مقدمه:

اگر چه قیام پانزده خرداد، نهضتی خودجوش و مردمی در تهران، قم و برخی از شهرهای دیگر در اعتراض به دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود.
 
اما زمینه‌های‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ و دینی‌ این‌ قیام‌ به‌ دهه ۱۳۳۰ ش‌ و اقدامات‌ تحریک‌آمیز نظام‌ حاکم‌ بازمی‌گردد، ازجمله لایحه اصلاح اراضی، لایحه انجمن های ولایی و انقلاب سفید باز می گردد.
 
البته مهمترین حادثه که منجر به شروع قیام شد، سخنرانی امام خمینی در مدرسه فیضیه قم و پخش خبر آن در کشور بود.
 
 امام خمینی در این سخنرانی به‌شدت و به‌صراحت به شاه و اسرائیل حمله کرد، به‌دنبال این سخنرانی، امام خمینی در سحرگاه ۱۵ خرداد در منزل خود در قم دستگیر و به تهران منتقل شد.
 
 و مردم همان روز در قم و تهران و دیگر شهرها به خیابان‌ها ریختند و قیام پانزده خرداد شکل گرفت.
 
تظاهرات در قم، تهران و ورامین به مقابله حکومت انجامید و تعدادی از مردم کشته و مجروح شدند، درباره تعداد شهدای این قیام نظر واحدی وجود ندارد
 
در این مطلب به شرح مختصری از علل واقعه تاریخی 15 خرداد 1342 اشاره خواهیم کرد  که علاوره بر سخنرانی امام خمینی، زمینه های دیگری هم برای این قیام وجود داشته است؟
  

زمینه و ریشه اصلی قیام 15خرداد از چه زمانی و چگونه آغاز شد؟

الف : تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی

اولین زمینه و ریشه  قیام 15 خرداد را در تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، در ۱۶ مهر ۱۳۴۱ در کابینه اسدالله علَم، عامل اصلی برانگیختن احساسات دینی مردم بود.
 

هدف از تصویب لایحه تشکیل انجمن‌هایی ولایتی چه بود؟

 هدف از تصویب این لایحه تشکیل انجمن‌هایی در روستاها و شهرها و استان‌ها بر پایه آرای عمومی جهت اداره غیرمتمرکز امور اعلام شده بود،
 

مشکل تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی چه بود؟

 اما سه شرط جدید مندرج در این لایحه (حذف قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان، انجام مراسم تحلیف با هر کتاب آسمانی به جای قرآن و حق رأی زنان) بشدت احساسات دینی مردم را برانگیخت و اعتراضات و مخالفت‌های شدید مراجع و علما را درپی داشت.
 
مراجع این لایحه را، که در آن «قرآن کریم را در عرض اوستای زرتشت و انجیل و بعض کتب ضاله» قرار داده بودند، [۱]
 
رویارویی علنی و جسورانه نظام حاکم با اسلام و قانون اساسی و عامل جدی تهدید استقلال مملکت و قرار دادن آن «در معرض قبضه صهیونیست‌ها» [۲]
 
می‌دیدند و به آگاه ساختن مردم از محتوای لایحه و مخالفت با آن پرداختند.
 

جلسه مخالف امام خمینی با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی درکجا بود؟

به دعوت امام خمینی (که در آن زمان آیت‌الله حاج آقا روح‌الله خمینی خوانده می‌شد) و چند تن از علما و مراجع حوزه علمیه قم، جلسه‌ای برای بررسی این موضوع در منزل مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه، تشکیل شد.
 
 و در آن جلسه و جلسات بعدی تصمیم گرفتند که مخالفت با این لایحه با ارسال تلگرام به شاه اعلام شود.
 

چرا لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی لغو شد؟

متعاقب این جلسات بیش از پنجاه اعلامیه و تلگرام و نامه از سوی مراجع و علمای بلاد در مخالفت با لایحه مذکور صادر شد.

در غالب این اعلامیه‌ها برای ردّ این لایحه دلایلی چون مخالفت آن با شرع انور و قانون اساسی، سوء استفاده دشمنان دیانت و استقلال مملکت از آن، تقلید از بیگانگان در تدوین آن، و پیامدهای سوء اجتماعی حاصل از کشاندن نسوان به محافل سیاسی ذکر شده بود. [۳]
 
اعلامیه‌هایی نیز از سوی علما و روحانیان برای آگاه ساختن مردم از ماهیت و مضرات این لایحه و در نهایت فراخوان عمومی برای مبارزه صادر شد. [۵]
 
بعضی از احزاب و جمعیت‌های سیاسی نیز با این اعتراضات همراه بودند و بیانیه‌هایی در افشای ماهیت سیاست‌های جدید شاه منتشر کردند. [۶]
 
سرانجام اسدالله علم، علی‌رغم مقاومت دو ماهه، مجبور به اعلام لغو این لایحه در ۱۰ آذر ۱۳۴۱ شد. [۷]
 

هشدار امام خمینی به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی چه بود؟

 امام خمینی و مراجع تقلید در سخنرانی‌ها و تلگراف‌های خود به محمدرضا پهلوی و اسدالله عَلَم، نسبت به این مصوبه؛ به ویژه حذف الزام سوگند به قرآن اعتراض کردند .
 
و امام خمینی نسبت به خطر نفوذ فرقه بهائیت در ارکان دولت هشدار داد. با توجه به فشارها، دولت عقب‌نشینی کرده و با تصویب هیات دولت در هفتم آذر ۱۳۴۱ش مصوبه انجمن‌های ایالتی و ولایتی از دستورالعمل خارج شد.
 
تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در دولت وقت که روحانیون بعضی از فقرات آن را مخالف با اسلام می‌دانستند[8]،
 

ب: لایحه اصلاحات ارضی

دومین زمینه و ریشه  قیام 15 خرداد  از اینجا شروع شد که هنوز بیش از چهل روز از لغو لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی نگذشته بود.
 
 که شاه در ۱۹ دی در اولین کنگره شرکت‌های تعاونی روستایی ایران، در واکنش به اعتراضات و مخالفت‌های علما، موضوع اصلاحات زیربنایی را پیش کشید .
 
و تلویحاً علما را مخالف آن خواند. طرح این اصلاحات به سال‌های آخر دهه ۱۳۳۰ بازمی‌گشت.
 

لایحه اصلاحات ارضی چه بود؟

اصلاحات ارضی در نتیجه نقشه شوم آمریکا بر رژیم شاه بود تا با اعتمادسازی تسلط کافی بر منابع ایران‌زمین پیدا کند.
 

