مقدمه:

تسخیر سفارت آمریکا در تهران معروف به تسخیر لانه جاسوسی، به ماجرای تصرف سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان مشهور به پیرو خط امام در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ شمسی اشاره دارد.
 
 امام خمینی(ره) بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، اقدام دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا را «انقلاب دوم» و فراتر از انقلاب اول نامید. آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، دلیل این نام‌گذاری توسط امام خمینی(ره) را خنثی‌سازی توطئه دشمن ذکر کرده‌اند.
 
تبدیل سفارت آمریکا به مرکز جاسوسی، تماس و حمایت از گروه‌های ضدانقلاب، برانداز و تروریست، تلاش سفارت‌خانه برای جذب دولت‌مردان ایران، تصویب قطعنامه در سنای آمریکا علیه اعدام‌های اول انقلاب ایران، حمایت از پیام امام خمینی(ره) در ۷ آبان ۱۳۵۸ شمسی و اعتراضش به قراردادهای استعماری بین ایران و آمریکا و تلافی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شمس در ایران، از عوامل دیگر تصرف سفارت آمریکا در تهران ذکر شده است.
 
در این مطلب با توجه به بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته) در سال های متمادی با موضوع لانه‌ی جاسوسی، و تاکید بر تبیین این موضوع برای جوانان، سوالات کلیدی این بیانات را  پاسخ خواهیم داد.
 

پاسخ های مقام معظم رهبری( دامت برکاته) به سوالات لانه‌ی جاسوسی

چرا روز 13 آبان روز « جوان » است؟

روز سیزدهم آبان که نام آن را در کشور روز [مبارزه با] استکبار نهاده‌اند، به نظر من -ضمن اینکه آن نام، نام درستی است- روز جوان است؛ روز جوان مؤمن، جوان انقلابی، جوان شجاع، جوان دلاور، جوان مبتکر، جوانی که دست به کاری می‌زند که دشمن را از ابتکار، و از حرکت بازمی‌دارد. به این معنا روز جوان است.(1)
 
خود قومیّت‌های ما -عرب ما، تُرک ما، کُرد ما، لُر ما، ترکمن ما، که همه آماج این توطئه بودند- در مقابل آمریکا ایستادند و هم جوانان مؤمن، جوانانی که آن روز، هنوز اسم پاسدار رویشان نبود، اسم بسیج رویشان نبود امّا به‌ معنای حقیقی کلمه پاسدار انقلاب بودند و بسیجیِ راه انقلاب بودند، رفتند توطئه‌ی آمریکا را خنثی کردند.
 

چرا روز 13 آبان روز «مبارزه‌ی با استکبار» نامگذاری شده است؟

اینکه در جمهوری اسلامی یک روز را به عنوان روز «مبارزه‌ی با استکبار» معیّن کرده‌اند، برای این است که ملّت ایران از این تجربه‌ی تاریخی غفلت نکند؛ وَالّا مبارزه‌ی با استکبار که مال یک روز نیست؛ یک امر دائمی است.
 
 شما باید مبارزه‌ی با استکبار را، مبارزه‌ی با نشانه‌های ظلم و تعدّی را، [مبارزه‌ی] با نظم ظالمانه‌ی جهانی را متن زندگی خودتان قرار بدهید و بدانید؛ بنابراین روز خاصّی برای مبارزه‌ وجود ندارد، امّا این روز را ما معیّن کردیم. این برای آن است که حافظه‌ی تاریخی ملّت ایران مورد غفلت قرار نگیرد و فراموش نکنیم. (2)
 

چرا روز 13 آبان ( تسخیر لانه‌ی جاسوسی) را امام خمینی « انقلاب دوّم » نام نهادند؟

از آن روز سالها گذشته لکن معنای آن روز همچنان باقی است. اینکه شنیدید امام این حرکت را انقلاب دوّم نامیدند، بی‌معنا نیست؛ از ساعات اوّل پیروزی انقلاب بلکه حتّی قبل از انقلاب دشمن درصدد توطئه برآمد
 
. آمریکایی‌ها چند روز قبل از پیروزی انقلاب آدم فرستادند اینجا که شاید بتوانند یک کودتایی راه بیندازند و حرکت مردم را خنثی کنند که البتّه نتوانستند.
 
 بعد هم که انقلاب پیروز شد، انواع و اقسام تلاشها را کردند؛ چه تلاشهای سیاسی رسمی که سنای آمریکا از همان روزهای اوّل علیه جمهوری اسلامی موضع گرفت، اعلام خصومت کرد، اعلام تحریم کرد -که این راه‌های رسمی بود، راه‌های علنی بود- چه از راه‌های غیر علنی، که تماس گرفتند با عوامل خودشان، با مزدوران خودشان در داخل کشور که شاید بتوانند از حضور قومیّت‌های مختلف برای ایجاد اختلاف در میان ملّت استفاده کنند، که تو دهنشان خورد.
 
 بنابراین آمریکایی‌ها از ساعت اوّل شروع کردند و اینها همه غیر از کارهایی بود که در داخل سفارت آمریکا همین‌جا در تهران انجام می‌گرفت.
 
بعد از آنکه جوان های ما رفتند و این مرکز را تسخیر کردند و با زحمت زیاد توانستند کاغذهایی را که خرد شده بود، مدارکی را که در کاغذخردکن ریخته شده بود، گردآوری کنند، جمع کنند، به‌هم بچسبانند و به‌صورت کتاب دربیاورند، آن‌ وقت معلوم شد که چه توطئه‌هایی هم در طول این مدّت در داخل سفارت آمریکا وجود داشته.
 
حرکت دانشجویان برای تسخیر سفارت، واکنش به این‌همه خباثت بود که پیروزمندانه اتّفاق افتاد؛ یعنی جلوی تحرّک ابرقدرتِ پُرروی زیاده‌خواه آمریکا را در داخل کشور گرفت؛ انقلاب یعنی این.(3)
 

چرا مسئله‌ی لانه‌ی جاسو سی نمی تواند مورد سؤال و تردید قرار بگیرد؟

دستهایی در کارند برای اینکه حرکت شجاعانه‌ی آگاهانه‌ی ملّت ایران را در مقابله‌ی با آمریکای جهانخوار و عواملش در منطقه، اوّل مورد تردید قرار بدهند، بعد هم انکار کنند؛ ما نباید بگذاریم. حافظه‌ی تاریخی ملّت ایران این را رد می‌کند.
 
