطع ارتباط مستقيم آنها باشاه است. ناصرالدين شاه، لايحه سپهسالار را پسنديد و با امضاي آن، بدان اعتبار قانوني بخشيد.
 
در بحبوحه جنگ جهاني دوم، سران سه كشور آمريكا، شوروي و انگلستان در مسكو گردهم آمده و طرح تشكيل سازماني جهاني براي حفظ صلح و امنيت دنيا را به تصويب رساندند. پس از پايان جنگ، منشور ملل متحد در چهارم تير 1324، به وسيله نمايندگان 50 كشور امضا شد. سپس اين منشور را به كليه كشورها فرستادند تا مانند هر عهدنامه بين‏المللي ديگر به تصويب مجالس قانون‏گذاري و امضاي رييس كشورها برسد. سرانجام در دوم آبان 1324 ش برابر با 24 اكتبر 1945 م منشور ملل متحد به تصويب بسياري از كشورها رسيد و سازمان ملل متحد تحقق يافت و اين روز در سراسر جهان، روز ملل متحد ناميده شد. مجمع عمومي، شوراي امنيت، دبيرخانه، ديوان بين‏المللي دادگستري، شوراي اقتصادي و اجتماعي و شوراي قيموميت، اركان اصلي سازمان ملل متحد را تشكيل مي‏دهند. در حال حاضر در حدود 190 كشور جهان، عضو اين سازمان مي‏باشند.
 
با گسترش نهضت اسلامي عليه رژيم شاه، شهرهاي گرگان، تهران، قم، تبريز، كرمانشاه و همدان به عرصه تظاهرات گسترده و اعتصابات مردمي و دولتي تبديل شدند. در تهران، مدارس تعطيل شد و گروه زيادي از دانش‏آموزان كه در دانشگاه تهران اجتماع كرده بودند به دست نظاميان رژيم شاه، مجروح و دستگير شدند. در شهر گرگان، عظيم‏ترين تظاهرات مردمي از آغاز نهضت اسلامي تا آن روز برگزار شد و مردم به اداره ساواك شهر حمله بردند. كارگران پالايشگاه تبريز، كاركنان شركت برق كرمانشاه و كاركنان تلويزيون ايران اعتصاب نموده و استادان و طلاب حوزه علميه قم، جلسات درس خود را تعطيل كردند. اين تعطيلي فرصتي را فراهم ساخت تا استادان و طلاب انقلابي با حضور بيشتر در بين مردم، به روشنگري و هدايت حركت اسلامي به سمت پيروزي نهايي انقلاب بپردازند.
 
آيت‏اللَّه سيداحمدميرخاني در سال 1296 ش (1335ق) در تهران به دنيا آمد. پس از طي تحصيلات مقدماتي، به شوق فراگيري علوم ديني راهي حوزه علميه قم شد و از محضر حضرات آيات مرعشي نجفي، سيدمحمد حجت كوه‏كمره‏اي و سيد محمد تقي خوانساري بهره‏هاي وافر برد. وي پس از ورود آيت‏اللَّه بروجردي به قم، در جلسه درس ايشان حاضر شد و تا پايان عمر آن عالم بزرگ از بحث‏هاي فقهي و اصولي ايشان استفاده كرد. وي پس از آن به تهران بازگشت و به اقامه جماعت، اعزام مبلغ به اطراف تهران، تاليف و نشر كتب ديني، تاسيس مسجد و حوزه علميه و ارشاد جوانان اشتغال ورزيد. از آثار قلمي ايشان، آيات الاحكام در 2 جلد و سير حديث در اسلام را مي‏توان نام برد. سرانجام اين فقيه فرزانه پس از 76سال زندگي پربار در 2 آبان 1372 برابر با 9 جمادي الاول 1414 ق چشم از جهان فروبست و به اجداد طاهرينش پيوست.
 