اهداف آمریکا از اصلاحات ارضی چه بود؟

به دنبال نفوذ روبه گسترش ایالات متحده آمریکا در ایران در این دهه زمانی که در ۱۳۳۸ ش کندی، رئیس جمهور امریکا، طرح اصلاحات زیربنایی برای کشورهای زیر نفوذ آمریکا برنامه ریزی شده بود
 
 و هدف آن هاجلوگیری از شکل‌گیری جنبش‌های اعتراض‌آمیز مردمی و نفوذ کمونیسم شوروی بود، شاه ایران از کسانی بود که این طرح را پذیرفت و اجرای اصلاحات ارضی را محور آن قرار داد.
 
۱. حمله به استعمارگران قدیمی، مثل: انگلستان، فرانسه و...؛
۲. جلب‌کردن نظر روشنفکران کشورهای توسعه‌نیافته؛
۳. کسب سودهای کلان از بازارهای تازه برای خویش؛
۴. نفوذ سیاسی و اقتصادی خود. [9]
 

اهداف شاه از اصلاحات ارضی چه بود؟

۱. کاستن قدرت سیاسی مالکان بزرگ و ایجاد پایگاه اجتماعی برای رژیم در میان روستاییان؛
۲. جایگزینی زراعت سودآور به جای زراعت سنتی؛
۳. افزایش بازار خرید روستاییان و توسعه بازارهای واقعی برای تولیدات صنعتی؛
۴. افزایش بهره‌وری کشاورزی و به‌کارگیری نیروی مازاد در صنایع شهری. [10]
 

چرا علما با این لایحه مخالف کردند؟

به دلیل مخالفت آیت‌الله بروجردی با این اصلاحات و اجرایی‌نشدنش تا زمان تشکیل کابینه دکتر امینی صحبتی از اجرای آن به میان نیامد؛
 
وجود شواهد متعدد بر اغراض سیاسی نیز عامل مؤثری در مواجهه علما و برخی صاحب‌نظران و مردم با این اقدامات بود.
 
دو نفر از رهبران روحانی در قبال تصویب و اجرای اصلاحات ارضی موضع‌گیری کردند. مخالفت آیت‌الله بروجردی نیز ضمنی بود.
 
 به گفته حائری، تنها یکی از مراجع تقلید با این قانون مخالفت کرد و او "آیت‌الله سید احمد موسوی خوانساری" بود که اعلامیه صادر کرد. [1۱]
 
شهید محلاتی نیز می‌گوید: «بهبهانی مسئله را بدجوری مطرح کرد و گفت این کارها بر خلاف شرع است...» [12]
 
امینی در این باره خود را دلسوز مردم و علاقه‌مند به روحانیت مطرح ساخت؛ حتی برای فریب افکار عمومی و جلب نظر جامعه روحانیت به دیدار علما و مراجع قم رفت؛
 
 ولی امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) با ذکر مطالبی درباره دیکتاتوری پهلوی و سلطه آمریکا، وی را ناامید کرد و فرمود:
 
 «شما امروز که عهده‌دار ریاست دولت هستید و نخست‌وزیریِ کشور در اختیارتان است، مسئولیت سنگین‌تری دارید. شما در امور دین با مردم، آن‌چنان رفتار کنید، تا ذکر خیری از شما و خاطره خوبی از دوران نخست‌وزیری شما در میان مردم بماند.»
 
سپس امام تذکراتی درباره خدمات فرهنگی روحانیت و توسعه و گسترش مسائل معنوی در سازمان‌های آموزشی و حل گرفتاری‌های عمومی و اقتصادی به نخست‌وزیر داد و سپس فرمود:
 
«درست است که پنجاه سال پیش، اکثریت باسوادان را روحانیت تشکیل می‌داد؛ ولی حکومت در دست افرادی دست نشانده بود؛ از جمله رضاشاه. روحانیت می‌بایست، پایه‌های نهضت ملی را تقویت می‌کرد تا روزی بتواند با حکومت‌های غیر ملی مبارزه و مقابله کند.» [13]
 

اقدامات شاه برای رضایت علما چه بود؟

 پیش از آن نیز نمایندگانی از سوی شاه نزد مرجع تقلید وقت، آیت‌الله حاج آقا حسین بروجردی رفته و قصد دربار را برای اقدام به اصلاحات ارضی به‌ اطلاع ایشان رسانده بودند؛
 
 اما پاسخ صریح ایشان مبنی بر تقدم اصلاحات اساسی در حکومت بر اصلاحات ارضی موجب مسکوت ماندن طرح شده بود. [۱4]
 
بعد از درگذشت آیت‌الله بروجردی شاه اجرای این برنامه را آغاز کرد.لایحه اصلاحات ارضی در دی ۱۳۴۰ در کابینه علی امینی و درپی انحلال مجلسین به تصویب رسید،
 

نتایج و پیامدهای اصلاحات ارضی چه بود؟

هرچند در اجرا با موانع و مخالفت‌هایی، از جهات متعدد، روبرو شد. اما تا حدودی اجرا شد.
به کشاورزان فقیر، قطعات کوچک زمین می‌رسید. کارگران کشاورز که نیروی عمده‌ای بودند، امید زمین‌دار شدن را از دست دادند.
 
و بدین‌ ترتیب طولی نکشید که ده‌ها هزار کشاورز بیکار و بدون زمین برای کاریابی به شهرها روی آوردند. [15]
 

دو نتیجه اجرای اصلاحات ارضی

1-هجوم کارگران کشاورز به شهرها
کشاورزی با اجرای اصلاحات ارضی، نابود و شهرها از کشاورزان انباشته شد. این اصلاحات علاوه بر دگرگونی در الگوی مالکیت، باعث تغییرات مهمی در جمعیت کشور شدو
 
 کنترل قیمت محصولات کشاورزی مانند گندم، افزایش جمعیت، مهاجرت روستاییانِ بی‌زمین به شهرها، بی‌توجهی دولت به مازاد محصولات کشاورزی برای تامین غذا، صادرات و تامین درآمد،و
 
 به دلیل استفاده از عواید نفت از مهم‌ترین مسائلی بود که سطح محصولات کشاورزی را دچار اُفت کرد. [16]
 
2- قیام مسلحانه عشایر
یکی دیگر از پیامدهای این قانون، قیام مسلحانه عشایر "کوهمره سرخی" و سرکوب و کشته‌شدن آنها به دستور رژیم بود. [17]
 

ج: ‌انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم

سومین زمینه و ریشه  قیام 15 خرداد ‌انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم (۶ بهمن سال ۱۳۴۱ش)، رفراندمی بود که توسط محمدرضا شاه پهلوی به بهانه ایجاد اصلاحاتی با هدف تحول در ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران، در شش بهمن سال ۱۳۴۱ هجری شمسی برگزار شد.
 
 و آن‌را انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم نام نهاد. اساس انقلاب سفید، اصلاحاتی در شش اصل بود.
 