 مسئله‌ی لانه‌ی جاسوسی نمی‌تواند مورد سؤال و تردید قرار بگیرد؛ یک عدّه‌ای این تردید را در بین افکار عمومی مردم، بخصوص جوانها پخش می‌کنند که «دانشجویان ما چرا رفتند سفارت یک کشور را گرفتند؟ این یک کاری بود برخلاف مقرّرات بین‌المللی.»؛ این حرف را دارند پخش می‌کنند
 
حقیقتی که عمداً آن را پنهان می‌کنند، این است که سفارت آمریکا در اوّل انقلاب و تا وقتی که به وسیله‌ی دانشجویان ما تسخیر شد، صرفاً یک محل تحرّک دیپلماتیک، بلکه محلّ تحرّک اطّلاعاتیِ صرف نبود؛
 
 خب بله، همه‌ی سفارتهای دنیا اخبار آشکار و پنهان کشوری را که در آنجا هستند، به مراکز خودشان منتقل می‌کنند؛ مسئله این نبود؛ مسئله این بود که سفارت آمریکا ستاد برنامه‌ریزی برای تحریک داخلی علیه انقلاب و نابود کردن انقلاب و حتّی تهدید جان مبارک امام بزرگوار بود.
 
 جوان های ما اوّل به این نکته توجّه نداشتند و به دلیل دیگری وارد سفارت شدند، امّا وقتی رفتند آنجا و اسناد سفارت را به دست آوردند، [اینها را] دیدند. اینکه من تأکید می‌کنم که جوان‌ها کتابها را بخوانند، اسناد را، مدارک را ببینند و از حقایق مطّلع بشوند، به خاطر این است. (4)
 

 چگونه سفارت آمریکا مرکز شبکه‌ سازی و توطئه‌ علیه انقلاب  بود؟

 سفارت آمریکا از ساعات اوّل انقلاب، از روزهای اوّل انقلاب، مرکز شبکه‌سازی و توطئه‌ علیه انقلاب بود. البتّه اوّل گیج شدند، اوّل نفهمیدند چه اتّفاقی دارد می‌افتد، امّا به مجرّد اینکه از گیجی خارج شدند، شروع کردند به برنامه‌ریزی برای کودتا، برای تحریک ــ تحریک قومیّت‌ها، تحریک عناصر گوناگون ــ برای ایجاد اختلاف، جمع کردن تفاله‌های ساواکِ دورانِ رژیم پهلوی برای مبارزه‌ی با انقلاب.
 
 سفارت، سفارت نبود؛ مرکزی بود برای مبارزه‌ی با انقلاب، مبارزه‌ی با ملّت ایران، برای شکست دادن حرکت عظیمی که ملّت ایران با انقلاب خودش انجام داده بود؛ لذاست که این حادثه، یک حادثه‌ی برجسته است، یک حادثه‌ی تاریخی است، یک حادثه‌ی فراموش‌نشدنی است، و یک نقطه‌ی عطف است در تاریخ ما.
 
 گیرم آن کسانی که یک روزی این کار را کردند، امروز خودشان هم مردّد شده باشند ــ کمااینکه بعضی‌هایشان هم ممکن است مردّد شده باشند ــ امّا واقع قضیّه این است که این کار، کارِ بزرگی بود، کارِ لازمی بود؛ برای همین هم امام بزرگوار با آن دید نافذ خود این کار را تأیید کرد، حرکت دانشجوها را تأیید کرد؛ این کار، کارِ لازمی بود. (5)
 

مبارزه‌ی ملّت ایران با استکبار آمریکایی ناشی از چیست؟

جوابِ روشن و واضح و مستند این است که ناشی از سلطه‌گریِ ظالمانه‌ی وقیحانه‌ی دولتِ آمریکا بر ملّت عزیز ما و کشور ایران عزیز ما بود؛ مقابله به خاطر این بوده.
 
 سعیِ تاریخ‌نویسانِ منحرف‌کننده‌ی حقایق این است که بگویند اختلاف بین ایران و آمریکا از روز سیزدهم آبان ۵۸ شروع شد؛ این دروغ است.
 
 آمریکایی‌ها از اوّل انقلاب و از پیش از انقلاب و از سالها قبل از انقلاب با ملّت ایران درافتادند و هر چه توانستند علیه ملّت ایران تلاش کردند؛ حدّاقل از بیست ‌وهشتم مرداد.
 
حالا قبل از بیست ‌وهشتم مرداد سال ۳۲ هم حضور آمریکایی‌ها و تلاش آمریکایی‌ها داستان مفصّلی است، لکن آنچه جلوی چشم همه وجود داشته است، بیست‌وهشتم مرداد است.
 
 یک حکومت ملّی مردمی در ایران بر سر کار بود، آمریکایی‌ها آمدند با خیانت به حُسن اعتماد آن دولتی که ساده‌لوحانه به آمریکا اعتماد کرده بود وارد میدان شدند، آن دولت را سرنگون کردند، حکومت ظالمانه‌ی شاه را به وجود آوردند.
 
 ملّت ایران سالهای متمادی لمس کرد دشمنی آمریکا را؛ بیست‌وهشتم مرداد را ملّت ایران لمس کرد، آمریکایی‌ها در ایران کودتا کردند، در دهه‌ی ۳۰ ساواک را به وجود آوردند؛ مرکز شکنجه و فشار بر مبارزان و بر آزادی‌خواهان. چقدر جوان، چقدر انسان مؤمن، چقدر انسان آزادی‌خواه در شکنجه‌های عوامل و کارگزاران جنایت‌کار ساواکِ شاه ــ مرکز اطّلاعاتی شاه ــ یا مُردند یا ناقص‌العضو شدند یا شکنجه شدند! اینها را ملّت ایران از نزدیک دیده. (6)
 

 ساواک را چه کسی درست کرد؟

ساواک را عوامل آمریکایی درست کردند؛ شیوه‌های شکنجه را آنها یاد دادند. ده‌ها هزار مستشار را آوردند داخل ایران که هم مفت‌خوری کنند، هم دخالت کنند در امور ارتش و اطّلاعات و دولت و همه‌چیز، هم جاسوسی کنند، هم نفوذ کنند، هم فرهنگ ملّت را تغییر بدهند و سلطه‌ی آمریکا را روزبه ‌روز بر کشور زیاد کنند.(7)
 

آیا می شود با حکومت آمریکا و دستگاه مدرنِ پیشرفته‌ی آمریکا مقابله کرد؟

یک نکته‌ی اساسی در این زمینه عبارت است از توفیق ملّت ایران و پیشرفت این کار. بعضی‌ها تردید ایجاد می‌کنند: «آیا ممکن است با دستگاه مدرنِ پیشرفته‌ی مسلّطِ قوی‌ای مثل سیستم آمریکا و حکومت آمریکا مقابله کرد؟ می‌شود با آنها مبارزه کرد؟»؛
 
 بله، ملّت ایران مبارزه کرد، و من به شما عرض می‌کنم ملّت ایران تا امروز قطعاً موفّق شده. امروز ملّت ایران در مقابل آمریکا ــ این دشمن بزرگ، این قدرت چشمگیری که با هیبت، با تشر می توانست ملّتها را بترساند و عقب بنشاند ــ توانسته این قدرت را تضعیف کند.
 
