مقدمه:
خداوند با توجّه به نیازهای بشر و با در نظر گرفتن شرایط زمان و مکان بندگان، به آنها وعده هایی داده است .که قرآن با توجّه به آثار تربیتی این وعده ها ی صادق و به تناسب شرایط مسلمان به نقل این وعده ها و وعده هایی که خداوند به مسلمانان داده است .
 
وعده صادق برای دیگران نشانگر اعتماد قابل اعتمادی است که در جامعه بین افراد ایجاد می‌شود. افرادی که وعده‌های صادق می‌دهند. به عنوان افراد مورد اعتماد شناخته می‌شوند و ممکن است فرصت‌های شغلی و همکاری‌های مثبت بیشتری داشته باشند.
 
وعده صادق می‌تواند به تقویت روابط و ایجاد همبستگی بین افراد کمک کند. وقتی که وعده‌هایمان را به عمل می‌آوریم، نشان می‌دهیم که ارزش قائلیم به واژه‌ها و احترامی برای دیگران قائلیم. این می‌تواند به ایجاد همکاری و همدلی بین افراد منجر شود و روابط را سازنده‌تر کند.
 
وعده صادق نشانگر ارزش‌ها و اصول شخصیتی ما است. وقتی که وعده‌های صادق می‌دهیم و آن‌ها را به عمل می‌آوریم، .
 
خودمان را به عنوان افراد قابل اعتماد و باارزش نشان می‌دهیم. این می‌تواند به تقویت خودباوری و اعتماد به نفس ما کمک کند و ما را به سمت توانمندی‌های بیشتر هدایت کند.
 
وعده صادق می‌تواند به پیشرفت شخصی و اجتماعی کمک کند. وقتی که وعده‌های صادق را به عمل می‌آوریم، به خودمان و دیگران نشان می‌دهیم .که قادر به تعهد و اجرای وظایف هستیم. این می‌تواند به توسعه مهارت‌ها، ارتقای شغلی و بهبود روابط اجتماعی کمک کند.
 
بنابراین، وعده صادق آثار بسیار مثبتی در زندگی شخصی و اجتماعی دارد و می‌تواند به تقویت روابط، افزایش اعتماد و پیشرفت فردی کمک کند.در این مجال مختصر به وعده های قرآنی خداوند و آثار و پیامد های وعد های خداوند در اجتماع می پردازیم و مهمترین آنها را ذکر می نماییم:
 
وعده در لغت و اصطلاح
وعد در لغت به معنی عهد است (1) و در اصطلاح عبارتست از تعهّد کردن به انجام اَمری، خواه آن امر خیر باشد یا شرّ و اختصاص پیدا کردن به یکی از آن‌ها بواسطه قرینه ، معیّّن می‌شود. (2)
 
صادق در لغت و اصطلاح
صفت «صادق (راستگو)»، اسم فاعل است از مادّه «صدق»، به معنای نیرومندی در چیزی، خواه سخن باشد یا غیر آن. صدق، خلاف کذب است؛چرا که دروغ، نیرویی ندارد و باطل است. اصل این معنا، از این گفتار آمده است: «شی‌ءٌ صِدق؛ چیزی است استوار».
 
ر قرآن کریم صادق، برگرفته‌ از مادّه «صدق»، دوازده بار به خدای متعال نسبت داده شده است. خدای سبحان در این آیات، گاه به راستی در گفتار، گاه به راستی در وعده، و گاه نیز به مطلق راستی وصف گشته است.
 
می‌سزد که در باب وجه مناسبت میان راستیِ خدا در گفتار و وعده، با معنای لغوی صدق (نیرومندی)، بگوییم که خدای متعال، به سبب نیرومندی در گفتار و وعده‌اش، راست‌گو و راست وعده است؛
 
 یعنی گفتار او مطابق با واقع است، هیچ دروغی در آن نیست و او خلف وعده نمی‌کند؛ بلکه او راست‌گوترینِ راستگویان است؛ زیرا او نیرومندترینِ نیرومندان است و هر نیرویی از جانب اوست.
 
وعده صادق چیست؟
وعده صادق یعنی وعده‌ای که با تمام صداقت و اعتقاد به دیگران داده می‌شود و قصد اجرای آن را داریم.این نوع وعده‌ها بر اساس ارزش‌ها و اصول شخصیتی ما تعیین می‌شود و به عنوان یک تعهد جدی محسوب می‌شود.
 
 وعده صادق نشان دهنده اعتماد و احترام به دیگران است و برای حفظ روابط سالم و قوی بسیار مهم است. بنابراین، بهتر است وعده‌هایی که قصد اجرای آن‌ها را نداریم، ندهیم و تلاش کنیم تا همیشه وفادار به وعده‌هایمان باشیم.
 
جرا وعده صادق مهم است؟
وعده صادق بسیار مهم است. وعده‌هایی که به دیگران می‌دهیم، نشان از اعتماد و احترام ما به آنان است.وقتی که وعده‌هایمان را نقض می‌کنیم، اعتمادی که دیگران به ما داشته‌اند به خطر می‌افتد و ممکن است رابطه ما با آنان آسیب ببیند.
 
 همچنین، وعده‌های صادق نشان دهنده اعتبار و شخصیت قوی ما می‌باشند و می‌توانند تأثیر بزرگی در روابط ما با دیگران داشته باشند.
 
 وعده صادق نشانگر ارزش‌های اخلاقی و قدرت کنترل خودمان است و به ما کمک می‌کند تا به عنوان یک فرد قابل اعتماد و شایسته شناخته شویم. بنابراین، حفظ وعده‌های صادق بسیار مهم است تا روابطمان قوی و پایدار باشد.
 