این همه‌پرسی که از طرف آمریکا و توسط محمدرضا شاه در ایران برگزار شد با مخالفت شدید علما و امام خمینی روبرو گردید و امام طی سخنرانی‌ و اعلامیه‌ای مردم را از اشکالات این طرح آگاه نمود و این حرکت امام آغازی برای مبارزه با حکومت پهلوی شد
 

اعلام اصول ششگانه انقلاب سفید چه بود؟

لغو اجباری لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و عدم توفیق در اجرای اصلاحات ارضی و بروز مخالفت‌های مختلف با آن، موجب شد که شاه این‌بار در تحقق اصلاحات موردنظر خود، که آن را باعنوان «انقلاب سفید» (مشتمل بر شش اصل) اعلام کرد، اصول ششگانه انقلاب سفید عبارت بود از:
 
۱) الغای رژیم ارباب و رعیتی با تصویب اصلاحات ارضی ایران بر اساس لایحه اصلاحی قانون اصلاحات ارضی مصوب ۱۹ دی ۱۳۴۰ و ملحقات آن.
 
    ۲) تصویب لایحه قانون ملی کردن جنگل‌ها در سراسر کشور.
    ۳) تصویب لایحه قانون فروش سهام کارخانجات دولتی به‌عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی.
    ۴) تصویب لایحه قانون سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه‌های تولیدی و صنعتی.
    ۵) لایحه اصلاحی قانون انتخابات.
    ۶) لایحه ایجاد سپاه دانش به‌منظور تسهیل اجرای قانون تعلیمات عمومی و اجباری [18]
 
گویا هدف نظام از برگزاری همه‌پرسی این بود که ضمن کسب تأیید مردم، هرگونه مخالفت را ناموجه نشان دهد. اعلام اصول ششگانه انقلاب سفید و تصمیم به برگزاری همه‌پرسی برای تأیید آن، حساسیت قشرهای مختلف، به‌ویژه مراجع و علما، را برانگیخت.
 

برخورد علما با طرح انقلاب سفید چگونه بود؟

طرح انقلاب سفید و به رفراندوم گذاشتن آن در تاریخ ششم بهمن به مردم ابلاغ شد. علما و روحانیان برای روشن شدن مسئله، نماینده‌ای (حاج آقا روح‌الله کمالوند از علمای خرم آباد) را نزد شاه فرستادند.
 
 و مخالفت خود را با لوایح شش‌گانه و رفراندوم آن به اطلاع شاه رساندند، اما او که بقای سلطنت خود را به اجرای آن، وابسته می‌دانست، به مخالفت علما و روحانیان توجهی نکرد. [۱9]
 

موضع امام خمینی با طرح انقلاب سفید چگونه بود؟

امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) پس از اعلام انقلاب سفید، مخالفت شدید خود را با آن و همچنین با رفراندوم اعلام کرد و فرمود:
 
به نظر این‌جانب، این رفراندوم که به لحاظ رفع برخی از اشکالات به اسم تصویب ملی خوانده شده، رای جامعه‌ روحانیت اسلام و اکثریت قاطع ملت ایران است، در صورتی که تهدید و تطمیع در کار نباشد و ملت بفهمد که چه می‌کند. این‌جانب عجالتاً از بعضی جنبه‌های شرعی آن... و از بعضی اشکالات اساسی قانونی آن برای مصالحی صرف‌نظر می‌کنم، فقط به پاره‌ای اشکالات اشاره می‌نمایم.
 

امام خمینی چه اشکالات را به طرح انقلاب سفید وارد کردند؟

1. در قوانین ایران، رفراندوم پیش‌بینی نشده و تاکنون سابقه نداشته است؛
         
۲. معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندوم نماید و این امری است که باید قانون معین کند؛
 
۳. در ممالکی که رفراندوم، قانونی است، باید به قدری به ملت مهلت داده شود که یک یک مواد آن مورد نظر و بحث قرار گیرد و در جراید و وسایل تبلیغاتی، آراء موافق و مخالف منعکس شود و به مردم برسد؛
 
۴. رای‌دهندگان باید معلوماتشان به‌اندازه‌ای باشد که بفهمند به چه رای می‌دهند؛ بنابراین اکثریت قاطع، حق رای دادن در این مورد را ندارند،.
 
 و فقط بعضی اهالی شهرستان‌ها که قوه‌ تشخیص دارند صلاحیت رای دادن دارند که آنان هم بی‌چون و چرا مخالف هستند؛
 
۵. باید رای دادن در محیط آزاد باشد و هیچ‌گونه فشار و زور و تهدید و تطمیع انجام شود، و در ایران، این امر عملی نیست که اکثریت مردم را سازمان‌های دولتی در تمام نقاط و اطراف کشور ارعاب کرده و در فشار و مضیقه قرار داده و می‌دهند. [20]
 

برخورد امنیتی رژیم با مخالفان چکونه بود؟

روحانیان تهران عصر ۴ بهمن در منزل آیت‌الله غروری اجتماع کردند تا تصمیم جدیدی در مقابله با رفراندوم بگیرند. ماموران ساواک هنگامِ مذاکره، به منزل هجوم آوردند و هر کس را که توانستند به زندان فرستادند. این عمل، بیش از پیش، چهره‌ انقلاب سفید را نمودار ساخت.
 
در همین روز، قوای انتظامی به دانشگاه تهران هم حمله کردند تا تظاهرات دانشجویان علیه این رفراندوم را متوقف کند.
 
ساواک هم بیکار نبود. این سازمان، مقاله‌ای خبری به روزنامه‌های عصر داد و اجتماع مردم و روحانیان و تعطیل بازار را به آن دلیل دانست که موقوفات، مشمول اصلاحات ارضی می‌شود.
 
 و اضافه کرد که عده‌ای از کارگران و کشاورزان اطراف تهران و فرهنگیان به مقام‌های رسمی مراجعه و تقاضا کرده‌اند اجازه داده شود شخصاً با مخالفان مقابله کنند، ولی مقامات انتظامی به ایشان اطلاع داده‌اند که حفظ نظم بر عهده دولت است. [۲1]
 

تلاش مزدورانه شاه برای رضایت مردم و علما چه بود؟

شاه کوشید با مسافرت نمایشی خود به قم، نظر مردم و علما را جذب کند، اما با خیابان‌های خالی شهر روبه‌رو شد که این وضعیت بر خشم او از مردم و علمای قم افزود.
 
 او در سخنرانی‌اش سعی کرد علما را وابسته به جمال عبدالناصر معرفی کند و ذهن‌ها را به خارج از مرزها سوق دهد.
 