 امروز کار به جایی رسیده که انجمنهای علمی دانشجویان در داخل خود آمریکا بیانیّه می‌دهند علیه تمدّن غربی، علیه تمدّن آمریکایی، علیه تلاش آمریکا؛ این، اتّفاق افتاده.
 
 در بیانیّه‌ای که تعداد زیادی از انجمنهای علمی دانشجویان آمریکا منتشر کردند، خودشان می‌گویند: این ما هستیم، ما غربی‌ها هستیم که داریم علیه تمدّن غرب و فرهنگ غرب فریاد می‌کشیم و به نفع کشورها و ملّتهای مظلوم وارد میدان شده‌ایم؛
 
 این را در بیانیّه‌شان آوردند؛ مال همین چند ماه قبل است. و روزبه‌روز این شدّت پیدا خواهد کرد. قطعاً ملّت ایران و ملّتهای مظلوم و جبهه‌ی مقاومت پیشرفت خواهد کرد.(8)
 
حادثه‌ی سفارت -لانه‌ی جاسوسی آمریکا- که این سیلیِ ایران متقابلاً به آمریکا بود. یعنی انقلاب این قدرت را به ملّت ایران داد که در مقابل حرکات آنها، در مقابل حملات آنها این‌جور سیلی بزنند و آمریکا را تحقیر کنند.(9)
 
مهم‌ترین پاسخی که جمهوری اسلامی در مقابل توطئه‌های آمریکا به آمریکا داده این بوده که راه نفوذ مجدّدِ سیاسی آمریکا به کشور را بسته است.(10)
           

چرا مسئله‌ی دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی، با ملّت ایران، با ایران اسلامی، ربطی به مسئله‌ی سفارت ندارد‌؟

مشکل ما با آمریکا چیست؟ خود آمریکایی‌ها دشمنی‌های خودشان با ملّت ایران را به مسئله‌ی سفارت منسوب می کنند ــ ببینید، این ‌‌[مطلبی] که عرض می‌کنم از روی توجّه و اطّلاع از کارهایی است که دارد می شود و می خواهند بکنند؛ می خواهم شما جوان های عزیز توجّه ‌داشته باشید ــ کسانی هم به تَبَع آنها همین را تکرار می‌کنند؛ یعنی چه؟
 
یعنی می‌گویند «آقا! علّت اینکه آمریکا ایران را تحریم می‌کند.، با ‌ایران بدی می‌کند.، در ایران اغتشاش راه می‌اندازد، مشکلات درست می‌کند، علّت این دشمنی‌های آمریکا با ایران این است که دانشجویان ‌شما رفتند سفارت آمریکا را تسخیر کردند»؛ این را، هم آمریکایی‌ها می‌گویند، هم مَن‌تَبَع‌ ‌آنها در داخل کشور می‌گویند.
 
 در دوره‌ی ریاست ‌جمهوری بنده هم یک خبرنگار و مصاحبه‌گرِ معروفِ آن روزِ آمریکا در نیویورک با من مصاحبه کرد، اوّلین حرفش همین بود که ‌اختلاف ما و شما از ورود شما به سفارت ما و تسخیر سفارت ما است.
 
 میخواهند این را جا بیندازند، [در حالی که] این دروغ بزرگی ‌است؛ قضیّه این نیست. ۲۶ سال قبل از حادثه‌ی سفارت، کودتای بیست‌وهشتم مرداد اتّفاق افتاده؛ آن روز که دیگر کسی به سفارت ‌نرفته بود.
 
 سال ۳۲، آمریکایی‌ها در ایران یک دولت ملّی مستقل را که وابسته‌ی به آمریکا نبود، با کودتای مجرمانه‌ی ظالمانه‌ای سرنگون ‌کردند؛ این دشمنی آمریکایی‌ها است. پس مسئله‌ی دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی، با ملّت ایران، با ایران اسلامی، ربطی به مسئله‌ی ‌سفارت ندارد‌.‌‌
 
 اسنادی که از سفارت به دست آمد ــ می‌دانید دیگر؛ دانشجوها رفتند اسناد را آوردند، مقدار زیادی از این اسناد را ‌آمریکایی‌ها در کاغذخردکن ریخته بودند، دانشجوها با حوصله‌ی تمام نشستند این کاغذها را به هم وصل کردند که الان این یادداشت‌ها ‌هفتاد هشتاد جلد کتاب است .
 
 [در حالی که] در حالی که نشان داد که از همان ‌روزهای اوّلِ بعد از پیروزی انقلاب، سفارت آمریکا مرکز توطئه و جاسوسی علیه ‌ایران بوده؛ حتّی در سفارت آمریکا طرّاحی کودتا می‌شده که علیه انقلاب کودتا کنند؛ طرّاحی جنگ داخلی میشده؛ تلاش می‌کردند که در ‌استانهای مرزی کشور، جنگ داخلی راه بیندازند؛
 
 طرّاحی میشده که چگونه در حکومتِ جدیدِ انقلابی نفوذ کنند؛ رسانه‌های ضدّانقلاب را ‌که در داخل بودند، مدیریّت می‌کردند، هدایت می‌کردند: این را بنویسید، این را بگویید، این را جعل کنید، این شایعه‌سازی را بکنید؛
 
 برای ‌تحریم هم برنامه‌ریزی می‌کردند؛ یعنی سفارت، از اوّلین روزهای شروع انقلاب، مرکز توطئه علیه کشور و علیه انقلاب بوده. [لذا دشمنی ‌آمریکا] ربطی به تسخیر لانه‌ی جاسوسی ندارد؛ مدّتها قبل از آن، اینها فعّالیّت خودشان را علیه انقلاب شروع کرده بودند‌.
 