یامدهای سیاسی وعده صادق چیست؟
پیامدهای سیاسی وعده صادق می‌تواند بسیار اهمیت‌دار و تأثیرگذار باشد. در زیر چند نمونه از این پیامدها را برایتان ذکر می‌کنم:
 
اعتماد عمومی:
وعده صادق به عنوان یک عنصر اصلی در ارتباطات سیاسی، می‌تواند اعتماد عمومی را تقویت کند.وقتی که سیاستمداران و مقامات عمومی وعده‌های صادق می‌دهند و آنها را به عمل می‌آورند، اعتماد مردم به آنان افزایش می‌یابد.
 
 این اعتماد می‌تواند به تقویت روابط بین مردم و دولت، بالا بردن حضور مردم در فرایند سیاسی و بهبود کیفیت دموکراسی کمک کند.
 
پایبندی به اصول و قوانین:
وعده صادق می‌تواند به پایبندی سیاستمداران به اصول و قوانین کمک کند. وقتی که سیاستمداران وعده‌های صادق می‌دهند .
 
و آنها را به عمل می‌آورند، این نشان می‌دهد که آنان به اصول و قوانین مربوطه پایبند هستند و به دموکراسی و حکمرانی قانونی احترام می‌گذارند. این می‌تواند به تقویت نظام حاکمیت قانون و پیشرفت سیاسی کمک کند.
 
مشارکت سیاسی:
 وعده صادق می‌تواند به افزایش مشارکت سیاسی مردم کمک کند. وقتی که سیاستمداران وعده‌های صادق می‌دهند و آنها را به عمل می‌آورند،و این امر به مردم اعتماد می‌دهد که مشارکت در فرایند سیاسی می‌تواند تأثیرگذار باشد.

این می‌تواند به افزایش حضور مردم در انتخابات، فعالیت در سازمان‌های مدنی و انگیزه بیشتر برای مشارکت سیاسی منجر شود.استحکام دولت و پایداری سیاسی: وعده صادق می‌تواند به استحکام دولت و پایداری سیاسی کمک کند. وقتی که سیاستمداران وعده‌های صادق می‌دهند.
 
 و آنها را به عمل می‌آورند، این باعث می‌شود که دولت به عنوان یک نهاد قابل اعتماد و پایدار شناخته شود. این می‌تواند به پایداری سیاسی و اجتماعی کمک کند و نیز به توسعه و پیشرفت کشور منجر شود.
 
به طور کلی، وعدە صادق در سیاست می‌تواند به تقویت اعتماد عمومی، پایبندی به اصول و قوانین، افزایش مشارکت سیاسی و استحکام دولت و پایداری سیاسی کمک کند. با احترام به وعده‌ها، سیاستمداران می‌توانند روابط با مردم را بهبود بخشند و به توسعه و پیشرفت جامعه کمک کنند.
 

پیامدهای اجتماعی وعده صادق کدامند؟

پیامدهای احتماعی وعده صادق نیز بسیار اهمیت‌دار و تأثیرگذار هستند. در زیر چند نمونه از این پیامدها را برایتان ذکر می‌کنم:
 

اعتماد و همبستگی:

 وعده صادق می‌تواند به افزایش اعتماد و همبستگی در جامعه کمک کند. وقتی که افراد وعده‌های صادق می‌دهند و آن‌ها را به عمل می‌آورند، اعتماد بین افراد افزایش می‌یابد و این می‌تواند به تقویت روابط اجتماعی و همبستگی کمک کند.
 

ارزش‌های اخلاقی:

 وعده صادق می‌تواند به تقویت ارزش‌های اخلاقی در جامعه کمک کند. وقتی که افراد وعده‌های صادق می‌دهند و آن‌ها را به عمل می‌آورند،
 
این نشان می‌دهد که آنان به اهمیت احترام به تعهدات خود و احترام به دیگران اعتقاد دارند. این می‌تواند به تقویت ارزش‌های مثل امانتداری، صداقت و احترام به حقوق دیگران کمک کند.
 

پیشرفت اجتماعی:

 وعده صادق می‌تواند به پیشرفت اجتماعی کمک کند. وقتی که افراد وعده‌های صادق می‌دهند و آن‌ها را به عمل می‌آورند،.
 
 این می‌تواند به بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی کمک کند. اعتماد بین افراد و بهره‌وری بالا، می‌توانند به توسعه و پیشرفت جامعه منجر شوند.
 
حل و فصل صلح‌آمیز اختلافات: وعده صادق می‌تواند به حل و فصل صلح‌آمیز اختلافات کمک کند. وقتی که افراد وعده‌های صادق می‌دهند .
 
و آن‌ها را به عمل می‌آورند، این می‌تواند به ایجاد زمینه‌های مشترک برای حل و فصل اختلافات کمک کند و از تنش‌ها و تعارضات جامعه کاسته شود.
 
بنابراین، وعده صادق می‌تواند به افزایش اعتماد و همبستگی، تقویت ارزش‌های اخلاقی، پیشرفت اجتماعی و حل و فصل صلح‌آمیز اختلافات در جامعه کمک کند. احترام به وعده‌ها می‌تواند به سازندگی و پیشرفت اجتماعی منجر شود.
 

دلیل اهمیت ندادن به وعد های صادق چیست؟

دلایلی که ممکن است برای عدم اهمیت‌دهی به وعده‌های صادق وجود داشته باشد عبارتند از:
 

تجربه‌های قبلی:

برخی افراد ممکن است تجربه‌های ناامیدکننده درباره وعده‌های صادق در گذشته داشته باشند. این تجربه‌ها ممکن است باعث شده باشد که آنها به وعده‌ها اعتماد کمتری داشته باشند و اهمیت کمتری به آنها بدهند.
 