سرانجام در ۶ بهمن ۱۳۴۱ رفراندوم انقلاب سفید شاه با تمام مخالفت‌ها، تظاهرات و تحریم‌ها، با حضور نیروهای نظامی و انتظامی انجام شد. [۲۲]
 

برخورد با مخالفان رژیم  به چه دلیلی بود؟

کسانی چون کندی، بی‌درنگ، بعد از اعلام نتایج جعلی رفراندوم ـ که از پیروزی طرح شاه حکایت داشت برایش پیام‌های تبریک فرستادند. [۲۳]
 
پس از اعلام نتایج و پیام تشویق‌آمیز کندی، سرکوب حرکت‌های مخالف با شدت بیشتری از سرگرفته شد و صدها نفر از روحانیان، بازاریان و طرفداران جبهه ملی، دستگیر و بازداشت شدند. [۲۴]
 

ارتباط انقلاب  سفید با اوضاع کشور چه ثمره ای اشت؟

ضرورت اصلاحات در ایران از مدت‌ها پیش احساس می‌شد، اما این اصلاحات تنها برای جلوگیری از انفجارهای اجتماعی نبود، بلکه برای کشورهای صنعتی به‌ویژه آمریکا نیز بایستی یک بازار مصرف ایجاد می‌شد،.
 
 بنابراین برای رژیم شاه و آمریکا انقلاب سفید ایران دو ضرورت در برداشت: نخست، ضرورت سیاسی - اجتماعی از نظر وضع داخلی ایران و دوم ضرورت اقتصادی برای خود آمریکا. [۲۵]
 

آثار غربی‌بودن اصلاحات چگونه مشهود بود؟

طرح اصلاحات، منشا و خاستگاه خارجی داشت. نتیجه آن کاهشِ سطح تولید کشاورزی جهان سوم و نیاز به واردات محصولات کشاورزی از کشورهای دیگر به‌ویژه ایالات متحده بود.
 
 این فرایند نه تنها به تخریب ساختار اقتصاد داخلی کشورهای جهان سوم می‌انجامید، بلکه وابستگی این کشورها به آمریکا را در همه ابعاد تشدید می‌کرد. [۲۶]
 

نقشه کنترل ایران با انقلاب سفید به چه معنا بود؟

طرح اصلاحات، هنگامی ارائه شد که جهان، شاهد رشد انقلابات و جنبش‌های مردمی بود. قیام جمال عبدالناصر، انقلاب کوبا، انقلاب مردم الجزایر و ویتنام و... دولت‌های وابسته به آمریکا برای جلب نظر مردم و تقویت رژیم خویش با تشویق آمریکا به چنین اصلاحاتی روی آوردند تا اوضاع را تحت کنترل خود بگیرند. [۲۷]
 

تحکیم قدرت و نفوذ شاه چه ارتباطی با انقلاب سفید داشت؟

شاه در ظاهر، تامین رفاه اجتماعی را یکی از هدف‌های اصلی خود اعلام، و وانمود کرد که رژیم او برای مردم ایران، فرهنگ، بهداشت، رفاه و امنیت به ارمغان آورده است. [۲۸]
 
به این ترتیب با تغییر پایگاه طبقاتی شاه و ایجاد طبقه سرمایه‌دار وابسته صنعتی و قشر متوسط شهری و کشانیدن سرمایه‌داری به روستاها از طریق نابودی طبقه محافظه‌کار و سنتی زمین‌دار، قدرت شخصی و استبدادی شاه کاملاً تقویت، تحکیم و تثبیت می‌شد. [۲۹]
 

نتایج انقلاب سفید چه ارتباطی با 15 خرداد داشت؟

برندگان واقعی انقلاب سفید، نه کارگران و روستاییان و نه توده کارکنان دولت، بلکه کارفرمایان بلندپایه اداری، زمین‌داران، زمین‌خواران، پیمانکاران و کارخانه‌داران معینی بودند که ثروت‌های کلانی به چنگ آوردند.
اصول ظاهری انقلاب سفید و نیات باطنی آنها، نه تنها نیازها و انتظارات آنها را برآورده نساخت، بلکه نتایج این برنامه اوضاع اقتصادی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنها را نیز وخیم‌تر کرد[۳۰]
 
و اسبابِ خیزش سیاسی- اجتماعی مردم ایران را فراهم آورد. گسترش امواج مخالفت و مبارزه مردم به رهبری روحانیت به‌ویژه شخص امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) و وقوع قیام ۱۵ خرداد ۴۲ پیامد عینی و مهمّ آن ماجراست،.
 
 بنابراین انقلاب سفید برای رژیم شاه یک شکست محسوب می‌شود، زیرا رژیم وی به اهداف خود نرسید. در مقابل، نیروهای مخالف شاه با استفاده از فرصت، مرحله جدیدی از مبارزه علیه خاندان پهلوی را آغاز کردند که در نهایت به پیروزی منجر شد. [۳۱]
 

بعد از همه‌ پرسی انقلاب سفید چرا مخالفت ها وجود داشت؟

دو روز پس از برگزاری همه‌پرسی، ماه رمضان ۱۳۸۲ آغاز شد. این همزمانی فرصت مناسبی در اختیار روحانیان گذاشت تا با عزیمت به نقاط مختلف کشور و ایراد سخنرانی، مردم را از وقایع آگاه سازند.
اسدالله علم برای مقابله با این فرصت تبلیغی قبلاً، در ۶ بهمن، در بخشنامه‌ای به استانداران و فرمانداران دستور داده بود به وعاظ تذکر دهند که فقط به امور دینی بپردازند. [32]
 
همچنین، به مراکز ساواک اعلام کرده بود که کلیه وعاظ و اهل منبر به شهربانی احضار و تذکرات لازم به آن‌ها داده شود. [33]
با وجود این، فعالیت‌های روحانیان در این ماه ادامه یافت و به تداوم نهضت انجامید.
 

چرا امام خمینی عید سال 1342 را عزای عمومی اعلام کرد؟

چون روز دوم فروردین ۱۳۴۲ با سالروز شهادت امام صادق (علیه‌السلام) (بیست و پنجم شوال) مقارن بود،
و «جمعی از علما و رجال متدین و استادان و دانشجویان در زندان» به‌سر می‌بردند و «ابتلا و فقر و گرسنگی ملت را تهدید» می‌کرد، عید آن سال عزا اعلام شد و برگزاری جشن‌های نوروزی تحریم گردید. [34]
 

د:حمله به مدرسه فیضیه قم

چهارمین دلیل زمینه و ریشه 15 خرداد حمله ساواک به  مدرسه فیضیه بوده است مراسم سوگواری امام صادق (علیه‌السلام) هرسال از سوی آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی، از مراجع تقلید وقت، در عصر روز بیست و پنجم شوال در مدرسه فیضیه برگزار می‌شد. آن سال نیز همین دعوت اعلام شده و جمع زیادی در مراسم شرکت کرده بودند.
 
