12 آبان 1389 / 26 ذیقعده 1431 / 3 نوامبر 2010


 

 

آيت الله حاج ميرزا ابوالحسن شَعراني تهراني ازحكيمان و فيلسوفان بزرگ ايراني بدرود حيات گفت. آيت الله شعراني ازچهره‎هاي درخشان ديني و علمي معاصركشورمان بشمارمي‏‎رود. ايشان به زبانهاي فرانسوي، عربي و انگليسي تسلط كامل داشت و ازدانش گسترده خويش دراين سه زبان درترجمه و تأليفاتش استفاده فراوان كرد. از آثارآيت الله شَعراني مي‎توان «راه سعادت و نفايسُ الفنون» را ذكر كرد. آيت الله شعراني درعلوم رياضي، نجوم و ادبيات نيزاستادي توانا بود و در حوزه علميه قم سالها تدريس مي‎كرد.
 
ميرزا حسين خان خضوعي مشهوربه ساعت ساز از استادان آوازو موسيقي ايران بدرود حيات گفت. ساعت سازبه موسيقي علمي و عملي زمان خود مسلط بود و با نواختن تارنيزآشنايي كامل داشت. ميرزا حسين ساعت سازبا هنرمندان عرصه آواز ايران چون مرحوم بنان و طاهرزاده مجالست داشت و همواره بين آنان برسرموسيقي ايراني و تغييرو تحول آن بحث و مناظره مي‎شد. ميرزا حسين خان ساعت ساز علاوه برصدايي زيبا و دلنشين؛ خلقي خوش و اخلاقي پسنديده داشت و آنچه مي‎دانست بي‎دريغ و سخاوتمندانه دراختيارشاگردانش قرارمي‎داد.
 
آيت‏اللَّه ميرزاحسين حسيني معروف به ميرزا حسينِ ميرزا خليل ، در حدود سال 1194 ش (1230 ق) در نجف اشرف به دنيا آمد. اين عالم برجسته پس از فراگيري مقدمات و سطوح نزد پدر و برادرش از محضر فقهاي نامداري همچون شيخ محمدحسن نجفي صاحب جواهر و شيخ مرتضي انصاري بهره برد و تا مقام رفيع مرجعيت شيعه پيش رفت. مرجعيت اين فقيه جليل پس از رحلت ميرزاي بزرگ شيرازي فراگير شد و شيعيان ايران، عراق، لبنان، هند و ديگر سرزمين‏هاي اسلامي به وي رجوع نمودند به طوري كه از ايشان به عنوان زعيم حوزه علميه نجف اشراف ياد مي‏گردد. آيت‏اللَّه‏ميرزا خليل تمام مدت تدريس خود را در حوزه فقه سپري نمود و ده‏ها شاگرد فاضل به عالم تشيع عرضه كرد. وي در جريان نهضت مردمي مشروطه به همراه عالمان بزرگواري همچون آخوندملا محمدكاظم خراساني و ميرزا عبداللَّه مازندراني، يكي از سه ركن رهبري نهضت مشروطه از حوزه نجف بود و از اين جنبش تا زماني كه به انحراف كشيده نشده بود، حمايت مي‏كرد. همچنين از وي آثار ارزشمندي برجاي مانده كه كتابٌ في الاِجازَه، كتابٌ في الغَصْب و شرح نجاةُ العباد از آن جمله‏اند. سرانجام اين فقيه مجاهد پس از عمري تلاش در راه اعتلاي اسلام در دوازدهم آبان 1287ش برابر با دهم شوال 1326 ق در 93 سالگي به ديدار حق تعالي شتافت و در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
 