تنش‌های سیاسی و اجتماعی:

 در برخی شرایط، وعده‌های صادق ممکن است در مقابل تنش‌ها و نزاعات سیاسی و اجتماعی کمترین اهمیت را داشته باشند. در این شرایط، افراد ممکن است بر اساس اولویت‌های دیگر خود، اهمیت کمتری به وعده‌ها بدهند.
 
عدم قدرت اجرای وعده‌ها:
در برخی موارد، وعده‌های صادق ممکن است به دلیل محدودیت‌های سیاسی، اقتصادی یا ساختاری نتوانند به درستی اجرا شوند. در این صورت، افراد ممکن است به عدم قابلیت اجرای وعده‌ها اعتقاد کنند و آنها را نادیده بگیرند.
 

تأثیر رسانه‌ها و اطلاعات متناقض:

برخی افراد ممکن است به دلیل وجود اخبار متناقض و اطلاعات تضادی درباره وعده‌های صادق، اعتماد کمتری به آنها داشته باشند. تأثیر رسانه‌ها و پوشش‌های مختلف ممکن است باعث شود که افراد به وعده‌ها شک کنند و آنها را به چالش بکشند.
 
البته، برخی دلایل دیگری نیز می‌تواند برای عدم اهمیت‌دهی به وعده‌های صادق مطرح شود. در ادامه چند نمونه دیگر را برایتان ذکر می‌کنم:
 

نیاز فوری:

 در برخی موارد، افراد به دلیل وجود نیازهای فوری و اساسی، اهمیت کمتری به وعده‌ها می‌دهند. وقتی که فردی در موقعیتی بحرانی قرار دارد و نیازهای اساسی‌اش را تامین نمی‌کند، اهمیت وعده‌های صادق کاهش می‌یابد.
 

فراموشی:

 برخی افراد ممکن است به دلیل فراموشی یا عدم مدیریت مناسب زمان، وعده‌های صادق را نادیده بگیرند. در بعضی موارد، وعده‌ها به دلیل عدم یادآوری یا توجه کافی، به تأخیر می‌افتند یا به طور کامل فراموش می‌شوند.
 

فشار روانی:

در برخی موارد، فشارهای روانی ممکن است باعث شود که افراد وعده‌های صادق را نادیده بگیرند. استرس، اضطراب یا مشکلات روانی ممکن است باعث عدم تمرکز و توانایی اجرای وعده‌ها شود.
 

عدم ارزش‌گذاری:

 برخی افراد ممکن است به دلیل عدم ارزش‌گذاری به مواردی مانند وفاداری و تعهد، وعده‌های صادق را کمترین اهمیت را بدهند. برای این افراد، مسائل دیگری مانند نتیجه‌گیری سریع یا منافع فردی مهمتر از وعده‌ها به نظر می‌رسد.
 

عدم تفهیم:

در بعضی موارد، عدم درک و فهم صحیح از اهمیت وعده‌های صادق می‌تواند باعث عدم اهمیت‌دهی به آنها شود. افرادی که اهمیت اجرای وعده‌ها را نمی‌فهمند یا تأثیر آن را درک نمی‌کنند، ممکن است به آنها اهمیت کمتری بدهند.
 
به طور کلی، دلایل عدم اهمیت‌دهی به وعده‌های صادق می‌تواند به تجربه‌های قبلی ناامیدکننده، تنش‌های سیاسی و اجتماعی، عدم قدرت اجرای وعده‌ها، تأثیر رسانه‌ها و اطلاعات متناقض، نیازهای فوری، فراموشی، فشار روانی، عدم ارزش‌گذاری و عدم تفهیم برگردد.بله، البته. دلایل دیگری نیز برای عدم اهمیت‌دهی به وعده‌های صادق وجود دارد. در ادامه چند مورد را برایتان ذکر می‌کنم:
 
تغییر شرایط: در برخی موارد، شرایط و موقعیت‌ها ممکن است تغییر کند و وعده‌های صادق منسوخ شوند. در این صورت، افراد ممکن است به دلیل تغییر شرایط، اهمیت کمتری به وعده‌ها بدهند.
 
عدم ارزش اجتماعی: برخی افراد ممکن است به دلیل عدم ارزش اجتماعی وعده‌ها، اهمیت کمتری به آنها بدهند. وقتی که فردی اهمیت کمتری به موضوعات اجتماعی و روابط انسانی بدهد، ممکن است وعده‌های صادق را نادیده بگیرد.
 
عدم اعتماد: افرادی که به دلیل تجربه‌های مختلف، به وعده‌های صادق اعتماد کمتری دارند، ممکن است به آنها اهمیت کمتری بدهند. عدم اعتماد به طرف مقابل می‌تواند باعث عدم توجه به وعده‌ها شود.
 
عدم تعهد: برخی افراد ممکن است به دلیل عدم تعهد به تعهدات و مسئولیت‌های خود، اهمیت کمتری به وعده‌ها بدهند. وقتی که فردی به تعهدات خود عمل نکند، احتمالاً به وعده‌ها نیز اهمیت کمتری خواهد داد.
 
ناپایداری: در برخی موارد، وعده‌های صادق به دلیل ناپایداری و عدم ثبات در زمان، اهمیت کمتری می‌یابند. وقتی که وعده‌ها به طور مداوم تغییر می‌کنند و اجرا نمی‌شوند، افراد ممکن است به آنها اهمیت کمتری دهند.
 
