مقدمه

پیش از ورود به بررسی ساختار وقف و امور خیریه در ایالات متحده آمریکا، لازم است مفاهیم اولیه در این حوزه مشخص گردد. مفاهیمی که در این نوشتار بیان شده است شامل مفهوم وقف و خیریه، تعریف سازمان های غیرانتفاعی و انواع آنها، قالب های قانونی تشکیل سازمان های غیرانتفاعی، اهداف خیرخواهانه و دسته بندی سازمان ها، نحوه اداره و مدیریت خیریه ها و قوانین حاکم بر آنها و غیره می شود.
 

مفهوم قانونی خیریه

خیریه به گروهی از سازمان ها اطلاق می شود که با هدف انجام کاری خیرخواهانه تشکیل می شوند. لغت «خیرخواهانه» طیف وسیعی از فعالیت ها را شامل می شود که با هدف ارتقای زندگی نوع بشر انجام می گیرد. لغت «غیرانتفاعی» نیز گاهی برای اشاره به خیریه استفاده می شود و به معنی آن است که درآمدها و دارایی های آن سازمان هیچ مالکی ندارد. خیریه ها در آمریکا بخشی از اقتصاد را تشکیل می دهند که نه به وسیله تجارت های خصوصی و نه به وسیله دولت کنترل می شود. به این بخش «بخش سوم»، «بخش مستقل»، «بخش بشردوستانه» یا خیرخواهانه و در اواخر قرن بیستم «جامعه مدنی» نیز گفته می شود. در آمریکا سازمانی «غیرانتفاعی» تلقی می شود که از مالیات بر درآمد معاف باشد.
 

وقف

انتقال یک مال یا دارایی به یک نهاد برای هدفی خاص "وقف" نامیده می شود. این مال بخشیده شده (موقوفه) یک نوع صندوق دائمی محسوب می شود که درآمد حاصل از آن برای خیریه، دانشگاه یا نهادی وابسته به خود شخص مصرف می شود. مثال رایج و متداول یک موقوفه، پس انداز درآمد حاصل از سرمایه گذاری در یک صندوق به وسیله یک دانشگاه است. غالبا این موقوفه توسط فارغ التحصیلان دانشگاه اهدا می شود. یک موقوفه اغلب برای حمایت از یک فعالیت خاص همچون ساخت یک بخش در بیمارستان، اهدا می شود و معمولا به اندازه ای بزرگ است که درآمد حاصل از آن بتواند هزینه های آن فعالیت خاص را تأمین کند.
 

مؤسسات خیریه

«مؤسسه خیریه» نهادی است غیرتجاری، غیرانتفاعی و غیردولتی که با هدف آماده ساختن و بالا بردن سطح افراد یا مؤسسات دیگر (مردمی و یا دولتی) کمک های مالی را به نهادهای غیرانتفاعی دیگر (از جمله جمعیت های خیریه) می رساند و یا می تواند مستقیما خود خدمات عمومی ارائه کند یا در زمینه انجام پژوهش ها، تحقیقات، همایش ها و انتشار گزارش ها اقدام نماید.
 
بسیاری از نهادها در آمریکا نام مؤسسه خیریه به خود اطلاق می کنند، ولی فقط نهادهایی که این شرایط را داشته باشند، در مجموعه مؤسسات خیریه قرار می گیرند:
 
* به انجام فعالیت های خیریه بپردازد، مانند کمک های مالی به نهادهای خیریه دیگر یا افراد نیازمند یا داشتن توانایی اجرای طرح های تحقیقاتی و اجرایی برای یک نهاد علمی، پژوهش، موزه یا هر مؤسسه خیریه دیگر؛
 
* در زمینه فعالیت های خود توسط یک فرد یا افرادی و یا مؤسسه تجاری تأسیس شود.
 
* زیر نظر هیأت مدیره یا هیأت امنا اداره شود.
 
* کمک ها یا هدایای نقدی، مستغلات، اوراق بهادار مالی را از نیکوکاران دریافت کند، یا در حدی از «مالیات بر درآمد» اشخاص را در چارچوب قانون کسر کند (اگر شخصی در قید حیات باشد) و یا اگر شخص فوت کرده و وصیت کرده بود، حق دریافت کمک هایی از درصدی از «مالیات بر ترکه»1 را داشته باشد.
 
* می تواند اموال موقوفه2 را تبدیل به «اوراق بهاداری» مانند سهام و اوراق قرضه و غیره نموده، سپس سودها و عواید حاصله را علاوه بر اهدایی های نقدی، به نفع مردم هزینه کند. بعضی از مؤسسات خیریه اموال دریافتی را مستقیما در خدمات هزینه می کنند و صندوق وقفی3 ایجاد نمی کنند.
 
