مقدمه:

مسئله حسابرسی در قیامت بسیار مهم و اساسی است. در قیامت، همه اعمال و رفتارهای ما به دقت مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت.
 
 و هیچ چیزی از نظر حسابرسی نادیده نخواهد ماند. این حسابرسی شامل همه اعمال، صحبت‌ها، نیت‌ها و حتی افکار نهفته در دلهای ما خواهد بود.
 
در قیامت، هیچ کس نمی‌تواند از حسابرسی فرار کند. همه انسان‌ها و همه موجودات به دقت بررسی خواهند شد و به عدالتی کامل و بی‌طرفانه خداوند قرار خواهند گرفت.
 
 هیچ تفاوتی بین قومی، نژادی، طبقات اجتماعی یا ثروتمند و فقیر وجود نخواهد داشت. هر کس به اندازه اعمال خود مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت و به سزای اعمال خود پاداش یا مجازات خواهد یافت.
 
این مسئله حسابرسی در قیامت، یکی از عواملی است که باید ما را به بیداری و پاسخگویی در زندگی دنیوی تشویق کند.
 
 زیرا همه اعمال و رفتارهای ما در این دنیا، نه تنها تأثیری بر زندگی دنیوی ما دارند، بلکه در آخرت نیز مورد ارزیابی و حسابرسی قرار خواهند گرفت.
 
 از این رو، باید به طور مداوم به خوبی و شرارت اعمال خود دقت کنیم و تلاش کنیم تا در راه رشد و بهبود خود پیش برویم.
 
باور دارم که این مسئله حسابرسی در قیامت، همچنین ما را به مسئولیت پذیری نسبت به دیگران ترغیب می کند.
 
 ما باید در اعمال و رفتارهایمان به عدالت، مهربانی و خیرخواهی تمرکز کنیم تا بتوانیم در حسابرسی قیامت به خوبی عمل کرده و پاداشی مناسب را بیابیم.
 
در این مطلب به بعضی از مطالبی که  در مورد حسابرسی روز قیامت وارد شده است می پردازیم.

 
از حسابرسی یوم الحساب (قیامت) چه میدانیم؟

سه دستور برای یوم الحساب

یا أباذَر، حاسِب نَفسَکَ قَبلَ أن تُحاسَبَ فَهُوَ أهوَنُ الحِسابِ غَداً وَزِن نَفسَکَ قَبلَ أن تُوزَنَ وَتَجَهَّز لِلعَرضِ الأکبَرِ یَومَ تَعرَضُ لا تَخفى مِنکَ عَلَى اللّهِ خافِیَةِ.(1)
اى ابوذر، اعمالت را پیش از آنکه دیگران محاسبه کنند خودت محاسبه کن، این براى حسابرسى تو در قیامت بهتر است.
 
 و خودت را وزن کن و بسنج پیش از آنکه تو را بسنجند و وزن کنند و خودت را براى روز قیامت، روزى که عرضه مى شوى و هیچ چیزى از تو بر خدا پوشیده نیست آماده کن.
 
در حدیث مورد بحث پیامبر صلى الله علیه و آله سه دستور داده که عبارتند از: حساب، وزن، آمادگى براى عرضه به خداوند.
 
نخست مى فرماید: خودت به حسابت رسیدگى کن پیش از آنکه دیگران به حسابت برسند که این کار براى حسابرسى تو در فردا بهتر است.
 

علّت هاى مهمّ حسابرسى اعمال

 ممکن است سؤال شود چرا در قیامت حسابرسى مى کنند؟ در جواب مى گوییم: براى جزا دادن، زیرا چنانچه جزایى در کار نباشد دیگر دقّت در حساب لازم نیست. پس معنایش این است که حساب و بعد جزایى در کار است.
 
امّا مهم این است که بدانیم چگونه به حساب اعمال رسیدگى مى کنند. آیا خود انسان حساب مى کند، یا ملائکه؟ قرآن در این باره مى فرماید:
 
« «إِقْرَءْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا»؛ (به او مى گوییم:) کتابت را بخوان، کافى است که امروز، خود حسابگر خویش باشى».(2)
 
یکى از علّت هاى مهمّ حسابرسى اعمال این است که لااقل انسان باخبر مى شود که چکاره است. اگر واقعاً حساب اعمالش سنگین است .
 
براى سبک شدن و فارغ شدن از آن فکرى مى کند و اگر هم حسابش سبک و خوب است باز خدا را شکر مى کند و مى کوشد تا بهتر شود.
 
 
به هر حال مهم این است که انسان تازمانى که در این دنیاست به حساب اعمالش برسد، زیرا این عمل باعث آسانى حساب در روز قیامت مى شود. خیال نکنید کارهایى را که مى کنید بى حساب و کتاب است.
 
این را باید بدانید که نفس کشیدن ها و سخن گفتن ها، قدم برداشتن ها، دوستى ها، دشمنى ها و حتّى خطورات قلبى شما همه حساب دارد .
 
و مورد محاسبه آن دادگستر عادل قرار مى گیرد. پس بهتر است که انسان اعمالش را محاسبه کند و عالم به اعمال خود باشد.
 
علت‌های مهم حسابرسی اعمال بسیاری وجود دارد که در قیامت مورد بررسی قرار می‌گیرند. برخی از این علل عبارتند از:
 

1- بهبود و ارتقای رفتارها و اعمال

اگر انسان باخبر باشد که حساب اعمالش سنگین است، این می‌تواند یکی از عوامل مهمی باشد که او را ترغیب به تغییر رفتار و تلاش برای بهبود کند. تشخیص و پذیرش وزن و مسئولیت اعمال، اولین قدم برای تغییر و بهبود است.
 
اگر انسانی متوجه شود که حساب اعمالش سبک و خوب است، این نیز می‌تواند به او انگیزه دهد تا به خداوند سپاسگزاری کند.
 
 و در تلاش برای بهبود و ارتقای رفتارها و اعمال خود بیشتر تلاش کند. این نشان از شکرگزاری و اراده به پیشرفت است که در مسیر رشد روحی و اخلاقی کمک می‌کند.
 

2-اعتقاد به عدالت الهی:

اعتقاد به عدالت الهی و اینکه خداوند همه را به عدالت قضاوت می‌کند، یکی از عوامل مهم حسابرسی اعمال است. این اعتقاد به ما یادآوری می‌کند که هیچ اقدامی نادیده نخواهد ماند و همه اعمال ما به دقت بررسی خواهد شد.
 