پس مسئله آن‌جوری نیست که آمریکایی‌ها وانمود می‌کنند و آن‌جوری نیست که یک عدّه، یا ساده‌لوحانه یا به دلایل گوناگون و ‌انگیزه‌های گوناگون، در داخل ترویج می‌کنند که «آقا! علّت اینکه شما می‌بینید یک قدرتی مثل آمریکا این‌قدر علیه جمهوری اسلامی ‌فعّالیّت می‌کند، این است که شما فلان وقت رفتید سفارت اینها را گرفتید»؛ نه، قضیّه این نیست.‌(11)
 

توصیه رهبری به جوانان در مورد هفتاد جلد اسناد لانه جاسوسی چیست؟

‌[یک حادثه در روز سیزدهم آبان] که یک سال بعد از آن حادثه است ــ بعد از پیروزی انقلاب ــ هجوم دانشجویان به سفارت آمریکا ‌است و پیدا کردن اسنادی در آنجا که این اسناد، توطئه‌های آمریکا علیه ملّت ایران را نشان می‌داد؛ هفتاد هشتاد جلد شده.
 
 شماها که ‌وقت نمی کنید بخوانید این کتابها را، [امّا] من یک وقتی به آموزش و پرورش گفتم مضامین این کتابها را در کتابهای درسی بیاورید، ‌متأسّفانه نکردند.(12)
 
 این کتابها حدود هفتاد جلد است؛ شماها خوانده‌اید اینها را؟ چرا هیچ نشانی از مضامین برگزیده‌ی این کتابها در مجموعه‌ی مدارس ما، دبیرستان‌های ما، دانشگاه‌های ما نیست؟ چرا؟
 
 این یکی از اعتراضهای من است. وزیر جدید محترم آموزش‌وپرورش اینجا در جلسه هستند؛ چرا اینها را داخل کتابهای درسی قرار نمیدهید؟ چرا نمی گذارید نسل جوان ما، نسل جدید ما بفهمد و بداند که آمریکا با اینجا چه کرده است و چه توطئه‌هایی زیر سر داشته؟(13)
 
جوان های عزیز! اسناد لانه‌ی جاسوسی را بگیرید بخوانید، درس‌آموز است. دانشجویانی که سفارت را تسخیر کردند و فهمیدند اینجا لانه‌ی جاسوسی است، با زحمت زیاد این اسناد را -که سعی کرده بودند در کاغذ خردکن‌ها آنها را خرد کنند، نابود کنند- به هم چسباندند، با زحمت زیاد اینها را استحصال کردند و منتشر کردند؛ هفتاد، هشتاد جلد کتاب منتشر شده است(14)
 
شما جوان های عزیز بروید ماجراهای سال ۳۲ را، نهضت ملّی را، حضور آمریکا را در کتابها بخوانید. آن کسانی که اهل تحقیقند، اهل نوشتنند، تحقیق کنند، بنویسند. اینها نقاط عطف ملّت ما است، نقاط عطف تاریخ ما است.(15)
 

عوامل ریشه‌دارشدن رژیم صهیونیستی غاصب چه کسانی هستند؟

رژیم پهلوی خبیث با کمک آمریکا یکی از عوامل ریشه‌دارشدن رژیم صهیونیستی غاصب بود. آن روزی که همه‌ی این منطقه ــ تقریباً اغلب دولتهای این منطقه ــ با رژیم صهیونیستی قطع رابطه کرده بودند، رژیم شاه به رژیم صهیونیستی نفت می‌داد، امکانات می داد، پشتیبانی می‌کرد؛ این خیانت، فراموش‌شدنی نیست.
 
 امروز هم متأسّفانه همین کار را بعضی‌ها می‌کنند؛ امروز هم رژیم صهیونیستی فجیع‌ترین جنایات را در منطقه دارد انجام میدهد، یک عدّه‌ای به جای اینکه مخالفت کنند، به جای اینکه بِایستند، به جای اینکه از ملّتها حمایت کنند ــ از ملّت فلسطین، از ملّت لبنان ــ به دشمن خبیثِ ظالمِ خونخوار دارند کمک می‌کنند؛ کمک اقتصادی می‌کنند، حتّی بعضی کمک نظامی هم می‌کنند! [کمک ‌کننده] مال منطقه است؛ حالا آمریکا که به جای خود. مسئله، مسئله‌ی مقابله‌ی با ظلم بین‌المللی است. (16)
 

دلیل چالش بین ملّت ایران و آمریکا دربیست‌وهشتم مرداد سال ۳۲ چه بود؟

 این [اسناد] نشان میدهد که آمریکایی‌ها در این مدّتی که در ایران حضور داشتند ــ یعنی مثلاً از حدود سال ۲۸ و ۲۹ ‌ــ چه کارهایی در ایران کردند، چه توطئه‌هایی و چه خیانت هایی انجام دادند‌.‌‌ خب، یک نکته‌ای اینجا وجود دارد:
 
 این حادثه و این ‌مسئله‌ی تهاجم به سفارت آمریکا را ــ که گفتند «لانه‌ی جاسوسی» و در واقع همین جور هم بود؛ لانه‌ی جاسوسی بود ــ آمریکایی‌ها ‌در اظهاراتشان، در تبلیغاتشان، در مصاحبه‌هایشان، در مصاحبه‌ای که با خود من کردند در سفر نیویورک در زمان ریاست جمهوری، ‌سرآغاز چالش میان ملّت ایران و آمریکا معرّفی می‌کنند؛
 
می‌گویند علّت اینکه آمریکایی‌ها در مقابل ملّت ایران ایستادند، حرکتی بود که ‌شما در سفارت انجام دادید؛ یعنی حمله کردید به سفارت ما، بین ما اختلاف به وجود آمد، دعوا شد، دشمنی شد. دروغ می‌گویند؛ مسئله ‌این نیست.
 
 آغاز چالش بین ملّت ایران و آمریکا بیست ‌وهشتم مرداد است؛ بیست‌وهشتم مرداد سال ۳۲. در بیست‌وهشتم مرداد یک ‌حکومت ملّی سر کار بود.
 