* از دولت مستقل بوده و به دور از اداره مستقیم دولت فعالیت کند.
 
* به دنبال سود و منافع نباشد چون غیرانتفاعی است.
 
* چنین مؤسسه ای در طبقه بندی جزء مؤسسات معاف از مالیات یعنی معاف از «مالیات بر درآمد» است. ولی مشمول «مالیات بر تولید»4 به نسبت ۱٪ یا ۲٪ از درآمد ناشی از فعالیت های سرمایه گذاری و تولید می باشد.
 

سازمان های غیرانتفاعی

سازمان غیرانتفاعی به سازمانی گفته می شود که هیچ بخشی از فعالیت ها و درآمدهای آن به سود مدیران و یا اشخاص فعال در سازمان نباشد و آنان هیچ یک از دارایی ها را میان خود تقسیم نکنند. بخش 501(c)(3) قانون درآمدهای داخلی آمریکا، سازمان های غیرانتفاعی را مشخص می کند که معافیت مالیاتی به آنها تعلق می گیرد.
 
این سازمان ها تحت قوانین نظارتی شدیدی قرار دارند. قوانین محکمی بر فعالیت و اداره این سازمان ها اعمال می شود. به علاوه، هر نوع مداخله در کمپین های سیاسی و تأیید یا عدم تأیید نامزدهای انتخاباتی اکیدا ممنوع است.
 
برای آنکه یک شرکت یا سازمان عنوان معاف از مالیات را دریافت کند، باید درخواست خود را به سرویس درآمدهای داخلی آمریکا (IRS) از طریق تکمیل فرم ۱۰۲۳ (درخواست معافیت مالیاتی) اعلام کند. این درخواست از طریق بررسی ساختار سازمان، نحوه اداره و برنامه های آن ارزیابی می شود.
 
به منظور نظارت بر انطباق با الزامات قانونی، اکثر سازمان ها هر سال باید فرم ۹۹۰ را تکمیل نمایند. دیگر الزامات و نظارت های قانونی در سطح ایالتی اعمال می شود.
 

انواع سازمان های غیرانتفاعی در قانون آمریکا

اگرچه دسته بندی های مختلفی برای سازمان های غیرانتفاعی بر اساس موضوعات و قالب های قانونی وجود دارد، اما سازمان های غیرانتفاعی معاف از مالیات آمریکا در قانون درآمدهای داخلی به سه دسته کلی تقسیم شده اند: خیریه های عمومی، بنیادهای خصوصی و بنیادهای خصوصی عملیاتی5.
 
خیریه های عمومی
تفاوت اصلی خیریه های عمومی با بنیادهای خصوصی در منبع درآمد آنهاست. خیریه های عمومی بخش عمده درآمد خود را از کمک های عمومی یا دولتی تأمین می کنند. برای آنکه یک سازمان، به عنوان خیریه عمومی باقی بماند باید حداقل از کمک های اهدا شده به آن از منابع عمومی تأمین شود. این کمک ها می تواند از طرف اشخاص، شرکت ها و یا دیگر خیریه های عمومی باشد.
 
کمک به خیریه های عمومی می تواند تا ۵۰٪ معافیت مالیاتی برای بخشندگان به این خیریه ها به همراه داشته باشد. این معافیت مالیاتی برای شرکت ها عموما به ۱۰٪ محدود می شود. به علاوه، خیریه عمومی باید توسط مجموعه ای اداره شود که اکثریت آن نسبت فامیلی نداشته باشند.
 
خیریه های عمومی معمولا به عنوان سازمان هایی با برنامه های فعال همچون کلیساها، سازمان های حمایت از حیوانات، سازمان های آموزشی و غیره شناخته می شوند. از آن رو که امتیازات مالیاتی که به خیریه های عمومی تعلق می گیرد بیشتر از بنیادهای خصوصی است، عمدتا سازمان های غیرانتفاعی ترجیح می دهند با این عنوان ثبت شوند.
 
بنیادهای خصوصی
بنیادهای خصوصی غالبا به بنیادهای غیرعملیاتی گفته می شود که برنامه فعالی ندارند. درآمد این بنیادها به طور عمده از تعداد نسبتا کمی خیر یا حتی یک نفر تأمین می گردد. بنیادهای خصوصی در اکثر موارد نقش حامی مالی خیریه های عمومی را دارند. اهدای کمک به بنیادهای خصوصی می تواند معافیت مالیاتی تا سقف ۳۰٪ از درآمد فرد اهداکننده را به همراه داشته باشد. اداره بنیادهای خصوصی می تواند خانوادگی باشد و شامل محدودیت های اداره خیریه های عمومی نمی شود.
 
