برای مجاهدان فی سبیل الله در روایات چه اوصاف و فضیلتی بیان شده است؟
برای مجاهدان فی سبیل الله در روایات چه اوصاف و فضیلتی بیان شده است؟ مجاهدان چه پاداشی و عزتی نزد خداوند دارند؟
مقدمه:
مجاهد فی سبیل الله عنوان مومنینی است که دراجرای فرمان الهی که با ایمان کامل و رعایت دقیق تقوای خداوند، در راه رضا و رضوان او و وصول به فلاح و رستگاری و سعادت حقیقی دنیا و آخرت مجاهده وکوشش وتلاش می نمایند،مراد از سبیل الله، راه منتهى به پاداش و رضای حق تعالی است ، که در اینجا منظور مجاهدان در راه خدا در جبهه های حق علیه باطل است.
مُجاهد در عربی به معنای (تلاشگر و مبارز) است. در قرآن اشاره به جنگجو علیه دشمنان اسلام و مقابله (جهاد) با کافر است.
به هرکس که از اسلام دفاع کند مجاهد گفته میشود. مجاهد اگر در راه جهاد بمیرد شهید نام برده میشود به معنایی کسی که به دیدار خداوند رفته است.
در این مطلب به بعضی از صفات و اوصاف مجاهدان راه خدا و به بعضی از فضلیت های جهاد در راه خداوند توسط مجاهدان اشاره خواهیم کرد.
برای مجاهدان فی سبیل الله در روایات چه اوصاف و فضیلتی بیان شده است؟
1- اعمال مجاهدان همانند دریا به قطره است
رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم :ما اعمال العباد کلهم عند المجاهدین فى سبیل الله الا کمثل خطاف اخذ بمنقاره من مإ البحر)). [1]اعمال همه بندگان در مقایسه با اعمال مجاهدان در راه خدا همچون پرستویى است که با منقار خود قطره اى از آب دریا مى گیرد.
2- مجاهدان شهید آرزوی دوباره شهادت دارند.
رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم :ما من نفس تموت لها عندالله خیر یسرها انها ترجع الى الدنیا و لا ان لها الدنیا و ما فیها الا الشهید فانه یتمنى ان یرجع فیقتل فى الدنیا, لما یرى من فضل الشهاده) [2]هر کس بمیرد و نزد خدا خیرى داشته باشد نمى خواهد به دنیا بازگردد و دنیا و آنچه را در آن است بر نمى تابد مگر شهید که آرزو دارد به سبب آنچه از فضیلت شهادت دیده, دوباره به دنیا بازگردد تا در راه خدا کشته شود.
3- مجاهدان مجروح حکم شهید دارند.
رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم من جرح فى سبیل الله جإ یوم القیامه ریحه کریح المسک و لونه لون الزعفران علیه طابع الشهدإ. [3]کسى که در راه خدا مجروح مى شود, روز قیامت مشکین بوى و زعفرانى رنگ وارد مى شود در حالى که به نشان شهیدان آراسته است.
4- مجاهد ان خودشان را وقف خدا می کنند
رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم :خیر الناس رجل حبس نفسه فى سبیل الله, یجاهد اعدائه یلتمس الموت او القتل فى مصافه. [4]بهترین مردم کسى است که خود را وقف راه خدا کند, با دشمنان خدا نبرد کند و در این نبرد خواهان مرگ یا کشته شدن باشد.
5- مجاهداین گرامی ترین کشته شدگانند.
امام على علیه السلام: ان الموت طالب حثیث لا یفوته المقیم و لا یعجزه الهارب ان اکرم الموت القتل. [5].همانا مرگ طالبى شتابنده است و آن کس که بر جاى است از دستش نرود و آن که گریزنده است از آن نرهد, همانا گرامى ترین مرگها, کشته شدن (در راه خدا) است.
6- مجاهدان ضربت هزاران شمشیر را تحمل می کنند
امام على علیه السلام :((ان اکرم الموت القتل و الذى نفس ابن ابى طالب بیده لالف ضربه بالسیف اهون على من میته على الفراش) [6]همانا گرامى ترین مرگها کشته شدن ـ در راه خداـ است سوگند به آن کسى که جان پسر ابوطالب در دست اوست هزار مرتبه ضربت شمشیر خوردن بر من آسانتر است تا در بستر مردن.