 حکومت مصدّق یک حکومت ملّی بود؛ مشکلش هم با غربی‌ها فقط مسئله‌ی نفت بود؛ نه حجّت‌الاسلام بود، نه ‌داعیه‌ی‌ ‌اسلام‌خواهی داشت؛ فقط مسئله‌ی نفت بود. نفت دست انگلیس‌ها بود، او گفت نفت دست خودمان باشد؛ جرمش فقط این بود. ‌آمریکایی‌ها کودتا ایجاد کردند، یک کودتای عجیب و غریبی‌.‌(17)
 

چرا رژیم استکباری آمریکا جامع همه‌ی این زشتی‌ها و بدی‌ها و شیطنت‌ها است؟

سیزدهم آبان مظهر استکبارستیزی ملّت ایران بود؛ این جور نبود که با چند نفر ساکن در یک سفارتخانه مشکلی داشته باشند؛ مسئله، مسئله‌ی یک کار مهم و یک کار نمادینی بود در مبارزه‌ی با استکبار که بجا هم واقع شد.
 
خب رژیم آمریکا رژیم استکباری است و رژیم استکباری، جامع بسیاری از ضررها و شیطنت‌ها و بدی‌ها است. رژیم استکباری، هم جنگ‌افروز است، هم تروریست است، هم تروریست‌پرور است، هم مداخله‌ گر است، هم فاسد است، هم انحصارطلب است؛ یعنی وقتی میگوییم «رژیم استکباری»، استکبار جامع همه‌ی این زشتی‌ها و بدی‌ها و شیطنت‌ها است.(18)
 

مبارزه‌ی ملّت ایران با استکبار برچه مبنائی است؟

 برای ملّت ایران با الهام از تعالیم اسلامی، مقابله‌ی با ظلم یک فریضه است، مقابله‌ی با استکبار یک فریضه است. استکبار یعنی سلطه‌ی اقتصادی و نظامی و فرهنگی همه‌جانبه و تحقیر ملّتها. ملّت ایران را تحقیر کردند، سالها تحقیر کردند؛ لذا مبارزه‌ی ملّت ایران با استکبار بوده است و بعد از این هم حتماً خواهد بود.
 
این مبارزه، یک مبارزه‌ی عقلانی، خردمندانه و منطبق با منطق است. افراد کوته‌بین و کوته‌نظر ــ نمی‌گویم خائن، متّهم نمی‌کنم به تعمّد و خیانت؛ حدّاقلّش این است که کوته‌بین هستند ــ سعی نکنند حرکت ملّت ایران در مقابل استکبار را یک حرکت غیر منطقی جلوه بدهند؛ نخیر، حرکتی منطقی و درست و منطبق با منطق صحیح عُقلایی و انسانی و بین‌المللی است.
 
 برای همین هم هست که در افکار عمومی ملّتهای دنیا، ملّت ایران عزیز است. بله، دستگاه‌های خبری و رسانه‌ای دشمنان،‌ [دستگاه‌های تبلیغی] سلطه، سعی می‌کنند خلاف این را نشان بدهند امّا واقع قضیّه این است.
 
 وقتی شما [عملیّات] وعده‌ی صادق را انجام میدهید، در خیابانهای کشورهایی که با شما فاصله هم دارند، مردم شادی می‌کنند؛ معنای این چیست؟
 
 معنایش این است که حرکت ملّت ایران، حرکتی است که مورد قبول منطق بین‌المللی،‌ منطق انسانی و البتّه منطق اسلامی و قرآنی است. این حرکت باید ادامه پیدا کند منتها ادامه‌ی این حرکت باید با نقشه‌ی صحیحی انجام بگیرد. (19)
 

چرا تصرف لانه‌ی جاسوسی آمریکا شرعی و عقلی است؟

 بنابر‌این، ستیزه‌گری با این استکبار، با این پدیده، عین عقلانیّت است. حالا بعضی‌ها می‌گویند «آقا! این خلاف عقلانیّت است، خلاف تدبیر است»؛ نه، خلاف تدبیر نبود؛ این درست عین عقلانیّت بود؛ تسلیم شدن و زیر بار رفتن، ضدّ عقلانیّت بود.
 
شروع‌کننده هم ما نبودیم؛ یعنی این جور نبود که اوّل [ما] شروع [کنیم] -در قرآن کریم هم اتّفاقاً در یک موردی عین همین وجود دارد: «وَ هُم بَدَءوکُم اَوَّلَ مَرَّة» (20) آنها شروع ‌کننده بودند.
 
أَلا تُقاتِلونَ قَومًا نَکَثوا أَیمانَهُم وَهَمّوا بِإِخراجِ الرَّسولِ وَهُم بَدَءوکُم أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ أَتَخشَونَهُم ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخشَوهُ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ
ترجمه :
آیا با گروهی که پیمانهای خود را شکستند، و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمی‌کنید؟! در حالی که آنها نخستین بار (پیکار با شما را) آغاز کردند؛ آیا از آنها می‌ترسید؟! با اینکه خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید!
 
بعد از انقلاب که ما به سفارت حمله نکردیم؛ سفارت آمریکا در اوّلِ انقلاب بود و مشغول کارشان هم بودند، امّا آنها شروع کردند علیه انقلاب حرکت کردن:
 
 هم در خود آمریکا قطعنامه بگذرانند، سخنرانی کنند، در کنگره علیه جمهوری اسلامی که تازه متولّد شده تصمیم‌گیری کنند، گروه تروریستی راه بیندازند، گروه‌های کودتاگر به وجود بیاورند و تمهید کنند و برنامه‌ریزی کنند، هم در خود سفارت -که بحق گفته شد «لانه‌ی جاسوسی»- تمهیدات جاسوسی عظیمی را فراهم بکنند؛
 
 [لذا] آنها شروع کردند و شروع ‌کننده آنها بودند. وقتی که شروع کردند، حرکت دانشجویان که به سفارت حمله کردند در حقیقت حرکت دفاعی بود، به‌جا بود، به‌موقع بود، کاملاً عقلانی بود.(21)
 

آمریکایی‌ها چگونه تاریخ را تحریف می کنند؟

بعضی‌ها تاریخ را تحریف می‌کنند؛ خود آمریکایی‌ها این کار را می‌کنند؛ آن سالی که بنده رئیس‌جمهور بودم و رفتم سازمان ملل، یک خبرنگار معروفِ آن روزِ آمریکا، در سازمان ملل با بنده مصاحبه کرد و شروع اختلافات بین ایران و آمریکا را از ماجرای سفارت -لانه‌ی جاسوسی- گفت:
 