بنیادهای خصوصی عملیاتی
این نوع بنیادها که کمتر متداول هستند ترکیبی از بنیادهای خصوصی و خیریه های عمومی هستند. بدین معنی که در کنار برنامه های اجرایی مانند خیریه های عمومی، درآمد آنها اغلب از منابع خصوصی همچون بنیادها تأمین می شود. معافیت مالیاتی حاصل از کمک به این نوع بنیادها همانند خیریه های عمومی محاسبه می شود.
 

چارچوب های قانونی سازمان های خیریه در آمریکا

خیریه ها در آمریکا عموما در دو قالب قانونی ایجاد می شوند: شرکت ها و تراست ها.
 
از اواسط قرن بیستم رایج ترین قالب مورد استفاده به صورت شرکت بوده است. خیریه ها همچنین می توانند به طور غیررسمی به صورت انجمن های داوطلبانه تشکیل شوند، اما این قالب کمتر استفاده می شود زیرا هریک از اعضای انجمن در مقابل بدهی های انجمن مسئول هستند.
 
یک قالب جدید قانونی به نام شرکت با مسئولیت محدود6 در دهه ۱۹۹۰ ایجاد شد. در این ساختار که دارای ترکیبی از ویژگی های یک شرکت و مشارکت سهامی است، اعضای شرکت تنها به اندازه سهم خود (میزان سرمایه اولیه) دارای مسئولیت هستند و تمام بدهی ها بر عهده یک عضو نیست.
 
بنیادهای خصوصی (عملیاتی و غیر عملیاتی) می توانند هم در قالب شرکت و هم در قالب تراست ایجاد شوند، اما عموما فرم قانونی شرکت به دلیل آزادی عمل بیشتر آن ترجیح دارد.
 

تراست

تراست وسیله ای برای تعیین وضعیت اموال یک شخص است که وظیفه مدیریت این اموال بر عهده شخصی با عنوان امانتدار یا متولی (trustee) است. این فرد متولی مسئولیت مدیریت دارایی ها و اختصاص سود حاصل از آن به ذی‌نفعان مشخص شده را دارد. تراست ها به دو نوع دسته بندی می شوند: تراست خصوصی و تراست خیریه.
 
تفاوت تراست خیریه با تراست خصوصی در نوع ذی‌نفعان است. چنانکه در نوع خیریه آن ذی‌نفعان عموم جامعه هستند و درآمد حاصل از دارایی ها باید در جهت منافع عمومی صرف شود اما در تراست خصوصی ذی‌نفعان عده ای مشخص هستند.
 
تشکیل یک تراست خیریه نیازمند سه شرط است:
• اموالی که فرد مالک می خواهد واگذار کند.
• مدرکی که قصد مالک از این واگذاری را اثبات کند.
• تعیین یک نیت / هدف مشخص که دادگاه ایالتی که تراست در آن تنظیم می شود آن را خیرخواهانه تشخیص دهد.
 
مدت فعالیت تراست خیریه را مالک اموال (شخص واقف) تعیین می کند اما هنگامی که نیت یا هدف خیرخواهانه شخص واقف در طول زمان از بین برود و دیگر معتبر نباشد، دادگاه می تواند تراست را منحل کند.
 
تفاوت دیگر تراست های خصوصی و خیریه در طول عمر آنها است. تراست های خیریه تا زمانی که هدف خیرخواهانه شخص واقف معتبر باشد می تواند پابرجا باشد. اما درباره تراست های خصوصی قانونی به نام «ضد جاودانگی7» وجود دارد که اجازه نمی دهد یک تراست خصوصی بیش از یک دوره زمانی مشخص (برای مثال ۱۰۰ سال) فعالیت کند. این قانون از رکود بخشی از اقتصاد و انباشته شدن ثروت در یکجا و عدم ورود آن به چرخه تجاری و اقتصادی جلوگیری می کند.
 
در بسیاری از ایالت های آمریکا، متولیان (تراستی ها) ملزم به ارائه صورت حساب مالی خود برای بازرسی و نظارت دادگاه در بازه های زمانی مشخص هستند.
 

شرکت ها

برخلاف تراست ها، شرکت ها بدون مجوز رسمی از ایالت نمی توانند ایجاد شوند و وجود آنها وابسته به امتیاز ویژه یا اجازه واگذاری رسمی از طرف حکومت است.
 
در خصوص تجمع درآمدها، قوانین بازدارنده برای شرکت ها همانند تراست ها است و در هر ایالت این قانون متفاوت است. اما در تمام ایالت ها قوانینی برای پیشگیری از تجمع درآمدهای خیریه وجود دارد و خیریه ها نمی توانند درآمدهای خود را بیش از یک زمان مشخص مصرف نکنند و آن را جمع کنند.
 