عدم موثر بودن: در برخی موارد، وعده‌های صادق ممکن است به دلیل عدم تأثیرگذاری مورد انتظار، اهمیت کمتری بیابند. وقتی که فردی احساس کند وعده‌ها تأثیر مورد انتظار را ندارند، ممکن است به آنها اهمیت کمتری بدهد.
 
به طور کلی، عدم اهمیت‌دهی به وعده‌های صادق می‌تواند به عواملی مانند تجربه‌های قبلی ناامیدکننده، تنش‌های سیاسی و اجتماعی، عدم قدرت اجرای وعده‌ها و تأثیر رسانه‌ها و اطلاعات متناقض برگردد.
اما لازم به ذکر است که وعده‌های صادق و اجرای آنها همچنان اهمیت و ارزش خود را دارند و می‌توانند به تقویت روابط اجتماعی و پیشرفت جامعه کمک کنند.
 

 ۱ - تفاوت وعده با عهد

عهد به وعده‌ای گفته می‌شود که مقرون به شرط باشد، و دربارۀ انجام آن، از لفظ وفاء کردن استفاده می‌شود، امّا دربارۀ وعده از لفظ إنجاز استفاده می‌گردد و به عمل نکردن به عهد، « نقض عهد» گفته می‌شود در حالی که به عمل نکردن به وعده «خُلف‌ وعده» گفته می‌شود. (3)
 

۲ - تفاوت وعده با وعید

1- وعد در وعدۀ خیر و شرّ بکار می‌رود ولی «وعید» و «ایعاد» فقط در وعده شرّ استعمال می‌شود. (4)
 
۲- فرق دیگری که بین «وعد» و «وعید» وجود دارد این است که خُلف وعد، قبیح است و صدور آن از خداوند محال است، (5)
ولی خُلف وعید در مواردی، نه تنها قبیح نیست بلکه حُسن هم دارد چون این کار او اظهار کرم است. (6)
 
۳-) وعده از راه تفضّل خداوند بر بندگان است نه استحقاق بندگان، زیرا مؤمن هر چه ایمانش کاملتر باشد و اعمال صالحه او زیادتر باشد،.
 
 نمی‌تواند شکر کوچکترین نعمت‌های الهی را اداء نماید تا مستحق دریافت آن وعدها گردد، ولی وعید از راه استحقاق عباد است و خداوند زائد بر استحقاق، کسی را عذاب نمی‌کند، بلکه چه بسا عفو نموده و گذشت می‌کند. (7)
 

واژۀ وعد در قرآن

واژۀ وعد در قرآن ۱۵۱بار استعمال شده که ۹۱ بار از این تعداد به وعدهای خدا ، که در موقعیّت‌های متفاوت صادر شده، اختصاص یافته است که نشان از اهمیّت این مطلب دارد.
 

وعده های صادق خداوند در قرآن کدامند؟

1- حقانیّت وعده‌های  صادق الهی

وعده‌های خداوند حق است و هیچگونه باطل در آن راه ندارد، چرا که همیشه با واقعیّات منطبق است، قرآن کریم دراین باره می‌فرماید:
«... أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»  (8) «... آگاه باشید وعدۀ خدا حقّ است»
از آن‌جا که قول خدای تعالی همان فعل او است، وعدۀ او عبارت است از همان رفتاری که او با ما خواهد کرد که فعلاً برای ما غایب است و جنبه آینده را دارد، ولی برای خدای تعالی نه غایب است و نه جنبۀ آینده دارد. ()
 
لازم به ذکر است که در قرآن حدود ۲۰ آیه در مورد حقانیّت وعده‌های خداوند وارد شده، که می‌تواند تأکیدی بر واقعی بودن وعده‌های خداوند باشد.
 

2-  حتمیّت وعده‌های صادق الهی

صدور خلف وعده از خداوند محال و وقوع وعده‌های او حتمی است:
 
1- زیرا «خلف وعده» یا از جهت عدم قدرت و عجز بر انجام است یا از جهت احتیاج است یا از جهت نسیان است، که این جهات در خداوند راه ندارد،  (10)
 
آنچنانکه خداوند در قرآن فرموده: فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَه‌ُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انتِقام ‌: (11)
 
«پس گمان مبر که خدا وعده‌ای را که به پیامبرانش داده، تخلّف کند چرا که خداوند قادر و انتقام گیرنده است‌ .
 
و در آیات دیگری برای از بین بردن هر گونه شکّی، پس از قسم‌های فراوان، با تأکید می‌فرماید:
إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِع  (12)
 
که آنچه به شما (درباره قیامت ) وعده داده می‌شود، یقیناً واقع‌ شدنی است‌.که همۀ این آیات و آیات دیگر، بر حتمی بودن وقوع وعد‌ه‌های خداوند تأکید می‌نمایند، تا آن‌جا که حتّی گمان تخلّف این وعده‌ها نیز صحیح نیست. (13)
 
۲ اگر خلف وعده بر خدا جایز باشد، ارسال رسولان و تنذیر و تبشیر مردم کاری عبث بوده و باعث سلب اطمینان بندگان و سست شدن آن‌ها در اطاعت و عبادت او میشود. (14)
 
۳) در قرآن حدود ۳۵ آیه دربارۀ حتمی بودن وعده‌های خداوند صادر شده که نشانگر میزان تأکید خداوند بر حتمی الوقوع بودن وعده‌های اوست.۴) وعده‌های خدا بر اساس حکمت و مصلحت اوست، چنانکه قرآن کریم، برای یادآوری وضعیّت مؤمنین پیش از وقوع غزوۀ بدر ، دربارۀ وعدۀ خدا به مؤمنان، میفرماید: (15)
 
«وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَی الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرِین‌»  (16)«و (به یاد آرید) هنگامی را که خداوند به شما وعده داد که یکی از دو گروه ( کاروان تجاری قریش ، یا لشکر مسلح آنها) نصیب شما خواهد بود.
 