3- ارزش‌های اخلاقی و دینی:

ارزش‌های اخلاقی و دینی ما، ما را تشویق می‌کنند تا در رفتار و اعمالمان به عدالت، صداقت، مهربانی و خیرخواهی تمرکز کنیم.
 
این ارزش‌ها، اصولی را برای ما فراهم می‌کنند که در انجام اعمالمان هدایت می‌کنند و در حسابرسی قیامت نقش مهمی دارند.
 

4- تأثیر اعمال در زندگی دنیوی:

 اعمالی که در زندگی دنیوی انجام می‌دهیم، تأثیری بر جامعه و اطرافمان دارند. برای مثال، اگر ما به راستی و به عدالت رفتار کنیم، به دیگران کمک کنیم و خیرخواه باشیم،
 
 این اعمال می‌توانند بهبودی و رشد را در جامعه ایجاد کنند. در حسابرسی قیامت، تأثیر اعمالمان در زندگی دنیوی نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد.
 

5- تشویق به رشد روحی و اخلاقی:

حسابرسی اعمال ما در قیامت، ما را به رشد روحی و اخلاقی تشویق می‌کند. زیرا این حسابرسی ما را به مسئولیت پذیری نسبت به اعمالمان و پیشرفت در راه خیر و صلاح ترغیب می‌کند.
 
درباره حساب روز قیامت، آیات و روایات فراوانى داریم. یکى از نام هاى روز قیامت «یوم الحساب» (روز حسابرسى) است.
 

کیفیت و چگونگی حساب کردن

 یا خود حساب در قیامت آمده است. مانند ماشین هایى که کار مى کند، اگر ده یا پنجاه سال هم کار کند کیلومتر مى اندازد و حسابش همیشه صاف است.
 
 آیا حساب روز قیامت چنین است که حساب بدن انسان، یا چشم یا گوش و دیگر اعضا و جوارح، خودشان داراى ماشین حسابى است که شماره مى اندازد و محاسبه مى کن.
 
و دیگر نیازى به این نباشد که روز قیامت جمعى بنشینند و جمع و تفریق کنند. آرى چنین است. و معناى سریع الحساب بودن همین است.
 
 در روایت دارد که خداوند به حساب تمام خلایق مى رسد، گویى تعبیر این است که زمان محاسبه همه خلایق به اندازه «(فواق ناقه ) دوشیدن شتر است.
 

دقّت و سختگیرى در حسابرسى قیامت

از آیات مختلف قرآن به خوبى استفاده مى شود که براى حسابرسى اعمال در روز قیامت فوق العاده دقّت و موشکافى مى شود. قرآن در این باره مى فرماید:
 
« «یَا بُنَىَّ إِنَّهَا إِنْ تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّموَاتِ أَوْ فِى الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ»؛ پسرم،
 
اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (کار نیک یا بد) باشد و در دل سنگى یا در گوشه اى از آسمان ها یا زمین پنهان شود، خداوند آن را (در قیامت) براى حسابرسى مى آورَد، خداوند دقیق و آگاه است».(3)
 
«خردل» دانه بسیار کوچک از گیاه معروفى است که در حقارت و کوچکى ضرب المثل است.
این تعبیرات نشان مى دهد که در آن دادگاه عدل، کوچک ترین کارها محاسبه مى شود. در ضمن این آیات هشدار مى دهد که نه گناهان کوچک را کم اهمّیّت بشمرند .
 
و نه اعمال خیر کوچک را، چیزى که مورد محاسبه الهى قرار مى گیرد هر چه باشد کم اهمّیّت نیست. ازاین رو برخى مفسّران گفته اند:
 
این آیات زمانى نازل شد که برخى یاران پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در مورد انفاق کم اعتنا بودند و مى گفتند: پاداش بر چیزهایى داده مى شود که ما آن را دوست داریم و اشیاى کوچک چیزى نیست که مورد علاقه ما باشد.
 
همچنین در مورد گناهان کوچک بى اعتنا بودند. آیات 1 تا 8 سوره زلزله نازل شد و آنها را به خیرات ترغیب کرد و از گناهان کوچک برحذر داشت.(4)
 

حساب روز قیامت در کلام امام صادق علیه السلام

در حدیثى امام صادق علیه السلام فرمود: «لو لَم یَکُن لِلحِسابِ مَهوَلَةٌ الّا حَیاءُ العَرضِ عَلَى اللّهِ تعالى وَفَضیحَةُ هَتکِ السِترِ عَلَى المَخفِیّاتِ لَحقَّ لِلمَرءِ أن لا یَهبِطَ مِن رُؤسِ الجِبالِ .
 
وَلا یَأوِىَ الى عُمرانِ وَلا یَأکُلَ وَ لا یَشرَبَ وَ لا یَنامَ الّا عن اضطرارٍ متّصلٍ بِالتَّلَفِ وَمِثلُ ذلِکَ یَفعَلُ مَن یَرى القِیامَةَ بِأهوالِها وَشَدائدِها قائمَةً فی کُلّ نَفسٍ ویُعایِنُ بِالقَلبِ الوقوفَ بَینَ یَدَی الجَبّارِ حینَئِذٍ یأخُذُ نَفسَهُ بالمُحاسَبَةِ کأنَّهُ إلى عَرَصاتِها مَدعُوٌّ وَفی غَمَراتِها مَسؤولٌ ؛
 
اگر براى حساب روز قیامت گرفتگى و زحمتى نباشد مگر ناراحتى و هول عرضه کردن اعمال به پروردگار متعال و حالت شرم و حیایى که در آن هنگام حاصل مى شود.
 
 و رسوایى و فضیحت دریده شدن پرده اى که براى کارهاى خلاف و نامطلوب کشیده شده بود، .هر آینه جا دارد که آدمى از سر کوه ها به زیر نیامده و در آبادى سکنى نگرفته و از خوردن و خوابیدن امساک کند، مگر به مقدار ضرورت و براى جلوگیرى از تلف و همچنین باشد.
 
 حال آن کسى که قیامت را با آن سختى ها و هول و وحشت خاصّش تصوّر کند آنها را واقع شده و برپا بیند و تصوّر کند که او در پیشگاه خداوند حاکم قهّار و سلطان عظیم ایستاده است .
 
و در این هنگام خداوند او را خطاب و بازخواست کند و از جریان ها و اعمال گذشته او پرسش و حساب مى خواهد،.
 
 گویى که او براى حضور در آن عرصات و مراسم دعوت شده است و در میان آن درهم گیرى و فرورفتگى و گرفتارى ها بازخواست شود».(5)
 
توضیح اینکه: حساب نفوس از همان زمان عمل صورت مى گیرد و تمام کردار و گفتار و پندارى که از انسان سر مى زند،.
 