آيت‏اللَّه محمد جيلاني معروف به شيخ محمد واصف لاهيجي اسطوره تقوا و معرفت و از مدافعين حقيقي اسلام و مذهب شيعه جعفري بود كه در خطيرترين ايام هجوم دشمنان اسلام، با قلم وبيان از اسلام ناب دفاع مي‏نمود. او در اكثر علوم اسلامي از قبيل فقه، اصول، فلسفه، منطق، كلام، درايه، رياضي و فيزيك استاد بود و اكثر اين علوم را به نظم كشيد. علامه لاهيجي در سرودن اشعار علمي به زبان عربي بي‏نظير بود و در نظم كشيدن مباحث علمي به زبان عربي، مهارت فوق العاده‏اي داشت. ديوان اشعار، بيت الاحزان عاشقان، رسالةُ الانسان، طبُّ النبي و تاريخ الائمه از جمله هفتصد اثر اين عالم پر تلاش و نويسنده تواناست كه از اين ميان، بالغ بر 200 اثر از آنها به چاپ رسيده‏اند. سرانجام اين عالم عامل و سالك الي اللَّه، پس از عمري خدمت و تلاش در راه اعلاي كلمه حق، در دوم آبان 1375 به لقاء اللَّه رسيد و به دوست پيوست.
 
مکرمه قنبري سال 1307 در روستاي دريکنده استان مازندران به دنيا آمد. جوشش دروني او براي خلق تصاوير از همان زمان کودکي، به صورت بازي با گل و خاک خود را آشکار مي ساخت اما او تا سن 67 سالگي براي بيان احساسات خود از طريق نقاشي فعاليتي نکرد. ميل هنري او از طريق ديگر کارهاي هنري به ويژه آرايش عروس هاي دهکده بروز مي يافت.رو آوردن مکرمه به نقاشي از بيماري گاو مورد علاقه اشت آغاز شد. او گاو محبوبي داشت که براي چراندن آن مجبور بود روزانه مسافت طولاني اي را بپيمايد. پس از چندي مکرمه بيمار شد و فرزندانش که نگران سلامتي مادر بودند بدون اطلاع قبلي او حيوان را فروختند. پس از آن زمان مکرمه بسيار غمگين شد و براي غلبه بر احساساتش به نقاشي پناه برد. او که حتي قادر به خواندن و نوشتن نبود، بدون هيچ گونه آموزش رسمي دست به خلق تصاويري فوق العاده زد. قنبري در سال 2001 ميلادي براي برپايي نمايشگاهي از آثارش به سوئد رفت و همان سال به عنوان زن سال سوئد برگزيده شد.کارشناسان هنر اروپا آثار قنبري را با نقاشي هاي شاگال مقايسه مي کنند.بانو مکرمه قنبري دوم آبان 1384 از دنيا رفت.
 
رشيدالدين محمد بن عبدالجليل عُمَري كاتب بلخي معروف به وطواط از دانشمندان، نويسندگان و شاعران ذواللِّسانَين معروف قرن ششم هجري است كه در سال 480 ق در بلخ ولادت يافت. ذواللسانين به كساني مي‏گويند كه هم در زبان فارسي و هم در عربي متبحر بوده و تاليفاتي داشته باشند. وي بعد از اتمام تحصيلات خود از خراسان به خوارزم رفت و در خدمت اتسِز خوارزمشاه درآمد و بعد از او در خدمت فرزندش مُعَزَّر بود. مُنشَأت به عربي و فارسي، حَدايقُ السّحر و ديوان اشعار از تاليفات اوست. وطواط از اديبان نامدار و فصيحان مشهور در نظم و نثر پارسي و داراي شعري استادانه و استوار است. وي در برگزيدن كلمات و قوت تركيب، از شاعران كم نظير و در بيان صنايع، بي‏آن كه به زيبايي شعر لطمه زند، بسيار ماهر است. شعرِ پارسي وطواط، مجموعه‏اي از صنايع شعري است كه با كمال استادي در عين تكلُّف اِعمال شده و سلاسَت بيان و سلامَت الفاظ را از دست نداده است. وفات رشيدالدين وطواط را در سال 573 ق در 93 سالگي گفته‏اند.
 
شيخ زين العابدين ابن مسلم مازندراني، عالمي رباني، فقيه و از بزرگان علماي اماميه در قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجري است. وي پس از پايان تحصيلات مقدماتي، براي تكميل معلومات ديني به حوزه‏ي علميه‏ي نجف رفت و از محضراساتيد بزرگ آن حوزه از قبيل شيخ مرتضي انصاري، شيخ محمدحسن نجفي صاحب جواهر و سيدالعلماي مازندراني بهره برد و به درجات عالي علمي و معنوي دست يافت. شيخ زين العابدين مازندراني همواره در انديشه‏ي نيازمندان و فقراي جامعه بود و در حل مشكلات و رفع گرفتاري‏هاي آن‏ها مي‏كوشيد. وي به جهت فروتني و تواضع فراوان خود، مورد احترام علماء و مردم بوده و نزد دانش پژوهانِ علوم ديني، مقامي والا داشت.
 