 

اهداف خیرخواهانه (نیات)

در طول تاریخ، اهداف بسیاری برای اعمال خیرخواهانه بیان شده است اما در آخرین اصلاحات قانونی با وجود تعریف پنج بخش کلی برای فعالیت های خیرخواهانه بیان شده است که «هیچ استاندارد مشخصی برای تعیین اهداف خیرخواهانه وجود ندارد زیرا منافع جامعه از زمانی به زمان دیگر و از مکانی به مکان دیگر متغیر است و یک استاندارد ثابت برای تشخیص آن که کدام فعالیت در جهت منافع جامعه است و کدام یک نیست، وجود ندارد».
 
در قانون مالیاتی آمریکا، موضوعات فعالیت سازمان های غیرانتفاعی به هشت دسته کلی تقسیم می شوند:
• هنر، فرهنگ و علوم انسانی
• آموزش
• محیط زیست و حیوانات
• سلامت
• خدمات انسانی
• امور خارجه و بین المللی
• منافع اجتماعی و عمومی
• مذهب
 
همچنین در بخش 501(c)(3) قانون درآمدهای داخلی گفته شده است در صورتی که یک سازمان برای یک یا چند هدف از اهداف زیر تشکیل شده و فعالیت کند، می تواند از معافیت مالیاتی برخوردار شود:
• مذهب
• خیریه
• علمی
• تلاش برای امنیت عمومی
• ادبی
• آموزشی
• توسعه رقابت های ورزشی آماتور ملی و بین المللی (به شرطی که هیچ یک از فعالیت های آنها شامل فراهم کردن تسهیلات و امکانات برای ورزشکاران نباشد)
• پیشگیری از خشونت علیه کودکان و حیوانات
 

سازمان های آموزشی

هنگامی که یک سازمان خیریه هدف خود را یکی از اهداف فوق بیان می کند، لازم است یک سری اطلاعات تکمیلی درباره نحوه مشارکت خود در هریک از این فعالیت ها را نیز اعلام کند. برای مثال، اگر یک سازمان خیریه هدف خود را حمایت از آموزش بیان می کند باید مشخص کند که این حمایت به چه طریق خواهد بود. برای نمونه، سهمی در یک مؤسسه آموزشی خواهد داشت و یا حقوق معلمان را تأمین خواهد کرد و یا از تحقیقات یک مؤسسه آموزشی حمایت خواهد نمود.
 
چنانچه یک سازمان خیریه فعالیت خود را اعطای بورسیه تحصیلی اعلام می کند، باید جزییات آن همانند معیارهای انتخاب افراد واجد شرایط را به طور شفاف بیان کند.
 
سازمان هایی که دارای شرایط زیر باشند جزو سازمان های آموزشی به شمار می روند:
- سازمان هایی همانند مدارس ابتدایی یا متوسطه، کالج ها، مدارس فنی حرفه ای یا مدارس تجارت
- سازمان هایی که فعالیت آنها شامل برگزاری مباحث اجتماعی همچون سخنرانی ها، پانل ها، فوروم ها و برنامه های مشابه است
- سازمان هایی که از طریق تلویزیون یا رادیو دوره های آموزشی برگزار می کنند
- موزه، باغ وحش، آسمان نما، ارکستر سمفونیک، و یا دیگر سازمان های مشابه
- مرکز نگهداری روزانه از کودکان
- سازمان های مشاور
 

سازمان های خیریه

زمانی که یک سازمان به عنوان یک سازمان خیریه درخواست معافیت مالیاتی می دهد، باید نشان دهد که اهداف و فعالیت های آن در راستای منافع عمومی است. مثال هایی از این اهداف می تواند موارد زیر باشد:
• فقرزدایی، کاهش رنج و درد یا محرومیت
• پیشرفت دین
• پیشرفت آموزش یا علم
• بنا کردن یا نگهداری ساختمان های عمومی، بناهای یادبود یا آثار ملی
• کاهش فشار بر دولت
• کاهش تنش های منطقه ای
• حذف پیش داوری ها و تبعیض ها
• دفاع از انسان و حقوق مدنی ایمن توسط قانون
• جنگ با زوال اجتماع و بزهکاری نوجوانان
 

سازمان های مذهبی

سرویس درآمدهای داخلی دو شرط اصلی برای این نوع سازمان ها مشخص کرده است:
1. عقاید مذهبی خاص سازمان به روشنی مشخص باشد.
۲. فعالیت ها و مراسم مذهبی سازمان مغایر با سیاست های کلی تعریف شده آمریکا نباشد.
* کلیساها نیازی به تکمیل فرم برای دریافت معافیت و امتیازات مالیاتی ندارند.
 