 مانند نوار ضبط صوت در نفس او ثبت شده و همچو ماشین هاى محاسبه خودکار جمع و تفریق کرده و نتیجه روشن و معلوم مى شود.
 
این عمل همیشه در نوار نفس جریان پیدا کرده و حاصل عمل در هر دقیقه مانند دفترهاى دقیق تجارى معین است.
 
 البتّه این جریان در پیشگاه پروردگار متعال همیشه روشن و حاضر بوده و از همه جزئیّات آگاه است و معناى عرضه شدن اعمال به پیشگاه حضرت احدیت همین است. واللّه اعلم.
 

قیامت صغرى با مرگ شروع می شود

ممکن است حسابى دیگر نیز در قیامت کبرى منعقد شود که خصوصیّات و جزئیّات آن براى ما مجهول است، .
 
امّا اهوال و شداید قیامت هم دو مورد است:در قیامت صغرى که با مرگ صورت مى گیرد، زیرا مَن ماتَ فَقَد قامَت قِیامَتُهُ
 
؛ کسى که بمیرد، قیامتش برپا شده است». و در روز قیامت کبرى که جزئیّات آن نیز براى ما مجهول است.
 
به هر حال این مطالبى که اجمالًا گفته شده صددرصد قطعى است و متوقّف به روشن شدن جزئیّات آنها نیست و از مطالبى که هیچ راهى براى علم به آنها نداریم، جزئیّات امور مربوط به عالم آخرت است:
 
گر مسلمانى از این است که حافظ دارد
آه اگر از پس امروز بود فردایى
دل که آیینه شاهى است غبارى دارد
از خدا مى طلبم صحبت روشن رایى
سخن غیر مگو با من معشوقه پرست
کز وى و جام میم نیست به کس پروایى
 
البتّه منظور از محاسبه و وزن اعمال و رسیدگى کردن، به دست آوردن نتیجه آنچه از او سر مى زند از خیر و شر و صلاح و فساد و طاعت و معصیت است،
 
هرچند در این صورت پیوسته مراقب اصلاح و جبران کردن نواقص و عیب ها و معاصى خود خواهد بود.
 
 و چون چنین کسى در ایّام زندگى دنیوى و پیش از فرا رسیدن مرگ، اعمال و رفتارش حساب و وزن شده و تحت بررسى و کنترل قرار گرفته، از جریان حساب آخرت و از ناراحتى و اضطراب خاطر آنجا محفوظ خواهد بود.
 

تفاوت حساب و وزن

تفاوت حساب و وزن این است که حساب یعنى شماره کردن کارهاى خوب و بد، بررسى کردن اعمال از جهت خوب و بد و طاعت و معصیت،
 
 امّا وزن یعنى بررسى کردن از نظر سبکى و سنگینى و وزنه اعمال. و براى تشخیص اندازه اعمال، میزان و ترازویى بهتر از حیا نیست،
 
 زیرا با توجّه به مقدار حیا و شرم در صورت عرضه عمل، اندازه مطلوب بودن و مقدار سنگینى یا سبکى عمل معلوم مى شود و عمل سنگین و مطلوب عملى است که هیچ شرم و حیایى براى نشان
دادن آن وجود نداشته باشد.
 
پس تفاوت حساب و وزن در قیامت می‌تواند به این صورت توضیح داده شود:
 

حساب در قیامت

حساب در قیامت به معنی شمارش و بررسی اعمال و رفتارها است. در این حساب، اعمال و رفتارها از جنبه‌های خوب و بد، طاعت و معصیت مورد بررسی قرار می‌گیرند.
 
 به عبارت دیگر، حساب برای تعیین وضعیت اخلاقی و روحانی انسان و ارزیابی اعمال او انجام می‌شود.
 

وزن در قیامت

اما وزن در قیامت به معنی بررسی سبکی و سنگینی اعمال است. در این بررسی، وزنه اعمال مورد ارزیابی قرار می‌گیرد
 
 و میزان سبکی یا سنگینی اعمال تشخیص داده می‌شود. این وزنه بر اساس عدالت الهی و ارزش اعمال بر اساس معیارهای الهی تعیین می‌شود.
 
ضمناً معلوم مى شود که تصوّر و تعمّق در بهشت و دوزخ و سایر احوال قیامت و به ذهن سپردن آنها، حالت پیدایش پس از مرگ است.
 
 و هر کسى به ملاحظه اعمال و به تناسب رفتار و کردار خود، بهشتى یا دوزخى است. در حقیقت، خواه و ناخواه از نظر روحى حالت پس از مرگ را دارد و در این صورت لازم است .
 
به خود آمده و از این زندگى ظاهرى و موقّتى و عاریتى فریب نخورَد و خود را براى عالم جاودانى آماده سازد.
 
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
 تا سیه روى شود هر که در او غش باشد
زاهد و عجب و نماز و من و مستى و نیاز
تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد
ناز پرورد تنعّم نبرد راه به دوست
 عاشقى شیوه رندان بلاکش باشد
 

آنان که بى حساب به بهشت مى روند

چنانکه از برخى آیات قرآن و اخبار معصومین علیهم السلام استفاده مى شود، جمعى از بندگان شایسته خداوند، بى هیچ محاسبه و حتّى احتیاج به شفیع، همین که سر از گور بردارند،
 
 در کمال بزرگوارى و عظمت رهسپار بهشت برین مى شوند و در بهشت جاوید قدم مى نهند و تا ابد میهمان خداوند خواهند بود.
 
در حدیث است که: القِیامَةُ عِرسُ المُتَّقِینَ  ؛ روز قیامت براى مردم پرهیزگار به منزله حجله عروسى است»(6) که در آن غمى ندارند.
 
خداوند متعال در قرآن مجید مى فرماید: « «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ* ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ»؛ چهره هایى در آن روز گشاده و نورانى است،- خندان و مسرور است».(7)
 
و معلوم است این حال خوش براى کسى است که در آن روز هیچ حساب و گرفتارى نداشته باشد.
 
