تعزیه حضرت علی اکبر(ع)
تعزیه حضرت علی اکبر(علیه السلام) از تعزیههای دهه اول محرم که معمولاً در روز هشتم محرم اجرا میشود و موضوع آن شهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) است. تعزیه با سخنانی از امام حسین(علیه السلام)، حضرت زینب و لیلا مادر علی اکبر و اذنگرفتن حضرت علیاکبر از امام حسین(علیه السلام) برای به میدان رفتن آغاز میشود.
تعزیه حضرت علی اکبر(علیه السلام)
تعزیه حضرت علی اکبر(علیه السلام) از تعزیههای دهه اول محرم که معمولاً در روز هشتم محرم اجرا میشود و موضوع آن شهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) است. تعزیه با سخنانی از امام حسین(علیه السلام)، حضرت زینب و لیلا مادر علی اکبر و اذنگرفتن حضرت علیاکبر(علیه السلام) از امام حسین(علیه السلام) برای به میدان رفتن آغاز میشود. سپس به میدان رفتن او و مبارزطلبیدن و بازگشت از میدان جنگ و تقاضای آب به تصویر کشیده میشود و در نهایت، شهادت او و حاضرشدن امام حسین(علیه السلام) بر کنار پیکر فرزندش و صدازدن جوانان بنیهاشم برای بردن پیکر علیاکبر(علیه السلام).
آغاز تعزیه
تعزیه با نقل سخنانی از امام حسین(علیه السلام)، حضرت زینب و لیلا مادر علی اکبر(علیه السلام) شروع و سپس حضرت علی اکبر(علیه السلام) برای گرفتن اجازه میدان وارد خیمه امام حسین(علیه السلام) میشود. مکالمه امام و فرزندش به درازا کشیده میشود، نهایت علی اکبر(علیه السلام) پدر را راضی میکند و سپس به سراغ مادر میرود. لیلا به سختی به علی اکبر(علیه السلام) اجازه میدهد، سپس نوبت خواهرش سکینه میشود که مانع رفتن وی به میدان شود، علی اکبر پدر را واسطه خود و سکینه مینماید و عازم میدان میشود.
در میدان تعزیه
علی اکبر خطاب به عمر بن سعد وی را به مبارزه میطلبد. چون او بسیار به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آل و سلم) شبیه است، سپاهیان کوفه به تصور اینکه پیغمبر به میدان آمده شروع به توصیف چهره علی اکبر مینمایند. در اینجا عمر بن سعد رفع شبهه کرده، علی اکبر را به شمر و دیگران معرفی میکند. لشکر با شناختن علی اکبر جنگ را آغاز نموده، پس از اندی علی اکبر به خیمهها برمیگردد و از امام آب میطلبد. چون در اردوگاه، آب وجود ندارد، امام زبان خود را در دهان علی میگذارد و علی اکبر به تشنگی پدر پی میبرد و دوباره عازم میدان میشود. پس از کمی جنگ با مخالف خوانان، زخمی شده و به زمین میافتد، مخالف خوانان وی را احاطه میکنند در این هنگام علی اکبر پدر را صدا میکند، امام وارد میدان شده و در جستجوی علی اکبر به این طرف وآن طرف میرود، و مخالفان جای علی اکبر تغییر میدهند تا امام به نتواند به کمک وی بیاید.
نحوهی اجرای شهادت
علی اکبر به زمین میافتد و امام بر بالای سر او حاضر میشود. در این هنگام حاضران در مجلس تعزیه گریه میکنند و نذورات خود را به بانی مجلس تحویل میدهند. در ادامه تعزیه، امام کنار نعش علی اکبر(علیه السلام) مرثیه خوانی مینماید. سپس جوانان بنی هاشم را صدا میزند تا در انتقال پیکر علی اکبر(علیه السلام) به خیمهها کمک کنند. امام زنان از جمله حضرت زینب(علیها السلام) و لیلا را از شهادت علی اکبر(علیه السلام) آگاه کرده، آنان به گریه و زاری در قالب اشعار میپردازند.(خوارزمی، مقتل الحسین علیه السلام، ۱۳۸۱ش، ج۲، ص۳.)
شخصیتها در تعزیه
موافقخوان
امام حسین(علیه السلام)
علی اکبر(علیه السلام)
حضرت زینب(علیها السلام)
لیلا مادر علی اکبر(علیه السلام)
حضرت سکینه(علیها السلام)
مخالفخوان
عمر بن سعد
شمر
لشکر
اشعار تعزیه حضرت علی اکبر(علیه السلام)
گفتگوی علی اکبر با پدرش در تعزیه:
امام: ساعتی صبر کنای مونس جان من زار
علی اکبر:نیستای جان پدر بر دل من صبر وقرار
امام:نیست این جان پسر وقت سفر کردن تو
علی اکبر:وقت و بگذشته پدر دست من و دامن تو
امام:چه شتابی پدر با تو وصیت دارد
علی اکبر:چه وصیت پسرت شوق شهادت دارد
امام:آرزو بود دلم را که تو داماد شوی
علی اکبر:عشرت آن است که من کشته و تو شاد شوی
امام:مادرت داشت امید این قد موزون بیند
علی اکبر:بدن بیسرم افتاده به هامون بیند
امام:عمهات خواست لباس تو بپوشاند آه
علی اکبر:او بپوشد به تن خویش کنون رخت سیاه
امام:به وطن خواهر زارت زه وفا منتظر است
علی اکبر:غم بییاری تو از غم او بشتر است(صالحی راد، مجالس تعزیه، ۱۳۸۹ش، ص۴۲۴.)
خطاب ابن سعد به شمر و لشکر:
شمر ساکت شو در این میدان چه شورت بر سرت است
تا به کی گویی که این رعنا جوان پیغبر است
آنچه حیدر کرده در صفین و جنگ نهروان
ما تلافی میکنیم امروز روز کیفر است
ای قوم به تحقیق بدانید که این است
آن کس که چنین خاطر ما کرده مکدر
نور دل لیــــــــلا بود و نخبه حیــــــدر
فرزند حسین باشد و نامش علی اکبر(صالحی راد، مجالس تعزیه، ۱۳۸۹ش، ص۴۳۰.)
علی اکبر(علیه السلام) خطاب به لشکر:
ای گروه کوفیان من نور چشم حیدرم
شبه خیرالمرسلینم، یادگار حیدرم
باب من یعقوب باشد یوسف درکربلا
یوسف کرب و بلایم من علی اکبرم
این زره باشد ز داود نبی اندر تنم
دیگر این دستار پیغمبر بود اندر سرم
لافتی الاعلی لاسیف الا ذوالفقار
خرمن دشمن بسوزد تیغم همچون آذرم
در بلندی عمهام زینب تماشا میکند
انتظار آب دارد آن سکینه خواهرم(صالحی راد، مجالس تعزیه، ۱۳۸۹ش، ص۴۳۱.)
امام(علیه السلام) بر بالین نعش علی اکبر(علیه السلام):
ز چهای ندیده کامم تو به من نظر نداری
مگر از دل فکار پدرت خبر نداری
به هزار امید خود را به بر تو من رساندم
ستم است اگر سر خود تو زخاک بر نداری
جوانان بنیهاشـــــــــم بیائید
علی را بر در خیمـــــه رسانید
خدا داند که مــــن طاقت ندارم
علی را بر در خــــــیمه رسانم
لیلا در آ ز خیمه عمرم سر آمده
از قتله گاه نعش علی اکبر آمده(صالحی راد، مجالس تعزیه، ۱۳۸۹ش، ص۴۳۳.)
© کلیه حقوق متعلق به پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}