مقدمه:
همه می دانیم که شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» از شعار های مهم و اساسی مردم ایران در انقلاب اسلامی بوده و هست.
 
 ولی گاهی بعضی از جریان های سیاسی و یا مذهبی، مناقشات و یا شبهاتی درباره آنها مطرح می کنند که ضرورت تحلیل و بررسی انگیزه ها و اهداف این شعارها را بیشتر می کند.
 
توضیح بیشتر این که بعضی از جریان های سیاسی با تمسک به آیات و روایاتی که مسلمانان را از دشنام گویی و توهین به مقدسات دشمنان و مخالفان نهی می کند،.
 
 شعار مرگ بر آمریکا را نیز نوعی توهین به دشمنان دانسته و خواستار جلوگیری و منع از آن هستند. معمولاً در این استدلال ها به این آیه استناد می شود که می فرماید:
 
«وَ لاتَسبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیسبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ کَذَلِک زَینَّا لِکلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ؛ یعنی:
 
[شما مؤمنان] به [معبود] آنان که جز خدا را می خوانند، دشنام ندهید تا مبادا آن ها [نیز] از روى دشمنى، به نادانى خدا را دشنام گویند. ما بدین سان براى هر امتى عملشان را زینت دادیم. [1]
 
این عده با بیان این که شعار بر آمریکا نیز نوعی توهین و دشنام گویی نسبت به ملت آمریکاست؛ آن را در راستای نهی برگرفته این آیه شریفه می دانند.
 
 یعنی مسلمانان از توهین و دشنام گویی به مقدسات و محترمات دیگران و دشمنان باید باز داشته شوند و شعار ندهند.
 
آنها با توسل به این افکار قائلند که این گونه اشعارها از ناحیه جریان انقلابی مغایرت دارد، با مبانی دینی و آنچه که جز اهداف دین و اعتقادات به شمار می رود.
 
از این جهت باید دست از نفرین و شعار دادن و آرزوی مرگ داشتن و دشنام گویی و توهین و لعن به
کشورهای معاند دست برداشت.
 
در حالیکه رهبر انقلاب فرمودند: (مرگ بر آمریکا یک شعار نیست، یک خط مشی است ) یعنی یک راهبرد انقلابی و به عنوان معیار و شاخصی است در مسیر انقلاب.
 
در این مطلب ابتدا بحثی در مورد دسمن و دشمن شناسی خواهیم کرد و در ادامه به سیره و برخورد پیامبران و امامان علیهم السلام در برخورد با دشمنان خواهم داشت.
 

دشمن شناسی اولین گام برای شعار مرگ و نابودی

از اساسی‌ترین شرایط موفقیت در تمامی‌عرصه‌ها، شناخت دشمن است. در عرصه طبیعی، آدمی تا آنجا که دشمن را شناخته در دفع آن کوشیده و به موفقیت دست یافته است،.
 
 ولی همین انسان ضربه‌های فراوانی از دشمن ناشناخته خود خورده است. به عنوان نمونه انسان از زمانی که دشمنی به نام میکرب را شناخت، به آسانی توانست.
 
 در پی دفع آن برآید و همو چون نتوانسته است سرطان را بشناسد، هر روز قربانی‌های فراوانی در این عرصه می‌دهد. در عرصه مسائل سیاسی و اجتماعی نیز شناخت دشمن نقش مهم و کلیدی دارد.
 
 بر این اساس است که بخش عظیمی‌از آیات قرآن مربوط به معرفی دشمن است: معرفی شیطان، دشمنان انبیاء، کفار، مشرکان و منافقان و...
 

دشمن شناس، عاقلترین مردم است

در روایتی از پیامبر گرامی‌اسلام(ص) می‌خوانیم: «الا و ان اعقل الناس عبد عرف ربه فاطاعه و عرف عدوه فعصاه؛  [2]  آگاه باشید عاقل‌ترین مردم کسی است که خدایش را بشناسد.
 
 و از او پیروی کند و دشمنش را نیز بشناسد و آن گاه نافرمانیش کند.» و در حدیثی دیگر از پیامبر اکرم(ص) آمده است:
 
مردم اگر ده چیز را می‌شناختند سعادت دنیا و آخرتشان تأمین می‌شد؛ یکی از آنها شناخت ابلیس (دشمن) و یارانش می‌باشد. [3]
 

شناخت دشمن از منظر امام علی(ع)

امام علی(ع) در نهج‌البلاغه  شناخت دشمن را رمز بینش می‌داند: «و اعلموا انکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفوا الذی ترکه و لن تاخذوا بمیثاق الکتاب حتی تعرفوا الذی نقضه و لن تمسکوا به حتی تعرفوا الذی نبذه...؛ [4]
 
 و بدانید که رشد درنمی‌یابید مگر که رشد وانهادگان را بشناسید و هرگز به کتاب خدا چنگ نمی‌زنید، مگر که فروفکننده آن را چنان که باید شناخته باشید.» و خود بخش عظیمی‌از تلاش خویش را در دوره حکومت به افشاگری چهره دشمنان خود پرداخت.
 

