تعزیه، هنر نمایشی عاشورایی
تعزیه یا شبیه خوانی، نوعی نمایش مذهبی و سنّتیِ شیعی، که در ایران رواج یافته است و عمدتاً دربارهٔ شهادت حضرت حسین بن علی(علیه السلام) و مصائب اهل بیت(علیهم السلام) و یاران با وفایش در کربلا اجرا می‌شود. چون اهمیت هنرمندانه خواندن اشعار در تعزیه بیشتر از روش اجرا و نمایش واقعه‌هاست؛ آن را در قیاس با روضه خوانی، تعزیه خوانی نیز گفته‌اند. (دانشنامه جهان اسلام - کتابخانه دیجیتال مدرسه فقاهت)

تاریخ اولین تعزیه
شکل رسمی و آشکار این تعزیه یا شبیه خوانی، به روایت ابن‌کثیر(تاریخ‌نگار، تفسیرگر و حدیث‌نگار مشهور)، برای نخستین بار در زمان حکمرانی دودمان ایرانی شیعه‌مذهب آل بویه صورت گرفت. این سوگواری به گونه‌ای بود که معزالدوله احمد بن بویه در دهم محرم سال ۳۵۲ هجری قمری در بغداد به مردم دستور داد که برای سوگواری، دکان‌هایشان را بسته و بازارها را تعطیل کرده، نوحه بخوانند و جامه‌های سیاه بپوشند. از این دوره دسته‌های عزاداری و نوحه‌خوانی رایج شده و پایه‌های نمایش شبیه‌گردانی ایران گذاشته شد. (بنیاد دائرة المعارف اسلامی)

ملزومات تعزیه خوانی
تعزیه یا شبیه خوانی با استفاده از ابزارهای مختلفی مانند: زره جنگی، سپر، کلاهخود، دستبند یا دستانه، شمشیر و مشک آب چرمی، چکمه تعزیه، شیپور و طبل و دمام جهت جذابیت بصری، ایجاد حال و هوای حماسی، نزدیک شدن حس مخاطبان به واقعه کربلا، شروع به کار و اجرا می‌کند.

خطوط به کار رفته در ملزومات تعزیه خوانی
کلاهخود و زره و سپر تعزیه معمولا با خطوط کوفی مَعْقِلی یا خط ثلث و نسخ، گاهی بنا به دستور سفارش دهنده با خط خوش نستعلیق  به اسماء متبرکه و نام مقدس الله و پنج تن، مزیّن و تزیین می‌شوددر این مقاله به تاریخچه کلاهخود و زره و سپر تعزیه که از هنرهای عاشورایی می‌باشد، خواهیم پرداخت.

تاریخچه کلاهخود
قدیمی ترین نمونه کلاهخود ایرانی در محلی نزدیک «بوداپست» از زیر خاک به دست آمده که اکنون در موزه مجارستان نگهداری می‌شود این کلاهخود از چند قطعه آهن صاف و بدون انحنا به شکل ساده که به هم متصل می‌شود ساخته شده و آرایش مخصوص آن عبارت است از نقوش مختلف به شکل سیمرغ‌هایی که خطوط آن هنوز از روی آن محو نشده است. از این رو می‌توان از روی نقوش آن و نقوش متداول آن زمان، آن را به قرون بعد از قرن چهاردهم نسبت داد. زیرا نقش سیمرغ قبل از این تاریخ در روی صنایع ایران مشاهده نمی‌شود و این نقش مخصوص کشور چین بوده است. اولین اثری که از نقوش سیمرغ و اژدها در ایران پیدا شد در روی کاشی‌ها و سفال‌های منقوشی است که در سلطانیه به دست آمده است و اصولا نقوش چینی از قرن چهاردهم میلادی در ایران متداول گشته و محققاً کاشی‌ها و سفال‌های مزبور نیز در ایران در قرن چهاردهم ساخته شده است. اما برخی از محققان و تاریخ نگاران این فرضیه اقتباس از هنر چین را رد می‌کنند و آن را مطلق به هنر ایرانی می‌دانند.(کتاب تجلی عاشورا / بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی)