 و شما دوست می‌داشتید که کاروان (غیر مسلح) برای شما باشد (و بر آن پیروز شوید) ولی خداوند می‌خواهد حق را با کلمات خود تقویت، و ریشه کافران را قطع کند ازاین‌رو شما را بر خلاف میلتان با لشکر قریش درگیر ساخت، و آن پیروزی بزرگ نصیبتان شد
 
در این آیه خداوند به مؤمنین وعدۀ نبرد و درگیری با یکی از دو گروه تجاری یا نظامی را می‌دهد، در حالی که مسلمین از قدرت کافی برای مبارزه برخوردار نبودند و نیازمند آرامش برای تثبیت نظام نوپای خود بودند، امّا خداوند براساس مصلحت و حکمت، به آن‌ها این وعده را داد. (17)
 

وعده‌های صادق خدا در قرآن

خداوند با توجّه به نیاز‌های بشر و با در نظر گرفتن شرایط زمان و مکان بندگان، به آن‌ها وعده‌هایی داده است.
 
 که قرآن با توجّه به آثار تربیتی این وعده‌ها و به تناسب شرایط مسلمان به نقل این وعده‌ها و وعده‌هایی که خداوند به مسلمانان داده است پرداخته که مهمترین آن‌ها را ذکر می‌نماییم:
 

وعدۀ صادق مغفرت و أجر عظیم

یکی از وعده‌هایی که خداوند به مؤمنین داده است، وعدۀ مغفرت و أجر عظیم می‌باشد، قرآن در این‌باره می‌فرماید:
 
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیم‌» (18)
 
«خداوند، به آن‌ها که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند وعده آمرزش و پاداش عظیمی داده است.
 

وعده عدم‌ضرر از توطئه‌های دشمن برای متقین:

« اگر [در برابر آنها] صبر و پرهیزکاری پیشه کنید، نقشه‌های [خائنانه] آنها به شما زیانی نمی‌رساند‌(19).
 

وعده از بین رفتن باطل در مقابل جریان حق:

حق بیامد و باطل رفت که باطل از میان رفتنی است‌(20). حق را بر باطل می‌افکنیم و(حق) آن را درهم می‌شکند و آن (باطل) یکباره از میان می‌رود‌(21).خدای متعال باطل را نابود می‌سازد و حق را با کلمات خویش استقرار می‌دهد‌(22).
 

وعده غلبه تعداد کم مومنان بر تعداد زیاد کافران:

 چه‌بسا گروه اندکی که به توفیق خدا بر گروه بسیاری پیروز شدند، و خدا با شکیبایان است‌‌(23).
 

وعده نابودی کافران و ظالمان با حاکمیت الهی در یک جامعه:

 «أَ فَلَمْ یهَدِ لهَمْ کمْ أَهْلَکنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ یمَشُونَ فی مَسَکنهِم»
 

وعده نصرت مومنان و انتقام از مجرمانی که به مومنان ظلم کرده‌اند:

«إنَّا مِنَ الْمُجْرِمینَ مُنْتَقِمُون»؛ مسلما ما از مجرمان انتقام خواهیم گرفت‌(24).
 

وعده تدافع حق و باطل و حاکمیت و پیروزی حق:

 از نظر قرآن همواره حق و باطل در جنگ و تدافع با یکدیگر است تا زمانی که حق چیره و باطل نابود شود؛ البته همواره باطل همانند کف روی آب است .که به چشم می‌آید و غلبه ظاهری دارد، ولی دیری نمی‌پاید که از میان می‌رود و چون حبابی  ی‌ترکد‌(25).
 
در نهایت این باطل است که نابود می‌شود: و خداوند، باطل را محو می‌کند و حقّ را به فرمانش پابرجا می‌‌سازد‌(26).
 

وعده بشارت رحمت به صبرکنندگان در آزمایش و ابتلا:

و بی‌تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می‌کنیم.
 
 و صبرکنندگان را بشارت ده.* همان کسانی که چون بلا و آسیبی به آنان رسد، گویند ما مملوک خداییم و یقیناً به‌سوی او بازمی‌گردیم. * آنانند که درودها و رحمتی از سوی پروردگارشان بر آنان است و آنانند که هدایت یافته‌اند‌(27).
 

وعده حمایت از مومنان با از بین رفتن برخی ظالمان توسط برخی دیگر:

 اینگونه برخی ستمکاران را بر برخی به کیفر گناهانی که همواره مرتکب می‌شدند، مسلط و چیره می‌کنیم‌(28).
 

وعدۀ صادق معاد و قیامت

بیشترین و مهمترین وعده‌هایی که خداوند به بندگان داده است وعده‌هایی است که مربوط به مسألۀ روز جزا و یقینی و قریب‌الوقوع بودن آن می‌باشد:
«إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُه‌...» (29)
 
«بازگشت همه شما بسوی اوست! خداوند وعدۀ حقّی فرموده او آفرینش را آغاز می‌کند...»
 