تيكو براهه ستاره شناس دانماركي در پراگ درگذشت. او15ساله بود كه براي تحصيل دررشته حقوق به لايپزيك فرستاده شد اما به سبب علاقه به نجوم و برخلاف ميل والدين خود در اين رشته ادامه تحصيل داد. تيكو براهه درباره ستارگان دنباله دار ودرخشان تحقيقاتي به عمل آورده و نتايج آنها را در كتابي گرد‎آوري كرده است.
 
معاهده وستفالي ميان آلمان، اتريش، سوئد و فرانسه به امضاء رسيد و به اين ترتيب جنگهاي دامنه دار پروتستانها و كاتوليكها پايان يافت. دو كشورسوئد و فرانسه به طرفداري و حمايت از پروتستانهاي آلمان جنگ با دولت آلمان را آغاز كردند. اما پس ازامضاي معاهده سوئد سلطه آلمان را بر رعاياي پروتستان مذهب خود پذيرفت و فرانسه نيز با دريافت غرامت جنگي صلح نمود.
 
طرح تقسيم لهستان به مرحله اجراء درآمد. براساس اين طرح لهستان ميان امپراطوريهاي روسيه، پروس و اتريش تقسيم گرديد. در سال 1815ميلادي كنگره پروس به تقسيم لهستان رسميت بخشيد. اما مبارزات آزادي خواهانه مردم اين كشور ازيك سو و آشفتگي اوضاع سياسي از سوي ديگر موفقيت مناسبي براي لهستان بوجود آورد و بدين ترتيب در سال 1921ميلادي جمهوري لهستان به طور رسمي اعلام موجوديت كرد.
 
كشور زامبيا به استقلال رسيد و جزو كشورهاي مشتركُ المنافع شد. زامبيا تا قبل از استقلال رودزياي شمالي خواند مي شد. زامبيا كشوري افريقايي است و درجنوب مركزي اين قارّه قراردارد. زامبيا درقرنهاي 18و19ميلادي بازار برده فروشي پرتغالي ها و عربها بود و براي آنها سورسرشاري هم دربرداشت. اما پس زا سفر ليوينگستون به زامبيا و كشف آبشار ويكتوريا اين سرزمين تحت الحمايه انگلستان شد و برده فروشاه عرب و پرتغالي ها جاي خود را به انگليسي ها دادند. سرانجام زامبيا درچنين روزي به استقلال رسيد.
 
از سال 1555م پروس (آلمان) به دو اردوگاه مذهبي تقسيم شد و كاتوليك‏ها و پروتستان‏ها هر كدام اتحاديه جداگانه‏اي براي خود تشكيل داده بودند. در اين هنگام، به دنبال درگيري كه بين دو طرف در سال 1618م روي داد جنگ‏هاي سي ساله مذهبي اروپا آغاز شد و پس از مدتي به صورت يك كشمكش بين‏المللي درآمد و سپس ماهيت سياسي به خود گرفت. در طول اين سال‏ها، جنگي به دنبال جنگ ديگر شروع مي‏شد به طوري كه قسمت اعظم اروپا را در انهدام و ويراني فرو برد. در نهايت در 24 اكتبر 1648م معاهده وِسْتْفالي در ناحيه‏اي به همين نام واقع در شمال غربي آلمان، بين كشورهاي اتريش، سوئد، پروس و فرانسه به امضا رسيد و به موجب آن، جنگ‏هاي خونينِ پروتستان‏ها و كاتوليك‏ها پايان يافت. پس از امضاي معاهده وستفالي، سوئد حاكميت دولت پروس را بر مردم پروتستانْ مذهبِ اين كشور به رسميت شناخت و فرانسه با دريافت غرامت جنگي و تصاحب برخي از مناطق غربيِ كشور پروس، صلح را پذيرفت.
 