در جاى دیگر مى فرماید: « «یَوْمَ تَرَى الْمُؤمِنِینَ وَالْمُؤمِنَاتِ یَسْعَى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَیکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»؛ (این پاداش)
 
 در روزى است که مردان و زنان باایمان را مى نگرى که نورشان پیش رو و در سمت راستشان به سرعت حرکت مى کند (و به آنها مى گویند:)
 
 بشارت باد بر شما امروز به باغ هاى بهشتى که نهرها از پاى درختانش جارى است؛ جاودانه در آن بمانید و این همان رستگارى بزرگ است».(8)
 

روز حساب برای منافق

و در جاى دیگر مى فرماید: « «یَوْمَ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ یُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قَالُوا بَلَى وَلکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْکُمُ الْأَمَانِىُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ»؛
 
همان روزى که مردان و زنان منافق به مؤمنان مى گویند: نظرى به ما بیفکنید تا از نور شما پرتوى برگیریم! به آنها گفته مى شود:
 
 به پشت سر خود بازگردید و نورى به دست آورید. در این هنگام دیوارى میان آنها زده مى شود که درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب. آنها بهشتیان را صدا مى زنند:
 
 مگر ما با شما نبودیم؟ مى گویند: آرى، ولى شما خود را به گمراهى افکندید و انتظار (نابودى حق را) کشیدید، و (در همه چیز) تردید داشتید،
 
و آرزوهاى دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرا رسید و شیطان فریبکار شما را در برابر (فرمان) خداوند فریب داد».(9)
 
در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «اذا کانَ یَومَ القِیامَةِ أنبَتَ اللّهُ تَعالى لِطائِفَةٍ مِن امَّتی أجنِحَةً فَیَطیرونَ مِن قُبورِهِم إلَى الجِنانِ یَسرَحونَ فیها وَیَتَنَعَّمونَ کَیفَ شاءُوا فَتَقولُ لَهُمُ المَلائِکَةُ: هَل رَأیتُمُ الحِسابَ؟ فَیقولونَ: ما رَأینا حِساباً فَیقولونَ: هَل جُزتُمُ الصّراطَ؟ فَیَقولونَ: ما رَأینا صِراطاً فَیَقُولونَ: هَل رَأیتُم جَهَنَّمَ؟
 
فَیَقولونَ: ما رَأینا شَیئاً فَتَقولُ الملائِکَةُ: مِن امَّةِ مَن أنتُم؟ فَیقولونَ: مِن امَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله فَیَقولونَ: نَشَدناکُمُ اللّهُ حَدّثونا مَا کَانَت أعمالُکُم فی الدُّنیا؟
 
فَیَقولونَ: خَصلَتانِ کانَتا فینا فَبَلَّغَنا اللّهُ هذِهِ الدَّرَجَةَ بِفَضلِ رَحمَتِهِ فَیقولونَ: وَما هُما؟ فَیقولونَ: کُنّا إذا خَلَوْنا نَستَحی أن نَعصِیَهُ وَنَرضى بالیَسیرِ مِمّا قَسَمَ لَنا فَتَقولُ الملائِکَةُ: حَقٌّ لَکُم هذا
 
؛ چون روز قیامت شود خدا براى طائفه اى از امّت من دو بال مى رویاند، پس با دو بال خود از قبرهاشان به سوى بهشت برین پرواز مى کنند و در بهشت برین متنعّم مى شوند و به هر سو که بخواهند مى روند.
 
 آن گاه خازنان بهشت به ایشان مى گویند آیا شما حساب قیامت نداشتید که به این زودى به بهشت برین درآمدید؟ مى گویند:
 
 ما نه موقف حساب و نه صراط و نه جهنّم را دیدیم و نه کسى ما را از داخل شدن در بهشت منع کرد. ملائکه مى گویند:
 
 شما از امّت کدام پیامبرید؟ مى گویند: ما از امّت محمّد بن عبداللّه هستیم. ملائکه مى گویند: از امّت آن جناب تاکنون یک تن وارد بهشت نشده است،
 
شما مگر در دنیا داراى چه عمل بوده اید که به این سعادت نایل گشتید و بدون حساب وارد بهشت شدید؟ مى گویند:
 
ما در دنیا دو وظیفه را مراعات مى کردیم و خداوند هم به واسطه آنها ما را به این مقام رسانید: یکى آنکه در هر جاى خلوتى که بودیم خدا را از یاد نمى بردیم و او را ناظر بر احوال خود مى دانستیم .
 
و از ما عصیان و خلاف وظیفه صادر نمى شد و دیگر اینکه ما به مقدّرات حق راضى بودیم، چون مى دانستیم هر چه از او به ما رسد، صلاح ما در آن است.
 
ملائکه مى گویند: سزاوار بودید که پیش از دیگران بدون حساب وارد شوید».(10) در دستور دوم پیامبر صلى الله علیه و آله خطاب به ابوذر غفارى مى فرماید:
  
 خودت را وزن کن. آیا در قیامت انسان ها را وزن مى کنند یا اعمالشان را؟ از برخى روایات استفاده مى شود که خود نامه هاى عمل وزن دارد، زیرا قرآن در آیه 6 سوره قارعه مى فرماید:
 
«مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ»؛ کسى که (در آن روز) ترازوهاى اعمالش سنگین است». و در آیه 8 همان سوره مى فرماید: « «مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ»؛ کسى که ترازوهایش سبک است.
 
بدین معنى که خود اعمال وزن دارند و از برخى تعبیرات استفاده مى شود که خود افراد وزن مى شوند، یعنى در ترازوى عمل خودشان سنگین اند و برخى خودشان سبک اند.
 
در روایتى در تفسیر آیه 104 سوره کهف که مى فرماید: « «وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا»؛ مى پندارند کار نیک مى کنند».
 
آمده است که برخى وارد محشر مى شوند، هیکل هاى درشتى که به نظر مى رسد خیلى پروزن باشند، امّا وقتى در ترازوى سنجش مى گذارند و آنها را وزن مى کنند به اندازه بال مگسى وزن ندارند.
 
براى اینکه اگر درس خوانده و چیزى نوشته براى غیر خدا بوده، اگر جهاد کرده یا به منبر رفته، سخن بسیار گفته و ریا بوده است. ظاهرش پُر وزن است،
 
 امّا وزن ندارد، زیرا همه براى غیر خدا بوده، ولى برخى که ظاهرى کوچک دارند خیلى پُروزن و سنگین اند.
 
مى گویند فاصله هایى که بین اتم هاى بدن انسان است، اگر آنها را بیرون بکشند همه بدن به اندازه سر سوزن مى شود، ولى وزنش همان شصت یا هفتاد کیلو و بیشتر است.
 
ازاین رو پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: اى ابوذر، پیش از آنکه در قیامت تو را بسنجند، همین امروز خودت را بسنج و ببین توخالى و بى محتوایى یا واقعاً مغز و محتوا دارى.
 