وعدۀ صادق بهشت و نعمت های بهشتی

از دیگر وعده‌هایی که در قرآن بسیار به چشم می‌خورد آیاتی است که بهشت و نعمت‌های آن را به مؤمنین وعده و بشارت می‌دهد:
 
«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلاً» (30)
 
«و کسانی که ایمان آورده‌اند و اعمال صالح انجام داده‌اند، بزودی آن را در باغهایی از بهشت وارد می‌کنیم‌... وعده حق خداوند است و کیست که در گفتار و وعده‌هایش، از خدا صادقتر باشد؟
 
خداوند در این آیه به کسانی که در اثر ایمان به آفریدگار از تمایلات نفسانی پرهیز نموده و منحرف نگشتند بهشتهایی با اوصاف گوناگون را وعدۀ داده و بر حتمی بودن این وعده تأکید نموده است و از این طریق آن‌ها را به انجام أعمال صالح تشویق و ترغیب نموده است. (31)
 

وعدۀ  صادق جهنّم و عذابهای جاودانه

خداوند همانگونه که به انسان وعدۀ بهشت داده است، به آن‌ها وعدۀ عذاب نیز داده تا بدانند که همۀ اعمال آن‌ها ثبت و محاسبه شده و لذا مجاز به انجام هر کاری نیستند:
 
«وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ‌»(32) (33)و دوزخ، میعادگاه همه آنهاست.. ‌»
 

وعدۀ  صادق خلافت در زمین

یکی از وعده‌هایی که خداوند به مؤ‌منین داده است وعدۀ حکمرانی در زمین است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِم‌» (34)
«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آن‌ها خلافت روی زمین را بخشید...»
 
مفسرین در تفسیر این آیه احتمالات زیادی را بررسی نموده‌اند، امّا آنچه مهم به نظر می‌رسد این است که خداوند به مؤمنینی که دارای اعمال صالحه هستند .
 
وعده می‌دهد که به زودی جامعه صالحی مخصوص به خودشان برایشان درست می‌کند و زمین را در اختیارشان می‌گذارد و دینشان را در زمین متمکن می‌سازد.
 
 و امنیت را جایگزین ترسی که داشتند می‌کند، امنیتی که دیگر از منافقین و کید آنان و از کفار و جلو گیریهایشان بیمی نداشته باشند، خداوند را آزادانه عبادت کنند، و چیزی را شریک او قرار ندهند. (35)
 

سنت تغییر سرنوشت جوامع با اختیار و اراده خودشان:

خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه خودشان دست به تغییر بزنند(36). سنت‌های الهی محیط و حاکم بر رفتارهای انسان است و جوامع انسانی هر نوع تفکر و سلوک و رفتاری را برگزینند، به تناسب آن، سنت‌های الهی بر سرنوشت‌شان حاکم می‌شود.
 

وعده نصرت الهی:

 اگر خدا را یاری کردید، خدا هم شما را یاری می‌کند و شما را ثابت‌قدم می‌کند(38). و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری می‌کند(38).
 

وعده یاری و نصرت مومنان:

 و یاری مومنان، همواره حقی است برعهده ما(39).
مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته‌اند، از خدا یاری خواسته و انتقام می‌طلبند و کسانی که ستم کرده‌اند به‌زودی خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (40).
 

وعده دفاع خدا از مومنان:

مسلما خدا از مؤمنان دفاع می‌کند(41).
پس آیا [این حقیقت] سبب هدایتشان نشده است که چه بسیار امت‌ها را پیش از آنان هلاک کردیم که [اینان] در مساکن آنان رفت‌وآمد می‌کنند؟ (42).
 
5 وعده الهی هدایت نیکوکاران تلاشگر: و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند، قطعا به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است (43).
 

وعده آسانی و گشایش همراه سختی:

ازجمله سنت‌های الهی آن است که با هر سختی دو آسانی از قبل و بعد برای شخص و جامعه فراهم‌ آید.
 پس اینطور نیست که عسر و سختی، دائمی باشد، بلکه سختی از دو سو با آسانی محدود می‌شود و اجازه طغیان به آن داده نمی‌شود. خدا می‌فرماید: «فَاِنَّ مَعَ العُسرِ یسرا»؛ پس به راستی با هر سختی یک آسانی است (44).
 

وعده افزایش رفاه اجتماعی و نزول برکت در صورت ایمان و تقوای الهی:

 و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها، ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشودیم (45).
 

وعده افزایش برکات درصورت استقامت:

 و اگر جن و انسان به طریقت ایمان پایداری کنند، با آبی فراوان سیرابشان می‌کنیم (46).
 

وعده حاکمیت مستضعفان بر زمین:

 و اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفان نعمت بخشیم و آنها را پیشوایان و وارثین روی زمین قرار دهیم (47).و مشرق‌ها و مغرب‌های پربرکت زمین را به آن قوم تضعیف شده [زیر زنجیر ظلم و ستم] واگذار کردیم (48).
 

وعده حاکمیت مومنین و صالحین بر زمین:

 خدای متعال به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، وعده داده است که در زمین جانشینشان سازد (49).
 
ما در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم که بندگان صالح من وارث (حکومت) زمین خواهند شد(50).
 

وعده عذاب‌نشدن حاکمیت مصلحان:

 و چنین نبود که پروردگارت آبادی‌ها را به ظلم و ستم نابود کند درحالی‌که اهلش درصدد اصلاح بوده باشند (51).
 

وعده پیروزی رهبران الهی و مومنان:

خداوند چنین مقرر داشته که من و رسولانم پیروز شویم(52). ما، به‌یقین فرستادگانمان و کسانی را که ایمان آورده‌اند در زندگی این‌جهانی و روزی که گواهان می‌ایستند، یاری می‌کنیم(53).
 

وعده عزتمندی مومنان:

عزت مخصوص خدا و رسول او و مومنان است(54).
 