اقسام دشمن

از طرفی از سخنان حضرت استفاده می‌شود که دشمن بر دو نوع است و دو نوع برخورد می‌طلبد:
1- دشمن آشکار.
2- دشمن پنهان.
 

کم ‌خطرترین، دشمن دشمن آشکار است

از دیدگاه امام(ع) کم ‌خطرترین دشمن، دشمنی است که دشمنی خود را آشکار کرده است؛ حضرت فرمود: «اوهن الاعداء کیدا من اظهرعداوته؛  [5]  سست‌ترین دشمنان کسی است که عداوتش را آشکار ساخته است.»
 
«من اظهر عداوته قل کیده؛  [6]  آن کس که دشمنی‌اش را اظهار کرده، توطئه و مکرش کم است.»  و خطرناک‌ترین دشمن دشمنی است که دشمنی‌اش را پنهان می‌کند، همان که قرآن کریم نامش را نفاق گذارده است.
 

خطرناکترین دشمن؛ دشمن پنهان است

امام علی(ع) در این زمینه می‌فرماید: «شر الاعداء ابعدهم غورا و اخفاهم مکیده؛ [7]  بدترین دشمنان کسی است که عمیق‌تر بوده و بیشتر کیدش را مخفی می‌دارد. ».
 
 در سخنی دیگر فرمود: «اکبر الاعداء اخفاهم مکیده؛  [8]  بزرگ‌ترین دشمنان کسانی‌اند که حیله خود را بیشتر پنهان می‌دارند.»
 
 این دشمنی خطرناک‌ترین دشمنی‌ها است، و بدترین ضربه به مکتب از ناحیه اینان بوده است. امام علی(ع) در این زمینه می‌فرماید:
 
 «انما اتاک بالحدیث اءربعه رجال لیس لهم خامس: رجل منافق مظهر للایمان متصنع بالاسلام لایتاثم و لا یتحرج یکذب علی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم متعمدا فلو علم الناس انه منافق کاذب لم یقبلوا منه و لم یصدقوا قوله و لکنهم قالوا صاحب رسول الله(ص) رآه و سمع منه و لقف عنه فیاخذون بقوله؛  [9]
 
افرادی که نقل حدیث می‌کنند، چهار دسته‌اند و پنجمی‌نخواهد داشت:
نخست منافقی که اظهار اسلام می‌کند، نقاب اسلام را به چهره زده، نه از گناه باکی دارد و نه از آن دوری می‌کند و عمداً به پیامبر(ص) دروغ می‌بندد.
 
 اگر مردم می‌دانستند که این شخص منافق و دروغگو است از او قبول نمی‌کردند و تصدیقش نمی‌نمودند،.
 
 اما چون از واقعیت او آگاه نیستند، می‌گویند وی صحابه رسول خدا است، پیامبر(ص) را دیده، از او حدیث شنیده و مطالب را از او دریافت کرده است؛ به همین دلیل به گفته‌اش ترتیب اثر می‌دهند.»
 

هشیاری در برابر دشمن

از نکاتی که امام علی(ع) در رابطه با دشمن بر آن تأکید دارد آن است که باید پیوسته هشیاری در برابر دشمن را حفظ کرد و هرگز نباید دشمن را کوچک شمرد:
 
 حضرت فرمود: «لا تستصغرن عدوا وان ضعف؛  [10]  هرگز دشمن را کوچک مشمار، هرچند ضعیف باشد.»
 
 دانی که چه گفت زال با رستم گرد   دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد
 
نیز فرمود: «لا تامن عدوا و ان شکر؛  [11]  از دشمن در امان نباش، هرچند از شما سپاسگزاری می‌کند.»
 

غفلت نکردن از دشمن

 باید پیوسته دشمن را زیر نظر داشت که اگر لحظه‌ای غفلت صورت گیرد، چه بسا ضربه‌های آسیب‌ناپذیری از ناحیه دشمن وارد شود. امام علی(ع) فرمود:
«من نام عن عدوه، انبهته المکائد؛  [12]  کسی که از دشمن غفلت کند، حیله‌ها و کیدهای دشمن بیدارش خواهد ساخت.»
 
 حضرت در عهدنامه بعد از آن که مالک را سفارش به پذیرش صلح شرافت‌مندانه می‌کند، می‌فرماید: «و لکن الحذر کل الحذر من عدوک بعد صلحه فان العدوربما قارب لیتغفل فخذ بالحزم و اتهم فی ذلک حسن الظن؛  [13]
 
 زنهار، زنهار سخت از دشمنت پس از پذیرش صلح برحذر باش، چرا که دشمن گاهی نزدیک می‌شود که غافلگیر سازد. بنابراین دوراندیشی را به کار گیر و در این موارد خوش‌بینی را متهم کن!»
 
