آشنایی با سوره حشر

پنجاه و نهمین سوره قرآن سوره حشر است و از سوره های مدنی می باشد که در جزء بیست و هشتم قرآن جای دارد. نام دیگر سوره حشر سوره بنی نضیر است از آنجا که کلمه حشر و بنی نضیر در آیه دوم این سوره آمده است به این اسامی نام گذاری شده است.در رابطه با شان نزول این سوره آمده است یهودی ها می پنداشتند با داشتن حصارها و قلعه ها هرگز مغلوب نخواهند شد اما با اجتماع انبوه و با شکوه مسلمانان و یورش دسته جمعی به سوی آنان به فرمان رسول خدا (صل الله علیه و آله)، آن ها به دست پیامبر (صل الله علیه و آله) شکست خورده و از پایگاه هایشان بیرون رانده شدند و این برای اولین بار بود که مسلمانان کسانی را از اهل کتاب یعنی یهود بنی نضیر که کفر ورزیدند را از قلعه هایشان بیرون راندند و پس از این اقدام مسلمانان سوره حشر که اشاره به حرکت دسته جمعی و مقدس مسلمانان دارد بر پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) نازل شد.
در متن این سوره به موضوعات مهمی پرداخته شده است که عبارتند از:
شکست یهودیان بنی نضیر از مسلمانان
توصیف و تمجید از فداکاری های مهاجران
ملامت منافقان و افشای اعمال آنها
احکام تقسیم اموال و غنایمی که بدون جنگ نصیب مسلمانان می شود.
 
روایاتی درباره فضیلت سوره حشر
1.در کتاب تفسیر البرهان از  پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) روایت شده است هر کس سوره حشر را قرائت نماید عضو حزب الله است که رستگارانند.
2.در کتاب بحار الانوار از  پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) روایت شده است هر کسی که سوره مبارکه حشر را قرائت کند بهشت و جهنم و عرش و کرسی و حجاب آن و آسمان‌ های هفتگانه و زمین‌های هفتگانه و هوا و باد و پرندگان و درختان و کوها و خورشید و ماه و فرشتگان، همه بر او درود و صلوات می‌ فرستند و برایش طلب مغفرت و آمرزش می‌ کنند و اگر در روز و شبی که سوره حشر را خوانده است از دنیا برود، شهید محسوب می‌ شود.
3.در کتاب در مسیر رستگاری از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است هر کس در عصر ها سوره الرحمن و حشر را قرائت نماید خداوند فرشته ای را با شمشیر برهنه مأمور می کند تا صبح از او مراقبت نماید.
4.در روایت دیگری از پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) آمده است که به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند یا علی، هر شب سوره ی حشر را بخوان تا خداوند شرّ دنیا و آخرت را از تو باز بدارد.
 

طریقه ختم سوره حشر

1.یکی از ختوم مجربی که در راستای برآورده شدن حاجات بیان شده است بدین صورت است که چهل روز پشت سر هم سوره حشر را بخوانید به این صورت که در روز اول چهل مرتبه، در روز دوم سی و نه مرتبه و به همین ترتیب تا روز چهلم که یک مرتبه خوانده می‌شود.

2.ختم مجرب دیگری که برای براوردن شدن حاجات از سوره حشر در روایات آمده است سوره حشر را چهل روز به این صورت که روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه و همینطور ادامه داد تا اینکه در روز چهلم، چهل مرتبه این سوره راقرائت کرد.

3.در روایات آمده است برای داشتن ازدواجی آسان و موفق نام اعظم خداوند را صدا بزنید و از آنجا که سه آیه آخر سوره حشر به داشتن اسم اعظم خداوند شناخته می‌شوند آن را برای چهل روز بعد از نماز صبح بخوانید انشالله که به بخت گشایی و ازدواج ختم شود.

4.برای فراوان شدن رزق و روزی در روایات آمده است چهل و یک مرتبه سوره حشر در چهل و یک روز به این نیت خوانده شود، امید است شامل برکت خداوند قرار گیرید.
 