وعده کفایت الهی از متوکلین:

هر کسی به خدا توکل کند، خدا او را کفایت می‌کند(55).
 

وعده از بین رفتن ترس و اندوه برای خداجویان:

 «انّ الّذین قالوا ربّنا‌الله ثمّ استقاموا تتنزّل علیهم الملائکه الّا تخافوا و لا تحزنوا»
 

وعده زندگی گوارا برای صالحان:

«من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاه طیبه».
 

وعده محبوبیت مومنان و صالحان:

 همانا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، به‌زودی خدای رحمان برای آنان محبتی (در دل‌ها) قرار می‌دهد(56).
 

وعده بهروزی و سعادت مجاهدان راه خدا:

 (ای پیامبر! به منافقان) بگو: آیا برای ما جز یکی از دو نیکی (فتح یا شهادت) را انتظار دارید؟ ولی ما منتظریم که عذاب خداوند یا از سوی خودش یا به‌دست ما به شما برسد. پس شما منتظر باشید، ما نیز با شما در انتظار می‌مانیم(توبه ۵۲).
 

وعده نجات مومنان:

 آنگاه فرستادگانمان و نیز کسانی را که ایمان آورده‌اند، می‌رهانیم. بر‌عهده ماست که مؤمنان را رهایی دهیم (یونس، 103).
 

وعده غلبه حزب‌الله:

‌به‌راستی گروه خدای متعالی است که چیره است‌(مائده، 56).
سخن ما درباره بندگان پیامبرمان از‌پیش چنین رفته است* که آنان‌اند که یاری می‌شوند* و سپاهیان مایند که چیره می‌گردند»(57).
 

وعده عذاب‌نشدن مستغفران:

(ای پیغمبر) تا تو در میان آنان هستی خدا بر آن نیست که آنها را عذاب کند و تا آنان طلب آمرزش می‌کنند خدا عذاب‌کننده ایشان نخواهد بود (58).
 

وعده دستیابی به غنائم از دشمنان: 

خداوند غنائم فراوانی به شما وعده داده بود که آنها را به‌دست می‌آورید، ولی این یکی را زودتر برای شما فراهم ساخت؛ و دست تعدّی مردم [= دشمنان‌] را از شما بازداشت تا نشانه‌ای برای مؤمنان باشد و شما را به راه راست هدایت کند‌(59).
 

پرسش :

علی رغم صادق بودن وعده های الهی، چرا بعضی از دعاهای ما مستجاب نشده و یا انفاق های ما مضاعف نمی شود؟
 

پاسخ:

 مسأله مهم این است که انفاق [بایستی] از اموال حلال و مشروع باشد که خدا غیر آن را قبول نمى‌ ‏کند و برکت نمى‌ ‏دهد. لذا در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى‌ ‏خوانیم:
 
 شخصى خدمتش عرض کرد دو آیه در قرآن است که هر چه من به سراغ آن مى‌ ‏روم آن را نمى‌ ‏یابم [و به محتواى آن نمى‌ ‏رسم]. امام فرمود کدام آیه است؟ عرض کرد: نخست این سخن خداوند بزرگ است که مى‌ ‏گوید:
 
«اُدْعُونِی اَسْتَجِبْ لَکُمْ»(60)؛ (مرا بخوانید تا دعاى شما را مستجاب کنم) من خدا را مى‌‏ خوانم؛ اما دعایم مستجاب نمى‌ ‏شود! فرمود: آیا فکر مى‌ ‏کنى خداوند عزّ و جلّ، وعده خود را تخلّف کرده؟ عرض کرد:
 
نه‏. فرمود: پس علّت آن چیست؟ عرض کرد: نمى‌ دانم. فرمود: ولى من به تو خبر مى‌ دهم: «مَنْ اَطَاعَ ‏اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیمَا أَمَرَهُ مِنْ دُعَائِهِ مِنْ جَهَةِ الدُّعَاءِ اَجَابَهُ‏»(61)؛
 
(کسى که اطاعت خداوندِ متعال کند در آنچه امر به دعا کرده و جهت دعا را در آن رعایت کند، اجابت خواهد کرد). عرض کرد: جهت دعا چیست؟
 
فرمود: نخست حمد خداى [را] مى‌ ‏کنى و نعمت او را یادآور مى‌ شوى؛ سپس شکر مى‌ ‏کنى؛ بعد درود بر پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) مى‌‏ فرستى؛ سپس گناهانت را به خاطر مى‌ ‏آورى،
 
 اقرار مى‌ ‏کنى و از آنها به خدا پناه مى‌‏ برى و توبه مى‌ ‏نمایى؛ این است جهت دعا. سپس فرمود: آیه دیگر کدام است؟ عرض کرد: این آیه است که مى‌ فرماید:
 
«وَ مَا أَنْفَقْتُمْ مّنْ شَىْ‏ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»(62)؛ (و هر چیزى را [در راه او] انفاق کنید، عوض آن رامى دهد [و جاى آن را پر مى کند]؛ و او بهترین روزى دهندگان است).
 