7- مجاهدان فرمانبران خدایند
امام على علیه السلام (ان الله کتب القتل على قوم والموت على آخرین و کل آتیه منیته کما کتب الله له فطوبى للمجاهدین فى سبیله و المقتولین فى طاعته [7]البته خداوند براى گروهى کشته شدن و براى گروهى دیگر مرگ را مقرر فرموده و بالاخره هر یک را مرگ آن گونه فرا رسد که خداوند برایش مقرر فرموده, پس خوشا به حال مجاهدان در راه خدا و کشته شوندگان در راه فرمانبرى از او.
8- مجاهدان و ارزش یک قطره خونشان
امام سجاد علیه السلام :ما من قطره احب الى الله عز و جل من قطرتین: قطره دم فى سبیل الله, و قطره دمعه فى سواد اللیل لا یرید بها عبد الا الله عز و جل. [8]دو قطره نزد خداوند محبوبترین قطرات است: قطره خونى که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکى که در سیاهى شب بر گونه غلتد وبنده به آن جز خداى عز و جل را قصد نکند.
9- اجر مجاهدان ناتوان از جهاد
در ، آیه ۹۵ - سوره نساء بازماندگان از جهادی که دارای اجر هستند، از دیگر بازماندگان جدا شدهاند. ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، بازماندگان از جهادِ دارای اجر را کسانی میداند که با داشتن ایمان به اصول اسلام، بر اثر نداشتن همت کافی در جهاد مشارکت نکردهاند.آیه با لحن ملایم با این افراد سخن گفته و بیان میکند این افراد نیز دارای اجر هستند.[9] هر عمل صالحی بهرهای از ثواب و پاداش دارد که هرگز فراموش نمیشود؛
چه آنکه آیه در مورد مؤمنانی صحبت میکند که جهاد را امر مقدسی دانسته و آرزوی مشارکت در جهاد را داشتند؛.
اما به جهت ناتوانی از مشارکت در آن بازماندهاند؛ این افراد به میزانی که آرزوی شرکت در جهاد را داشتهاند، در ثواب جهادگران شریک هستند.[10]
در حدیثی از رسول خدا(ص) خطاب به جهادگران نقل شده است در مدینه گروهی را پشت سر گذاشتید که از هیچ مسیر و وادی گذر نکردید مگر این که آنها هم با شما بودهاند.
اینان کسانی هستند که نیتهای درستی داشتند، با مال خود خیرخواهی کردند و دل در گرو جهاد داشتهاند و آنچه باعث شده در جهاد شرکت نکنند ضرر یا مانع دیگری بوده است.»[11]
10- باب المجاهدین یکی از درهای بهشت است
امام علی(ع) در خطبه 27 نهج البلاغه درباره اهمیّت جهاد می فرمایند:(امّا بعد (از حمد و ثناى الهى) جهاد درى از درهاى بهشت است)؛ «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ».بدیهى است براى وصول به رحمت و رضوان خداوند و بهشت برین، اسباب مختلفى وجود دارد که در احادیث به عنوانِ «درهاى بهشت» معرفى شده که یکى از مهم ترین آنها جهاد است.
به همین دلیل، در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم که پیغمبر فرمود: «لِلجَنَّةِ بابٌ یُقالُ لَهُ: بابُ الْمُجاهِدینَ یَمْضُونَ اِلَیهِ فَاِذا هُوَ مَفتُوحٌ وَ هُمْ مُتَقَلِّدوُنَ بِسُیوفِهِمْ وَ الْجَمْعُ فِى الْمَوقِفِ وَ الْمَلائِکَةُ تُرَحِّبُ بِهِمْ»؛
بهشت درى دارد به نام «باب المجاهدین» که آنان به سوى آن حرکت مى کنند و در را در برابر خود باز مى بینند در حالى که شمشیرها را به کمر بسته اند.
این در حالى است که سایر مردم در موقفِ حساب ایستاده اند و در انتظار حساب اند، (امّا مجاهدان بدون حساب به سوى بهشت مى روند و در آستانه بهشت) فرشتگان به آنان تبریک مى گویند). [12]
11- مجاهدان جهاد اصغر و جهاد اکبر
مى دانیم که جهاد در اسلام دو شعبه دارد: جهاد با دشمن بیرون و جهادِ با نفس اماره.نخستین جهاد را «جهاد اصغر» و دومى را «جهاد اکبر» مى گویند،امّا هر دو درى از درهاى بهشت محسوب مى شود. بدون جهاد اکبر کسى، به لقاء الله نمى رسد و بدون جهاد اصغر سربلندى در دنیا و آخرت حاصل نمى گردد.