مشخصات کلاهخودهای ایرانی
از روی نقاشی‌هایی که از زمان قدیم باقی مانده می‌توان گفت که در کلاهخودهای ایرانی برای حفاظت گوش‌ها دو قطعه فلز صاف به کار می رفته است و برای پوشش پیشانی دو تکه فلز را طوری روی آن نصب می‌کردند که حافظ پیشانی و ابروها باشد و برآمدگی مدوّر آن برای حفاظت بینی تعبیه می‌شده است. این کلاهخودها زمانی از فلزهای تخته‌ای و صاف و گاهی از فلزهای ترک ترک ساخته می‌شد. مدتی قبل از قرن شانزدهم در ایران خودهای شلجمی به طرز خودهای ترکان عثمانی متداول بود، ولی کم کم این نوع خودها منسوخ شد و به جای آن خودهای مدوّر رواج یافت در قرن شانزدهم خودهای ایرانی کاملاً مدوّر ساخته می‌شد. در قسمت بالای جلو آن نیز میله استوانه ای شکل تو خالی نوک تیزی قرار داشت که برای نصب پر پرندگان به کار می‌رفت، به غیر از میله مزبور میله دیگری نیز در جلو کلاهخود تعبیه می‌کردند که به طور کلی تمام چانه و پیشانی را محافظت می‌کرد و در جلو آن نیز دو میله خالی کوچک قرار داشت که برای زینت در میان آن‌ها پرطاووس یا پر شترمرغ و یا پردرنا نصب می کردند. ظرافت و نازک کاری در خودهای ایرانی زمان به حدی بود که بیننده را متحیر و مبهوت می‌ساخت و تنوع این صنعت در ایران به پایه ای رسیده بود که سلیقه و ذوق صنعتگران آن زمان در این خصوص شگفت آور به نظر می‌رسید. در این دوره خودهای ممتاز را طلاکوب و در حاشیه آن ترنج های طلایی نقش می‌کردند که در میان آن آیات قرآن و اسامی خدا و مقدسین نوشته می‌شد وسط کلاهخود را با دقت بسیار محاسبه و تعیین می‌کردند و با اشکال مختلفی از قبیل برگ و شاخه انگور که مخصوص خودهای ایرانی بوده منقوش می‌ساختند.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی/ انتشارات آستان قدس رضوی)

طلاکوبی خودهای ایرانی
طلاکوبی خُودها ایرانی به دو طریق صورت می گرفت:
یکی آن که نقش دلخواه را در روی فولاد کلاهخود کنده و سپس مکان‌های خالی شده را با طلا پر می‌کردند و یا این که روی پولاد را مخطّط و 
خطدار می‌کردند و بعد طلا را در نقش مذکور می ریختند، گاهی قسمت‌های خالی کلاهخود از قبیل میله حافظ بینی و محل نصب پره‌ها یا میله نوک تیز سر کلاهخود را مشبّک و یا سوراخ سوراخ تهیه می‌کردند، که این عمل از نظر ظرافت و صنعت بی نظیر بود و به جرأت می‌توان گفت که قدرت ابداع و ذوق ظریف‌کاری، صنعتگران ایرانی در ساختن اسلحه قابل تحسین و تقدیر بوده است. کلاهخودهای ایرانی معمولاً دارای زره ظریف کوچکی بود که با حلقه های بزرگتری در میان سوراخ‌های اطراف کلاهخود متصل می‌‌شد عرض زره مذکور در جلو پیشانی و میله محافظ بینی از پنج تا هشت سانتی‌متر بیشتر نبوده و طولش در طرفین خود تا سینه می‌رسید و از پشت بر روی شانه ها می‌افتاد و به این ترتیب گردن را محافظت می‌کرد به طور کلی ظرافت و ارزش زره‌های مذکور بستگی به مرغوب بودن نوع کلاهخود داشت. زره های کلاهخود را از فولادهای جوهر‌دار تهیه می‌کردند و با حلقه های میخ دار به هم متصل می‌ساختند و زره های ارزان‌تر تا این اواخر ساخته می‌شد و عمل بستن توسط حلقه های لحیم شده انجام می‌گرفت انتهای زره کلاهخودها مقرنس ساخته می‌شد خودهایی که به شکل سر آدم و یا سر دیو، یا حیوانات شاخ‌دار تهیه می‌شد یک نوع خودهای مبتذل به شمار می‌‌رفت(مجله بررسی‌های تاریخی سال دوم شماره ۶ صفحه ۱۰۷ ،۱۰۹).