دكتر احمد بهمنيار كرماني در سال 1262ش در خانداني فرهيخته در كرمان به دنيا آمد و در همان شهر، نزد پدر و برادر خود، ادبيات فارسي و عربي، فقه، اصول، فلسفه و رياضيات را آموخت. او ضمن تحصيل، زبان تركي اسلامبولي و انگليسي را فراگرفت و در اين دو زبان، دست به تحقيقات و تاليفاتي زد. بهمنيار در آغاز مشروطيت به مبارزات سياسي روي آورد و در سال 1289 ش روزنامه دهقان را براي اشاعه انديشه‏هاي ملي خويش منتشر كرد كه منجر به تبعيد و زنداني شدنش به شيراز شد. بهمنيار مدتي به رياست دارالمعلمين تبريز و نيز استادي دانشسراي عالي دانشگاه تهران رسيد و در سال 1321، به عضويت پيوسته فرهنگستان ايران درآمد. استاد بهمنيار پس از اخذ دكترا از دانشگاه تهران به تدريس عربي پرداخت و به تاليف و ترجمه آثار همت گماشت. تصحيح كتبي از قبيل تاريخ بيهق، الابنية عن حقايقِ الدويه و تاليف تحفه احمديه و داستان نامه بهمنياري از جمله آثار اين محقق برجسته مي‏باشند. وي در املاي فارسي صاحب نظر بود و بسياري از شيوه‏هاي درست كه در املاي فارسي متداول شده مرهون زحمات اوست. استاد احمد بهمنيار سرانجام در دوازهم آبان 1334 ش در 72 سالگي در گذشت و طبق وصيت، در عتبات عاليات مدفون گرديد.
 
محمدجواد تندگويان در سال 1329 در تهران به دنيا آمد. پس از پايان تحصيلات وارد مبارزات سياسي شد و با پيروزي انقلاب نيز در خط نظام قرار گرفت تا اينكه در دولت شهيد رجايي به وزارت نفت انتخاب شد. كمتر از دو ماه بعد، وي در يكي از بازديدهايي كه از صنعت نفت در جنوب داشت به اتفاق چند نفر ازمسئولان وزارت نفت به اسارت نيروهاي متجاوز بعثي عراق درآمد. شهيد تندگويان در طول مدت اسارت تحت سخت‏ترين شكنجه‏هاي بعثيان قرار گرفت تا اينكه به فيض شهادت نائل آمد. سرانجام بعد از گذشت 11 سال، پيكر مطهر اين آزاده مجاهد در اواخر آذرماه 1370 به ايران انتقال يافت و در بهشت زهرا به خاك سپرده شد.
 
مازيار بن قارن يكي از اسپهبدان طبرستان است كه تعلق خاطر خاصي به كيش و آيين زردشت و آداب ايراني داشت. او بر معتصم عباسي عصيان كرد و معتصم، عبداللَّه بن طاهر را از خراسان براي سركوبي او فرستاد. عبداللَّه، مازيار را گرفت و به بغداد روانه كرد. خليفه او را به ضرب تازيانه كشت و جسدش را آويخت. سپس معتصم، افشين، ديگر سردار نامدار را متهم كرد كه با مازيار همدست بوده و در توطئه‏ي احياي دين مزدكي و خرّمي با او شريك بوده است. به همين تهمت او را به سال 227 ق به حبس انداخت تا در زندان مرد.
 
سعدالدين مسعود بن عمر بن عبداللَّه خراساني هِرَوي معروف به ملاسعدتفتازاني، در فقه، اصول، تفسير، كلام، منطق و تمامي فنون ادبي و اكثر علوم متداول زمان، استاد كل ويگانه‏ي روزگار خود بود. وي مدتي از عمر خود را به سفر به شهرهاي خراسان و آسياي مركزي براي كسب علم گذراند. علامه تفتازاني به خاطر نبوغ و احاطه‏ي علميش، تاليف و نگارش را بسيار زود و در شانزده سالگي آغاز كرد. كتاب‏هاي بسياري از خود به جاي گذاشت كه برخي از آن‏ها هنوز جزو كتاب‏هاي درسي حوزه‏هاي علميه هستند. ازكتاب‏هاي تفتازاني مي‏توان به المطوّل، الارشاد و مختصر المعاني اشاره نمود. تفتازاني، 20 سال آخر عمر را به دعوت امير تيمور گوركاني در شهر سمرقند گذراند و شاگردان بسياري تربيت كرد. علامه تفتازاني در سال 792 ق در هفتاد سالگي در اين شهر وفات يافت.
 