عوامل ساواک که با طراحی قبلی در این مراسم حضور یافته بودند، از فرصت‌هایی برای برهم زدن مجلس و ایجاد آشوب و بلوا و فراهم آوردن زمینه مداخله نیروهای نظامی و امنیتی بهره گرفتند.
 
 و در حالی که یکی از وعاظ معروف قم مشغول سخنرانی بود، نیروهای امنیتی به جمع عزاداران حمله بردند و با سرکوب شدید آنان مراسم عزا را بر هم زدند.
 
 در این واقعه مأموران امنیتی به‌ویژه به ضرب و شتم طلاب پرداختند که یکی از آنها، به نام سیدیونس رودباری، به شهادت رسید. [35]همچنین، حجره‌های طلاب را غارت کردند [36]
 
نظیر چنین واقعه‌ای در مدرسه طالبیه تبریز نیز رخ داد و درگیری میان مأموران امنیتی و طلاب به مصدوم شدن و دستگیری تعدادی از طلاب انجامید.
 
در پی این وقایع، که به جریحه‌دار شدن عواطف دینی و ملی انجامید، مراجع تقلید و علما و دانشگاهیان و بعضی از گروه‌های سیاسی با صدور اعلامیه‌هایی اقدامات شاه و دولت را محکوم کردند.
 
 با پخش اخبار این وقایع در سراسر کشور و شکست رسانه‌های رسمی نظام حاکم در تحریف واقعه و مطرح ساختن آن به‌عنوان درگیری میان عده‌ای از طلاب و دهقانان شاه‌دوست، افکار عمومی بشدت متأثر و ملتهب و به‌تدریج زمینه برای قیام آماده شد.
 
 نکته مهم در این مرحله، تغییر لحن اعلامیه‌های مراجع بود که بشدت و این‌بار‌ به‌طور مستقیم شاه، نظام حاکم و اسرائیل و عمّال آن را نشانه گرفته بود. [37]
 
در این میان، اعلامیه امام خمینی از همه شدیداللحن‌تر بود و ایشان با افشای این واقعیت که «عده‌ای با شعار جاویدشاه به مرکز امام صادق و به اولاد جسمانی و روحانی آن بزرگوار حمله ناگهانی کردند».
 
 و با تعبیراتی چون «شاه دوستی یعنی غارتگری» «تجاوز به احکام اسلام» و «کوبیدن روحانیت» خطاب به رژیم شاه تصریح کرد که «من اکنون قلب خود را برای سرنیزه‌های مأموران شما حاضر کرده‌ام». [38]
 
صراحت بیان این اعلامیه‌ها بازتاب وسیعی در افکار عمومی یافت و نقشه سران نظام حاکم، یعنی حمله به مدرسه فیضیه و ارعاب روحانیان، را با شکست مواجه ساخت.
 

ج:سخنرانی امام خمینی در 15 خرداد

پنجمین و مهمترین دلیل شکل‌گیری و شروع قیام 15 خرداد سخنرانی امام خمینی در مدرسه فیضیه قم و پخش خبر آن در کشور بود. امام خمینی در این سخنرانی بشدت و بصراحت به شاه و اسرائیل حمله کرد.
 
 و اظهار داشت که دستگاه سفاک ایران با اساس (اسلام) مخالف است و اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت احکام اسلام جاری باشد. او ضمن نصیحت به شاه، وی را به عبرت گرفتن از سرانجام پدرش فراخواند. [39]
 

اعتراض مردم در 15 خرداد به چه دلیلی بود؟

قیام ۱۵ خرداد (۱۳۴۲ش)، تجمع و راهپیمایی مردم برخی از شهرهای ایران در اعتراض به دستگیری امام خمینی. تظاهرات در قم، تهران و ورامین به خشونت کشیده شد و تعدادی از مردم کشته و مجروح شدند.
 
دستگیری امام خمینی به‌خاطر سخنرانی او در مدرسه فیضیه علیه محمدرضا پهلوی شاه وقت ایران بود.
در این سخنرانی حکومت وقت به حکومت یزید تشبیه شده بود.
 

تعداد شهدا 15 خرداد 1342 چند نفرند؟

درباره تعداد شهدای این قیام نظر واحدی وجود ندارد؛ [40]در اسناد ساواک تعداد شهدا صدها تن ثبت شده است. [41]
پیکرهای شهدای تهران را پس از جمع‌آوری به‌شکل دسته جمعی در گورستان مسگرآباد تهران دفن کردند.
 تظاهرات به صورت پراکنده تا ۱۸ خرداد ادامه داشت ولی به‌تدریج نیروهای امنیتی قیام را سرکوب کردند. [42]
 

سه شرط برای تبلیغ روحانیون در سال 1342چه بود؟

روحانیون ایام محرّم آن سال را فرصتی برای تبلیغات علیه برنامه‌ها و سیاست‌های محمدرضا پهلوی دانستند. حکومت در ماه محرّم، خطاب به وعاظ و روحانیون اعلام و به آن‌ها الزام کرد که در سخنرانی‌ها از بیان سه مطلب خودداری کنند:
 
 الف) علیه شخص اول مملکت سخن نگویند.
 
ب) علیه اسرائیل مطلبی گفته نشود.
 
 ج) به مردم نگویند که اسلام در خطر است. با شروع ایام عزاداری محرّم، وعّاظ و روحانیون به سخنرانی و وعظ پرداختند.
 

امام خمینی چگونه این سه شرط  حکومت را قبول نکرد؟

امام خمینی در سخنرانی‌های پس از نماز، علیه هیأت حاکمه و حکومت پهلوی، صحبت می‌کرد.[43]

تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۴۲ش در شهرهای مختلف ایران به صحنه انتقاد علنی از حکومت پهلوی و عملکرد آن تبدیل شد و روزهای یازدهم و دوازدهم محرّم نیز، در ادامه روزهای قبل به تظاهرات سیاسی مردم علیه حکومت پهلوی تبدیل گردید.
 
 و شعارهایی به طرفداری از امام خمینی و علیه شاه و حکومتش سر داده شد. در روز یازدهم محرّم، دانشجویان دانشگاه تهران به جمع تظاهرکنندگان پیوستند..
 
 حکومت در واکنش به این رویداد‌ها و به منظور تهدید و پایان دادن به تظاهرات، در صدد دستگیری امام خمینی و گروهی از روحانیون برآمد.[44 ]
 

سخنرانی امام خمینی در مدرسه فیضیه در عاشورای، 13خرداد ماه، سال ۱۳۴۲  چه بود؟

امام خمینی در ساعت ۶:۳۰ بعد از ظهر روز عاشورا سال ۱۳۸۳ق (۱۳ خرداد ۱۳۴۲ش) با اعلام قبلی برای سخنرانی در مدرسه فیضیه قم حاضر شد.
 