رنه دالمانی و کلاهخود ایرانی
رنه دالمانی در این مورد در سفرنامه اش می‌نویسد کلاهخود ایرانی مرکب از دو قسمت است قسمت اول مانند شب کلاه است و قسمت دوم قطعات زره ای است که به آن آویخته است تا پشت سر و شقیقه ها را از آسیب ضربت شمشیر حفظ کند کلاه با آهن یکپارچه ساخته شده و ضخامت آن به ۲ الی ۳ سانتی‌متر می‌رسد، در جلو سر لوله هایی دارد که در آنها پر طاووس یا شتر مرغ برای زینت جای می‌دادند کلاهخودهای قدیمی بلند و به شکل گنبد می‌باشد ولی بعدها تغییر کرده و از بلندی آنها کاسته شده و به شکل نیم کره ای درآمده اند و زره آنها بر عکس عریض‌تر و طویل‌تر شده است لبه کلاه بلند است و تا جلو چشمان می‌آید تا آنها را از آسیب ضربات احتمالی حفظ کند و در پشت سر بلندی آن زیادتر است. کلاهخودهای سرداران و افسران عالی رتبه با نقوش زیبایی از طلا و نقره در جلو و عقب و طرفین به طور قرینه زینت یافته اند(سیاحت‌نامه از خراسان تا بختیاری صفحه ۳۸۶ و ۳۸۵)
 
مشخصات کلاهخود تعزیه
اما امروزه کلاهخودهای تعزیه با نقوش و خطوط  اسلامی که در اطراف آن آیات قرآنی و اسم مبارک اهل بیت نقش بسته است را شاهد هستیم. کلاه خود تعزیه در انواع مدل های کلاه خود قلمزنی، کلاه خود آهنی، کلاه خود برنجی،کلاه خود ساده تولید میشود. این کلاهخودها معمولا با خطوط کوفی مَعْقِلی یا خط ثلث و نسخ، مزیّن و تزیین می‌شود.
 
تاریخچه پیدایش زره جنگی
زره پوششی برای محافظت سربازان در جنگ است. زره از قدیم الایام برای سربازان رایج بود. زره فولادی در قرون وسطی تکمیل شد. افزایش سرعت‌ در جنگ و ظهور سلاح‌های آتشی اهمیت زره را به کلی از بین برد. زره، جامه‌ای می‌باشد که از حلقه‌های آهنین ترتیب داده شده که در روزهای جنگ بپوشند.(برهان از ناظم الاطباء)
زره، پوششی است مانند جوشن و خفتان(نوعی بالاپوش، روئین پوش که مختص لباس جنگی و مردانه است) از تصنعات حضرت داود نبی (علیه السلام) برای حفظ بدن از رسیدن حربه جنگ؛ مانند تیر و شمشیر و نیزه ... می‌باشد(فرهنگ آنَنْدراج یکی از فرهنگ‌های زبان فارسی)

مشخصات زره
لباس جنگی دارای آستین کوتاه، مرکب از حلقه های ریز فولادی و آن را به هنگام جنگ بر روی لباس‌های دیگر می‌پوشیدند(فرهنگ فارسی دکتر محمد معین) بافته از مفتول آهن، بر‌خلاف جوشن(پوششی از پولک‌های آهنی) که غیبه غیبه و از پاره‌های آهن است(یاداشت به خط مرحوم دهخدا) نیم تنه ای است که در قدیم الایام در بر می‌کردند و از گردن تا کمر را می‌پوشاند (کتاب نحیما/صفحه 16) و آن را از ماده سخت و ضخیم و یا از کتان تو بر تو و یا از فلس‌های برنجی و روی هم گذارده میخ می‌کردند و همچو ماهی به نظر می‌رسید و یا از حلقه های کوچک آهنی که با یکدیگر جفت کرده بودند می‌ساختند. (قاموس کتاب مقدس) (لغت نامه دهخدا جلد۲۷صفحه۳۶۲).