12- مجاهدان هردو جبهه را اولیاء خاص گویند
در دومین جمله مى فرماید: (خداوند، آن در را به روى دوستان خاصّ خود گشوده است); «فَتَحَهُ اللهُ لِخاصَّةِ أَوْلِیائِهِ».درست است که جهاد با دشمنِ برون و درون وظیفه همه مسلمانان است، ولى تنها اولیاى خاصّ الهى مى توانند این دو طریق را با نیّت خالص و تا آخرین مرحله بپیمایند.
و دیگران گاه با نیاتى آلوده و انتظار غنیمت و یا کسب نام و شهرت و یا امثال آن در این میدان گام مى نهند و تا آخرین مرحله پیش نمى روند.
تنها خاصّان اولیاء الله هستند که جهاد را با خلوص نیّت تا آخرین مرحله پیش مى برند. آنها هستند که در برابر تمام مشکلات جهاد اکبر و اصغر، شکیبایى به خرج مى دهند.
و در برابر تمام شدائد این راه مى ایستند و شیاطینِ جن و انس را با پایمردى خود به زانو در مى آورند.
بنابراین جاى این اشکال که «چرا امام فرموده است: خداوند باب جهاد را به روى خاصّان اولیائش گشوده، در حالى که مى دانیم وظیفه همه مسلمانان است؟ باقى نمى ماند».
از این جمله این نکته نیز استفاده مى شود که اگر کسى از عهده جهاد اکبر و اصغر هر دو، به خوبى برآید از خاصّانِ اولیاءالله خواهد بود.
13- مجاهدان لباس تقوا می پوسند
در سومین و چهارمین و پنجمین توصیف درباره جهاد، مى فرماید: (و آن لباس تقوا زره محکم خداوند و سپر مطمئن او است); «وَ هُوَ لِباسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللهِ الْحَصِینَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِیقَةُ».مى دانیم لباس هم مایه زینت و زیبایى انسان است و هم حافظ بدن او از گرما و سرما و آفات دیگرى که در صورت عریان بودن بر بدن او وارد مى شود.
جهاد نیز مایه آبرو و عزّت و سربلندى اقوام و ملّت ها و پیشگیرى از انواع آفات است همان گونه که در ادامه این خطبه با تعبیردیگرى بیان شده است.
اندام برهنه، زشت و بدن نما و کاملا آسیب پذیر است. قوم و ملّتى که جهاد را ترک کنند، ذلیل و سر به زیر و آسیب پذیر خواهند بود.
امّا چرا «لباس» در اینجا به «تقوا» اضافه شده؟ ممکن است از این نظر باشد که حفظ اصول تقوا بدون امنیت ممکن نیست، همان گونه که امنیت بدون جهاد حاصل نمى شود.
این احتمال نیز در تفسیر جمله بالا وجود دارد که اشاره به آیه 26 سوره اعراف دارد که بعد از ذکر لباس ظاهر به عنوان یک نعمت الهى مى فرماید: «وَ لِباسُ التَّقْوى ذالِکَ خَیْرٌ»؛ (لباس تقوا از لباس ظاهر هم بهتر و کار سازتر است).
بنابراین منظور این است که لباس تقوا که در قرآن به آن اشاره شده، مصداق کاملش همان جهاد است که از تمام جوانب جامعه را در امن و امان قرار مى دهد،([13] و مایه حسن و زیبایى است.
14- مجاهدان زره و سپر امنیت هستند.
حضرت در جمله بعد جهاد را به «زره محکم» و در جمله سوم به «سپر مطمئن» تشبیه کرده است که هر دو از وسائل دفاعى در جنگ است،همان گونه که در نبردهاى قدیم کسانى که زره در تن و سپر در دست نداشتند از ضربات دشمن در امان نبودند، قوم و ملّتى که جهاد را ترک کند در برابر ضربات دشمن بسیار ناتوان و آسیب پذیر خواهد بود.