و حضرت از ویژگی‌های خویش را، همین هشیاری در برابر دشمن می‌داند و می‌فرماید: «و الله لا اکون کالضبع تنام علی طول اللدم حتی یصل الیها طالبها و یختلها راصدها؛  [14]

 

ضرب‌المثل حضرت علی (ع) در مقابل دشمن

 به خدا سوگند من هم چون کفتار نیستم که با ضربات آرام و ملایم در برابر لانه‌اش به خواب رود تا صیاد به او رسد و دشمنی که در کمین او است، غافلگیرش کند (من غافلگیر نمی‌شوم).»
 
سخن مولا (ع) ضرب‌المثلی است پیرامون ساده‌لوحی و آن این است: کفتار حیوان ابلهی است و به آسانی می‌توان آن را شکار کرد؛
 
به این ترتیب که صیاد آهسته با ته پای خود یا قطعه سنگ یا چوب دستی به در لانه کفتار می‌زندو او به خواب می‌رود، سپس او را به راحتی صید می‌کند.
 
 
 حضرت(ع) در برابر این پیشنهاد که از تعقیب طلحه و زبیر صرف نظر کند، سخن فوق را فرمود و به حق پیشنهاد فوق بسیار ساده‌لوحانه بود، چرا که نقشه این بود که آنها بصره و سپس کوفه را در اختیار خود بگیرند و معاویه با آنها بیعت کند.
 
 و در شام از مردم نیز برای آنان بیعت بگیرد و به این ترتیب بخش‌های عمده جهان اسلام دراختیار جاه طلبان پیمان‌شکن قرار گیرد و تنها مدینه در دست علی(ع) بماند.
 
امام علی(ع) با آگاهی کامل از این توطئه به سرعت ابتکار عمل را در دست گرفت و نخستین توطئه و تلاش جدایی‌طلبان را در نطفه خاموش ساخت و به آسانی بصره و کوفه و تمام عراق را نجات داد.
 

درس امام علی برای حاکمین اسلامی

 این سخن امام علی(ع) درس است به همه زمامداران و مسئولان کشورهای اسلامی‌که برای مقابله با خطرات دشمن گاه روزها، بلکه ساعت‌ها و لحظه‌ها سرنوشت‌ساز است؛
 
 نباید فرصت را به سادگی از دست بدهند و تسلیم پیشنهادهای سست عافیت‌طلبان گردند. امام(ع) افرادی که این لحظات حساس را از دست می‌دهند، به کفتار تشبیه کرده است.
 
 این تشبیه از چند جهت قابل توجه است: «کفتار» حضور دشمن را احساس می‌کند، ولی با زمزمه‌های او به خواب می‌رود؛ خوابی که منتهی به اسارت و مرگ او می‌شود.
 
 «کفتار» در خانه و لانه خود شکار می‌شود. «کفتار» حتی بدون کمترین مقاومت در چنگال دشمن گرفتار می‌گردد و به دام می‌افتد.
 
کسانی که فرصت‌های زودگذر را با خوش‌باوری‌ها یا ضعف و سستی یا تردید و تأمل از دست می‌دهند، هم چون کفتارند، به خواب می‌روندو در خانه و لانه خود به دام می‌افتند و مقاومتی نشان نمی‌دهند.
 
این سخن بدان معنی نیست که بی‌مطالعه یا بدون مشورت و در نظر گرفتن تمام جوانب کار اقدام کنند، بلکه باید با مشاورانی شجاع و هوشیار مسائل را بررسی کرد و پیش از فوت وقت اقدام نمود. [15]
  

آمریکا و اسرائیل دشمنان آرمانی انقلاب

دولت آمریکا همواره در مقابل حرکت های عدالت خواهانۀ ملت های آزادی خواه ایستادگی کرده است و به خصوص درجهت ضدیت و دشمنی با آرمان های اسلامی انسانی ملت ایران، از هیچ گونه اقدامی فروگذار نکرده است.
 
انواع توطئه ها به منظور به شکست کشاندن این نهضت عظیم اسلامى (از قبیل کودتاى نوژه، راه اندازى و مداخله در جنگ تحمیلى، بلوکه نمودن دارایى هاى ایران،
 
تحریم هاى متنوع اقتصادى، سیاسى، تکنولوژیکى و کارشکنى وا خلال در روند سازندگى کشور و اقدام اخیر آن تلاش براى متوقف نمودن پیشرفت هاى صلح آمیز هسته اى ایران و تروریسم خواندن ایران و.. از جمله برنامه های خصمانه ی آنها بوده است.
 
 آمریکا و اسرائیل دشمنان قبل انقلاب
افزون بر این، دشمنی آمریکا با ملت ما، به سال های بعد از انقلاب محدود نیست. تاریخ معاصر ایران نشان می دهد که حکومت طاغوتی آمریکا همواره برخلاف خواست ملت ایران عمل کرده است.
 