پیراهن زره‌ای عصر هخامنشیان
پیراهن زره‌ای را که از عصر هخامنشیان در جنگ‌ها مورد استفاده سربازان ایرانی قرار می گرفته باید از اختراعات ایرانیان یا ملل تابعه آنان دانست. بنا به نظر آرتور پوپ، لبه پایینی کلاهخود مفرغی متعلق به ۹ قرن پیش از میلاد که در سرزمین آشور یافت شده و در موزه بریتانیا نگاه‌داری می‌شود، دارای اصالت ایرانی است و باید آن را قدیمی‌ترین جوشنی(پوششی جنگی از پولک‌های آهنی) شمرد که از آغاز تمدن بشر یافت شده است.(کتاب تجلی عاشورا / بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی)

پیراهن زره‌ای عصر ساسانیان
در عصر ساسانیان نیز جوشن(پوششی جنگی از پولک‌های آهنی) در میدان‌های جنگ و برای حراست بدن سربازان و اسب‌های سواره نظام به کار می‌رفت. بهرام‌گور در صحنه شکار شیر بر روی بشقابی سیمین که در موزه بریتانیا نگاه‌داری می‌شود، دارای پیراهن و شلواری از جوشن(پوششی جنگی از پولک‌های آهنی) است. در بشقاب نقره دیگری در موزه ارمیتاژ لنینگراد که همزمان با بشقاب بالا ساخته شده همین شاه دارای پیراهن جوشن دیگری است که به طور دوبله بر روی هم بافته شده و با تسمه ای دور کمر چسبیده است. در نقش طاق بستان، بهرام‌گور در لباس سرباز سوار نظام دارای پوششی از زره و جوشنی که صورت او را پوشانیده است. بهرام‌گور کلاهخودی مخروطی شکل بر سر نهاده که بر نوک آن روبانی آویخته شده و اطراف سر با نقابی و روی پیشانی با آفتابگردان فلزی حفاظت شده و پیراهن زره‌ای بالاتنه او را پوشانیده و ران‌ها و ساق پا نیز با زره پولکدار حفاظت شده و سینه و بدن اسبش را جوشنی جداگانه فرا گرفته است. به هر حال زره‌های پولکی که مانند فلس ماهی به صورت عمودی و افقی با تارهای فلزی بر روی هم بافته و آویخته شده یا زره‌های حلقه‌ای که به همین ترتیب با سیم‌های نازک عمودی و افقی بافته شده از ابتکارات عصر ساسانی است. از زمان هجوم اعراب به ایران اسناد و مدارک معتبر یا تصاویر و نمونه ای از جنگ افزارهای آن روزگار باقی نمانده ولی از روی مینیاتورهای نسخ شاهنامه که در مجالس مختلف جنگهای تن به تن بین سلحشوران توسط صورتگران آن عصر مجسم شده به خوبی می‌توان به کیفیت جنگ افزارهای آن زمان که با سلاح‌های عصر ساسانیان تفاوت چندانی ندارند، پی‌برد.(هفت هزار ال هنرفلزکاری در ایران صفحه ۲۵۱)
 
تاریخچه پیدایش زره در ایران
زره ایرانی عبارت بوده از لباسی که از به هم پیوستن حلقه‌های آهنی ساخته می شده است. قبل از این که زره به صورت کنونی در آید جنگجویان قدیمی در روی لباس جنگی خود که عبارت از پیراهن چرمی بوده حلقه‌های آهنی را به طور پراکنده و متفرق در ردیف‌های مساوی می‌دوختند و یا این که تعدادی از حلقه‌های مزبور را مانند زنجیر نازکی به یکدیگر متصل می‌کردند و به پیراهن چرمی خود می‌آویختند، ولی بعدها به پیروی از همین روش برای بهتر و محکم ساختن زره به صورت پیراهن ظریف فلزی ساخته می‌شد. این نوع پیراهن فلزی طوری تهیه می‌شد که در قسمت جلو سینه آن شکاف داشته و حتی نیز طرفین آن از هم مجزا بوده است این نوع زره‌ها بنا بر سلیقه استادان سازنده و یا بنا به دستور متقاضیان ساخته می‌شده است بعضی دارای آستین بلند و برخی دیگر با آستین‌های کوتاه تهیه می‌شد، در ایران این گونه زره‌ها بهترین لباس رزمی جنگجویان به شمار می‌رفت و در بین سپاهیان پوشیدن آن متداول بود، زیرا بهترین لباس برای دفاع در مقابل سلاح سرد شناخته می‌شد.(کتاب تجلی عاشورا / بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی)
 