و در سخنرانی خود به صراحت شاه وقت را مورد انتقاد قرار داد. در این روز نیروهای امنیتی و انتظامی حکومت پهلوی در حالت آماده‌باش کامل بودند.
 
آیت الله خمینی بر خلاف روش رایج سخنرانان، ابتدا روضه خواند و بعد صحبت کرد. وی پس از شرح رخداد کربلا، حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه در دوم فروردین سال ۱۳۴۲ش را، به واقعه کربلا تشبیه کرد[45]
 
که با شیون و گریه حاضران همراه شد. نیروهای حکومت پهلوی امام خمینی را شبانه به تهران بردند سید حسن قمی و بهاءالدین محلاتی دو روحانی دیگری بودند که دستگیر و به تهران منتقل شدند.[46]
 

اقدام مردم قم روز پانزدهم خرداد چه بود؟

صبح روز پانزدهم خرداد، مردم قم و برخی از شهر‌هااز دستگیری امام خمینی مطلع شده و دست به اعتراض زدند. در تهران، دانشجویان دانشگاه تهران، کلاس‌ها را تعطیل کردند و به تظاهرات مردم پیوستند.
 
بارفروشان به همراهی برخی چهره های شناخته شده مثل طیّب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی نیز از مرکز شهر به حرکت درآمده و به تظاهرکنندگان ملحق شدند.
 
 تظاهرکنندگان که لحظه به لحظه به تعدادشان افزوده می‌شد، درصدد اشغال مراکز مهم دولتی و حکومتی از قبیل کاخ مرمر، اداره رادیو، اداره تسلیحات ارتش و غیره بودند.
 
 بازاریان نیز با تعطیلی بازار و تجمّع در مساجد و یا با پیوستن به تظاهرکنندگان، اعتراض صریح خود را اعلام کردند.[47]
 

واکنش ماموران  شاه در 15 خرداد چگونه بود؟

مأموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند به سوی تظاهرکنندگان تیراندازی کردند.
 
تظاهرات در آن روز و دو روز بعد نیز ادامه یافت و تعدادی از مردم کشته و مجروح شدند. حسین فردوست در خاطراتش ادعا کرده که اگر به کمک اویسی نرفته بود با ندانم کاری‌هایش نزدیک بود تاج و تخت محمدرضا(شاه) را برباد بدهد.
 
 ولی او با استفاده از یک آیین‌نامه آمریکایی برای مقابله با تظاهرات خیابانی و انتقالش به اویسی شاه و حکومتش را از مخمصه سقوط نجات داده است. [48]
 
 دهقانان کفن‌پوش ورامینی نیز که در پشتیبانی از امام خمینی راهی تهران شده بودند، با مأموران نظامی در سر پل باقرآباد روبرو شده و تعدادی کشته یا زخمی شدند.[49] یک کمیسیون تحقیق، تعداد کشته‌ها را ۸۶ نفر و زخمی‌ها را ۱۹۳ نفر اعلام کرد.[50]
 

حکومت چه کسانی را تهدید کرد؟

پس از فرو نشستن درگیری‌ها، اسدالله عَلَمنخست‌وزیر، در مصاحبه‌ای با روزنامه هرالد تریبون در روز ۱۷ خرداد ۱۳۴۲ش تهدید کرد که امام و برخی دیگر از علما، محاکمه نظامی خواهند شد و ممکن است حکم اعدام آن‌ها صادر شود.
 

از نظر شاه قیام 15 خرداد به چه دلیلی بود؟

 شاه نیز دو روز بعد طی سخنرانی بیانات امام خمینی و تظاهرات مردم را به تحریک و پول بیگانگان – جمال عبدالناصر[دانست زیرا جمال عبدالناصر در آن زمان به دلیل همکاری شاه و اسرائیل روابط خصمانه‌ای با شاه داشت.
 
 در این راستا رسانه‌های حکومتی ادعا کردند که شخصی به نام عبدالقیس از بیروت با هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شده و در گمرک مهرآباد حدود یک میلیون تومان پول از او به دست آمده و اعتراف کرده است که ناصر این پول‌ها را برای افراد معینی در ایران فرستاده است.[51]
 

اقدام حکومت برای کشته شدگان قیام 15 خرداد چه بود؟

عَلَم به وزارت‌های اقتصاد، دادگستری و کشور ایران دستور داد از خانواده قربانیان ۱۵ خرداد، حمایت کنند.
 
در گزارش کمیسیون مربوطه آمده برای حمایت از خانواده‌هایی که سرپرست خود را از دست داده بودند، مقرری ماهانه تا بهمن ۱۳۵۷ از بودجه نخست‌وزیری داده می‌شد.[52]
 

علما و روحانیان چه اقدامی برای آزاد کردن امام داشتند؟

تلگراف انتقادآمیز آیت‌الله سید محمود حسینی شاهرودی و آیت‌الله سید محمد هادی میلانی به شاه) و برخی دیگر به زندان قصر و نزد امام ارسال و برای ایشان آرزوی سلامتی شده بو.
 
د (مانند تلگراف ۶۱ روحانی قزوین و همچنین تلگراف ۱۳ نفر از علمای خرم‌آباد، قم و شهر ری به امام).
 
 البته ناگفته نماند که همزمان با تلگراف‌ها، اعلامیه‌هایی نیز از سوی علما و در انتقاد از دولت صادر شد که به‌عنوان نمونه، می‌توان به اعلامیهٔ آیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی اشاره کرد که از دولت انتقاد کرده و خواستار آزادی هرچه سریع‌تر سید روح الله خمینی و سایر دستگیرشدگان شده بود.[53]
 

پاسخ امام به به آیت الله حکیم در دعوت به نجف چه بود؟

 آیت الله سید محسن حکیم از مراجع تقلید شیعه پیشنهاد داد که علما به عنوان اعتراض به نجف هجرت کنند. امام خمینی نیز در نامه ای به آیت الله حکیم نوشت
 
«ما می‌دانیم با هجرت مراجع و علمای اعلام ـ اعلی اﷲ کلمتهم ـ مرکز بزرگ تشیع در پرتگاه هلاکت افتاده و به دامن کفر و زندقه کشیده خواهد شد…
 
 ما عجالتاً در این آتش سوزان به سر برده و با خطرهای جانی صبر نموده، از حقوق اسلام و مسلمین و از حریم قرآن و استقلال مملکت اسلام دفاع می‌کنیم و تا سر حد امکان مراکز روحانیت را حفظ نموده، امر به آرامش و سکوت می‌نماییم.» [54]
 
آیت‌ﷲ خویی از مراجع تقلید ساکن نجف نیز نسبت به وقایع ۱۵ خرداد این چنین اعلام موضع کرد. «بر هر فردی از افراد مسلمان در هر لباس و هر مقامی که باشند واجب است که از همکاری با این دولت خائن خودداری نمایند». ‏[55]
 

چرا امام خمینی روز پانزده خرداد را عزای عمومی اعلام کرد؟

امام خمینی، به‌دلیل کشته شدن جمعی از مردم، این روز را برای همیشه عزای عمومی اعلام کرد از این‌رو ۱۵ خرداد در تقویم جمهوری اسلامی ایران تعطیل رسمی است.
 