هدایت و برنامه ریزی کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲ یکی از نمونه های بارز این دشمنی هاست. اسرائیل غاصب نیز حکومتی نژادپرست است که موجودیت و هویتش بر مبنای دشمنی با جهان اسلام شکل گرفته است و دشمنی او با حکومت اسلامی ایران نیز بر کسی پوشیده نیست.
 
مرگ بر آمریکا گفتن ، به خاطر  عملکردهاى خصمانه آمریکا در قبال ملت مسلمان ایران از زمان قبل از انقلاب نظیر:
 
راه اندازى کودتاى 28 مرداد 1332 و حمایت از رژیم مستبد پهلوى و چپاول منابع اقتصادى، فرهنگى و انسانى کشورمان ار این نمونه ها می باشد.
 

آمریکا و اسرائیل در وضعیت جنگی هستند

اگرچه جمهوری اسلامی تاکنون به صورت مستقیم با آمریکا و اسرائیل وارد جنگ و برخورد نظامی نشده است، ولی روابط ما با آمریکا و اسرائیل در وضعیت جنگی است؛
 
 زیرا آن ها تمام تلاش سیاسی و فرهنگی خویش را در جهت نابودی حکومت اسلامی ایران به کار بسته اند، چنان چه در فتنه88 خود به این موضوع تصریح نمودند.
 
 در مورد دولت آمریکا نیز علی رغم تحولات اخیر گزینه های نظامی، فرهنگی و سیاسی این کشور در مقابله و دشمنی با جمهوری اسلامی هرگز از دستور کار آنها خارج نشده است و مسئولین این کشور بارها تصریح کرده اند که گزینه نظامی همچنان روی میز است.
 

آمریکا و اسرائیل دشمنان ملی هستند

«مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» نوعی نفرین و درخواست نابودی حکومت هایی است که خواستار نابودی حکومت و حرکت اسلامی ملت ایران هستند.
 
 به دیگر سخن، این شعارها دشمنی ملتِ ما با آن ها را بیان می کند. آیا درخواست نابودی دشمنی که خواستار نابودی ماست، دشنام گویی به حساب می آید؟
 
 آیا در مقابل دشمنی که شمشیر کشیده است و قصد نابودی ما را دارد، نباید شمشیر بکشیم و او را نابود سازیم؟ پس این شعارها در واقع حکایتی از اعتقاد و عمل ماست.
 
 همان گونه که حکومت آمریکا و اسرائیل همواره از نابودی حکومت اسلامی ایران سخن می گویند، ما نیز باید از نابودی آن ها سخن بگوییم.
 
درخواست «مرگ و نابودی» ازسوی مردم انقلابی ایران، دربارۀ حکومت هایی بیان می شود که با کشور ما درحال جنگ و دشمنیِ آشکار هستند. از همین رو شاهد شعارهایی همچون «مرگ بر فرانسه»، «مرگ بر آلمان»، «مرگ بر ایتالیا» و... در میان مردم ایران نیستیم.
 

شعار مرگ آمریکا و اسرائیل نابودی ملت نیست

روشن است که معنای «مرگ بر آمریکا»، درخواست نابودی ملت آمریکا نیست؛ بلکه مرگ بر سیاست های استعماری و طاغوتی دولت حاکم بر آمریکاست.
 
 این سیاست ها را بسیاری از مردم آمریکا نیز حمایت نمی کنند؛ ولی متأسفانه دولت آمریکا با تبلیغات رسانه ای گسترده، بسیاری از این رفتارها را از چشم مردم آمریکا پنهان می کند و چهره ای متفاوت از خود نشان می دهد.
 
 بااین حال در سال های اخیر شاهد بوده ایم که حتی در کشور آمریکا نیز اعتراض هایی به این سیاست ها صورت می گیرد؛ به گونه ای که در این کشور نیز پرچمِ آمریکا و نمادهای حکومتی آن را به سخره می گیرند.
 
البته بیان این نکته لازم است که سیاست مداران کشور ما نیز وظیفه دارند در رسانه های جهانی به تبیین شعارهای انقلاب بپردازند و به جای حذف شعارهای انقلاب، از تحریف معنوی و مصادرۀ معنای آن در رسانه های بیگانه جلوگیری کنند.
 
پس شعار مرگ بر آمریکا نه درخواست نابودی ملت آمریکا است، و نه این که دولت آمریکا جزو مقدّسات کسی به شمار می آید! رهبری انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای اخیراً در تشریح این معنا فرمودند:
 
«این را بدانید که این شعار شما، «مرگ بر آمریکا»ی شما، این فریادی که ملّت ایران می کشند، این دارای یک پشتوانه و عقبه ی منطقی و قوی است؛.
 
 دارای پشتوانه ی عقلانی است. معلوم هم هست که مراد از «مرگ بر آمریکا»، مرگ بر ملّت آمریکا نیست، ملّت آمریکا هم مثل بقیّه ی ملّت ها [هستند]،.
 