طرز ساخت زره در کشورهای مختلف یکسان نبوده
بطور کلی زره را از تعدادی حلقه‌های متصل به هم می‌ساختند و چون در زیر این سلاح، گردن و شانه‌ها بیشتر مورد اصابت قرار می‌گرفت حلقه‌های آهنی متصل شده زره در روی گردن و شانه محکم و نزدیک و به هم فشرده ساخته می‌شد. زیرا گردن، شانه و سینه هنگام جنگ بیش از سایر قسمت‌های بدن مورد اصابت شمشیر و غیره قرار می‌گرفت. ولی در حلقه‌های پشت دست و پایین بدن که گشادتر بود حلقه‌های کمتری به کار می‌رفت. طرز ساختن زره در کشورهای مختلف یکسان نبوده، بلکه در بین ملل و قبایل فرم‌های گوناگون یافت می‌شد مثلاً در ایران و هند قسمت گردن به وسیله یک پارچه کلفت پوشیده می‌شد. ولی در آسیای مرکزی از وسط حلقه های زره تسمه های چرمی را می‌گذراندند و زیر آن‌ها را با پارچه های ابریشمی می‌دوختند تا گردن به هنگام حرکات تند و سریع مورد اصابت شمشیر قرار نگیرد و مجروح نشود. قفقازی‌ها و ترکان عثمانی غالباً زره‌های خود را با تکه‌های آهنی مربع یا گرد و همچنین با دکمه و قپه‌های کوچک آرایش می‌دادند و حلقه‌های زره عموماً به شکل افقی قرار می‌گرفت.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی/ انتشارات آستان قدس رضوی)

جنس و آلیاژ زره‌ها
طرز ساختن حلقه‌های زره در ابتدا بدین ترتیب بوده است که پس از سرخ شدن حلقه های آهنی در کوره به وسیله چکش خواری آن‌ها را به یکدیگر متصل می‌کردند، ولی بعدها حلقه‌های زره را با چکش زدن درست می‌کردند و سپس زره را از به هم پیوستن حلقه‌های مفتولی می‌ساختند. حلقه بعضی از زره های قدیمی از سیم‌های فلزی که گاه توسط یک یا دو میخ به هم متصل می‌شد، فراهم می‌آمد و در برخی حلقه‌ها میخ‌ها را از یک طرف و در پاره‌ای از آنها میخ‌های بست را از دو طرف فرو می‌بردند. میخ‌های مزبور که برای اتصال حلقه‌های زره به کار می‌رفت گاهی از آهن و زمانی از مس یا برنج درست می‌شد. ولی بهترین بست حلقه ها به وسیله لحیم کاری (نوع جوشکاری اولیه) صورت می‌گرفته است یعنی حلقه را پس از اتصال به یکدیگر لحیم می‌کردند در بین زره ها نمونه بسیار کمی دیده شده است که حلقه‌ها به وسیله میله‌های مسی به یکدیگر متصل شده‌اند این نوع زره بیشتر در ترکستان متداول بوده است و قابل ذکر است که بین طرق مختلف اتصال دو طریقه بیشتر مورد استعمال واقع می شده است:
الف) حلقه‌های زره میخکوب شده
ب) حلقه های زره ساده لحیم کاری شده و زمانی هم حلقه‌ها را از مس یا برنج به اندازه های بزرگ و کوچک تهیه می‌کردند.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی/ انتشارات آستان قدس رضوی)

