جوان و اصلاح الگوي مصرف
بهرهگيري از فرصتها
وقتي فرهنگ لغت رو نگاه ميكردم، واژه «اصلاح» نظرم رو جلب كرد كه معاني متعددي داشت و يكي از معانيش واسه من مطرح بود: «سامان دادن».
اگه اين قانون قشنگ طبيعت رو رعايت كنيم، نه تنها هيچ وقت دچار كمي و كسري در بودجه مصرفيمون نميشيم، بلكه كمال لذّت رو هم از مصرفمون ميبريم. مطمئناً شما جوونِ عزيز و فهميده اگه درست و به جا مصرف كني، هميشه مصرف ميكني. درست مصرف كردن يعني رعايت حقوق همديگر، و رعايت قانون.
ايجاد انگيزه جمعي
بنا به فرمايش رهبرمون، امسال سالِ اصلاح الگوي مصرف اعلام شد و اين ميتونه بستر ازبين بردن موانع رشد جامعهمون باشه و مشكل شكاف طبقاتي رو حل كنه. با كنار گذاشتن چشم و همچشميها، بريز و بپاشها، جشنها و مراسم آنچناني كه همه از تجمّلات غيرضروري هستند، ميتونيم به دنياي عجيبي كه اساسش سادهزيستي و تجملگريزيه پا بذاريم و جشنهامون رو آبرومندانه، درست همونطور كه باب ميلمون است، بدون هيچ كم و كاستي برگزار كنيم.
تقويت تفكر
وقتي در گوشه و كنار جستوجو ميكنيم، سايتهاي خارجي يا موجهاي راديويي رو پيدا ميكنيم كه با دادن اطلاعات غلط و سفارشي به نسل جوون؛ ذهنِ اونها رو كه فردايِ روشن جامعه و ستون اصلي سرزمينِ مادريشون هستن پريشون و مشوش ميكنن. اونها تصميمها و دستورهاي ديگران را اجرا ميكنن، با اين هدف كه جوونها زندگيشو زير سايه اين ارزشها احساس ميكنه و دوست داره در اين حال و هوا نفس بكشه، منحرف كنن.
مقابله با تهاجم فرهنگي
اگر براي خريد به فروشگاه بريد، محاله كه فروشنده، لباس ماركدار خارجي جلوتون نذاره و با تبليغات و تعريف و تمجيد كه «اين جنس از فلان كشور غربي صادر شده و مرغوبترين جنس در بازاره»نظر شما رو جلب نكنه؛ درحاليكه جنسهاي داخلي، با پائينترين قيمت در بازار به فروش ميرسن، طوريكه فروشنده گاهي مجبور به حراج اين جنسها ميشه. ورود جنسهاي خارجي با ظاهر شيك، از راه غيرقانوني به كشور، فرهنگ نو پديد كشورهاي ديگه رو به كشور ما كه داراي فرهنگ غني و ديرينه است تحميل ميكنه و فرهنگ ما با ورود اين فرهنگهاي بيبنيه و اساس، كمرنگ ميشه.
پرهيز از تجمّل
خيلي از جوونا به اشتباه، فكر ميكنن هرچي مصرف بيشتري داشته باشن، در جامعه عزيزترن. براي مثال، وانمود ميكنن در بهترين نقطه شهر خونه دارن و سوار ماشيناي مدل بالا ميشن. گاهي حتي واقعاً اين كارها رو ميكنن؛ يعني والدينشون رو مجبور ميكنن با فروش خونهاي كه دارن و حقيقت زندگيشونه، يا با هزار قرض و بدهكاري، يه خونه، بالاي شهر بخرن تا مبادا كلاسشون پايين بياد؛ و اگر هم نتونستن بخرن، اون خونه رو كرايه ميكنن فقط واسه اينكه بگن خيلي باكلاسن و با افراد بالاتر از سطحِ خودشون رفت و آمد ميكنن. اين جوونا پوشيدن لباسهاي گرونقيمت و ماركدار رو نشونه شخصيت ميدونن.
تن آدمي شريف است به جان آدميت نه همين لباس زيباست نشانِ آدميت
واقعيتگرايي
بياييد همون چيزي كه هستيم باشيم، با تمومِ حقيقتش. اگه كم داريم قانع باشيم، يا با تلاشمون داشتههامونو افزايش بديم، نه اينكه فقط وانمود كنيم خيلي باكلاسيم.
سعدي زيبا سروده است:
به اندازه بود بايد نمود كه خجلت نبرد آنكه ننمود و بود
رضايت خاطر از تغيير
ما از اينكه تغييرات پايداري در خودمون ايجاد كنيم، احساس غرور ميكنيم و از اينكه از خواب غفلت بيدار بشيم و عادتهاي بدمون رو ترك كنيم، به خودمون ميباليم. اما بايد حواسمون باشه كه اين تغييرها موقتي نباشه و اگه موقتيه، خودمون رو طوري تربيت كنيم كه تغييرات به صورت دائمي و هميشگي مثل يه عادت بشه، كه بزرگي ميگه: «عادت، يا بهترين خدمتكار ماست، يا بدترين اربابمان». ناتانيل اموتر.
منبع:نشريه گلبرگ- ش117 .
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}