13 آبان 1389 / 27 ذیقعده 1431 / 4 نوامبر 2010
13 آبان 1389 / 27 ذیقعده 1431 / 4 نوامبر 2010
13 آبان 1389 / 27 ذیقعده 1431 / 4 نوامبر 2010
با پيروزي انقلاب اسلامي، باران توطئهها باريدن گرفت و شيطان بزرگ، آمريكا، با دخالتهاي آشكار و پنهان، سعي در ايجاد جريانهاي انحرافي در نهضت مردمي داشت. همچنين در سراسر كشور به ويژه در دانشگاهها حركتهايي صورت ميگرفت تا جوّ سياسي جامعه را پيچيده كرده و به نفع آمريكا به پيش ببرند. در چنين شرايطي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، با درك فرمايش امام مبني بر اين كه همه گرفتاريهاي ما از آمريكاست، به عنوان لبيك به بيانات امام و وادار كردن آمريكا به استرداد شاه و اموال ملت ايران، سفارت آمريكا در تهران را به تصرف خود درآورند. فرداي آن روز، امام، حركت دانشجويان را تاييد كردند و آن را انقلابي بزرگتر از انقلاب اول خواندند. با فتح لانه جاسوسي، علاوه بر افشاي ماهيت چهرههاي سازشكار داخلي ودميده شدن روحيه بيداري، هوشياري، وحدت و همبستگي در امت مسلمان، ابهت پوشالي آمريكا در جهان شكسته شد و هيئت حاكمه آمريكا را به خفت كشاند. |
تيمور گوركاني معروف به تيمور لنگ طي دوران سلطنت سي و شش سالهاش، سه يورش وحشيانهي سه، پنج و هفت ساله به نواحي اطراف ايران داشت و در هر نوبت، صدها هزار نفر را قتل عام كرد. وي پس از فتح هر شهر، از سرهاي كشتگان، منارهها ميساخت و يادبودي از قساوت و سنگدلي در يادها ميگذاشت. در جريان يورش هفت سالهي تيمور، وي شهر بزرگ بغداد را كه در قتل و غارت هلاكوخانِ مغول در سال 565 ق ويران شده بود تصرف كرد و چون چند سرباز او در آن شهر كشته شده بودند، دستور داد تا هر يك از سربازان او دو سر حاضر كنند و به دنبال آن، قتل عام سختي در بغداد رخ داد و هزاران نفر از كوچك و بزرگ و زن و مرد بيگناه، در پنجهي قهرِ سربازانِ خونخوارِ تيمور لنگ مبتلا گرديده و كشته شدند. تيمور سرانجام پس از جنايات فراوان و غارت بغداد، آن را همچون ويرانهاي ترك كرد. |
آزاد بلگرامي،مورخ و عارف مسلمان هندي در شهر بلگرام هند متولد شد. او فراگيري علوم مقدماتي و حديث را از نوجواني آغاز كرد و پس از آن، به آموختن زبانهاي عربي و فارسي پرداخت. آزاد بلگرامي، آثار فراواني به نظم و نثر به زبانهاي عربي و فارسي دارد و به سبب قصايدي كه به زبان عربي در ستايش پيامبر اسلام(ص) سروده، به نيكوكار هندي، ملقّب شده است. او علاوه بر شعر و ادب، در ديگر دانشها نيز صاحب نظر بود. غزليات فارسي "آزاد" بيشتر به سبك هندي است و تشبيهات و استعارات لطيف در آن ديده ميشود. از جمله آثار اين شاعرهندي ميتوان به دلگشانامه، مثنوي و ديوان اشعار او كه به زبان عربي است اشاره كرد. |
يونسكو سازمان علمي- فرهنگي و تربيتي وابسته به سازمان ملل متحد با عضويت بيست كشور جهان تشكيل شد. هدف از تأسيس يونسكو برقراري ارتباط علمي- فرهنگي بين ملتها و انتشار كتابها و نشريات متعدد به زبانهاي گوناگون دنيا بود تا از اين طريق همبستگي فرهنگي ميان ملتهاي جهان افزايش يابد. ازموارد جالب و مهم درمنشور يونسكو احترام همگاني به عدالت، حكومت قانون، حفظ حقوق بشر و آزاديهاي اساسي است. در يونسكو دبيركل، هيئت اجرايي و كنفرانس عمومي سه ركن اساسي بشمارميروند. فعاليتهاي يونسكو، آموزش و پرورش، علوم اجتماعي، ارتباط همگاني و فراگير، نوسازي و توانبخشي، فعاليتهاي فرهنگي و كمكهاي فني را دربرميگيرد. مقرسازمان يونسكو شهرپاريس است. |