مشخصات زره مرغوب
یک زره بسیار خوب زرهی بوده است که صنعتگران نکات زیر را در آن رعایت می کردند.
۱) فولادش از فولادهای ممتاز جوهر دار درجه یک باشد.
۲) حلقههای زره با دقت به یکدیگر متصل شده باشند.
3) قطر مفتولهای آهنی متناسب با اندازه حلقه ها باشد یعنی ضخامت آهن با اندازه حلقه‌ها تطبیق کند.
جهت بافتن حلقه ها افقی بود و به همین شکل وصل می‌کردند در این عمل نهایت سلیقه و ظرافت را به کار می‌بستند مثلاً برای زیبایی زره، یک ردیف از حلقه های لحیم شده و یک ردیف از حلقه های میخی را به طور مساوی به یکدیگر وصل می‌کردند و یا چهار حلقه میخی را به یک حلقه لحیم شده متصل می‌ساختند این موضوع گذشته از ظرافت و زیبایی زره سبب استحکام بیشتر آن نیز می‌شد امتیاز این نوع ساخت این بوده که هیچ گونه انبساطی در حلقه ها صورت نمی‌گرفت در حالی که حلقه انواع دیگر زره از نظر ساخت تغییر پذیر و در نتیجه قابل انبساط بود.
به طور کلی غیر ممکن است که ما بتوانیم زره‌ها را از لحاظ تعداد و اندازه حلقه‌ها طبقه بندی کنیم زیرا برخی از زره‌ها با حلقه‌های بسیار ریز و یا متوسط و بعضی با حلقه‌های فوق العاده بزرگ مشاهده می‌شود، گاهی نیز حلقه‌های زره را بیضی شکل و یا گرد که در میان آن میله ای قرار داشت می‌ساختند تا هنگام برخورد ضربات شمشیر و غیره دیرتر پاره و از هم جدا شوند و همچنین در مقابل نور خورشید مانند فلس‌های ماهی بدرخشد و زیبایی آن بیشتر شود.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی/ انتشارات آستان قدس رضوی)

اسامی مختلف زره ایران و سایر ممالک
شک نیست که سابقاً هر یک از اقسام زره‌های ذکر شده در بالا بر حسب نوع بافت و برش و ساختمانشان اسامی مختلفی داشته است ولی در حال حاضر در زبان رایج فارسی به طور کلی آن‌ها را زره می‌نامند مثلاً درقدیم که این البسه در ایران و سایر ممالک نزدیک آن رواج داشته است یکی از انواع آن به نام «بدن» موسوم و نامگذاری شده بود که زانو و دست‌ها را تا آرنج و گاهی پایین تر می‌پوشانید. حلقه های این نوع زره بسیار نازک و مسطح بود و اگر این زره تا زانو نمی‌رسید و آستینش کوتاه‌تر بود به نام «نیمه بدن» خوانده می‌شد. نوع دیگر آن در قدیم «باختر» نام داشت که از لغت مغولی «بکتر» گرفته شده است. خصوصیات زره مذکور آن بود که صفحات آهنی کوچکی، پهلو و پشت آن را می‌پوشانید و روی شانه‌ها و قسمت پهلوی آن چاکدار بود همچنین نوع دیگر را که«کلانتری» می خواندند بدون آستین و مانند زره باختر چاکدار بود و صفحات آهنی بزرگ بر سینه و پشت و پهلوی آن نصب می کردند، زره های باختر و کلانتر در ایران کمتر پوشیده می‌شد و مخصوص کشورهای همجوار ایران بوده است.(مجله بررسی های تاریخی، سال دوم، شماره6، صفحه 97 و 101)

تزیینات زره 
تزیینات زره به صورت‌های مختلف انجام می‌گرفته، گاهی حلقه‌های مسی یا برنجی را در یک ردیف و حلقه‌های آهنی یا فولادی را به موازات آنها متصل می‌کردند و یا این که از بافتن حلقه‌های برنجی و مسی و آهنی نقوشی هندسی در روی زره به وجود می‌آورند و همچنین از هر حلقه، فلزات مختلف کلمات مقدّس و یا اسامی سلاطین و پهلوانان را در روی زره به خطوط اسلامی و ایرانی می‌نوشتند. و یا گاهی به همین طریق از حلقه فلزات الوان، حاشیه پهن و یا باریک در چند ردیف می‌بافتند مثلاً در قسمت بالا و پایین دامن آهنی و حلقه آستین‌ها حاشیه ای از حلقه های مسی و یا برنجی در روی زره بافته می‌شده است و در برخی از آنها دیده می‌شد که به طور استثنائی حلقه‌های بزرگی بر روی زره نصب می‌کردند و در روی حلقه‌ها اسامی مقدس یا کلماتی چند از قرآن و غیره به خطوط اسلامی و ایرانی می نوشتند و یا این که زره ساده ای از فلز می بافتند که بر روی هر یک از حلقه های آن یک حرف و یا یک کلمه از قرآن به خط کوفی و نسخ و ثلث می‌نگاشتند و اگر جلو زره باز بود برای به هم پیوستن آن از قلابهای پولاد آبدیده و یا آهن استفاده می‌کردند که چند نمونه آن در موزه ارتش موجود است(مجله بررسی های تاریخی، سال دوم، شماره6، صفحه 97 و 101)
 