آیا جزءِ اولواالالباب اى یا سبک و بى وزن. خودت را وزن کن و نقطه هاى ضعف و قوّت خویش را بنگر و بنویس که چقدر از اعمالت مثبت است.
 
و چه زیباست که در این دنیا انسان خود را وزن کند پیش از آنکه دیگران او را وزن کنند، براى اینکه وزن و حساب امروز به درد مى خورد، ولى آنجا راه حل ندارد.
 
 اگر امروز آدم ببیند بى وزن است راه جبران براى او باز است، امّا در آنجا راه بسته است. آیات مختلف قرآن را بخوانید که جهنّمى ها فریاد مى زنند: ما را بازگردانید تا جبران کنیم، امّا محال است.
 
طفلى که متولّد شده اگر توانست دوباره برگردد یا میوه اى که از درخت جدا شده اگر توانست دوباره به شاخه برگردد، آن گاه آنها هم مى توانند به این دنیا بازگردند، چرا که محال است.
 

ترازوى سنجش اعمال در قیامت

درباره چگونگى وزن کردن اعمال در روز رستاخیز بحث هاى فراوانى در میان مفسّران و متکلّمان است.
 
 و چون برخى چنین تصوّر کرده اند که وزن و ترازو در آن جهان مانند وزن و ترازو در این جهان است و از سویى اعمال انسان سنگینى و وزن ندارد که بتوان آن را با ترازو سنجید، ناچار شده اند .
 
از طریق تجسّم اعمال یا اینکه خود اشخاص را به جاى اعمالشان در آن روز وزن مى کنند، به حلّ مشکل بپردازند. حتّى عبارتى از عبید بن عمیر نقل شده است که مى گوید:
 
«یُؤتى بِالرَّجُلِ الطَّویلِ العَظیمِ فَلا یَزنِ جَناحَ بَعُوضَةٍ
؛ در آن روز، انسان هایى با جثّه اى بزرگ را مى آورند که در ترازوى سنجش به اندازه بال مگس وزن ندارند».(11) اشاره به اینکه ظاهراً آدم هاى باشخصیّتى بودند، ولى در باطن هیچ.
 
پس اگر مسأله مقایسه زندگى آن جهان را با زندگى دنیا کنار بگذاریم و توجّه داشته باشیم که همه چیز آنجا با این دنیا متفاوت است، .
 
درست مانند تفاوتى که میان زندگى جنین در عالم رحم با زندگى انسان در این دنیا وجود دارد، همچنین توجّه داشته باشیم که همیشه در فهم معانى الفاظ نباید به دنبال مصداق هاى موجود و معیّن برویم،
 
 بلکه مفاهیم را از نظر نتیجه بررسى کنیم، موضوع «وزن در روز رستاخیز» کاملًا حل خواهد شد.
 
توضیح اینکه: در گذشته هنگامى که مثلًا نام «چراغ» برده مى شد، ظرفى به نظر مى رسید که مقدارى مادّه روغنى در آن ریخته و فتیله اى در میان آن نصب شده و احتمالًا حبابى نیز براى تنظیم هوا روى آن قرار گرفته، در حالى که امروزاز این کلمه چیز دیگرى مى فهمیم،
 
 دستگاهى که نه ظرفى براى روغن دارد و نه فتیله اى و نه حبابى براى تنظیم هوا، امّا آنچه چراغ امروز را با دیروز پیوند مى دهد همان هدف و نتیجه آن است، یعنى وسیله اى که تاریکى را از میان مى بَرد.
 
در مسأله میزان چنین است و در همین جهان مى بینیم که با گذشت زمان ترازوها چه اندازه دگرگون شده اند و حتّى لفظ میزان به وسایل دیگر سنجش گفته مى شود، مانند «میزان الحراره» (سنجش گرما)، «میزان الهوا» (سنجش هوا) و جز آن.
 
بنابراین، مسلّم است که روز رستاخیز اعمال انسان با وسیله خاصّى سنجیده مى شود نه با ترازوهایى مانند ترازوهاى دنیا و بسا آن وسیله همان وجود انبیا و امامان و افراد صالح بوده باشد. در روایاتى که از طریق اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده این مطلب به خوبى دیده مى شود.
 
امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه 47 سوره انبیاء «وَنَضَعُ الْمَوَازِینُ الْقِسْطِ» فرمودوَالمَوازینُ الأنبِیاءُ وَالأوصِیاءُ وَمِن الخَلقِ مَن یَدخُلُ الجَنَّةَ بِغیرِ حِسابٍ
 
؛ میزان سنجش در آن روز پیامبران و اوصیاى آنها هستند و از مردم کسانى اند که بى حساب وارد بهشت مى شوند» یعنى کسانى که در پرونده اعمالشان نقطه تاریکى وجود ندارد.(12) و در روایت دیگرى آمده است: «
 
انَّ امیرَالمُؤمِنینَ وَالأئمَّةَ مِن ذُرّیَّتِهِ هُمُ المَوازینُ ؛ یعنى امیرمؤمنان و امامان از فرزندان او ترازوهاى سنجش اند».(13)
 
 در زیارت مطلقه امیرمؤمنان على علیه السلام مى خوانیم: «السَّلامُ عَلى میزانِ الأعمالِ (؛ سلام بر میزان سنجش اعمال)
 
در واقع مردان و زنان نمونه جهان مقیاس هاى سنجش اعمال انسان ها هستند و هر کس به آن اندازه که به آنها شباهت دارد، وزن دارد. و آنها که از ایشان بیگانه اند، کم وزن یا بى وزن اند.
 
حتّى دوستان خدا مى توانند مقیاس سنجش باشند، ولى بسیارى از حقایق دراین عالم در پرده ابهام باقى مى مانَد و روز قیامت به مقتضاى آیه 48 سوره ابراهیم «وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ» روز بروز و ظهور این واقعیّت هاست.
 
از اینجا روشن مى شود که چرا «موازین» جمع بسته شده، زیرا اولیاى حق که ترازوهاى سنجش اند متعدّدند.
 
این احتمال نیز وجود دارد که هر کدام از آنها در صفتى ممتاز بوده اند، بنابراین هر یک میزان سنجش یکى از صفات و اعمال آدمى هستند و چون اعمال و صفات انسان ها مختلف است، الگوها و ترازوهاى سنجش نیز باید مختلف باشد.
 