 گفت بله، از وقتی که جوان های شما رفتند سفارت را گرفتند، بین ایران و آمریکا اختلاف شد؛ این تحریفِ تاریخ است؛ قضیّه این نیست. اختلاف بین ملّت ایران و آمریکا از بیست وهشتم مرداد، حتّی قبل از بیست وهشتم مرداد شروع شد.(22)

برای خنثی کردن لانه‌ی جاسوسی چه اقداماتی صورت گرفت؟
بنده در جزئیّات وقایع آن روز[سیزده آبان 58] قرار داشتم؛ همان روزها مکرّر به لانه‌ی جاسوسی رفته‌ام، آمده‌ام، نشسته‌ایم، صحبت کرده‌ایم، با جوان هایی که آنجا بودند، با دیگران، در شورای انقلاب -که آن ‌وقت ما عضو شورای انقلاب بودیم- می دانم که چه تحرّکاتی از گوشه ‌وکنار انجام می گرفت برای خنثی کردن این حرکت؛ امّا امام ایستاد. (23)
 

انقلاب واقعی در مقابل امریکا به چه معنا بود؟

حرکت دانشجویان برای تسخیر سفارت، واکنش به این‌همه خباثت بود که پیروزمندانه اتّفاق افتاد؛ یعنی جلوی تحرّک ابرقدرتِ پُرروی زیاده‌خواه آمریکا را در داخل کشور گرفت؛ انقلاب یعنی این.
 
 آن ابرقدرتی که عادت کرده بود ۲۵ سال، ۳۰ سال هرچه اراده می‌کند. در ایران اتّفاق بیفتد و انجام بدهد، انجام میدهد و ایران مال او است، متعلّق به او است، دولتش، حکومتش، پادشاهش، نفتش، ذخایرش، معادنش، آینده‌اش، همه چیزش مال او است و حالا از دستش گرفته شده بود و درصدد تهاجم بود، دید جوانها جلوی این تهاجم را گرفتند و گرفتند و گرفتند و ملّت ایران ایستاد و رهبر این حرکت عظیم هم شخص امام بزرگوار بود. (24)
 

توصیه رهبری به کسانی که خیال ارتباط با اولین دشمن انقلاب را دارند چیست؟

اوّلین حکومتی و دولتی که با این حرکت[انقلابی] مردم [ایران درسال 57] بجد شروع کرد مخالفت کردن، آمریکا بود. [البتّه] دولتهای دیگری هم بودند، آنها هم ای‌بسا ناراضی بودند از وضعی که در ایران پیش آمد لکن عکس‌العمل آن‌چنانی نشان ندادند، بعضی از دولتها هم شاید خرسند بودند.
 
 امّا دولت آمریکا به نارضایی قلبی اکتفا نکرد؛ در اوّلین ماه‌های پیروزی انقلاب، مجلس سنای آمریکا یک مصوّبه و قطعنامه‌ی شدیداللحنی علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کرد، دشمنی را به‌طور عملی شروع کرد؛ این در حالی بود که هنوز سفارت آمریکا در ایران باز بود!
 
 آن کسانی که خیال می‌کنند رابطه‌ی با آمریکا، دوستی با آمریکا موجب میشود که انسان از آسیب آمریکا محفوظ بماند، به این تجربه‌ی تاریخی مراجعه کنند؛ هنوز سفارت آمریکا در ایران بود، آمریکایی‌ها راحت در داخل کشور رفت ‌وآمد می‌کردند، انقلاب موجب نشده بود که آمریکایی‌ها را از ایران بیرون کنند؛
 
 مثل بقیّه‌ی دولتها سفارت داشتند، مأمورین داشتند، در اینجا داشتند زندگی می‌کردند؛ در همان هنگام دولت آمریکا دشمنی خودش را با انقلاب نشان داد.
 
 علاوه‌ی بر این، محمّدرضا را که یک دشمن قطعی ملّت ایران بود، در آمریکا میهمان خودش کرد، او را بردند در آمریکا نگه داشتند، در واقع پناه دادند به دشمن ملّت ایران.
 
 خب، عکس‌العمل و واکنش به این حرکت، حرکتِ دانشجویان بود؛ رفتند سفارت آمریکا را گرفتند، معلوم شد اینجا لانه‌ی جاسوسی است، معلوم شد در طول این چند ماه بعد از پیروزی انقلاب، در این مدّت، اینجا مرکزِ توطئه علیه انقلاب بوده است؛ این را اسنادِ منتشر شده‌ی بعدی از داخل سفارت آمریکا نشان داد و ثابت کرد.
 
 اینها نشان میدهد که آمریکایی‌ها چه در هنگامِ اوج نهضت، چه در هنگامی که نهضت و انقلاب پیروز شده است و جمهوری اسلامی تشکیل شده است، دائم در حال توطئه علیه نظام اسلامی بوده‌اند؛ آمریکا این است. اینها مسائل مربوط به بعد از انقلاب است.(25)
 

سابقه ی مبارزه آمریکا ئیها از چه سالی شروع شد؟ نتیجه‌ی این مبارزه چه شد؟

مبارزه از قبل از سال 43 شروع شد؛ یعنی از سال 32 با کودتای 28 مرداد که به وسیله‌ی آمریکائی‌ها در ایران انجام گرفت و حکومت دکتر مصدق را سرنگون کردند.
 
مأموران آمریکائی - که اسم و رسم و نام و خصوصیاتشان کاملاً مشخص است، همه هم آنها را می شناسند، کتاب ها هم در این زمینه نوشته شده - رسماً آمدند ایران، با چمدان های پر از دلار، الواط و اوباش و اراذل و بعضی از سیاستمداران خودفروخته را تطمیع کردند و کودتای 28 مرداد سال 32 را در اینجا راه انداختند و حکومت مصدق را سرنگون کردند.
 
 جالب این است که بدانید حکومت مصدق که به وسیله‌ی آمریکائی‌ها سرنگون شد، هیچگونه خصومتی با آمریکائی‌ها نداشت. او در مقابله‌ی با انگلیسی‌ها ایستاده بود و به آمریکائی‌ها اعتماد کرده بود؛ امیدوار بود که آمریکائی‌ها به او کمک کنند؛ با آنها روابط دوستانه‌ای داشت، به آنها اظهار علاقه می کرد، شاید اظهار کوچکی می‌کرد. با این دولت، آمریکائی‌ها این کار را کردند.
 
