قبه و پنجه
قبه و پنجه از اشیای نمادین هنرهای عاشورایی است که با تزیینات و خطاطی تولید می‌شود.
پنجه پنج‌تن یا پنجه حضرت ابوالفضل(علیه السلام) یک نماد در اسلام است. پنجه حضرت ابوالفضل(علیه السلام) پنجه‌ای فلزی است که بر پرچم‌ها و علامت‌های چند تیغه در عزاداری شیعیان نصب می‌شود. این نماد از فرهنگ‌های دیگر وارد اسلام شده‌ است و ابتدا به عنوان نمادی از پنج تن آل عبا در نظر گرفته شد. اما بعد از به حکومت رسیدن اولین حکومت شیعی در در شمال آفریقا، این نماد را به «دست فاطمه» دختر محمد تغییر داده شد. این سمبل بعدها در فرهنگ شیعیان به عنوان نمادی از جانبازی و فداکاری ابوالفضل عباس شناخته شد که در واقعه عاشورا هنگام رساندن آب به خیمه‌گاه حسین بن علی دست‌هایش از بدن جدا شد.
قبه بر آمدگی هر چیز را گویند.(برهان) بارگاه بنای گرد بر آورده. هر بنای بلند و گرد و دوار را قبه می‌نامند(لغت‌نامه دهخدا جلد ۳۸ صفحه ۱۵۵)
در ساخت قبه‌ها فقط از فلز برنج استفاده می‌شود و معمولاً در سر پرچم‌ها و یا خیمه ها مورد استفاده قرار می‌گیرد روش ساخت قبه ها درست شبیه به روش ساخت جام می‌باشد.

عهد فتحعلی شاه
گاسپاردروویل در سفر نامه اش می‌نویسد:
در عهد فتحعلیشاه بیرق‌های بزرگ سرخ است و بالای آن دستی از نقره می‌باشد که دست علی(علیه السلام) است. بیرق‌های کوچک کبود و بالای آن نیزه زرینی است.( هنر مردم شماره ۳۱ دوره جدید صفحه ۱۵).

خط ثلث یا توقیع یا نسخ در نمادهای عاشورایی
کسانی که تاکنون در مراسم عزاداری ماه محرم شرکت جسته اند یقیناً پنجه های فلزی را که در انتهای بیرق‌های مختلف و به اندازه‌های متفاوت نصب شده است مشاهده کرده اند. از اسطوره ها و نشانه هایی که ما شیعیان را با واقعه جان سوز کربلا در ایام ماه محرم پیوند می‌دهد مشاهده پنجه می‌باشد که بنا به گفته آگاهان مذهبی، آن را سمبل دو دست بریده حضرت ابوالفضل(علیه السلام) می‌دانند که در راه یاری حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) دو دستش را تقدیم حضرت حق کرد، بنا به قول دیگری آن را نشانه پنج تن آل عبا نیز می‌دانند، که همان خاندان حضرت رسول اکرم(ص) می باشند (که با خط ثلث یا توقیع یا نسخ شامل: حضرت محمد(ص) ، على(ع) ، فاطمه (س)، امام حسن(ع) و امام حسین (ع) خطاطی می‌شود. البته این پنجه را از فلز می‌سازند و غالباً جنس آن از فلز برنج و یا مس می‌باشد که برای براق و درخشان سازی کردن آن از آب نیکل استفاده می‌کنند.

قسمت پنجه های بزرگ
پنجه کامل از سه قسمت تشکیل یافته است:
۱) پنجه
۲) اژدها
3) پایه.

طرز ساخت
یک پنجه کامل به دو صورت ساخته می‌شود:
۱) برشکاری
۲) قالب ریزی.

طریقه برشکاری
مواد اصلی پنجه از فلزاتی مانند برنج یا ورشو تهیه شده است. ابتدا الگو را روی فلز قرار می‌دهند و طرح آن را با فلز نوک تیزی به نام سنبه بر روی فلز منتقل می‌کنند، سپس پس با قلم نیم بُز و ضربه چکش طرح را می‌برند پس از آن با ابزار ساده قلمزنی بر روی آن طرح و یا نوشته دلخواه را حک می‌کنند.

طریقه قالب ریزی
معمولاً قالب از دو قسمت تشکیل شده است: قسمت (الف) قسمت (ب):
در این مرحله ابتدا الگوی پنجه را در یک سطح صاف می‌گذارند و قالب الف را بر روی پنجه قرار می‌دهند و داخل قالب را از ماسه نرم پر می‌کنند و با ضربه بر ماسه ها می‌کوبند و آن را پرس می‌کنند سپس قالب را برگردانده و سطح آن را با پودر سفید رنگ و نرمی آغشته می‌کنند، این عمل به این دلیل انجام می‌گیرد که دو قسمت قالب راحت تر از هم جدا شود.
مرحله بعدی قرار دادن قسمت ب بر روی قالب الف می‌باشد فضای خالی را پس از پر کردن با ماسه با ضربه پرس میکنند و پس از اینکه دو قسمت را از هم جدا کردند الگوی اصلی را بر می دارند، در نتیجه جای الگوی اصلی روی شن باقی می‌ماند مجدداً قالب الف و ب را به هم متصل می‌کنند و از مجرای بالایی دو قالب، فلز مذاب را می‌ریزند پس از سرد شدن فلز قالب‌ها را از هم جدا می‌کنند و پنجه را که در جای خالی به وجود آمده از آن خارج می‌سازند. در این شیوه برای ساختن هر پنجه یک‌بار این اعمال را انجام می‌دهند.

اژدها
طریقه ساختن اژدها نیز مانند قالب ریزی پنجه می‌باشد در ضمن اژدها از دو قسمت چپ و راست تشکیل شده است.
اژدها، در علامت‌ها به عنوان سمبل عقوبت و سرانجام کار فرعون و یزیدیان زمانه و آتش جهنّم است که از مار غاشیه نام برده می‌شود.

پایه
پایه را نیز به دو صورت برشکاری و قالب ریزی می‌سازند برای ساختن پایه ابتدا الگو را بر روی فلز همجنس با پنجه قرار می‌دهند و طرح را می‌برند آنگاه با دست و ابزار دیگر آن را به صورت استوانه ای که یک طرف آن باریکتر از قسمت دیگر باشد و تقریباً حالت مخروطی داشته باشد می سازند.
در وسط پنجه‌های فلزی، اکثراً اسامی دوازده معصوم(امام) قلمزنی شده و در هر یک از انگشتان این پنجه از آیات و روایات قرآنی استفاده شده است. از این پنجه معمولاً به پرچم یا بیرق و علم استفاده می‌شود(مرقعات خط صفحه ۱۹۶).



در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و راهنمایی اساتید معظم و ارجمند خود در تعلیم و تربیت، در کنار برقراری رابطه صمیمی و دوستانه و ایجاد فضایی به دور از تشریفات، برای کسب هنر و دانش تاریخ هنر جهانی اسلام، بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی، استاد عبدالرسول یاقوتی تقدیر و تشکر نمایم. از خداوند متعال برای این اساتید عزیزم، سلامتی، موفقیت و همواره شاگرد پروری را مسئلت دارم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
 
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.