امپراتوري اتريش - مجارستان از جمله دول محور بود كه به همراه آلمان وارد جنگ جهاني اول شد و اين جنگ را به مدت چهار سال ادامه داد. با پايان جنگ در سال 1918م و شكست دولتهاي محور، كشورهاي پيروز بر اساس قراردادهاي خود، نظامهاي حكومتي و حتي جغرافيايى كشورهاي شكست خورده را تغيير دادند. در اين ميان، امپراتوري اتريش موجوديت خود را از دست داد و متلاشي شد. بر اين اساس امپراتوري اتريش هَنْگري به سه كشور اتريش، مجارستان و چكسلواكي تجزيه شد و قسمتهايى از آن نيز به كشورهاي ايتاليا، يوگسلاوي، روسيه، لهستان و روماني تعلق گرفت. متفقين علاوه بر آن، امپراتور اتريش را بركنار كردند و موجبات اعلام جمهوري را در اين كشور فراهم ساختند. از آن پس، جمهوري اتريش در سرزمين كنوني آن كشور كه تنها 12 درصد اراضي امپراتوري پيش از جنگ اتريش - مجارستان را در بر ميگرفت به وجود آمد. |
سال 1942م، شاهد آخرين پيروزيهاي هيتلر در صحنه جنگ جهاني دوم بود. تا قبل از دخالت مستقيم هيتلر در عمليات نظامي، فرماندهان ارتش آلمان، ضمن تلاش در تامين نظرات هيتلر و اجراي فرامين كلّي او، در چگونگي انجام اين دستورات و تاكتيكهاي نظامي خود آزادي عمل داشتند، ولي مداخله هيتلر در جزئيات امر از اوايل سال 1942م و دستورات غير عملي او موجبات اختلاف نظر و برخوردهاي شديد بين او و فرماندهان ارشد ارتش آلمان را فراهم آورد. هيتلر كه تحمل مخالفت ديگران با نظريات و دستورات خود را نداشت، فرماندهان كارآمد خود را يكي پس از ديگري از كار بركنار كرد و به جاي آنها افسران كم تجربه را كه كوركورانه از او اطاعت ميكردند به درجات بالاي فرماندهي ارتقا داد. با اين تغييرات، استخوانبندي ارتش آلمان به هم ريخت و از اواخر سال 1942م، شكست و عقبنشيني ارتش آلمان در تمام جبههها آغاز شد. در اين ميان، جبهه شمال افريقا نيز صحنه درگيري نيروهاي آلماني و انگليسي بود كه در جنگ تاريخي العَلَمين در 23 اكتبر 1942م شاهد شديدترين نبردهاي دوطرف گرديد و به وارد آمدن خسارات سنگين به نيروهاي آلماني و عقبنشيني آنان انجاميد. در همين راستا، عقبنشيني نيروهاي آلمان نازي در اين منطقه به فرماندهي مارشال اروين رومِل كه به روباه صحرا و قهرمان شكستناپذير معروف شده بود، از چهارم نوامبر همان سال آغاز شد و بدون وقفه در امتداد يكهزار و پانصد كيلومتر سواحل شمال افريقا ادامه يافت. اين روال، در كل وضعيت جنگ نيز تاثير گذاشت و آلمان را به انهدام كامل كشاند. |
يونسكو كه مخفّف كلمات لاتين سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد است، يكي از مهمترين كارگزاريهاي تخصصي سازمان ملل است كه در چهارم نوامبر 1946م تأسيس شد و تقريباً كليه كشورهاي سازمان ملل متحد در آن عضويت دارند. وظيفه اصلي اين سازمان، همان طور كه از نام آن برميآيد، توسعه همكاريهاي بينالمللي در زمينه امور آموزشي، علمي و فرهنگي است و يونسكو در اجراي اين وظيفه، اقدامات موثري در امر سوادآموزي، تحقيقات علمي و حفظ و حراست آثار فرهنگي و باستاني در سطح جهان به عمل آورده است. همچنين كمك به صلح و امنيت جهاني از طريق ترويج همكاري ميان ملتها به وسيله آموزش و پرورش، گسترش علوم و فرهنگ در جهت ايجاد احترام به عدالت، حكومت قانون، حقوق بشر و آزاديهاي اساسي براي همگان از ديگر اهداف يونسكو ميباشد. هيأت مديره 58 نفري يونسكو براي نظارت بر برنامههاي آن توسط كنفرانس عمومي اين سازمان، مركب از نمايندگان كشورهاي عضو، انتخاب ميشوند و حداقل سالي دو بار تشكيل جلسه ميدهد. مقر يونسكو در شهر پاريس فرانسه بوده و تا سال 2002م، تعداد 185 كشور در آن عضويت داشتهاند. |