مرگ آمریکا و اسرائیل پشتوانه ی عقلانی دارد

 یعنی مرگ بر سیاست های آمریکا، مرگ بر استکبار؛ معنایش این است، این دارای پشتوانه ی عقلانی است؛ قانون اساسی ما به این ناطق است،.
 
 تفکّرات اصولی و عمیق و منطقی بر این ناطق است و این را برای هر ملّتی که تشریح بکنیم، آن را می پسندند و میپذیرند و قبول می کنند.» [16]
 

مرگ آمریکا و اسرائیل پشتوانه ی قرآنی دارد.

1- طاغوت ستیزی همراه خداپرستی

قرآن کریم نیز با وجود توصیۀ همۀ مسلمانان به رعایت ادب و پرهیز از دشنام گویی، طاغوت ستیزی را از وظایف اصلی مسلمانان می داند:
 
«وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ[17]؛ و ما در هر امتى رسولى برانگیختیم که [بگوید]: «خدا را بپرستید و از طغیانگر دورى کنید.»
 
پس تا هنگامی روحیه طاغوتی دولت آمریکا پابرجاست و این کشور سیاست های مادی گرایانه و شیطانی خویش خود را سیاست حاکم بر جهان معرفی می کند،.
 
 ستیز و دشمنی ما با این دولت استکباری ادامه دارد. مسلم است که صلح آمریکایی هنگامی بر جهان حکم فرما می شود.
 
که تمام کشورهای جهان از جهت فکری و فرهنگی و سیاسی هم سو و هم جهت با آمریکا شوند و حقوق بشرآمریکایی و گزاره هایی از این دست را بپذیرند!
 
خداوند نیز در آیاتی ، کسانی را که قدم در دشمنی با اسلام و مسلمین بر می دارند ، نفرین به مرگ کرده و می فرماید.
 
1- کسانى که کافر شدند مرگ بر آنها و اعمالشان نابود باد [18].
 
2-« یهود گفتند: عزیر  پسر خدا است! و نصارى گفتند مسیح پسر خدا است! این سخنى است که با زبان خود مى گویند که همانند گفتار کافران پیشین است، خداوند آنان را بکشد  چگونه دروغ مى گویند [19].
 
3- « مرگ و عذاب بر شکنجه گران صاحب گودال (آتش) باد [20].
 
4- « او (براى مبارزه با قرآن) اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت. [21].
 
5- « مرگ بر او باد چگونه (براى مبارزه با حق) مطلب را آماده کرد. باز هم مرگ بر او چگونه مطلب (و نقشه شیطانى خود را) آماده نمود. [22].
 
6-« کشته شوند دروغگویان (و مرگ بر آنها!).همانها که در جهل و غفلت فرو رفته اند. [23].
 
7- « هنگامى که آنها را مى بینى جسم و قیافه آنان تو را در شگفتى فرو مى برد، و اگر سخن بگویند به سخنانشان گوش فرا مى دهى، اما گویى چوبهاى خشکى هستند که بر دیوار تکیه داده شده، هر فریادى از هر جا بلند شود بر ضد خود مى پندارند، آنها دشمنان واقعى تو هستند از آنان بر حذر باش، خداوند آنها را بکشد چگونه از حق منحرف مى شوند [24].
 

دشمنی آمریکا و اسرائیل آگاهانه است

شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» به معنای درخواست نابودی «غیرمعتقدان به ولایت فقیه» نیست؛ بلکه نفرین به مخالفانی است که آگاهانه به دشمنی با ولایت فقیه پرداخته اند و درجهت حذف حکومت اسلامی ایران اقدامِ عملی می کنند.
 
 رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنه ای دراین زمینه می فرماید:
مطالبه کردن با دشمنی کردن فرق دارد. اینکه ما گفتیم گاهی اوقات معارضۀ با مسئولان کشور نشود که الان هم همین را تأکید می کنیم:
 
 معارضه نباید بشود، این به معنای انتقاد نکردن نیست؛ به معنای مطالبه نکردن نیست. دربارۀ رهبری هم همین جور است. این برادر عزیزمان می گوید: «ضد ولایت فقیه را معرفی کنید.»
 
 خب، «ضد» معلوم است معنایش چیست. ضدیت یعنی پنجه درافکندن، دشمنی کردن، نه معتقدنبودن... . اعتراض به نظرات خاص رهبری، ضدیت با رهبری نیست. دشمنی نباید کرد.
 
 دو نفر طلبه کنار همدیگر می نشینند، خیلی هم باهم رفیق اند، خیلی هم باهم باصفایند، همدرس هستند، مباحثه می کنند، حرف همدیگر را رد می کنند:
 
 این حرف او را رد می کند، آن حرف این را رد می کند. رد کردن حرف به معنای مخالفت کردن به معنای ضدیت کردن نیست. این مفاهیم را باید از هم جدا کرد.[25]
 

سیره  پیامبران و امامان علیهم السلام در نفرین کردن به مرگ و نابودی

پیامبران و امامان علیهم السلام نیز ،  در برابر دشمن و معاندان ، نفرین به مرگ می کرده اند .
 