این جور نبود که دولتی که در تهران سر کار است، یک دولت ضد آمریکائی باشد؛ نه، با آنها دوست بود؛ اما منافع استکباری اقتضاء کرد، آمریکائی‌ها با انگلیس ها هم دست شدند، پول ها را برداشتند آوردند اینجا و کار خود را کردند.
 
عنصر اصلی کودتا در تهران، یک فرد آمریکائی بود؛ اسمش هم معلوم است، شخصش هم مشخص است، بنده هم کاملاً اطلاع دارم، در کتابها هم نوشته‌اند.
 
 بعد که کودتا را به ثمر رساندند و شاه را که فرار کرده بود، به اینجا برگرداندند، شدند همه ‌کاره‌ی کشور؛ یعنی زمام اختیار کشور را در دست گرفت.
 
تقریباً ده سال از این قضیه گذشت، حادثه‌ی قیام مردم در پانزده خرداد و انقلاب اسلامی و مبارزات اسلامی و نهضت اسلامی پیش آمد.
 یعنی اینها ده سال فشار آوردند، کتک زدند، زندان کردند، اعدام کردند، هر کار خواستند در این کشور کردند؛ بالاخره یک انفجاری در ده سال بعد از این قضیه در خرداد 42 اتفاق افتاد.
 
 اینجا هم طرف قضیه اگرچه حکومت ظالم طاغوت و حکومت پهلوی بود، اما آمریکائی‌ها پشت سر این حکومت قرار داشتند؛ آنها بودند که آن را تقویت می‌کردند و به وسیله‌ی او بر همه‌ی امور کشور ما مسلط شده بودند.
 
 این مبارزه ادامه پیدا کرد تا سال 43؛ آمریکائی‌ها ناگزیر شدند مستقیماً داخل مسائل بشوند. امام بزرگوار را در سال 43 تبعید کردند. اینجا هم به حسب ظاهر، آنها توانستند حرف خودشان را پیش ببرند و به خیال خودشان ملت ایران را مغلوب کنند؛ اما ملت ایران مغلوب نشد.
 
بعد از سال 43 که حکومت مطلقه‌ی محمدرضا پهلوی به پشتیبانی آمریکائی‌ها در کشور هزاران فاجعه آفرید و آمریکائی‌ها هم هرچه توانستند، به غارت و چپاول و توسعه‌طلبی و تجاوز در ایران ادامه دادند.
 
 دهها هزار مستشارشان در ایران بردند، خوردند، پول گرفتند، شکنجه تعلیم دادند، هزاران جنایت در ایران کردند، بالاخره در سال 56 و دنباله‌اش سال 57 این حرکت عظیم ملت ایران به رهبری امام بزرگوار شروع شد.
 
 این دفعه، این مبارزه دیگر مبارزه‌ای نبود که امید پیروزی برای دشمن وجود داشته باشد. ملت ایستاد، مقاومت کرد، فداکاری کرد؛ مردانش، زنانش، حتّی دانش‌آموزانش در خیابانها کشته شدند؛ اما سرانجام در سال 1357 ملت ایران پیروز شد.
 
یعنی در این مبارزه‌ی طولانی از سال 32 تا سال 57 - در طول مدت بیست و پنج سال مبارزه - بالاخره آن که پیروز میدان شد، ملت ایران بود.(25)
 

اقدامات امریکا قبل ازپیروزی انقلاب با ملت ایران چگونه بوده است؟

قبل از انقلاب، در دوران حرکت عظیم مردمی -حالا ماجراهای هفدهم شهریور و کشتار مردم و این مسائل که خب همه به‌وسیله‌ی دولت دست‌نشانده‌ی آمریکا انجام گرفت، به جای خود- در هشتم بهمن، یعنی چند روز قبل از ورود امام به داخل کشور، در همین خیابانهای تهران، همین خیابان انقلاب، مردم اجتماع کرده بودند.
 
 ژنرال هایزر که فرستاده‌ی آمریکا بود و به ایران آمد برای اینکه شاید بتواند یک‌جوری از دست انقلاب رژیم را نجات بدهد و حفظ بکند، او در خاطرات خودش می‌نویسد -اینها اسناد تاریخی است- و می‌گوید من به ژنرال قره‌باغی گفتم که در مواجهه‌ی با مردم لوله‌ی تفنگهایتان را پایین بیاورید؛.
 
 یعنی مردم را بکُشید، تیر هوایی بیخودی در نکنید، مردم را قتل‌عام کنید. اینها هم همین کار را کردند، لوله‌ی تفنگها را پایین آوردند، عدّه‌ای جوان و نوجوان کشته شدند ولی جمعیّت عقب نرفت.
 
هایزر می‌گوید؛ قره‌باغی بعد آمد به من گفت که این تدبیر تو فایده‌ای نکرد، مردم عقب نرفتند، آن‌وقت هایزر می‌گوید من دیدم این ژنرال‌های شاه چقدر کودکانه فکر می‌کنند؛ یعنی باید ادامه می دادند، باید مرتّب می کُشتند. ببینید این رژیمِ دست‌نشانده بود.
 
 ژنرال آمریکایی دستور قتل‌عام هم‌وطنان را به ارتشبد ایرانی می‌دهد و این به دستور او و به توصیه‌ی او عمل می‌کند و چون فایده‌ای ندارد، می‌رود به او می‌گوید فایده‌ای ندارد؛ او هم می‌گوید اینها بچّه‌اند، اینها کودکانه فکر می‌کنند. این، ماحصل و خلاصه‌ی حکومت پهلوی در ایران است.
 
آمریکایی‌ها این‌جوری با ما شروع کردند؛ با انقلاب این‌جوری شروع کردند. بعد هم در طول این مدّت هرچه توانستند توطئه کردند.
 
هر گروهی که می توانست علیه انقلاب حرکتی بکند، از سوی آمریکایی‌ها حمایت شد: کودتای معروف به کودتای پایگاه شهید نوژه‌ی همدان، یکی از این قضایا بود؛ کمک به کسانی که به‌عنوان قومیّت‌ها در گوشه و کنار کشور علیه انقلاب حرکت می‌کردند، یکی از این نمونه‌ها بود؛ بعد تشویق صدّام حسین به حمله‌ی به ایران و هشت سال کمک به صدّام حسین یکی از این نمونه‌ها بود.