آندْره مالْرو نويسنده معروف فرانسوي درپاريس به دنيا آمد. مالرو بعد از اتمام تحصيلات متوسطه به مدرسه زبانهاي شرقي وارد شد و زبانهاي فارسي و چيني را آموخت. مالرو از19سالگي نوشتن آثارش را آغازكرد و ازاولين آثاراو مي‎توان سرزمين بيگانه را نام برد. آندره مالرو درطول عمر 75ساله خود سفرهاي متعدد به كشورهاي مختلف كرد و دراين سفرها بيش ازهمه شيفته تمدن كهن ايران و شهر زيبا و ديدني اصفهان شد. بطوريكه چهاربار به ايران سفركرد. مالرو در جنبش آزاديخواهي و استقلال طلبي ويتنام، انقلاب چين، همچنين مبارزه با هيتلر شركت كرد و هميشه براي آزادي جنگيد. ازآثارمشهور آندره مالرو كه سالها وزيراطلاعات فرانسه بود مي‎توان «اميد، عصربي‎اعتنايي، ضدخاطرات و سرنوشت بشر» رانام برد.
 
كشور جمهوري پاناما با 75/517 كيلومتر مربع مساحت در جنوب قاره امريكاي مركزي، در ميان درياي كارائيب و اقيانوس آرام و در همسايگي كشورهاي كاستاريكا و كلمبيا واقع شده و توسط كانال پاناما، به دو قسمت تقسيم شده است. جمعيت پاناما در حدود 3 ميليون نفر است كه مردم اكثراً دو رگه سرخ و سفيد و عمدتاً مسيحي بوده و كاتوليك‏مذهب هستند. پايتخت اين كشور، شهر پاناما و واحد پول آن بالبوآ مي‏باشد. زبان رسمي در پاناما اسپانيايى است ولي زبان‏هاي بومي سرخ‏پوستان و انگليسي نيز عموميت دارد. پيش‏بيني مي‏شود جمعيت پاناما تا سال 2025م نزديك به 4 ميليون نفر گردد. از شهرهاي مهم پاناما، سان ميگليتو، كولون و سانتياگو است. پاناما، از سال 1504م كه كشف شد، ضميمه نايب السلطنه اسپانيايى پرو بود تا اين كه در اواسط قرن نوزدهم دست استعمار كوتاه شد و پاناما به كلمبيا ملحق گرديد. در اوايل قرن بيستم پس از مبارزات انقلابيون، اين كشور مستقل گرديد و نظام جمهوري حاكم شد و سوم نوامبر سال‏روز استقلال پاناما از كلمبيا به عنوان روز ملي اين كشور نام گرفت.
 
هم‏زمان با جنگ رژيم صهيونيستي با مصر، سربازان اين رژيم در سوم نوامبر 1956م با حمله به شهر خان يونس در نوار غزّه، بيست و پنج سرباز مصري را اعدام كرده و با هجوم به بيمارستان شهر، همه بيماران، پرستاران و پزشكان را كشتند. نظاميان نژادپرست صهيونيستي در ادامه جنايات خود در اين شهر، محلي را كه در آن ده‏ها زن، كودك و افراد سالخورده پناه گرفته بودند، با بمب منفجر و ويران كردند. صهيونيست‏ها در اين حمله با قتل عام 275 نفر در خان يونس بار ديگر قساوت و وحشي‏گري خود را به بدترين شكل ممكن به نمايش گذاردند.
 