این تعبیر ممکن است اشاره به این حقیقت باشد که مقصود از جهاد، هجوم بردن بر دیگران و توسعه طلبى و غصب اموال و تحمیل عقیده نیست، زیرا معتقدیم که منطق اسلام و قرآن آن قدر نیرومند است که بدون نیاز به شمشیر پیش مى رود.
بنابراین جهاد براى حفظ جامعه اسلامى و از بین بردن موانع راه تبلیغ و موانع آزادى بیان تشریع شده است.
در جنگ هاى امروز گرچه سپرها و زره هاى سابق کنار گذاشته شده، ولى وسائل دیگرى که بسیار کامل تر از آن مانند زره پوش ها و نفربرها و سنگرهاى بسیار محکم است .
جانشین آن گردیده است، و نیز در برابر حملات شیمیایى لباس هاى مخصوصى تهیه شده است که انسان ها را در برابر چنین تهاجمى حفظ کند.
این نکته نیز قابل توجه است که آنچه در تفسیر این جمله ها درباره جهاد اصغر (دشمن خارجى) گفته شد، در مورد جهاد اکبر (جهاد با نفس) نیز صادق است;
زیرا اگر جهاد با نفس نباشد، قلب و جان انسان در برابر تهاجم شیطان سخت آسیب پذیر خواهد بود. [14]
15- مجاهدان و اسباب جهاد
امام علی(علیه السلام) در بخشی از نامه 47 نهج البلاغه مى فرماید: (خدا را خدا را که در جهاد با مال و جان و زبان خویش در راه خداوند کوتاهى نکنید.[و از هر سه وسیله در این راه بهره گیرید] ؛ «اللهَ اللهَ فِی الْجِهَادِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ أَلْسِنَتِکُمْ فِی سَبِیلِ اللهِ».
منظور از جهاد با انفس، همان حضور در میدان هاى جنگ براى حفظ اسلام و کشورهاى اسلامى در مقابل دشمنان است.
و جهاد به اموال کمک هاى مالى است که براى بسیج لشکر اسلام در زمان هاى گذشته مى شد و امروز هم تمام کمک هایى که در مسائل مختلف فرهنگى و اجتماعى و اقتصادى براى حفظ اسلام و مسلمانان مى شود مشمول آن است.
جهاد به زبان نیز همان دفاع هاى منطقى و تبلیغات مستمر براى پیشرفت اسلام است و امروز استفاده از تمام رسانه هاى ارتباط جمعى را در بر مى گیرد.
جهاد، قانونى عمومى در عالم آفرینش است؛ زیرا تمام موجودات زنده اعم از گیاهان، انواع حیوانات و جانداران به وسیله جهاد، موانع را از سر راه خود برمى دارند. تا بتوانند به حیات مطلوب ادامه دهند.
در خلقت این جهان هر موجودى معمولاً آفتى دارد که اگر با آن آفت مبارزه نکند نابود مى شود و یا از پیشرفت باز مى ماند.
ریشه هاى درختان براى به دست آوردن آب و غذا در اعماق زمین دائماً در حرکتند و هرگاه به مانعى مانند سنگى برسند یا آن را در هم مى شکنند.
و یا آن را دور زده به پیشروى خود ادامه مى دهند و گاه مى بینیم ریشه هاى لطیف گیاهان مانند مته هاى فولادى موانع را سوراخ مى کنند.
راه دور نرویم بدن ما در تمام طول شبانه روز در حال جهاد است؛ زیرا میکروب ها از چهار طریق: آب، هوا، غذا و پوست بدن (آنجایى که خراشى بردارد) هجوم مى آورند.
اگر نیروى دفاعى تن و گلبول هاى سفید خون با آنها به پیکار برنخیزند ممکن است در یک روز انواع بیمارى ها دامن ما را بگیرد اما این جهاد خاموش و پر دامنه است که سلامتى ما را حفظ مى کند.