 هشت سال! آمریکایی‌ها در طول جنگ، بخصوص بعد از سال دوّم و سوّم، کمکهایشان را شدید کردند، امکانات دادند؛ هم آنها، هم متأسّفانه هم‌پیمانان اروپایی‌شان. آمریکایی‌ها این‌جوری با انقلاب ما عمل کردند؛ همّت آنها این بود که این اساس را براندازند.
 
 خب، این خطای در تحلیل بود، خطای در فهم قضیّه بود؛ آنها خیال کردند که اینجا هم مثل فلان کشور آفریقایی یا آسیایی است که یک کودتایی می شود، اسمش را می گذارند انقلاب، می توانند این را از بین ببرند؛ نمی دانستند اینجا:
 
 اوّلاً متّکی است به مردم -این انقلاب، انقلابِ مردم است
ثانیاً متّکی است به باورهای دینی؛ اینها را نمی‌فهمیدند. لذا در طول این ۳۶ سال یا ۳۷ سال، آمریکایی‌ها هر کاری علیه انقلاب کردند، شکست خوردند؛ بعد از این هم ان‌شاءالله شکست خواهند خورد.
 
 هدف از این حرف این است که ما به‌عنوان ملّت ایران، به‌عنوان مردمی که کشورمان را دوست داریم، به‌عنوان مردمی که برای خودمان یک آینده‌ای ترسیم کرده‌ایم که میخواهیم خودمان را به آن آینده برسانیم، آمریکا را بشناسیم؛ هدف این است.(26)
 

چگونه آمریکا در ایران فرعونیّت می کرد؟

آمریکا در کشور ما فرعونیّت می‌کرد، مثل فرعون: إِنَّ فِرعَونَ عَلا فِی الأَرضِ وَجَعَلَ أَهلَها شِیَعًا یَستَضعِفُ طائِفَةً مِنهُم یُذَبِّحُ أَبناءَهُم وَیَستَحیی نِساءَهُم  إِنَّهُ کانَ مِنَ المُفسِدینَ:فرعون در زمین برتری‌جویی کرد، و اهل آن را به گروه‌های مختلفی تقسیم نمود؛ گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می‌داشت؛ او به یقین از مفسدان بود!؛(27)
 
با مردم ما این‌جور رفتار می کردند؛ موسای زمان آمد، تخت‌وبخت این فرعون و دنباله ‌روهای او را واژگون کرد و از بین برد؛ انقلاب این است.
 
 یک‌سال و دو ماه بعد از همین حادثه‌ی شهریور -یعنی در آبان ۱۳۵۸- جوانان امام بزرگوار ما، جوانان پیرو خطّ امام، رفتند این جاسوس‌خانه‌ی آمریکا را فتح کردند؛ آمریکایی‌ها را دست‌بسته و چشم‌بسته اسیر خودشان کردند؛ موسی‌ این‌دفعه فرعون را این‌جور شکست داد.
 
 حالا بعضی می‌گویند چرا آمریکایی‌ها با ایران بدند؟ خب علّتش همین است؛ ایران یکسره در مشت آمریکا بود، در دست آمریکا بود؛ همه‌ی اجزای اصلی وجود کشور با اراده‌ی آمریکایی‌ها حرکت می‌کرد؛ امام آمد و به‌وسیله‌ی این مردم، آمریکا را از این مملکت بیرون کرد؛ باید هم دشمن باشند، باید هم دشمنی بکنند؛ و دارند می‌کنند، همین حالا دارند دشمنی می کنند.(28)
 

اختلاف عمده‌ی دولت موقّت با امام بزرگوار چه بود؟

ملّت ایران رژیم طاغوت را ساقط کردند، امّا کسانی بودند آن روز که با حضور آمریکایی‌ها، با فعّالیّت آنها - حتّی فعّالیّت برخی از نهادهای آمریکایی - در داخل کشور موافق بودند!
 
 اختلاف عمده‌ی دولت موقّت با امام بزرگوار سر این قضیّه بود؛ ما از نزدیک می دیدیم. آنها توجّه نمی کردند که آمریکا تغذیه کننده‌ی رژیم طاغوت بود؛ این رژیم حالا برافتاده است امّا آن دستگاه تغذیه ‌کننده هنوز باقی است، فعّال است، اگر به او میدان داده شود، مجال داده شود، دوباره مشغول خواهد شد و ضربه خواهد زد و نقاط ضعف را جستجو خواهد کرد و از آن نقاط ضعف وارد خواهد شد؛ این را توجّه نمی کردند. امام این را می دید، لذا موضع‌گیری امام در زمینه‌ی مسئله‌ی لانه‌ی جاسوسی ناشی از همین نگاه و همین دیدگاه بود.(28)
 

پی نوشت:

1.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1395/08/12
2.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - ۴۰۳/۰۸/۱۲
3.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1395/08/12
4.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - ۴۰۳/۰۸/۱۲
5. بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - ۴۰۳/۰۸/۱۲
6. بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - ۴۰۳/۰۸/۱۲
7. بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - ۴۰۳/۰۸/۱۲
8 .بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1397/08/12
9. بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - ۴۰۳/۰۸/۱۲
10. بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1398/08/12
11. بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - ‌۱۴۰۲/۰۸/۱۰
12. بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1401/08/11
13.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1395/08/12
14.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1394/08/12
15. بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - ۴۰۳/۰۸/۱۲
16.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - ۴۰۳/۰۸/۱۲
17.بیانات در دیدار دانش آموزان و دانشجویان - 1401/08/11
18.بیانات در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اعظم (ص) و امام صادق (ع) - 1399/08/13
19.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - ۴۰۳/۰۸/۱۲
20.سوره مبارکه التوبة آیه 13
21.بیانات در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اعظم (ص) و امام صادق (ع) - 1399/08/13
22.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1398/08/12
23.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1395/08/12
24.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1395/08/12
25.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1394/08/12
25.بیانات در دیدار دانش‌آموزان‌ و دانشجویان - 1391/08/10
26.بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1394/08/12
27. سوره مبارکه القصص آیه 4
28.بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1394/06/18
29.بیانات در مراسم بیست‌ و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1394/03/14
 

منابع:

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=43896
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30716
https://farsi.khamenei.ir/speech-contet?id=30716
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17819
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=24378
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21394
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17819
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=4036
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51259
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=46771
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=34815
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=29914
https://www.khabaronline.ir/news/1979068
https://www.isna.ir/news/1403081208515