اوتانْتْ سومين دبيركل سازمان ملل متحد در 22 ژانويه 1909م در برمه (ميانمار) در جنوب شرقي آسيا به دنيا آمد. وي در سال 1942م رياست كميته تجديد سازمان آموزش و پرورش دولت برمه را بر عهده گرفت و از آن پس مدارج ترقي را پيمود. وي از سال 1949 وزير اطلاعات و نيز نماينده دولت برمه در سازمان ملل متحد بود. اوتانْتْ علاوه بر اين سمت، در سال 1959م معاون مجمع عمومي و در سال 1961، رياست كميسيون رفع اختلاف كنگو در سازمان ملل را بر عهده داشت. سرانجام پس از آن كه داگْ هامِرْ شولْدْ دبير كل وقتِ سازمان ملل متحد، در سپتامبر 1961م در جريان يك سانحه هوايى در كنگو كشته شد، در سوم نوامبر همان سال، اوتانت به جانشيني وي برگزيده شد. در دوران دبير كلي اوتانْتْ حوادث متعددي در صحنه جهاني رخ داد كه جنگ اعراب و اسرائيل، ترور كندي در امريكا و اوج‏گيري مسئله ويتنام، بركناري خروشچف در شوروي و حمله اين كشور به چكسلواكي و... از آن جمله‏اند. يكي از اقدامات موثر اوتانت، مسافرت متهورانه او به كوبا بود، در آن هنگام كه ناوگان دريايى امريكا، كوبا را به محاصره خود درآوردند و بحران موشكي بين ايالات متحده و شوروي شكل گرفت در حالي كه از همه طرف به اوتانت فشار مي‏وردند تا خودش را در آن بحران وارد نكند، وي به كوبا رفت و با برقراري و حفظ ارتباط ميان سران امريكا و شوروي، در كاهش اين بحران، نقش مهمي ايفا كرد. با اين حال عملكرد سازمان ملل متحد در مورد برخي از مسائل جهان، محدود به صدور قطعنامه بود. اوتانْتْ سرانجام در سال 1971 پس از گذراندنِ دو دوره 5 ساله دبير كلي سازمان ملل متحد، بازنشسته شد و كورْتْ والْدْهايْم جانشين او گرديد.
 
كشور دومينيكا با 751 كيلومتر مربع وسعت در امريكاي مركزي و در شرق درياي كارائيب واقع شده است. جمعيت آن بيش از 76 هزار نفر بوده و پيش‏بيني مي‏شود كه تا سال 2025 جمعيت آن در حدود 81 هزار نفر خواهد شد. پايتخت دومينيكا روسو نام دارد و واحد پول آن دلار كارائيب شرقي است. حدود 90 درصد مردم دومينيكا از نژاد سياه بوده و به زبان انگليسي صحبت مي‏كنند. اكثريت قريب به اتفاق سكنه اين كشور پيرو آيين مسيحيت و عمدتاً كاتوليك هستند. از شهرهاي مهم دومينيكا، پورتْس‏موت، ماريگوت و ماهاوت است. اين جزيره در 3 نوامبر سال 1493 توسط كريستُفْ كُلُمْبْ كشف و ضميمه امپراتوري اسپانيا گرديد. سپس اين جزيره كه محل سكونت قوم كاريب بود، توسط اشغال‏گران اسپانيايى غارت شد و به قصد كشف طلا و ساير اشياء قيمتي، نه تنها خانه‏هاي بوميان ويران گرديد، بلكه بسياري از آنها را نيز كشتند. اين وضعيت استعماري، توسط فرانسه و سپس، توسط انگلستان ادامه يافت، به صورتي كه از كل كاريبها تنها در حدود 500 نفر باقي ماندند. دومينيكا در سال 1967 پس از فعل و انفعالاتي، خودمختاري گرفت. سرانجام در سوم نوامبر 1978 اين جزيره با نظام جمهوري به استقلال كامل دست يافت. سوم نوامبر روز استقلال دومينيكا از انگلستان، روز ملّي آن نام گرفته است.