من روز پانزده خرداد را برای همیشه عزای عمومی اعلام می‌کنم و برای بزرگداشت شهدای خویش در این روز بزرگ در مدرسه فیضیه به سوگ می‌نشینم .
 
به امید آنکه با خواست خداوند متعال باقیمانده ریشه‌های گندیده استعمار از بیخ و بُن کنده شود و جمهوری اسلامی مبنی بر احکام قرآن مجید در کشور ما مستقر شود[56]
 

اقدام شاه در مهاجرت علما به تهران چه بود؟

علما و روحانیون از شهرستان‌های مختلف دست به مهاجرت زده و هنوز ۳۵ روز از قیام ۱۵ خرداد و دستگیری آیت الله خمینی نگذشته بود که گروهی از آن‌ها وارد تهران شدند. به دنبال این اقدام، شاه مانع ورود دیگر روحانیون به تهران شد.
 
 دولت به هواپیمای حامل سید محمدهادی میلانی، که عازم تهران بود، دستور بازگشت داد و بعضی از علما را مجبور به بازگشت به شهرهای خودشان کرد.
 
 اما دیری نگذشت که در این سیاست تجدیدنظر شد و مهاجرت علما ادامه یافت. با حضور مهاجران در تهران، آن‌ها دست به تشکیل جلسات متعددی زدند و آمادگی خود را برای مقابله با اقدامات حکومت اعلام کردند.
 
 جو عمومی نیز به نفع علما بود و مردم از آن‌ها حمایت می‌کردند. در نتیجه، شاه به‌ناچار عقب‌نشینی کرد و با اعلام عدم آسیب‌رسانی به امام خمینی، اجازه داد که نمایندهٔ علما شخصاً با امام خمینی ملاقات کند.
 
بدین ترتیب، جو عمومی با آزادی موقت امام خمینی و یارانش آرام گردید و مهاجرت ۱۴ روزهٔ علما پایان پذیرفت.[57 ]
 

امام خمینی در چه تاریخی آزاد شد؟

در ۱۵ فروردین ۱۳۴۳ش، پس از سالگرد واقعه فیضیه و پیش از ذی‌حجه و محرم، امام خمینی پیام آزادی خود را دریافت کرد و از قیطریه خارج شده و به منزل خود در قم منتقل شد.
 
 خبر آزادی او موجی از شادی آفرید و دیدارکنندگان را از قم و شهرهای دیگر، به سمت منزل او روانه ساخت. دولت نیز آزادی امام خمینی را نتیجه علایق مذهبی حکومت و احترام به مقامات روحانی تفسیر کرد.[58]
 

سالگرد قیام 15 خرداد

از سوی دیگر، امام خمینی که در فروردین ۱۳۴۳ از حصر آزاد شد و به قم بازگشت، در نخستین اعلامیه خود از مصیبت پانزده خرداد یاد کرد و اظهار داشت که «تا ملت عمر دارد غمگین در مصیبت ۱۵ خرداد است» [59]
و در سالگرد حادثه نیز همراه با چند تن از مراجع تقلید، پانزده خرداد را روز عزا اعلام کردند. [60]
 
در سالگرد قیام، همه ساله برای زنده نگه‌داشتن یاد شهدای ۱۵ خرداد و رویارویی مستقیم امام خمینی با حکومت شاه، مراسم یادبودی به صورت غیررسمی و مخفیانه در قم برگزار می‌شد.
 
از جمله در ۱۷ خرداد ۱۳۵۴ در مدرسه فیضیة قم، گروهی از طلاب با برپایی مجلسی برای بزرگداشت دوازدهمین سالگشت قیام، به ابراز مخالفت با حکومت پهلوی پرداختند که به هجوم مأموران دولتی و دستگیری ۳۵۰ تن از طلاب منجر شد. [61]
 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بار دیگر امام خمینی به پاس قیام دینی پانزده خرداد و به یاد شهدا و مصیبت دیدگان واقعه، روز پانزده خرداد را عزای عمومی اعلام کرد و اظهار داشت که این روز در عین‌حالی که مصیبت بود، از آن‌ جهت که به استقلال و آزادی کشور منتهی شد، مبارک است. [62]
 
قیام پانزده خرداد نقطه عطفی در مبارزات ملت ایران در برابر حکومت پهلوی بود که استمرار یاد و خاطره آن به قیام سراسری ۱۳۵۷ ش و پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.
 
 در واقع، این قیام بود که «نطفه جمهوری اسلامی را به‌وجود آورد. و اگر نهضت و قیام پانزدهم خرداد با آن ابعاد در آن روز به‌وجود نمی‌آمد جنبش (اسلامی مردم ایران) سرنوشت دیگری داشت». [63]
 

نتیجه:

به طورکلی بعضی از زمینه ها و ریشه های اصلی قیام پانزده خرداد به شرح زیر می باشد.
الف : تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی
ب: لایحه اصلاحات ارضی
ج: ‌انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم
 د:حمله به مدرسه فیضیه قم
ج:سخنرانی امام خمینی در 15 خرداد
 

پی نوشت:

1. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه نور، ج۱، ص۱۵، تهران ۱۳۷۰ ش.   
۲.خمینی، سید روح‌الله، صحیفه نور، ج۲۲، ص۲۷، تهران ۱۳۷۰ ش.   
۳.مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۵-۵۰، تهران، ۱۳۷۴ ش.
۴.مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج۵، ص۱۷- ۳۰، تهران، ۱۳۷۴ش.
۵.دوّانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۵۳ ـ۵۶، تهران ۱۳۷۷ ش.
۶.نهضت آزادی ایران، صفحاتی از تاریخ معاصر ایران: اسناد نهضت آزادی ایران، ج۱، ص۱۷۴ـ ۱۷۸، ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴، بیانیه‌ها و تفسیرهای سیاسی، تهران ۱۳۶۱ش.
۷.منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، ج۱، ص۲۶۱، تهران ۱۳۷۷ش.
8.سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
9.رجبی، محمد حسن، زندگی‌نامه سیاسی امام خمینی از آغاز تا تبعید، تهران، کتابخانه ملی، ج۱۰۱۰، ۱۳۷۱ش، جاول، ص۱۷۱.
10.خلجی، عباس، اصلاحات آمریکایی و قیام ۱۵ خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱ش، چاپ اول، ص۸۰
11. حائری، عبدالهادی، آنچه گذشت... نقشی از نیم قرن تکاپو، تهران، انتشارات معین، ۱۳۷۲ش، ص۳۵۳.
12. خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، مصاحبه از سید حمید روحانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶ش، ص۴۴.
13. رجبی، محمد حسن، زندگی‌نامه سیاسی امام خمینی از آغاز تا تبعید، تهران، کتابخانه ملی، ج۱۰، ۱۳۷۱ش، جاول، ص۲۴۸- ۲۴۹.
14.پهلوی، محمدرضا، شاه مخلوع ایران، ج۱، ص۱۶، انقلاب سفید، تهران ۱۳۴۵ ش.
15. جیمز، بیل، عقاب و شیر، ترجمه مهوش غلامی، نشر کوبه، تهران، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۴۵.
16. ازغندی، علیرضا، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۸۳ش، چاپ دوم، ص۲۵۴.
17.شهبازی، عبدالله، ایل ناشناخته (پژوهشی در کوه نشینان سرخی فارس)، تهران، نشر نی، ۱۳۶۶ش، چاپ اول، ص۲۶۵.
18.فاضل موحدی لنکرانی، محمد، مصاحبه با آیت‌الله محمدفاضل لنکرانی، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
19. مدنی، سید جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۲، ص۱۲.
20. خمینی، روح الله، صحیفه‌ نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی، ج۱، ص۱۳۵.   
۲۱.مدنی، سید جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۲، ص۱۵.
۲۲.افراسیابی، بهرام، ایران و تاریخ (از کودتا تا انقلاب)، ص۳۴۰-۳۴۳.
۲۳.افراسیابی، بهرام، ایران و تاریخ، (از کودتا تا انقلاب)، ص۳۴۴.
۲۴.امینی، علیرضا، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوران پهلوی، ص۲۷۲.
۲۵.کیانوری، نورالدین، خاطرات کیانوری، ص۴۰۸.
۲۶.مصور رحمانی، غلامرضا، کهنه سرباز، ج۲، ص۲۲۵.
۲۷.خلجی، عباس، اصلاحات آمریکا، ۱۳۳۹-۱۳۴۲ و قیام ۱۵ خرداد، ص۱۳۸.
۲۸.سولیوان، ویلیام و پارسوتر، آنتونی، خاطرات دو سفیر، اسراری از سقوط شاه و نقش آمریکا و انگلیس در انقلاب اسلامی، ص۳۱۳.
۲۹.خلجی، عباس، اصلاحات آمریکا، ۱۳۳۹-۱۳۴۲ و قیام ۱۵ خرداد، ص۱۴۴.
۳۰.سوداگر، محمدرضا، رشد روابط سرمایه‌داری در ایران، ص۱۶۹-۱۷۸.
۳۱.خلجی، عباس، اصلاحات آمریکا، ۱۳۳۹-۱۳۴۲ و قیام ۱۵ خرداد، ص۱۶۲
32. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، زمینه‌ها، ج۱، ص۴۸۷، تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۸ش.
33. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک: زمینه‌ها، ج۱، ص۴۸۶، تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۸ش.
34. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۷۲، تهران، ۱۳۷۴ ش.
35. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه نور، ج۱، ص۴۶، تهران ۱۳۷۰ ش.   
36. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده‌های اسناد ساواک: قیام پانزده خرداد، پرونده ش ۲۰۲، ص۵۹.
37. انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۰۸-۱۱۷، تهران، ۱۳۷۴ ش.
38. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۱، ص۱۷۷.   
39. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه نور، ج۱، ص۵۴، تهران ۱۳۷۰ ش.   
40. یادنامه: زندگینامه شهدای انقلاب اسلامی تهران از ۱۵ خرداد ۴۲ تا پایان سال ۵۷، ج۱، تهران: بنیاد شهید انقلاب اسلامی، ۱۳۷۳ ش.
41. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده‌های اسناد ساواک: قیام پانزده خرداد، پرونده ش ۱۱۸، ص ۱۹۲.
42. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده‌های اسناد ساواک: قیام پانزده خرداد، پرونده ش ۱۱۳، ص ۲۶.
43. «تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی»، روزنامه تعادل، ۱۴ مهر ۱۳۹۸، ص۱۶.
44. مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۶۲۲-۶۲۳.
45. مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۶۲۲-۶۲۳.
46. روحانی، نهضت امام خمینی، ۱۳۸۶ش، دفتر اول، ص۱۷۲.
47. روحانی، نهضت امام خمینی، ۱۳۸۶ش، دفتر اول، ص۱۷۲.
48. روحانی، نهضت امام خمینی، ۱۳۸۶ش، دفتر اول، ص۱۷۲.
49. روحانی، نهضت امام خمینی، ۱۳۸۶ش، دفتر اول، ص۱۷۲؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۴۵.
50. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی ایران: علل، مسائل و نظام سیاسی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۳؛ روحانی، نهضت امام خمینی، ۱۳۸۶ش، دفتر اول، ص۱۷۱-۱۷۲؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۶۲۳-۶۲۴.
51. مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۶۲۴.
52. امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۷۸.
53. مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۶۲۵.
54. امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۸۴؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۶۲۶؛ روحانی، نهضت امام خمینی، ۱۳۸۶ش، دفتر اول، ص۱۸۱؛ «سیری بر مواضع آیت‌الله موسوی اردبیلی در ماجرای لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی»، وبگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
55. «سیری بر مواضع آیت‌الله موسوی اردبیلی در ماجرای لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی»، وبگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
56.امام خمینی، صحیفه نور، ج۷، ص۵۰.
57.امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۸۰.
58. امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۸۱.
59. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه نور، ج۱، ص۶۶، تهران ۱۳۷۰ ش.   
60. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه نور، ج۱، ص۱۱۸-۱۲۰، تهران ۱۳۷۰ ش.   
61. حماسه ۱۷ خرداد ۱۳۵۴ مدرسه فیضیه، به کوشش علی شیرخانی، ج۱، ص۱۱-۱۲، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ ش.
62. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه نور، ج۱۲، ص۱۵۳، تهران ۱۳۷۰ ش.   
63. در مکتب جمعه: مجموعه خطبه‌های نماز جمعه تهران، تهران: وزارت ارشاد اسلامی، ج۲، ص۱۷۶، ۱۳۶۴ ش.
 

منابع:

https://fa.wikishia.net/viewقانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی
https://fa.wiki.khomeini.ir/wikiقیام پانزده خرداد ۱۳۴۲
https://fa.wikifeqh.ir/انجمن‌های ایالتی و ولایتی
https://fa.wikishia.net/viewقیام ۱۵ خرداد
http://fa.wikifeqh.ir/اصلاحات ارضی
http://fa.wikifeqh.irقیام ۱۵ خرداد
http://fa.wikifeqh.ir/انقلاب سفید