انقلاب تأثيرگذار (3)


 

نويسنده: دكتر محمدرضا حافظ نيا*
سيد عباس احمدي**




 

تبيين ژئوپليتيكي اثرگذاري انقلاب اسلامي بر سياسي شدن شيعيان جهان
 

3. رفتارهاي سياسي ـ عاطفي شيعيان منطقه، تحت تأثير انقلاب اسلامي
 

در اين بخش از مقاله چند مورد از رفتارهاي سياسي ـ عاطفي شيعيان كشورهاي منطقه را ذكر مي كنيم كه نشان دهنده ي رشد و ارتقاي سطح فكري، بينش سياسي و انسجام تشكيلاتي شيعيان است. اين رفتارها از يك سو ماهيت سياسي دارند و نشان مي دهند انقلاب اسلامي در ميان جوامع شيعي چه بازتابي داشته و از سوي ديگر نشان دهنده ي نوع احساسات و عواطف شيعيان نسبت به انقلاب اسلامي ايران است.
پايه گذاري مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق در تهران: مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، در دهه هشتاد ميلادي توسط جمعي از اعضاي حزب الدعوه عراق در تهران پايه گذاري شد. در آن زمان آيت الله سيد محمود شاهرودي به عنوان نخستين رئيس اين تشكيلات برگزيده شد. در حال حاضر سيد عبدالعزيز حكيم، فرزند مرجع تقليد شيعيان آيت الله سيد محسن حكيم در نجف، رياست اين مجلس را بر عهده دارد. او پس از شهادت برادر بزرگ تر خود، سيد محمد باقر، رياست اين مجموعه را عهده دار شد. حكيم در زمان رياست برادر بزرگ ترش، فرماندهي عالم سپاه بدر و شاخه نظامي مجلس را بر عهده داشت و يكي از اعضاي شوراي حكومت انتقالي عراق بود. وي هم اكنون رئيس «فراكسيون ائتلاف عراق يكپارچه» است كه اكثريت را در پارلمان عراق در دست دارد.(http://www.bfnews.ir).
مقامات عالي رتبه ي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق در زمان حكومت رژيم بعث، در ايران زندگي و فعاليت مي كردند. پس از فروپاشي حكومت صدام نيز كه مقر اين مجلس به شهر نجف منتقل شد، روابط مقامات آن با مسئولان ايران در سطحي بسيار گسترده و نزديك حفظ شد. در سال هاي اخير رئيس و ساير مقامات مجلس اعلا بارها به ايران سفر كرده، علاوه بر ديدار با مقامات بلندپايه ايراني در تهران، گفتگوهايي نيز با مراجع تقليد در شهر قم داشته اند(http://www.bfnews.ir).
مهاجرت شيعيان افغانستان به ايران: مهاجرت گسترده اتباع افغاني به ايران، با وقوع انقلاب اسلامي همزمان شد. از يك طرف با سقوط محمد داوود در افغانستان و اشغال كشور توسط ارتش سرخ، تحصيل كردگان شوروي سابق در قالب احزاب خلق و پرچم با ديدگاه هاي كمونيستي روي كار آمدند و شرايطي همراه با خفقان و عدم آزادي بيان در افغانستان شكل گرفت و از طرف ديگر، در اثر پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، امام خميني كه در ميان توده هاي مردم مسلمان منطقه، به ويژه در ميان شيعيان افغانستان محبوبيت داشت، به رهبري رسيد. با روي كار آمدن امام خميني، شعارهايي از جمله «مسلمان برادر مسلمان» و «اسلام مرز ندارد» سرلوحه ي كار حكومت نوپاي ايران قرار گرفت، در اين ميان، شيعيان افغانستان (قوم هزاره) كه مقلد امام خميني بودند و او را به عنوان مرجع تقليد خويش انتخاب نموده بودند، به اميد رهايي از وضعيت نابسامان داخلي، راهي ايران شدند و در شهرهاي گوناگون اين كشور سكنا گزيدند.