سوره حشر با ترجمه

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ حْمَـٰنِ الرَّ حِیمِ
سَبَّحَ لِلَّـهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْ ضِ ۖ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿١﴾
آنچه در آسمانها و در زمین است تسبیح گوی خدای هستند و اوست شکست ناپذیر سنجیده کار.(1)
هُوَ الَّذِی أَخْرَ جَ الَّذِینَ کَفَرُ وا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن دِیَارِ هِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ۚ مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُ جُوا ۖ وَ ظَنُّوا أَنَّهُم مَّا نِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّـهِ فَأَتَاهُمُ اللَّـهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا ۖ وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّ عْبَ ۚ یُخْرِ بُونَ بُیُوتَهُم بِأَیْدِیهِمْ وَ أَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ فَاعْتَبِرُ وا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ ﴿٢﴾
اوست کسی که، از میان اهل کتاب کسانی را که کفر ورزیدند در نخستین اخراج [از مدینه ] بیرون کرد. گمان نمی کردید که بیرون روند و خودشان گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود، و[لی ] خدا از آنجایی که تصوّر نمی کردند بر آنان درآمد و در دلهایشان بیم افکند، [به طوری که ] خود به دست خود و دست مؤمنان خانه های خود را خراب می کردند. پس ای دیده وران، عبرت گیرید.(2)
وَ لَوْلَا أَن کَتَبَ اللَّـهُ عَلَیْهِمُ الْجَلَاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِی الدُّنْیَا ۖ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَ ةِ عَذَابُ النَّارِ ﴿٣﴾
و اگر خدا این جلای وطن را بر آنان مقرّر نکرده بود، قطعاً آنها را در دنیا عذاب می کرد و در آخرت [هم ] عذاب آتش داشتند. (3)
ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّـهَ وَ رَ سُولَهُ ۖ وَ مَن یُشَاقِّ اللَّـهَ فَإِنَّ اللَّـهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿٤﴾
این [عقوبت ] برای آن بود که آنها با خدا و پیامبرش در افتادند؛ و هر کس با خدا درافتد؛ [بداند که ] خدا سخت کیفر است. (4)
مَا قَطَعْتُم مِّن لِّینَةٍ أَوْ تَرَ کْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَیٰ أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّـهِ وَ لِیُخْزِیَ الْفَاسِقِینَ ﴿٥﴾
آنچه درخت خرما بریدید یا آنها را [دست نخورده ] بر ریشه هایشان بر جای نهادید، به فرمان خدا بود، تا نافرمانان را خوار گرداند. (5)
وَ مَا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَیٰ رَ سُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَلَا رِ کَابٍ وَ لَـٰکِنَّ اللَّـهَ یُسَلِّطُ رُ سُلَهُ عَلَیٰ مَن یَشَاءُ ۚ وَ اللَّـهُ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿٦﴾
و آنچه را خدا از آنان به رسم غنیمت عاید پیامبر خود گردانید، [شما برای تصاحب آن ] اسب یا شتری بر آن نتاختید، ولی خدا فرستادگانش را بر هر که بخواهد چیره می گرداند، و خدا بر هر کاری تواناست. (6)
مَّا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَیٰ رَ سُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَ یٰ فَلِلَّـهِ وَ لِلرَّ سُولِ وَ لِذِی الْقُرْ بَیٰ وَ الْیَتَامَیٰ وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ ۚ وَ مَا آتَاکُمُ الرَّ سُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ۚ وَ اتَّقُوا اللَّـهَ ۖ إِنَّ اللَّـهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿٧﴾
آنچه خدا از [دارایی ] ساکنان آن قریه ها عاید پیامبرش گردانید، از آن خدا و از آن پیامبر [او] و متعلق به خویشاوندان نزدیک [وی ] و یتیمان و بینوایان و درراه ماندگان است، تا میان توانگران شما دست به دست نگردد. و آنچه را فرستاده [او] به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، بازایستید و از خدا پروا بدارید که خدا سخت کیفر است. (7)
لِلْفُقَرَ اءِ الْمُهَاجِرِ ینَ الَّذِینَ أُخْرِ جُوا مِن دِیَارِ هِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّـهِ وَ رِ ضْوَانًا وَ یَنصُرُ ونَ اللَّـهَ وَ رَ سُولَهُ ۚ أُولَـٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿٨﴾
[این غنایم، نخست ] اختصاص به بینوایان مهاجری دارد که از دیارشان و اموالشان رانده شدند:خواستار فضل خدا و خشنودی [او] می باشند و خدا و پیامبرش را یاری می کنند. اینان همان مردم درست کردارند. (8)
وَ الَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَ الْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِ هِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُ ونَ عَلَیٰ أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ۚ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٩﴾
و [نیز] کسانی که قبل از [مهاجران ] در [مدینه ] جای گرفته و ایمان آورده اند؛ هر کس را که به سوی آنان کوچ کرده دوست دارند؛ و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است در دلهایشان حسدی نمی یابند؛ و هر چند در خودشان احتیاجی [مبرم ]باشد، آنها را بر خودشان مقدّم می دارند. و هر کس از خسّت نفس خود مصون ماند، ایشانند که رستگارانند. (9)
وَ الَّذِینَ جَاءُوا مِن بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَ بَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَ لَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَ بَّنَا إِنَّکَ رَ ءُوفٌ رَّ حِیمٌ ﴿١٠﴾