البتّه اینکه در برخى روایات آمده، مانند روایتى که از امام صادق علیه السلام وارد شده که پرسیدند: «
ما مَعنى المیزانُ؟ قالَ العَدلُ ؛ معناى میزان چیست؟ فرمود: عدل است».(14)
 
 منافاتى با آنچه گفتیم ندارد، زیرا دوستان خدا و مردان و زنان نمونه جهان مظهر عدل اند، عدل از نظر فکر و عدل از نظر عقیده و عدل از نظر صفات و اعمال- دقّت کنید.(15)
 

اسباب سنگینى میزان اعمال در روایات

بى شک ارزش همه اعمال نیک و صالحات یکسان نیست و با هم تفاوت زیادى دارند، بدین رو در روایات اسلامى روى پاره اى از اعمال خیر تأکید بیشترى شده است.
 
 و آنها را اسباب سنگینى میزان و ترازوى عمل در قیامت شمرده اند، از جمله در حدیثى از پیامبر صلى الله علیه و آله مى خوانیم که در تفسیر «لاإله إلّااللّه» فرمود: «
 
یعنى بِوَحدانِیَّتِهِ لا یَقبَلُ اللّهُ الاعمالَ الّا بها وَ هِىَ کَلِمَةُ التَّقوى یُثقِلُ اللّهُ بِها المَوازِینَ یَومَ القِیامَةِ لاإله الّااللّه
؛ اشاره به وحدانیت خداوند است و هیچ عملى بدون آن پذیرفته نمى شود و این کلمه تقواست که ترازوى سنجش اعمال را در قیامت سنگین مى کند».(16)
 
در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على علیه السلام در مورد شهادت به وحدانیت خداوند و نبوّت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمده است: «خَفَّ میزانٌ تَرفَعانِ مِنهُ وَثَقُلَ میزانٌ تُوضَعانِ فیهِ
 
؛ ترازوى سنجشى که شهادتین از آن برداشته شود سبک است، و میزانى که شهادتین در آن نهاده شود سنگین است».(17)
 
 در حدیث دیگرى از امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام مى خوانیم: «ما فِى المیزانِ شَى ءٌ أثقَلُ مِنَ الصَّلواتِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
 
؛ در ترازوى عمل چیزى سنگین تر از درود فرستادن بر محمّد و آل محمّد نیست». و در ذیل همین روایت فرمود:
 
«کسانى در قیامت در پاى میزان عمل قرار مى گیرند و کفّه اعمالشان سبک است، سپس درود بر محمّد و آل محمّد را در آن مى نهند و سنگین مى شود».(18)
 
 در حدیثى امام باقر علیه السلام فرمود: «مَن کانَ ظاهِرُهُ مِن باطِنِهِ خَفَّ مِیزانُهُ ؛ هر که ظاهرش از باطنش بهتر باشد میزان عملش در قیامت سبک خواهد بود».(19)
 
این بحث را با سخنى از سلمان فارسى که در حقیقت چکیده وحى و سنّت است پایان مى بریم. در این حدیث مى خوانیم که کسى با تحقیر به سلمان گفت:تو کیستى و چیستى؟ ارزشى ندارى. سلمان در پاسخ گفت: «
 
امّا اوَّلی وَاوَّلُکَ فَنُطفَةٌ قَذِرَةٌ وَأمّا آخِری وَآخِرُکَ فَجیفَةٌ مُنتِنَةٌ فإذا کانَ یَومُ القِیامَةِ وَنُصِبَت المَوازینُ فَمَن ثَقُلَت مَوازینُهُ فَهُوَ الکَریمُ وَمَن خَفَّت مَوازینُهُ فَهُوَ اللَّئِیمُ
 
؛ امّا آغاز وجود من و تو نطفه آلوده اى بود و پایان من و تو مردارى گندیده بیش نیست، هنگامى که روز قیامت فرا رسد.
 
 و ترازوهاى سنجش اعمال نصب شود، هر که ترازوى عملش سنگین بود شریف و بزرگوار است و هر که ترازوى عملش سبک بود پست و لئیم است».(20)
 
در دستور سوم حضرت مى فرماید: آماده باش براى روزى که همه چیز فاش مى شود.
 
و در پیشگاه خداوند چیزى بر او مخفى نمى مانَد.یکى از بزرگ ترین عذاب هاى قیامت که حتّى از عذاب جهنّم بدتر و بزرگ تر است عذاب رسوایى است.
 
 بسا کسانى که مردم را دعوت به نیکى ها مى کردند و پیشواى جمعیّت بودند و مردم دست آنها را مى بوسیدند.
 
 و حتّى مردم از لباس آنها تبرّک مى جستند و به لباس و قندى که آب دهانى به آن بزنند و به نیم خورده آنها ...،
 
 امّا روز قیامت مى بینیم همو که در این دنیا این همه به او احترام مى گذاشتند و داراى مقام و موقعیّت بزرگى هم بود اکنون در جهنّم است،
 
 ولى مردمى که به او و آثارش تبرّک مى جستند در بهشت اند و این رسوایى خود بزرگ ترین عذاب است. بنابراین خودت را آماده کن و ظاهر و باطنت را یکى کن، تا در آن روز رسوایى پیش نیاید.
 
من عقیده ام این است که انسان باید در زندگى مبنایى داشته باشد و آن این است که هر کارى مى کند باید چنان باشد که اگر آشکار شود.
 
 و در بلندگو آن را اعلان کنند ترسى نداشته باشد، چون اگر این گونه شد هم براى دنیا و هم براى آخرتِ انسان خوب است.
 

مسأله عرض اعمال

در میان پیروان مکتب اهل بیت با توجّه به اخبار فراوانى که از امامان علیهم السلام رسیده، عقیده معروف این است که پیامبر صلى الله علیه و آله و امامان از اعمال همه امّت آگاه مى شوند.
 
یعنى خداوند از طریق خاصّى اعمال امّت را بر آنها عرضه مى دارد.روایاتى که در این باره نقل شده بسیار است و شاید به حدّ تواتر باشد، از جمله از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «
 
تُعرَضُ الأعمالُ عَلى رَسولِ اللّهِ اعمالُ العِبادِ کُلَّ صَباحٍ ابرارُها وَفُجّارُها فَاحذَروها وَ هُوَ قَولُ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ:
 
«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ»(21) وَسَکَتَ ؛ تمام اعمال مردم هر روز صبح بر رسول خدا عرضه مى شود، اعمال نیکان و بدان؛ بنابراین، مراقب باشید و این مفهوم گفتار خداوند است که مى فرماید: بگو عمل کنید! خداوند و فرستاده او اعمال شما را مى بینند.
 
