پیـدایش خط فـارسـی
خط فارسی که با افزودن حروفی به خط عربی پدید آمد، از قرن پنجم کاربرد داشته و اکنون نیز فارسی ایران و افغانستان را بدان مینویسند. در برخی از متون کهن، گاه از حرف «ف» که «فاء اعجمی» خوانده میشود، نیز استفاده شده است. پس با این بررسی مختصر با ما همراه باشید.
خُتَنی و تُمشُقی دو گویش از زبان سَکایی میانه، از زبانهای ایرانی میانه شرقی (سکایی، زبان)، بودند که به ترتیب در خُتَن و تُمشُق، در شمال شرقی کاشغَر، رواج داشتند. خط آثار ختنی و تمشقی گونههایی از خط براهمیاند.
تعداد کمی از آثار تمشقی به گونه ادبی خط براهمی ترکستان شمالی و بیشتر آثار تمشقی به گونه تجاری این خط نوشته شدهاند.
ختنی قدیم به گونه ادبی خط براهمی ترکستان جنوبی و گاه به گونهای به نام براهمی تحریری یا شکسته نوشته میشد.
بعدها از براهمی تحریری گونه ادبی جدیدی پدید آمد و جانشین براهمی ترکستان جنوبی شد. همه آثار ختنی متأخر به این خط جدید نوشته شدهاند. برخی از آثار ختنی قدیم نیز به این خط برگردانده شدهاند.
فارسی دری
زمان به نگارش درآمدن فارسی دری مشخص نیست. در میان دست نوشتههای مانویِ یافت شده در واحه تورفان در ترکستان چین، قطعهای بسیار کوچک به فارسی دری و به خط عربی یافت شده که تنها چند واژه را شامل میشود.
این قطعه در واقع کهنترین نمونه فارسی به خط عربی است و به اوایل سده چهارم تعلق دارد. با وجود این، کهنترین دست نوشته تاریخدارِ فارسی به خط مأخوذ از عربی، کتاب الأبنیة عن حقائق الأدویة اثر ابومنصور موفق هروی به خط اسدی طوسی است که تاریخ کتابت آن سال ۴۴۷ است (دری، زبان).
مدتها پیش از کاربرد گسترده خط عربی برای نگارش فارسی دری، اقلیتهای دینی ایرانی (یهودیان، مسیحیان و مانویان) از خط دینی خود (به ترتیب: عِبری، سُریانی و مانوی) استفاده میکردند. تاریخ تألیف برخی از آثار فارسی دری به این سه خط بسیار پیش از زمان کتابت کهنترین نسخه موجود الأبنیه است.
به عبارت دیگر، کهنترین آثار مکتوب فارسی دری به خطوط عبری، سریانی و مانوی به نگارش درآمدهاند.
از جمله قدیمترین و مهمترین متون فارسی دری به خط عبری، قطعهای از نامه خصوصی تاجری یهودی از نیمه دوم قرن دوم است. این قطعه که ۳۸ سطر دارد و اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشود، در ویرانههای شهر دندان اویلیق در آسیای مرکزی، در شمال شرقی واحه ختن، یافت شده است. این نامه لهجه شمال شرقی فارسی را مینمایاند.
نمونهای از فارسی دری به خط سریانی، که در واقع کهنترین ترجمه فارسیِ بخشی از کتاب مقدس نیز به شمار میرود، قطعهای بازمانده از ترجمه دوزبانه سریانی ـ فارسی زبور داوود است و احتمالا به سده چهارم تعلق دارد.
این دست نوشته در ویرانه صومعهای نسطوری در بولایق در نزدیکی تورفان در ترکستان چین یافت شده است.
قطعات فارسی دری
مهمترین قطعات فارسی دری به خط مانوی عبارتاند از:
۱) دو قطعه منظوم از دست نوشتهای شامل ۲۷ بیت ناقص در بحر رمل مسدَّس از تحریر فارسی منظومه معروف بِلَوهَر و یوداسَف. احتمالا این منظومه را نخست شاعری مسلمان در سمرقند یا بخارا سروده است.
شاید شاعر این منظومه رودکی باشد، زیرا دو منظومه دیگر او (کلیله و دمنه و سند باد نامه) نیز در همین بحر سروده شدهاند.
این دو قطعه در مجموعه بزرگ دست نوشتههای مانوی فرهنگستان علوم برلین ـ براندنبورگ نگهداری میشود.
۲) بخشهایی از قصیدهای فارسی در مجموعه دست نوشتههای مانوی فرهنگستان علوم برلین ـ براندنبورگ
در سده چهارم، برخی از زردشتیان ایرانی از راه دریا به هند مهاجرت کردند و در گجرات سکنا گزیدند. آنان به زودی برخی از آثار دینی خود را از فارسی میانه به سنسکریت و از آن به گجراتی ترجمه کردند.