در چهارم نوامبر 1948م، سه دانشمند امريكايى به نامهاي جان باردين، والتر هاوسربرتِن و ويليام شاكْلي، خبر اختراع خود با نام ترانزيستور را به اطلاع جهان رساندند. ترانزيستور از دو كلمه ترانس به معني انتقال دادن و استور به معني مقاومت، تشكيل شده است. اين ترانزيستور چيزي جز دو تكه سيم بسيار كوچك كه در يك پولكِ ساخته شده از عناصر فلزي نيمه هادي است، نبود. ترانزيستور، يك وسيله يك سوكننده، تقويت كننده و نوسان سازِ بسيار عالي است و به محض برقراري اتصال و ولتاژ، شروع به كار ميكند. دوام و مقاومت ترانزيستور در مقابل ضربه و ارتعاش زياد است و به دليل همين مزايا، از آن در راديو، تلويزيون و تلفن و... استفاده ميكنند. كار ترانزيستور بر پايه اين حقيقت استوار است كه الكترونهاي موجود در نيمه رساناها ميتوانند به دو صورت متفاوت، جريان برق را برقرار كنند. امروزه و با گسترش صنايع، از ترانزيستور استفادههاي فراواني ميشود و كاربرد آن گستردهتر گرديده است. |
با مرگ استالين در مارس 1953م و به قدرت رسيدن خروشچف در شوروي سابق، سياست استالين زدايى در شوروي آغاز شد. تقبيح استالين از طرف خروشچف بيش از همه كشورهاي اروپاي شرقي در مجارستان انعكاس يافت و سرآغاز اصلاحات سياسي و اقتصادي براي اعاده حيثيت از مردم و جلب قلوب آنان گرديد. اين امر باعث روي كار آمدن دوباره ايمِرِه ناگي، سياستمدار مردمي مجارستان در اين كشور شد و او چهار ماه پس از مرگ استالين بر مسند رياست دولت مجارستان قرار گرفت. او فوراً اردوگاههاي كار اجباري را بست، فعاليت حزب كمونيست را در اِعمال مديريت بر جامعه محدود ساخت، آزاديهاي اجتماعي را تا حدي توسعه داد و وسايل رفاه كشاورزان را فراهم آورد. اما آنچه براي خروشچف غيرقابل تحمل بود اعلام ايمره ناگي مبني بر بيطرفي مجارستان و خروج اين كشور از سازمان پيمان ورشو بود كه در صورت عملي شدن آن، مجارستان به طور كامل از منطقه نفوذ شوروي در اروپا خارج ميشد. ناگي گمان ميكرد كه خروشچف با طرد و محكوميت استالين، افكار و روشهاي استالين را هم طرد كرده و استقلال و بيطرفي مجارستان را محترم خواهد شمرد. ولي در اين مورد اشتباه كرده بود، زيرا خروشچف براي جلوگيري از خروج مجارستان از بلوك كمونيست و سازمان پيمان ورشو، كه ميتوانست به منزله سرمشقي براي ساير كشورهاي اروپاي شرقي باشد، شدت عمل به خرج داد. از اين رو، خروشچف ازيانوش كادار دبير كل حزب كمونيست مجارستان خواست كه موجبات بركناري ناگي را فراهم سازد و خود مقام نخست وزيري را بر عهده بگيرد. اما اين امر با حمايتهاي مردمي از ناگي ميسر نشد و كادار نيز پس از تشكيل دولت ديگري در ايالت مجاور مرزهاي شرقي مجارستان، از شوروي تقاضاي كمك كرد. دولت شوروي نيز به تقاضاي دولت به اصطلاح قانوني مجارستان، بي درنگ نيروهاي خود را به طرف پايتخت مجارستان گسيل داشت و در چهارم نوامبر 1956م، وارد پايتخت اين كشور شد. كادار كه در پناه تانكهاي شوروي وارد بوداپست شده بود، قدرت را به دست گرفت و مقاومت مردم مجارستان در برابر ارتش سرخ بينتيجه ماند. ناگي كه به سفارت يوگسلاوي پناهنده شده بود، با اين وعده كه تحت تعقيب قرار نخواهد گرفت، از سفارت خارج شد، ولي چند هفته بعد بازداشت گرديد و پس از يك محاكمه سري، در 15 ژوئن 1958م تيرباران شد. |