این را فرمود و ساکت شد».(22) در حدیث دیگرى امام باقر علیه السلام فرمود: «انَّ أعمالَ العِبادِ تُعرَضُ عَلى نَبِیّکُم کُلَّ عَشِیَّةِ الخَمیسِ فَلیَستَحِ أحَدُکُم أن یُعرَضَ عَلى نَبِیّهِ العَمَلُ القَبیحِ
 
؛ و تمامى اعمال شما هر عصر پنج شنبه بر پیامبرتان عرضه مى شود. بنابراین باید از اینکه عمل زشتى از شما بر پیامبر عرضه شود شرم کنید».(23)
 
 در روایت دیگرى از امام علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام مى خوانیم که کسى خدمتش عرض کرد براى من و خانواده ام دعا کن! فرمود: مگر من دعا نمى کنم؟
 
وَاللّهِ انَّ اعمالَکُم لَتُعرَضُ عَلَىَّ فی کُلّ یَومٍ وَلَیلَةٍ :؛ به خدا سوگند، اعمال شما هر شب و روز بر من عرضه مى شود».
 
راوى مى گوید این سخن بر من گران آمد. امام متوجّه شد و به من فرمود: «أما تَقرَأ کِتابَ اللّهِ عَزَّ وَجَلَ
وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَالمُؤْمِنُونَ:
هُوَ وَاللّهِ عَلىّ بن ابی طالب آیا کتاب خداوند عزّ و جلّ را نمى خوانى که مى گوید عمل کنید، خدا و پیامبرش و مؤمنان عمل شما را مى بینند.
 
به خدا سوگند، منظور از مؤمنان، علىّ بن ابى طالب و امامان دیگر از فرزندان اوست».(24)
 
البتّه در برخى اخبار تنها سخن از پیامبر صلى الله علیه و آله به میان آمده و در پاره اى از على علیه السلام و در برخى پیامبر و امامان همگى ذکر شده اند،
 
 چنانکه برخى تنها عصر پنج شنبه را وقت عرض اعمال مى شمردند و برخى همه روز و برخى هفته اى دو بار و بعضى در آغاز هر ماه و بعضى هنگام مرگ و گذاردن در قبر.
 
روشن است که این روایات منافاتى با هم ندارند و همه آنها مى تواند صحیح باشد، درست مانند اینکه در بسیارى از مؤسّسات گزارش کارکرد روزانه را در پایان ماه یا سال به مقامات بالاتر مى دهند.
 
قابل توجّه اینکه در مباحث گذشته نیز اشاره کردیم که موضوع عرض اعمال اثر تربیتى فوق العاده اى در معتقدان به آن دارد،.
 
 زیرا وقتى من بدانم علاوه بر اینکه خداوند که همه جا با من است، پیامبر صلى الله علیه و آله و پیشوایان محبوب من هر روز یا هر هفته از هر کارى که مى کنم،
 
 در هر نقطه و هر مکان، اعمّ از خوب یا بد آگاه مى شوند، بى شک بیشتر رعایت مى کنم و مراقب اعمال خود خواهم بود.
 
 درست مثل اینکه کارکنان مؤسّسه اى بدانند هر روز یا هر هفته گزارش تمام جزئیّات کارهایشان به مقامات بالاتر داده مى شود و از همه آنها باخبر مى گردند.
  

خداوند عهده دار محاسبه

همانطور که آیه مذکور می‌فرماید: "حِسابُهُمْ إِلَّا عَلى‌ رَبِّی"(25 )، به معنی این است که محاسبه و حساب‌کتاب اعمال ما تنها به عهدهٔ خداوند است. او به عنوان حاکم و داور بی‌نهایت، توانایی دارد تمام اعمال و رفتارهای ما را دقیقاً بررسی کند و حساب‌کتابی را انجام دهد.
 
هیچ کس به طور کامل نمی‌تواند اعمال خود را محاسبه کند و وزن آنها را تعیین کند. تنها خداوند، که همهٔ اعمال را می‌بیند و می‌داند، می‌تواند حساب و وزن اعمال را به صورت کامل و کامل انجام دهد.
 
بنابراین، بهترین رویکرد برای ما این است که در هر اقدام و رفتاری، به حساب خداوند و وزن اعمالمان اهمیت بدهیم و از عدالت او پیروی کنیم. همچنین باید در حساب اعمال خود، از تقوا و حیا واقعی پیروی کنیم تا در روز قیامت مورد قبول خداوند قرار گیریم.
 

۲ - حسابرسی در محضر الهی

در این آیه،( أَلَا یَظُنُّ أُولَٰئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ)(26) خداوند متعال به کافران توبیخ می‌کند و ایشان را به قیامت و برخیزش از قبرها تهدید می‌کند. آیا آنها باور نمی‌کنند که به زندگی پس از مرگ برانگیخته خواهند شد؟ آیا به حقیقت قیامت و حساب‌کتاب پیروی نمی‌کنند؟
 
روزی بزرگ و عظیم است که در آن عذاب و حساب، خبر از عدل و عظمت خداوند و وحشت و هول آن حضور دارد.
 
در این روز، مردم از قبرها برخواهند خاست و در حضور پروردگار جهانیان حاضر خواهند شد. اگر آنها واقعیت قیامت را قبول کرده و از وجود حساب و کتاب آگاه باشند، بی‌تردید رفتارهای خود را متناسب با آن تنظیم می‌کنند.
 
اما اگرچه برخی از انسان‌ها این حقیقت را نپذیرند، اما وجود قیامت و حساب‌کتاب حقیقتی است که هیچ گونه تردیدی درباره آن وجود ندارد.
 
همهٔ اعمال و رفتارهای انسان‌ها در این روز بزرگ و عظیم مورد بررسی و ارزیابی قرار خواهد گرفت. از اینرو، بهترین راهبرد برای ما این است که به حقیقت قیامت و حساب‌کتاب آگاه باشیم و زندگی خود را به انطباق با این واقعیت تنظیم کنیم.
 

3 - حتمیت حسابرسی

یقینی و حتمی بودن حسابرسی، از اعمال انسان:•«فوربک لنسـلنهم اجمعین عما کانوا یعملون(27)
حسابرسی حتمی و قطعی است و از اعمال انسان در روز جزا پرسش خواهد شد. آیه مذکور از سوره مبارکه مؤمنون است و خداوند در آن به ما تأکید می‌کند که بی‌تردید از همهٔ اعمالی که در دنیا انجام داده‌ایم، پرسش خواهیم شد.
 