حروف از کلمات دعایی، برای حفظ و حراست صاحب زره
هانری رنه دالمانی در سفرنامه از خراسان بختیاری می‌نویسد جنگجویان قدیمی برای محافظت خود زره آهنی می‌پوشیدند و کلاهخود فولادی بر سر می‌گذارند و با کمان و شمشیر و خنجر نبرد می‌کردند در مینیاتورهای قدیمی که جنگ پهلوانان را نمایش می‌دهند، این نوع سلاح‌ها دیده می‌شود یکی از سلاح‌های دفاعی قدیم زره بود که حلقه‌های آهنی آن با حرارت آتش به هم متصل می‌شد ما یکی از این پیراهن‌های فولادی را دیدیم که در روی هر یک از حلقه های آن حرفی حک شده بود شاید این حروف از کلمات دعایی بود که برای حفظ و حراست صاحب زره به کار می‌رفت این زره‌ها بسیار سنگین بود و فقط سواران آن‌ها را می پوشیدند. در قرون وسطی هم در اروپا جنگ آوران چنین جوشن‌هایی(پوششی از پولک‌های آهنی)  را بر تن می‌کردند تمام این لوازم جنگی و صفحات آهنی که تا امروز باقی مانده است به طرز بسیار زیبایی با طلا و نقره حکاکی شده و عباراتی نیز روی آن‌ها منقش است بعدها ایرانیان به جای زره، فقط صفحات آهنی را که به شکل مربع و مستطیل بود با تسمه های چرمی به سینه و پشت پهلوان‌ها می‌بستند و این صفحات آهن را عموماً با نقش‌های مطلوبی از طلا و نقره زینت می‌کردند(سیاحتنامه از خراسان تابختیاری ، صفحه 38)
 
تاریخچه سپر
سپر، ابزاری فلزی و مدوّر که به هنگام حمله دشمن آن را محافظ اعضای بدن قرار می‌دادند. حاشیه کتاب برهان قاطع تصحیح دکتر معین).
از قدیمی‌ترین ،ایام سپرهای مشرق ،زمین شکل مدوّر و کوچک خود را حفظ کرده است و همان طوری که روی حجاری‌های قدیم مشاهده می‌شود در طرز ساختن سپر تغییر فاحشی صورت نگرفته و شکل اولیه آن محفوظ مانده است، مثلاً شکل سپری که جنگجویان نادر شاه در فتح هندوستان به کار برده اند، در دوران‌های بعدی نیز مشاهده شده و مواد اولیه آن همان ماده قدیمی بوده است. سپرهای فولادین را از سپرهای معمولی کوچکتر می‌ساختند، زیرا به اندازه کافی سنگین بود. از طرفی دیگر یکی از علل کوچکی آن این بوده است که از ضخامت کاسته نشود و اگر آن را بزرگتر می‌ساختند می‌بایستی فولاد را نازک‌تر سازند در این صورت از استحکام آن به طور محسوسی کاسته می‌شد زیرا هر سپر از فولاد یکپارچه ساخته می‌شد و به همین سبب است که سپرهای فولادی کمتر دیده شده است.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی/ انتشارات آستان قدس رضوی)