دولت‏هاي اروپايى پس از آسودگي از جنگ جهاني اول، تدريجاً به بازسازي نظام اقتصادي كشور خود پرداختند و اين بازسازي و تلاش مجدد براي بازيابي بازارهاي گذشته، امريكا را با توليدات فراواني كه اكنون بدون بازار مانده بود روبرو ساخت. نتيجه آن، ركود بزرگ و سقوط بازار بورس امريكا موسوم به والْ استريت بود. وال استريت خياباني در نيويورك است كه به دليل قرار داشتن مؤسسات مالي و بانك‏هاي متعدد و بزرگ در آن، به عنوان مركز مهم اقتصادي امريكا به شمار مي‏رفت و اقتصاد منطقه را تحت الشعاع خود قرار مي‏داد. اين اقتصاد در جريان جنگ جهاني اول و پس از آن دستخوش ضايعات مالي فراواني گرديد و فاجعه‏اي پولي و كسادي بي‏سابقه چند ساله‏اي را به دنبال آورد. در روز 24 اكتبر 1929م اوج اين فاجعه بر سر بازار بورس اسناد و سهام امريكا در وال استريت فرود آمد و عمق اين كسادي را بيشتر كرد. سقوط بازار جهاني مزبور، بزرگ‏ترين و وخيم‏ترين نمونه سقوط در تاريخ پولي جهان و سرآغاز دوراني است كه روزگار كسادي نام گرفته است. ادامه اين وضعيت به بيكاري بيش از سيزده ميليون كارگر امريكايى، قحطي شديد كشاورزان، بي‏خانمان شدن ميليون‏ها تن ديگر و ورشكستگي كارخانه‏ها و بانك‏ها انجاميد. هم‏چنين مردم امريكا كه در روزهاي شكوفايى نسبي اقتصادي، سهام زيادي جمع كرده بودند و از اين طريق ثروت زيادي بر روي كاغذ براي خود فراهم آورده بودند، از ترس از دست دادن دارايى خود شروع به فروش سهام خود كردند. اين امر سبب كاهش مجدد قيمت سهام شد، به طوري كه ظرف نوزده روز، قيمت سهام از 400 دلار به 30 دلار رسيد و در ظرف يك ماه، قيمت رسمي سهام امريكا، 40 ميليارد دلار تنزل پيدا كرد. با كم شدن قيمت سهام، قدرت خريد مردم پايين آمد و در نتيجه، تقاضا براي خريد كالا كم شد. فروش نرفتن محصولات كارخانه‏ها، سبب بيكاري كارگران و ورشكستگي كارخانه‏ها و مراكز توليد گرديد و تعداد بيكاران تا ده درصد جمعيت كشور بالا رفت. دولت امريكا براي مقابله با بحران، ماليات‏ها را افزايش داد، در نتيجه، ماليات دهندگان توان خريد خود را هرچه بيشتر از دست دادند و دور باطل تورم و بيكاري از سر گرفته شد. در اين ميان، از آنجا كه از سوي سرمايه‏داران امريكايى، سرمايه‏گذاري‏هاي كلاني در اروپا صورت گرفته بود، دامنه بحران اقتصادي امريكا به سرعت به قاره اروپا نيز كشيده شد و بيكاري و ورشكستگي در اين قاره نيز رواج پيدا كرد. هيچ يك از ركودهاي اقتصادي تاريخ امريكا به اندازه اين بحران، موجب نارضايتي مردم از بي‏كفايتي مسؤولان و برنامه‏ريزان اقتصادي امريكا نشده بود. اين بحران در آن زمان بزرگ‏ترين لطمه را بر وجهه نظام سرمايه‏داري نزد مردم و دولت‏هايي كه مستقيماً از اين بحران متضرر شده بودند وارد آورد. بحران اقتصادي وال استريت سرانجام با روي كار آمدن فرانكلين روزولت به رياست جمهوري امريكا در سال 1932م، پايان يافت.
 