از آنجا که خواندن متون فارسی میانه به خط پهلوی برای موبدان هند دشواریهای فراوان داشت، آنان این متون را به خط اوستایی که خواندن آن بسیار آسان بود، آوا نویسی کردند.
برگردان متون فارسی میانه به خط اوستایی اصطلاحاً پازند نامیده میشود.
برخی از مهمترین متون فارسی میانه که پازند نیز دارند، عبارتاند از: شکَند گُمانیگوِزار، بُندَهِش•، مینوی خرَد، زند وَهمَنیَسن و اَرداویرافنامه (احمد تفضلی، ص ۱۱۵ـ۱۲۰).
خط فارسی
خط فارسی که با افزودن حروفی به خط عربی پدید آمد، از قرن پنجم کاربرد داشته و اکنون نیز فارسی ایران و افغانستان را بدان مینویسند. در برخی از متون کهن، گاه از حرف «ف» که «فاء اعجمی» خوانده میشود، نیز استفاده شده است.
این حرف بر آوایی سایشی، دولبی و واکدار دلالت میکرده است که در آوانویسی آن را با نشانه مینمایانند. این آوا به تدریج به واجی مستقل و بعدها به w بدل شد.
نیاکان تاجیکان نیز قرنها از خط عربی استفاده میکردند، تا آنکه در ۱۳۰۷ش/ ۱۹۲۸ خط لاتینی را به کار گرفتند، اما از ۱۳۱۸ش/ ۱۹۳۹ تاکنون خط سیریلی را به کار میبرند.
خط عربی با تغییراتی برای نگارش دیگر زبانها و گویشهای ایرانی به کار رفته است. در میان زبانها و گویشهای ایرانی نو غربی که آثاری به خط برگرفته از عربی از آنها برجای مانده است، میتوان به آذری کهن، بلوچی، طبری کهن، کردی، گرگانی کهن، گورانی، لری کهن و گویشهای قدیم اصفهان، شیراز، قزوین، کازرون و همدان اشاره کرد.
منبع:
Ronald E Emmerick, "Khotanese and Tumshuqese", in Compendium linguarum Iranicarum, ed Rudiger Schmitt, Wiesbaden: Reichert, ۱۹۸۹، ج۱، ص۲۰۴.
Harold Walter Bailey, "Khotanese Saka literature", in The Cambridge history of Iran, Vol۳, pt۲, ed Ehsan Yarshater, Cambridge ۱۹۸۳، ج۱، ص۱۲۳۱.
د. ایرانیکا، ذیل "Brahmi".
Gilbert Lazard, La formation de la langue persane, Paris ۱۹۹۵، ج۱، ص۳۶.
Werner Sundermann, "Einige Bemerkungen zum syrisch،neupersischen Psalmenbru، chstuck aus Chinesisch،Turkistan", in Memorial Jean de Menasce, ed Ph Gignoux and A Tafazzoli, Louvain، ج۱، ص۴۴۱ـ۴۵۲.
والتر برونو هرمان هنینگ، «قدیمترین نسخه شعر فارسی»، ج۱، ص۴ـ۹، ترجمه احسان یارشاطر، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، سال ۵، ش ۴ (تیر ۱۳۳۷).
والتر برونو هرمان هنینگ، «قدیمترین نسخه شعر فارسی»، ج۱، ص۹۱ـ۹۸، ترجمه احسان یارشاطر، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، سال ۵، ش ۴ (تیر ۱۳۳۷).
والتر برونو هرمان هنینگ، «قدیمترین نسخه شعر فارسی»، ج۱، ص۹۸ـ۱۰۴، ترجمه احسان یارشاطر، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، سال ۵، ش ۴ (تیر ۱۳۳۷).
حسن رضائی باغبیدی، راهنمای زبان پارتی (پهلوی اشکانی)، ج۱، ص۹ـ۳۱، تهران ۱۳۸۵ش الف.
علیاشرف صادقی، مسائل تاریخی زبان فارسی: مجموعه مقالات، ج۱، ص۲۵۸ـ۲۶۰، تهران ۱۳۸۰ش.
حسن رضائی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، ج۱، ص۱۷۹، اوساکا ۲۰۰۹.
حسن رضائی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، ج۱، ص۱۷۹ـ۱۸۱، اوساکا ۲۰۰۹.
حبیب برجیان، کتابت زبانهای ایرانی، ج۱، ص۹۳ـ۱۰۲، تهران ۱۳۷۹ش.
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}