مشخصات سپرهای ایرانیان
سپرهایی که بیشتر در نزد ایرانیان و افغان‌ها و مسلمانان هند و بلوچ متداول بود از نوع سپرهایی بوده که از پوست کرگدن و یا فیل تهیه می شده است. پوست آن را نیز از حبشه و هند وارد می‌کردند چون این گونه سپرها در مقابل سلاح‌های برنده قابلیت کشش بهتر و استقامت بیشتری را دارا بودند از سپرهای فولادین بیشتر مورد توجه واقع می‌شدند. سپرهای چرمی را بدون از بین بردن ضخامت و استحکام پوست که ما اکنون از رمز تهیه آن اطلاع نداریم شفاف می‌کردند و آن را مانند یک قطعه فلز نازک و یا شاخ و کهربای زرد جلوه گر می ساختند سپس روی آن نقوشی با رنگ‌های بادوام و یا با طلا ترسیم می‌کردند و گاهی نیز روی آن‌ها نقوش برجسته‌ای مشاهده می‌شد بر روی سپرهای معمولی چهار یا شش قپه فلزی ساده و یا قلم زده و نقره کوب و یا پولاد مشبّک نصب می‌کردند. انتهای این قپه‌ها از داخل سپر خارج شده و به وسیله حلقه‌های آهنی که از میان آن تسمه‌های چرمی می‌گذشت جهت نگاهداشتن سپر تعبیه می‌کردند و برای این که اثر ضربات دشمن بر روی دست محسوس نباشد یک یا دو بالشتک کوچک دراز در میان تسمه‌ها قرار می‌دادند گاهی دو قپه اضافی هم برای رد کردن تسمه دیگری بر روی سپر قرار می‌دادند تا بتوانند در هنگام راه رفتن سپر را از گردن آویزان کنند و دست آزاد باشد این دو قپه از لحاظ شکل با قپه‌های دیگر فرق داشت مثلا ممکن بود آن‌ها را به شکل هلال یا فرم دیگری بسازند.
(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی/ انتشارات آستان قدس رضوی)

نحوه ساخت سپرهای ایرانی
سپرهای ایرانی هرگز مسطح نبود، ولی تحدب و برآمدگی آن بی‌اندازه کم بود و چنان‌که گفته شد سپرهای مذکور اغلب با نقوش طلایی تزیین می‌شد و بر روی آن تکه‌های استخوانی و یا صدف و یا فلز و گاهی عاج را با اشکال هندسی نصب میکردند و با جواهرات مختلف یا شیشه های الوان مزیّن می‌ساختند. اغلب اوقات قپه ها را میناکاری می‌کردند و چون می‌خواستند سپرها محکم باشد آن را با روغن مخصوصی آغشته می‌ساختند و نیز برای این که جنس سپرها شفاف و عالی شناخته شود در سپرهایی که پر از نقوش مختلف بودند نقاط گردی را باقی می‌گذاشتند تا ممتازی و شفافیت سپر معلوم شود قطر هندسی سپرهای چرمی ایرانی از نیم‌متر الی یک‌متر و نیم بوده است در دوره انحطاط سلاح مشرق زمین، در ایران سپرهای بزرگ آهنین می ساختند که بدون هیچ گونه ارزشی کار زیادی بر روی آ‌ن‌ها انجام میشد و آن را تیزاب می‌زدند و منقوش می‌کردند، سپس قلمزنی یا طلاکاری می‌کردند البته این گونه سپرها هیچ گونه استحکامی نداشتند و به منظور تزیین ساخته می‌شدند و مرکز ساخت آن اصفهان بوده است و صنعتگران آن جا سپرهای مذکور را برای سفارش دهندگان این نوع سپرها تهیه می‌کردند(مجله بررسی های تاریخی ـ سال دوم ـ شماره ۶ ـ صفحه۱۱۰ و ۱۱۲)
از جمله وسایلی که در موزه آستان قدس موجود می‌باشد سپری از دوره صفویه است، این سپر از پوست کرگدن به رنگ سیاه و به شکل یک هلال و چهار بدر ساخته و میناکاری شده است(نگاهی به موزه مرکزی آستان قدس رضوی، صفحه ۳۹ و ۳۸).

در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و راهنمایی اساتید معظم و ارجمند خود در تعلیم و تربیت، در کنار برقراری رابطه صمیمی و دوستانه و ایجاد فضایی به دور از تشریفات، برای کسب هنر و دانش تاریخ هنر جهانی اسلام، بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی، استاد عبدالرسول یاقوتی تقدیر و تشکر نمایم. از خداوند متعال برای این اساتید عزیزم، سلامتی، موفقیت و همواره شاگرد پروری را مسئلت دارم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
 
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.