و [نیز] کسانی که بعد از آنان [مهاجران و انصار] آمده اند [و] می گویند:«پروردگارا، بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتند ببخشای، و در دلهایمان نسبت به کسانی که ایمان آورده اند [هیچ گونه ] کینه ای مگذار! پروردگارا، راستی که تو رئوف و مهربانی.» (10)
أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ نَافَقُوا یَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِینَ کَفَرُ وا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَئِنْ أُخْرِ جْتُمْ لَنَخْرُ جَنَّ مَعَکُمْ وَ لَا نُطِیعُ فِیکُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَ إِن قُوتِلْتُمْ لَنَنصُرَ نَّکُمْ وَ اللَّـهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿١١﴾
مگر کسانی را که به نفاق برخاستند ندیدی که به برادران اهل کتاب خود -که از در کفر درآمده بودند- می گفتند:«اگر اخراج شدید، حتماً با شما بیرون خواهیم آمد، و بر علیه شما هرگز از کسی فرمان نخواهیم برد؛ و اگر با شما جنگیدند، حتماً شما را یاری خواهیم کرد.» و خدا گواهی می دهد که قطعاً آنان دروغگویانند. (11)
لَئِنْ أُخْرِ جُوا لَا یَخْرُ جُونَ مَعَهُمْ وَلَئِن قُوتِلُوا لَا یَنصُرُ ونَهُمْ وَ لَئِن نَّصَرُ وهُمْ لَیُوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یُنصَرُ ونَ ﴿١٢﴾
اگر [یهود] اخراج شوند، آنها با ایشان بیرون نخواهند رفت، و اگر با آنان جنگیده شود [منافقان،] آنها را یاری نخواهند کرد، و اگر یاریشان کنند حتماً [در جنگ ] پشت خواهند کرد و [دیگر] یاری نیابند. (12)
لَأَنتُمْ أَشَدُّ رَ هْبَةً فِی صُدُورِ هِم مِّنَ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُونَ ﴿١٣﴾
شما قطعاً در دلهای آنان بیش از خدا مایه هراسید، چرا که آنان مردمانی اند که نمی فهمند. (13)
لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرً ی مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَ اءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّیٰ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ ﴿١٤﴾
[آنان، به صورت ] دسته جمعی، جز در قریه هایی که دارای استحکاماتند، یا از پشت دیوارها، با شما نخواهند جنگید. جنگشان میان خودشان سخت است. آنان را متحد می پنداری و[لی ] دلهایشان پراکنده است، زیرا آنان مردمانی اند که نمی اندیشند. (14)
کَمَثَلِ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ قَرِ یبًا ۖ ذَاقُوا وَ بَالَ أَمْرِ هِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿١٥﴾
درست مانند همان کسانی که اخیرا [در واقعه بدر] سزای کار [بد] خود را چشیدند؛ و آنان را عذاب دردناکی خواهد بود. (15)
کَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِ یءٌ مِّنکَ إِنِّی أَخَافُ اللَّـهَ رَ بَّ الْعَالَمِینَ ﴿١٦﴾
چون حکایت شیطان که به انسان گفت:«کافر شو.» و چون [وی ] کافر شد، گفت:«من از تو بیزارم، زیرا من از خدا، پروردگار جهانیان، می ترسم.» (16)
فَکَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِی النَّارِ خَالِدَیْنِ فِیهَا ۚ وَ ذَٰلِکَ جَزَاءُ الظَّالِمِینَ ﴿١٧﴾
و فرجام هردوشان آن است که هر دو در آتش، جاوید می مانند؛ و سزای ستمگران این است. (17)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَ لْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَ اتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید؛ و هر کسی باید بنگرد که برای فردا[ی خود] از پیش چه فرستاده است؛ و [باز] از خدا بترسید. در حقیقت، خدا به آنچه می کنید آگاه است. (18)
وَ لَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّـهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ ۚ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١٩﴾
و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشی کرد؛ آنان همان نافرمانانند. (19)
لَا یَسْتَوِی أَصْحَابُ النَّارِ وَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۚ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠﴾
دوزخیان با بهشتیان یکسان نیستند؛ بهشتیانند که کامیابانند. (20)
لَوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْ آنَ عَلَیٰ جَبَلٍ لَّرَ أَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّـهِ ۚ وَ تِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِ بُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُ ونَ ﴿٢١﴾
اگر این قرآن را بر کوهی فرومی فرستادیم، یقیناً آن [کوه ] را از بیم خدا فروتن [و] از هم پاشیده می دیدی. و این مَثَلها را برای مردم می زنیم، باشد که آنان بیندیشند. (21)
هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّ حْمَـٰنُ الرَّ حِیمُ ﴿٢٢﴾
اوست خدایی که غیر از او معبودی نیست، داننده غیب و آشکار است، اوست رحمتگر مهربان. (22)
هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا یُشْرِ کُونَ ﴿٢٣﴾
اوست خدایی که جز او معبودی نیست، همان فرمانروای پاک سلامت [بخش، و] مؤمن [به حقیقت حقه خود که ] نگهبان، عزیز، جبّار [و] متکبّر [است ]. پاک است خدا از آنچه [با او] شریک می گردانند. (23)
هُوَ اللَّـهُ الْخَالِقُ الْبَارِ ئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَیٰ ۚ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْ ضِ ۖ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٢٤﴾
اوست خدای خالق نوساز صورتگر [که] بهترین نامها [و صفات] از آنِ اوست. آنچه در آسمانها و زمین است [جمله] تسبیح او می گویند و او عزیز حکیم است.(24)

منبع: سایت راسخون