سازمان های علمی

این نوع سازمان ها باید ثابت کنند که تحقیقات آنها در راستای منافع عمومی است. همچنین نتایج تحقیقات این سازمان ها باید بدون تبعیض در اختیار عموم جامعه قرار گیرد. تحقیقات این سازمان ها باید یکی از اهداف زیر را برآورده سازد:
• کمک به آموزش علمی دانشجویان
• کسب اطلاعات علمی که در منابع عمومی منتشر شود
• کشف یک روش درمانی جدید برای یک بیماری
• کمک به یک جامعه یا ناحیه جغرافیایی به وسیله ایجاد یک صنعت
 

جلوگیری از خشونت علیه کودکان و حیوانات

مثال هایی از سازمان هایی که نوع فعالیت آنها جلوگیری از خشونت است به قرار زیر است:
• جلوگیری از کار کودکان در مشاغل خطرناک
• تدوین استانداردهای بالا برای مراقبت از حیوانات در آزمایشگاه ها
 

تشکیل یک سازمان غیرانتفاعی

تشکیل یک سازمان غیرانتفاعی بسیار شبیه به تشکیل یک شرکت است به استثنای یک سری مراحل بیشتر که برای دریافت امتیاز معافیت مالیاتی در سیستم درآمد داخلی باید انجام شود. مراحل تشکیل یک سازمان غیرانتفاعی به صورت زیر است:
- انتخاب یک نام تجاری
- مشخص کردن یک هیئت مدیره و تنظیم پیش نویس آیین‌نامه سازمان
- مشخص کردن یک ساختار قانونی (تراست، شرکت یا انجمن)
- ثبت اسناد سازمان در ادارات ایالتی
- درخواست معافیت مالیاتی در سطح فدرال و ایالتی
- دریافت مجوز و پروانه های لازم
- درخواست وام، کمک مالی و دیگر تسهیلات از منابع دولتی
 

منابع مالی نهادهای خیریه

تنها منابع مالی نهادهای خیریه داخلی در آمریکا، مؤسسات خیریه یا اشخاص نمی باشند؛ بلکه منابع مالی دیگری نیز وجود دارد که به نوع فعالیت آن نهادها بستگی دارد. هزینه این منابع از طریق موارد زیر تأمین می شود:
• دریافت درصدی بابت ارائه خدمات
• فروش اجناس تولیدی
• کمک های دولت های محلی یا فدرال بابت خدمات آنها
• کمک های مالی دولت بابت اجرای طرحی مشخص
• سود و عواید سهام و اموال سرمایه گذاری شده در صندوق ها
• عواید ناشی از مستغلات واملاک وقف شده
• عواید اهدایی های خاص که به امور خیریه تعلق ندارد و مشمول مالیات نیز می باشد.
• منابع دیگر مالی
 

نحوه مدیریت سازمان های خیریه

در رأس ساختار اداری مؤسسات خیریه، نهادی شورایی به نام «هیأت امنا» یا «هیأت مدیره» از افراد با صلاحیت و دارای اختیارات قانونی وجود دارد که بر کلیه امور اداری و مالی این مؤسسات نظارت و اشراف دارد.
 
این هیأت مسئولیت پیگیری و تحقق اهداف مؤسسه خیریه، برحسب نیات و اهداف نیکوکاران و پرداخت کنندگان عطایای مالی، و یا برحسب تصمیمات و برنامه های تصویب شده «هیأت امنا» را دارد.
 
اکثر مؤسسات اختیارات کلی و عام در زمینه فعالیت های خیریه و انسانی برای رفاه جامعه دارند، و هیأت مدیره چگونگی هزینه اموال را تعیین می کند؛ ولی بعضی از مؤسسات اهدافی خاص و تعیین شده مانند خدمات پزشکی، یا کمک به بیماران سرطانی یا مانند آنها دارند، پس ناچار هیأت مدیره در آن حوزه عمل می کند، و در هر دوره بیلان درآمدها و هزینه ها را بررسی و ارزیابی می کند و شاید پس از مدتی زمینه فعالیت خود را گسترش داده، یا آن را تغییر دهد.
 
اکثر مؤسسات خیریه در آمریکا (برای صرفه جویی در هزینه) کارمند ثابت استخدام نمی کنند، بلکه مدیریت آن توسط داوطلبان و یا خیرین و یا هیأت مدیره انجام می شود. گاهی این مؤسسات از مشاوران یا کارمندان پاره وقت برای کارهای محدود مانند حسابداری با امور حقوقی بهره می برند، اما مؤسسات خیریه کوچک معمولا توسط یک وکیل حقوقی، یا حساب دار بانک ها اداره می شوند.
 