برخورد حضرت نوح با دشمنان

خداوند در جریان قوم نوح می فرماید ؛ « پیش از آنها قوم نوح تکذیب کردند (آرى) بنده ما (نوح) را تکذیب کرده و گفتند:
 
او دیوانه است و (با انواع آزارها) او را (از ادامه رسالتش) بازداشتند.- او به درگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب (این قوم طغیانگر) شده ام،.
 
 انتقام مرا از آنها بگیر ( و آنان را نابود کن )- در این هنگام درهاى آسمان را گشودیم و آبى فراوان و پى در پى فرو بارید » .[26]
 

نفرین حضرت نوح با دشمنان

نوح نبی قومش را چنین نفرین کرد ؛ پرودگارا هیچ کس از کافران را بر روی زمین مگذار چرا که اگر تو آنان را باقی بگذاری بندگانت را گمراه می کنند و جز پلید کار ناسپاس نزایند .[27]
 
 
این نفرین سبب گزفتاری قوم او در طوفان و سیل شد .حضرت موسی و هارون فرعونیان را  چنین نفرین کردند ؛
 
خدایا موالشان را نابود کن و آنان را سخت دل گردان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند، ( خداوند ) فرمود دعای هر دوی شما پذیرفته شد. [28]
 
خداوند از سایر پیامبران نیز نقل می کند که در برابر قوم ستمگر و دشمنان معاند ، نفرین به مرگ و هلاکت آنان می کرده اند ؛
 
بن مسعود می گوید پیامبر ، ابوجهل و عتبه و شیبه و ولید و امیه و عقبه بن ابی معیط را نفرین ( به نابودی و مرگ ) کرد .چیزی نگذشت که کشته همه آنان را در چاه بدر دیدیم [29]
 

نفرین پیامبر(ص) بر دشمنان امام حسین(ع)

پیامبر گرامی قاتلین حسین علیه السلام را چنین نفرین می کند؛ بار خدایا هر که او را بی یاور گذاشت بی یاورش بگذار و قاتل او را بکش و کسی را که سر او را برید ذبح کن و خواستش را بر آورده مکن [30]

 
نفرین امام حسین(ع) بر قاتلین علی اکبر

امام حسین علیه السلام نیز بارها مسببان حادثه عاشورا را نفرین  کرد . در مورد قاتلین علی اکبر فرمود
 
مورد دیگر آن جا بود که امام(علیه السلام) با شنیدن صداى فریاد على اکبر(علیه السلام) چون بازشکارى خود را کنار پیکر غرقه به خون فرزندش رساند.
بنا به نقل سید بن طاووس: «فَجاءَ الْحُسَیْنُ(علیه السلام) حَتَّى وَقَفَ عَلَیْهِ، وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّهِ»؛ (امام(علیه السلام) بر بالین على اکبر حاضر شد و صورت به صورت فرزندش نهاد). [31]
 
 
وضعیّت دلخراشى بود، چنان آن صحنه امام(علیه السلام) را متأثر ساخت که آن قوم را نفرین کرد: «قَتَلَ اللهُ قَوْماً قَتَلُوکَ»؛ (خداوند بکشد قومى که تو را شهید کرد). [32]
 

پاداش سکوت نکردن در مقابل دشمن

از سوی دیگر ، دشمنی کردن با ظالمین و دشمنان اسلام و مسلمین و عدم سکوت در برابر آنان به قدری مهم است که خداوند می فرماید .
 
ما کانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ لا یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ [33]
 
اهل مدینه و بادیه‌نشینان اطرافِ آنان، حقّ ندارند از (فرمانِ) رسول خدا تخلّف کنند و (به جبهه نروند و) جان‌هاى خود را از جان پیامبر عزیزتر بدانند.
 
زیرا هیچ گونه تشنگى، رنج و گرسنگى در راه خدا به آنان نمى‌رسد و هیچ گامى در جایى که کافران را به خشم آورد برنمى‌دارند وهیچ چیزى از دشمن به آنان نمى‌رسد،
 
مگر آنکه براى آنان به پاداش اینها عمل‌صالح نوشته مى‌شود. قطعاً خداوند پاداش‌نیکوکاران را
تباه نمى‌کند.
 

عذاب سکوت در برابر دشمنان

 وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ  [34]
و به ستمگران تمایل وتکیه نکنید که آتشِ (عذاب) شما را فرا مى‌گیرد و (در این صورت) براى شما در برابر خداوند، هیچ دوست و سرپرستى نیست، پس (از هیچ ناحیه‌اى) مورد کمک قرار نخواهید گرفت.
 