حسابرسی به معنای ارزیابی دقیق و کامل اعمال و رفتارهای انسان‌ها است. در روز جزا، خداوند متعال از همهٔ اعمالی که انجام داده‌ایم، آگاه است.
 
 و هیچ چیزی از او پنهان نمی‌ماند. همهٔ اعمال و رفتارهای خوب و بد ما در دنیا، به عنوان موادی برای حسابرسی در محضر الهی استفاده خواهد شد.
 
بنابراین، حسابرسی در روز جزا حتمی است و هیچ گونه تردیدی دربارهٔ آن وجود ندارد. همهٔ اعمال و رفتارهای انسان‌ها در این روز قطعاً مورد ارزیابی و پرسش قرار خواهد گرفت.
 
 بهترین راه برای ما این است که در زندگی دنیا، به انطباق با ارزش‌ها و اصول اخلاقی الهی عمل کنیم و در انتخاباتمان دقت کنیم، زیرا به همهٔ اعمالمان حساب خواهیم داد.
 

4 - فراگیری حسابرسی

وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَٰئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا(28)
 
حسابرسی خداوند نه تنها به اعمال ظاهری انسان بلکه به اعمال باطنی و دلی او نیز تعمیم دارد. آیه مذکور از سوره قصص است.
 
 و خداوند در آن به ما توصیه می‌کند که از هرچیزی که درباره آن علم نداریم، دوری کنیم. چرا که گوش و چشم و دل هر کدام از این اعضای انسان، درباره کارهایی که انجام می‌دهیم و درباره کارهای خودمان، سؤال خواهند کرد.
 
این آیه بیان می‌کند که خداوند متعال از تمام جنبه‌های ظاهری و باطنی اعمال انسان‌ها آگاه است. اعمال ظاهری شامل کارها و رفتارهای آشکاری است که ما به دیگران نشان می‌دهیم، .
 
اما اعمال باطنی شامل افکار، احساسات و نیت‌های درونی ما نیز مورد بررسی و ارزیابی خواهند بود.
 
بنابراین، حسابرسی خداوند به همهٔ اعمال ظاهری و باطنی انسان‌ها تعمیم دارد و هرچه را که از آن علم نداریم و در آن مشکلی داریم، باید از آن دوری کنیم..
 
 بهترین راه برای ما این است که در هر کاری که انجام می‌دهیم، با آگاهی و شفافیت عمل کنیم و همچنین در باطن خودمان نیت‌های خوب و خالصی داشته باشیم،
 
زیرا این اعمال و باطن‌ها در روز جزا قطعاً مورد ارزیابی و پرسش قرار خواهند گرفت.
 

حساب اعمال در نگاه امام خمینی

امام خمینی با استناد به آیات الهی (فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ، وَمَن ‌یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ) (29)
معتقد است هر فردی از افراد در قیامت، بر اساس نوع ملکات آنها خود نوعی از انواع خواهد بود و مجموع این ملکات ساختار ماهیتی او را شکل می‌دهد.
 
 در واقع هویت و شخصیت هر کسی به او نمایانده می‌شود و او به این آگاهی می‌رسد. پس هر یک از اعمال در قلب انسانی اثری دارد.
 
 و برای هر یک از اعمال خوب و بد انسان، در نشئه ملکوتی صورت غیبی است که از این صورت‌های غیبی ملکوتی، بهشت و جهنم اعمال تشکیل می‌شود. (30)
 
به اعتقاد امام خمینی هر عمل صالحی اگر با شرایط صوری معنوی و قالبی و قلبی انجام شود، یک نورانیتی در باطن قلب حاصل می‌شود .
 
و یک صفای باطنی برای انسان رخ می‌دهد که انسان را به معرفت توحیدی نزدیک می‌کند همان‌طور که اعمال سیئه در قلب یک کدورتی و ظلمتی حاصل می‌کند. (31)
 
امام معتقد است اگر انسان در این دنیا به محاسبه اعمال خود بپردازد و آن را اصلاح کند در روز قیامت نگرانی ندارد،.
 
 زیرا گرفتاری‌های آن عالم، تابع این عالم است و اگر در این عالم در راه مستقیم نبوت و ولایت بود در آخرت ترسی از حسابرسی اعمال ندارد. (32)
 
در حقیقت ترس از حسابرسی برای کسی است که از اعمال خود می‌ترسد وگرنه حساب حق‌تعالی عادلانه است‌. (33)
 

پی نوشت:

1. بحارالانوار، ج 77، ص 83
2.سوره اسراء، آیه 14.
3. سوره لقمان، آیه 16.
4.رجوع شود به: تفسیر نمونه، ذیل آیات 1- 8 سوره زلزله.
5. مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، ص 85.
6. بحارالانوار، ج 71، ص 288.
7. سوره عبس، آیات 38 و 39.
8.سوره حدید، آیه 12.
9. سوره حدید، آیه 13.
10.بحارالانوار، ج 100، ص 26، ح 31.
11.تفسیر طبرى، ج 8، ص 162.
12. رجوع شود به: تفسیر نمونه، ذیل آیه 47 سوره انبیاء.
13. همان.
14. الاحتجاج، ج 2، ص 98.
15.- رجوع شود به: تفسیر نمونه، ذیل آیه 8 سوره اعراف.
16. نورالثقلین، ج 5، ص 659، ح 12.
17. نورالثقلین، ج 5، ص 659، ح 8.
18. همان، ح 7.
19. همان، ص 660، ح 13.
20. همان، ح 14.
21.کافى، ج 1، ص 219.
22. بصائر الدرجات، ص 446.
23.کافى، ج 1، ص 171.
24. سوره توبه، آیه 105.
25.آیه 113 سوره شعراء
26.آیه 4 سوره مطففین
27.آیه 92 سوره حجر
28.آیه 36 سوره اسراء
29.زلزله/سوره۹۹، آیه۷-۸.   
30.خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۸۱-۲۸۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.   
31.خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۸۲-۲۸۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.   
32. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۳۵۹-۳۶۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.   
33. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۸، ص۳۲۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
 

منابع:

: مکارم شیرازی، ناصر، 1305 ، انوار هدایت: مجموعه مباحث اخلاقی مکارم شیرازی، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب(ع)،1390.
https://wiki.ahlolbait.com/آیه 113 سوره شعراء
https://wiki.ahlolbait.comآیه 4 سوره مطففین
https://wiki.ahlolbait.comآیه 92 سوره حجر
https://wiki.ahlolbait.comآیه 36 سوره اسراء
https://fa.wikifeqh.iحسابرسی اعمال (قرآن)