روابط ايران و اسرائيل در دوره دولت دکتر مصدق (3)


 

نويسنده:مسعود کوهستاني نژاد




 
«مشفق کاظمي » وزير مختار ايران در دمشق ، در هجده تير با «خالد العظم» نخست وزير و وزير امور خارجه سوريه،ملاقات کرد.وزيرمختار نامبرده در گزارش ارسالي خود به وزارت امور خارجه ي ايران با تأکيد بر اينکه «خالد العظم در دو دوره ي نخست وزيريش در اثر اقدام دولت شاهنشاهي به شناسايي عملي دولت اسرائيل ، در روابط خود با سفارت برودت نشان مي داد»،(39) خبر از خوشحالي زياد او به هنگام دادن خبر قطع رابطه ايران با اسرائيل داد. او سپس در گزارش ديگر به تاريخ 24تير، انعکاس خبر انحلال سرکنسولگري ايران در بيت المقدس و پس گرفتن شناسايي اسرائيل توسط ايران، در بين مقامات و مطبوعات سوريه، را چنين توصيف کرد:« تصميم دولت شاهنشاهي بر انحلال سرکنسولي شاهنشاهي در بيت المقدس که به نخست وزير و وزير امور خارجه سوريه ابلاغ شد، بي نهايت در سوريه حسن اثر بخشيد، چنانکه عصر همان روزي که مراتب به آقاي خالد العظم اطلاع داده شد ، دولت سوريه ابلاغيه اي در اين باب صادر نمود که در کليه ي جرايد سوريه و حتي عده اي از روزنامه هاي بيروت درج شد و چندين بار به وسيله راديو دمشق منتشر گرديد. چون خود آقاي نخست وزير (سوريه ) هم تقاضا کرده بودند، مطلب از طرف سفارت هم به جرايد داده شود و ضمناً در اعلاميه ي خودشان چنين فهمانيده بودند که بنده گفتم اين عمل به معناي پس گرفتن شناسايي سابق است، لذا براي روشن شدن مطلب، اعلاميه اي خاص حاوي عين اظهارات وزير امور خارجه در مجلس شوراي ملي تهيه [نموده] و از طرف سفارت به روزنامه ها و اداره ي مطبوعات وزارت امور خارجه ( سوريه ) فرستاده شد که مجدداً تمام جرايد سوريه آن را درج و راديو دمشق چندين بار منتشر کرد.
روزنامه هاي مهم دمشق هر کدام در ذيل اعلاميه ي سفارت، شرحي داير بر حسن اثر اين اقدام دولت شاهنشاهي در سوريه و اينکه دولت سوريه از اين به بعد بايستي در همه ي مراحل از ايران پشتيباني کند، درج کرده و همچنين اطلاع داده اند که به زودي دولت سوريه براي اعزام يکي از مأموران برجسته خود به سمت وزير مختار سوريه به تهران، تصميم اتخاذ خواهد کرد».(40)
در روز 22تير، وزير امور خارجه ي اردن در تلگرافي به وزارت امور خارجه ي ايران اعلام کرد:«خواهشمندم به نام دولت من، تشکرات ما را از اعلاميه ي آن جناب و اقدامي که در خصوص نمايندگي ايران در اسرائيل به عمل آمد، بپذيريد».(41) در همين رابطه، سفارت ايران در اردن در سوم مرداد، گزارش از حضور شش نفر در سفارت به منظور ابراز تشکر از قطع رابطه ايران با اسرائيل و مبارزه ايران با انگليس داد. (42)
روزنامه ي «سوري البريد»چاپ حلب نيز در شماره ي مورخ 22تير خود ضمن تمجيد از اقدام ايران نوشت :« اي ايران! ما در خير و شر همراه تو هستيم. بدان که با وضع شرافتمندانه اي که در برابر اسرائيل گرفته اي، جوانان آزاد منش عرب هر گاه که حادثه اي پيش آيد، داوطلبانه به خدمت تو خواهند شتافت و از سرزمين شريفي که ملت بزرگواري در آن بر ضد استعمار قيام کرده اند، دفاع خواهند نمود».(43) در روزنامه ي «مصري المقطم» نيز در روز 26تير مقاله ي «زنده باد کشور مجاهد، ايران» به قلم« حمدي الحسيني بيک » چاپ شد .(44)