مسئله تماس با رژيم اشغالگر قدس و مذاكره با جنايتكاران صهيونيستي، پس از توافق خفتبار كمپديويد در سال 1978م، تبديل به روشي شد كه كمتر از ده سال بعد از آن، سازمان آزاديبخش فلسطين كه عنوان نمايندگي فلسطينيان را بر دوش ميكشيد و بر مبناي نابودي اسرائيل و مبارزه با اين رژيم غاصب شكل گرفته بود، به مذاكره با اين رژيم روي آورد، به طوري كه در سال 1988م موجوديت اسرائيل را به رسميت شناخت. در ادامه اين روند، نخستين كنفرانس صلح خاورميانه در 30 اكتبر 1991م در مادريد پايتخت اسپانيا آغاز به كار كرد. در جريان اين نشست، نمايندگاني از كشورهاي عربي خواستار محور قرار گرفتن قطعنامههاي 242 و 338 شوراي امنيت شدند. برطبق اين قطعنامهها، نيروهاي رژيم صهيونيستي بايد از مناطق اشغال شده در جريان جنگ 1967م عقبنشيني نمايند و با پايان دادن به حالت جنگي خود، حاكميت و تماميت ارضي و استقلال سياسي كشورهاي منطقه را، به رسميت بشناسند. با اينكه بر اساس قطعنامههاي فوق و نيز موضعگيري رهبران فلسطيني، رژيم اشغالگر قدس به عنوان دولت اسرائيل به رسميت شناخته شده بود و نمايندگان فلسطين و نيز سران كشورهاي عربي در مقابل تجاوزات اين رژيم سكوت اختيار كرده بودند، با اين حال از يك طرف رژيم صهيونيستي حاضر به همكاري با سازمان ملل و پذيرش قطعنامههاي آن نشد و از سوي ديگر قطعنامه سازمان ملل مبني بر معادل بودن صهيونيسم با نژادپرستي لغو گرديد. كنفرانس مادريد در نهايت به سود رژيم اشغالگر قدس و ضرر فلسطينيان در 4 نوامبر 1991م پايان يافت. |
ژنرال اسحاق رابين، نخست وزير پيشين رژيم صيهونيستي در سال 1922م در بيتالمقدس به دنيا آمد. پدرش از جمله يهودياني بود كه در حين جنگ جهاني اول از روسيه به فلسطين مهاجرت نمود. وي پس از اتمام تحصيلات اوليه، در 18 سالگي به گروههاي تروريستي صهيونيستي پيوست و در اولين جنگ اعراب و اسرائيل در سال 1948م حضوري فعالانه داشت. رابين از آن پس در ارتش باقي ماند و در جنگ دوم اعراب و اسرائيل در سال 1956 فرمانده نيروهاي شمالي بود. او در سال 1960 جانشين رياست ستاد ارتش و در 1962 رياست ستاد ارتش اسرائيل را به عهده گرفت. رابين، باني جنگ سوم اعراب و اسرائيل و طراح حمله هوايى اسرائيل به پايتخت كشورهاي عرب در سال 1967 بود. وي بعدها سفير اسرائيل در امريكا، نماينده پارلمان و وزير كار در زمان نخستوزيري خانم گلدا ماير شد، تا اينكه پس از كنارهگيري ماير در سال 1974م به نخستوزيري دست يافت، اما بر اثر يك رسوايى مالي، در سال 1977م مجبوربه استعفا شد. وي سپس بار ديگر وارد مجلس شد و عاقبت در سال 1992 به نخست وزيري رژيم صهيونيستي انتخاب گرديد. اسحاق رابين عزم جدي براي همكاري نزديك و مستمر نظامي و سياسي با امريكا داشت تا اعراب را بترساند و از آنها امتياز بگيرد. دوران نخستوزيري رابين با مذاكرات مستقيم اعراب و رژيم صهيونيستي مقارن گرديد. اين مذاكرات توانست تا حد زيادي قبح سازش با رژيم اشغالگر قدس را نزد دولتهاي عرب از بين ببرد. رابين در دوران نخست وزيري خود دست ياسر عرفات، رئيس سازمان آزادي بخش فلسطين را پس از سه دهه دشمني، فشرد؛ با شاه اردن علناً پيمان دوستي منعقد كرد و با سوريه و لبنان، وارد مذاكرات مستقيم صلح شد. همچنين در دوران زمامداري رابين، تحريم اقتصادي چهل و چند ساله شش كشور عرب شوراي همكاري خليج فارس نيز خاتمه يافت. اگر چه اين اتفاقات مرهون شرايط خاص پس از بحران اشغال كويت توسط عراق و جنگ نفت بود، ولي در نظام رهبري اسرائيل به عنوان پيروزي حزب متبوع رابين شناخته شد. سرانجام اسحاق رابين، اين عنصر فاسد رژيم غاصب صهيونيستي در 4 نوامبر 1995م توسط يك يهودي افراطي به ضرب گلوله در 73 سالگي به هلاكت رسيد. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}