شفافیت و اعلام گزارش های مالی به عموم، یکی از مهم ترین عوامل اعتماد مردم به نهادهای خیریه و غیرانتفاعی در آمریکاست. این گزارش های علنی هم به نهادهای رسمی و هم به مردم، ثابت می کند که کار آنها قانونی و شرعی است؛ هم چنین به پژوهشگران اجازه می دهد که پژوهش های دقیق تری از نهادها به عمل آورند. علاوه بر آن، اعتماد مردم را به فعالیت ها و نهادهای خیریه افزایش می دهد.
 
مؤسسات خیریه از نظر قانونی ملزم هستند که سالانه بیلان مالی خود را به مقامات دولتی ارائه دهند. این بیلان باید شامل منابع مالی، هزینه ها، حقوق کارمندان، سرمایه گذاری ها، وام ها، دریافتی ها، اهدایی های مالی، خدمات در مقابل اجرت و هرگونه اطلاعات مالی دیگر باشد. آنها همچنین موظف هستند لیستی از کمک های مالی به مؤسسات دیگر، بورس های تحصیلی و شرایط پرداخت ها را اعلام کنند چرا که این گونه اطلاعات جزو اسناد عمومی هستند که مردم حق دارند از آن اطلاع یابند.
 
مؤسسات به طور داوطلبانه اطلاعات مالی خود را از راه رسانه ها با اتحادیه مؤسسات خیریه و یا مراکز آمار به درخواست‌کنندگان اطلاعات و کمک ها یا عموم مردم عرضه می کنند.
 
اکثر نهادها گزارش های سالانه از عملکرد و وضع مالی خود را برای اطلاع عموم مردم چاپ و منتشر می کنند. این گزارش هیچ اجبار قانونی ندارد، ولی مردم از آنها توقع چنین گزارشی را دارند. همچنین بعضی از نهادها جزوه های تعریف، خبرنامه مصاحبه های مطبوعاتی یا رسانه ای، کتاب، فیلم و اخیرا وب سایت آماده می کنند تا با مردم در ارتباط باشند. گاهی آنان توضیح می دهند که چگونه به دیگران کمک مالی می کنند و به ارائه گزارشی از نتایج آن کمک ها می پردازند.
 
این گزارش ها نقش مهمی در تفکیک این که «این نهاد آیا به مردم خدمت می کند یا به افراد بانفوذ؟» دارد.
 
در اواخر قرن بیستم اتحادیه های مؤسسات خیریه در آمریکا تأسیس شد. این گونه اتحادیه ها از راه برنامه های آموزشی و رسانه ای و پژوهش ها، عملکرد نهادهای خیریه و سطح کارکنان آنها را بالا برده و پلی میان نهادهای خیریه و حکومت می باشند. در بعضی ایالت ها، اتحادیه های محلی برای نهادهای خیریه وجود دارد که نقشی در هماهنگی و بالا بردن سطح کیفی کار آنها را به عهده دارد.
 

نحوه توزیع کمک های مالی به مؤسسات خیریه

پرداخت کمک مالی به نهادهای خیریه بسته به مقدار بودجه اختصاصی، نوع فعالیت آن نهاد، منطقه جغرافیایی فعالیت (محلی، ملی، بین المللی)، و اختیارات هیأت مدیره می باشد.
 
مراحل کار از این قرار است: نخست نهاد خیریه که به کمک مالی نیاز دارد، خواسته خود را در یک درخواست کتبی به هیأت مدیره «مؤسسه خیریه» ارائه می دهد. در این درخواست نوع فعالیت، بودجه لازم، طرح تفصیلی، و وضعیت مالی شرح داده می شود.
 
هیأت مدیره درخواست را از این جهت بررسی می کند که آیا نهاد مشمول کمک های مالی در چارچوب اهداف خود می شود یا خیر؟ و آیا نهاد درخواست‌کننده، شرایط مطلوب دریافت کمک مالی را دارد یا خیر؟ اگر آن نهاد شرایط مطلوب را نداشت، یا خارج از اهداف مؤسسه یا خارج از محدوده جغرافیایی آن بود، به درخواست و به درخواست‌کننده جواب منفی ابلاغ می شود. ولی اگر شرایط لازم را داشت اصل طرح و درخواست بررسی می شود و سپس بودجه درخواستی ارزیابی می شود.
 
گاهی اطلاعات بیشتری درباره طرح یا مسئولان آن درخواست می شود، و یا با مؤسسات خیریه دیگری که قبلا به درخواست‌کننده کمک نموده بودند مکاتبه کرده و اطلاعات بیشتری را جمع آوری می کنند. ممکن است یک نماینده یا بازرس جهت بازدید یا برای مصاحبه با درخواست‌کننده فرستاده شود.
 