روابط ديپلماتيک بين ايران و اسرائيل
 

حفظ منافع اتباع ايران در اسرائيل - همان گونه که در اعلاميه ي وزارت امور خارجه مشخص شده بود - به سفارت ايران در شهر امان، مرکز اردن، محول شد . ولي چند ماه بعد در آبان 1330وزير مختار ايران در امان در نامه اي به سفارت ايران در بيروت ( لبنان ) نوشت :«چون ارتباط دستي و تلفني و تلگرافي بين امان و اسرائيل نيست و از طرف وزارت خارجه هم دستور داده شده است که به خاک اسرائيل نرويم،[پس] در رابطه با مشکلات اتباع ايران در اسرائيل، موضوع به سفارت ايران در آنکارا که اسرائيل هم در آنجا سفارت دارد، ارجاع داده شده است».(45) احتمالاً ارجاع موضوع پيگيري مشکلات اتباع ايران در فلسطين و اسرائيل، به سفارت ايران در آنکارا، مي بايد در اواخر شهريور و يا اوايل مهر 1330، انجام شده باشد، زيرا در اوايل آبان، سفارت ايران در آنکارا، گزارشي را از پيگيري خود راجع به مهاجرين ايراني که در غزه اقامت دارند، به تهران ارسال کرد . در اين گزارش آمده است:« با سفارت اسرائيل[در آنکارا] مذاکره شد، وعده مساعدت دادند. ضمناً تذکاريه اي هم ارسال شد. وزير مختار اسرائيل گفت که «بيت جنون» از دو طرف راه مسدود است و کميته ي اسرائيل و عرب هر دو بايد متفقاً موافقت نمايند تا راه را موقتاً باز نموده و يا اجازه ي عبور داده شود».(46)
تا اواخر دي1330امور مربوط به ايرانيان در اسرائيل به سفارت ايران در ترکيه ارجاع داده مي شد . تا اينکه در يکي از ملاقات هاي سفير ايران(حکيمي) در ترکيه با وزير مختار اسرائيل در همان کشور ، وزير مختار مزبور پيشنهاد کرد: ايران حفاظت از منافع خود در اسرائيل را به يکي از سفارتخانه هاي ترکيه يا سوئيس در اسرائيل بسپارد. اين پيشنهاد به تهران منعکس شد و وزارت خارجه نظر مثبت خود را به دکتر مصدق اعلام کرد. دکتر مصدق نز ضمن قبول پيشنهاد، دستور داد از بين کشورهاي ايتاليا و ترکيه يکي انتخاب شود. در دهم اسفند همان سال، وزارت امور خارجه به طور رسمي ترکيه را انتخاب نمود و مکاتبات اداري با وزارت امور خارجه ي ترکيه و سفارت آن کشور در تهران، آغاز شد، (47)ولي حداقل تا پايان دوره ي نخست وزيري دکتر مصدق، نشانه يا گزارشي از برقراري سيستم فوق وجود ندارد و احتمالاً کما في السابق روابط ايران و اسرائيل از طريق سفارتخانه هاي دو کشور در ترکيه ادامه يافت.