16- فرار کنندگان از میدان جهاد
جوامعى که جهاد را ترک کنند نیز در مدت کوتاهى یا نابود مى شوند و یا به ضعف و ذلت کشیده خواهند شد.در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) مى خوانیم: «مَنْ تَرَکَ الْجِهَادَ أَلْبَسَهُ اللهُ ذُلًّا وَ فَقْراً فِی مَعِیشَتِهِ وَ مَحْقاً فِی دِینِهِ»؛
(آنها که جهاد را ترک گویند خداوند، لباس ذلت بر اندامشان مى پوشاند و فقر و احتیاج بر زندگى آنها حاکم مى شود و دینشان را به تدریج از بین مى برد) سپس مى افزاید:
17- پیکان نیزه مجاهدان عزت آفرین است
«إِنَّ اللهَ أَعَزَّ أُمَّتِی بِسَنَابِکِ خَیْلِهَا وَ مَرَاکِزِ رِمَاحِهَا»[15]؛ (خداوند امت مرا به وسیله سُمّ سُتورانش [که به سوى میدان جهاد پیش مى روند] .و به وسیله پیکان نیزه هایش [در برابر دشمن] عزت مى بخشد). در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم:
«وَاللهِ مَا صَلَحَتْ دُنْیَا وَ لا دِینٌ إِلاَّ بِهِ (بالجهاد)» [16]؛ (به خدا سوگند هیچ دنیا و دینى جز با جهاد اصلاح نشد). [17]
18- نیت مجاهدان جهاد نرفته
رجل یَوَدّ حضور أخیه لیشهد نصر الله على أعدائه فى الجمل: أهَوى أخیک معنا! فقال: نعم. قال فقد شهدنا، و لقد شهدنا فى عسکرنا هذا أقوام فى أصلاب الرجال، و أرحام النساء، سیرعف بهم الزمان و یقوى بهم الایمان.مردى دوست داشت برادرش نیز مى بود تا پیروزى خدا بر دشمنانش را در جمل ببیند. امیرالمؤمنین على علیه السلام به آن شخص فرمود:
آیا میل و اراده برادرت با ما بود؟ عرض کرد: بلى! فرمود: آرى! برادرت با ما حضور داشت در این لکشر و کارزار ما، گروه هایى حضور داشتند.
و شرکت کردند که هنوز در نهانگاه صلب مردان و یا رحم زنان قرار دارند و حتى دیده بر این دنیا نگشوده اند و روزى فرا مى رسد که زمانه آنان را ناگهان و بى اختیار بیرون مى آورد، ایمان به وسیله آنان تقویت مى گردد. [18]
19- مجاهدان نهى از آزار به زنان هستند
لا تهیجوا النساء بِأذى و إن شتَمنَ أعراضکم و سبَبنَ أمرائکم، فإنهن ضعیفات القُوى و الأنفس و العقول، إن کنّا لنُؤمر بالکفّ عنهنّ و أنهن لمشرکات.وصیت امیرمؤمنان علیه السلام به سپاه خود پیش از برخورد با دشمن در صفین: با آزار به زنان، خشم آن ها را برنیانگیزید و آن ها را به هیجان نیاورید،
اگر چه به آبرو و عرض شما ناسزا گویند و به امیرانتان دشنام دهند؛ که آن ها از جهت نیرو و جان و عقل ضعیف اند.
و به این امر توجه کنید که ما چنان بودیم که به خود دارى از آزار زنان، در آن وقت که مشرک بودند فرمان داده شده بودیم (پس این خوددارى در عصر اسلام، لازم تر است). [19]
20- مجاهدان فریب و نیرنگ نمی خورند
لَعَمر الله - سُعرُ نار الحرب أنتم تُکادون و لا تکیدون، و تنتقص أطرافکم فلا تمتعضون، لا ینام عنکم و أنتم فى غفلة ساهون.... و الله أن امراء یمکن عدوه من نفسه یعرق لحمه، و یهشم عظمه، و یفرى جلده، لعظیم عجزه ضعیف ما ضمت علیه جوانح صدره؛ أنت فکن ذالک ان شئت، فأما أنا فوالله دون أن اعطى ذلک ضرب بالمشرفیة تطیر منه فراش الهام، و تطیح السواعد و الاقدام، و یفعل الله بعد ذلک ما یشاء.براى تشویق مردم به جنگ با اهل شام فرمود: سوگند به خدا، که شما بد شعله اى براى آتش هستید! زیرا به شما نیرنگ مى زنند و شما نیرنگ نمى زنید.
شهرهاى شما را مى گیرند و شما خشمگین نمى شوید، دشمن از شما غافل نیست و شما در غفلت و بى خبرى به سر مى برید... به خدا سوگند، مردى که دشمنش را بر خود چنان مسلط کند که گوشتش را تا استخوان بخورد و استخوانش را در هم شکند و پوستش را بکند،.