جنگ ايران و عراق زمينه ي حضور افغانيان بيشتري را در ايران فراهم كرد. افغانيان فراواني با احساس وظيفه براي حمايت از دين خدا به كمك ايران شتافتند تا از مرجعشان در مقابل ارتش بعث عراق حمايت نمايند؛ علاوه بر اين، شعار حمايت از نهضت هاي رهايي بخش از طرف ايران نيز زمينه حضور مبارزان شيعي افغانستان ـ كه بر ضد نيروهاي شوروي در جنگ بودندـ را نيز در ايران مهيا ساخت تا با كمك هاي مالي و تسليحاتي ايران به جنگ عليه حكومت كمونيستي وقت و ارتش شوروي بپردازند. در اين دوره، با فتواي مستقيم امام خميني كه دفاع از انقلاب اسلامي را بر هر مرد و زن مسلمان واجب دانسته بود، خيل عظيمي از مهاجران افغاني در قالب نيروهاي بسيج و سپاه راهي مناطق جنگي در مرز ايران و عراق شدند. تعداد فراواني از نيروهاي افغاني نيز در جبهه هاي جنگ شهيد، مجروح و اسير شدند(شفايي2007)؛ به اين ترتيب، روابطي مناسب ميان حكومت ايران و افغانيان شكل گرفت و آنان تا مدت ها از ارج و قرب خاصي برخوردار بودند و واژه «برادر افغاني» نسبت به افغانيان عموميت داشت؛ البته اين ذهنيت نسبت به افغانيان پايدار نماند و پس از پايان جنگ و رحلت امام خميني، برادران افغاني كه كارت هايي با مضمون مهاجر داشتند، صاحب كارت هاي شناسايي با عنوان «كارت شناسايي ويژه آوارگان افغاني» شوند.
مهاجرت افغانيان به ايران بار ديگر در زمان تسلط گروه طالبان بر اين كشور اوج گرفت. مسبب اين مرحله از مهاجرت، ظهور گروه جديدي به نام طالبان در افغانستان بود. اين گروه با وحشي گري تعجب برانگيزي، تمام مخالفان خود را قتل عام نموده، عده زيادي مردم را آواره كرد(كجكي، 1378).
به هر حال، آنچه مشخص است اينكه: مهاجران افغاني در ايران، به ويژه در سال هاي بعد از انقلاب اسلامي، با توجه به اشتراكات ديني، زباني و تاريخي، حضوري بسيار پررنگ داشته اند. اين واقعيت باعث شد سرنوشت افغانيان و مردم ايران تا حد بسياري به هم گره بخورد. علاوه بر موارد مورد اشاره در بالا، وجود اماكن زيارتي در ايران نيز مزيد بر علت شده، باعث شد آنها براي آمدن به ايران اشتياق بيشتري داشته باشند(فياض، 2007).
پناه آوردن شيعيان عراق و كويت به ايران در اثر جنگ افروزي هاي صدام: در اثر تهاجم صدام به ايران كه به بروز جنگي هشت ساله منجر شد، مناطق مختلف اين كشور به خصوص مناطق شيعه نشين شرق و جنوب عراق در شرايط ناگواري قرار گرفته، ناامن شدند. بلافاصله بعد از پايان جنگ، صدام تهاجمي ديگر، اين بار به كويت آغاز كرد. پس از بحران كويت و بيرون رانده شدن ارتش عراق از خاك كويت نيز جنگ داخلي در شمال و جنوب عراق صورت گرفت كه در آن عمدتا شيعيان در برابر رژيم بعث قرار داشتند. در پي اين ناآرامي ها، شمار زيادي از كردهاي ساكن در شمال عراق، شيعيان جنوب اين كشور و شيعيان كويت به ايران سرازير شدند و در شهرهاي مختلف كشور سكنا گزيدند.
ابراز احساسات شيعيان كشورهاي منطقه نسبت به ايران در راهپيمايي هاي مختلف: يكي از مواردي كه مي توان احساسات و عواطف مردم يك كشور را نسبت به كشور ديگري مشاهده نمود، تجمع ها و راهپيمايي هاست. شايد بهترين مثال در اين زمينه، راهپيمايي روز جهاني قدس باشد. انتخاب روز جهاني قدس در سال 1358 از طرف امام خميني، رهبر وقت ايران پيشنهاد شد. ايشان آخرين جمعه ماه رمضان هر سال را روز جهاني قدس نامگذاري كرد. اين پيشنهاد از سوي مردم مسلمان كشورهاي منطقه، به ويژه شيعيان مورد پذيرش قرار گرفت. «از آن سال به بعد، هر ساله مسلمانان در كشورهاي مختلف در روز جهاني قدس به دست به راهپيمايي زده، ضمن حمايت از مردم فلسطين و تأكيد بر لزوم آزادسازي بيت المقدس، حضور رژيم صهيونيستي را در سرزمين هاي اشغالي محكوم مي كنند»(http://www.islamicdigest.net). آنان اغلب تصاويري از مقامات ايراني، به خصوص عكس هايي از امام خميني، رهبر پيشين و آيت الله خامنه اي، رهبر كنوني ايران را با خود حمل مي كنند و بدين وسيله احساسات خود را نسبت به ايران نشان مي دهند. اين پديده در بيشتر كشورهاي منطقه، به ويژه در بحرين، لبنان، تركيه، اندونزي، پاكستان،‌ عراق و... قابل مشاهده است.