تأثير تعطيلي کنسولگري بر مهاجرت يهوديان از ايران
 

1.کليات مهاجرت
 

اما تعطيلي کنسولگري ايران در بيت المقدس چه تأثيري بر مهاجرت يهوديان به اسرائيل از راه ايران و نيز بر فعاليت آژانس مهاجرت يهود در تهران باقي گذارد؟ پاسخ به اين سؤال را نخست از مروري کوتاه بر وضعيت مهاجرت يهوديان از اسفند 1329تا آبان1330آغاز مي کنيم.
در آخرين روزهاي اسفند 1329بنا به گزارش شهرباني «تعداد 948نفر زن و بچه ي کليمي پناهنده ي عراقي که جمعاً 145خانوار مي شدند، به تهران وارد و پس از تشريفات لازمه، براي نامبردگان پروانه ي عبور صادر گرديد که به کشور فلسطين عزيمت کنند».(48) در خرداد 1330کميسيوني در «بازرسي نخست وزيري» براي تعيين تکليف مهاجرت يهوديان عراقي به ايران و از ايران به فلسطين تشکيل شد . نخستين جلسه ي اين کميسيون در 21خرداد برگزار شد . (49) شش روز «بعد بنا به اعلام شهرباني در تاريخ 27خرداد، تعداد 812نفر مرد و زن و بچه ي کليمي پناهنده ي عراقي به تهران وارد و پس از انجام تشريفات لازمه براي نامبردگان پروانه ي عبور صادر گرديد که به کشور فلسطين بروند».(50) در 29تير وزارت خارجه خبر روزنامه ي «آسياي جوان » مبني بر اينکه«وزارت خارجه به تمام سفارتخانه ها و کنسولگري هاي ايران دستور داده از دادن ويزاي ورود به ايران به يهوديان خودداري کرده و حتي در نظر دارد به يهودي هايي که به عنوان عبور و مرور وارد ايران شده اند نيز اخطار کند فوراً خاک ايران را ترک کنند» را تکذيب کرده و به صراحت اعلام کرد چنين چيزي صحت ندارد .(51)
در پانزدهم مرداد ماه بنا به اعلام شهرباني «تعداد 1004نفر مرد و زن و بچه ي کليمي پناهنده ي عراقي جمعاً 130خانوار به تهران وارد و پس از انجام تشريفات لازمه، براي نامبردگان پروانه ي عبور صادر گرديد که به کشور فلسطين بروند».(52) در اعلام مورخ 30شهريور شهرباني، عده ي فوق 313نفر شامل 39خانوار ذکر شده بود. (53) از سويي ديگر در روز 22مرداد، خبرگزاري رويتر در گزارشي از تهران، آخرين وضعيت مهاجرت يهوديان عراقي و ايراني از تهران به اسرائيل را بيان کرد . بر اين اساس «به طوري که انتظار مي رود اردوگاه پناهندگان يهودي عراقي و کُرد در تهران تا آخر ماه جاري(مرداد)تعطيل خواهد شد، زيرا پناهندگان مربوط در اين اثناء به کشور اسرائيل رفته و يا تا آخر ماه خواهند رفت. مسيو«استنلي آبراموويچ» نماينده ي هيأت توزيع مشترک آمريکا، اخبار واصله از بغداد را داير به اينکه به علت فشار وارده از طرف دولت ايران، يهودي هاي ايراني به تعداد زياد قصد عزيمت به اسرائيل را دارند، تکذيب کرد و تأييد داشته : دولت ايران کما کان با اقليت ها همکاري دارد و به طوري که دولت ايران تأکيد کرد، در صدد سلب مليت يهودي هاي ايراني نمي باشد، در حالي که عراق در سال گذشته اقدام به چنين عملي نموده و لذا هزاران يهودي عراق را ترک گفته و به اسرائيل رفتند.
مسيوآبراموويچ ضمناً اضافه کرد: فقط 1100تن ديگر از يهودي هاي عراقي و کُرد درتهران هستند و بنابراين اردوگاه تهران در آتيه ي نزديکي تعطيل خواهد شد. از طرف ديگر خروج يهودي ها از ايران به مقصد اسرائيل از قرار ماهي 1500تن ادامه خواهد داشت و در ظرف 18ماه گذشته تعداد مهاجرين يهودي از ايران در هر ماه در حدود 1500تن بوده است . کشور اسرائيل تا به حال بيشتر يهودي هاي کشورهاي عربي را تشويق مي کرده به اسرائيل بروند، زيرا ايران طبق سنن ديرينه ي خود با اقليت ها بدرفتاري نمي کند».(54)
در رابطه با مهاجرت يهوديان ايراني به اسرائيل در اوايل شهريور 1330خبري در روزنامه «الحبل الجديد»دمشق به نقل از بغداد، چاپ شد که در آن ادعا شده بود:«آخرين دسته از يهوديان عراق که تابعيت خود را ترک کرده و کلاً بالغ بر 180هزار نفر بودند، اخيراً از عراق خارج و با هواپيما به اسرائيل مسافرت کردند . طبق گزارش هاي رسيده به بغداد شرکت هاي هواپيمايي، عنقريب شروع به انتقال يکصد هزار يهودي از ايران به اسرائيل مي نمايند. اين انتقال به همان ترتيبي که در عراق انجام شد، صورت مي پذيرد».(55)
به نظر مي رسد خبر فوق در کشورهاي ديگر منطقه از جمله ترکيه نيز انعکاس يافت، زيرا در روز 12شهريور اداره ي اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه با ارسال تلگرافي به نمايندگي ايران در آنکارا نوشت:« خبر مندرجه در جرايد ترکيه در باب اينکه دولت ايران قصد دارد يکصد و بيست هزار نفر از يهوديان مقيم ايران را از تابعيت ايراني خارج نمايد، عاري از حقيقت بوده و يهوديان ايراني تابع مقررات و قوانين عمومي کشور مي باشند».(56) در همين رابطه در بهمن سال 1330، هنگامي که «دکتر موسي برال» نماينده ي يهوديان ايران در مجلس شوراي ملي، در بازگشت از سفر اروپايي خود، وارد «تل آويو» شد، در آنجا راجع به وضعيت يهوديان در ايران و مهاجرت آنان به اسرائيل گفت:«در حدود دو هزار نفر از يهودياني که مايل به مهاجرت به اسرائيل هستند ، اکنون در اردوگاه تهران متوقف و از کمک هايي که مؤسسات يهودآمريکا و فرانسه مي پردازند، زندگي آنان تأمين شده و انتظار حرکت به طرف اسرائيل را دارند و در سرماي زمستان امسال خيلي به آنها سخت گذشته است.
طبق اظهار نظر دکتر برال«در حدود 70هزار نفر يهودي در ايران هستند که به هيچ وجه مورد تعدي واقع نشده اند. ميان اين عده، ده نفر ميليونر و هزار نفر ثروتمند درجه اول و5000تن يهودي ثروتمند وجود دارد که همه بازرگان هستند. برخي از اين يهودي ها به طور جدي در مقام مهاجرت به اسرائيل برآمده اند، مشروط بر اينکه بتوانند دارايي خود را همراه آورده و نرخ عادلي براي مبادله ي پول هاي خود به پول اسرائيل دريافت نمايند».(57)
منبع:پايگاه نور 33