فتنه و فتنه‌گري


 

نويسنده:سيده مريم طباطبايي ندوشن




 
بعد ازانتخابات خرداد 88، واژه «فتنه» در محافل سياسي كشور، زياد مطرح شد و مورد استفاده خيلي از رجال سياسي قرار گرفت. بد نيست درباره اين واژه و ابعاد اون بيشتربدانيم.
قبل از هر چيز معناي لغوي كلمه «فتنه» رو بررسي مي‌كنيم. اهل لغت براي «فتنه»، به اعتبار موارد كاربردش، بيش از ده معني عنوان كردن، ولي مراد از اين واژه در مباحث سياسي، همون معناي عرفي اونه. فتنه يعني آشوب كردن و سلب آسايش و امنيت از يك فرد يا جمعيت. فتنه يعني دو نفر يا بيشتر رو به هم انداختن و دو دستگي ايجاد كردن. استكبار و فتنه، ‌دو واژه در هم آميخته هستن. ضرب‌المثل سياسي انگليسي يادتون هست: «تفرقه بنداز و حكومت كن»؟ استكبار بدون فتنه معني نداره؛ اين دو واژه اون‌قدر با هم عجين هستن كه حتّي مي‌شه اونا رو به جاي هم استفاده كرد.
فتنه فقط به موارد سياسي و سياسي بازي محدود نمي‌شه، بلكه در ابعاد اجتماعيش مي‌تونه ديني هم باشه. يعني فتنه‌هاي اجتماعي اصولاً و بيشتر در دو زمينه سياسي و ديني كاربرد دارن.
در فتنه‌هاي ديني سعي مي‌شه مردم رو از دين حق گمراه، و شبهه‌ها و شك‌هايي رو به راه حق وارد كنن. وسايل ايجاد اين فتنه هم زياده: زبان، قلم، شكنجه و... .
به شهادت تاريخ، از صدر اسلام تا اين دوره كه چهارده قرن مي‌گذره، در هر قرني و در هر برهه‌اي، فتنه‌هايي در عالم اسلام برپا شده. خداوند در سوره عنكبوت، فتنه‌ها رو راهي براي آزمايش مردم و ظاهر شدن صدق و كذب ادعاي مدعيان ايمان معرفي كرده و مي‌فرمايد: «آيا مردم گمان مي‌كنند همين كه بگويند ايمان آورديم، رها مي‌شوند و امتحان نمي‌شوند؟» (عنكبوت: 2)
يادمون باشه كه خيلي از فتنه‌هاي ديني، به‌خاطر مقاصد سياسي و جاه‌طلبي‌هاي سياست‌مدارهاست. فتنه بني‌اميه كه حضرت علي عليه السلام در خطبه‌اي در نهج‌البلاغه با اشاره به اون مي‌فرمايد: «جز اين نيست كه ترسناك‌ترين فتنه‌ها نزد من بر شما، فتنه بني‌اميه است» يك فتنه ديني براي پيشبرد مقاصد سياسي بود؛ يه هدف سياسي كه راه رسيدن به اون، از نظر معاويه، هتك حرمت آل پيغمبر بود.
از اين دست فتنه‌هاي ديني با مضمون سياسي زياد؛ فتنه بابيّه، فتنه بهائيت و...همه براي ايجاد اختلاف بين مسلمونا و شكستن وحدت و يك‌پارچگي اونا بود. مسلماً جماعتي كه وحدت ندارن، نه به اهداف سياسي‌شون مي‌رسن و نه به اهداف ديني؛ و اين خواسته استكبار و فتنه‌گران بزرگِ قرن ماست.
بسيارَن نوشته‌ها و گفتارهايي كه با گذر زمان كهنه نمي‌شن و بازخواني اونا مثل چراغيه كه مسير صحيح رو نورافشاني مي‌كنه. با مطالعه تاريخ ايران و چه بسا تاريخ جهان، ابعاد فتنه، براي ما روشن‌تر مي‌شه.
نبايد فراموش كرد كه نقش خواص، در مقام رهبران افكارعمومي، ‌در تشخيص فتنه خيلي اثرگذارترازسايرينه و مسلماً اونا در فتنه‌ها، در بوته آزمايش بزرگ‌تري قرار مي‌گيرن. راه نهايي برون رفت از اين فتنه‌ها و تشخيص سَره از ناسَره براي خواص،‌تقواي الهيه. تقواي الهي،‌هم براي خواص مذهبي و هم خواص سياسي، راهگشاي تشخيص و تدبير، وظيفه مردم جامعه هم در رويارويي با فتنه‌ها، پيروي از خواص با بصيرته. مردم، به رهبري ولي فقيه و با پيروي از خواص با بصيرت، مي‌تونن از رشد فتنه جلوگيري كنن؛ چون رشد فتنه، زمينه‌ساز پيشبرد اهداف دشمنان قسم‌خورده است. مردم افتخارآفرين و دلير ايران اسلامي، ‌در 22 بهمن 88 بصيرتشون رو براي تاريخ به نمايش گذاشتن.
منبع:نشريه گلبرگ،شماره 121.