4. نقش آفريني شيعيان در ساختار سياسي كشورها
 

با ارتقاي سطح فكري و تشكيلاتي شدن شيعيان منطقه ـ كه با پيروزي انقلاب اسلامي آغاز شدـ آنان به تدريج توانستند در مسير تكامل سياسي گام بردارند و در ساختار سياسي حكومت ها وارد شده، به نقش آفريني بپردازند. در عراق، تكامل يابي سياسي شيعيان در قالب حزب الدعوه، مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق و... باعث شد پس از سقوط رژيم بعث، شيعيان بتوانند نقش اصلي را در ساختار سياسي اين كشور ايفا نمايند. در قانون اساسي جديد اين كشور، مقام نخست وزيري كه مهم ترين و كليدي ترين مقام محسوب مي شود، از آنِ شيعيان شد و علاوه بر آن، اداره ي چندين وازرتخانه نيز بر عهده ي وزراي شيعي نهاده شد.
در پاكستان، مشاركت سازمان يافته ي شيعيان در قالب نهضت اجراي فقه جعفري، به حضور مستقل و آشكار اين حزب در انتخابات سال 1988م منجر شد. از آن به بعد شيعيان همواره در مجالس ايالتي، ملي و سنا حضور چشمگيري داشته، در امر تصميم گيري مشاركت كرده اند. روند تكاملي شيعيان در امور سياسي ـ اجتماعي باعث شد 37 نماينده شيعه در انتخابات سال 2002 م پيروز شوند و به مجلس شوراي ملي راه يابند. در مجلس سنا نيز از صد نمايش شش تن شيعه هستند. در مجلس ايالتي سر حد از 124 نماينده سه نماينده شيعه هستند. در مجلس ايالتي پنجاب نمايندگان بسياري از شيعيان حضور دارند. در كابينه دولت محلي اين ايالت نيز پنج وزير شيعي مشاركت دارند. در مجلس ايالتي بلوچستان دو نفر شيعه و در كابينه آن يك وزير شيعه حضور دارند(عارفي، 1385، ص 419-421).
در افغانستان اگر چه شيعيان بلافاصله پس از پيروزي انقلاب اسلامي، احزاب متعددي را سازماندهي كردند، اما بر اثر درگيري هاي داخلي اين كشور و سپس تسلط طالبان، نتوانستند حضور چشمگيري در ساختار سياسي ايفا نمايند؛ در عين حال آنان در نظام جديد پس از سقوط طالبان، موقعيت بهتر و رضايت بخش تري نسبت به گذشته به دست آوردند. شيعيان در كابينه دولت هاي موقت و انتقالي، يك معاون رئيس دولت و پنج وزير داشتند؛ علاوه بر اين شمار بالايي از شيعيان در سطوح گوناگون اداري در وزارتخانه ها استخدام شدند. بر خلاف گذشته كه مذهب سني حنفي شرط تصدي پست رياست جمهوري يا پادشاهي افغانستان بود، در قانون اساسي جديد اين كشور (مصوب 1382)، هر فرد افغاني مسلمان مي تواند نامزد رياست جمهوري شود(احمدي، 1383، ص 189). بر اين اساس بود كه در انتخابات سال 1383، محمد محقق، نامزد شيعه مذهب، شركت كرد و از ميان هيجده نفر حائز رتبه سوم شد (بختياري، 1385، ص 216-218)
در بحرين جنبش آزادي بخش اين كشور ـ كه تحت تأثير انقلاب ا سلامي تأسيس شد و فعاليت هاي خود را گسترش دادـ بيشتر از همه بر شكل گيري پارلماني انتخابي تأكيد مي كند؛ در واقع تشكيل پارلمان و تدوين قانون اساسي عادلانه كه در آن حقوق اكثريت جمعيت شيعه به رسميت شناخته شود، به يكي از آرمان هاي اساسي اين كشور تبديل شده است (فولر و فرانكه، 1384، ص278).
در لبنان كه به لحاظ سياسي يكي از كشورهاي مهم منطقه محسوب مي شود، ايران تأثيرگذاري بسياري داشته است. ايران در تلاش براي صدور انقلاب اسلامي و گسترش حوزه ي نفوذ خود، آرايش نيروها را در اين كشور، از سال 1982م به اين سو تغيير داده است؛ به عبارتي ايران توانسته است به الگوسازي و عيني سازي نمود خود در جامعه ي لبنان دست زند(آقاجاني، 1386، ص9).
به دنبال اين تحولات و در پي قرارداد 1990م طائف، مقام رياست مجلس به شيعيان واگذار شد. در تقسيم كرسي هاي پارلماني نيز از مجموع 128 كرسي، 38 كرسي به شيعيان، علويان و دروزيان تعلق گرفت؛ در حالي كه اين تعداد قبلا 25 كرسي بود. حزب الله لبنان نيز از سال 2000م به بعد به يكي از بازيگران اصلي عرصه ي سياسي اين كشور تبديل شد و موفق به نقش آفريني در اين زمينه شد. اين حزب اكنون داراي چهارده كرسي در مجلس لبنان و يك وزير در كابينه است (احمدي، 1385، ص 5-8)؛ اين در حالي است كه در سال هاي گذشته، استراتژي اصلي حزب الله مشاركت در امور عام المنفعه ي آموزشي، درماني و زيربنايي بود. بنا به دلايلي در ساليان گذشته، مشاركت پررنگ در كابينه براي حزب الله در اولويت قرار نداشت (رنجبر، 1382،ص6).

پی نوشت ها :
 

*استاد جغرافياي سياسي تربيت مدرس
**دانشجوي دكتري جغرافياي سياسي

منبع:شيعه شناسي 25