مردى بس ناتوان و زبون است و در سینه اش دلى ضعیف دارد. تو اگر خواهى چنین باشى باش! اما من به خدا سوگند، چنین نخواهم بود،.
بلکه با شمشیرهای مشرفى چنان بر او خواهم نواخت که ریزه استخوان هاى سر او بپرد و دست ها و پاها به هر سو پراکنده شود، از آن پس خدا هر چه خواهد بکند. [20]
21- مجاهدان مواظب گریه زتان باشند
لمّا سمع علیه السلام بکاء النساء على قتلى صفین: أتغلبکم نساؤکم على ما أسمع ألا تنهونَهنّ عن هذا الرَنین؟!هنگامى که امام علیه السلام صداى شیون زنان بر کشتگان صفین را شنید فرمود: آیا زنان شما با این فریاد گریه که من مى شنوم بر شما غالب شده اند (و از جهاد باز می دارند)؟ آیا آنان را از این ناله و فغان باز نمى دارید؟ [21]
22- از مجاهدان دلجویی شود.
فَافسَح فى آمالهم و واصِل فى حُسن الثناء علیهم و تعدید ما أبلى ذَوو البلاء منهم؛ فان کثرة الذکر لحسن أفعالهم تهزّ الشجاع و تحرّض الناکل، ان شاء الله.خطاب به مالک اشتر درباره سپاهیان: آرزوهاى آنان را برآور و پیوسته از آنان ستایش و تقدیر کن و زحمت سختى دیدگان را به زبان آر، که یاد کردن فراوان از کارهاى خوب آنان دلیران را برانگیزد و ترسوى سست اراده را تشویق کند، ان شاء الله. [22]
23- مجاهدان وسیله پایداریند
فالجنود باذن الله حصونُ الرعیة، و زَینُ الولاة، و عزّ الدین، و سُبُل الامن، و لیس تقوم الرعیة الّا بهم.خطاب به مالک اشتر: سپاهیان، به اذن خدا، دژهاى مردم اند و زیور والیان و مایه توانمندى و ارجمندى دین و وسیله امنیت می باشند. مردم جز با بودن سپاهیان پایدار نمى مانند. [23]
24- مجاهدان را حمایت مالی کنید
... لا قوام للجنود الّا بما یخرج الله لهم من الخراج الذى یقوون به على جهاد عدوهم، و یعتمدون علیه فیما یصلحهم.سپاهیان جز با خراجى که خداوند براى آن ها مقرر فرموده است، قوام نمى گیرند، آنان به وسیله خراج در جهاد با دشمنانشان توانا مى شوند و کار خود را بدان سامان مى دهند. [24]
25- پاداش مجاهدان جا مانده از جهاد
من مات منکم على فراشه و هو على معرفة حقّ ربّه و حق رسوله و اهل بیته، مات شهیداً و وَقَعَ أجرُه على الله، و استوجب ثواب ما نوى من صالح عمله، و قامت النیةُ مقامَ إصلاته لِسَیفه.هر که در بستر خود بمیرد، در حالى که به حق پروردگار خود و حق رسول او و اهل بیت رسولش معرفت داشته باشد، .شهید مرده است .
و اجرش با خداست و سزاوار پاداش کردار نیکویى است که (انجام آن را) در نیت داشته است و این نیت جاى شمشیر کشیدن او را مى گیرد. [25]
26- جایگاه مجاهدان شهید راه حق
... و أما قولک أن الحرب قد أکلت العرب الا حشاشات أنفس بقیت، ألا و من أکله الحق فإلى الجنة، و من أکله الباطل فالى النار.در قسمتى از نامه جوابیه خود به معاویه مى فرماید: ... اما این که گفته اى جنگ عرب را در کام خود فرو برده و جز نیمه جانى از او باقى نگذاشته است.