در اکثر مؤسسات خیریه کوچک یا متوسط، این درخواست و اطلاعات جمع‌آوری به طور خلاصه گزارش شده و به اولین جلسه «هیأت مدیره» جهت پذیرفتن یا رد آن عرضه و به نتیجه می رسد. ولی در مؤسسات بزرگ که معمولا کمک های مالی آنها فراوان است، این درخواست به یکی از اعضای هیأت مدیره داده می شود؛ وی اطلاعات لازم را جمع‌آوری کرده، سپس نظر منفی یا مثبت خود را اعلام می کند. برای این نظر یا با رییس هیأت مدیره صحبت می شود یا در اولین جلسه هیأت، تصمیم گیری می شود. در این جلسه لیستی از درخواست های مالی نهادهای خیریه مطرح می شود و وظیفه هیأت مدیره نظارت کلی بر روند کمک هاست تا از چارچوب اهداف خارج نشود.
 
اگر با درخواست کمک، موافقت شد، نخست جواب مثبت با شرط ها ارسال می شود. پس از موافقت درخواست‌کننده با آن شرط ها، چکی به همان مبلغ برای وی ارسال می شود. در شرط ها گاهی نوشته می شود که اموال تقدیمی باید برحسب طرح ارائه شده هزینه شود، و یا در چارچوب قانون آمریکا باشد، و یا ضرورت ارسال گزارش های مرحله ای از هزینه ها، و یا گزارش دوره ای از پیشرفت کار، گنجانده می شود.
 
گاهی مؤسسات برای پرداخت کمک مالی شرط ها و یا لایحه اجرایی مخصوصی مانند مشورت با مؤسسات دیگر دارند که در همان زمینه فعالیت می کنند، تا تصمیم گیری آنها براساس اطلاعات دقیق باشد. یا این که برای پذیرش بورس تحصیلی افراد، شرایط گزینش مشخصی که از طرف دولت مورد پذیرش قرار گرفته، وضع می گردد. بعضی از مؤسسات خیریه کمک های بورس تحصیلی را مستقیما به دانشگاه ها می دهند، تا آنها طبق آیین‌نامه ها و شرایط پذیرش خود، به افراد بدهند.
 

فعالیت های دیگر مؤسسات

بعضی از مؤسسات خیریه برای اجرای طرح ها وام می دهند، و یا در طرح های خیریه سرمایه گذاری می کنند. گاهی همایش هایی جهت بررسی مشکلات جدید اجتماعی یا مسائل به وجود آمده تشکیل می شود. این مؤسسات در مواردی به نهادهای خیریه کمک اداری می کنند یا به نیروی انسانی جهت بهبود عملکرد آنها آموزش می دهند.
 

رابطه مؤسسات خیریه با دولت

با این که مؤسسات خیریه در آمریکا با دولت هیچ گونه ارتباط سازمان یافته ای ندارند، ولی در زمینه های مختلف رابطه مستقیم یا غیرمستقیم دارند. مثلا این گونه مؤسسات دولت را، از طرح های پژوهشی و علمی خود در دانشگاه ها، آگاه می سازند. گاهی از این گونه پژوهش ها در طرح ها و لوایح قانونی استفاده می کنند تا به آنها کمک شود و وضعیت مؤسسات خیریه بهتر شود.
 
بعضی از مؤسسات خیریه طرح کوچکی را به مرحله اجرا می گذارند و پس از موفقیت از دستگاه های اجرایی دولت می خواهند که آن را گسترش داده و ادامه دهد، تا به قشرهای بیشتری از جامعه سود برسد. دولت هم گاهی در اجرای طرح های خود از مؤسسات خیریه یاری جسته، و هزینه اجرای آن را پرداخت می کند.
 
بعضی از مؤسسات خیریه بودجه ارزیابی طرح های خدماتی دولت را پرداخت می کنند، تا عملکرد دولت بهبود یابد.
 

نهادهای خیریه و فعالیت سیاسی

معمولا مؤسسات خیریه در فعالیت های سیاسی چه مستقیم و چه غیرمستقیم دخالت نمی کنند، ولی از روش های تأثیر غیرمستقیم مؤسسات خیریه بر سازمان های دولتی آن است که به نهادهای غیرانتفاعی و مدنی که در زمینه مراقبت و نقد دولت در زمینه های بهداشت، آموزش، محیط زیست و غیره فعالیت می کنند، کمک نموده، تا بر روند قانون گذاری کشور و تصمیم های سیاسی دولت تأثیرگذارند.
 