 امّا من در راه خدا انفاق مى ‏‌کنم؛ ولى چیزى که جاى آن را پر کند عاید من نمى‌ ‏شود. امام(علیه السلام) فرمود: فکر مى‌ ‏کنى خداوند از وعده خود تخلّف کرده؟ عرض کرد: نه‏. فرمود:
 
 پس چرا چنین است؟ عرض کرد: نمى‌ ‏دانم. فرمود: «لَوْ اَنَّ اَحَدَکُمْ اِکْتَسَبَ الْمَالَ مِنْ حِلِّهِ وَ اَنْفَقَهُ فِی حِلِّهِ، لَمْ یُنْفِقُ دِرْهَماً إِلاً اَخْلَفَ عَلَیْهِ‏»(63)؛
 
(اگر کسى از شما مال حلالى به دست آورد و در راه حلال انفاق کند، هیچ درهمى را انفاق نمى‌ ‏کند؛ مگر این که خدا عوضش را به او مى‌ ‏دهد).(64)
 

نتیجه:

وعد در اصطلاح به معنی متعهّد شدن بر انجام کاری اعم از خیر و شر می‌باشد و وعده‌های خداوند حق است و حتماً واقع خواهد شد چرا که او یگانه مالک هستی است.

و از آن‌جا که عجز و احتیاج و نسیان در خدا راه ندارد صدور خلف وعده از او محال است و دیگر این‌که خلف وعده با حکمت او منافات دارد. بیشترین وعده‌های خدا در قرآن مربوط به مسألۀ معاد و قیامت می‌باشد.
 

پی نوشت:

1. سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج‌۷، ص ۲۲۷، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ ش، تهران، ششم.
۲. حسن مصطفوی، تفسیر روشن، ج‌۳، ص ۲۱۹، تهران، مرکز نشر کتاب، ۱۳۸۰ ش، چاپ اول.
۳. ابی هلال عسگری و سیّد نورالدین جزایری، معجم فروق اللغویّه (حاوی کتاب ابی هلال و سیّد)، ص ۳۷۹، ش ۱۵۲۵، تحقیق: مؤسسۀ نشر اسلامی، تنظیم: شیخ بیت الله بیات، چاپ اوّل، ۱۴۱۲.
۴. محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج‌۳، ص ۴۶۳، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴.
۵. سید عبد الحسین طیّب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۰، ص۳۶۰، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ ش، چاپ دوم.
۶. سید عبد الحسین طیّب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص ۲۹۹، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ ش، چاپ دوم.
۷. سید عبد الحسین طیّب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۹، ص ۲۷۵، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ ش، چاپ دوم.
۸. یونس‌/سوره۱۰، آیه۵۵.   
۹.سیّد محمد حسین طباطبائی، ترجمه المیزان، ج‌۱۰، ص ۱۱۱، سیّد محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارت اسلامی جامعۀ مدرسین، ۱۳۷۴ش، چاپ پنجم.
۱۰. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‌۱۰، ص ۳۸۴، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، چاپ اول.
۱۱. إبراهیم‌/سوره۱۴، آیه۴۷.   
۱۲.مرسلات‌/سوره۷۷، آیه۷.   
۱۳. سیّد محمد حسین طباطبائی، ترجمه المیزان، ج‌۱۰، ص ۱۱۰، سیّد محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارت اسلامی جامعۀ مدرسین، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم.
14. سید عبد الحسین طیّب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۴، ص ۳۱۵، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ ش، چاپ دوم.
۱۵.محسن قرائتی، تفسیرنور، ج‌۹، ص ۲۳۶، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی ازقرآن، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳.
۱۶.أنفال‌/سوره۸، آیه۷.   
۱۷.ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‌۷، ص ۱۰۰، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، چاپ اول.
۱۸.مائده/سوره۵، آیه۹.   
19. آل‌عمران 120
20. اسراء/81
21. انبیا 18
22. شوری ۲۴
23. بقره، 249
24. سجده، آیه22
25. رعد، آیه 17
26. شوری، 24
27. بقره 157- 155
28. انعام، 129
29 یونس‌/سوره۱۰، آیه۴.   
30. نساء/سوره۴، آیه۱۲۲.   
31. سیدمحمدحسین حسینی‌همدانی، انوار درخشان، ج‌۴، ص ۲۱۷، تحقیق: بهبودی، محمدباقر، تهران، کتابفروشی لطفی، ۱۴۰۴ق، اول.
32. حجر/سوره۱۵، آیه۴۳.   
33. حجر/سوره۱۵، آیه۴۴.   
34. نور/سوره۲۴، آیه۵۵.   
35. سیّد محمد حسین طباطبائی، ترجمه المیزان، ج‌۱۵، ص ۲۰۹، سیّد محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارت اسلامی جامعۀ مدرسین، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم.
36. رعد، آیه 11
37. محمد ۷
38. حج ۴۰
39. روم، آیه 47
40. شعراء، 227
41. حج 38
42. طه، آیه 128
43. ابراهیم، 69
44. انشراح، ۵
45. اعراف، آیه96
46. جن 16
47. قصص، 5
48. اعراف، 137
459. نور ۵۵
50. انبیاء، 105
51. هود، ۱۱۷
52. مجادله: 21
53. غافر، 51
54. منافقون 8
55. طلاق 3
56. مریم ۹۶
57. صافات، 173ـ171
58. انفال، ۳۳
59. فتح آیه ۲۰
60. قرآن کریم، سوره غافر، آیه 60.
61. الکافی( ط- الإسلامیة)، کلینى، محمد بن یعقوب‏، محقق / مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران‏،1407 ق‏، ج 2، ص 486.
62. قرآن کریم، سوره سبا، آیه 39.
63 الکافی، همان.
64. اسلام و کمکهاى مردمى‏، مکارم شیرازى، ناصر، ‏تهیه و تنظیم، فرازمند، جواهر السلطان، نسل جوان‏، قم‏، 1383 ش، ‏چاپ اول، ‏ص 43.
 

منابع:

https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/417092
https://defapress.ir/fa/news/44288
https://article.tebyan.net/225089
https://fa.wikifeqh.irوعده‌های خدا
https://wikiporsesh.irصادق