پس از جنگ جهاني دوم سازمان ملل متحد به عنوان بزرگ‏ترين سازمان بين‏المللي دنيا، جانشين جامعه ملل شد كه در فاصله بين دو جنگ جهاني، فعاليت مي‏كرد. نمايندگان دولت‏هاي متفقين در جنگ جهاني دوم شامل امريكا، شوروي، انگلستان و فرانسه، در مذاكراتي كه در زمان جنگ انجام داده بودند، مقدمات تشكيل سازمان ملل متحد را فراهم آوردند. بعدها در جلساتي كه در واشينگتن، يالتا و مسكو تشكيل شد، زمينه تشكيل اين سازمان فراهم گرديد. سرانجام در كنفرانس سانفرانسيسكو در امريكا، نمايندگان پنجاه كشور جهان، تأسيس سازمان ملل متحد و اساسنامه آن را تصويب كردند. منشور سازمان ملل كه در 26 ژوئن 1945م تنظيم شد اعلام داشت كه سازمان مزبورْ كانوني از كشورهايى خواهد بود كه هدفشان حفظ صلح و ثبات و همكاري بين‏المللي است. و سرانجام در 24 اكتبر 1945 با تأييد منشور آن، توسط 29 كشور جهان، تحقق پيدا نمود. مقرّ سازمان ملل متحد در نيويورك و داراي شش ركن اصلي است كه عبارتند از: مجمع عمومي، شوراي امنيت، شوراي اقتصادي و اجتماعي، شوراي قيموميت، ديوان بين‏المللي دادگستري و دبيرخانه. در حالي كه مجمع عمومي اين سازمان در برگيرنده تمام كشورهاي عضو است اختيارات چنداني ندارد، در همان حالْ شوراي امنيت با پنج عضو ثابت و ده عضو موقت، قدرت فراواني دارد و وجود حق وتو آن را ابزاري جهت اعمال زور و فشار اعضاي آن قرار داده است. 24 اكتبر برابر با دوم آبان هر سال، سال‏روز تأسيس سازمان ملل‏متحد، در سراسر جهان با نام روز ملل متحد ناميده شده است.
 
به دنبال تأسيس پيمان آتلانتيك شمالي، ناتو در سال 1949م، ارتش آتلانتيك شمالي در 24 اكتبر 1950م به پيشنهاد فرانسه ايجاد گرديد. فرانسه پيشنهاد كرده بود دولت‏هايى كه در اتحاديه بزرگ آتلانتيك شمالي عضويت دارند، براي دفاع مشترك از يك حمله احتمالي دولت‏هاي بيگانه به خاك يك يا چند كشور عضو اتحاديه، ارتشي تشكيل دهند. با اين حال، پس از تشكيل اين نيروي نظامي، امريكا از همان ابتدا كوشيد از اين پيمان در جهت اهداف سلطه طلبانه خود استفاده كند. اين مسئله زمينه ساز ايجاد برخي اختلافات با ديگر كشورهاي اروپايى گرديد. از همين رو، ژنرال دوگل رئيس جمهور وقت فرانسه كه نسبت به مقاصد امريكا بدبين بود نيروهاي فرانسوي را از پيمان ناتو خارج كرد و مقرّ ناتو از آن پس به بروكسل در بلژيك انتقال يافت. طي وقايع و جرياناتي كه به تدريج رخ داد اين نكته به اثبات رسيد كه هر جا صداي مخالفتي عليه امريكا و انگليس يا كشورهاي متحد آن‏ها مثل رژيم صهيونيستي بلند مي‏شود، ارتش آتلانتيك شمالي، گرداننده اصلي سركوب است و سلاح‏هاي ارسالي ناتو، نقش موثري را در سركوب تمامي انقلاب‏هاي سراسر عالم بازي مي‏كند. هم‏چنين كودتاها و سرنگوني رژيم‏هاي مختلف دنيا به نحوي با ناتو و مستشاران نظامي و سياسي آن ارتباط دارد.
 