بدان که هر کسى در راه حق فرو خورده شود، رهسپار بهشت گردد و هر که در راه باطل از بین رود راهى دوزخ گردد. [26]
27- هم اجر مجاهدان شهید
ما المجاهد الشهید فى سبیل الله بأعظم أجرا ممن قدر فعفّ؛ لکاد العفیف أن یکون ملکا من الملائکة.کسى که در راه خدا جهاد کند و شهید شود، اجرش بزرگ تر از کسى نیست که بتواند گناه کند و عفت ورزد، انسان پاکدامن نزدیک است که فرشته اى از فرشتگان خدا شود. [27]
28- جامه خوارى فرا کننده از جهاد
من ترکه (الجهاد) رغبة عنه ألبسه الله ثوب الذُلّ و شمّلَه البلاء، ودیث بالصغار و القماءة، و ضرب على قلبه بالاسهاب، و أدیل الحق منه بتضییع الجهاد. [28]کسى که به جهاد بى میلى کرده و آن را فرو گذارد، خداوند جامه خوارى و رداى بلا و گرفتارى بر او بپوشاند. و به خوارى و فرومایگى درافتد و بر دلش پرده هاى گمراهى زده شود و به سبب فرو گذاشتن جهاد، حق از او روى گردان شود و به باطل درافتد.
29- چهار رکن جهاد برای مجاهدان
الجهاد منها من دعائم الایمان على أربع شُعب: على الامر بالمعروف و النهى عن المنکر و الصدق فى المواطن، و شنآن الفاسقین. فمن أمر بالمعروف شدّ ظهور المومنین، و من نهى عن المنکر أرغم أنوف الکافرین، و من صدق فى المواطن قضى ما علیه، و من شنَىء الفاسقین و غضب لله، غضب الله له و أرضاه یوم القیامة. [29]جهاد از پایه هاى ایمان، داراى چهار قسمت است: امر به معروف و نهى از منکر، صدق و راستى در هنگامه نبرد، کینه و دشمنى با فاسقان، آن که امر به معروف کند، پشت مؤمنان را محکم کرده و آن که نهى از منکر کند،.
بینى کافران را به خاک مالیده و کسى که در میدان هاى نبرد صادقانه بایستند، وظیفه اش را انجام داده و آن که فاسقان را دشمن بدارد و به خاطر خدا خشم گیرد، خداوند به خاطر او خشم کند و او را در روز قیامت خشنود خواهد ساخت.
30- ناتوانی ملائک در ثبت اعمال مجاهدان
رسول اکرم (ص): جمیع اعمال بنىآدم تحضرها الملائکه الکرام الکاتبون الا خیار المجاهدین فى سبیل الله فان الملائکه الذین خلقهم الله یعجزون عن علم احصإ حسنات إدناهم. [30]همه کارهاى آدمیان را ملائکه بزرگوارى که مإمور نوشتن اعمالند, مى نویسند مگر اعمال مجاهدان برگزیده راه خدا را, زیرا ملائکه اى که خداوند آفریده, از چگونگى شمارش حسنات پایین ترین طبقه مجاهدان, ناتوانند.
31- مجاهدان دریا ده برابر پادش دارند
غزوه فى البحر مثل عشر غزوات فى البر و الذى یسدر فى البحر کالمتشحط فى دمه فى سبیل الله. [31]( پاداش یک جنگ دریایى برابر با پاداش ده جنگ در خشکى است و آن که در دریا بیمار شود, مانند کسى است که در راه خدا در خون خود بغلتد. )
32- مجاهدان ذاکر پاداش مخصوص دارند.
(طوبى لمن اکثر فى الجهاد فى سبیل الله من ذکر الله فان له بکل کلمه سبعین الف حسنه, کل حسنه منها عشره اضعاف مع الذى له عندالله من المزید, والنفقه على قدر ذلک. [32]خوشا به حال کسى که در هنگامه نبرد در راه خدا فراوان ذکر گوید, زیرا براى هر کلمه ذکرى که مى گوید, هفتاد هزار حسنه پاداش دارد.
و هر حسنه اى از اینها برابر ده حسنه دیگر است, افزون بر بهره مندى از پاداش مخصوصى که نزد خدا دارد, و براى پولى که در راه خدا بپردازد, به همین میزان از ثواب برخوردار خواهد شد.
33- مجاهدان گناهشان بخشیده می شود.
امام باقر (ع): اتى رجل رسول الله (ص), فقال: انى راغب نشیط فى الجهاد. قال جاهد فى سبیل الله فانک ان تقتل کنت حیا عندالله ترزق و ان مت فقد وقع على الله اجرک و ان رجعت خرجت من الذنوب الى الله. [33]امام باقر(ع) فرمود: شخصى نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: همانا من شوق شرکت در جهاد دارم, رسول خدا(ص) فرمود:
در راه خدا پیکار کن; اگر به شهادت رسیدى, به زندگى جاوید و ارتزاق نزد خدا مى رسى و اگر در این راه وفات یافتى, پاداشت با خداست و اگر به سلامت برگشتى, خداوند گناهانت را مىآمرزد.