تنها در یک زمینه، مؤسسات خیریه به طور مستقیم وارد فعالیت سیاسی می شوند و آن ایجاد افکار عمومی مؤثر در زمینه تصویب قوانینی است که با عملکرد مؤسسات خصوصا امور خیریه، رابطه مستقیم داشته باشد.
 

ممنوعیت فعالیت مربوط به نهادهای خیریه

با وجود وسعت محدودیت های حقوقی بر خیریه های معتمد، قانون به آنها درجه فوق العاده ای از آزادی برای اجرای مأموریت سازمانی شان داده است، و تا زمانی که به اهداف سازمانی شان پایبند باشند، دخالتی در امور آنها نمی کند.
 
برخی از محدودیت ها با سایر بخش های جامعه مشترک هستند، همچون عدم سرقت، تبعیض نژادی یا تجاوز از قوانین کیفری. محدودیت های دیگر، جز در ارتباط با اصل نزدیکی و اختلاف، شامل عدم منفعت شخصی از منابع خیریه، بی ملاحظگی در اجرای اهداف و ... هستند.
 
نهادهای خیریه گاهی نمی توانند در بعضی از فعالیت ها دخالت کنند، و یا حتی پشتیبانی مالی کنند (به جز دریافت حق اجرت خدمات ارائه شده در آن زمینه).
 
آنها همچنین نمی توانند با اموال نیکوکاران در سرمایه گذاری های مخاطره آمیز مشارکت کنند مگر این که بخشی از آن نخست در زمینه فعالیت خیریه هزینه شود (مثلا مؤسسات خیریه ملزم به پرداخت حداقل ۵٪ از عواید خود به کمک های مالی و هزینه های جاری آن هستند.)
 
همچنین سازمان های خیریه نمی توانند در فعالیت های انتخابات سیاسی یا فعالیت های متعلق به قانون‌گذاری کمک کنند؛ ولی می توانند در آن زمینه یا در زمینه مناظره های سیاسی، به پژوهش ها و تحلیل ها کمک مالی نمایند.
 

افراد مجاز برای دریافت کمک مالی

مؤسسات خیریه طبق قانون آمریکا، مجازند کمک های مالی خود را تا زمانی که هدف آنها نیکوکاری باشد، به هر نهاد یا شخصی تقدیم کنند. پس همه اشخاص، مؤسسات غیرانتفاعی، جمعیت ها و نهادهای دولتی (محلی یا بین المللی) مجاز به دریافت هدایا و کمک مالی خیریه هستند. ولی دیده می شود که بیشترین هدایای مالی از طرف مؤسسات خیریه به سازمان های غیرانتفاعی معاف از مالیات پرداخت می شود که دارای حق دریافت کسر مالیاتی هستند.
 
اگر مؤسسه دریافت کننده، جزو نهادهای غیرانتفاعی ای باشد که حق دریافت کسر مالیات را ندارد، مؤسسه پرداخت کننده باید بر مصرف آن اموال نظارت کرده باشد، و گزارش دقیق هزینه ها را به ادارات دولتی آمریکا تقدیم کند. این گونه نظارت «مسئولیت پذیری هزینه9» نامیده می شود، و بنابراین آن نهاد دریافت کننده باید گزارشی از هزینه ها به مؤسسه پرداخت کننده ارائه دهد. اما نسبت به کمک های مالی به بورس تحصیلی و مطالعات علمی و پژوهشی برای اطمینان از بی طرفی و صحت پرداختی ها، آیین‌نامه ها مؤسسات را ملزم به نظارت و موافقت مسئولان دولتی می کند.
 
درباره کمک های مالی به نهادهای خیریه خارج از آمریکا، مؤسسات خیریه پرداخت کننده ملزم هستند صلاحیت نهادهای دریافت کننده را، طبق قانون آمریکا، به حکومت فدرال ثابت کنند. همچنین وکیل حقوقی گزارش های مالی پرداخت ها را باید کاملا کنترل کرده و کلیه اسناد، تعهدات و توافق ها را بررسی کند و نظر خود را نسبت به این که نهاد دریافت کننده منطبق با معیارهای نهادهای خیریه در آمریکا می باشد یا خیر، اعلام دارد.
 

پی‌نوشت‌ها:

1. Estate taxes
2. Endowment
3. Endowment fund
4. Excises taxes
5. private operating foundations
6. limited liability company (LLC)
7. against perpetuities
8. Charitable organization
9. Expenditure Responsibility
 

منبع:

آشنایی با نظام مدیریت وقف و امور خیریه در کشور ایالات متحده آمریکا، گردآورنده: دفتر نوسازی و تحول معاونت توسعه و پشتیبانی سازمان اوقاف و امور خیریه، تهران: شرکت چاپ و انتشارات سازمان اوقاف و امور خیریه، چاپ اول، 1396ش