امريكا و شوروي كه به عنوان نماد بلوك‏هاي شرق و غرب پس از جنگ جهاني دوم، درگير جنگ سرد بودند، از رويارويى نظامي با هم اجتناب مي‏كردند. با اين حالْ مهم‏ترين و خطرناك‏ترين بحران در روابط اين دو ابرقدرت كه جهان را در آستانه جنگي ديگر قرارداد، بر سر استقرار پايگاه‏هاي موشكي شوروي در كوبا ايجاد شد. وقوع اين حادثه در 24 اكتبر 1962م عكس‏العمل تند مقامات امريكايى را برانگيخت و به محاصره دريايى كوبا توسط نيروي دريايى امريكا انجاميد. هم‏زمان با اين محاصره، چندين كشتي حامل موشك‏هاي روسي عازم كوبا بودند. اما خروشچف، رهبر شوروي سابق، بي‏اعتنا به محاصره، فرمان ادامه حركت را صادر كرد. خروشچف سپس اعلام كرد در صورتي موشك‏هاي روسي از كوبا برچيده خواهند شد كه امريكا هم پايگاه‏هاي موشكي خود در نزديكي مرز تركيه با شوروي را جمع‏آوري كند. با ردّ اين خواسته شوروي، هر آن احتمال برخورد بين شوروي و امريكا وجود داشت كه در نهايتْ خروشچف تن به مصالحه داد و جهان از خطر يك جنگ جهاني ديگر رهايي يافت. مصالحه امريكا و شوروي مبتني بر اين توافق بود كه شوروي، پايگاه‏هاي موشكي خود را از كوبا برچيند و امريكا هم متقابلاً اطمينان دهد كه كوبا را به طور مستقيم يا غيرمستقيم، مورد حمله قرار نخواهد داد.
 
جمهوري زامبيا با 752/614 كيلومتر مربع وسعت در جنوب افريقا و در همسايگي كشورهاي زئير، زيمبابوه و ناميبيا واقع شده است. جميعت زامبيا بيش از 9 ميليون نفر است كه اكثراً سياه‏پوست مي‏باشند. بيشتر مردم زامبيا پيرو آيين مسيحيت و عمدتاً پروتستان هستند. پايتخت زامبيا، شهر لوزاكا است و واحد پول آن، كواچا نام دارد. منطقه جنوبي افريقا، محل سكونت انسان‏هاي اوليه بوده و نشانه هايى از عصر حجر نشان دهنده اين مسئله است. در طي قرون بعدي به تدريج اقوام مختلف از مناطق ديگر وارد زامبيا شدند. در قرن هجدهم ميلادي بازرگانان پرتغالي به اين منطقه آمده و در نيمه قرن نوزدهم پاي انگلستان هم به اين كشور باز شد و تحت پوشش شركت افريقاي جنوبي انگلستان به تحكيم سلطه خود پرداختند كه تا نيمه دوم قرن بيستم ادامه يافت. اوج‏گيري نهضت‏هاي استقلال‏طلب، باعث شد انگلستان در 24 اكتبر 1964 استقلال زامبيا را به رسميت بشناسد. حكومت زامبيا، جمهوري چند حزبي با يك مجلس قانون‏گزاري است.
 
در ششم اكتبر 1973م، محمد انور سادات رئيس جمهور وقت مصر، براي جبران شكست جنگ اعراب و اسرائيل در سال 1967م، حمله غافل‏گيرانه‏اي را به مواضع اسرائيل در طول كانال سوئز انجام داد. به فاصله كمي پس از آغاز حمله نيروهاي مصري، سربازان سوريه نيز در ارتفاعات جولان كه در جنگ‏هاي سال 1967م به تصرف رژيم صهيونيستي درآمده بود، دست به حمله زدند و سربازان اسرائيلي را از تمام مناطق متصرفي خود در جنگ 1967 بيرون راندند. با اعلام وضع فوق‏العاده و بسيج نيروها در اسرائيل و ارسال كمك‏هاي فوري امريكا به اين رژيم، اسرائيلي‏ها موفق شدند پيش‏روي نيروهاي مصر و سوريه را در روز سوم جنگ متوقف كنند و در پايان نخستين هفته جنگ، دست به حمله متقابل بزنند. در نهايت پس از گذشت سه هفته از آغاز جنگ، در حالي كه در مراحل اوليه نبرد، موفقيت با مصري‏ها بود، ولي با سرازير شدن سيل كمك‏هاي امريكا، اين جنگ نيز در 24 اكتبر 1973م، با شكست و عقب نشيني اعراب خاتمه يافت. پس از اين شكست، سادات چاره‏اي جز تغيير كلي سياست‏هاي خارجي خود و نزديكي به غرب نديد و به دنبال بهبود رابطه با امريكا، در يك سفر خفت‏بار به سرزمين‏هاي اشغالي در نوزدهم نوامبر 1977م، باب مذاكرات مستقيم را با اسرائيل گشود. سرانجام علي رغم مخالفت شديد ساير كشورهاي عرب، انورسادات در مارس 1979م، به عقد قرارداد صلح كمپ‏ديويد و به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي تن در داد.