در روایات مى‌خوانیم که مودّت و محبّت به ظالم و اطاعت از او، از مصادیق رکون به ظالم محسوب مى‌شود. در روایتى مى‌فرماید: به ستمگر امیدى نداشته باش، گرچه او فامیل و دوست تو باشد. «و ان کان حمیما قریباً» [35]
 
 در کافى، نیز این روایت آمده که اگر به مقدار زمانِ دست به جیب کردن ستمگر براى بخشش، راضى به زنده بودن او باشى، رکون و تکیه بر ظالم کرده‌اى که خدا از آن نهى نموده‌است. [36]
 
از آنجا که اطاعت از اولى الامر، واجب و از سوى دیگر، رکون به ظالم حرام است، پس اولى الامر نمى‌تواند ظالم باشد، بلکه باید معصوم نیز باشد، زیرا گناه از مصادیق ظلم به شمار مى‌رود. [37]
 
رکون و تکیه بر ظالم، آتش و عذاب خداوند را در پى دارد، پس وضعیّت خود ظالم چگونه خواهد بود؟!
 

حمایت از مظلومین در روایات

همینطور حمایت از مظلومین و یاری آنان نیز مساله ای است که در روایات متعددی به آن #سفارش شده است .
 
حضرت امیر علیه السلام  نیز فرمود: و همواره دشمن (سرسختِ) ظالم و یار و مددکار مظلوم باشید»; (وَکُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَلِلْمَظْلُومِ عَوْناً). [38]
 
این توصیه در واقع تأکیدى است بر طرفدارى از حق که در جمله هاى پیشین آمد. چه حقى از این بالاتر که انسان مظلوم را در برابر ظالم یارى دهد تا مظلوم به حقش برسد.
 
 و ظالم از ظلمش دست بر دارد و جالب اینکه ظالم و مظلوم در این دو جمله، مطلق است و تنها مسلمانان را شامل نمى شود.
 
 و به این ترتیب هر مظلومى در جهان باید زیر چتر حمایت مسلمانان قرار گیرد و از ظلم هر ظالم و ستمگرى باید پیشگیرى شود.
 
 و اگر مدعیان حقوق بشر تنها به این دو دستور عمل مى کردند به راستى دنیا گلستان بود. این در حالى است که مى بینیم آنها  هرجا منافع نامشروعشان اقتضا کند در کنار ظالم مى ایستند و بر ضد مظلوم مى جنگند، هرچند در شعارها مدعى حمایت از مظلوم اند.
 
در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَنْ أَصْبَحَ لاَ یَهُمُّ بِظُلْمِ أَحَد غَفَرَ اللهُ مَا اجْتَرَمَ; کسى که صبح کند در حالى که نخواهد به احدى ظلم و ستم کند خدا همه گناهان او را مى بخشد».[39]
در واقع اکثر گناهان را مى توان نوعى از انواع ظلم شمرد و کسى که ظلم را در تمام اشکالش ترک کند از گناهان رهایى مى یابد.
 
در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «وَمَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ کَانَ مَعِی فِی الْجَنَّةِ مُصَاحِبا; کسى که حق مظلوم را از ظالم بستاند در بهشت با من همنشین خواهد بود».[40]
 
در حدیثى از امام امیر المؤمنین(علیه السلام) در غررالحکم مى خوانیم: «أحْسَنُ العَدْلِ نُصْرَةُ المَظْلُومِ; برترین عدالت یارى مظلومان است».[41]
 
حتى امام زین العابدین(علیه السلام) به پیشگاه خداوند (به عنوان یک سرمشق عمومى) عرضه مى دارد:
 
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَعْتَذِرُ إِلَیْکَ مِنْ مَظْلُوم ظُلِمَ بِحَضْرَتِی فَلَمْ أَنْصُرْه; خداوندا من پوزش مى طلبم درباره مظلومى که در حضور من مورد ستم قرار گرفت و من یاریش نکردم».[42]
 

اهتمام به امور مسلمانان

1. شرط مسلمانی: پیامبر مکرّم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: هر کس صبح کند در حالی که به امور مسلمانان اهتمام ندارد، از آنان نیست، و آنکه صدای مردی را بشنود که صدا می زند: ای مسلمانان! و پاسخ ندهد، مسلمان نیست. [43]
 
2. سود رساندن به مردم: از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) سؤال شد: کدام یک از مردم نزد خدا محبوب تر است؟ فرمود: آنکه نسبت به مردم سود بیشتر داشته باشد. [44]
 
3. شاد کردن مردم: پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: مردم عیال خدایند و محبوب ترین مردم نزد خدا کسی است که به عیال خدا سود رساند و خانواده ای را شاد کند. [45]
 
4. رفع بلا از مسلمانان: حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) می فرماید: هر کس از گروهی از مسلمانان تجاوز آب یا آتش را رد کند، بهشت برایش واجب می شود. [46]
 