34- نیت خا لصانه مجاهدان جبهه نرفته شهید است
من جرح فى سبیل الله جإ یوم القیامه ریحه کریح المسک و لونه لون الزعفران علیه طابع الشهدإ و من سإل الله الشهاده مخلصا اعطاه الله اجر الشهید و ان مات على فراشه. [34]کسى که در راه خدا مجروح شود, روز قیامت در حالى محشور مى شود که[ خونش] بوى مشک مى دهد و به رنگ زعفران است .
و علامت شهیدان را با خود دارد و کسى که خالصانه از خداوند آرزوى شهادت نماید, خداوند به او پاداش شهید مى بخشد, گرچه در بستر بمیرد.
ما احد یدخل الجنه یحب إن یرجع الى الدنیا و ان له ما على الارض من شىء غیر الشهید فانه یتمنى ان یرجع فیقتل عشر مرات لما یرى من الکرامه. [35]
نتیجه:
این مطلب تنها به سی و چهار عنوان ازاوصاف و فضایل مجاهدان در راه خدا را مورد بررسی قرار داد.و از آنجا که جهاد در اسلام، نه یک لشگرکشی ظالمانه برای کشورگشایی و غصب سرزمین های دیگران است.
و نه غنیمت گیری و تصاحب اموال آنان جهت توسعه مادی. بلکه حرکتی هدفمند از طرف مجاهدان دین برای جهت گسترش صلح و معنویت و آزادی، مبارزه با ظلم است.
لذا برداشتن موانع آزادی ملت ها و دفاع از جان و مال و ناموس مسلمانان توسط مجادین خدا در مقابل هجوم دشمنان مطلبی است که در دین به اوصاف و فضلیت های انها اشاره کرده است.
پى نوشت ها:
1.کنز العمال, ج 4, ص 316, ح 106802.صحیح مسلم, ج 3, ص 1498
3.کنز العمال, ج 4, ص 408, ح 11144
4.المستدرک, ج 11ص 17
5.نهج البلاغه خطبه 123.
6.نهج البلاغه, خطبه 123.
7.شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید, ج 3, ص 183.
8.بحار, ج 100, ص 10.
9.حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۱۶۸.
10.مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۷۷.
11.مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۷۸
12. کافى، جلد 5، صفحه 2، کتاب الجهاد، باب فضل الجهاد، حدیث 2.
13. توجه داشته باشید که در تفسیر نخست، اضافه «لباس التّقوى» از قبیل اضافه لامیه است و در تفسیر دوم اضافه بیانى.
14. گرد آوری از کتاب: پیام امام امیر المومنین علیه السلام، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1385 ه. ش، ج2، ص 136.
15. الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق، چاپ چهارم، ج 6، ص 123، باب (فضل الجهاد و فروضه).
16. همان، ج 5، ص 8، باب (فضل الجهاد).
17. پیام امام امیرالمومنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 ش، چاپ اول، ج 10، ص 279.
18.خطبه 12 نهج البلاغه.
19.نامه 14. نهج البلاغه
20.خطبه 27. نهج البلاغه
21.حکمت 322. نهج البلاغه
22.نامه 53. نهج البلاغه
23.نامه 53. نهج البلاغه
24.نامه 53. نهج البلاغه
25.خطبه 190. نهج البلاغه
26.نامه 17. نهج البلاغه
27.حکمت 474. نهج البلاغه
28.خطبه 27. نهج البلاغه
29.حکمت 31. نهج البلاغه
30. کنز العمال, ج4, ص315, ح10674.
31. همان, ص300, ح10595.
32. همان, ص357, ح10881.
33. بحارالانوار, ج100, ص14.
34. کنزالعمال, ج4, ص408, ح11144.
35. همان, ص405, ح11133
منابع:
https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=42&catid=29298&pageindex=0&mid=318563https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=246336&typeinfo=25&catid=22814
https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=42&lid=0&catid=29298&mid=416277
https://fa.wikishia.net/viewآیه مجاهدون
https://ensani.ir/fa/article/137479
https://ensani.ir/fa/article/138477
https://ahlolbait.com/content/5879
https://ensani.ir/fa/article/137891
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}