5. قضای حاجت مسلمانان: امام ششم فرمود: آنکه در پی [برآوردن] حاجت برادر مسلمانش باشد، خداوند در پی حاجت او باشد تا زمانی که به دنبال حاجت مسلمان است. [47]
 
6.امام صادق فرمود:هر کس که توان یاری برادر مسلمانش را دارد اما این کار را نمی کند ،خداوند او را در دنیا و اخرت خوار وذلیل می کند
 
7.پیامبر گرامی فرمودهر کس ببیند انسانی دارد از مسلمانی یاری می طلبد اما مسلمان یاریش نکند چنین کسی مسلمان نیست
 
8.امام صادق علیه السلام فرمودکمک کردن ضعیف و مظلوم از برترین صدقات است»
 

نتیجه:

دشمنی کردن با ظالمین و حمایت از مظلومین می تواند مصادیق مختلفی داشته باشد که یکی از مصادیق آن برگزاری راهپیمایی ها و سر دادن شعارها در جهت حمایت از مظلومین و دشمنی با ظالمین است که نمونه و مصداق بارز آن ، گفتن جمله مرگ بر آمریکا ی جنایتکار و مرگ بر اسرائیل عاصب است.
 
جنایات این دو کشور و سردمداران آن تنها به ایران اسلام و ملت مظلوم ما خلاصه نمی شود ، بلکه مسلمین و مظلومین ، یمن ، فلسطین ، سوریه ، عراق ، افغانستان ، و ... زیر چنگال ستم های این دولت و حکومت پلید بوده و می باشند .
 
از آنچه گذشت روشن می شود که  تقاضای مرگ بر دشمن معاند و منحرف برگرفته از آیات قرآن و سنت پیامبران و امامان علیهم السلام بوده است.
 
 و اگر قرار است در این رابطه عذابی نازل شود ،حقا باید بگوییم که ترک کننده جمله « مرگ بر آمریکا » شایسته عذاب است، نه گوینده آن .
 

پی نوشت:

1.آیه 108 سوره انعام
2. بحارالانوار، ج 77، ص 179، و الحیاه ج 1، ص 36.
3. سفینه‌البحار، عرف.
4. نهج‌البلاغه، خطبه 147.
5. فهرست غرو، ص 239 و ص 340.
6.همان
7. فهرست غرو، ص 339.
8. مستدرک نهج‌البلاغه، ص 157
9. نهج‌البلاغه،‌خطبه 210.
10.. فهرست غرو، ص 340.
11. همان
12. همان
13. نهج‌البلاغه، نامه‌ی 53.
14. نهج‌البلاغه، خطبه 6.
15. پیام امام، ج 1، ص 456 و 457
16 بیانات در دیدار دانش آموزان و دانشجویان/ ۱۲/۰۸/۱۳۹۴.
17.سوره  نحل، ۳۶.
 18.سوره محمد 8.
19.سوره توبه 30.
20. سوره بروج 4
21.سوره 74: المدثر
22. سوره  مدثر 18_20
23. سوره ذاریات 10_11.
24.سوره  منافقون 4.
 25. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان نخبه و برتران کنکور و فعالان تشکل های سیاسی فرهنگی دانشگاه ها ، ۱۷مهر۱۳۸۶
26.سوره قمر 9_11
27.سوره نوح 26-27
28.سوره یونس88
29.بحار الانوار ج18 ص57
30.کامل الزیارات ص61
31. ملهوف (لهوف)، ص 167 .
32. ارشاد مفید، ص 459 .
33.سورهسوره توبه 120
34.آیه 113 سوره هود
35.تفسیر کنزالدقائق. نقل از تفسیر نور جلد 4 - صفحه 128
36. کافى، ج 5، ص 108.
37. تفسیر نور جلد 4 - صفحه 128
38.نهج البلاغه نامه 47
39 . کافى، ج 2، ص 332، ح 8.
40.، بحارالانوار، ج 72، ص 359.
41 . غررالحکم، ص 446، ح 10210.
42.در دعاى 38 صحیفه سجادیه
43. همان، باب «الاهتمام بامور المسلمین»، ص 238.
44.همان.
45. همان.
46.همان، ص 240.
47. شیخ عباس قمى، سفینة البحار، ج 2، ص 481ـ482.
48.امالی صدوق،ص486
49.بحار الانوار ج72 ص21 ، التهذیب ج6 ص175
50.الکافی ج5 ص55
 

منابع:

https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=25&lid=0&mid=254236&catid=23271
https://www.farsnews.ir/azarbaijan-sharghi/news/1400081300002
https://www.farsnews.ir/kermanshah/news/14020812000421
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/08/18/911503
https://farsi.khamenei.ir/others-article?id=10505
http://marifat.nashriyat.ir/node/132#_16
https://wiki.ahlolbait.com/آیه 120 سوره توبه
https://wiki.ahlolbait.comآیه 113 سوره هود
http://marifat.nashriyat.ir/node/132
https://www.espadanakhabar.ir/news

https://ahlolbait.com/content/16546